Audio
🎙 صوتِ سخنرانی داود دشتبانی
با موضوعِ "پاسخ به شبهات در انتساب دیوان و ترجمۀ منظوم اشعار شاه اسماعیل صفوی: خطایی"
همایش ایران و میراث شاه اسماعیل؛ پانصدمین سالمرگ شاه اسماعیل اول صفوی
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی
سالن فردوسی، خانۀ اندیشمندان علوم انسانی
🆔️ @VatanYolii
با موضوعِ "پاسخ به شبهات در انتساب دیوان و ترجمۀ منظوم اشعار شاه اسماعیل صفوی: خطایی"
همایش ایران و میراث شاه اسماعیل؛ پانصدمین سالمرگ شاه اسماعیل اول صفوی
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی
سالن فردوسی، خانۀ اندیشمندان علوم انسانی
🆔️ @VatanYolii
Audio
🎙 صوتِ سخنرانی عطاءالله حسنی با موضوعِ "گزارشی از تصحیح دیوان و ترجمۀ منظوم اشعار شاه اسماعیل صفوی: خطایی"
همایش ایران و میراث شاه اسماعیل؛ پانصدمین سالمرگ شاه اسماعیل اول صفوی
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی
سالن فردوسی، خانۀ اندیشمندان علوم انسانی
🆔️ @VatanYolii
همایش ایران و میراث شاه اسماعیل؛ پانصدمین سالمرگ شاه اسماعیل اول صفوی
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی
سالن فردوسی، خانۀ اندیشمندان علوم انسانی
🆔️ @VatanYolii
Audio
🎙 صوتِ سخنرانی گودرز رشتیانی با موضوعِ "تاریخنگاری در خانات ماوراءالنهر"
همایش ایران و میراث شاه اسماعیل؛ پانصدمین سالمرگ شاه اسماعیل اول صفوی
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی
سالن فردوسی، خانۀ اندیشمندان علوم انسانی
🆔️ @VatanYolii
همایش ایران و میراث شاه اسماعیل؛ پانصدمین سالمرگ شاه اسماعیل اول صفوی
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی
سالن فردوسی، خانۀ اندیشمندان علوم انسانی
🆔️ @VatanYolii
Audio
🎙 صوتِ سخنرانی شاهین زینعلی با موضوعِ "شاه اسماعیل و فرایند احیای ایران سیاسی"
همایش ایران و میراث شاه اسماعیل؛ پانصدمین سالمرگ شاه اسماعیل اول صفوی
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی
سالن فردوسی، خانۀ اندیشمندان علوم انسانی
🆔️ @VatanYolii
همایش ایران و میراث شاه اسماعیل؛ پانصدمین سالمرگ شاه اسماعیل اول صفوی
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی
سالن فردوسی، خانۀ اندیشمندان علوم انسانی
🆔️ @VatanYolii
Audio
🎙 صوتِ سخنرانی مقصودعلی صادقی، با موضوعِ "روند تحول جایگاه منطقهای و جهانی ایران در عصر صفویه"
همایش ایران و میراث شاه اسماعیل؛ پانصدمین سالمرگ شاه اسماعیل اول صفوی
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی
سالن فردوسی، خانۀ اندیشمندان علوم انسانی
🆔️ @VatanYolii
همایش ایران و میراث شاه اسماعیل؛ پانصدمین سالمرگ شاه اسماعیل اول صفوی
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی
سالن فردوسی، خانۀ اندیشمندان علوم انسانی
🆔️ @VatanYolii
Audio
🎙 صوت سخنرانی منصور صفتگل با موضوعِ "بازاندیشی پیرامون تأسیس دولت ایرانی صفویه"
همایش ایران و میراث شاه اسماعیل؛ پانصدمین سالمرگ شاه اسماعیل اول صفوی
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی
سالن فردوسی، خانۀ اندیشمندان علوم انسانی
🆔️ @VatanYolii
همایش ایران و میراث شاه اسماعیل؛ پانصدمین سالمرگ شاه اسماعیل اول صفوی
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی
سالن فردوسی، خانۀ اندیشمندان علوم انسانی
🆔️ @VatanYolii
ÇíÑÇä æ ãíÑÇË ÔÇå ÇÓãÇÚíá
ãÌíÏ ÊÝÑÔí
🎙 صوت سخنان مجید تفرشی در اختتامیه نشست
همایش ایران و میراث شاه اسماعیل؛ پانصدمین سالمرگ شاه اسماعیل اول صفوی
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی
سالن فردوسی، خانۀ اندیشمندان علوم انسانی
🆔️ @VatanYolii
همایش ایران و میراث شاه اسماعیل؛ پانصدمین سالمرگ شاه اسماعیل اول صفوی
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳ خورشیدی
سالن فردوسی، خانۀ اندیشمندان علوم انسانی
🆔️ @VatanYolii
📌 بوی جوی موليان آيد همی
✍️ سیدرضا صالحی امیری
وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی
در طول سالهای حضورم در دولت به كشورهای زیادی سفر كردهام. سفر به تاجیكستان اما به دلایل فراوان متفاوت و بسیار شیرین بود.
از همان لحظه ورود به این كشور، از عشق بیدریغ مردمان این سرزمین به ایران و زبان فارسی هم من و هم دیگر همراهان احساس غرور كردیم. از گویش زیبای فارسی این مردم تا نام خیابانها و تندیسهایی كه از مفاخر ایرانِ فرهنگی بزرگ در هر كوی و برزنی نصب شده، هر كسی را كه دل در گرو فرهنگ و تمدنِ ایران بزرگ دارد، به وجد میآورد. در میانۀ این سفر فهمیدم بیدلیل نیست كه حدود و ثغور یک سرزمین را در فارسی «قلمرو» میخوانیم. آری، برخلاف دیگر كشورها و تمدنها، ما فارسیزبانان مرزهای تمدن خود را نه تا بدانجا كه حكم میرانیم، بلكه تا جایی میدانیم كه زبانمان در آنجا به گوش میرسد و در لحظه لحظۀ زندگی اهالی آن ساری و جاری است. اگر این نكته را درک كنیم، میفهمیم كه چرا در میانۀ اخبار ناگوار از جنگها و منازعات گوناگون جهان، یكباره رویداد شعرخوانی رؤسایجمهوری ایران و تاجیكستان در خلال همین سفر اخیر توجه میلیونها فارسیزبان با گرایشهای فكری و سیاسی مختلف را در شبكههای اجتماعی به خود جلب كرده است.
بر همین اساس معتقدم كه علیرغم چالشهای چندسال اخیر، این تاریخ و هویت مشترک، ما كشورهای فارسیزبان را در كنار هم نگاه داشته. و این سرمایۀ فرهنگی و تاریخی غنی فرصتی بیمانند است كه ما مسئولین میتوانیم بر مبنای آن روابط میان دو ملت را گسترش دهیم و از تمام ظرفیتهای هم برای افزایش ارتباط پایدار اقتصادی و تقویت یكدیگر استفاده كنیم. در مقابل نیز بیتوجهی ما به این تاریخ و هویت مشترک منجر به دوری دو ملت از هم خواهد شد كه علاوه بر خسارتهای فرهنگی، انبوهی از فرصتهای اقتصادی را نیز از ملت ما میگیرد.
بنا بر همین راهبرد، شخص رئیسجمهوری و هیأت دولت پیش از انجام این سفر تصمیم به لغو روادید همه جانبه اتباع تاجیكستان گرفت تا زمینههای گسترش روابط دوطرفه فراهم شود. اقدام سازندهای كه بسیار مورد توجه دولت تاجیكستان نیز قرار گرفت و جناب رحمان، رئیسجمهوری تاجیكستان نیز در حضور دكتر پزشكیان از تصمیم دولت خود برای لغو روادید ایرانیان خبر داد و از همه مردم ایران دعوت كرد به تاجیكستان سفر كنند.
من و همكارانم در وزارت میراث با علم به این دستاورد مهم، اهدافی را جهت پیگیری در این سفر تنظیم و بر مبنای آن بنده در دیدار با وزرای فرهنگ و گردشگری تاجیكستان تفاهمنامههایی جهت افزایش گردشگران دو كشور از هشت هزار به صد هزار نفر امضا كردیم.
علاوه بر این در دو دیدار با وزیر فرهنگ تاجیكستان بر سر اجرای جشنوارههای مشترک بر پایه آیین و رسوم تاریخی خود همچون نوروز به توافق رسیدیم و مقرر شد كه در زمینه مرمت و بازسازی آثار تاریخی و باستانی تاجیكستان با آنان همكاری کنیم.
اتفاق مثبت دیگر این سفر، بازگشایی پژوهشگاه زبان فارسی در تاجیكستان بود كه متأسفانه به دلایل سیاسی به مدت هفت سال تعطیل شده بود و بسیاری از پژوهشگران ممتاز دو كشور از تعطیلی آن عمیقاً متأسف بودند.
كلام آخر اینكه تجربههای شیرین این سفر خاطرهانگیز چنان فراوان است كه به قول حافظ عزیز «در یكی نامه محال است كه تقریر كنم». در پایان اما از شما خوانندگان این یادداشت استدعا میكنم كه با نگاه فرهنگی متفاوت از گزارشهای مرسوم اداری به آن بنگرید. چرا كه همانطور كه در ابتدای یادداشت گفتم، دستاوردهای این سفر را بسیار متفاوت میبینم و یقین دارم كه در صورت پیگیری تفاهمنامههای امضا شده، افقی تازه در مقابل دو ملت ایران و تاجیكستان گشوده خواهد شد و ما ساكنان قلمرو زبان فارسی میتوانیم بار دیگر در كنار هم به گسترشِ تاریخِ سراسرِ فرهنگی خود ببالیم.
■ منبع:
روزنامۀ ایران، شمارۀ سی دی ماه ۱۴۰۳ خورشیدی
🆔️ @VatanYolii
📌 بوی جوی موليان آيد همی
✍️ سیدرضا صالحی امیری
وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی
در طول سالهای حضورم در دولت به كشورهای زیادی سفر كردهام. سفر به تاجیكستان اما به دلایل فراوان متفاوت و بسیار شیرین بود.
از همان لحظه ورود به این كشور، از عشق بیدریغ مردمان این سرزمین به ایران و زبان فارسی هم من و هم دیگر همراهان احساس غرور كردیم. از گویش زیبای فارسی این مردم تا نام خیابانها و تندیسهایی كه از مفاخر ایرانِ فرهنگی بزرگ در هر كوی و برزنی نصب شده، هر كسی را كه دل در گرو فرهنگ و تمدنِ ایران بزرگ دارد، به وجد میآورد. در میانۀ این سفر فهمیدم بیدلیل نیست كه حدود و ثغور یک سرزمین را در فارسی «قلمرو» میخوانیم. آری، برخلاف دیگر كشورها و تمدنها، ما فارسیزبانان مرزهای تمدن خود را نه تا بدانجا كه حكم میرانیم، بلكه تا جایی میدانیم كه زبانمان در آنجا به گوش میرسد و در لحظه لحظۀ زندگی اهالی آن ساری و جاری است. اگر این نكته را درک كنیم، میفهمیم كه چرا در میانۀ اخبار ناگوار از جنگها و منازعات گوناگون جهان، یكباره رویداد شعرخوانی رؤسایجمهوری ایران و تاجیكستان در خلال همین سفر اخیر توجه میلیونها فارسیزبان با گرایشهای فكری و سیاسی مختلف را در شبكههای اجتماعی به خود جلب كرده است.
بر همین اساس معتقدم كه علیرغم چالشهای چندسال اخیر، این تاریخ و هویت مشترک، ما كشورهای فارسیزبان را در كنار هم نگاه داشته. و این سرمایۀ فرهنگی و تاریخی غنی فرصتی بیمانند است كه ما مسئولین میتوانیم بر مبنای آن روابط میان دو ملت را گسترش دهیم و از تمام ظرفیتهای هم برای افزایش ارتباط پایدار اقتصادی و تقویت یكدیگر استفاده كنیم. در مقابل نیز بیتوجهی ما به این تاریخ و هویت مشترک منجر به دوری دو ملت از هم خواهد شد كه علاوه بر خسارتهای فرهنگی، انبوهی از فرصتهای اقتصادی را نیز از ملت ما میگیرد.
بنا بر همین راهبرد، شخص رئیسجمهوری و هیأت دولت پیش از انجام این سفر تصمیم به لغو روادید همه جانبه اتباع تاجیكستان گرفت تا زمینههای گسترش روابط دوطرفه فراهم شود. اقدام سازندهای كه بسیار مورد توجه دولت تاجیكستان نیز قرار گرفت و جناب رحمان، رئیسجمهوری تاجیكستان نیز در حضور دكتر پزشكیان از تصمیم دولت خود برای لغو روادید ایرانیان خبر داد و از همه مردم ایران دعوت كرد به تاجیكستان سفر كنند.
من و همكارانم در وزارت میراث با علم به این دستاورد مهم، اهدافی را جهت پیگیری در این سفر تنظیم و بر مبنای آن بنده در دیدار با وزرای فرهنگ و گردشگری تاجیكستان تفاهمنامههایی جهت افزایش گردشگران دو كشور از هشت هزار به صد هزار نفر امضا كردیم.
علاوه بر این در دو دیدار با وزیر فرهنگ تاجیكستان بر سر اجرای جشنوارههای مشترک بر پایه آیین و رسوم تاریخی خود همچون نوروز به توافق رسیدیم و مقرر شد كه در زمینه مرمت و بازسازی آثار تاریخی و باستانی تاجیكستان با آنان همكاری کنیم.
اتفاق مثبت دیگر این سفر، بازگشایی پژوهشگاه زبان فارسی در تاجیكستان بود كه متأسفانه به دلایل سیاسی به مدت هفت سال تعطیل شده بود و بسیاری از پژوهشگران ممتاز دو كشور از تعطیلی آن عمیقاً متأسف بودند.
كلام آخر اینكه تجربههای شیرین این سفر خاطرهانگیز چنان فراوان است كه به قول حافظ عزیز «در یكی نامه محال است كه تقریر كنم». در پایان اما از شما خوانندگان این یادداشت استدعا میكنم كه با نگاه فرهنگی متفاوت از گزارشهای مرسوم اداری به آن بنگرید. چرا كه همانطور كه در ابتدای یادداشت گفتم، دستاوردهای این سفر را بسیار متفاوت میبینم و یقین دارم كه در صورت پیگیری تفاهمنامههای امضا شده، افقی تازه در مقابل دو ملت ایران و تاجیكستان گشوده خواهد شد و ما ساكنان قلمرو زبان فارسی میتوانیم بار دیگر در كنار هم به گسترشِ تاریخِ سراسرِ فرهنگی خود ببالیم.
■ منبع:
روزنامۀ ایران، شمارۀ سی دی ماه ۱۴۰۳ خورشیدی
🆔️ @VatanYolii
📌 گزارشِ دومین نشست «شاهنامهپژوهی» در «بنیاد ایرانشناسی آذربایجانشرقی»
فردوسی خود قهرمانِ شاهنامه است
✍️ نیما عظیمی
بنیاد ایرانشناسی آذربایجان شرقی با همکاری انجمن ایرانی تاریخ، شعبه آذربایجان شرقی، دومین نشست شاهنامهپژوهی را با سرنویس «توصیف و تصویرگری در شاهنامه» برگزار کرد.
این نشست از ساعت ۱۶ چهارشنبه ۵ دی ماه ۱۴۰۳ خورشیدی با سخنان فاطمه اروجی، رئیس انجمن ایرانی تاریخ شعبه آذربایجان شرقی آغاز شد. سخنران این نشست مهناز سمندری دکترای ادبیات حماسی و مدرس شاهنامه بود. همچنین دبیر علمی این نشست، بهمن دمشقی خیابانی بود.
■ این گزارش را در آذرپژوه بخوانید.
🆔️ @VatanYolii
📌 گزارشِ دومین نشست «شاهنامهپژوهی» در «بنیاد ایرانشناسی آذربایجانشرقی»
فردوسی خود قهرمانِ شاهنامه است
✍️ نیما عظیمی
بنیاد ایرانشناسی آذربایجان شرقی با همکاری انجمن ایرانی تاریخ، شعبه آذربایجان شرقی، دومین نشست شاهنامهپژوهی را با سرنویس «توصیف و تصویرگری در شاهنامه» برگزار کرد.
این نشست از ساعت ۱۶ چهارشنبه ۵ دی ماه ۱۴۰۳ خورشیدی با سخنان فاطمه اروجی، رئیس انجمن ایرانی تاریخ شعبه آذربایجان شرقی آغاز شد. سخنران این نشست مهناز سمندری دکترای ادبیات حماسی و مدرس شاهنامه بود. همچنین دبیر علمی این نشست، بهمن دمشقی خیابانی بود.
■ این گزارش را در آذرپژوه بخوانید.
🆔️ @VatanYolii
آذرپژوه - وب سایت تحلیلی خبری
فردوسی خود قهرمان شاهنامه است
گروه گزارش/ نیما عظیمی: بنیاد ایرانشناسی آذربایجان شرقی با همکاری انجمن ایرانی تاریخ، شعبه آذربایجان شرقی، دومین نشست شاهنامهپژوهی را با سرنویس «توصیف و تصویرگری در شاهنامه» برگزار کرد. این نشست از ساعت ۱۶ چهارشنبه ۵ دی ماه ۱۴۰۳ خورشیدی با سخنان فاطمه اروجی…
📌اهداف نوشتنِ کتاب «وضعیت اقلیت ها در جمهوری آذربایجان از منظر حقوق بین الملل» از زبان نویسنده
🔹دکتر احمد کاظمی نویسنده این کتاب در سخنانی با تاکید بر اینکه مهمترین چالش پژوهش در حوزه اقلیتها در جمهوری آذربایجان به عنوان یک کشور کثیرالمله، قِلّت منابع میباشد و اطلاعات منتشره در مورد اقلیتها در این کشور متأثر از سنت تاریخنویسی شوروی و تزارها، برجعلیات و نفرتپراکنی استوار است، افزود: این کتاب دو هدف عمده را توامان دنبال می کند:
اول؛ شناخت اقلیت های متعدد قومی، مذهبی، زبانی و ملی در جمهوری آذربایجان در قالب یک کتاب مرجع. دوم؛ بررسی وضعیت حقوقی این اقلیت ها، فارغ از رویکردهای سیاسی و در چارچوب موازین و اسناد حقوق بین الملل اقلیت ها بویژه «اعلامیه سازمان ملل درباره حقوق اشخاص متعلق به اقلیت های ملی یا قومی، مذهبی و زبانی» مصوب 1992 -به عنوان مترقی ترین سند خاص حقوق اقلیت ها- که در آن ده عنوان حقوق سنتی و مدرن برای اقلیت های عرفی چهارگانه پیش بینی شده است».
@vatanyolii
🔹دکتر احمد کاظمی نویسنده این کتاب در سخنانی با تاکید بر اینکه مهمترین چالش پژوهش در حوزه اقلیتها در جمهوری آذربایجان به عنوان یک کشور کثیرالمله، قِلّت منابع میباشد و اطلاعات منتشره در مورد اقلیتها در این کشور متأثر از سنت تاریخنویسی شوروی و تزارها، برجعلیات و نفرتپراکنی استوار است، افزود: این کتاب دو هدف عمده را توامان دنبال می کند:
اول؛ شناخت اقلیت های متعدد قومی، مذهبی، زبانی و ملی در جمهوری آذربایجان در قالب یک کتاب مرجع. دوم؛ بررسی وضعیت حقوقی این اقلیت ها، فارغ از رویکردهای سیاسی و در چارچوب موازین و اسناد حقوق بین الملل اقلیت ها بویژه «اعلامیه سازمان ملل درباره حقوق اشخاص متعلق به اقلیت های ملی یا قومی، مذهبی و زبانی» مصوب 1992 -به عنوان مترقی ترین سند خاص حقوق اقلیت ها- که در آن ده عنوان حقوق سنتی و مدرن برای اقلیت های عرفی چهارگانه پیش بینی شده است».
@vatanyolii
📌به فراخور عضویت پیوستهی دکتر چنگیز مولایی در فرهنگستان زبان و ادب پارسی
استادمولایی، مرد خرد و مهربانی
✍️بهمن دمشقی خیابانی
📎روزنامه سرخاب تبریز/ یکم بهمن ۱۴٠۳
به نام خداوند جان و خرد
دانشگاه تبریز از زمان تأسیس خود بزرگانی زیادی را در آغوش خود دیده و پرورده است. از زمان تأسیس دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی آن، بزرگانی زیادی در آن دانشکده حضور داشته و دارند. بزرگانی چون دکتر خیامپور، دکتر مرتضوی، استاد قاضی طباطبایی، دکتر مرتضوی، دکترسرکاراتی و امروز اساتید بزرگواری چون دکتر صدرینیا، دکتر جلالیان و استاد دکتر چنگیز مولایی.
دربارهٔ دکتر مولایی سخن گفتن کار آسانی نیست، زیرا که باید با احتیاط کامل دربارهٔ ایشان سخن گفت و نوشت؛ تا مبادا خدای ناکرده یکی از سجایای اخلاقی و علمی ایشان فراموش شود.
استاد چنگیز مولایی را شاید بیش از ۱۷-۱۸ سال که میشناسم و ایشان علاوه بر این که حق استادی (معنوی) برگردنم دارند، دوستی بسیار با ارزش و محترم نیز برای من هستند و این مایه مباهات و فخر بنده است.
هر باری که به دفتر ایشان در دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه تبریز مراجعه میکنم، همواره با آغوش باز و لطف همیشگی خود که نسبت به بنده دارند به سراغم میآیند. و وقتی در محضرشان هستم زمان از دستم میرود، از بس که این دانشیمردِ خردمندِ بزرگوار، دریای علم و دانش هستند و لذت آموختن از محضر پر فیضشان باعث میشود به زمان نیندیشی.
آقای دکتر مولایی علاوه بر اینکه استادی به تمام معنا دانشمند و فاضل هستند، بسیار هم خونگرم و مهربان میباشند. اما این مهربانی در برابر کسانی که بویی از عشق و علاقه به ایران ندارند معنایی ندارد. ایشان با اینکه رشتهٔ تخصصیشان فرهنگ و زبانهای باستانی است، اما عشق و علاقه به شاهنامه و حماسهٔ ملی ما ایرانیان باعث شده است که اغلب پژوهشهای خود را به سمت شاهنامهپژوهی سوق بدهند.
در حال حاضر باید بیهیچ اغراقی گفت که استاد دکتر مولایی جزو چندتن اساتید ممتاز دانشگاه تبریز و دانشکدهٔ ادبیات آن دانشگاه هستند؛ و همین هم باعث شده است که پس از مرحوم استاد دکتر سرکاراتی ایشان به عنوان عضویت پیوستهٔ فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزیده شوند و پس از ایشان فعلاً تنها یک تن از اساتید دانشگاه تبریز و دانشگاه ادبیات جزو اعضاء فرهنگستان هستند (اعضاء وابسته) و آن فرد هم کسی نیست جز استاد دکتر باقر صدرینیا. امید که هرچه زودتر فرهنگستان زبان و ادب فارسی دکتر صدرینیای عزیز را هم به عضویت پیوسته آن مؤسسه ارزشمند دربیارند.
(البته لازم به توضیح است که خانم دکتر مهری باقری همسر مرحوم استاد دکتر سرکاراتی که بازنشسته گروه فرهنگ و زیانهای باستانی دانشگاه تبریز هستند نیز عضو وابسته فرهنگستان میباشند، ولی ایشان دیگر از دانشگاه تبریز بازنشسته شده و در حال حاضر رئیس شعبه تبریز فرهنگستان زبان و ادب فارسی تحت عنوان بنیاد پژوهشی شهریار هستند).
هر خواننده و پژوهشگری که به سراغ کتاب و یا مقالهای از استاد دکتر مولایی میرود باید بداند که هنگام خواندن آثار ایشان زمان از دستش درخواهد رفت. زیرا که آثار ایشان علاوه بر اینکه با قلم بسیار شیوا و دلنشین استاد به نگارش درآمده است. از بس نکته و مطالب نو و بدیعی دارد که شگفت زده خواهد شد. و محال است که تا مقاله و یا کتاب را تمام کند آنرا بخواهد به گوشهای بگذارد و سراغ کار دیگری برود.
باید به فرهنگستان زبان و ادب فارسی نیز تبریک ویژهای گفت که استادی چون دکتر مولایی را به عضویت پیوسته خود درآورده است.
عمرشان افزون باد و دیر زیاد آن دانشیِ مردِ خردمند.
استادمولایی، مرد خرد و مهربانی
✍️بهمن دمشقی خیابانی
📎روزنامه سرخاب تبریز/ یکم بهمن ۱۴٠۳
به نام خداوند جان و خرد
دانشگاه تبریز از زمان تأسیس خود بزرگانی زیادی را در آغوش خود دیده و پرورده است. از زمان تأسیس دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی آن، بزرگانی زیادی در آن دانشکده حضور داشته و دارند. بزرگانی چون دکتر خیامپور، دکتر مرتضوی، استاد قاضی طباطبایی، دکتر مرتضوی، دکترسرکاراتی و امروز اساتید بزرگواری چون دکتر صدرینیا، دکتر جلالیان و استاد دکتر چنگیز مولایی.
دربارهٔ دکتر مولایی سخن گفتن کار آسانی نیست، زیرا که باید با احتیاط کامل دربارهٔ ایشان سخن گفت و نوشت؛ تا مبادا خدای ناکرده یکی از سجایای اخلاقی و علمی ایشان فراموش شود.
استاد چنگیز مولایی را شاید بیش از ۱۷-۱۸ سال که میشناسم و ایشان علاوه بر این که حق استادی (معنوی) برگردنم دارند، دوستی بسیار با ارزش و محترم نیز برای من هستند و این مایه مباهات و فخر بنده است.
هر باری که به دفتر ایشان در دانشکدهٔ ادبیات دانشگاه تبریز مراجعه میکنم، همواره با آغوش باز و لطف همیشگی خود که نسبت به بنده دارند به سراغم میآیند. و وقتی در محضرشان هستم زمان از دستم میرود، از بس که این دانشیمردِ خردمندِ بزرگوار، دریای علم و دانش هستند و لذت آموختن از محضر پر فیضشان باعث میشود به زمان نیندیشی.
آقای دکتر مولایی علاوه بر اینکه استادی به تمام معنا دانشمند و فاضل هستند، بسیار هم خونگرم و مهربان میباشند. اما این مهربانی در برابر کسانی که بویی از عشق و علاقه به ایران ندارند معنایی ندارد. ایشان با اینکه رشتهٔ تخصصیشان فرهنگ و زبانهای باستانی است، اما عشق و علاقه به شاهنامه و حماسهٔ ملی ما ایرانیان باعث شده است که اغلب پژوهشهای خود را به سمت شاهنامهپژوهی سوق بدهند.
در حال حاضر باید بیهیچ اغراقی گفت که استاد دکتر مولایی جزو چندتن اساتید ممتاز دانشگاه تبریز و دانشکدهٔ ادبیات آن دانشگاه هستند؛ و همین هم باعث شده است که پس از مرحوم استاد دکتر سرکاراتی ایشان به عنوان عضویت پیوستهٔ فرهنگستان زبان و ادب فارسی برگزیده شوند و پس از ایشان فعلاً تنها یک تن از اساتید دانشگاه تبریز و دانشگاه ادبیات جزو اعضاء فرهنگستان هستند (اعضاء وابسته) و آن فرد هم کسی نیست جز استاد دکتر باقر صدرینیا. امید که هرچه زودتر فرهنگستان زبان و ادب فارسی دکتر صدرینیای عزیز را هم به عضویت پیوسته آن مؤسسه ارزشمند دربیارند.
(البته لازم به توضیح است که خانم دکتر مهری باقری همسر مرحوم استاد دکتر سرکاراتی که بازنشسته گروه فرهنگ و زیانهای باستانی دانشگاه تبریز هستند نیز عضو وابسته فرهنگستان میباشند، ولی ایشان دیگر از دانشگاه تبریز بازنشسته شده و در حال حاضر رئیس شعبه تبریز فرهنگستان زبان و ادب فارسی تحت عنوان بنیاد پژوهشی شهریار هستند).
هر خواننده و پژوهشگری که به سراغ کتاب و یا مقالهای از استاد دکتر مولایی میرود باید بداند که هنگام خواندن آثار ایشان زمان از دستش درخواهد رفت. زیرا که آثار ایشان علاوه بر اینکه با قلم بسیار شیوا و دلنشین استاد به نگارش درآمده است. از بس نکته و مطالب نو و بدیعی دارد که شگفت زده خواهد شد. و محال است که تا مقاله و یا کتاب را تمام کند آنرا بخواهد به گوشهای بگذارد و سراغ کار دیگری برود.
باید به فرهنگستان زبان و ادب فارسی نیز تبریک ویژهای گفت که استادی چون دکتر مولایی را به عضویت پیوسته خود درآورده است.
عمرشان افزون باد و دیر زیاد آن دانشیِ مردِ خردمند.
📌 پرسشهایی دربارۀ نشست ائمۀ جمعه شمالغرب
✍️ احسان هوشمند
در روزهای گذشته نشست چهار نفر از ائمۀ جمعه مراکز استانهای شمالغرب در تبریز برگزار شد. این نخستین بار نیست که جلسۀ ائمۀ جمعه چهار استان شمالغرب برگزار میشود. در جلسۀ اخیر ائمۀ جمعه شمالغرب، افزون بر توصیۀ برخی مسائل اجرائی در مورد استانهای شمالغرب، دربارۀ تحولات اخیر مرتبط با "جمهوری آذربایجان" نیز مطالبی مطرح شده بود. بنا بر گزارشهای منتشرشده، در این نشست در زمینۀ سیاست خارجی و مناسبات با "جمهوری آذربایجان"، «روابط جمهوری اسلامی ایران و "جمهوری آذربایجان" فراتر از روابط سیاسی و مبتنی بر پیوندهای عمیق فرهنگی، تاریخی و مذهبی دو ملت دانسته شد که تلاش برخی کشورهای بیگانه و عوامل سرویسهای خارجی برای ایجاد اخلال در روابط دو کشور نتیجه نداشته و پس از این هم نخواهد داشت». دراینباره تذکر چند نکته ضروری است:
۱- مهمترین نشانۀ هماهنگی ارکان ادارۀ کشور، تعریف وظایف و حیطۀ کاری نهادهای مختلف و گوناگون کشور است تا مشخص باشد چه نهادی و سازمانی متولی پیشبرد اهداف و وظایف قانونی است و در صورت عدم کامیابی، چه نهاد یا اشخاصی باید پاسخگوی مسائل پیشآمده باشند. به سخن دیگر، مسئولیتپذیری دو وجه و شاخص عمده دارد؛ یکی اجرای وظایف و برآوردن انتظارات است و دیگری پاسخگویی در برابر مسئولیت. بر اساس چنین رویکردی، تداخل فعالیت نهادهای متنوع و پرشمار کشور در مسائل اجرائی، ضمن آنکه مخل تفکیک قواست، مغایر با پذیرش مسئولیتها و در نتیجه ناکارآمدسازی نهادهای قانونی است. هر نوع ورود به وظایف سازمانی دیگر سازمانها و نهادها میتواند به هرجومرج و نابسامانی بیشتر در فضای رسمی کشور منجر شود. در حوزۀ سیاست خارجی نیز ورود نهادها، سازمانها و افراد گوناگون میتواند به تداخل سازمانی منجر شود و به این ترتیب برای منافع و مصالح ملی چالشساز باشد. از این منظر، ورود ائمۀ جمعه شمالغرب در موضوع سیاست خارجی نهتنها هیچ کمکی به تنظیم سیاست خارجی نمیکند، بلکه گاه به پیچیدهترشدن مسائل کشور نیز منجر میشود. اتفاقی که در حضور امامجمعه اردبیل در هفتههای گذشته روی داد، نمونهای از آسیبهای واردشده به کشور است که کسی هم بابت آن بهصورت رسمی و علنی مورد پرسش قرار نگرفت، اما اثرات خود را بر جای گذاشت. دراینباره باید متذکر شد که مناسبات ایران با کشور همسایه در شمال غرب دارای ظرایف، پیچیدگیها و ابعاد نهان و آشکاری است که مدیریت آن نیازمند مهارتها، تخصص و هدفگذاریهای سازمانی با کمک متخصصان امر است و ورود غیرکارشناسی نهادهایی همچون ائمۀ جمعه به ازهمگسیختگی در ارکان سیاست خارجی دامن میزند.
۲- دستگاه سیاست خارجی متولی تنظیم مناسبات با همسایههای ایران و دیگر کشورها و نهادهای بینالمللی است.
اگر ائمۀ جمعه محترم شمالغرب نسبت به عملکرد دستگاه سیاست خارجی در قبال کشور "جمهوری آذربایجان" گلایه یا انتقادی دارند، بهتر آن است که با استفاده از ظرفیتهای قانونی مانند مشورت با نمایندگان مجلس حوزۀ انتخابیه، برای تذکر یا طرح سؤال و استیضاح استفاده کنند تا خود بهصورت مستقیم و علنی وارد موضوع شده و سیاست خارجی کشور را درگیر مباحث و چالشهایی تازه کنند. به عبارت دیگر، اگر ائمۀ جمعه محترم شمالغرب به وزارت خارجه اعتماد ندارند، بهتر است از راههای قانونی اقدامکنند تا اینکه خود نقشی در سیاست خارجی بر عهده گیرند. ورود نهادهای دیگر به عرصه سیاست خارجی، دردسرساز و موجب وهن دستگاه سیاست خارجی است تا فرصتسازی.
۳- در صورت سرایت رویکرد ائمۀ جمعه به دیگر استانها، دستگاه سیاست خارجی با چالشهای بزرگتری مواجه میشود. به این معنا که اگر قرار باشد در هر استان مرزی، ائمۀ جمعه به بهانۀ مشترکات تاریخی و فرهنگی با آن سوی مرز خود وارد موضوعات مرتبط با سیاست خارجی شوند، هرجومرجی گسترده بر کشور حاکم میشود. تصور کنیم که ائمۀ جمعه غرب کشور مانند سنندج، مهاباد و پاوه برای تحولات "کُردستان عراق"، احساس وظیفۀ شرعی کنند و به دخالت در سیاست خارجی بپردازند یا ائمۀ جمعه جنوب و جنوب شرق هم دربارۀ عربستان و یمن و اهل سنت، چنین رویکردی در پیش گیرند. در این صورت آیا امنیت ملی بهشدت تحت تأثیر این اقدمات قرار نخواهد گرفت.
■ بُنمایه:
روزنامۀ شرق، شمارۀ یکم بهمن ماه ۱۴۰۳ خورشیدی
🆔️ @VatanYolii
📌 پرسشهایی دربارۀ نشست ائمۀ جمعه شمالغرب
✍️ احسان هوشمند
در روزهای گذشته نشست چهار نفر از ائمۀ جمعه مراکز استانهای شمالغرب در تبریز برگزار شد. این نخستین بار نیست که جلسۀ ائمۀ جمعه چهار استان شمالغرب برگزار میشود. در جلسۀ اخیر ائمۀ جمعه شمالغرب، افزون بر توصیۀ برخی مسائل اجرائی در مورد استانهای شمالغرب، دربارۀ تحولات اخیر مرتبط با "جمهوری آذربایجان" نیز مطالبی مطرح شده بود. بنا بر گزارشهای منتشرشده، در این نشست در زمینۀ سیاست خارجی و مناسبات با "جمهوری آذربایجان"، «روابط جمهوری اسلامی ایران و "جمهوری آذربایجان" فراتر از روابط سیاسی و مبتنی بر پیوندهای عمیق فرهنگی، تاریخی و مذهبی دو ملت دانسته شد که تلاش برخی کشورهای بیگانه و عوامل سرویسهای خارجی برای ایجاد اخلال در روابط دو کشور نتیجه نداشته و پس از این هم نخواهد داشت». دراینباره تذکر چند نکته ضروری است:
۱- مهمترین نشانۀ هماهنگی ارکان ادارۀ کشور، تعریف وظایف و حیطۀ کاری نهادهای مختلف و گوناگون کشور است تا مشخص باشد چه نهادی و سازمانی متولی پیشبرد اهداف و وظایف قانونی است و در صورت عدم کامیابی، چه نهاد یا اشخاصی باید پاسخگوی مسائل پیشآمده باشند. به سخن دیگر، مسئولیتپذیری دو وجه و شاخص عمده دارد؛ یکی اجرای وظایف و برآوردن انتظارات است و دیگری پاسخگویی در برابر مسئولیت. بر اساس چنین رویکردی، تداخل فعالیت نهادهای متنوع و پرشمار کشور در مسائل اجرائی، ضمن آنکه مخل تفکیک قواست، مغایر با پذیرش مسئولیتها و در نتیجه ناکارآمدسازی نهادهای قانونی است. هر نوع ورود به وظایف سازمانی دیگر سازمانها و نهادها میتواند به هرجومرج و نابسامانی بیشتر در فضای رسمی کشور منجر شود. در حوزۀ سیاست خارجی نیز ورود نهادها، سازمانها و افراد گوناگون میتواند به تداخل سازمانی منجر شود و به این ترتیب برای منافع و مصالح ملی چالشساز باشد. از این منظر، ورود ائمۀ جمعه شمالغرب در موضوع سیاست خارجی نهتنها هیچ کمکی به تنظیم سیاست خارجی نمیکند، بلکه گاه به پیچیدهترشدن مسائل کشور نیز منجر میشود. اتفاقی که در حضور امامجمعه اردبیل در هفتههای گذشته روی داد، نمونهای از آسیبهای واردشده به کشور است که کسی هم بابت آن بهصورت رسمی و علنی مورد پرسش قرار نگرفت، اما اثرات خود را بر جای گذاشت. دراینباره باید متذکر شد که مناسبات ایران با کشور همسایه در شمال غرب دارای ظرایف، پیچیدگیها و ابعاد نهان و آشکاری است که مدیریت آن نیازمند مهارتها، تخصص و هدفگذاریهای سازمانی با کمک متخصصان امر است و ورود غیرکارشناسی نهادهایی همچون ائمۀ جمعه به ازهمگسیختگی در ارکان سیاست خارجی دامن میزند.
۲- دستگاه سیاست خارجی متولی تنظیم مناسبات با همسایههای ایران و دیگر کشورها و نهادهای بینالمللی است.
اگر ائمۀ جمعه محترم شمالغرب نسبت به عملکرد دستگاه سیاست خارجی در قبال کشور "جمهوری آذربایجان" گلایه یا انتقادی دارند، بهتر آن است که با استفاده از ظرفیتهای قانونی مانند مشورت با نمایندگان مجلس حوزۀ انتخابیه، برای تذکر یا طرح سؤال و استیضاح استفاده کنند تا خود بهصورت مستقیم و علنی وارد موضوع شده و سیاست خارجی کشور را درگیر مباحث و چالشهایی تازه کنند. به عبارت دیگر، اگر ائمۀ جمعه محترم شمالغرب به وزارت خارجه اعتماد ندارند، بهتر است از راههای قانونی اقدامکنند تا اینکه خود نقشی در سیاست خارجی بر عهده گیرند. ورود نهادهای دیگر به عرصه سیاست خارجی، دردسرساز و موجب وهن دستگاه سیاست خارجی است تا فرصتسازی.
۳- در صورت سرایت رویکرد ائمۀ جمعه به دیگر استانها، دستگاه سیاست خارجی با چالشهای بزرگتری مواجه میشود. به این معنا که اگر قرار باشد در هر استان مرزی، ائمۀ جمعه به بهانۀ مشترکات تاریخی و فرهنگی با آن سوی مرز خود وارد موضوعات مرتبط با سیاست خارجی شوند، هرجومرجی گسترده بر کشور حاکم میشود. تصور کنیم که ائمۀ جمعه غرب کشور مانند سنندج، مهاباد و پاوه برای تحولات "کُردستان عراق"، احساس وظیفۀ شرعی کنند و به دخالت در سیاست خارجی بپردازند یا ائمۀ جمعه جنوب و جنوب شرق هم دربارۀ عربستان و یمن و اهل سنت، چنین رویکردی در پیش گیرند. در این صورت آیا امنیت ملی بهشدت تحت تأثیر این اقدمات قرار نخواهد گرفت.
■ بُنمایه:
روزنامۀ شرق، شمارۀ یکم بهمن ماه ۱۴۰۳ خورشیدی
🆔️ @VatanYolii
🪕🎻 کنسرت موسیقی سنتی شمس الحق
🎤 سرپرست گروه و آهنگساز و تار و سه تار: جواد شیروانی
خواننده: محمد دیده بانی
گروه موسیقی شمس تبریز
تبریز پنجم بهمن ماه
سالن پتروشیمی
خرید بلیت: ebilit.com
@vatanyolii
🎤 سرپرست گروه و آهنگساز و تار و سه تار: جواد شیروانی
خواننده: محمد دیده بانی
گروه موسیقی شمس تبریز
تبریز پنجم بهمن ماه
سالن پتروشیمی
خرید بلیت: ebilit.com
@vatanyolii
📌 بنیاد ایرانشناسی استان آذربایجان شرقی برگزار میکند:
شب بزرگداشتِ خاقانی شروانی در تبریز
سخنرانان:
سعیدالله قرهبیگلو
احمد گلی
ابراهیم پوردرگاهی
سعید طرزمی
محمد طاهری خسروشاهی
زمان
پنجشنبه چهارم بهمن ماه ۱۴۰۳ خورشیدی، ساعت ۱۶
محل:
تبریز، خیابان ثقهالاسلام، کوی سرخاب، خانۀ تاریخی شربتاوغلی، بنیاد ایرانشناسی استان آذربایجان شرقی
#اطلاع_رسانی
🆔️ @VatanYolii
شب بزرگداشتِ خاقانی شروانی در تبریز
سخنرانان:
سعیدالله قرهبیگلو
احمد گلی
ابراهیم پوردرگاهی
سعید طرزمی
محمد طاهری خسروشاهی
زمان
پنجشنبه چهارم بهمن ماه ۱۴۰۳ خورشیدی، ساعت ۱۶
محل:
تبریز، خیابان ثقهالاسلام، کوی سرخاب، خانۀ تاریخی شربتاوغلی، بنیاد ایرانشناسی استان آذربایجان شرقی
#اطلاع_رسانی
🆔️ @VatanYolii
🟢 قدمت نام ایران از زبان دشمنان
🔴 از نامه بایزید دوم به شاهاسماعیل صفوی
"هرگاه ایرانیان از حکومت اتراک بایندریه (قراقویونلو) خشنود میبودند آن سیادت مآب آنقدر ممالک را نمیتوانست به آسانی فتح نماید. ایران مملکتی است که چندین سلاله از حکم دارا معتبر قبل از اسلام در آن اقلیم توسن سلطنت رانده و بعضی از حکمداران آنها نیز در اغلب آبادیهای ممالک روی زمین به یاری همان ایرانیان فتحهای بسیار ممدوح کرده و بین السلاطین به نام نیکی تفرد نمودهاند."
منبع: شاه اسماعیل اول. منوچهر پارسا دوست. ص،۸۱۵-۸۱۶
@vatanyolii
🔴 از نامه بایزید دوم به شاهاسماعیل صفوی
"هرگاه ایرانیان از حکومت اتراک بایندریه (قراقویونلو) خشنود میبودند آن سیادت مآب آنقدر ممالک را نمیتوانست به آسانی فتح نماید. ایران مملکتی است که چندین سلاله از حکم دارا معتبر قبل از اسلام در آن اقلیم توسن سلطنت رانده و بعضی از حکمداران آنها نیز در اغلب آبادیهای ممالک روی زمین به یاری همان ایرانیان فتحهای بسیار ممدوح کرده و بین السلاطین به نام نیکی تفرد نمودهاند."
منبع: شاه اسماعیل اول. منوچهر پارسا دوست. ص،۸۱۵-۸۱۶
@vatanyolii
📌 هشتم بهمنماه سالروز درگذشت سید حسن تقیزاده تبریزی
در اهمیت وحدت ملّی
ادارۀ روزنامۀ کاوه
برلن ۱۹۲۲/۲/۲۲
دوست عزیز، مرقومۀ شریفۀ مورخۀ ۲۴ ژانویه که از نیس مرقوم داشته بودید چند روز پیش زیارت کردم و بسیار خوشوقت شدم. آنچه در باب مقالۀ اساسی کاوه مرقوم رفته بود با دقت و امتنان خواندم. ملاحظات عالی تماماً صحیح است و هیچ اختلافی در بین نیست. یقین وحدت ملی و تمدن ایران اس اساس و بالاترین مقاصد ملی باید باشد. لکن امروز مانع وصول به هر مقصدی چیست؟ آیا غیر از جهل عمومی است؟ فقط عدم انتشار تعلیم عمومی و جهل اکثریت ملت است که افسون هر مارگیر قفقازی و هر شیطان اسلامبولی در آذربایجان ایران میگردد و اکراد با اینکه از نژاد ایرانی هستند فریفتۀ دعاة استقلال کردستان، سیاستمداران عراق عرب و حکام اروپایی آن قطعه یا مجذوب تلقینات اتحاد اسلامبازی عثمانی مغولی میشوند. به تجربۀ عمر من که اینطور نتیجه حاصل شده که فقط عوام بازاری است که متاع هر شیاد ترهاتگوی را باعث رواج است. یک مشهد اللهوردی باکویی بیسواد میآید به تبریز و مشتی حرف آسمان و ریسمان قالب زده در چند روزی چند هزار نفر دور خود جمع میکند، ولی در مملکت باعلم این فقره غیرممکن است. به نظر من اخلال وحدت ملی در میان قوم بیعلم و عوام خیلی آسانتر از آن است که میان قوم تربیتشده.
به هر صورت ابداً میان ما اختلافی نیست و نمیتواند هم باشد. وحدت ملّی ایران اغرّ مقاصد روح من است و از بیست سال به اینطرف با زبان و قلم در آن راه به قدر مقدور کوشیدهام. جلوگیری از فساد عثمانیهای جاهل عمدهترین مطمح نظر سیاسیون ما باید باشد، ولی باید با کمال پختگی و استادی و به قول فرنگیها با Tacte باید کار کرد نه خامی، ولی صدی نود و نه قدرت و پشت کار و کوشش خود را باید پس از امنیت در مملکت صرف نشر تعلیم عمومی بکنیم.
ارادتمند حقیقی
حسن تقیزاده
🆔️ @VatanYolii
📌 هشتم بهمنماه سالروز درگذشت سید حسن تقیزاده تبریزی
در اهمیت وحدت ملّی
ادارۀ روزنامۀ کاوه
برلن ۱۹۲۲/۲/۲۲
دوست عزیز، مرقومۀ شریفۀ مورخۀ ۲۴ ژانویه که از نیس مرقوم داشته بودید چند روز پیش زیارت کردم و بسیار خوشوقت شدم. آنچه در باب مقالۀ اساسی کاوه مرقوم رفته بود با دقت و امتنان خواندم. ملاحظات عالی تماماً صحیح است و هیچ اختلافی در بین نیست. یقین وحدت ملی و تمدن ایران اس اساس و بالاترین مقاصد ملی باید باشد. لکن امروز مانع وصول به هر مقصدی چیست؟ آیا غیر از جهل عمومی است؟ فقط عدم انتشار تعلیم عمومی و جهل اکثریت ملت است که افسون هر مارگیر قفقازی و هر شیطان اسلامبولی در آذربایجان ایران میگردد و اکراد با اینکه از نژاد ایرانی هستند فریفتۀ دعاة استقلال کردستان، سیاستمداران عراق عرب و حکام اروپایی آن قطعه یا مجذوب تلقینات اتحاد اسلامبازی عثمانی مغولی میشوند. به تجربۀ عمر من که اینطور نتیجه حاصل شده که فقط عوام بازاری است که متاع هر شیاد ترهاتگوی را باعث رواج است. یک مشهد اللهوردی باکویی بیسواد میآید به تبریز و مشتی حرف آسمان و ریسمان قالب زده در چند روزی چند هزار نفر دور خود جمع میکند، ولی در مملکت باعلم این فقره غیرممکن است. به نظر من اخلال وحدت ملی در میان قوم بیعلم و عوام خیلی آسانتر از آن است که میان قوم تربیتشده.
به هر صورت ابداً میان ما اختلافی نیست و نمیتواند هم باشد. وحدت ملّی ایران اغرّ مقاصد روح من است و از بیست سال به اینطرف با زبان و قلم در آن راه به قدر مقدور کوشیدهام. جلوگیری از فساد عثمانیهای جاهل عمدهترین مطمح نظر سیاسیون ما باید باشد، ولی باید با کمال پختگی و استادی و به قول فرنگیها با Tacte باید کار کرد نه خامی، ولی صدی نود و نه قدرت و پشت کار و کوشش خود را باید پس از امنیت در مملکت صرف نشر تعلیم عمومی بکنیم.
ارادتمند حقیقی
حسن تقیزاده
🆔️ @VatanYolii
📌 کارگاه شاهنامهخوانی تبریز (بصورت برخط و مجازی)
نشست صد و هجدهم
و همزمان با شبِ جشنِ ملّی سده، جشن به یادگار مانده از هوشنگ پیشدادی، پادشاه اساطیری ایران
زمان:
چهارشنبه دهم بهمن ماه ۱۴۰۳ خورشیدی، ساعتِ بیست
سخنران: ماندانا تیشهیار، دکترای روابط بینالملل
[موضوع سخنرانی: قفقاز در شاهنامه]
آموزگار: جواد رنجبر درخشیلر، دکترای علوم سیاسی و شاهنامهپژوه
[دستور کار: شرح بیتهای دیباچه]
شاهنامهخوان: طاهره بهرامی، نقال شاهنامه
[خوانشِ دیباچۀ شاهنامه]
با همکاری:
انجمن علمی مطالعات صلح ایران
خانۀ اندیشمندان علوم انسانی
خِرَدسرای فردوسی
بنیاد فردوسی توس
کانون شاهنامۀ فردوسی توس
باشگاه شاهنامهپژوهان
رادیو شاهنامه
انجمن دوستداران شاهنامۀ البرز (اشا)
انجمن افراز
■ کارگاه شاهنامهخوانی تبریز، بصورت مجازی و برخط، در بسترِ «گوگلمیت» برگزار خواهد شد.
برای ورود به کارگاه، روز چهارشنبه دهم بهمن ماه ۱۴۰۳ خورشیدی، ساعت ۲۰ از «اینجا» وارد شوید.
#اطلاع_رسانی
🆔️ @VatanYolii
📌 کارگاه شاهنامهخوانی تبریز (بصورت برخط و مجازی)
نشست صد و هجدهم
و همزمان با شبِ جشنِ ملّی سده، جشن به یادگار مانده از هوشنگ پیشدادی، پادشاه اساطیری ایران
زمان:
چهارشنبه دهم بهمن ماه ۱۴۰۳ خورشیدی، ساعتِ بیست
سخنران: ماندانا تیشهیار، دکترای روابط بینالملل
[موضوع سخنرانی: قفقاز در شاهنامه]
آموزگار: جواد رنجبر درخشیلر، دکترای علوم سیاسی و شاهنامهپژوه
[دستور کار: شرح بیتهای دیباچه]
شاهنامهخوان: طاهره بهرامی، نقال شاهنامه
[خوانشِ دیباچۀ شاهنامه]
با همکاری:
انجمن علمی مطالعات صلح ایران
خانۀ اندیشمندان علوم انسانی
خِرَدسرای فردوسی
بنیاد فردوسی توس
کانون شاهنامۀ فردوسی توس
باشگاه شاهنامهپژوهان
رادیو شاهنامه
انجمن دوستداران شاهنامۀ البرز (اشا)
انجمن افراز
■ کارگاه شاهنامهخوانی تبریز، بصورت مجازی و برخط، در بسترِ «گوگلمیت» برگزار خواهد شد.
برای ورود به کارگاه، روز چهارشنبه دهم بهمن ماه ۱۴۰۳ خورشیدی، ساعت ۲۰ از «اینجا» وارد شوید.
#اطلاع_رسانی
🆔️ @VatanYolii
📌 بزرگداشت زندهیاد استاد دکتر عباس زریاب خویی
همزمان با سیامین سالِ درگذشتِ استاد
با حضور:
تقی پورنامداریان
علی بهرامیان
مهران اسماعیلی
مرتضی هاشمیپور
بهرام پروین گنابادی
زمان:
شنبه سیزدهم بهمن ماه ۱۴۰۳ خورشیدی، ساعت شانزده
محل:
تهران، خیابان نجاتالهی (ویلا)، بوستان ورشو، خانۀ اندیشمندان علوم انسانی، تالارِ فردوسی
برنامه به صورت حضوری برگزار میگردد و شرکت برای همگان، آزاد و رایگان است.
#اطلاع_رسانی
🆔️ @VatanYolii
📌 بزرگداشت زندهیاد استاد دکتر عباس زریاب خویی
همزمان با سیامین سالِ درگذشتِ استاد
با حضور:
تقی پورنامداریان
علی بهرامیان
مهران اسماعیلی
مرتضی هاشمیپور
بهرام پروین گنابادی
زمان:
شنبه سیزدهم بهمن ماه ۱۴۰۳ خورشیدی، ساعت شانزده
محل:
تهران، خیابان نجاتالهی (ویلا)، بوستان ورشو، خانۀ اندیشمندان علوم انسانی، تالارِ فردوسی
برنامه به صورت حضوری برگزار میگردد و شرکت برای همگان، آزاد و رایگان است.
#اطلاع_رسانی
🆔️ @VatanYolii
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 یاشاسین ایران؛
یاشاسین آذربایجانِِ ایران
نمایش ستّارخان، سردار ملّی ایران در تالار رودکی تهران با استقبال شهروندانِ ایرانی بویژه شهروندانِ ایرانیِ آذری اجرا شد و تماشاگران با ندای «بیز ایرانلیلار» ستارخان به وجد آمده و با فریاد «یاشاسین ایران» بیوقفه، به تشویق پرداختند. همچنین جلوهگری درفشِ ملّی سهرنگ ایران، به این نمایش، زیبایی دیگری داده بود.
🆔️ @VatanYolii
یاشاسین آذربایجانِِ ایران
نمایش ستّارخان، سردار ملّی ایران در تالار رودکی تهران با استقبال شهروندانِ ایرانی بویژه شهروندانِ ایرانیِ آذری اجرا شد و تماشاگران با ندای «بیز ایرانلیلار» ستارخان به وجد آمده و با فریاد «یاشاسین ایران» بیوقفه، به تشویق پرداختند. همچنین جلوهگری درفشِ ملّی سهرنگ ایران، به این نمایش، زیبایی دیگری داده بود.
🆔️ @VatanYolii
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📌 درگذشتِ جبار آیدنلو، شاعر، ادیب و دبیر ارومیهای
استاد جبار آیدنلو، شاعر، ادیب و دبیر ارومیهای هشتم بهمن ۱۴۰۳ خورشیدی در سن نود سالگی به رحمت ایزدی پیوست و پیکر ایشان در قطعۀ هنرمندانِ آرامگاه شهر ارومیه به خاک سپرده شد.
دکتر سجاد آیدنلو، شاهنامهشناس ارومیهای و برادرزادۀ زندهیاد جبار آیدنلو، بر مزار ایشان طی سخنانی بیان داشت:
«بنا بر وصیت عمویم، هیچگونه مراسمی -موکداً هیچگونه مراسمی - از طرف خانوادۀ آیدنلو برای مرحوم برگزار نخواهد شد و تمامی هزینههای آن صرف امور خیریه خواهد شد.»
زندهیاد جبار آیدنلو، بیش از ۶۰ سال در دو حوزۀ زبان و ادب فارسی و تُرکی آذربایجانی شعرسرایی کردند و نخستین اثر ایشان در دهۀ ۱۳۳۰ خورشیدی منتشر شده است. از آثار چاپشده ایشان میتوان به «آئینه حقنما»، «ارمغان بعثت» و «سرودههای سرمست (گزیدهای از اشعار فارسی و ترکی آذربایجانی)» اشاره کرد.
🆔️ @VatanYolii
استاد جبار آیدنلو، شاعر، ادیب و دبیر ارومیهای هشتم بهمن ۱۴۰۳ خورشیدی در سن نود سالگی به رحمت ایزدی پیوست و پیکر ایشان در قطعۀ هنرمندانِ آرامگاه شهر ارومیه به خاک سپرده شد.
دکتر سجاد آیدنلو، شاهنامهشناس ارومیهای و برادرزادۀ زندهیاد جبار آیدنلو، بر مزار ایشان طی سخنانی بیان داشت:
«بنا بر وصیت عمویم، هیچگونه مراسمی -موکداً هیچگونه مراسمی - از طرف خانوادۀ آیدنلو برای مرحوم برگزار نخواهد شد و تمامی هزینههای آن صرف امور خیریه خواهد شد.»
زندهیاد جبار آیدنلو، بیش از ۶۰ سال در دو حوزۀ زبان و ادب فارسی و تُرکی آذربایجانی شعرسرایی کردند و نخستین اثر ایشان در دهۀ ۱۳۳۰ خورشیدی منتشر شده است. از آثار چاپشده ایشان میتوان به «آئینه حقنما»، «ارمغان بعثت» و «سرودههای سرمست (گزیدهای از اشعار فارسی و ترکی آذربایجانی)» اشاره کرد.
🆔️ @VatanYolii
هوالحکیم
اندیشکده ذکــر با همکاری حوزه هنری اردبیل برگزار میکند
نشست علمی
شکلگیری "ایران" در پرتو" فرّه و فرهنگ"
(گزارشی از "انسجام، ساختار و تباهی هویت در ایران در نسبت با انگاره فره ایزدی" بر اساس یک بررسی درونمتنی در شاهنامه حکیم فردوسی)
با حضور:
دکتر زهیر توکلی
شاعر، منتقد، مدرس و پژوهشگر ادبیات
چهارشنبه ۱۰بهمنماه ساعت ۱۶
اردبیل - خانه تاریخی صادقی
🆔️ @VatanYolii
اندیشکده ذکــر با همکاری حوزه هنری اردبیل برگزار میکند
نشست علمی
شکلگیری "ایران" در پرتو" فرّه و فرهنگ"
(گزارشی از "انسجام، ساختار و تباهی هویت در ایران در نسبت با انگاره فره ایزدی" بر اساس یک بررسی درونمتنی در شاهنامه حکیم فردوسی)
با حضور:
دکتر زهیر توکلی
شاعر، منتقد، مدرس و پژوهشگر ادبیات
چهارشنبه ۱۰بهمنماه ساعت ۱۶
اردبیل - خانه تاریخی صادقی
🆔️ @VatanYolii
نسب نامه نویسی در فرهنگ و تمدن ایرانیان
رونمایی کتاب شجره الاتراک
تبارنامه مغولان و ترکان
دوشنبه ۱۵ بهمن ساعت ۹ تا ۱۳
کتابخانه ملی
🆔️ @VatanYolii
رونمایی کتاب شجره الاتراک
تبارنامه مغولان و ترکان
دوشنبه ۱۵ بهمن ساعت ۹ تا ۱۳
کتابخانه ملی
🆔️ @VatanYolii
📌 از «قاضی محمّدِ ما و ایران» تا «قاضی محمّدِ دیگران»!
📌 آیا جریانِ وابسته به شوروی قابل دفاع است؟
✍️ حسین نورینیا
برشهایی از یادداشت:
– آقای صالحنیک بخت، وکیل دادگستری، در کانال تلگرامی خود یادداشتی با عنوان «مقاومت، میراث درایت و تدبیر پیشوا» به مناسبت دوم بهمن، هفتادوهشتمین سالروز اعلام جمهوری مهاباد منتشر کرد و به ستایش از قاضی محمد و اعلام جمهوری مهاباد پرداخته است. او در این یادداشت با اشاراتی غیرحرفهای و برخی خطاهای آشکار تاریخی و به دور از واقعیتِ اجتماعی و فرهنگی و نادیدهگرفتن مناسباتِ اجتماعی آن دوران در مناطقِ کُردنشین ایران و چشمبستن بر اسناد و مدارک متقن تاریخی، تلاش کرده قاضی محمد را رهبر و پیشوای کُردهای ایران، خطاب کند!
– یادداشت صالح نیکبخت به نحوی تنظیم شده که گویی با سقوط حکومت پهلوی اول با آغاز جنگ جهانی دوم و بروز هرجومرج در نقاط مختلف کشور، «ژ کاف» در همان سال برای ایجاد نظم شکل گرفت. درصورتیکه «ژ کاف» یک سال بعد یعنی در سال ۱۳۲۱ و با حضور تعدادی از اعضای حزب هیوا از کُردهای عراق – نه به صورت خودجوش و برآمده از ارادۀ مردم مهاباد – و بدون حضور و نقشآفرینی قاضی محمد، فعالیتش را شروع کرد.
– همدلی صالح نیکبخت با تأسیس حزب دموکرات کردستان و قاضی محمد و خطابکردن او بهعنوان رهبر و پیشوای کُردهای ایران، گویی حکایت از علاقۀ شخصی دارد؛ نوعی علاقه که به تعمیمِ ناروا انجامیده است! بخش بزرگی از کُردهای ایران در آن دوره، قاضی محمد را نمیشناختند و بسیاری نیز اقدامات او را ادامۀ سیاست حزب توده در راستای پیگیری منافع شوروی استالینی میدانستند.
فراموش نکنیم که فرقۀ دموکرات آذربایجان با تبدیل کمیتۀ ایالتی حزب توده در تبریز به آن فرقه شکل گرفت و نیز این حزب (توده) در همان ابتدا از حرکت قاضی محمد حمایت جدی و همهجانبه کرد. مشخص نیست که آقای نیکبخت براساس کدام مطالعات تاریخی و اسناد موجود – به غیر از اسناد حزبی – قاضی محمد را پیشوای کُردهای ایران مینامد؟! از یک سو، جمهوری قاضی محمد تنها بر بخشهایی از منطقۀ مکریان (مهاباد و بوکان) که زیر چکمههای ارتش سرخ استالین بود، سلطه یافت و از سوی دیگر، او حتی نتوانست بر سردشت و پیرانشهر تسلط پیدا کند.
در آن زمان دو شهر مهاباد و بوکان کمتر از ۲۰ هزار نفر جمعیت داشتند. در سنندج که بزرگترین شهر سنینشین کُردهای ایران است، شخصیتهای ذینفوذی مانند آیتالله شیخ محمد مردوخ و آصف و دیگران، قاضی محمد را محکوم کردند و جمهوری او را نپذیرفتند. علاوه بر اینکه هم در آن تاریخ و هم در دورههای بعد، اکثریت کُردهای ایران همواره در مقابل جریانهای تجزیهطلب، مقاومت کردند و جانفشانیها داشتند. تعداد کشتهشدههای کُرد از حملات احزابِ دموکرات و کومله بیش از کشتههای دیگر نقاطِ ایران است.
– صالح نیکبخت به دلیل تسلطنداشتن به منابع تاریخی مدعی است که معتمدان مهاباد برای جلوگیری از اعدام قاضی محمد، نامهای به محمدرضا شاه نوشتند، درحالیکه اسناد منتشرشده، عکس این را نشان میدهد و افراد شاخصی از معتمدان مهاباد در نامههای پرشمار و پر امضا خواهان اعدام قاضیها بودند.
– ما با دو قاضی محمد مواجه هستیم: نخست آنکه او از خاندانی محترم در مهاباد برخاسته بود. تبار آنها گرجستانی و از مسیحیانِ مهاجرِ گرجستان بود که در دورۀ شاه تهماسب به مکریان کوچ کرده و در مهاباد ساکن شده بودند. پس از آن با خوشنامی در این منطقه زیستند و روابط نزدیکی با حکومت داشتند. قاضی محمد به جز نقش مشهودی که خاندان او در انقلاب مشروطه و ترویح ایدههای مشروطهخواهی و مبارزه با استبداد داشت و بعدها نیز تعدادی از نزدیکانش به دست اسماعیل آقای سیمیکو کشته شدند، یکی از معتمدان رضا شاه به شمار میرفت. انتخاب او به ریاست آموزش و معارف مهاباد و سپس جمعیت شیر و خورشید تصادفی نبود. اختصاص بودجه و حقوق فوقالعاده از طرف دولت و ژاندارمری برای قاضی محمد تا روز آخر زندگی و نیز بخشیدن زمینهای فراوان به این خانواده از طرف رضا شاه و تبدیل آنها به یکی از زمینداران بزرگ منطقه بر اهالی مهاباد پوشیده نیست. اگر عکس سفر رضاشاه به مهاباد را دیده باشید، شخص قاضی محمد چند متر پیشاپیش جمعیت استقبالکننده از رضا شاه حضور دارد؛ به عبارتی او مهمترین شخصیت مورد تأیید حکومت رضا شاه در منطقه بود. حتی انتخاب صدر قاضی برای مجلس چهاردهم در سال ۱۳۲۲ بهواسطۀ نظر دولت در تهران بود. تا اینجا قاضی محمد، «قاضی محمّدِ ما و ایران» است. اما پس از سفر او به شوروی و پوشیدن لباس نظامیان ارتش سرخ شوروی نشان داد از دوم بهمن ۱۳۲۴ به «قاضی محمّدِ دیگران»، تبدیل شده است. ای کاش چنین نمیشد و قاضی محمّد همچنان برای ایران میماند.
■ این یادداشت را بطور کامل در بخشِ «مشاهدۀ فوری» بخوانید.
🆔️ @VatanYolii
📌 از «قاضی محمّدِ ما و ایران» تا «قاضی محمّدِ دیگران»!
📌 آیا جریانِ وابسته به شوروی قابل دفاع است؟
✍️ حسین نورینیا
برشهایی از یادداشت:
– آقای صالحنیک بخت، وکیل دادگستری، در کانال تلگرامی خود یادداشتی با عنوان «مقاومت، میراث درایت و تدبیر پیشوا» به مناسبت دوم بهمن، هفتادوهشتمین سالروز اعلام جمهوری مهاباد منتشر کرد و به ستایش از قاضی محمد و اعلام جمهوری مهاباد پرداخته است. او در این یادداشت با اشاراتی غیرحرفهای و برخی خطاهای آشکار تاریخی و به دور از واقعیتِ اجتماعی و فرهنگی و نادیدهگرفتن مناسباتِ اجتماعی آن دوران در مناطقِ کُردنشین ایران و چشمبستن بر اسناد و مدارک متقن تاریخی، تلاش کرده قاضی محمد را رهبر و پیشوای کُردهای ایران، خطاب کند!
– یادداشت صالح نیکبخت به نحوی تنظیم شده که گویی با سقوط حکومت پهلوی اول با آغاز جنگ جهانی دوم و بروز هرجومرج در نقاط مختلف کشور، «ژ کاف» در همان سال برای ایجاد نظم شکل گرفت. درصورتیکه «ژ کاف» یک سال بعد یعنی در سال ۱۳۲۱ و با حضور تعدادی از اعضای حزب هیوا از کُردهای عراق – نه به صورت خودجوش و برآمده از ارادۀ مردم مهاباد – و بدون حضور و نقشآفرینی قاضی محمد، فعالیتش را شروع کرد.
– همدلی صالح نیکبخت با تأسیس حزب دموکرات کردستان و قاضی محمد و خطابکردن او بهعنوان رهبر و پیشوای کُردهای ایران، گویی حکایت از علاقۀ شخصی دارد؛ نوعی علاقه که به تعمیمِ ناروا انجامیده است! بخش بزرگی از کُردهای ایران در آن دوره، قاضی محمد را نمیشناختند و بسیاری نیز اقدامات او را ادامۀ سیاست حزب توده در راستای پیگیری منافع شوروی استالینی میدانستند.
فراموش نکنیم که فرقۀ دموکرات آذربایجان با تبدیل کمیتۀ ایالتی حزب توده در تبریز به آن فرقه شکل گرفت و نیز این حزب (توده) در همان ابتدا از حرکت قاضی محمد حمایت جدی و همهجانبه کرد. مشخص نیست که آقای نیکبخت براساس کدام مطالعات تاریخی و اسناد موجود – به غیر از اسناد حزبی – قاضی محمد را پیشوای کُردهای ایران مینامد؟! از یک سو، جمهوری قاضی محمد تنها بر بخشهایی از منطقۀ مکریان (مهاباد و بوکان) که زیر چکمههای ارتش سرخ استالین بود، سلطه یافت و از سوی دیگر، او حتی نتوانست بر سردشت و پیرانشهر تسلط پیدا کند.
در آن زمان دو شهر مهاباد و بوکان کمتر از ۲۰ هزار نفر جمعیت داشتند. در سنندج که بزرگترین شهر سنینشین کُردهای ایران است، شخصیتهای ذینفوذی مانند آیتالله شیخ محمد مردوخ و آصف و دیگران، قاضی محمد را محکوم کردند و جمهوری او را نپذیرفتند. علاوه بر اینکه هم در آن تاریخ و هم در دورههای بعد، اکثریت کُردهای ایران همواره در مقابل جریانهای تجزیهطلب، مقاومت کردند و جانفشانیها داشتند. تعداد کشتهشدههای کُرد از حملات احزابِ دموکرات و کومله بیش از کشتههای دیگر نقاطِ ایران است.
– صالح نیکبخت به دلیل تسلطنداشتن به منابع تاریخی مدعی است که معتمدان مهاباد برای جلوگیری از اعدام قاضی محمد، نامهای به محمدرضا شاه نوشتند، درحالیکه اسناد منتشرشده، عکس این را نشان میدهد و افراد شاخصی از معتمدان مهاباد در نامههای پرشمار و پر امضا خواهان اعدام قاضیها بودند.
– ما با دو قاضی محمد مواجه هستیم: نخست آنکه او از خاندانی محترم در مهاباد برخاسته بود. تبار آنها گرجستانی و از مسیحیانِ مهاجرِ گرجستان بود که در دورۀ شاه تهماسب به مکریان کوچ کرده و در مهاباد ساکن شده بودند. پس از آن با خوشنامی در این منطقه زیستند و روابط نزدیکی با حکومت داشتند. قاضی محمد به جز نقش مشهودی که خاندان او در انقلاب مشروطه و ترویح ایدههای مشروطهخواهی و مبارزه با استبداد داشت و بعدها نیز تعدادی از نزدیکانش به دست اسماعیل آقای سیمیکو کشته شدند، یکی از معتمدان رضا شاه به شمار میرفت. انتخاب او به ریاست آموزش و معارف مهاباد و سپس جمعیت شیر و خورشید تصادفی نبود. اختصاص بودجه و حقوق فوقالعاده از طرف دولت و ژاندارمری برای قاضی محمد تا روز آخر زندگی و نیز بخشیدن زمینهای فراوان به این خانواده از طرف رضا شاه و تبدیل آنها به یکی از زمینداران بزرگ منطقه بر اهالی مهاباد پوشیده نیست. اگر عکس سفر رضاشاه به مهاباد را دیده باشید، شخص قاضی محمد چند متر پیشاپیش جمعیت استقبالکننده از رضا شاه حضور دارد؛ به عبارتی او مهمترین شخصیت مورد تأیید حکومت رضا شاه در منطقه بود. حتی انتخاب صدر قاضی برای مجلس چهاردهم در سال ۱۳۲۲ بهواسطۀ نظر دولت در تهران بود. تا اینجا قاضی محمد، «قاضی محمّدِ ما و ایران» است. اما پس از سفر او به شوروی و پوشیدن لباس نظامیان ارتش سرخ شوروی نشان داد از دوم بهمن ۱۳۲۴ به «قاضی محمّدِ دیگران»، تبدیل شده است. ای کاش چنین نمیشد و قاضی محمّد همچنان برای ایران میماند.
■ این یادداشت را بطور کامل در بخشِ «مشاهدۀ فوری» بخوانید.
🆔️ @VatanYolii
Telegraph
ایراندل | IranDel
🔴 آیا جریانِ وابسته به شوروی قابل دفاع است؟ ✍️ حسین نورینیا آقای صالحنیک بخت، وکیل دادگستری، در کانالِ تلگرامی خود یادداشتی با عنوان «مقاومت، میراث درایت و تدبیر پیشوا» به مناسبت دوم بهمن، هفتادوهشتمین سالروز اعلام جمهوری مهاباد منتشر کرد و به ستایش…
📌 گذشتۀ پرافتخارِ فرهنگیِ ایران، مسئولیتی برای امروز است
✍️ جلیل سازگارنژاد
هفتۀ قبل هنرمند گرانمایه و چهرۀ ماندگار فرهنگی کشور آقای ابراهیم حقیقی در برنامۀ فاخر اکنون، میهمان سروش صحت بود. این استاد برجستۀ دانشگاه که خالق بیش از پنج هزار اثر نفیس گرافیکی و تصویرگری بر پوسترها و متن و جلد کتابها و بهویژه طراح اثر زیبای سیمرغ بلورین فیلم فجر است، در میانۀ گفتوگو با نقل مطلبی از کتاب «با آخرین نفسهایم» از خاطرات لوئیس بونوئل، جملۀ درخشانی را با این مضمون بیان کرد که «یک ملت با حافظۀ فرهنگیاش زنده است و اگر این حافظه را از او بگیری، رو به نابودی میگذارد و نهتنها فرهنگش، بلکه خودش هم از جهان محو میشود».
این گفته هوشمندانه و ارزشمند من را بر آن داشت که با نگاهی گذرا به گذشتۀ پرافتخار فرهنگی و تمدّنی ایران، مسئولیت امروزمان را بررسی و یادآوری کنیم. بدونتردید پیدایش و مانایی هر تمدّنی مستلزم برخورداری از فرهنگ غنی و حکیمان و دانشمندان و فرهنگوران و هنرمندانی با دانش و معرفت گسترده و علوم و فنون گوناگون است. اگرچه دراینمیان بنمایۀ اصلی هر تمدّنی را فرهنگ پویا، آفریننده و خلاق آن رقم میزند، ایران نیز بهعنوان مهد یکی از چهار تمدن کهن و بزرگ جهان از این قاعده مستثنا نیست.
■ دنبالۀ یادداشت را در بخشِ «مشاهدۀ فوری» بخوانید.
🆔️ @VatanYolii
📌 گذشتۀ پرافتخارِ فرهنگیِ ایران، مسئولیتی برای امروز است
✍️ جلیل سازگارنژاد
هفتۀ قبل هنرمند گرانمایه و چهرۀ ماندگار فرهنگی کشور آقای ابراهیم حقیقی در برنامۀ فاخر اکنون، میهمان سروش صحت بود. این استاد برجستۀ دانشگاه که خالق بیش از پنج هزار اثر نفیس گرافیکی و تصویرگری بر پوسترها و متن و جلد کتابها و بهویژه طراح اثر زیبای سیمرغ بلورین فیلم فجر است، در میانۀ گفتوگو با نقل مطلبی از کتاب «با آخرین نفسهایم» از خاطرات لوئیس بونوئل، جملۀ درخشانی را با این مضمون بیان کرد که «یک ملت با حافظۀ فرهنگیاش زنده است و اگر این حافظه را از او بگیری، رو به نابودی میگذارد و نهتنها فرهنگش، بلکه خودش هم از جهان محو میشود».
این گفته هوشمندانه و ارزشمند من را بر آن داشت که با نگاهی گذرا به گذشتۀ پرافتخار فرهنگی و تمدّنی ایران، مسئولیت امروزمان را بررسی و یادآوری کنیم. بدونتردید پیدایش و مانایی هر تمدّنی مستلزم برخورداری از فرهنگ غنی و حکیمان و دانشمندان و فرهنگوران و هنرمندانی با دانش و معرفت گسترده و علوم و فنون گوناگون است. اگرچه دراینمیان بنمایۀ اصلی هر تمدّنی را فرهنگ پویا، آفریننده و خلاق آن رقم میزند، ایران نیز بهعنوان مهد یکی از چهار تمدن کهن و بزرگ جهان از این قاعده مستثنا نیست.
■ دنبالۀ یادداشت را در بخشِ «مشاهدۀ فوری» بخوانید.
🆔️ @VatanYolii
Telegraph
وطنیولی | راه وطن
📌 گذشتۀ پرافتخارِ فرهنگیِ ایران، مسئولیتی برای امروز است ✍️ جلیل سازگارنژاد هفتۀ قبل هنرمند گرانمایه و چهرۀ ماندگار فرهنگی کشور آقای ابراهیم حقیقی در برنامۀ فاخر اکنون، میهمان سروش صحت بود. این استاد برجستۀ دانشگاه که خالق بیش از پنج هزار اثر نفیس گرافیکی…
📌 آتش جشن سده برای نخستین بار در زنجان روشن شد
✍️ آرین ارفعی
آیین دیرین جشن سده که با هشتمین سالگرد چاپ و پراکنش روزنامهی فرهنگی و اجتماعی زنگان امروز برابر شد، در روز تیرشید، دهم بهمن ماه برابر جشن سده با باشندگی جمعی از هنرمندان، استادان دانشگاه و دوستداران فرهنگ و ادب فارسی در زنجان برگزار شد. در این آیین که نخستین گردهمایی برای بزرگداشت جشن سده در زنجان به شمار میآید، مصطفی ارفعی صاحب امتیاز و مدیر مسئول روزنامهی زنگان امروز در آغاز برنامه، با خوشآمدگویی به باشندگان در این انجمن و سپاسمندی از ایشان به خاطر پذیرش دعوت، گفت ؛ پیشینیان ما به درستی برای پویایی و سلامت تودهی مردم، جشنهای بسیاری را برگزار میکردند تا روان آنها برای ساختن جامعهای توسعهمدار سالم و بدور از هر گونه کسالت و افسردگی باشد و چه نیکو دریافته بودند که نمیتوان با تودهای ناسالم و افسرده، کشوری توسعهمند و پیشرفته ساخت. همین بود که دولت شکوهمند ایران از چین تا مصر و آناتولی و کنارههای مدیترانه گسترده بود و چند صد سال زیر یک پرچم اداره میشد.
■ متن کامل گزارش را اینجا بخوانید.
🆔️ @VatanYolii
📌 آتش جشن سده برای نخستین بار در زنجان روشن شد
✍️ آرین ارفعی
آیین دیرین جشن سده که با هشتمین سالگرد چاپ و پراکنش روزنامهی فرهنگی و اجتماعی زنگان امروز برابر شد، در روز تیرشید، دهم بهمن ماه برابر جشن سده با باشندگی جمعی از هنرمندان، استادان دانشگاه و دوستداران فرهنگ و ادب فارسی در زنجان برگزار شد. در این آیین که نخستین گردهمایی برای بزرگداشت جشن سده در زنجان به شمار میآید، مصطفی ارفعی صاحب امتیاز و مدیر مسئول روزنامهی زنگان امروز در آغاز برنامه، با خوشآمدگویی به باشندگان در این انجمن و سپاسمندی از ایشان به خاطر پذیرش دعوت، گفت ؛ پیشینیان ما به درستی برای پویایی و سلامت تودهی مردم، جشنهای بسیاری را برگزار میکردند تا روان آنها برای ساختن جامعهای توسعهمدار سالم و بدور از هر گونه کسالت و افسردگی باشد و چه نیکو دریافته بودند که نمیتوان با تودهای ناسالم و افسرده، کشوری توسعهمند و پیشرفته ساخت. همین بود که دولت شکوهمند ایران از چین تا مصر و آناتولی و کنارههای مدیترانه گسترده بود و چند صد سال زیر یک پرچم اداره میشد.
■ متن کامل گزارش را اینجا بخوانید.
🆔️ @VatanYolii
Telegraph
آتش جشن سده برای نخستین بار در زنجان روشن شد
زنگان امروز- آرین ارفعی : آیین دیرین جشن سده که با هشتمین سالگرد چاپ و پراکنش روزنامه ی فرهنگی و اجتماعی زنگان امروز برابر شد ، در روز تیر شید دهم بهمن ماه برابر جشن سده با باشندگی جمعی از هنرمندان ، استادان دانشگاه و دوست داران فرهنگ و ادب فارسی در زنجان…
📌 مسئولیتهای وزارت ورزش، وزارت کشور و فدراسیونها دراینباره چیست؟
✍️ احسان هوشمند
[روزنامۀ شرق، شمارۀ ۱۵ بهمن ۱۴۰۳ خورشیدی]
گزیدههایی از یادداشت:
– هفتۀ گذشته، فوتبال کشور باز هم شاهدِ حاشیههای زننده و زشتی بود. در جریان مسابقۀ میان تراکتورسازی تبریز و پرسپولیس تهران، با برنامهریزی قبلی، گروهی صحنههای بسیار ناخوشایندی به وجود آوردند. فحاشیهای رکیک، توهینِ خانوادگی، تحقیر و نیز بیاحترامی به پرچم کشور ازجمله حواشی پیشآمده بود که صحنههای شرمآوری را در ورزشگاه ساخت.
تصاویر ویدئویی فراوانی از این حوادث بسیار زشت و شرمآور در فضای مجازی منتشر شد. پس از این رویدادهای غیراخلاقی و هشداردهنده، برخی از مسئولان ورزشی کشور فقط به بررسی موضوع و جریمۀ احتمالی تیمهای خاطی اکتفا کردند. شاید اگر سالها پیش دربارۀ چنین اقدامات نفرتبرانگیزی در فوتبال تصمیمگیری میشد و قوانین سختگیرانه فیفا دربارۀ چنین تخلفاتی اعمال میشد و زدوبندهای خارج از محیط ورزشی و سیاسی اجازه میداد، شاهد این رویدادهای تیرهوتار ضد ورزشی در ورزشگاههای کشور نبودیم.
– اخلاقگریزی در فوتبال، تاریخی همپای ظهور این رشتۀ ورزشی دارد. مقابله با بیاخلاقی در فوتبال نیز دارای مقررات و قوانینِ سختگیرانهای است. متأسفانه دراینباره فدراسیون فوتبال در ۱۴ سال گذشته به وظایف خود به درستی و با دقت و وسواس عمل نکرده است. اما نوع دیگری از اخلاقگریزی در فوتبال ظهور کرده که حاوی مباحثِ ناخوشایند "نژادی، تباری و قومی" است که مخاطراتِ بسیار بیشتری دارد و میتواند هزینههایی دوچندان در پی داشته باشد.
– اگر رفتارهای قومگرایانه مهار نشود، در قالبهای دیگری خود را نمایان میکند و به دیگر مناطق نیز سرایت میکند. ابتدا باید با یک بررسی عمیق و همهجانبه، به شناسایی ریشههای رفتارهای منفی قومگرایانه در فوتبال پرداخت و سپس ابعاد، جوانب و عوامل مؤثر در بروز این پدیده و سازماندهندگان آن را شناخت. سرآغاز ظهور افراطیگری قومی در فوتبال کشور به سال ۱۳۸۸ [خورشیدی] برمیگردد. در آن دوره برخی بر آن بودند تا با گسترش قومگرایی در فضاهای ورزشی، به اهداف سیاسی خود برسند. اینکه در آن دوره، مالکان و مدیران باشگاه تراکتورسازی چه مواجههای با اخلاقگریزیهای قومگرایانه در حاشیۀ مسابقات این تیم داشتند، نیازمند بررسی عمیق و همهجانبه است. در سالهای بعد، این پدیده دوباره گاهوبیگاه در حاشیه مسابقات فوتبال این تیم روی داد، اما مشخص نیست چرا فدراسیون فوتبال و مسئولان کشوری و استانی درباره این رویدادهای حساسیتبرانگیز، با بررسی عمیق و چندجانبه، چارهجویی نکردند و به بررسی ریشهای نپرداختند و از مقررات موجود برای مواجهه با موضوع طفره رفتند. اگر هم مقررات موجود جوابگو نبود، چرا با تدوین مقررات جدید به مقابله با این پدیده مخاطرهانگیز نپرداختند؟
آیا این دورۀ طولانی، یعنی از سال ۱۳۸۸ [خورشیدی]، بررسی شد تا مشخص شود چه کسانی سازماندهندۀ این تحرکات هستند؟ نقش برخی نمایندگان مجلس و شورا و نیز رسانههای محلی ازجمله صداوسیمای محلی، در تحریک هیجاناتِ محلی چیست؟ نقش مسئولان تیم در جلب همکاری گروهی برای لیدری تیم، بدون آموزشهای لازم یا طراحی شعارهای جذاب اما همگرایانه چیست؟ نقش و سهم مسئولان محلی در ردههای مختلف دراینباره چیست؟ در این زمینه پیشنهاد میکنم یک نظرسنجی در سطح شهر تبریز انجام شود و از شهروندان تبریزی پرسیده شود چه کسانی طراح چنین فعالیتهای مخرب قومگرایانهای هستند؟ احتمالاً نتایج خیلیها را شگفتزده خواهد کرد! در بررسیهای میدانی راقم این سطور در تبریز و در گفتوگو با بسیاری از شهروندان در نقاط مختلف شهر، بسیاری معتقدند دستهایی در فضای رسمی در کار است. این فرضیه، جدا از آنکه دقیق و درست است یا خیر، حاوی یک نکتۀ اساسی است؛ اینکه تلقی افکار عمومی آن است که دولت به معنای عامِّ کلمه، به وظایف خود دراینباره به درستی عمل نکرده است. حتی برخی از شهروندان تبریزی میگفتند کار تحریک هر دو سوی میدان از یکجا سرچشمه میگیرد؛ یعنی گروهی سازمانیافته ابتدا در قالب هواداری تیم رقیب، اقدام تحریکآمیزی یا شعار و توهینی را سازماندهی میکنند و سپس برای مقابلۀ ظاهری با آن توهین، همین گروه سازمانیافته از طریقِ هواداری تیم بهظاهر خودی، اقدام به واکنش میکنند؛ یعنی هر دو گروه تحریککننده از یک سرچشمه آب میخورند. اگر چنین ادعایی درست باشد، نشان از سازمانیافتگی جدی ماجرا دارد.
■ این یادداشت مهم را بطور کامل در بخشِ «مشاهدۀ فوری» بخوانید.
🆔️ @VatanYolii
📌 مسئولیتهای وزارت ورزش، وزارت کشور و فدراسیونها دراینباره چیست؟
✍️ احسان هوشمند
[روزنامۀ شرق، شمارۀ ۱۵ بهمن ۱۴۰۳ خورشیدی]
گزیدههایی از یادداشت:
– هفتۀ گذشته، فوتبال کشور باز هم شاهدِ حاشیههای زننده و زشتی بود. در جریان مسابقۀ میان تراکتورسازی تبریز و پرسپولیس تهران، با برنامهریزی قبلی، گروهی صحنههای بسیار ناخوشایندی به وجود آوردند. فحاشیهای رکیک، توهینِ خانوادگی، تحقیر و نیز بیاحترامی به پرچم کشور ازجمله حواشی پیشآمده بود که صحنههای شرمآوری را در ورزشگاه ساخت.
تصاویر ویدئویی فراوانی از این حوادث بسیار زشت و شرمآور در فضای مجازی منتشر شد. پس از این رویدادهای غیراخلاقی و هشداردهنده، برخی از مسئولان ورزشی کشور فقط به بررسی موضوع و جریمۀ احتمالی تیمهای خاطی اکتفا کردند. شاید اگر سالها پیش دربارۀ چنین اقدامات نفرتبرانگیزی در فوتبال تصمیمگیری میشد و قوانین سختگیرانه فیفا دربارۀ چنین تخلفاتی اعمال میشد و زدوبندهای خارج از محیط ورزشی و سیاسی اجازه میداد، شاهد این رویدادهای تیرهوتار ضد ورزشی در ورزشگاههای کشور نبودیم.
– اخلاقگریزی در فوتبال، تاریخی همپای ظهور این رشتۀ ورزشی دارد. مقابله با بیاخلاقی در فوتبال نیز دارای مقررات و قوانینِ سختگیرانهای است. متأسفانه دراینباره فدراسیون فوتبال در ۱۴ سال گذشته به وظایف خود به درستی و با دقت و وسواس عمل نکرده است. اما نوع دیگری از اخلاقگریزی در فوتبال ظهور کرده که حاوی مباحثِ ناخوشایند "نژادی، تباری و قومی" است که مخاطراتِ بسیار بیشتری دارد و میتواند هزینههایی دوچندان در پی داشته باشد.
– اگر رفتارهای قومگرایانه مهار نشود، در قالبهای دیگری خود را نمایان میکند و به دیگر مناطق نیز سرایت میکند. ابتدا باید با یک بررسی عمیق و همهجانبه، به شناسایی ریشههای رفتارهای منفی قومگرایانه در فوتبال پرداخت و سپس ابعاد، جوانب و عوامل مؤثر در بروز این پدیده و سازماندهندگان آن را شناخت. سرآغاز ظهور افراطیگری قومی در فوتبال کشور به سال ۱۳۸۸ [خورشیدی] برمیگردد. در آن دوره برخی بر آن بودند تا با گسترش قومگرایی در فضاهای ورزشی، به اهداف سیاسی خود برسند. اینکه در آن دوره، مالکان و مدیران باشگاه تراکتورسازی چه مواجههای با اخلاقگریزیهای قومگرایانه در حاشیۀ مسابقات این تیم داشتند، نیازمند بررسی عمیق و همهجانبه است. در سالهای بعد، این پدیده دوباره گاهوبیگاه در حاشیه مسابقات فوتبال این تیم روی داد، اما مشخص نیست چرا فدراسیون فوتبال و مسئولان کشوری و استانی درباره این رویدادهای حساسیتبرانگیز، با بررسی عمیق و چندجانبه، چارهجویی نکردند و به بررسی ریشهای نپرداختند و از مقررات موجود برای مواجهه با موضوع طفره رفتند. اگر هم مقررات موجود جوابگو نبود، چرا با تدوین مقررات جدید به مقابله با این پدیده مخاطرهانگیز نپرداختند؟
آیا این دورۀ طولانی، یعنی از سال ۱۳۸۸ [خورشیدی]، بررسی شد تا مشخص شود چه کسانی سازماندهندۀ این تحرکات هستند؟ نقش برخی نمایندگان مجلس و شورا و نیز رسانههای محلی ازجمله صداوسیمای محلی، در تحریک هیجاناتِ محلی چیست؟ نقش مسئولان تیم در جلب همکاری گروهی برای لیدری تیم، بدون آموزشهای لازم یا طراحی شعارهای جذاب اما همگرایانه چیست؟ نقش و سهم مسئولان محلی در ردههای مختلف دراینباره چیست؟ در این زمینه پیشنهاد میکنم یک نظرسنجی در سطح شهر تبریز انجام شود و از شهروندان تبریزی پرسیده شود چه کسانی طراح چنین فعالیتهای مخرب قومگرایانهای هستند؟ احتمالاً نتایج خیلیها را شگفتزده خواهد کرد! در بررسیهای میدانی راقم این سطور در تبریز و در گفتوگو با بسیاری از شهروندان در نقاط مختلف شهر، بسیاری معتقدند دستهایی در فضای رسمی در کار است. این فرضیه، جدا از آنکه دقیق و درست است یا خیر، حاوی یک نکتۀ اساسی است؛ اینکه تلقی افکار عمومی آن است که دولت به معنای عامِّ کلمه، به وظایف خود دراینباره به درستی عمل نکرده است. حتی برخی از شهروندان تبریزی میگفتند کار تحریک هر دو سوی میدان از یکجا سرچشمه میگیرد؛ یعنی گروهی سازمانیافته ابتدا در قالب هواداری تیم رقیب، اقدام تحریکآمیزی یا شعار و توهینی را سازماندهی میکنند و سپس برای مقابلۀ ظاهری با آن توهین، همین گروه سازمانیافته از طریقِ هواداری تیم بهظاهر خودی، اقدام به واکنش میکنند؛ یعنی هر دو گروه تحریککننده از یک سرچشمه آب میخورند. اگر چنین ادعایی درست باشد، نشان از سازمانیافتگی جدی ماجرا دارد.
■ این یادداشت مهم را بطور کامل در بخشِ «مشاهدۀ فوری» بخوانید.
🆔️ @VatanYolii
Telegraph
مسئولیتهای وزارت ورزش، وزارت کشور و فدراسیونها دراینباره چیست؟
هفته گذشته فوتبال کشور باز هم شاهد حاشیههای زننده و زشتی بود. در جریان مسابقه میان تراکتورسازی تبریز و پرسپولیس تهران، با برنامهریزی قبلی، گروهی صحنههای بسیار ناخوشایندی به وجود آوردند. فحاشیهای رکیک، توهین خانوادگی، تحقیر و نیز بیاحترامی به پرچم کشور…