Warning: Undefined array key 0 in /var/www/tgoop/function.php on line 65

Warning: Trying to access array offset on value of type null in /var/www/tgoop/function.php on line 65
743 - Telegram Web
Telegram Web
✍️ جواد حیدری

🖊 چگونه در شبکه‌های اجتماعی بحث کنیم؟


این مطلب برگرفته از نویسنده‌ جدی و خوشنام به‌نام لوئیس وُون است که در تفکر انتقادی و نظریه‌های اخلاقی تخصص دارد. وُون در کتاب بسیار تأمل‌برانگیزش به‌نام «فلسفه‌نگاری: راهنمای دانشجویان برای خواندن و نوشتن جستارهای فلسفی»، مطلب مهمی را درباره‌ چگونگی بحث در شبکه‌های اجتماعی و آنلاین مطرح می‌کند.

فرض کنید که شما می‌خواهید در شبکه‌های اجتماعی درباره‌ موضوع سیاسی یا اخلاقی یا فلسفی مهمی وارد بحث جدی، صادقانه و سازنده شوید. شما قصد دارید در یک مباحثه‌ واقعی مشارکت کنید و از بحث‌های بی‌فایده‌ای که وقت و انرژی شما را هدر می‌دهند، اجتناب کنید. چگونه این کار را باید انجام دهید؟ به این شیوه:

1️⃣  قبل از هر چیز، از کسانی که فکر می‌کنید فقط می‌خواهند برتری خودشان را به رخ بکشند، جلب توجه و خودنمایی کنند، خود را آرام کنند، خشم خودشان را بر سر شما خالی کنند، یا شما را عصبانی و تحریک کنند، دوری کنید. اگر در نیمه‌راه بحث متوجه شدید که طرف مقابل شما علاقه‌ای به بحث عقلانی ندارد، خداحافظی کنید و خود را کنار بکشید. به سمت گفت‌وگوهایی بروید که در آن مباحث محترمانه و هوشمندانه رایج است.
@sokhanranihaa
2️⃣  فقط روی استدلال متمرکز شوید. شکل استدلال یا صدق مقدمات طرف مقابل‌تان را نقد کنید و اصلاً به شخصیت او کار نداشته باشید. از شخصی کردن بحث اجتناب کنید و عواطف خود را وارد بحث نکنید و بحث بی‌ربط به موضوع را طرح نکنید.

3️⃣ سعی کنید دیدگاه طرف مقابل را خیلی خوب فهم کنید. با این کار مجال ارائه‌ی بحث خوب را افزایش می‌دهید و چیزهایی را که نمی‌دانستید، یاد می‌گیرید و با نشان دادن همدلی خود بحث را آرام می‌کنید. با ارج نهادن به ایرادات طرف مقابل‌تان می‌توانید استدلال خودتان را قوی‌تر کنید و نشان دهید که در بحث جدی و منصف هستید.

4️⃣ به طرف مقابل‌تان در بحث احترام بگذارید. حرف‌های او را با دقت بخوانید و گوش فرادهید. در مورد انگیزه‌های او، یا ارزش‌های او یا پیشینه‌ی او بدترین حالت را متصور نشوید. تنها بر مبنای گرایش‌ها و تمایلات سیاسی به طرف مقابل‌تان برچسب نزنید. از اظهارنظرهای رکیک، تمسخرآمیز، فحاشانه و توهین‌آمیز اجتناب کنید.

5️⃣ محل نزاع را عوض نکنید؛ با طرح موضوعات جانبی بی‌ربط یا با عیب‌جویی بحث را منحرف نکنید. با اشاره به اشکالات گرامری طرف مقابل‌تان یا بر شمردن خطاهای تایپی و املائی او اصلاً بحث پیش نخواهد رفت و احتمالاً مهر خاتمه خواهید زد بر هرگونه شانس بحث عقلانی.

6️⃣احساسات خود را مهار کنید. اگر خشمگین یا مضطرب یا عصبانی هستید، نمی‌توانید آن‌طور که باید واضح فکر کنید، ممکن است به‌جای اقامه‌ استدلال قوی و محکم، شروع کنید به ناسزا گفتن و احتمالاً طرف مقابل‌تان هم به همین شیوه به شما پاسخ خواهد داد.

7️⃣ بدانید که در مورد چه چیزی صحبت می‌کنید. فرض کنید که با کسی درباره‌ یک موضوعی بحث می‌کنید. در گرماگرم بحث متوجه می‌شوید که از واقعیاتی بی‌خبر هستید. اما همچنان اصرار می‌ورزید که بر حق هستید، چون برای شما بسیار عذاب‌آور است که قبول کنید، درباره‌ آن موضوع یکسری نکات را نمی‌دانستید. این وضعیت اتلاف وقت است. بهتر است قبل از اینکه وارد بحث و منازعه شوید از واقعیات باخبر شوید. از قبل در مورد موضوع تحقیق کنید و از استدلال‌های له و علیه موضع مورد بحث مطلع شوید.

8️⃣  قبل از اینکه بخواهید وارد بحث جدی در یک پلتفرم شبکه‌ اجتماعی با کاراکتر محدود مانند توئیتر شوید دوباره فکر کنید. محدودیت کاراکتر توئیتر بحث درباره‌ موضوعات پیچیده و طولانی را دشوار یا بی‌فایده می‌کند.


.
🆔 @sokhanranihaa
@yousefimohamadreza
لباس وارونه بر تن دين
محمدرضا يوسفي

🔹 قرآن به اين نكته توجه مي دهد كه حقيقت دين واحد است اما در طول تاريخ معتقدان به اديان به دسته هاي مختلف تقسيم شده و فرقه گرايي سكه رايج شده است. قرآن، اينها همه را انحراف از دين خوانده است. اين اتفاق تحت تاثير عوامل مختلف رخ داده و مي دهد.

🔹 يكي از عوامل انحراف از دين، تلاش براي مصادره دين توسط حكومتها بوده است. حكومتها همواره به دنبال اين بوده اند كه با توجه به ريشه هاي فطري دين و علاقه مندي و اعتقاد عموم مردم به آن، دين را در خدمت خود گرفته و به گونه اي آن را تفسير كنند كه در تاييد حكومت باشد. حكومتها همچنين به كم رنگ كردن عناصري از دين مي پردازند كه در تضاد با عملكرد و اهداف آنان است. اقدامات حكومت در جهت مصادره دین به ارائه كاريكاتوري از دين منجر مي شود و به تعبير اميرالمومنين لباس وارونه اي بر تن دين مي كند كه هيچ جذابيتي ندارد. گاه نيز منافع گروهي ذي نفوذ در ميان مردم، منجر به ايجاد يك فرقه و مذهب مي شود.

🔹 گرچه قرآن به عوامل اين فرقه سازي و نتايج آن توجه داده است و تاريخ هم نظاره گر تلقي هاي مختلف از دين و تقابل آنان به شكل هاي خشن نيز بوده است، اما در طول تاريخ كمتر متفكري به تحليل علمي آن پرداخته است.

🔹 پيش از انقلاب، دکتر شریعتی در كار ارزشمند خويش تحت عنوان « تشیع علوی و صفوی» به تفکیک دو رويكرد به تشيع و ويژگي هاي آنها پرداخته و تا اندازه اي نيز به علل توجه داده است. پيدايش تشيع صفوي معلول پيوند نهاد قدرت و روحانيت در عصر صفوي بوده است. بخش غالب روحانيت عصر صفوي به ويژه در ابتداي امر در كنار قدرت قرار گرفت و به ترويج اين فكر پرداخت كه حكومت صفويه، حكومتي پايدار بوده و در نهايت قدرت را به دست امام زمان خواهد داد.

🔹شهید مطهری نيز با تكيه به داده هاي تاريخي و در نگاهي نو به سبك هاي دينداري و نتايج آنان پرداخت. يكي از كارهاي بسيار ارزشمند و ماندگار وي، بيان ویژگی های نوع دینداری خوارج و تحليل چرايي و نتايج آن است. همچنين وي در نوشته ها و مصاحبه ها و سخنراني خود به آسيب شناسي ورود روحانيت در عرصه قدرت اشاره داشته است. به نظر مي رسد اين تحليل برای امروز ما بسیار نافع و راهگشاست.

🔹قریب به پنج دهه از انقلاب بزرگ ايران مي گذرد. اين دوران براي كشور پر از حادثه بوده است. يكي از زواياي تحليلي بر تحولات اين دوران از منظر نوع نگاه به دين است. رابطه بين دين و حكومت، نهاد روحانيت و قدرت، دامنه ورود مباحث ديني در عرصه هاي مختلف اجتماعي و سياسي، انتظار از دين و قلمرو آن، دامنه حضور فقه در جامعه از جمله اين مباحث بوده كه به مرور در نوع نگاه به دين و دينداري موثر بوده و به طور زيرپوستي در لايه هاي آشكار و پنهان جامعه ديده مي شود.

🔹اما چند سالي است يك جريان فكري با اتكاء به ابزارهاي تبلیغاتی گسترده، توان مالی بالا و پشتوانه های سیاسی به ترويج يك نگرش خاص به دين و تشیع مي پردازد كه در صورت توفيق مي توان آن را تفسيري جديد از شيعه دانست كه با روح تشيع و دين در تضاد بوده و ناسازگار است. ترويج اين فكر برای امروز و آینده کشور بسيار خطرناک بوده، همه بايد به اين نوع تلقي توجه داشته باشند. مقامات نه تنها بايد از اين نوع فكر فاصله بگيرند، كه پشتيباني آشكار و پنهان خود را از اين فكر و مروجان آن قطع كنند. زيرا آسيب هاي آن دامنگر كليت جامعه و از جمله حكومت خواهد شد.

🔹به طور خلاصه، اين تفكر هدف دين را كسب قدرت ميداند. تشيع به عنوان تفسير اهل بيت از دين نيز شامل اين مطلب خواهد شد. عجين كردن تشيع با قدرت موجب پيدايش مسائلي مي شود. جايگاه مردم در اين منظومه فكري به گونه خاصي تعريف مي شود. به اعتقاد آنان، وظيفه مردم اطاعت بي چون و چرا و انقياد محض است. اصالت قدرت موجب زيرپاگذاردن اخلاق و عدالت مي شود، از اين رو اینان قدرت را مقدم بر عدالت و اخلاق مي دانند. تاكيد بر شريعت و مناسك براي اينان گزينشي است. بر برخي مناسك تاكيد بيشتري دارند زيرا اين مناسك در راستاي تقويت قدرت است. نهايت اينكه برخي ظواهر بر ارزشهاي ديني مقدم هستند.

🔹به نظر می رسد این سخن امیرالمومنین در مود این گروه صادق باشد که « وَ لُبِسَ الْإِسْلَامُ لُبْسَ الْفَرْوِ مَقْلُوباً» ( خطبه 108) اسلام را مانند پوستيني وارونه مي پوشند. ديني فاقد هر گونه معنویت و روح با چهره ای خشن که معیار اصلی آن، تسخیر قدرت است. از این رو نیاز است تا پرده از چهره این جریان برداشته، پیامدهای آن تبیین شود.


@yousefimohamadreza
کارزار تلخ خیابان ها
محمدرضا یوسفی

🔹 این روزها با وقایعی تلخ روبرو هستیم که با منطق دین و اخلاق سازگاری ندارند. روزی روحانیت نماد معنویت محسوب می شد. اما اکنون گروهی از آنان در تشکل های سازماندهی شده و با بهره گیری از امکانات رسانه ای و بدون در نظر گرفتن تبعات کوتاه مدت و بلندمدت عمل خویش، لباس رزم می پوشد و مهر تاییدی بر اتفاقات رخ داده می زنند. اکنون می توان معنای گوشت تلخ که چندی پیش یکی از همین روحانیون بیان کرده بود را درک کرد.

🔹 این حرکت به جز تشدید دو قطبی در جامعه و قرار دادن مردم در برابر مردم، ایجاد تنفر از دین و روحانیت و نظام اثر دیگری ندارد. زیرا لایه های زیرین جامعه تحت تاثیر متغیرهای تاثیرگذار و ماندگاری شکل گرفته است که با این حرکات تغییر نخواهند یافت. گیرم به زور ظاهر را درست کردید، با اندیشه و درون و تنفر انباشته شده که هر لحظه ممکن است فوران کند، چه می کنید.

🔹هر چند که ممکن است گروهی باشند که از اجرای این سناریو اهدافی را دنبال کرده و شاید هم به مرادشان برسند. اما دین، روحانیت و نظام بیش از گذشته از این حرکت زیان خواهد دید.

@yousefimohamadreza
مذهب معطوف به قدرت
محمدرضا يوسفي

🔹 در یادداشت
https://www.tgoop.com/yousefimohamadreza/723
از نگرش ديني و شيعي جديد سخن رفت. از مهمترين ویژگی های این نگرش، قدرت محور بودن است.
اين جريان به يك باره خلق نشده است؛ جرياني است كه چند دهه به طور منظم فعال بوده و اكنون مروجان آن، تصور مي كنند زمان ميوه چيني آن فرا رسيده است.

🔹از این ديدگاه، مهمترين مولفه هاي انقلاب ايران: مهدويت، استكبارستيزي و ولايت پذيري است( فارس، 11 / 2 / 1390). معنای ولايت پذيري، پذيرش كامل قلبي ولايت فقيه براي همه مردم و به ويژه دست اندركاران نظام است. چيزي كه امروزه به خالص سازي تعبير مي شود. به عنوان مثال، يكي از مناديان اين تفكر دو روز قبل از انتخابات مجلس نهم بيان مي كند كه شوراي نگهبان بايد با معيار ولايت پذيري، صلاحيت كانديداها را بررسي كند تا انتخابات، رقابت ميان ولايت پذيران باشد. ( 9 / 12/ 1390).

🔹 پناهيان در همانجا اينطور تعبير مي كند « کاندیداها بر اساس اینکه کدامیک در اجرای فرامین مقام معظم رهبری مقدم ترند به رقابت می پردازند» ( 9 / 12 / 1390). نتيجه اين تفكر، تمركز قدرت و نفي تحزب و نفی تنوع فكري و سیاسی در ساختار حكومتي است.

🔹 دستيابي به تمركز قدرت، نيازمند بسترسازي مناسب و ابزارهايي است كه بتواند چنين هدفي را تامين كند. بر اين اساس، هدف از تشكيل و توسعه هيئت هاي خاص عزاداري در چند دهه اخير، ايجاد يك شبكه جريان ساز، مقتدر و سياسي بوده است. البته كسب قدرت با هدف مقدمه ظهور تعبير شده است. وی بيان مي كند كه « هیئت به معنای زندگی جمعی یعنی شبکه و جریان سازی است که مقدمه ساز ظهور بوده.... اصولا هیئت نمی تواند سیاسی نباشد. در هیئت باید به مقوله قدرت توجه داشت (سایت دیده بان ایران، 29 / 2 /1401)

🔹 اين پرسش مطرح مي شود كه چرا در اين ديدگاه ديني، به دست گرفتن قدرت از اهميت به سزايي برخوردار است. در پاسخ بايد گفت كه از منظر اين جريان فكري، فعاليت فرهنگي بدون اتكاء به قدرت، موفقيتي نداشته، اثرش بسيار ناچيز و دیربازده است. از اين رو عنصر قدرت را كليدي مي داند. پناهيان كليدي بودن عنصر قدرت در ترويج دين را چنين بيان مي كند « قدرت موجب میشود تا گروهی از روی اعتقاد پذیرا باشند عده ای مرعوب و عده ای تحت تاثیر بازی قدرت خواهند شد» ( ۱۴ / ۵ / ۱۴۰۱). بنابراين با وجود قدرت، گروهي تحت تاثير آن، متقاعد شده و گروهي نيز مرعوب شده و گروهي نيز تحت تاثير بازي قدرت خواهند شد. وي نتيجه مي گيرد كه « باید قدرت را به دست آورد تا بتوان اندیشه ها را دنبال کرد... همه آنهایی که کار فرهنگی میکنند بدون بحث از معادله قدرت، سرکارند» ( ۱۴ / ۵ / ۱۴۰۱).

🔹 وی تأثیرگذاری گسترده را دلیل اهمیت قدرت بيان مي كند. دليل نخست، بهره گيري از روايت « الناس بأمرائهم أشبَهُ مِنهُم بِآبائهم» است. چرا شباهت مردم به صاحبان قدرت بيشتر از شباهتشان به پدران خويش است؟. وي پاسخ مي دهد كه « چون ( قدرت) همۀ عوامل زمان را به کار میگیرد یکی از این جهت که خود انسانها قدرت را دست کسی ببینند او را منطقی تلقی میکنند یا مرعوبش میشوند یا متأثر از بازیهای او می شوند و شبیه آن چیزی میشوند که او طراحی کرده ... حالا کار تربیتی مقدم است یا کار سیاسی؟» ( ۱۴ / ۵ / ۱۴۰۱). دليل ديگري كه ارائه مي شود عملكرد پيامبر در مدينه است به اعتقاد وي پيامبر مدينه را در 9 سال اول به سان يك پادگان اداره مي كرد كسي كه به مدينه ورود مي كرد، حق خروج نداشت و پيامبر از اين طريق توانست دين جديد را تثبيت و گسترش دهد. ( ۱۴ / ۵ / ۱۴۰۱). اين يك تحريف صريح تاريخ براي پيشبرد اهداف سياسي است.

🔹 با اين نگاه و هدف گذاري انجام شده، هيئت ها در اين نگرش بسيار مهم هستند. آنان ابزار تحقق اين هدف مي باشند. وي معتقد است كه براي تحقق اين هدف، كار فرهنگي هيئتي ها كافي نيست. بايد هیئت ها، تشكيلاتي، متحد و معطوف به قدرت و ثروت عمل كنند. او می گوید «اینکه ما فقط کار فرهنگی انجام دهیم و در انجام امور مالی اقتصادی و سیاسی باهم اتحاد نداشته باشیم در زمان ظهور حضرت مهدی (عج) دچار مشکل میشویم ... ما باید نیروها را برای پولدار شدن و رییس شدن تربیت کنیم»( اعتماد، ۳ / ۱۰ / ۱۴۰۲) به اعتقاد او، از اين طريق است كه زمينه سازي ظهور امام زمان رخ مي دهد و اين قدرت و ثروتي كه توسط هيئتي ها به دست مي آيد در خدمت امام زمان به كار خواهد رفت. ( اعتماد، ۳ / ۱۰ / ۱۴۰۲)

🔹 با توجه به نكات يادشده، این نگرش به نام دين، خواهان تسخير كامل قدرت بوده و براي قدرت نوعي قداست قائل است. نقد آن در اين فرصت نمي گنجد.

@yousefimohamadreza
🔷  مهدیگرایی، لغزش گاه مومنان
محمدرضا یوسفی
بازنشر یادداشتی به مناسبت شهادت امام صادق

🔹   توجه: منظور از مهدیگرایی در این یادداشت، اعتقاد به حضرت مهدی منجی بشریت نیست بلکه مهدیگرایی به عنوان یک جریان سیاسی است که از این اعتقاد ریشه دار سوء استفاده می کند.

🔹   بر اساس روایاتی از رسول خدا ، مهدی فرزند رسول خدا خواهد آمد و جهان را پر از عدل و داد خواهد کرد. این روایات در منابع شیعی و سنی آمده است. اما در طول تاریخ همواره افرادی از این روایات برای پیشبرد امور سیاسی خویش سوء استفاده کرده، افراد ناراضی از زمانه و شرایط سیاسی اجتماعی گرد وی جمع می شدند. گفته شده که مختار ثقفی برای پیشبرد کارش، محمد حنفیه را مهدی نامید. گرچه محمد حنفیه خود چنین ادعایی را نداشت.

🔹    از آن به بعد مهدیگری مورد بهره برداری سیاسی قرار گرفت. گاه برای پیشبرد کار خویش روایاتی نیز می ساختند هنگامی که ادعای مهدویت در مغرب شیوع پیدا کرد روایت مشهوری که در زمان ظهور ، خورشید از مغرب طلوع خواهد کرد ساخته شد تا تاییدی برای مهدی آنان باشد. پس از چنین ادعاهایی، افراد ناراضی از وضع موجود و مخلص نیز گرد آن جمع می شدند. و پس از مدتی شکست می خوردند. این شکست ضربات اعتقادی به گروهی از دینداران زده، موجب تضعیف ایمان آنان میشد.

🔹   در دوران امام صادق ، حکومت بنی امیه رو به افول بود. بنی عباس احساس میکرد که اگر بخواهد بر موج نارضایتی ها سوار شود باید یکی از خاندان پیامبر را جلو بیندازد. بنی عباس به الرضا من آل محمد شعار میدادند و نامی از خود نمی آوردند . در سال 132 ه . ق نامه ای به امام صادق نوشتند که ایشان پاسخ منفی داد. نامه ای به عبدالله بن حسن بزرگ نوادگان امام حسن نوشتند وی گفت من سالخورده ام و فرزندم محمد سزاوار است امام صادق به وی هشدار داد که این کار بنی عباس بیشتر از یک بازی نیست. وقتی به قدرت رسیدند فرزندت را خواهند کشت اما فریبندگی این مقام اجازه تامل نداد.

🔹   ابوالفرج اصفهانی نقل می کند که منصور دوانیقی در انتظار بیرون آمدن نفس زکیه در بیرون خانه منتظر می ماند . تا وقتی که بیرون آمد ، ردایش را گرفته، سوار اسب کند. سپس جامه های وی را بر زین اسب مرتب می کرد. بنی عباس برای نفس زکیه تبلیغات زیادی کرد. ابوالفرج گوید اول عباسیان به خود اطمینان نداشتند لذا به دنبال اولاد علی رفتند وقتی خراسان با آنان بیعت کردند این شعار را رها کردند. آنان پس از به قدرت رسیدن قصد کشتن نفس زکیه را کردند و او متواری شد . پدرش را به زندان انداخته، شکنجه کردند تا اینکه بالاخره محمد نفس زکیه را یافته و به قتل رساندند.

🔹  اینها نشان می دهد که اغراض سیاسی نقش بزرگی در این گونه ادعاها دارد و مردم که از وضعیت موجود خسته شده و معتقدند که فرزند رسول خدا خواهد آمد و جهان را پر از عدل می کند نسنجیده پیروی می کنند.

🔹   در جلسه ای که امام صادق حضور داشت نیز این امر مطرح شد امام فرمود هنوز زمان مهدی نرسیده است. هرگاه امام ، نفس زکیه را می دید اشک می ریخت و می گفت او را خواهند کشت.

🔹   اینکه امام صادق اینطور موضع می گیرند یعنی که شیعه باید در هر زمانی هشیار باشد. اگر شیعه از اوضاعی ناراحت است اما مبادا که از چاه به چاله بیفتد . همیشه عده ای آگاهانه یا ناآگاهانه دم از امام زمان می زنند گاه گویند آقا فلان وقت ظهور می کند گاه می گویند آقا فلان پیام را داده است. ما در هر دوره باید به تکلیفمان عمل کنیم و برای ظهورش دعا کنیم . هر گاه امام زمان ظهور کرد چنان نشانه هایش آشکار است که کسی در آن تردید نخواهد کرد.

🔹    شیخ طوسی در کتاب الغیبه روایتی از امام صادق (ع) نقل می کند : کذب الوقاتون و هلک المستعجلون و نجی الم سلمون» یعنی «آنانی که زمان برای ظهور تعیین می کنند، دروغگویند و آنان که عجله می کنند ، هلاک می شوند و آنانی که به وظیفه خود عمل می کنند نجات می یابند» شاید منظور از کسانی که عجله می کنند، افراد مخلصی هستند که شیفته امام زمان هستند و بسیار دوس ت دارند تا در رکاب وی باشند اما آنان انسان هایی ساده لوحی هستند که فریب سیاست بازان را می خورند. به لحاظ مالی و جانی از خودگذشتگی نشان می دهند ولی هنگامی که می فهمند طعمه ای بیش نبوده اند، ایمانشان را از دست می دهند. در حالی که باید خود را ملامت کنند.



@yousefimohamadreza
نسبت تشيع اقتدارگرا با عدالت
محمدرضا یوسفی

🔹 در یادداشت مذهب معطوف به قدرت، بیان شد که جریانی دینی با تفسیری خاص از تشیع، در این دو دهه رشد کرده است که در آن کسب قدرت، عنصر محوری است تا بدانجا که می توان آن را مقدس شمرد. از اين رو این جریان را مي توان « تشيع معطوف به قدرت» يا «تشيع اقتدارگرا » ناميد. چنين اعتقادي با تفكر رايج شيعيان سازگاري نداشته؛ با اصل اساسي عدالت و اخلاق در تقابل است. در اين يادداشت به تعارض این رویکرد با عدالت و توجیهات آن اشاره مي شود.

🔹 از منظر ديني، قسط و عدل هدف از ارسال پيامبران است( سوره حديد، آيه 25). و چنانچه قرآن فرموده است خداوند به عدالت و احسان امر مي كند( سوره نحل، آيه 90). از سوي ديگر، هر جامعه اي نيازمند نظم، امنيت و تضمين حقوق مردم است از اين رو حكومتي لازم است كه اين امور را تحقق بخشد. اما آيا حكومت مي تواند در راستاي تثبيت قدرت، عدالت را زير پا گذارد؟

🔹 اميرالمومنين در خطبه سوم، هدف از پذيرش حكومت را تحقق عدالت بيان مي كند. حضرت در خطبه 33 نيز ارزش يك كفش پاره و وصله دار را از حكومت بيشتر دانسته، مگر اينكه در سايه حكومت، عدالتي بر پا شود و مردم به حقوق خود دست يابند. ايشان در خطبه هاي 34 و 214 از توازن حقوق متقابل حكومت و مردم سخن مي گويد كه بر اساس آن اگر حكومت، حقوق مردم را ناديده گرفت، حضرت نافرماني مدني را تجويز مي كند. چنانچه هنگامي كه مردم با عمار ياسر و ابوالهيثم بن تيهان به نمايندگي از امیرالمومنین بيعت مي كردند، اين دو، همين نكته را تصريح كردند.

🔹 در تفكر تاريخي و مرسوم شيعه، حكومت به خودي خود ارزش ندارد مگر اينكه بتواند عدالت را تحقق بخشد. عدالت به معناي تامين و تضمين حقوق مردم است كه در اجرا به شكل هاي مختلف قابل تحقق است. در اين ديدگاه، عدالت معامله پذير نيست از اين رو حضرت با مصحلت انديشي بر حفظ معاويه و چشم بستن بر توزيع منابع عمومي به شكل ظالمانه، مخالفت کرده و بر اجراي عدالت تاكيد ورزيد.

🔹 اما بر اساس جريان فكري موسوم به تشيع اقتدارگرا، قدرت قداست داشته و در تقابل عدالت و قدرت، قدرت مقدم بر عدالت است. آنان از قدرت به ولايت تعبير مي كنند و بر اي توجيه سخن خود به دنبال شواهد تاريخي هستند و البته شواهدي نيز با چسب هاي ناچسب ذكر مي كنند. از جمله اين موارد؛ پرسش گري موسي بر چرایی قتل كودك از خضر، اعتراض بر صلح حديبيه به پيامبر توسط يكي از اصحاب، اعتراض به چگونگي تقسيم غنائم توسط پیامبر، پرسش مالك بر چرايي انتصاب ابن عباس توسط حضرت علي، اعتراض خوارج بر همراهي اشعث بن قيس براي مدتي كه وي در لشكر علي بود و درخواست معاويه بر محاكمه قاتلان خليفه سوم توسط خودش را مثال مي زند و نتيجه گرفته می شود كه « مفهوم عدالت، مفهوم قشنگی است، مفهوم دلچسبی است، مفهوم دلنشینی است، ولی باید مواظب باشیم این مفهوم یک‌وقت عامل ولایت‌گریزی یا ولایت‌ستیزی ما نشود». او بيان مي كند كه « معاویه هم مشکلش با علی‌بن ابیطالب عدالت بود.» ( سايت پناهيان، 17 / 2 / 1390).

🔹 در واقع این جریان مثال هاي نامربوط كه نشان دهنده باز بودن جامعه آن روز و امكان نقد صريح و پاسخگو بودن حاكم است را بيان كننده بي عدالتي دانسته و حق را به منتقدان داده است و نتیجه گرفته است که وقایع یادشده نشانه اين است که قدرت بر عدالت مقدم است. گوینده تا بدانجا پیش می رود كه معاويه را در جايگاه طالب عدالت مي نشاند. او در نهايت از ذكر اين شواهد نامربوط نتيجه مي گيرد كه « جاهایی آنچه تو فکر میکنی عدالت نیست، باید با ولی فقیه همراه باشی. ولایت بر عدالت مقدم است و باید این مسئله در جامعه تثبیت شود» ( سايت پناهيان، 17 / 2 / 1390).

🔹 تقدم ولایت بر عدالت به اطاعت پذیری محض و تعطیلی عقل می انجامد. و این همان، قداست قدرت است. در حاليكه عدالت شاخص هايي دارد و از اصول غيرقابل معامله بوده و حكومت با آن ارزيابي و سنجش مي شود.

🔹 وي در در شبكه افق نيز بر تقدم ولايت تاكيد كرد (خبرگزاري مهر، 30 شهریور ۱۳۹۹ ). او سخن از عدالت گرايي را در این دوره به دلیل اینکه قوه قضائيه با برخي از مفسدان اقتصادي برخورد می کند، غيرلازم دانسته، و اين برخوردها را نشانه تحقق عدالت در كشور می داند. ( روزنامه همدلي، 20 شهريور 1399)

🔹 اين نوع نگاه به قدرت و قداست بخشی به آن از منظر یک جریان فکری شيعه، تفسیری جدید و مخالف با آموزه های مسلم دینی بوده و براي كشور و دين خسارت جبران ناپذيري داشته و دارد.


@yousefimohamadreza
🔷 به صورت چاپلوسان خاک بپاشید


🔹 صدوق از پیامبر نقل می کند که " به صورت چاپلوسان خاک بپاشید" (من لایحضره الفقیه, 4/ 11) در ذیل روایت، توضیح داده شده که منظور این است که به چاپلوسی, مداحی و تملق جایزه و پاداش ندهید. پاداش یک وزیر, نادیدن ضعف مدیریتی، عدم توبیخ وی و ابقا در مسئولیت است.

🔹 ای کاش کمپین نه به تملق تشکیل می شد و هر گاه سخنی از مسئولان بوی تملق می داد در فضای مجازی به وی حمله کرده و مردم خاک بر صورت متملق می پاشیدند.

@yousefimohamadreza
اولويت تعطيلي شنبه بر مبناي منافع ملي
محمدرضا يوسفي

🔹 اقتصاد جهاني روز به روز در هم تنيده تر شده است. نگاهي به روند رشد تجارت جهاني نشان مي دهد كه حجم تجارت جهاني در سالهاي ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ به ترتيب ۳۲ و ۳۰.۷ هزار ميليارد دلار بوده است. گرچه به دلايلي حجم تجارت جهاني در سال ۲۰۲۳ نسبت به سال قبل ۸ درصد كاهش يافته است، با وجود اين، تجارت جهاني در دهه هاي اخير از رشد قابل اعتنايي برخوردار بوده و از اين طريق وابستگي كشورها به يكديگر بيشتر از گذشته شده است.

🔹 سهم ايران پيش از تحريم، حدود ۲.۲ درصد از تجارت جهاني و اكنون حدود ۳ دهم درصد است. اين به معناي انزواي اقتصادي ايران در عرصه جهاني است.
يكي از معيارهاي تحريم يك كشور، جايگاه آن كشور در تجارت جهاني و وابستگي ساير كشورها به محصولات آن كشور و درجه جايگزيني است.

🔹 با تحريم ايران، به لحاظ اقتصادي، سهم ايران افول داشته و اين امر موجب شده است تا تداوم تحريم ها براي امريكا كم هزينه تر باشد. زيرا كمتر كشوري است كه از تحريم ايران آسيب ببيند. بر اين اساس، يكي از راهبردهاي كشور براي خروج از انزوا، برداشتن برخي از موانع است.

🔹 يكي از موانع مهم كه همواره مورد نظر بخش خصوصي بوده است، تعداد روزهايي است كه امكان تجارت با جهان خارج وجود دارد. روزهاي تعطيلي در بسياري از كشورهاي جهان شنبه و يكشنبه و در ايران روز جمعه تعطيل كامل و پنج شنبه نيمه تعطيل است. بدين ترتيب امكان ارتباطي با جهان خارج به نيمي از هفته تقليل مي يابد.

🔹 اكنون كه دولت، لايحه تقليل ساعات كاري را تقديم مجلس كرده است و بدين ترتيب تعطيلات به دو روز در هفته مي انجامد. تعيين روزي علاوه بر جمعه اهميت دارد.
گاه شنيده مي شود كه برخي از نمايندگان به تعطيلي رسمي پنج شنبه نظر دارند. دلايلي مانند وصل شدن پنج شنبه به جمعه، سنت زيارت اهل قبور در عصرهاي پنج شنبه و همچنين اینکه تعطيل شدن شنبه موجب تشبه به يهود خواهد شد زيرا شنبه تعطيل رسمي يهوديان است. نهايت اينكه اكنون نهادهاي آموزشي كشور روزهاي پنج شنبه تعطيل و ادارات نيز نيمه تعطيل هستند و هماهنگي اقتضاء مي كند كه پنج شنبه تعطيل باشد.

🔹 اما هيچكدام از اين دلايل براي تعطيل كردن پنج شنبه موجه نيستند. شايد مهمترين دليل اين گروه، تشبه به يهود است. بدين ترتيب به يك مسئله عادي و تصميم گيري بر مبناي منافع ملي، رنگ تمدني و فرهنگي داده شده است. گرچه تعطيلي شنبه ريشه در كتاب مقدس يهوديان دارد، اما در بسياري از كشورهاي مسلمان جهان نيز اكنون شنبه را تعطيل كرده اند. در برخي كشورهاي مسلمان از سال 2008 اين اقدام را در فرايندي پنج ساله انجام دادند و با وجود تقیدات دینی، احساس تشبه به یهود را نیز نداشته اند. زيرا اگر بنا بر مخالفت باشد، برخي احكام ديگر نيز ميان ما مسلمانان و يهوديان مشترك است، آيا بايد آنان را نيز حذف كنيم؟‌ اساس نگاه فرهنگي و تمدني با توجه به ساختار فرهنگي، سياسي و اجتماعي كشور به اين مسئله نادرست است.

🔹 واقعيت اين است كه از منظر منافع ملي، اگر تعطيلي شنبه موجب بهبود روابط بنگاه هاي اقتصادي كشور با جهان بيرون را فراهم آورد و از اين طريق بر حجم تجارت ايران و سهم آن موثر باشد، بستر رونق اقتصادي، افزايش نرخ اشتغال و كاهش زمينه اعمال تحريم هاي بيشتر و يا حتي كاهش تحريم ها فراهم خواهد شد. تعطيلات نظام آموزشي در پنج شنبه ها را نيز پس از قانون تعطيلي شنبه مي توان طي يك فرايند، با روال جديد تنظيم كرد.

🔹 از اين گذشته، اكنون كه ايران عضو شانگهاي و بريكس شده و دولت سيزدهم به آن افتخار كرده، آن را با نگاهي ايدئولوژيك راهي براي تقابل با امريكا مي داند، توجه به اين نكته لازم است كه بسياري از اين كشورها نيز در شنبه تعطيل هستند. از اين رو براي بهبود مراودات مالي با اين دسته از كشورها نيز بهتر است، شنبه تعطيل گردد.

@yousefimohamadreza
نسبت تشیع اقتداگرا با اخلاق
محمدرضا یوسفی

🔹 در یادداشتهای پیشین بیان شد که جریانی در حال رشد است که به نام تشیع، اصالت را به قدرت داده، برای آن تقدس قائل شده و در تعامل قدرت با عدالت، به تقدم قدرت بر عدالت نظر داشت. چالش دومی که این دیدگاه با آن مواجه است، چگونگی تعامل قدرت با اخلاق است. آیا قدرت بدون چارچوب اخلاقی عمل کرده و برای بقای خود، قواعد اخلاقی را زیر پا خواهد گذارد.

🔹 به نظر پناهیان، شیطان به دلیل ولایت ناپذیری از درگاه الهی رانده شد. از این رو هدف از ادیان و اسلام، ولایت پذیر شدن انسان بوده است. به اعتقاد او انقلاب، دفاع هشت ساله و مبارزات مردم نیز با هدف تثبیت ولایت پذیری بوده است که امروز این ولایت در فقیه حاکم تبلور دارد. از نظر وی ولایت جوهر دین است و آنان که راه تبعیت از ولایت را طی نمی کنند در ولایت شیطان وارد شده اند.

🔹 ایشان با تمسک به روایتی از امام صادق، انسان ولایتمدار فاقد اخلاق را مقدم بر انسان اخلاق مدار فاقد ولایت می داند. سپس نتیجه می گیرد که تاریخ بشر، دلالت بر این دارد که اصلی‌ترین امتحان بشر، ولایت‌مداری او بوده و اصلی‌ترین حکمت همه تحولات اجتماعی از آغاز قیام مردم تا انقلاب و تا به امروز، تثبیت ولایتمداری در ایران بوده و از این به بعد نیز فلسفه همه تحولات اجتماعی، امتحان ولایتمداری است.

🔹 پناهیان، فلسفه انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی را برقراری یک جامعه ولایتمدار بیان می کند. به نظر او، وظیفه همه ما این است که «نظام ولایی» را به عنوان نظام جایگزین دموکراسی به جهان معرفی کنیم ( 16 / 6 / 1390). این دیدگاه دقیقا تحریف مبارزات مردم ایران، انقلاب و بعد از آن است. این در حالی است که زمان زیادی از این وقایع نگذشته و هنوز حافظه تاریخی پابرجاست.

🔹 این جریان قائل به قدلست قدرت، با مشکلات زیادی در مواجهه با تاریخ اسلام، ایران و چارچوبهای دینی مواجه است. از این رو برای پیشبرد افکار خویش به ارائه قرائتی مخدوش و تحریف شده از تاریخ صدر اسلام، انقلاب، مبارزات مردم، دوران دفاع دست زده، همه را در راستای تثبیت ولایتمداری و تبعیت از ولایت که در این دوران همان فقیه حاکم است، بیان میکند.

🔹 یکی از موانع مهم جریان اقتدارگرای شیعی، موازین مسلم اخلاقی است. هر حکومتی موظف به رعایت این موازین است. چنانچه امیرالمومنین در نهج البلاغه بارها بر آن تاکید کرده است. و این امر با تبعیت محض از فقیه حاکم ناسازگار است.

🔹 در ابتدا این جریان سعی میکند به تقلیل ارزش اخلاق از منظر دینی بپردازد. پناهیان با بی اعتبار خواندن سند روایت « انَّما بُعِثتُ لِاُتمِمَّ مکارم الأخلاق» به نفی مأموریت اخلاقی انبیا و هدف از بعثت پیامبر اسلام می پردازد. ( اندیشه ما، 16 / 2 / 1402). همچنین او اخلاق را به خودی خود ارزشمند نمی داند. زیرا ممکن است برخی از خصوصیات اخلاقی مانند مهربانی منشأ ژنتیکی داشته باشد و یا برخی صفات نیک در حیوانات مانند وفاداری در سگ نیز هست. او می گوید: « بسیاری از اوقات، حیوانات هم این صفات اخلاقی را دارند، مثلاً وفاداری در سگ هست. یعنی ما می‌خواهیم به جایی برسیم که مانند سگ، وفادار باشیم؟!» ( خبرگزاری فارس، 7 / 1 / 1402) به عبارت دیگر، پرسش ایشان این است که آیا برای انسان مانند سگ شدن کمال است؟. نتیجه اینکه اخلاق نه می تواند هدف باشد و نه می تواند کمال باشد. از این رو تقوی و سعی را جایگزین اخلاق می کند.

🔹اما داستان در این مرحله پایان نمی پذیرد. وی معتقد است در طول تاریخ، به‌ویژه در صدر اسلام، بسیاری از اوقات که می‌خواستند جلوی انبیاء و خصوصاً جلوی پیامبر و امیرالمؤمنین بایستند، با اخلاق، جلوی دین و ولایت و اسلام ناب ایستادند. ( خبرگزاری فارس، 7 / 1 / 1402)

🔹ایشان به برخی از برداشت های سطحی و یا جانبدارانه افرادی که به انتقاد از امیرالمومنین پرداختند، اشاره میکند و به گونه ای، انتقاد به زیر پاگذاردن اصول اخلاقی را از سوی امیرالمومنین می پذیرد اما به نظر او، این انتقادات از این رو نادرست است که آنان باید ولایت پذیر باشند، هر چند به نظرشان اصول اخلاقی زیر پا گذارده شده است.

🔹او فرض می کند که انسان بدون دین می تواند اخلاق مدار کامل باشد و این اخلاق مداری در تقابل با اساس دین یعنی ولایت قرار گیرد. از منظر وی، اخلاق جزئی از دین محسوب نمیشود، امری جدا و مستقل از آن است. از این رو فرض تقابل را بیان می کند. بدین ترتیب و در نهایت، نقد حکومت فقیه از منظر رعایت چارچوبهای اخلاقی را در تعارض با دین که حقیقت آن همان ولایتمداری و تبعیت محض از فقیه حاکم است، می داند.
ادامه 👇
ادامه 👇
🔹 تمامی تلاش جریان تشیع معطوف به قدرت و اقتدارگرا، قداست بخشیدن به قدرت است. از این دیدگاه راهی باز می شود که برای حفظ قدرت می توان موازین اخلاقی را زیر پا گذارده و در یک کلمه، اخلاق را ذبح کرد. چنانچه به نظر می رسد اصل این دیدگاه نیز زیرپا گذاردن اخلاقی است که دین بر آن تاکید دارد. این جریان برای دین و ایران خطرناک است.

@yousefimohamadreza
آیا تعطیلی شنبه به دین مرتبط است؟
محمدرضا یوسفی

🔹 اساسا دین برای هدایت بشر آمده است و ورودی به تعطیلات نداشته است. تنها موردی که می توان در موردش صحبت کرد، وجوب نماز جمعه است که در سوره جمعه آمده که برای نماز جمعه دست از کار بکشید و هنگامی که نماز جمعه تمام شد برای کسب و کار می توانید بروید. بنابراین حتی روزجمعه هم در قرآن توصیه به تعطیلی نشده است.

🔹 تعطیلات امری بر اساس شرایط زمانه  بوده است. به عنوان مثال در دنیای سنتی که ساختار اقتصاد مبتنی بر کشاورزی بوده است. معمولا زمستان ها فاقد کار معین بودند و به اصطلاح امروزی ایام تعطیلات و استراحت محسوب می شد. اما در تابستان ها،  شبانه روز کار می کردند. در نظام صنعتی و به تعبیری دنیای جدید و پس از اعتراضات فراوان کارگری و به رسمیت شناختن حقوق دستمزدبگیران، نظام اداری و صنعتی به تعطیلات یک روز در هفته تن داد. با رشد دنیای توسعه یافته، کاهش ساعات کار روزانه، بحث تعطیلات دو روز در هفته مطرح شد. تعطیلات دو روز در هفته با توجه به کاهش ساعات کاری در نتیجه مبارزات کارگری، نسبت به تعطیلات یک روز در هفته کم هزینه تر و مقرون به صرفه بود. به عنوان مثال، اگر چهل ساعت در هفته باید کار شود، به جای اینکه پنج روز در هفته را هفت ساعت و یک روز را پنج ساعت و یک روز تعطیل باشد، بهتر است که پنج روز در هفته، روزانه هشت ساعت کار شود و دو روز تعطیل گردد. دو دلیل برای ترجیح تعطیلی دو روز وجود دارد. یکی کاهش هزینه های بنگاه و دوم افزایش نشاط کاری. مطالعات انجام شده  نشان داد که کسانی که دو روز در هفته تعطیل هستند از توازن بیشتری بین کار و زندگی خانوادگی و از نشاط بیشتری نسبت به کسانی که تنها یک روز تعطیل هستند،  برخوردارند. بنابراین کشورهای توسعه یافته امروزی به مرور به تعطیلات دو روز در هفته یعنی شنبه و یکشنبه رسیدند. بنابراین پشتوانه این قانونگذاری؛ عرف جامعه، مطالعات تجربی، منطق اقتصادی کاهش هزینه ها، بهبود کیفیت نیروی کار و در نهایت رشد اقتصادی بوده است.

🔹 با توجه به نکات فوق، همانطور که دین در مورد ساعات کاری اظهار نظر نکرده است.  به عنوان مثال، بنابر قانون سال۱۳۶۹،  ساعات کار ماهانه ۱۷۶ بوده و بنابر مصوبه جدید ۱۶۰ است، هیچ فقیهی نه در آن زمان و نه در این زمان در مورد ساعات کاری اظهار نظر نکرده است.

🔹 اما در مورد مباحث امروز در ایران، با توجه به کاهش ساعات کاری از ۱۷۶ ساعت به ۱۶۰ ساعت در ماه، به دلیل کاهش هزینه های اداری و بنگاه های اقتصادی و همچنین احتمال افزایش نشاط کاری، ترجیح با تعطیلات دو روز در هفته است تا از این طریق بهبود بهره وری نیروی کار، رشد اقتصادی میسور گردد. امروزه به جز معدودی از کشورها مانند جیبوتی، سومالی و نپال که همگی جزء عقب مانده ترین کشورهای جهانند، سایر کشورها، دو روز تعطیل هستند. این در حالی است که در برخی از کشورهای پیشرفته، بحث از تعطیلات سه روزه است.

🔹 به عبارت دیگر اینها از اموری است که برحسب عرف و مصالح جامعه تصمیم گرفته می شود. مگر اینکه بر یکی از عناوین فقهی محرم تطبیق داده شود که در نتیجه مشمول یکی از احکام شود که در مورد تعطیلی روزهای کاری چنین چیزی نیست.

🔹 آنچه امروز مورد بحث در مورد تعطیلی شنبه یا پنج شنبه است. منطق اقتصادی یادشده، ترجیح را به شنبه می دهد. زیرا امروز در معظم کشورهای دنیا روزهای شنبه و یکشنبه تعطیل است. مراودات اقتصادی نیازمند هر چه بیشتر هماهنگ تر شدن با دنیای خارج است. به همین دلیل بسیاری از کشورهای مسلمان نیز علاوه بر تعطیلی مرسوم جمعه در میان مسلمانان، شنبه را نیز تعطیل کرده اند. در حالی که اگر پنج شنبه تعطیل شود، تنها امکان سه روز مروادت با دنیای بیرون وجود دارد.
https://andishehma.com/21772-2/
@yousefimohamadreza
تعطیلی شنبه و تشبه به غیرمسلمانان
محمدرضا یوسفی

🔹 در ارتباط با مصوبه مجلس مبنی بر تعطیلی روز شنبه، برخی گفته اند تعطیلی شنبه ها با احکام اسلامی مغایرت دارد. برخی نیز گفته اند که مصوبه تعطیلی شنبه، به مومنین بر خورد. اینان چرایی برخوردن و یا مغایرت را بیان نکرده اند. اما برخی از بزرگان، استدلال هایی داشته اند مانند اینکه « در چنین روزهایی که دشمن صهیونیست فزون از هفت ماه، به نسل کشی پرداخته و هزاران شهروند غزه را به خاک و خون کشیده است آیا صلاح است در چنین شرایط روز تعطیلی دشمن که شنبه است؟ » بنابراین استدلال از آنجا که صهیونیستها روزهای شنبه را تعطیل می کنند و دشمن محسوب می شوند، تعطیل کردن شنبه، تشبه به آنان محسوب می شود.

🔹 اما به واقع تشبه در اینجا صدق نمی کند. تشبه در فقه در مواردی از جمله مکاسب محرمه ذکر شده است. در آنجا تشبه مرد در پوشیدن لباس های مختص زنان تعبیر شده است. البته یک قید را نیز معظمی از فقهاء ذکر کرده اند که این لباس مختص زنان بر حسب عادات باشد. از این رو ممکن است که در زمانه ای یک لباس مختص زنان باشد و پوشیدن آن تشبه به زنان محسوب شود و در زمانی دیگر اختصاصی به زنان نداشته باشد و در این صورت، تشبه محسوب نمی شود.

🔹 این امر در مورد تشبه به غیرمسلمانان مادامی که از اختصاصات آنان و عادات مختصه آنان باشد نیز می تواند مطرح شود. اما تعطیلی شنبه که از تعطیلات یهود و از مختصات آنان محسوب می شد، در این زمانه این ویژگی را ندارد.

🔹 از سوی دیگر بنابر نظر برخی از فقهاء در تشبه، قصد مشابهت نیز شرط است. از این رو اگر هنرمندی برای بازی در یک فیلم، لباس زنانه بپوشد، عمل او تشبه محسوب نشده و اشکال شرعی ندارد. بنابراین دو ویژگی قوام تشبه را شکل می دهد اول قصد تشبه و دوم اختصاص داشتن به دشمن که هیچکدام در مورد تعطیلی شنبه مصداق ندارد.

🔹 اکنون بسیاری از کشورهای دنیا اعم از یهودی، مسیحی، مسلمان، بودایی و …. روز شنبه را به دلایل یادشده تعطیل کرده اند لذا اولا تعطیلی روز شنبه دیگر از اختصاصات یهود محسوب نمی شود و ثانیا قصد تعطیل کردن هم مشابهت نیست، بلکه مصالح ملی و منافع اقتصادی کشور است.

🔹 ممکن است گفته شود که تعطیلی شنبه پذیرش تسلط فرهنگ غرب است در این صورت، تعطیلی شنبه با قاعده نفی سبیل ناسازگار است. چنانچه یکی از بزرگان در ادامه مطلبی که در بالا نقل شد، همین نکته را بیان می کند. در این صورت، تعطیلی شنبه را به مثابه پذیرش سلطه دانسته است.

🔹 این نکته نیز جای ندارد. بر عکس، پذیرش تعطیلی شنبه می تواند به استقلال، رشد و شکوفایی اقتصادی در شرایط حکمرانی خوب بینجامد. چنانچه امروزه، کشورهایی مانند چین و هند چنین کرده اند و اکنون از بزرگترین اقتصادهای جهان هستند.
🔹 نکته دیگر اینکه تعطیلی شنبه نیز امروز اختصاص به غرب ندارد، در بسیاری از کشورهای غربی نیز این تعطیلی پذیرفته شده است. به نظر می رسد تطبیق نفی سبیل بر این‌مورد، درست نباشد.

🔹البته این بدان معنا نیست که با تعطیلی شنبه مشکلات کشور به طور کلی حل می شود، ولی حتی در شرایط کنونی می تواند در بهبود وضعیت نقش داشته باشد.

https://andishehma.com/21772-2/
@yousefimohamadreza
الزامات مصوبه تعطيلي شنبه مجلس
محمدرضا يوسفي

🔹 مجلس در چهارشنبه ۲۶ اردیبهشت ماه، به بررسی گزارش کمیسیون اجتماعی در مورد لایحه اصلاح ماده (۸۷) قانون مدیریت خدمات کشوری پرداخت و در نهايت پس از اظهار نظر موافقان و مخالفان، با پیشنهاد تعطیلی پنج‌شنبه مخالفت شد و شنبه به عنوان روز دوم تعطيل در هفته مصوب شد.

🔹 اين اقدامي مثبتي از سوي مجلس محسوب شده و گامي مثبت در جهت بسترسازي مبادلات با دنياي خارج محسوب مي شود كه در يادداشتهاي پيشين به تبيين آنها پرداخته شد. با وجود اين، مصوبه مجلس نيازمند توجه به چند نكته مهم است.

🔹اول: از روز نخست تصويب تعطيلي شنبه، برخي با استدلال هاي نادرست سعي كردند تا از منظر ديني اين تصميم مجلس را به چالش بكشند. در مصاحبه با « سايت انديشه ما» ( 3 / 3 / 1403) به پاسخ اين ايرادات پرداخته شده و منطق آنان زير سوال برده شد. بررسي منابع و متون ديني نشان مي دهد كه دين نظري در باره تعطيلي كاري و يا روز معيني از آن نداشته و اين امر به عرف جامعه و منافع كشور بستگي دارد. البته خداوند در سوره جمعه فرموده است كه برای نماز جمعه، دست از کار بکشید و پس از آن، دو باره کسب و کار را مي توانيد ادامه دهيد. بنابراین حتی روزجمعه هم در قرآن، توصیه به تعطیلی نشده است. بنابراين اينكه برخي امامان جمعه به اين مصوبه اعتراض كرده اند، هيچ مبناي ديني نداشته و سزاوار است كه آنان، به جاي برخورد از موضع بالا با مصوبه نهادي كه علي القاعده بايد در رأس امور باشد، پرهيز كرده و به جاي آن، ادله خود را شفاف در معرض افكار عمومي و نقد همگاني قرار دهند.

🔹 دوم: لازمه اجراي موفق اين مصوبه، پس از طي فرايند قانوني، چگونگي اجراي آن است. اكنون بسياري از سازمان هاي زيرمجموعه دولت و نهادهاي حاكميتي، روزهاي پنج شنبه تعطيل هستند. در اين صورت حفظ تعطيلات پنج شنبه موجب اخلال در سازوكارهاي زندگي و كار خواهد شد. به عنوان نمونه، پدر خانواده روز شنبه را تعطيل بوده اما فرزند در حال تحصيل، روز پنج شنبه تعطيل است، در نتيجه امكان در كنار هم بودن خانواده و استفاده از بهتر از تعطيلات نسبت به گذشته كاهش خواهد يافت. در نتيجه لازم به نظر مي رسد تا همچون برخي ديگر از كشورهاي مسلمان دوره زماني براي انتقال از وضعيت كنوني در نظر گرفته شود.

🔹 سوم: در تبصره سه ماده 87 آمده است « تمامی دستگاه‌های اجرائی اعم از ستادی و استانی به استثنای واحدهای نظامی، انتظامی و امنیتی و بخش عملیاتی واحدهای خدمت رسانی از قبیل بیمارستانها مراکز بهداشتی درمانی مراکز بهزیستی، بانک ها و اماکن ورزشی موظفند ساعات کار خود را در پنج روز هفته از روز یکشنبه تا پنج شنبه تنظیم نمایند».در اين تبصره، بانكها هم از اين مصوبه استثناء شده اند، در حاليكه منطق اصلي تعطيلي شنبه، منطق اقتصادي بوده است. در حوزه مبادلات داخلي، هنوز در بسياري مراودات مالي نيازمند به مراجعه به بانك است و اين امر موجب اخلال خواهد شد و در حوزه مبادلات خارجي نيز اين استثناء موجب مشكلاتي خواهد شد.

🔹 چهارم: در تبصره چهار ماده 87 نيز آمده است « اجرای حکم این تبصره در خصوص دستگاه‌هایی که مستقیماً تحت نظر مقام معظم رهبری است منوط به اذن معظم له می‌باشد». گرچه به نظر مي رسد كه در صورت اجرايي شدن تعطيلي شنبه، رهبري با اجراي آن براي نهادهاي زيرمجموعه موافقت خواهند كرد. اما با توجه به بزرگي و اهميت دستگاه هاي زيرمجموعه ايشان در اقتصاد كشور و عدم منع قانوني جهت قانون گذاري در اين زمينه، بايد مجلس اين تبصره را حذف مي كردند.

@yousefimohamadreza
انتخابات در شرایط ساختار ناکارآمد
محمدرضا يوسفي

🔹 با وجود اینکه امروزه در بسیاری از کشورها انتخابات برگزار می شود، اما کارکرد انتخابات در همه جهان یکسان نیست. صرف نظر از انتخابات مضحک کره شمالی و عراق دوره صدام، انتخابات در کشورهای در حال توسعه مانند ایران با مشکلات جدی مواجه است.

🔹 در واقع انتخابات به شکل امروزین آن، از دستاوردهای دنیای جدید است. از این رو نمادی از پذیرش قواعد تجربه شده جهانی و کسب اعتبار جهانی محسوب می شود. به عبارت دیگر، گرچه انتخابات به نمادی از حکومت مبتنی بر آراء مردم تبدیل شده است، اما کارکردها متفاوت است. در کشورهای توسعه یافته کنونی، هدف محدود کردن و نظارت پذیر کردن قدرت با مکانیزم های قانونی و نهادهای مدنی است. بر این اساس، احزاب به عنوان تشکل های سیاسی که به طور نسبی افکار سیاسی جامعه را نمایندگی می کنند و با توجه به توان تخصصی، مدیریت جامعه را بر عهده می گیرند و به هنگام شکست در انتخابات، دولت سایه جهت نظارت بر عملکرد دولت تشکیل خواهند داد.

🔹 نهادهای مدنی و صنفی نیز عامل دیگری است که موجب قاعده مند شدن و نظارت پذیر شدن سیاست می شود. عنصر بسیار مهم دیگر، رسانه های آزاد و رقابتی است که مقامات را زیر ذره بین قرار داده، شفافیت را به جامعه تقدیم می کند و همچنین با تحلیل های خود، به ارتقاء آگاهی های عمومی کمک می کند. پس از احزاب مستقل و قوی که برآیندی از رویکردهای سیاسی جامعه بوده، نهادهای مدنی و صنفی و در نهایت رسانه های آزاد، نوبت به انتخابات رقابتی می رسد. انتخاباتی که شرایط کاندیداها اندک، قابل سنجش و به دور از شرایط کیفی کشدار بوده تا امکان هر گونه اعمال سلیقه ای از آن زدوده شود. بنابر این دیدگاه، انتخابات یک حلقه از فرایند مردمسالاری خواهد بود و تنها در این شرایط است که امکان تحدید قدرت و به دنبال آن کارآمدی نظام وجود دارد.

🔹 از این روست که انتخابات در گروهی از کشورها از حالت نماد مردمسالاری فاصله می گیرد. در کشوری که احزاب مستقل با انواع محدودیت ها روبرو هستند و پیوستن به آنها برای آحاد مردم، محرومیت زاست، هرگونه فعالیت مدنی و صنفی با نگاه امنیتی رصد می شود و همچنین صدا و سیما به عنوان بزرگترین رسانه در انحصار حلقه ای بسته قرار دارد و از همه مهمتر، به لحاظ ساختاری دوگانه با نهادهای انتصابی و انتخابی مواجه بوده که موجب فرصت سوزی های فراوان برای کشور و تحمیل هزینه های بسیار شده و می شود و در نهایت اینکه فیلترهای انتخاباتی نیز برای کاندیداها عمل می کنند، گاه بنابر مصلحتی به مانند دو انتخابات پیشین، سخت گیرانه و گاه بنابر مصلحتی کمتر سخت گیرانه می شوند. از این روست که انتخابات نتوانسته است کارکرد مناسب خود را داشته باشد.

🔹 نتیجه چنین فرایندی، پیدایش دولتهای فاقد برنامه و با درجه ای بالا از پوپولیسم بوده است. در انتخاباتی که منجر به دولت سیزدهم شد، وعده داده شد که نرخ تورم در سال اول نصف شده و به 18 درصد برسد، در سال 1403 نرخ تورم تک رقمی شود، سالی یک میلیون مسکن ساخته شود، به جای گشت ارشاد در خیابانها، گشت ارشاد مدیران راه بیفتد، با وجود تحریم ها، زندگی مردم بهبود یابد. ادعای پشتوانه مستندات هفت هزار صفحه ای شد که تاکنون به رویت نرسیده است. کسانی در دولت سیزدهم قرار داده شدند که قول داده بودند با سرمایه اندک اشتغال زایی کنند، در دو روز بورس را سامان دهند، نرخ ارز را با چند صد میلیون دلار کاهش دهند و... اما هیچکدام نه تنها رخ نداد که بورس وضعیت اسفناکی پیدا کرده، نرخ ارز بیش از 160 درصد افزایش یافته، بخش حقیقی اقتصاد منهای نفت رشد بسیار محدودی داشته، فضای مجازی محدودتر از گذشته شد، نارضایتی ها افزایش یافت و حتی دستاورد خالص سازی نیز دچار چالش شد.

🔹 اینها نشان می دهد که انتخابات به واقع بدون پشتوانه های یادشده، نمی تواند کارآمد بوده و به شایسته سالاری، کارآمدی و سلامت نظام بینجامد.

🔹 اکنون که زمان ثبت نام کاندیداها پایان یافته و در این مدت کوتاه نیز انتظار اصلاح فرایندها نمی رود؛ سه پیشنهاد به شورای نگهبانی که دو تجربه انتخابات پیشین را در پیش چشم دارد، شاید مفید و موثر باشد:

اول اینکه برای افزایش نرخ مشارکت مردم، از اعمال سلیقه دست برداشته و سوگیرانه عمل نکند تا رقابتی صورت گیرد.

دوم اینکه، شفافیت داشته و دلایل رد صلاحیت هر کاندیدایی رسما به وی اعلام شود.

سوم، کاندیداهایی که تایید می شوند، باید منابع مالی خویش را شفاف بیان کرده و امکان راستی آزمایی برای نهادهای قانونی وجود داشته باشد و سپس به اطلاع عموم رسانده شود. بهره گیری از منابع عمومی مصداقی از فساد محسوب شده و کسی که از امکانات عمومی موفق به کسب بیشترین آراء شود نمی تواند داعیه دار مبارزه با فساد سیستماتیک حاکم بر کشور باشد.

@yousefimohamadreza
Audio
ممنوعیت پیروی محض از دیگران

🔹 امروز روز شهادت امام جواد است. بر این اساس درسی از سخن شریف حضرت که فرمود " من اصغی الی ناطق فقد عبده" بیان شده است.

🔹 قرآن ما را دعوت به استماع دیدگاه های مختلف می کند یعنی گوش دادن و سپس تحلیل  و انتخاب بهترین آنها. لذا امام از پذیرش مطلق سخن انسان بدون تحلیل و بررسی نهی می کند.
@yousefimohamadreza
آيا در انتخابات چهاردهم شاهد پوپولیسم خواهيم بود؟
محمدرضا يوسفي

🔹 هر گاه مردم از منظر اقتصادي با بيكاري و تورم روبرو باشند و سياست هاي اقتصادي دولت كارآمد نباشد. ساير حوزه هاي زندگي نيز با چالش مواجه شده باشد، مردم از نظم مستقري كه توسط نهادهاي حاكم و بازيگران سياسي ايجاد شده، نااميد گشته و نسبت به حكومت بي اعتماد مي شوند. نتيجه آن در عدم مشارکت فعال شهروندان در انتخابات خود را نشان مي دهد.

🔹 عدم مشاركت معلول انبوه بحرانها و نااميدي از تغيير وضعيت ناشي از مسير انتخابات است. در اين شرايط، فضا براي شعارهاي پوپوليستي فراهم مي گردد.

🔹 پوپوليستها با درك شرايط موجود، تلاش مي كنند تا خود را به عنوان صداي مردم نااميد و بي اعتماد معرفي كرده و دوگانه سازي ما و آنها را ايجاد و يا تشديد كنند. رانتخواري و فساد گسترده برخي مقامات و تساهل نسبت به آنان نيز ابزاري براي پوپوليستها خواهد بود. آنان نظم مستقر ناكارآمد را زير سوال برده و وعده هاي پرطمطراق مي دهند.

🔹 پوپوليستها، مردم را سكوي پرش خود قرار مي دهند تا به اهداف سياسي شان برسند. در واقع آنان عوامفريبي مي كننند. آنان دست بر كمبودها و نارضايتي هاي مردم گذارده، شكاف ها را پررنگ تر كرده، مقصر را دولت يا دولتهاي مستقر مي دانند تا از اين طريق مردم را جذب كنند.

🔹 در دوران پس از انقلاب، اولين بار به طور ملموس اين امر در شعارهاي انتخاباتي سال 84 مشاهده شد. سپس در تمامي انتخابات رياست جمهوري كشور به گونه اي تكرار شد. در حوزه اقتصاد، بياني از نابرابري گسترده تحت عنوان شعار چهار درصدي ها در گفته يك كانديدا و يا در حوزه فرهنگ، جداكردن زن و مرد در خيابانها توسط كانديداي رقيب و ... از نمونه هاي آن بود. آنان با اينگونه شعارها، حس نفرت و ترس را از روي كار آمدن طرف مقابل افزايش داده و شوق به بهبود اوضاع را در صورت روي كارآمدن خود ايجاد مي كنند و در نهايت بر موج احساسات سوار مي شوند.

🔹 با وجود اين، كانديداهاي پوپوليست، به محدوديتهاي حاكم مانند محدوديت هاي قانوني و رايج، محدوديت هاي مالي، محدويت هاي بين المللي و مانند آن توجه ندارند. همچنين راه حل هاي سطحي و مردم پسند مي دهند. هيچ سازوكاري براي تحقق وعده هاي تخيلي و توخالي خود ندارند. آنان هيچ تحليل عميقي از مشكلات كشور ارائه نمي دهند. نتيجه در صورت پيروزي آنها، افزودن مشكلات كشور و تعميق بحرانهاست.

🔹 در شرايط كنوني از سويي زمينه براي حركتهاي پوپوليستي فراهم است. ركود تورمي، زندگي اقتصادي مردم را به شدت تحت تاثير قرار داده است. سياست هاي ناكارآمد دولت سيزدهم، فشار بر زندگي مردم را بيشتر كرد. نرخ ارز در اين سه سال بيش از 160 درصد رشد داشته، طبقه متوسط ريزش بيشتري نسبت به گذشته داشته، طبقات محروم فشار بيشتري را حس مي كنند و انواع ناترازي هاي تجاري، بانكي، بودجه اي نيز به اقتصاد فشار آورده است. از سوي ديگر دولت سيزدهم وعده داد كه گشت ارشاد را تبديل به گشت ارشاد مديران كند. امري كه تحقق نيافت و مردم در حوزه سبك زندگي نيز دچار محدوديت هاي بيشتري شدند. هنر در اين دوران بيشتر از گذشته دچار محدوديت شده، فيلترينگ بيشتر شد و.. از اين رو نااميدي و بي اعتمادي بر فضاي عمومي كاملا مشهود بود كه نتيجه آن در مشاركت مردم در دو انتخابات گذشته قابل مشاهده بود. اين حجم از بي اعتمادي و نااميدي اقتضاي سر بر آوردن يك پوپوليسم ديگر را در كشور دارد. مطالعات تجربي كشورهاي مشابه نيز اين امر را تاييد مي كند

🔹 با وجود اين، دو نكته موجب شده است كه احتمال وقوع پوپوليسم در اين انتخابات كاهش يابد.
اول، يك توافق نانوشته بر عدم نقد جدي دولت سيزدهم به ويژه با توجه به حادثه تلخ سقوط هليكوپتر مرحوم رئيسي كه امكان مانور حركتهاي پوپوليستي را محدود مي كند.
دوم، سرخوردگي شديد قشر خاكستري كه امروز درصد قابل اعتنايي از مردم را تشكيل مي دهند. آنان پس از اتفاقات تلخ سال 88 ، تجربه چند صندوق انتخابات را داشتند كه مشاركت بالاي انتخابات 92 و 96 را رقم زدند. اما نتايج آن شد كه شد. از اين رو آنان اكنون از صندوق نااميد هستند زيرا درك بيشتري نسبت به گذشته از ساختار سياسي كشور دارند. اين درك موجب شده تا گروههايي از نظام عبور كنند و به ويژه پس از اعتراضات سال 1401 به انفعال روي آورند.

🔹 اما گروهي ديگر از اين قشر، اگر به عرصه انتخابات وارد شوند با درك محدوديت هاي ساختاري آشكار و پنهان و به اميد بهبودي معين و شايد كوچك و متوقف كردن ريلي كه از ديد آنان براي كشور بسيار خطرناك بود، به صندوق هاي راي روي مي آورند. از اين رو فريب شعارهاي پوپوليستي را نمي خورند و واقع گرایانه تر به انتخابات نگاه خواهند کرد.

@yousefimohamadreza
🔷 ضرورت تبدیل سرمایه به سرمایه با بازدهی بالاتر 
محمدرضا یوسفی

🔹 امام باقر در روایتی می فرمایند " هر کس زمین یا حق آبه ای را بفروشد ولی آن را به زمین و حق آبه ای دیگر تبدیل نکند, سرمایه خویش را هدر داده است." 

🔹 گرچه امام از زمین و حق آبه مثال زده است اما طبیعی است منظور ایشان سرمایه است بنابراین امام می فرماید اگر سرمایه ای را فروختید, برای اینکه  سرمایه تان هدر نرود آن را به سرمایه ای دیگر تبدیل کنید.

🔹 توصیه امام در سطح فردی است. افراد در زندگی اقتصادی خویش باید به این توصیه عمل کنند. سرمایه را برای مصرف و هزینه های روزمره از دست ندهند بلکه آن را سرمایه گذاری کنند. روشن است که وقتی انسان می خواهد سرمایه را به سرمایه دیگر تبدیل کند بحث بازدهی مطرح خواهد شد. وقتی فرد اقدام به تبدیل سرمایه خویش شود که بازدهی سرمایه به دست آمده بیشتر باشد.

🔹 در سطح کلان نیز سرمایه ملی مانند نفت را وقتی باید عرضه کرد که تبدیل به سرمایه گذری شود که البته در اقتصاد بیمار  ایران در ادوار تاریخی, چنین اتفاقی نیفتاده است و بخش مهمی از سرمایه ملی به هزینه های جاری اختصاص داده شده و می شود.
امیدوارم روزی برسد که منطق عقلایی و  اقتصادی امام باقر در زندگی فردی و در سطح کلان کشورمان تحقق یابد.

🔹 نکته مهمی که در اینجا لازم است توجه شود این است که ضرورت تبدیل درآمد سرمایه ای به سرمایه گذاری همواره مورد توجه بسیاری از سیاستگذاران بوده است و گاه راهکارهایی نیز بیان شده است اما در عمل این اتفاق رخ نداده است. از این رو این پرسش در لایه بالاتری قابل طرح است که چرا با وجود اصل این دغدغه, در عمل سرمایه های ملی این چنین سوخت می شود و به زندگی نسل های بعدی زیان رسانده می شود. پاسخ به این پرسش نیازمند تحلیلی در سطح ساختارهای اقتصادی و سیاسی است. 

@yousefimohamadreza
چند پیشنهاد به جناب دکتر پزشکیان
محمدرضا یوسفی

در جلسه امروز مورخ ۲۶ خرداد در قم، در فرصت محدودی که در اختیار داشتم چند نکته را فهرست وار خطاب به دکتر پزشکیان مطرح کردم‌که در اینجا قدری تفصیل می دهم.

اول، بر اساس دو خطبه پانزده و شانزده نهج البلاغه، دو عنصر شایسته سالاری و مبارزه با فساد دو اصل اساسی حکمرانی باید باشند. پایبندی به آن و تبیین سازوکارهای لازم برای این دو محور ضروری است.
اهمیت این اصل در دنیای جدید به گونه ای است که شاخص ها و سازوکارهایی برای حکمرانی خوب بیان شده است. در برخی از نشست های بین المللی، فساد مهمترین مانع توسعه یک کشور بیان شده است.

دوم، کلید مبارزه با فساد، شفافیت است. شفافیت در فرایند تصمیم گیری، بودجه ریزی، قانون گذاری و ... بدون اجرای شفافیت، امکان مبارزه با فساد وجود ندارد.

سوم، مردم در دو انتخابات ۱۴۰۰ و ۱۴۰۲ حضور کمرنگی داشته، مشارکت مردمی به پایین ترین سطح خویش در ادوار پس از انقلاب رسید. اکنون گروههایی از آن مردم به امید تغییر هر چند کوچک به پای صندوق می آیند و از شما حمایت می کنند. این فرصتی چند باره است که مردم به نظام می دهند. باید این حضور مردم را ارج نهاد و در صورت موفقیت در انتخابات، برای آن حرمت قائل شد. از این رو با توجه به شرایط کشور، فشارهایی به دولت وارد خواهد آمد، نباید مردم را در این شرایط نادیده گرفت بلکه همانطور که حضور آنان در انتخابات بسیار مهم است، تداوم حضور آنها نیز پشتوانه محکمی برای دولت خواهد بود. این امر با گزارش‌های منظم دولت و بیان شفاف مشکلات و فشارها ممکن است در غیر این صورت، پس از مدتی مردم ناامید شده و دولت نیز زیر فشارها تنها می ماند.

چهارم، ایشان در برخی از مصاحبه هایشان بر اجرای برنامه هفتم تاکید کردند، لازم است بدانند که قانون برنامه هفتم، ضعیف و ناقص است.

پنجم، ایشان بر اجرای اسناد بالادستی نیز تاکید داشتند باز لازم است گفته شود اسناد بالادستی معمولا بدون توجه به ظرفیت اجرا و به دور از واقع نگری و تحلیل دقیق عینیت خارجی تدوین شده آند. از این رو، به دلایل یادشده، امکان اجرا ندارند.

@yousefimohamadreza
Audio
بازخوانی خطبه ۱۶۲
محمدرضا یوسفی
این خطبه بر اساس پرسش یکی از یاران حضرت در بحبوحه جنگ صفین بیان شده است و حاوی نکات مهمی از جمله حق پرسشگری برای جامعه از رهبران سیاسی و عالمان دینی است. همچنین انحرافات سیاسی را تا حد مقدور از ابتدا باید با آنها مبارزه کرد. سوم اینکه هیچگاه افراد نباید مسئله اصلی که جامعه با آن درگیر است و سرنوشت جامعه به آن گره خورده را رها و به مسائل کم اهمیت تر پرداخت و آخرین نکته اینکه انسان باید وظیفه خود را انجام دهد که اگر موفق نشد بداند که عوامل مختلفی منجر به آن شده است و از این جهت انسان نباید حسرت آن را بخورد.
در این گفتار به تبیین نکات یادشده پرداخته شده است.

@yousefimohamadreza
2025/07/05 14:22:06
Back to Top
HTML Embed Code: