عنصرالمعالی کیکاوس در کتاب قابوسنامه درباره شیوهی نثرنویسی میگوید: (( در نامۀ تازی سجع هنرست و سخت نیکو و خوش آید لکن در نامهی پارسی سجع ناخوش آید اگر نگویی بهتر بود.)
و در باب شاعری تأکید میکند که: آن سخن که گویی در شعر و در مدح و در غزل و در هجا و در مرثیت و زهد داد آن در سخن تمامی بده و هرگز سخن ناتمام مگوی و سخنی که اندر نثر بگویند تو در نظم مگوی که نثر چون رعیت است و نظم چون پادشاه؛ آن چیز که رعیت را نشاید پادشاه را هم نشاید و غزل و ترانه آبدار گوی و در مدح قوی و دلیر و بلند همّت باش و سزای هر کسی بدان مدحی که گویی در خور ممدوح گوی و آن کسی را که هرگز کارد برمیان نبسته باشد مگوی که شمشیر تو شیر افکند و به نیزه کوه بیستون برداری و به تیرموی بشکافی؛ و آنکه هرگز بر خری ننشسته باشد اسب او را به دُلدُل و براق و رخش و شبدیز مانند مکن و بدان که هر کسی را چه باید گفت.
نقد ادبی
دکتر عبدالحسین زرینکوب
ص۱۲
@vir486
و در باب شاعری تأکید میکند که: آن سخن که گویی در شعر و در مدح و در غزل و در هجا و در مرثیت و زهد داد آن در سخن تمامی بده و هرگز سخن ناتمام مگوی و سخنی که اندر نثر بگویند تو در نظم مگوی که نثر چون رعیت است و نظم چون پادشاه؛ آن چیز که رعیت را نشاید پادشاه را هم نشاید و غزل و ترانه آبدار گوی و در مدح قوی و دلیر و بلند همّت باش و سزای هر کسی بدان مدحی که گویی در خور ممدوح گوی و آن کسی را که هرگز کارد برمیان نبسته باشد مگوی که شمشیر تو شیر افکند و به نیزه کوه بیستون برداری و به تیرموی بشکافی؛ و آنکه هرگز بر خری ننشسته باشد اسب او را به دُلدُل و براق و رخش و شبدیز مانند مکن و بدان که هر کسی را چه باید گفت.
نقد ادبی
دکتر عبدالحسین زرینکوب
ص۱۲
@vir486
Forwarded from تبادلاتِ فرهنگ و هنر
@hume1711
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM