به چشم از معرفت نوری بیفزای، ار نه بیچشمی



به جان از فضل و دانش جامه‌ای پوش، ار نه بیجانی

#پرویݧ_اعتصامي
𓄂ᬼ꯭‌𓀛ུྃ𓆃

بگشای گر که زنده‌دلی وقت پویه چشم




بردار گر که کارگری بهر کار گام

#پرویݧ_اعتصامي
𓄂ᬼ꯭‌𓀛ུྃ𓆃

چو شود جان، به چه دردیت رسد پیکر



چو رود سر به چه کاریت خورد سامان

#پرویݧ_اعتصامي
𓄂ᬼ꯭‌𓀛ུྃ𓆃

یک لحظه داغم می کشی یک دم به باغم می کشی



پیش چراغم می کشی تا وا شود چشمان من

#مولانا
𓄂ᬼ꯭‌𓀛ུྃ𓆃

دزدیده چون جان می روی اندر میان جان من



سرو خرامان منی ای رونق بستان من

#مولانا
𓄂ᬼ꯭‌𓀛ུྃ𓆃

چون می روی بی‌من مرو ای جان جان بی‌تن مرو



وز چشم من بیرون مشو ای شعله تابان من

#مولانا
𓄂ᬼ꯭‌𓀛ུྃ𓆃

هفت آسمان را بردرم وز هفت دریا بگذرم



چون دلبرانه بنگری در جان سرگردان من

#مولانا
𓄂ᬼ꯭‌𓀛ུྃ𓆃

تا آمدی اندر برم شد کفر و ایمان چاکرم



ای دیدن تو دین من وی روی تو ایمان من

#مولانا
𓄂ᬼ꯭‌𓀛ུྃ𓆃

از لطف تو چو جان شدم وز خویشتن پنهان شدم



ای هست تو پنهان شده در هستی پنهان من
#مولانا
𓄂ᬼ꯭‌𓀛ུྃ𓆃

گل جامه در از دست تو ای چشم نرگس مست تو



ای شاخ‌ها آبست تو ای باغ بی‌پایان من

#مولانا
𓄂ᬼ꯭‌𓀛ུྃ𓆃

بیاض روی تو روشن چو عارض رخ روز





سواد زلف سیاه تو هست ظلمت داج

#حافظ
𓄂ᬼ꯭‌𓀛ུྃ𓆃

مدامم مست می‌دارد نسیم جعد گیسویت



خرابم می‌کند هر دم فریب چشم جادویت

#حافظ
𓄂ᬼ꯭‌𓀛ུྃ𓆃

پس از چندین شکیبایی شبی یا رب توان دیدن



که شمع دیده افروزیم در محراب ابرویت

#حافظ
𓄂ᬼ꯭‌𓀛ུྃ𓆃

سواد لوح بینش را عزیز از بهر آن دارم




که جان را نسخه‌ای باشد ز لوح خال هندویت

#حافظ
𓄂ᬼ꯭‌𓀛ུྃ𓆃

تو گر خواهی که جاویدان جهان یک سر بیارایی




صبا را گو که بردارد زمانی برقع از رویت

#حافظ
𓄂ᬼ꯭‌𓀛ུྃ𓆃

و گر رسم فنا خواهی که از عالم براندازی



برافشان تا فروریزد هزاران جان ز هر مویت

#حافظ
𓄂ᬼ꯭‌𓀛ུྃ𓆃

من و باد صبا مسکین دو سرگردان بی‌حاصل



من از افسون چشمت مست و او از بوی گیسویت

#حافظ
𓄂ᬼ꯭‌𓀛ུྃ𓆃

زهی همت که حافظ راست از دنیی و از عقبی



نیاید هیچ در چشمش بجز خاک سر کویت

#حافظ
𓄂ᬼ꯭‌𓀛ུྃ𓆃

تویی که بر سر خوبان کشوری چون تاج




سزد اگر همه دلبران دهندت باج

#حافظ
𓄂ᬼ꯭‌𓀛ུྃ𓆃

دو چشم شوخ تو برهم زده خطا و حبش




به چین زلف تو ماچین و هند داده خراج

#حافظ
𓄂ᬼ꯭‌𓀛ུྃ𓆃