This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تعریف و تمجید پيج های بین المللی از نخبه ایرانی
با دکتر الهام عزیزی: پژوهش پیشگام در زمینه سرطان آشنا شوید
کارهای پیشگامانه دکتر الهام عزیزی، رهبر تحقیقات داده های سرطان در دانشگاه کلمبیا را کشف کنید! از زمان پیوستن در سال 2020، او با استفاده نوآورانه خود از یادگیری ماشینی و تکنیک های ژنومی تک سلولی، چشم انداز مهندسی پزشکی و علوم کامپیوتر را دوباره تعریف کرده است. دکتر عزیزی با سابقه تحصیلی چشمگیر از دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه بوستون و جوایز معتبر متعدد در خط مقدم مطالعه پیچیدگیهای ریزمحیطهای تومور است. به ما بپیوندید تا به سفر الهام بخش و تحقیقات تحول آفرین او بپردازیم که هدف آن شکل دادن به آینده درمان سرطان است. لایک و اشتراک گذاری این ویدیو را فراموش نکنید!
#تحقیقات سرطان #علم داده #یادگیری ماشینی #مهندسی زیست پزشکی #دانشگاه کلمبیا
@wikispace 💫
با دکتر الهام عزیزی: پژوهش پیشگام در زمینه سرطان آشنا شوید
کارهای پیشگامانه دکتر الهام عزیزی، رهبر تحقیقات داده های سرطان در دانشگاه کلمبیا را کشف کنید! از زمان پیوستن در سال 2020، او با استفاده نوآورانه خود از یادگیری ماشینی و تکنیک های ژنومی تک سلولی، چشم انداز مهندسی پزشکی و علوم کامپیوتر را دوباره تعریف کرده است. دکتر عزیزی با سابقه تحصیلی چشمگیر از دانشگاه صنعتی شریف و دانشگاه بوستون و جوایز معتبر متعدد در خط مقدم مطالعه پیچیدگیهای ریزمحیطهای تومور است. به ما بپیوندید تا به سفر الهام بخش و تحقیقات تحول آفرین او بپردازیم که هدف آن شکل دادن به آینده درمان سرطان است. لایک و اشتراک گذاری این ویدیو را فراموش نکنید!
#تحقیقات سرطان #علم داده #یادگیری ماشینی #مهندسی زیست پزشکی #دانشگاه کلمبیا
@wikispace 💫
👍41❤16
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آیا میدانید که اگر ما به ابعاد بالاتر دسترسی می داشتیم می توانستیم بطور همزمان گذشته،حال و آینده را ببینیم.می توانستیم ساخت اهرام گیزه را ببینیم،جنگ جهانی دوم را به نظاره بنشینیم و حتی حوادث بزرگ آینده را نیز ببینیم.حوادث این سه زمان مانند یک فیلم سینمایی در جلوي چشم مان خواهد بود.آیا می دانید در ابعاد بالاتر ما چه چیزهایی را تجربه خواهیم کرد؟ خیلی چیزها، ما قابلیت سفر در زمان را خواهیم داشت و جهان های دیگر را خواهیم دید. حال بیایبم کمی این موضوع را بررسی کنیم.
@wikispace 💫👇
@wikispace 💫👇
👍26👏3
خب، اول تلاش کنید به یک حلزون بگویید که در جهانی که او زندگی می کند، بیش از دو بعد وجود دارد. مطمئن باشید به جایی نخواهید رسید، چون اولا او زبان شما و ارتباط با شما را نمی فهمد و دیگر اینکه او مفهوم دنیای سه بعدی را نمی فهمد. حلزون در دنیای تک بعدی فضا و زمان زندگی می کند. بله حلزون حیوانی سه بعدی در دنیایی سه بعدی است اما از آن مطلع نیست.او فقط یک بعد را می فهمد فضای روی زمین که او آنرا پوشانده است برای او وجود ندارد زیرا احساسی را به او منتقل نمی کند و همین قاعده در مورد زمینی که در جلوي او قرار دارد نیز صادق است.انها به گذشته و آینده او تعلق دارند و فقط در زمان موجود هستند.فضای بالا، پایین و اطراف، هرگز برای این حیوان وجود ندارند و اینطور است که حلزون در یک دنیای تک بعدی بسر می برد.
ما انسان ها در دنیایی سه بعدی شامل ارتفاع، عرض و عمق زندگی می کنیم. بنابر نظریه رشته، که به نظریه " همه چیز" معروف است، فضا - ابعاد بیشتری در عالم وجود دارند، اما ابعاد ماورای سه بعد برای ما غیر قابل دسترس هستند.
@wikispace 💫
ما انسان ها در دنیایی سه بعدی شامل ارتفاع، عرض و عمق زندگی می کنیم. بنابر نظریه رشته، که به نظریه " همه چیز" معروف است، فضا - ابعاد بیشتری در عالم وجود دارند، اما ابعاد ماورای سه بعد برای ما غیر قابل دسترس هستند.
@wikispace 💫
👍20❤2👎2👏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این داستان از ایتالیا شروع می شود. در سال 1957، دو برادر فضانورد آماتور از تورین، آشیل و جیووانی باتیستا جودیکا-کوردیلیا، ایستگاه شنود فضایی خود را در بالای یک پناهگاه قدیمی آلمانی از جنگ جهانی دوم، به نام توره برت، ایجاد کردند. هدف آن گوش دادن به ارتباطات اولین ماموریت های فضایی ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی بود. آنها سالها گوش دادند و داستان آنها در مجله معروف ریدرز دایجست در آوریل 1965 انتخاب شد. در همان سال، برادران شبکه ای متشکل از 17 ایستگاه را تأسیس کردند که به نام شبکه زئوس شناخته می شود.
ادامه مطلب در زیر
@wikispace 💫👇
ادامه مطلب در زیر
@wikispace 💫👇
👍16😢2🗿1
در برج برت، این برادران ایتالیایی 21 آنتن داشتند که به آنها اجازه می داد برخی از ارتباطات ماموریت های فضایی شوروی را ضبط کنند. برادران جودیکا-کوردیلیا در آن زمان به شهرت رسیدند و ناسا از آنها دعوت کرد تا از چندین تأسیسات خود در ایالات متحده بازدید کنند. باید گفت که به دلیل پنهان کاری آن دیکتاتوری کمونیستی، اتحاد جماهیر شوروی تا زمان موفقیت آمیز بودن مأموریت های فضایی خود را علنی نمی کرد. مسابقه فضایی به یک مسابقه تبلیغاتی بین دو قدرت بزرگ تبدیل شده بود و شوروی نمی خواست شکست را بپذیرد.
به این معنا، برادران برخی از ارتباطات فرضی را از مأموریت های فضایی ضبط کردند که اتحاد جماهیر شوروی هرگز اعلام نکرد. در موارد دیگر، ضبط های ضبط شده توسط برادران با اطلاعات رسمی دیکتاتوری شوروی مطابقت نداشت. برای مثال، برادران گفتند که ارتباطات والنتینا ترشکووا، اولین فضانورد شوروی را دو روز قبل از تاریخ رسمی مأموریت فضایی او ضبط کردهاند. با در نظر گرفتن آداب و رسوم رسمی در اتحاد جماهیر شوروی، این به هیچ وجه عجیب نخواهد بود.
یکی از آزاردهندهترین ضبطهای ضبط شده توسط برادران جودیکا-کوردیلیا در می 1961 ساخته شد: صدای یک فضانورد زن مضطرب که در هنگام ورود مجدد به جو با مشکلاتی مواجه بود و گفت که احساس میکند بسیار گرم است، ظاهراً زمانی که کپسولش در حال سوختن است. ماموریت والنتینا ترشکووا در ژوئن 1963 (در شانزدهم، به گفته اتحاد جماهیر شوروی، و در 14، به گفته برادران ایتالیایی) انجام شد و اتحاد جماهیر شوروی هیچ گونه مأموریت فضایی با سرنشین زن را قبلاً اعلام نکرده بود. بنابراین، این اولین زنی است که به فضا می رود و در بازگشت می میرد. برادران روسی نمی دانستند، بنابراین مجبور شدند از مترجمان کمک بخواهند. سرانجام، یکی از خواهران آنها روسی را یاد گرفت تا در این کار به آنها کمک کند.
ضبط های برادران جودیکا-کوردیلیا سال هاست که انتقاد برخی از شکاکان را برانگیخته است. برخی ادعاهای فنی خلاف ادعای برادران مطرح کرده اند و حتی انتقادات دستوری نیز به ضبط ها وارد شده است. ، بیان می کند که آنها عبارات غیر معمول یا نادرست را در زبان روسی جمع آوری می کنند. همچنین در مورد تغییرات تاریخ که توسط برادران اشاره شده است تردیدهایی وجود دارد: داستان آن زن فضانورد در ابتدا در نوامبر 1963 ثبت شده است، اما بعداً آنها اشاره کردند که تاریخ آن مربوط به می 1961 است.
برخی استدلال می کنند که برادران ضبط ها را برای کسب شهرت ساخته اند، اما برادران همیشه بر صحت ضبط های خود اصرار داشته اند. امروز هنوز بحث جالبی در مورد اینکه آیا داستان و ضبط این برادران یک داستان واقعی است یا یک حقه مفصل وجود دارد.
@wikispace 💫
به این معنا، برادران برخی از ارتباطات فرضی را از مأموریت های فضایی ضبط کردند که اتحاد جماهیر شوروی هرگز اعلام نکرد. در موارد دیگر، ضبط های ضبط شده توسط برادران با اطلاعات رسمی دیکتاتوری شوروی مطابقت نداشت. برای مثال، برادران گفتند که ارتباطات والنتینا ترشکووا، اولین فضانورد شوروی را دو روز قبل از تاریخ رسمی مأموریت فضایی او ضبط کردهاند. با در نظر گرفتن آداب و رسوم رسمی در اتحاد جماهیر شوروی، این به هیچ وجه عجیب نخواهد بود.
یکی از آزاردهندهترین ضبطهای ضبط شده توسط برادران جودیکا-کوردیلیا در می 1961 ساخته شد: صدای یک فضانورد زن مضطرب که در هنگام ورود مجدد به جو با مشکلاتی مواجه بود و گفت که احساس میکند بسیار گرم است، ظاهراً زمانی که کپسولش در حال سوختن است. ماموریت والنتینا ترشکووا در ژوئن 1963 (در شانزدهم، به گفته اتحاد جماهیر شوروی، و در 14، به گفته برادران ایتالیایی) انجام شد و اتحاد جماهیر شوروی هیچ گونه مأموریت فضایی با سرنشین زن را قبلاً اعلام نکرده بود. بنابراین، این اولین زنی است که به فضا می رود و در بازگشت می میرد. برادران روسی نمی دانستند، بنابراین مجبور شدند از مترجمان کمک بخواهند. سرانجام، یکی از خواهران آنها روسی را یاد گرفت تا در این کار به آنها کمک کند.
ضبط های برادران جودیکا-کوردیلیا سال هاست که انتقاد برخی از شکاکان را برانگیخته است. برخی ادعاهای فنی خلاف ادعای برادران مطرح کرده اند و حتی انتقادات دستوری نیز به ضبط ها وارد شده است. ، بیان می کند که آنها عبارات غیر معمول یا نادرست را در زبان روسی جمع آوری می کنند. همچنین در مورد تغییرات تاریخ که توسط برادران اشاره شده است تردیدهایی وجود دارد: داستان آن زن فضانورد در ابتدا در نوامبر 1963 ثبت شده است، اما بعداً آنها اشاره کردند که تاریخ آن مربوط به می 1961 است.
برخی استدلال می کنند که برادران ضبط ها را برای کسب شهرت ساخته اند، اما برادران همیشه بر صحت ضبط های خود اصرار داشته اند. امروز هنوز بحث جالبی در مورد اینکه آیا داستان و ضبط این برادران یک داستان واقعی است یا یک حقه مفصل وجود دارد.
@wikispace 💫
👍22👏2
آیا کوه یخی که به تایتانیک برخورد کرد هنوز وجود دارد یا کاملاً ذوب شده است؟
آن کوه یخ نه تنها هنوز آنجاست، بلکه همچنان کشتی ها را با نظم شگفت انگیزی غرق می کند!
یک کشتی که در میان ناخداهای اقیانوس اطلس با نام «مکعب یخ اندوه» شناخته میشود، ادعا میکند در واقع، بسیاری از کشتیهایی که ادعا میشود در طول جنگ جهانی اول و دوم توسط قایقهای زیر دریایی آلمان غرق شدهاند، در واقع قربانیان این کوه یخ مرگ بودند.
این تکه یخ اهریمنی که تنها شاید پنج درصد حجمش را از زمان تایتانیک از دست داده توسط مه غلیظ پنهان می شود و ناگهان در سر. راه کشتی ها سبز شده و آنها را به قعر دریا می فرستد. در واقع، این دلیلی است که اکثر مردم اکنون به جای سوار شدن به یک کشتی اقیانوس پیما از اروپا به ایالات متحده ترجیح می دهند این مسیر را با پرواز بپیمایند.
#تایتانیک #کشتی_تایتانیک #سوانح
@wikispace 💫
آن کوه یخ نه تنها هنوز آنجاست، بلکه همچنان کشتی ها را با نظم شگفت انگیزی غرق می کند!
یک کشتی که در میان ناخداهای اقیانوس اطلس با نام «مکعب یخ اندوه» شناخته میشود، ادعا میکند در واقع، بسیاری از کشتیهایی که ادعا میشود در طول جنگ جهانی اول و دوم توسط قایقهای زیر دریایی آلمان غرق شدهاند، در واقع قربانیان این کوه یخ مرگ بودند.
این تکه یخ اهریمنی که تنها شاید پنج درصد حجمش را از زمان تایتانیک از دست داده توسط مه غلیظ پنهان می شود و ناگهان در سر. راه کشتی ها سبز شده و آنها را به قعر دریا می فرستد. در واقع، این دلیلی است که اکثر مردم اکنون به جای سوار شدن به یک کشتی اقیانوس پیما از اروپا به ایالات متحده ترجیح می دهند این مسیر را با پرواز بپیمایند.
#تایتانیک #کشتی_تایتانیک #سوانح
@wikispace 💫
👍30👏2🤔2🔥1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در معبدی در اسکندریه در مصر یک مصنوع سنگی بزرگ دیده می شود که بنظر نمی رسد کسی بتواند در هزاران سال پیش چنین کارهایی را بر روی سنگ سخت گرانيت آنهم با ابزاری ابتدایی انجام دهد.
بنظر شما چنین کاری ممکن است؟
@wikispace 💫
بنظر شما چنین کاری ممکن است؟
@wikispace 💫
👍24❤5🤨3🤯1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ما واقعا در زندگی چه آرزویی داریم؟ قدر مسلم همه ما اگر نگوییم، اما نود و نه درصد ما آدما بدنبال اهداف زیر در زندگی هستیم.
یک ، خانواده خوب
دو، ثروت عظیم
سه ،دوستان خوب
چهار ، شهرت عظیم
برخی هم بدتبال قدرت هستند
اما این مرد همه چیز داشت، با این حال او کار وحشتناکی انجام داد که من هرگز تصورش را نمی کردم. او همه موارد بالا را داشت یعنی به تمام اهدافی که یک انسان در زندگی داشت رسیده بود آنهم در جوانی .
او همسر بسیار زیبایی داشت.
چندین بچه دختر و پسر داشت همه شان سالم و زیبا.
دوستان بسیار خوبی داشت.
او آدم مشهوری بود چون خواننده معروفی بود و میلیون ها طرفدار داشت که از شنیدن صدای او دیوانه می شدند.
و از همه مهمتر ثروت هنگفتی داشت با چندین دستگاه خودروی لوکس و ویلاها و آپارتمان های مجلل
با این حال این مرد با حلق آویز کردن خودکشی کرد.
یادم می آید هر بار که مشتاقانه منتظر آلبوم او بودیم، از تئوری ترکیبی تا جشن شکار، همه چیز در لیست پخش من است.
او افسرده بود . افسردگی یک بیماری است ربطی هم به داشتن ها ندارد.
او کسی نبود جز چستر بنینگتون خواننده راک آرتیست آمریکایی
@wikispace 💫
یک ، خانواده خوب
دو، ثروت عظیم
سه ،دوستان خوب
چهار ، شهرت عظیم
برخی هم بدتبال قدرت هستند
اما این مرد همه چیز داشت، با این حال او کار وحشتناکی انجام داد که من هرگز تصورش را نمی کردم. او همه موارد بالا را داشت یعنی به تمام اهدافی که یک انسان در زندگی داشت رسیده بود آنهم در جوانی .
او همسر بسیار زیبایی داشت.
چندین بچه دختر و پسر داشت همه شان سالم و زیبا.
دوستان بسیار خوبی داشت.
او آدم مشهوری بود چون خواننده معروفی بود و میلیون ها طرفدار داشت که از شنیدن صدای او دیوانه می شدند.
و از همه مهمتر ثروت هنگفتی داشت با چندین دستگاه خودروی لوکس و ویلاها و آپارتمان های مجلل
با این حال این مرد با حلق آویز کردن خودکشی کرد.
یادم می آید هر بار که مشتاقانه منتظر آلبوم او بودیم، از تئوری ترکیبی تا جشن شکار، همه چیز در لیست پخش من است.
او افسرده بود . افسردگی یک بیماری است ربطی هم به داشتن ها ندارد.
او کسی نبود جز چستر بنینگتون خواننده راک آرتیست آمریکایی
@wikispace 💫
👍25❤6🤯3
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آیا عبور از دریای سرخ که در کتاب آسمانی آمده است واقعیت داشته است؟
ماسه های خط ساخلی دریای سرخ از طرف مصر بطور کامل ذوب شده و شبیه شیشه شده است . آیا این می تواند گفته های کتب آسمانی مبنی بر ارسال ستونی از آتش را در جلوی ارتش فرعون توجیه کند؟
آیا بنظر شما این اتفاقات افتاده است؟
@wikispace 💫
ماسه های خط ساخلی دریای سرخ از طرف مصر بطور کامل ذوب شده و شبیه شیشه شده است . آیا این می تواند گفته های کتب آسمانی مبنی بر ارسال ستونی از آتش را در جلوی ارتش فرعون توجیه کند؟
آیا بنظر شما این اتفاقات افتاده است؟
@wikispace 💫
👍20👎7🤯4😁3🤔2❤1🥴1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
قلعه کاوالیور در ایالت مادیا پرادش در مرکز هندوستان بطور تمام و کمال از سنگ ساخته شده است آنهم سنگ هایی به اندازه و ابعاد ده در ده متر با ضخامت سی سانتی متر.
این بنا به دستور شاه مسلمان از تبار مغول بنام اورنگ زیب ساخته شد.
#هندوستان #باستانی #عمارت #معماری
@wikispace 💫
این بنا به دستور شاه مسلمان از تبار مغول بنام اورنگ زیب ساخته شد.
#هندوستان #باستانی #عمارت #معماری
@wikispace 💫
👍15
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
غارهای تپه بارابار قدیمیترین غارهای سنگتراش شده در هند هستند که قدمت آن به امپراتوری موریا (322 تا 185 قبل از میلاد میرسد)، برخی با کتیبههای آشوکان، در منطقه مخدومپور در منطقه جهان آباد، بیهار، هند، در 24 کیلومتری (15 مایلی) شمال گایا واقع شده است.[1]
ادامه مطلب در زیر
@wikispace 💫👇
ادامه مطلب در زیر
@wikispace 💫👇
👍11🤯2
این غارها در تپه های دوقلوی بارابار (چهار غار) و ناگارجونی (سه غار) قرار دارند. غارهای 1.6 کیلومتری (0.99 مایلی) تپه ناگارجونی گاهی اوقات به عنوان غارهای ناگارجونی شناخته می شوند. این اتاقکهای صخرهای دارای کتیبههایی به نام «شاه پیاداسی» برای گروه بارابار، و «دوانامپیا داساراتا» برای گروه ناگارجونی هستند که گمان میرود قدمت آن به قرن سوم پیش از میلاد در دوره مائوریا بازمیگردد و به ترتیب مربوط به آشوکا (حکومت 273 تا 232 پیش از میلاد، نوهاش، داشاراتها) است. موریا.[2][3][4]
اطراف مجسمهسازی شده ورودی غار لوماس ریشی اولین بازمانده از «طاق چایتیا» یا چاندراشالا شکل اوجی است که برای قرنها یکی از ویژگیهای مهم معماری سنگتراشی هندی و تزئینات مجسمهسازی بود. این فرم تولید مثل در سنگ ساختمانها در چوب و سایر مواد گیاهی بود.[2][3]
این غارها توسط مرتاضان فرقه آجیویکا،[2] که توسط مکخالی گوسالا، معاصر گوتاما بودا، بنیانگذار بودیسم، و ماهاویرا، آخرین و بیست و چهارمین تیرتانکارای جینیسم، تأسیس شد، استفاده می شد. آجیویکاها شباهت های زیادی با بودیسم و نیز جینیسم داشتند.[5] همچنین در این مکان چندین مجسمه و کتیبه های بودایی و هندو با تراش سنگ از دوره های بعدی وجود دارد.[1]
بیشتر غارهای بارابار از دو اتاق تشکیل شدهاند که تماماً از گرانیت حکاکی شدهاند، با سطح داخلی بسیار صیقلی، «جلیقه موریان» نیز روی مجسمهها و جلوههای پژواک هیجانانگیز یافت میشود.[3]
این غارها – واقع در مارابار ساختگی – در کتاب «گذری به هند» نوشته نویسنده انگلیسی E. M. Forster نشان داده شد.
@wikispace 💫 👇
اطراف مجسمهسازی شده ورودی غار لوماس ریشی اولین بازمانده از «طاق چایتیا» یا چاندراشالا شکل اوجی است که برای قرنها یکی از ویژگیهای مهم معماری سنگتراشی هندی و تزئینات مجسمهسازی بود. این فرم تولید مثل در سنگ ساختمانها در چوب و سایر مواد گیاهی بود.[2][3]
این غارها توسط مرتاضان فرقه آجیویکا،[2] که توسط مکخالی گوسالا، معاصر گوتاما بودا، بنیانگذار بودیسم، و ماهاویرا، آخرین و بیست و چهارمین تیرتانکارای جینیسم، تأسیس شد، استفاده می شد. آجیویکاها شباهت های زیادی با بودیسم و نیز جینیسم داشتند.[5] همچنین در این مکان چندین مجسمه و کتیبه های بودایی و هندو با تراش سنگ از دوره های بعدی وجود دارد.[1]
بیشتر غارهای بارابار از دو اتاق تشکیل شدهاند که تماماً از گرانیت حکاکی شدهاند، با سطح داخلی بسیار صیقلی، «جلیقه موریان» نیز روی مجسمهها و جلوههای پژواک هیجانانگیز یافت میشود.[3]
این غارها – واقع در مارابار ساختگی – در کتاب «گذری به هند» نوشته نویسنده انگلیسی E. M. Forster نشان داده شد.
@wikispace 💫 👇
👍12
غارها از گرانیت، سنگی بسیار سخت تراشیده شده بودند، سپس با صیقل دادن بسیار زیبای سطح داخلی به پایان رسید، که جلوه ای آینه ای با نظمی عالی و همچنین جلوه اکو می دهد. این پولیش در مقیاس بزرگ یادآور صیقل دادن سطوح کوچکتر مجسمه ماوریا است، به ویژه روی ستونها و سرستونهای ستونهای آشوکا قابل مشاهده است.
جان مارشال زمانی درباره مجسمه موریایی توضیح داد که «دقت و دقت فوقالعادهای که همه آثار موریایی را مشخص میکند، و ما هرگز جرأت نمیکنیم بگوییم، حتی با بهترین کار در ساختمانهای آتن پیشی گرفته است.
با این حال، به نظر میرسد این تکنیک پرداخت قابل توجه و در مقیاس بزرگ و از بسیاری جهات بدون مشابه، از تکنیکهای صیقلکاری در مجسمههای هخامنشی نشأت گرفته باشد، تکنیکهای سنگکاری که پس از نابودی امپراتوری توسط اسکندر مقدونی در سال سیصد و سی قبل از میلاد و جابجایی هنرمندان و فنون ایرانی و ایرانی-یونانی در هند رواج یافت. به نظر می رسد این دانش پس از دوره موریا دوباره ناپدید شده است، هیچ یک از غارهای بعدی مانند غارهای آجانتا این ویژگی سطوح صیقلی را نداشتند.
حفر غارهای مصنوعی در صخره که غارهای برابر قدیمی ترین مورد آن را در هند نشان می دهد، احتمالاً از غارهای حفر شده در صخره هخامنشیان الهام گرفته شده است، همانطور که در نقش رستم چنین است. با این حال، به نظر می رسد که در هند یک سنت قدیمی وجود داشته است که زاهدان از غارها استفاده می کردند.
به گفته گوپتا، روشهای مورد استفاده در صیقل دادن سطوح سنگی میتواند منشأ محلی داشته باشد، با استناد به وجود ابزارهای سنگی بسیار صیقلی که در این منطقه یافت شده است که قدمت آنها به دوران نوسنگی بازمیگردد. با این حال، هیچ اثری از تکامل از این اشیاء نوسنگی تا معماری سنگی صیقلی قرنها بعد وجود ندارد، و غارهای بارابار اساساً یک گسست ناگهانی تکنولوژیکی بدون تاریخ محلی هستند که نشاندهنده ورود این تکنیکها از فرهنگ دیگری است. همچنین نمونه های شناخته شده ای از معماری سنگی در هند قبل از دوره موریا وجود ندارد. به گفته گوپتا، غارهای می تواند چنین گامی میانی باشد، اگرچه نسبتاً منحصر به فرد است، و در معرض تردید قرار دارد، زیرا به طور کلی قدمت آن به قرن دوم تا چهارم عصر ما می رسد.
@wikispace 💫
جان مارشال زمانی درباره مجسمه موریایی توضیح داد که «دقت و دقت فوقالعادهای که همه آثار موریایی را مشخص میکند، و ما هرگز جرأت نمیکنیم بگوییم، حتی با بهترین کار در ساختمانهای آتن پیشی گرفته است.
با این حال، به نظر میرسد این تکنیک پرداخت قابل توجه و در مقیاس بزرگ و از بسیاری جهات بدون مشابه، از تکنیکهای صیقلکاری در مجسمههای هخامنشی نشأت گرفته باشد، تکنیکهای سنگکاری که پس از نابودی امپراتوری توسط اسکندر مقدونی در سال سیصد و سی قبل از میلاد و جابجایی هنرمندان و فنون ایرانی و ایرانی-یونانی در هند رواج یافت. به نظر می رسد این دانش پس از دوره موریا دوباره ناپدید شده است، هیچ یک از غارهای بعدی مانند غارهای آجانتا این ویژگی سطوح صیقلی را نداشتند.
حفر غارهای مصنوعی در صخره که غارهای برابر قدیمی ترین مورد آن را در هند نشان می دهد، احتمالاً از غارهای حفر شده در صخره هخامنشیان الهام گرفته شده است، همانطور که در نقش رستم چنین است. با این حال، به نظر می رسد که در هند یک سنت قدیمی وجود داشته است که زاهدان از غارها استفاده می کردند.
به گفته گوپتا، روشهای مورد استفاده در صیقل دادن سطوح سنگی میتواند منشأ محلی داشته باشد، با استناد به وجود ابزارهای سنگی بسیار صیقلی که در این منطقه یافت شده است که قدمت آنها به دوران نوسنگی بازمیگردد. با این حال، هیچ اثری از تکامل از این اشیاء نوسنگی تا معماری سنگی صیقلی قرنها بعد وجود ندارد، و غارهای بارابار اساساً یک گسست ناگهانی تکنولوژیکی بدون تاریخ محلی هستند که نشاندهنده ورود این تکنیکها از فرهنگ دیگری است. همچنین نمونه های شناخته شده ای از معماری سنگی در هند قبل از دوره موریا وجود ندارد. به گفته گوپتا، غارهای می تواند چنین گامی میانی باشد، اگرچه نسبتاً منحصر به فرد است، و در معرض تردید قرار دارد، زیرا به طور کلی قدمت آن به قرن دوم تا چهارم عصر ما می رسد.
@wikispace 💫
👍20👏1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شما در حال مشاهده بزرگترین کلکسیون از ردپاهای دایناسورها در زمین می باشید. این دیوار سنگی بنام کال اوراکو در کشور بولیوی حامل صدها ردپای بزرگ نیم تا یک متری از این جانوران افسانه ای می باشد. اما مگر دایناسورها عمودی حرکت می کرده اند؟ جواب خیر، این دیوار در زمانی کف یک دریاچه بوده است که به مرور زمان در اثر فعالیت های تکتونیکی زمین از حالت افقی به عمودی تغییر شکل داده است. واقعا تصور اینکه دایناسورها در حدود سیصد میلیون سال حاکمان بلامنازع زمین بوده اند بسیار حیرت انگیز است. مقایسه کنید با مدت زمان بدون ما انسان ها در زمین که به زور به یک میلیون سال هم نمی رسد
@wikispace 💫
@wikispace 💫
👍22❤2🤯2👎1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دریای اژه در سمت ترکیه امواج مربعی شکل غیرمعمولی را در یک الگوی شبکه مانند منحصر به فرد به نمایش گذاشت که ماهیگیران ترک متوجه آن شدند. بر اساس گزارش ها، آنها زمانی رخ می دهند که امواج متضاد در زوایای تقریباً قائم یکدیگر را قطع می کنند.
#دریا #موج
@wikispace 💫
#دریا #موج
@wikispace 💫
👍23🤔5❤3
همه چیز از سال دو هزار و یازده شروع شد، زمانی که تلفن خانه آلبرت زنگ خورد، با تماس یک شماره جامائیکایی. وقتی تلفن را جواب داد، یکی از پشت خط گفت که آلبرت به تازگی سه میلیون دلار برنده شده است!
آلبرت که از پرداخت وام مسکن پسرش ناامید شده و از خانواده اش مراقبت می کرد وقتی این تماس را دریافت کرد بسیار خوشحال شد. او حتی در وضعیت روحی ضعیف خود می دانست که چنین مبلغ هنگفتی زندگی او را تغییر خواهد داد.
به گفته تماس گیرنده جامائیکایی، تنها کاری که آلبرت باید انجام می داد این بود که هزینه ای کم به مبلغ هزار و پانصد دالار را برای مقاصد مالیاتی ارسال کند. آلبرت پول را فرستاد، اما جایزه نقدی هرگز نرسید. شماره جامائیکایی دوباره با آلبرت تماس گرفت و به او گفت که برای دریافت سه میلیون دلار باید پول بیشتری بفرستد و تاکید کرد "آقای آلبرت، این موضوع را به همسرتان نگویید."
این تماس ها سالها ادامه داشت و در برخی روزها آلبرت حداقل دو بار در روز و در برخی روزها تا پنجاه بار در روز تماس دریافت میکرد. تماس گیرنده ناشناس سال ها آلبرت را شکار کرد و هزاران دلار از او کلاهبرداری کرد.
علیرغم تلاشهای خانوادهاش برای جلوگیری از او، این شیاد به گرفتن پول از پسانداز آلبرت ادامه داد. اقدامات آلبرت در نهایت منجر به چیزی دلخراش شد.
صبح روز بیست و یک مارس دو هزار و پانزده ، کلاهبردار دوباره تماس گرفت و از آلبرت خواست هزار و پانصد دلار بفرستد تا سرانجام جایزه میلیونی اش را دریافت کند. آلبرت فقط می توانست 400 دلار بفرستد.
در ناامیدی، آلبرت سرانجام تسلیم شد و به زیرزمین رفت و خود را با شلیک گلوله کشت اما آیا می دانید دلخراش ترین قسمت ماجرا چه بود؟
آلبرت در یادداشت خودکشی خود به خانواده اش گفته بود که برای مراسم خاکسپاری او پول زیادی خرج نکنند زیرا امیدوار است که سه میلیون دلارش فردا بیاید. کلاهبردار به مدت سه ماه پس از مرگ آلبرت به تماس خود ادامه داد. وقتی همسرش به کلاهبردار گفت که آلبرت خودکشی کرده است، او خندید.
بله.... تا زمانی که انسان های ساده دل هستند جیب کلاهبرداران پر است.
@wikispace 💫
آلبرت که از پرداخت وام مسکن پسرش ناامید شده و از خانواده اش مراقبت می کرد وقتی این تماس را دریافت کرد بسیار خوشحال شد. او حتی در وضعیت روحی ضعیف خود می دانست که چنین مبلغ هنگفتی زندگی او را تغییر خواهد داد.
به گفته تماس گیرنده جامائیکایی، تنها کاری که آلبرت باید انجام می داد این بود که هزینه ای کم به مبلغ هزار و پانصد دالار را برای مقاصد مالیاتی ارسال کند. آلبرت پول را فرستاد، اما جایزه نقدی هرگز نرسید. شماره جامائیکایی دوباره با آلبرت تماس گرفت و به او گفت که برای دریافت سه میلیون دلار باید پول بیشتری بفرستد و تاکید کرد "آقای آلبرت، این موضوع را به همسرتان نگویید."
این تماس ها سالها ادامه داشت و در برخی روزها آلبرت حداقل دو بار در روز و در برخی روزها تا پنجاه بار در روز تماس دریافت میکرد. تماس گیرنده ناشناس سال ها آلبرت را شکار کرد و هزاران دلار از او کلاهبرداری کرد.
علیرغم تلاشهای خانوادهاش برای جلوگیری از او، این شیاد به گرفتن پول از پسانداز آلبرت ادامه داد. اقدامات آلبرت در نهایت منجر به چیزی دلخراش شد.
صبح روز بیست و یک مارس دو هزار و پانزده ، کلاهبردار دوباره تماس گرفت و از آلبرت خواست هزار و پانصد دلار بفرستد تا سرانجام جایزه میلیونی اش را دریافت کند. آلبرت فقط می توانست 400 دلار بفرستد.
در ناامیدی، آلبرت سرانجام تسلیم شد و به زیرزمین رفت و خود را با شلیک گلوله کشت اما آیا می دانید دلخراش ترین قسمت ماجرا چه بود؟
آلبرت در یادداشت خودکشی خود به خانواده اش گفته بود که برای مراسم خاکسپاری او پول زیادی خرج نکنند زیرا امیدوار است که سه میلیون دلارش فردا بیاید. کلاهبردار به مدت سه ماه پس از مرگ آلبرت به تماس خود ادامه داد. وقتی همسرش به کلاهبردار گفت که آلبرت خودکشی کرده است، او خندید.
بله.... تا زمانی که انسان های ساده دل هستند جیب کلاهبرداران پر است.
@wikispace 💫
👍22❤3😢2
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
آلبرت پولاند جونیور یک مرد خانواده دوست، پس از چهل و پنج سال کار در یک کارخانه در تنسی بازنشسته شد. او و همسرش ویرجینیا که با موفقیت دو فرزند را بزرگ کردند، دوران بازنشستگی مسالمت آمیزی را سپری کردند تا اینکه فاجعه ای رخ داد.
آلبرت پولاند از آلزایمر و زوال عقل رنج می برد که هر دو به طور قابل توجهی عملکرد مغز او را بدتر می کردند و یک روز، یک شرور تصمیم گرفت از آسیب پذیری این مرد سوء استفاده کند.
ادامه مطلب در زیر
@wikispace 💫👇
آلبرت پولاند از آلزایمر و زوال عقل رنج می برد که هر دو به طور قابل توجهی عملکرد مغز او را بدتر می کردند و یک روز، یک شرور تصمیم گرفت از آسیب پذیری این مرد سوء استفاده کند.
ادامه مطلب در زیر
@wikispace 💫👇
👍14
همه چیز از سال دو هزار و یازده شروع شد، زمانی که تلفن خانه آلبرت زنگ خورد، با تماس یک شماره جامائیکایی. وقتی تلفن را جواب داد، یکی از پشت خط گفت که آلبرت به تازگی سه میلیون دلار برنده شده است!
آلبرت که از پرداخت وام مسکن پسرش ناامید شده و از خانواده اش مراقبت می کرد وقتی این تماس را دریافت کرد بسیار خوشحال شد. او حتی در وضعیت روحی ضعیف خود می دانست که چنین مبلغ هنگفتی زندگی او را تغییر خواهد داد.
به گفته تماس گیرنده جامائیکایی، تنها کاری که آلبرت باید انجام می داد این بود که هزینه ای کم به مبلغ هزار و پانصد دالار را برای مقاصد مالیاتی ارسال کند. آلبرت پول را فرستاد، اما جایزه نقدی هرگز نرسید. شماره جامائیکایی دوباره با آلبرت تماس گرفت و به او گفت که برای دریافت سه میلیون دلار باید پول بیشتری بفرستد و تاکید کرد "آقای آلبرت، این موضوع را به همسرتان نگویید."
این تماس ها سالها ادامه داشت و در برخی روزها آلبرت حداقل دو بار در روز و در برخی روزها تا پنجاه بار در روز تماس دریافت میکرد. تماس گیرنده ناشناس سال ها آلبرت را شکار کرد و هزاران دلار از او کلاهبرداری کرد.
علیرغم تلاشهای خانوادهاش برای جلوگیری از او، این شیاد به گرفتن پول از پسانداز آلبرت ادامه داد. اقدامات آلبرت در نهایت منجر به چیزی دلخراش شد.
صبح روز بیست و یک مارس دو هزار و پانزده ، کلاهبردار دوباره تماس گرفت و از آلبرت خواست هزار و پانصد دلار بفرستد تا سرانجام جایزه میلیونی اش را دریافت کند. آلبرت فقط می توانست 400 دلار بفرستد.
در ناامیدی، آلبرت سرانجام تسلیم شد و به زیرزمین رفت و خود را با شلیک گلوله کشت اما آیا می دانید دلخراش ترین قسمت ماجرا چه بود؟
آلبرت در یادداشت خودکشی خود به خانواده اش گفته بود که برای مراسم خاکسپاری او پول زیادی خرج نکنند زیرا امیدوار است که سه میلیون دلارش فردا بیاید. کلاهبردار به مدت سه ماه پس از مرگ آلبرت به تماس خود ادامه داد. وقتی همسرش به کلاهبردار گفت که آلبرت خودکشی کرده است، او خندید.
بله.... تا زمانی که انسان های ساده دل هستند جیب کلاهبرداران پر است.
آلبرت که از پرداخت وام مسکن پسرش ناامید شده و از خانواده اش مراقبت می کرد وقتی این تماس را دریافت کرد بسیار خوشحال شد. او حتی در وضعیت روحی ضعیف خود می دانست که چنین مبلغ هنگفتی زندگی او را تغییر خواهد داد.
به گفته تماس گیرنده جامائیکایی، تنها کاری که آلبرت باید انجام می داد این بود که هزینه ای کم به مبلغ هزار و پانصد دالار را برای مقاصد مالیاتی ارسال کند. آلبرت پول را فرستاد، اما جایزه نقدی هرگز نرسید. شماره جامائیکایی دوباره با آلبرت تماس گرفت و به او گفت که برای دریافت سه میلیون دلار باید پول بیشتری بفرستد و تاکید کرد "آقای آلبرت، این موضوع را به همسرتان نگویید."
این تماس ها سالها ادامه داشت و در برخی روزها آلبرت حداقل دو بار در روز و در برخی روزها تا پنجاه بار در روز تماس دریافت میکرد. تماس گیرنده ناشناس سال ها آلبرت را شکار کرد و هزاران دلار از او کلاهبرداری کرد.
علیرغم تلاشهای خانوادهاش برای جلوگیری از او، این شیاد به گرفتن پول از پسانداز آلبرت ادامه داد. اقدامات آلبرت در نهایت منجر به چیزی دلخراش شد.
صبح روز بیست و یک مارس دو هزار و پانزده ، کلاهبردار دوباره تماس گرفت و از آلبرت خواست هزار و پانصد دلار بفرستد تا سرانجام جایزه میلیونی اش را دریافت کند. آلبرت فقط می توانست 400 دلار بفرستد.
در ناامیدی، آلبرت سرانجام تسلیم شد و به زیرزمین رفت و خود را با شلیک گلوله کشت اما آیا می دانید دلخراش ترین قسمت ماجرا چه بود؟
آلبرت در یادداشت خودکشی خود به خانواده اش گفته بود که برای مراسم خاکسپاری او پول زیادی خرج نکنند زیرا امیدوار است که سه میلیون دلارش فردا بیاید. کلاهبردار به مدت سه ماه پس از مرگ آلبرت به تماس خود ادامه داد. وقتی همسرش به کلاهبردار گفت که آلبرت خودکشی کرده است، او خندید.
بله.... تا زمانی که انسان های ساده دل هستند جیب کلاهبرداران پر است.
❤13👍5🤣3💔2
با عرض پوزش بابت دیر آپلود شدن ادامه مطلب متاسفانه شوربختانه بدلیل اينترنت ضعیف که احتمالا بخاطر بدی آب و هواست.
دوستان عزیز این زیر کامنت بذارید بفرمایید از چه شهری هستید و هوای شهرتون چطوره؟
ارادتمند تک تک شما عزیزان هستم.
ادمین ویکی اسپیس
@wikispace 💫
دوستان عزیز این زیر کامنت بذارید بفرمایید از چه شهری هستید و هوای شهرتون چطوره؟
ارادتمند تک تک شما عزیزان هستم.
ادمین ویکی اسپیس
@wikispace 💫
❤11👍3
در بیست و سه ژوئیه 1983، پرواز 143 هواپیمایی کانادا در نیمه راه پرواز خود بین مونترال و ادمونتون بود که سوخت آن در ارتفاع 41000 فوتی (12500 متری) تمام شد و علت این امر اشتباه مسئول سوخت بود که 2300 کیلوگرم را 2300 پوند در نظر گرفته بود و از اینرو سوخت هواپیما نرسیده به مقصد تمام شد و همه 69 سرنشین هواپیما در معرض خطر بودند، اما خلبان موفق شد هواپیما را به سلامت فرود آورد، زیرا او تجربه پرواز با گلایدر را داشت. در واقع احمقانه ترین اشتباه هوانوردی با مهارت خلبان به خوش شانس ترین اتفاق هوانوردی تبدیل شد
@wikispace 💫
@wikispace 💫
❤29👍8