Telegram Web
پس خودستایی نکنید، او پرهیزگاران را بهتر می‌شناسد!
نجم: ۳۲
این خون از قوس صعود تا قوس نزول را منقلب نمود. به «کافی» با نظر تحقیق مراجعه کنید. با این نظر که اشاره کردم. بعد از اجمال، در تفصیل علامه وجود امام جعفر بن محمد علیه‌السلام این کلمات است که: اهل بهشت برای این خون گریه کردند. اهل جهنم گریه کردند. پس هم صعود را منقلب کرد و هم نزول را. از نقطه صعود اعلى الوجود تا نازل‌ترین نقطه وجود همه در مقابل این خون خودشان را باختند. چه غوغایی است!؟ امام تنها به این قناعت نکرده است دنبال آن کلمه‌ای آورده که هر که را خدا روزی کند باید بفهمد چه خبر است؟ امام علیه‌السلام فرمود: «وَ مَا يُرَى وَ مَا لَا يُرَى»؛ هـر آنچه که دیدنی است و هر آنچه که نادیدنی است برای خون تو گریه کرد. عاشورا چه واقعه ای بود؟ قضیه و واقعه امام حسین این چنین است!

#إن_الحسین_مصباح‌الهدی_و_سفینة‌النجاة
شب دوم؛ کربلا می‌خوام حسین..
﮼عباس‌نحن‌بحماک
آخرین_مناجات_امام_حسین_در_روز_عاشورا_.pdf
444.5 KB
🔴 آخرین مناجات امام حسین در روز عاشورا ...
سلام بر آن دچار پریشانی‌‌ها
آیا وقت آن نرسیده است که دل‌های مؤمنان در برابر ذکر خدا و آنچه از حقّ نازل کرده است خاشع گردد؟! و مانند کسانی نباشند که در گذشته به آن‌ها کتاب آسمانی داده شد، سپس زمانی طولانی بر آن‌ها گذشت و قلب‌هایشان قساوت پیدا کرد؛ و بسیاری از آن‌ها گنهکارند!
حدید: ۱۶
آه ریان
محمدحسین پویانفر
خوش به حال ریان که هر وقت می‌خوان از امام رضا روضه بخونن اسمش میاد
شيخ المحدثين صدوق این روایت را در «تهذیب» نقل می‌کند. صدوق به عنوان قال الصادق می‌گوید نه به عنوان «روى عن الصادق علیه‌السلام»! «قَالَ الصَّادِقُ علیه‌السلام: السُّجُودُ عَلَى طِينِ قَبْرِ الْحُسَيْنِ علیه‌السلام يُنَوِّرُ إِلَى الْأَرْضِينَ السَّبْعَةِ ... ». این چه خاکی است؟! پیشانی که روی آن مهر گذاشته می‌شود تا زمین هفتم نور باران می‌شود.
میرزای شیرازی فحل الفحول است، از تعظیم آخوند خراسانی و میرزای نائینی عظمت میرزای شیرازی روشن می‌شود. این محقق بانی مکتب سامرا است و محصول آن مدرسه میرزای دوم است و اساطین فقه متأخرین محصول آن مکتب هستند. در مجلسش یکی از بزرگان منبر می‌رفت و نوحه خوان آن مجلس محقق حائری بود که مؤسس حوزه علمیه کبرای قم است که امروز مرکز علمیت تشیع می‌باشد، این عالم عظیم الشان، در آن روزگار، در محضر میرزای شیرازی، نوحهٔ مصیبت می‌خوانده است. مجلس چنین مجلسی بوده! وقتی آن عالم تحریر روی منبر نشست در حضور میرزا، یک جمله گفت این جمله را هر کسی می‌شنود، ولی معرفت آن مهم است تا بفهمد معنی این جمله چیست؟!
تا شروع کرد به خواندن مقتل، اول جمله‌ای که گفت این جمله بود: «دَخَلَتْ زَيْنَبُ على إبن زياد». تا این جمله را گفت، میرزا داد زد: «دیگر بس است، کافی است!» و از صبح میرزا به سر و سینه زد، تا ظهر. آن هم چنین مجلسی!
این است معرفت! این نشان می‌دهد که این مرد چه جور به این حقیقت رسیده است. کجاست این معرفت؟! چه کسی شناخت زینب علیهاالسلام که بود؟! او می‌شناسد. گفت چنین کسی بر چنین کسی وارد شد کمر او را شکست! نه فقط ما، بلکه اولین و آخرین در اینجا محو هستند!
آیت الله وحید | #مصباح_الهدی
ملا آقا دربندی وسط مقاتلی که برای امام حسین علیه‌السلام می‌نوشتن یهو شروع می‌کردن فضل امیرالمومنین علیه‌السلام گفتن. تو برزخ که یکی از خوبان دستگاه سیدالشهدا می‌بینتشون ازشون می‌پرسه آقا شما مقتل می‌نوشتید سِرّش چی بود یهو از فضائل امیرالمومنین می‌گفتید؟ گفتن که وقتی از مصائب سیدالشهدا می‌نوشتم کأنه خودم رو تو دشت نینوا می‌دیدم، وقتی تو این شرایط قرار می‌گرفتم انقدر این حرارت تمام بدنم رو فرا می‌گرفت این عضلات دستم دیگه قدرت گرفتن قلم رو نداشت. برای اینکه نیروی مجدد بگیرم فضائل امیرالمومنین می‌نوشتم که یه ذره وجودم خنک شه. شنیدن جلسات اصحاب امیرالمومنین تو این شبا مصداق همین کارِ ملا آقا دربندیه.
2024/09/11 17:49:01
Back to Top
HTML Embed Code: