🍁 «پوسیدگی مغز»؛ کلمه برگزیده انتشارات دانشگاه آکسفورد
انتشارات دانشگاه آکسفورد کلمه یا عبارت برگزیده سال خود را اعلام کرد: «پوسیدگی مغز.» عبارت انگلیسی brain rot (پوسیدگی مغز) به معنی زوال تدریجیِ ظرفیت ذهنی و قوای شناختی در نتیجهٔ وقتگذرانیِ زیاد با کارهای پوچ مثل پرسهزدن بیهدف در شبکههای اجتماعی است.
با وجود آنکه نخستین کاربرد این عبارت به سال ۱۸۵۴ برمیگردد، استفاده از آن در ۱۲ ماه گذشته افزایش چشمگیری داشته است، بهخصوص در شبکه اجتماعی تیکتاک. (کانال بیبیسی فارسی؛ ۱۴۰۳/۹/۱۲)
#️⃣ #واژهشناسی #زبان_و_جامعه
انتشارات دانشگاه آکسفورد کلمه یا عبارت برگزیده سال خود را اعلام کرد: «پوسیدگی مغز.» عبارت انگلیسی brain rot (پوسیدگی مغز) به معنی زوال تدریجیِ ظرفیت ذهنی و قوای شناختی در نتیجهٔ وقتگذرانیِ زیاد با کارهای پوچ مثل پرسهزدن بیهدف در شبکههای اجتماعی است.
با وجود آنکه نخستین کاربرد این عبارت به سال ۱۸۵۴ برمیگردد، استفاده از آن در ۱۲ ماه گذشته افزایش چشمگیری داشته است، بهخصوص در شبکه اجتماعی تیکتاک. (کانال بیبیسی فارسی؛ ۱۴۰۳/۹/۱۲)
#️⃣ #واژهشناسی #زبان_و_جامعه
🍁 How many words does an average person know?
✍🏻 Lewis Gebhardt:
In one recent study, it was estimated that an average 20-year-old college student knows 42,000 ‘lemmas’ (cat and cats are a single lemma, as are walk, walks, walked and walking) along with another 4,200 multiword expressions whose meanings aren’t obvious from the components of the expression (Brysbaert et al. 2016). A number of other calculations, depending a lot on how the counts are done, vary from 45,000ish for high school graduates to more than 60,000 for individuals who might read a lot (Bloom 2000, 6). Pustejovsky and Batiukova (2019, 3) hazard that a speaker might know up to 250,000 ‘lexical entries’, including both active and passive vocabulary and some 20,000 compound forms and maybe 200,000 or more proper names. (Gebhardt, 2023: 64)
📚 Gebhardt, Lewis. (2023). The Study of Words: An Introduction. UK: Routledge.
✍🏻 Lewis Gebhardt:
In one recent study, it was estimated that an average 20-year-old college student knows 42,000 ‘lemmas’ (cat and cats are a single lemma, as are walk, walks, walked and walking) along with another 4,200 multiword expressions whose meanings aren’t obvious from the components of the expression (Brysbaert et al. 2016). A number of other calculations, depending a lot on how the counts are done, vary from 45,000ish for high school graduates to more than 60,000 for individuals who might read a lot (Bloom 2000, 6). Pustejovsky and Batiukova (2019, 3) hazard that a speaker might know up to 250,000 ‘lexical entries’, including both active and passive vocabulary and some 20,000 compound forms and maybe 200,000 or more proper names. (Gebhardt, 2023: 64)
📚 Gebhardt, Lewis. (2023). The Study of Words: An Introduction. UK: Routledge.
⚽️ گلپاک
معادل فرهنگستان زبان و ادب فارسی برای «کلینشیت» (clean sheet) «گلپاک» است، نه «مهروموم». (+)
«کلینشیت» به اصطلاحی در برخی ورزشها، از جمله فوتبال، گفته میشود که دروازهبان در طول یک بازی هیچ گلی نخورَد و دروازهاش در اصطلاح «باز» نشود. (+)
#️⃣ #واژهشناسی
معادل فرهنگستان زبان و ادب فارسی برای «کلینشیت» (clean sheet) «گلپاک» است، نه «مهروموم». (+)
«کلینشیت» به اصطلاحی در برخی ورزشها، از جمله فوتبال، گفته میشود که دروازهبان در طول یک بازی هیچ گلی نخورَد و دروازهاش در اصطلاح «باز» نشود. (+)
#️⃣ #واژهشناسی
🍁 نسترن حکمی، فرهنگنویس، مترجم و ویراستار، درگذشت
نسترن حکمی (۱۳۳۰ ــ ۱۴۰۳) همکار زندهیاد استاد غلامحسین صدریافشار در تدوین فرهنگ معاصر فارسی، واژهنامهٔ فنی ــ مهندسی و فرهنگ مترجم درگذشت.
نسترن حکمی در کرمانشاه زاده شد و در تهران درگذشت. به گفتهٔ خودش، خانهشان از همان ابتدا آکنده از کتاب و مجله بود. پدرش را نخستین استاد خود میدانست. به توصیهٔ پدرش، در حین گذراندن دوران دبستان تا دبیرستان، به یادگیری زبان پرداخت. کرمانشاه را در سال ۱۳۵۴ بهقصد تحصیل در مدرسهٔ عالی ترجمه در تهران ترک کرد تا مدرک کارشناسیِ ترجمهٔ انگلیسی بگیرد. در این مؤسسه، که بعد از انقلاب ۵۷ مصادره و به «دانشکدهٔ ادبیات فارسی و زبانهای خارجیِ دانشگاه علامه طباطبایی» تغییر نام یافت، تحصیل آغاز کرد. بیشتر استادان خود در این دوره را اساتیدی از ایرلند و انگلیس معرفی میکرد. در جایی، از میان استادان فارسیزبان خود به دکتر منوچهر آریانپور کاشانی اشاره کرده است. پس از فارغالتحصیلی، به آموزش زبان در آموزشگاهها و مدارس پرداخت. (+)
#️⃣ #فرهنگنویس #مترجم #ویراستار #درگذشت
نسترن حکمی (۱۳۳۰ ــ ۱۴۰۳) همکار زندهیاد استاد غلامحسین صدریافشار در تدوین فرهنگ معاصر فارسی، واژهنامهٔ فنی ــ مهندسی و فرهنگ مترجم درگذشت.
نسترن حکمی در کرمانشاه زاده شد و در تهران درگذشت. به گفتهٔ خودش، خانهشان از همان ابتدا آکنده از کتاب و مجله بود. پدرش را نخستین استاد خود میدانست. به توصیهٔ پدرش، در حین گذراندن دوران دبستان تا دبیرستان، به یادگیری زبان پرداخت. کرمانشاه را در سال ۱۳۵۴ بهقصد تحصیل در مدرسهٔ عالی ترجمه در تهران ترک کرد تا مدرک کارشناسیِ ترجمهٔ انگلیسی بگیرد. در این مؤسسه، که بعد از انقلاب ۵۷ مصادره و به «دانشکدهٔ ادبیات فارسی و زبانهای خارجیِ دانشگاه علامه طباطبایی» تغییر نام یافت، تحصیل آغاز کرد. بیشتر استادان خود در این دوره را اساتیدی از ایرلند و انگلیس معرفی میکرد. در جایی، از میان استادان فارسیزبان خود به دکتر منوچهر آریانپور کاشانی اشاره کرده است. پس از فارغالتحصیلی، به آموزش زبان در آموزشگاهها و مدارس پرداخت. (+)
#️⃣ #فرهنگنویس #مترجم #ویراستار #درگذشت
🍁 باستانشناسان یک لوح سنگیِ مرموز در گرجستان پیدا کردند که حاوی زبانی ناشناخته است
باستانشناسان در نزدیکیِ دریاچه باشپلمی در منطقه دمانیسی گرجستان لوحی از جنس سنگ بازالت با کتیبههایی به یک زبان ناشناخته کشف کردند.
اگرچه قدمت دقیق این لوح نامشخص است، اما محققان با توجه به مصنوعات همراه با این لوح از جمله خردههای سفال و هاون سنگی تخمین میزنند که این لوح در اواخر عصر برنز یا اوایل عصر آهن (هزاره اول پیش از میلاد) ساخته شده است.
این لوح که از سنگ بومی بازالت حفرهای ساخته شده است، دارای ابعاد ۲۴.۱ در ۲۰.۱ سانتی متر و دارای ۶۰ علامت است، که ۳۹ مورد از آنها هیچ معادل دقیقی در هیچ خط باستانی شناختهشدهای ندارند. نمادهای نقشبسته بر روی این لوح سنگی با استفاده از یک مته مخروطی ایجاد شده و با ابزارهای گرد صیقل داده شدهاند که در نوع خود نشاندهندهٔ درجهٔ بالایی از مهارت هستند.
دریاچه باشپلمی بر روی یک فلات آتشفشانی قرار دارد که با تپههای اطراف آن احاطه شده و از شاخههای کوچک رودخانه ماشاوِرا تغذیه میشود. این منطقه به دلیل اکتشافات باستانشناسیِ فراوانی که دارد، بهویژه در رابطه با بقایای انسانی که قدمت آن به ۱ میلیون و ۸۰۰ هزار سال پیش میرسد، شناخته شده است.
علیرغم اینکه این منطقه قبلاً کاوشهای باستانشناسیِ محدودی داشته است، اما کشف قطعات سرامیکی، یک هاون سنگی و قطعاتی از سنگ شیشه آتشفشانی (ابسیدین)، که بر روی آن بود، حاکی از احتمال فعالیتهای انسانی قابلتوجهی در این منطقه است.
این لوح بازالت شامل ۳۹ علامت منحصربهفرد است که در هفت خط افقی یا دبیره مرتب شدهاند. برخی از این علامتها تکرار میشوند، ولی در مجموع ۶۰ کاراکتر روی سطح سنگ را میسازند. ترتیب و فراوانیِ برخی از نویسهها نشان میدهد که ممکن است برای نشاندادن اعداد یا علائم نگارشی استفاده شده باشد.
روی این لوح سنگی چه نوشته شده است؟
مشخص است که این صنعتگران دورهٔ باستان از روشهای پیچیدهای مانند بهکارگیری نوعی مته مخروطیشکل برای ایجاد خطوط اولیهٔ نمادها و سپس ابزارهای سرگِرد برای صیقلدادن به علائم استفاده میکردند. با توجه به سختیِ جنس سنگ بازالت و دقت این علائم نوشتاری، میتوان گفت که این لوح حکایت از سطح بالایی از مهارت و برخورداری از تکنیکهای حکاکیِ پیچیده در آن روزگار دارد.
باستانشناسان حدس میزنند که این نوشته ممکن است غنایم نظامی، پروژههای ساختمانی یا هدایایی به خدایان را ثبت کرده باشد. محققانی که روی این لوح کار میکنند در مجلهٔ «تاریخ باستان و باستانشناسی» خاطرنشان کردند که «بهطور کلی، کتیبه باشپلمی با هیچ خط شناختهشدهای مطابقت ندارد، اما حاوی نمادهایی است که در خطهای خاورمیانه و سایر مناطق دوردست مانند هند، مصر و ایبریای غربی یافت میشود.»
جذابترین ویژگیهای این کتیبه چیست؟
شباهت نسبیِ این کتیبه به چندین سیستم نوشتاری باستانی از جذابترین ویژگیهای آن است، بهطوریکه این کتیبه شباهتهایی به مهرهای مربوط به دوران پیشامسیحیت در گرجستان و خط پروتوکارتوِلی (قفقازی) دارد که قدمت آن به هزاره چهارم پیش از میلاد می رسد. بهعلاوه، برخی از نمادهای آن شباهتهایی با خطهای اولیه قفقازی مانند الفبای آلبانیایی و گرجی مرگولوانی، و نیز سیستمهای نوشتاری خاور نزدیک مانند فنیقی و نیاسینایی دارند. علیرغم این شباهتها، کتیبه باشپلمی با هیچ سیستم شناختهشدهٔ نوشتاری مطابقت ندارد و این نشان میدهد که ممکن است خطی منحصربهفرد یا محلی باشد.
©️ از: یورونیوز (۱۴۰۳/۹/۱۷)
باستانشناسان در نزدیکیِ دریاچه باشپلمی در منطقه دمانیسی گرجستان لوحی از جنس سنگ بازالت با کتیبههایی به یک زبان ناشناخته کشف کردند.
اگرچه قدمت دقیق این لوح نامشخص است، اما محققان با توجه به مصنوعات همراه با این لوح از جمله خردههای سفال و هاون سنگی تخمین میزنند که این لوح در اواخر عصر برنز یا اوایل عصر آهن (هزاره اول پیش از میلاد) ساخته شده است.
این لوح که از سنگ بومی بازالت حفرهای ساخته شده است، دارای ابعاد ۲۴.۱ در ۲۰.۱ سانتی متر و دارای ۶۰ علامت است، که ۳۹ مورد از آنها هیچ معادل دقیقی در هیچ خط باستانی شناختهشدهای ندارند. نمادهای نقشبسته بر روی این لوح سنگی با استفاده از یک مته مخروطی ایجاد شده و با ابزارهای گرد صیقل داده شدهاند که در نوع خود نشاندهندهٔ درجهٔ بالایی از مهارت هستند.
دریاچه باشپلمی بر روی یک فلات آتشفشانی قرار دارد که با تپههای اطراف آن احاطه شده و از شاخههای کوچک رودخانه ماشاوِرا تغذیه میشود. این منطقه به دلیل اکتشافات باستانشناسیِ فراوانی که دارد، بهویژه در رابطه با بقایای انسانی که قدمت آن به ۱ میلیون و ۸۰۰ هزار سال پیش میرسد، شناخته شده است.
علیرغم اینکه این منطقه قبلاً کاوشهای باستانشناسیِ محدودی داشته است، اما کشف قطعات سرامیکی، یک هاون سنگی و قطعاتی از سنگ شیشه آتشفشانی (ابسیدین)، که بر روی آن بود، حاکی از احتمال فعالیتهای انسانی قابلتوجهی در این منطقه است.
این لوح بازالت شامل ۳۹ علامت منحصربهفرد است که در هفت خط افقی یا دبیره مرتب شدهاند. برخی از این علامتها تکرار میشوند، ولی در مجموع ۶۰ کاراکتر روی سطح سنگ را میسازند. ترتیب و فراوانیِ برخی از نویسهها نشان میدهد که ممکن است برای نشاندادن اعداد یا علائم نگارشی استفاده شده باشد.
روی این لوح سنگی چه نوشته شده است؟
مشخص است که این صنعتگران دورهٔ باستان از روشهای پیچیدهای مانند بهکارگیری نوعی مته مخروطیشکل برای ایجاد خطوط اولیهٔ نمادها و سپس ابزارهای سرگِرد برای صیقلدادن به علائم استفاده میکردند. با توجه به سختیِ جنس سنگ بازالت و دقت این علائم نوشتاری، میتوان گفت که این لوح حکایت از سطح بالایی از مهارت و برخورداری از تکنیکهای حکاکیِ پیچیده در آن روزگار دارد.
باستانشناسان حدس میزنند که این نوشته ممکن است غنایم نظامی، پروژههای ساختمانی یا هدایایی به خدایان را ثبت کرده باشد. محققانی که روی این لوح کار میکنند در مجلهٔ «تاریخ باستان و باستانشناسی» خاطرنشان کردند که «بهطور کلی، کتیبه باشپلمی با هیچ خط شناختهشدهای مطابقت ندارد، اما حاوی نمادهایی است که در خطهای خاورمیانه و سایر مناطق دوردست مانند هند، مصر و ایبریای غربی یافت میشود.»
جذابترین ویژگیهای این کتیبه چیست؟
شباهت نسبیِ این کتیبه به چندین سیستم نوشتاری باستانی از جذابترین ویژگیهای آن است، بهطوریکه این کتیبه شباهتهایی به مهرهای مربوط به دوران پیشامسیحیت در گرجستان و خط پروتوکارتوِلی (قفقازی) دارد که قدمت آن به هزاره چهارم پیش از میلاد می رسد. بهعلاوه، برخی از نمادهای آن شباهتهایی با خطهای اولیه قفقازی مانند الفبای آلبانیایی و گرجی مرگولوانی، و نیز سیستمهای نوشتاری خاور نزدیک مانند فنیقی و نیاسینایی دارند. علیرغم این شباهتها، کتیبه باشپلمی با هیچ سیستم شناختهشدهٔ نوشتاری مطابقت ندارد و این نشان میدهد که ممکن است خطی منحصربهفرد یا محلی باشد.
©️ از: یورونیوز (۱۴۰۳/۹/۱۷)
euronews
باستانشناسان یک لوح سنگی مرموز در گرجستان پیدا کردند که حاوی زبانی ناشناخته است
باستان شناسان در نزدیکی دریاچه باشپلمی در منطقه دمانیسی گرجستان لوحی از جنس سنگ بازالت با کتیبههایی به یک زبان ناشناخته کشف کردند.
🍁 بازگشت هیئت مؤلفان لغتنامه به مؤسسه دهخدا
سیدحسین حسینی، سرپرست دانشگاه تهران، با ابراز خرسندی از دیدار با مؤلفان، استادان و مفاخر فرهنگ و ادب فارسی حاضر در جلسه گفت: امروز یکی از شادترین روزهای زندگی من است، چرا که در جمع کسانی هستم که همه با شور و شعفی پایانناپذیر در راه اعتلای فرهنگ ایرانی و زبان فارسی کوشیدهاند. درخواست ما از شما بزرگواران این است که همچنان سایهٔ مهر و عنایت خود را نسبت به مؤسسهٔ لغتنامهٔ دهخدا تداوم بخشید و مؤسسه را در انجام مأموریتهای مهمش یاری دهید.
محمود بیجنخان، رئیس مؤسسهٔ لغتنامهٔ دهخدا و مرکز بینالمللی آموزش زبان فارسی، نیز با قدردانی از حضور سرپرست دانشگاه تهران در این نشست صمیمی گفت: تلاش بنده در دورۀ پیشین مسئولیتم در مؤسسه این بود که در اجرای مأموریتهای مؤسسه، رویکرد تازهای در پیش بگیریم. تهیۀ طرح جدید برای تدوین لغتنامه، طراحیِ سامانۀ فارسیآموز دهخدا، برگزاری رویداد جایزه دهخدا و جشنوارۀ زبان فارسی برای فارسیآموزان ۵۲ کشور، از جمله نتایج این تغییر رویکرد بود.
وی در ادامه به برخی مشکلات بهوجودآمده در مؤسسه نیز اشاره کرد و گفت: تعطیلیِ بخش مؤلفان، تغییر ساختار تشکیلاتی مؤسسه برخلاف اساسنامۀ مصوب ۱۳۹۶ و انتقال کارکنان به بخشهای دیگر دانشگاه، بخشی از این مشکلات طی چند سال گذشته بود. خوشبختانه سرپرست محترم دانشگاه تهران تدبیری اندیشید تا مؤسسه بتواند دوباره به وظایف ملیِ خود بپردازد. فعالشدن دوبارۀ بخش تألیف، تغییر ساختار و تشکیلات اداری و استقرار مجدد معاونت اجرایی، بازگرداندن کارکنان به مؤسسه و تبدیل وضعیت مدرسان به مربی، از جمله اقدامات بایسته برای احیای مؤسسه است. افزونبر این، با توجه به تغییر شیوۀ تألیف لغتنامه و همچنین آموزش زبان، ایجاد یک معاونت فناوری در مؤسسه ضروری است.
محمدرضا شفیعی کدکنی، استاد ممتاز دانشگاه تهران، نیز در این جلسه گفت: ممکن است بازگشتِ مؤسسه لغتنامۀ دهخدا به روال اصلی و عادی خود یک اتفاق معمول اداری تلقی شود، اما برای دوستداران فرهنگ فارسی و ملی میگویم که این یک امر و واقعه بسیار مهم و تاریخی است که مؤسسه به روال طبیعی و تاریخی خود بازگشته است و میتواند فعالیت خود را از سر بگیرد.
ژاله آموزگار، استاد پیشکسوت دانشگاه تهران نیز در سخنانی پیشنهاد داد مؤسسۀ لغتنامه دهخدا بهعنوان «میراث فرهنگی» ثبت شود. وی گفت: همیشه افتخارم این بود که استاد دانشگاه تهران هستم. اما دورانی هم آمد که سعی کردم خاموش بمانم، ولی امروز دوباره به عضویتم در دانشگاه تهران افتخار میکنم. مؤسسۀ لغتنامۀ دهخدا اهمیت و تأثیری عظیم در فرهنگ ما داشته است و شایسته است که بهعنوان میراث فرهنگی ثبت شود.
دکتر آموزگار دربارۀ اهمیت و ارزش کوششهای علیاکبر دهخدا خاطرنشان کرد: علامه دهخدا این لغتنامه را بر روی تکههای کاغذ نوشت و با تلاشی خستگیناپذیر بنیان این مؤسسه را گذاشت. عشقی که او به پای این لغتنامه گذاشت به ما نیز رسید و ما نیز عاشقانه در اینجا فعالیت کردیم. اگر پایۀ این مؤسسه با عشق گذاشته نشده بود، گردهمایی امروز شکل نمیگرفت. اما «شد آنکه که اهل نظر بر کناره میرفتند» و این فقط به برکت علامه دهخداست که درود بر روانش باد.
آموزگار افزود: در ایران کارها معمولاً به صورت انفرادی انجام میشود، ولی دهخدا هنگامی که اینجا را بنیان گذاشت، گروهی را گرد آورد که میراث فارسی را پاس بدارند. خود دانشگاه تهران نیز بهعنوان قدیمیترین دانشگاه کشور و دارندۀ بهترین استادان، همچون مؤسسۀ لغتنامه، میراث ستودنیِ ایران است و اگر ایران را دوست داریم، باید حافظ این هر دو باشیم.
در این نشست، دیگر استادان و مؤلفان لغتنامه از جمله دکتر حسن انوری، دکتر علیاشرف صادقی، دکتر رسول شایسته، دکتر سعید نجفی اسدالهی و خانم دکتر معین نیز دیدگاههای خود را دربارۀ حفظ میراث مؤسسه اظهار داشتند و امیدواری خود را نسبت به تقویت مؤسسه و بهبود شرایط آن در آینده ابراز کردند.
©️ از: خبرگزاری مهر (۱۴۰۳/۹/۱۴)
سیدحسین حسینی، سرپرست دانشگاه تهران، با ابراز خرسندی از دیدار با مؤلفان، استادان و مفاخر فرهنگ و ادب فارسی حاضر در جلسه گفت: امروز یکی از شادترین روزهای زندگی من است، چرا که در جمع کسانی هستم که همه با شور و شعفی پایانناپذیر در راه اعتلای فرهنگ ایرانی و زبان فارسی کوشیدهاند. درخواست ما از شما بزرگواران این است که همچنان سایهٔ مهر و عنایت خود را نسبت به مؤسسهٔ لغتنامهٔ دهخدا تداوم بخشید و مؤسسه را در انجام مأموریتهای مهمش یاری دهید.
محمود بیجنخان، رئیس مؤسسهٔ لغتنامهٔ دهخدا و مرکز بینالمللی آموزش زبان فارسی، نیز با قدردانی از حضور سرپرست دانشگاه تهران در این نشست صمیمی گفت: تلاش بنده در دورۀ پیشین مسئولیتم در مؤسسه این بود که در اجرای مأموریتهای مؤسسه، رویکرد تازهای در پیش بگیریم. تهیۀ طرح جدید برای تدوین لغتنامه، طراحیِ سامانۀ فارسیآموز دهخدا، برگزاری رویداد جایزه دهخدا و جشنوارۀ زبان فارسی برای فارسیآموزان ۵۲ کشور، از جمله نتایج این تغییر رویکرد بود.
وی در ادامه به برخی مشکلات بهوجودآمده در مؤسسه نیز اشاره کرد و گفت: تعطیلیِ بخش مؤلفان، تغییر ساختار تشکیلاتی مؤسسه برخلاف اساسنامۀ مصوب ۱۳۹۶ و انتقال کارکنان به بخشهای دیگر دانشگاه، بخشی از این مشکلات طی چند سال گذشته بود. خوشبختانه سرپرست محترم دانشگاه تهران تدبیری اندیشید تا مؤسسه بتواند دوباره به وظایف ملیِ خود بپردازد. فعالشدن دوبارۀ بخش تألیف، تغییر ساختار و تشکیلات اداری و استقرار مجدد معاونت اجرایی، بازگرداندن کارکنان به مؤسسه و تبدیل وضعیت مدرسان به مربی، از جمله اقدامات بایسته برای احیای مؤسسه است. افزونبر این، با توجه به تغییر شیوۀ تألیف لغتنامه و همچنین آموزش زبان، ایجاد یک معاونت فناوری در مؤسسه ضروری است.
محمدرضا شفیعی کدکنی، استاد ممتاز دانشگاه تهران، نیز در این جلسه گفت: ممکن است بازگشتِ مؤسسه لغتنامۀ دهخدا به روال اصلی و عادی خود یک اتفاق معمول اداری تلقی شود، اما برای دوستداران فرهنگ فارسی و ملی میگویم که این یک امر و واقعه بسیار مهم و تاریخی است که مؤسسه به روال طبیعی و تاریخی خود بازگشته است و میتواند فعالیت خود را از سر بگیرد.
ژاله آموزگار، استاد پیشکسوت دانشگاه تهران نیز در سخنانی پیشنهاد داد مؤسسۀ لغتنامه دهخدا بهعنوان «میراث فرهنگی» ثبت شود. وی گفت: همیشه افتخارم این بود که استاد دانشگاه تهران هستم. اما دورانی هم آمد که سعی کردم خاموش بمانم، ولی امروز دوباره به عضویتم در دانشگاه تهران افتخار میکنم. مؤسسۀ لغتنامۀ دهخدا اهمیت و تأثیری عظیم در فرهنگ ما داشته است و شایسته است که بهعنوان میراث فرهنگی ثبت شود.
دکتر آموزگار دربارۀ اهمیت و ارزش کوششهای علیاکبر دهخدا خاطرنشان کرد: علامه دهخدا این لغتنامه را بر روی تکههای کاغذ نوشت و با تلاشی خستگیناپذیر بنیان این مؤسسه را گذاشت. عشقی که او به پای این لغتنامه گذاشت به ما نیز رسید و ما نیز عاشقانه در اینجا فعالیت کردیم. اگر پایۀ این مؤسسه با عشق گذاشته نشده بود، گردهمایی امروز شکل نمیگرفت. اما «شد آنکه که اهل نظر بر کناره میرفتند» و این فقط به برکت علامه دهخداست که درود بر روانش باد.
آموزگار افزود: در ایران کارها معمولاً به صورت انفرادی انجام میشود، ولی دهخدا هنگامی که اینجا را بنیان گذاشت، گروهی را گرد آورد که میراث فارسی را پاس بدارند. خود دانشگاه تهران نیز بهعنوان قدیمیترین دانشگاه کشور و دارندۀ بهترین استادان، همچون مؤسسۀ لغتنامه، میراث ستودنیِ ایران است و اگر ایران را دوست داریم، باید حافظ این هر دو باشیم.
در این نشست، دیگر استادان و مؤلفان لغتنامه از جمله دکتر حسن انوری، دکتر علیاشرف صادقی، دکتر رسول شایسته، دکتر سعید نجفی اسدالهی و خانم دکتر معین نیز دیدگاههای خود را دربارۀ حفظ میراث مؤسسه اظهار داشتند و امیدواری خود را نسبت به تقویت مؤسسه و بهبود شرایط آن در آینده ابراز کردند.
©️ از: خبرگزاری مهر (۱۴۰۳/۹/۱۴)
خبرگزاری مهر | اخبار ایران و جهان | Mehr News Agency
بازگشت هیئت مؤلفان لغتنامه به مؤسسه دهخدا
اعضای هیئت مؤلفان لغتنامه دهخدا در جلسهای با حضور سرپرست دانشگاه تهران، به مؤسسه لغتنامه بازگشتند و فعالیت خود را از سر گرفتند.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🍁 معادل فارسی «مایکروویو» اعلام شد
💬 نسرین پرویزی (معاون واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی):
وقتی مایکروویو وارد ایران شد، با توجه به کارکرد آن و اینکه در آن زمان فرهنگستان واژهگزینیِ تخصصی نداشت، واژهٔ عمومی «تندپز» معادل «مایکروویو» تعیین و اعلام شد.
بعدها که کار واژههای تخصصی را آغاز کردیم، کلمهٔ «موجپز» را برای این وسیله بهتر دیدیم، به این علت که وسایل دیگر هم میتواند سریعتر یا تندپزتر باشد.
با توجه به اینکه «مایکرووِیو» را در علوم فیزیک «ریزموج» میگویند، ما در حوزهٔ صنایع غذایی از کلمهٔ «موج» و لفظ «پختن» استفاده و «موجپز» را معادل «مایکروویو» تصویب کردیم.
مایکروویو در دو حوزه کاربرد دارد و فرهنگستان در حوزهٔ فیزیک معادل «ریزموج» و در حوزهٔ وسایل مربوط به پختوپز و صنایع غذایی، واژهٔ «موجپز» را در برابر آن تصویب کرده است.
©️ خبرگزاری صدا و سیما (۱۴۰۳/۹/۲۱) | #واژهشناسی
🔗 همچنین بخوانید: «موجپز» را چه کسی پخت؟
💬 نسرین پرویزی (معاون واژهگزینی فرهنگستان زبان و ادب فارسی):
وقتی مایکروویو وارد ایران شد، با توجه به کارکرد آن و اینکه در آن زمان فرهنگستان واژهگزینیِ تخصصی نداشت، واژهٔ عمومی «تندپز» معادل «مایکروویو» تعیین و اعلام شد.
بعدها که کار واژههای تخصصی را آغاز کردیم، کلمهٔ «موجپز» را برای این وسیله بهتر دیدیم، به این علت که وسایل دیگر هم میتواند سریعتر یا تندپزتر باشد.
با توجه به اینکه «مایکرووِیو» را در علوم فیزیک «ریزموج» میگویند، ما در حوزهٔ صنایع غذایی از کلمهٔ «موج» و لفظ «پختن» استفاده و «موجپز» را معادل «مایکروویو» تصویب کردیم.
مایکروویو در دو حوزه کاربرد دارد و فرهنگستان در حوزهٔ فیزیک معادل «ریزموج» و در حوزهٔ وسایل مربوط به پختوپز و صنایع غذایی، واژهٔ «موجپز» را در برابر آن تصویب کرده است.
©️ خبرگزاری صدا و سیما (۱۴۰۳/۹/۲۱) | #واژهشناسی
🔗 همچنین بخوانید: «موجپز» را چه کسی پخت؟
🍁 «مردم، پُشت به فرهنگستان»
✍🏻 مسعود هوشیار:
مسخرهکردن واژههای فرهنگستان سه علت دارد:
۱. مردم از فرایند واژهگزینی در فرهنگستان ناآگاهاند؛
۲. کینۀ سیاسی از ساختار قدرت به دل دارند؛
۳. برای مردم، زبان فارسی فقط ابزار است؛ بنابراین از کارکردها و سازِکارِ زبان فارسی در ساختار فرهنگ و تمدن بیخبرند.
با این پیشدرآمد، در ادامه وارد واکاوی و چراییِ ایستادگیِ مردم در برابر واژههای فرهنگستان میشوم.
تا به امروز سه فرهنگستان داشتهایم: فرهنگستان اول، زمان رضاشاه؛ فرهنگستان دوم، زمان محمدرضاشاه؛ فرهنگستان سوم، زمان جمهوری اسلامی.
ولی همیشه و از همان زمان پایهگذاریِ فرهنگستان اول، در دورۀ رضاشاه تا به امروز، واژهگزینیِ این سازمان را مردم و حتی بعضی روشنفکران دست انداختهاند؛ برای نمونه، صادق هدایت واژههای برساختۀ فرهنگستان را در مقالۀ «فرهنگ فرهنگستان» به باد طنز گرفته است؛ از جمله، «انگل» (بهجای طفیلی) و «باشگاه» (بهجای کلوب) و «پایاننامه» (بهجای تِز) و «پزشک» (بهجای طبیب) را با چوب تمسخر کُتک میزند.
هدایت اگر امروز بود، شرمسار میشد از این مقاله و بیشک متنی عذرخواهانه مینوشت! چون ما الان داریم میبینیم که این برساختهها چهارزانو نشستهاند در زبان فارسی. این کلمههای برساخته آنگونه جا افتادهاند که اکنون بیشتر مردم نمیدانند این واژهها عمری هفتادهشتادساله دارند!
بخش دیگری از برساختههای فرهنگستان که آرامآرام جاافتادهاند از این قرارند: شهرداری (بلدیه)، دادگستری (عدالتخانه، محکمه)، دماسنج (بهجای میزانالحرارة)، هواپیما (Airplane)، یخچال (Refrigerator) و صدها واژۀ دیگر.
علت مخالف با لغتهای ساختۀ فرهنگستان خُوکردگی به واژههای وِردِ زبان است. وقتی کلمهای در کَلۀ مردم جا خوش کرد، بیرونکردناش کار حضرت فیل است، زیرا مردم به عادتزدایی تن نمیدهند و در برابر جایگزینها میایستند؛ زیرا خو کردهاند و به سخن نصرالله منشی در کلیلهودمنه: «خوکردگی بدتر از عاشقی است!»
ولی ماجرای فرهنگستان سوم، که پس از ۱۳۵۷ش راه افتاد، داستان دیگری هم دارد. سالهاست که مردم در برابر نهادهای قدرت، چَموشاند؛ بنابراین از سَر لجبازی توی دهنِ واژههای تازۀ فرهنگستان میزنند و آن واژه را دست میاندازند؛ حتی بعضیها بهعمد تن به کاربردِ واژههای فرهنگستان نمیدهند.
ولی از قضا همین فرهنگستان کلمههایی پیشنهاد داده که سالهاست دارند از این دهان به دهانی دیگر میروند و زبانبهزبان میچرخند؛ مانند «داده» (data)، «نرمافزار» (Software)، «سختافزار» (Hardware)، «روانشناسی» (Psychology)، «فرایند» (Process)، «پژوهش» (Research)، «یارانه» (Subsidy)، «پایانه» (Terminal)، «سبد کالا» (Basket of goods)، «بازی جوانمردانه» (fair play)، «قهرمانی» (championship)، «پرورش اندام» (bodybuilding)، «شیرجه» (dive)، «نشانآور» (medalist)، «کرجیرانی» (rowing)، «شهرآورد» (derby)، «گُلپاک و مُهروموم» (clean sheet) و صدها واژۀ دیگر! از این میان «گلپاک» و «مهروموم» و یکیدوتای دیگر هنوز دارند جای خودشان را باز میکنند.
بله. لغتهای بالا ساختۀ همین فرهنگستان است که «گرایه» را بهجای «ترند» (Trend) و «موجپز» را بهجای «ماکروویو» (Microwave) برگزیده است!
پس، این فرایند طبیعی است؛ واژهای که تازه میآید برای ما ناآشناست و زمان میبَرد تا جای خودش را در ذهن و دلمان باز کند؛ بنابراین مردم دستش میاندازند و سربهسرش میگذارند تا جا بیفتد و اتفاقاً هرچه بیشتر چوب لای چرخش بگذارند، زودتر از ناآشناییاش میکاهند و جا میاندازندش. یادتان بیاید به واژۀ «پیامک» (Message) که چقدر مردم به آن خندیدند؛ ولی حالا نه فقط خندهدار نیست، بلکه بخشی از واژههای زبان فارسی است! (با اندکی ویرایش)
©️ از: کانال شبکۀ متنپژوهی (۱۴۰۳/۹/۲۳)
🔗 همچنین: چرا شوخی با واژههای فرهنگستان؟
#️⃣ #واژهشناسی #فرهنگستان
✍🏻 مسعود هوشیار:
مسخرهکردن واژههای فرهنگستان سه علت دارد:
۱. مردم از فرایند واژهگزینی در فرهنگستان ناآگاهاند؛
۲. کینۀ سیاسی از ساختار قدرت به دل دارند؛
۳. برای مردم، زبان فارسی فقط ابزار است؛ بنابراین از کارکردها و سازِکارِ زبان فارسی در ساختار فرهنگ و تمدن بیخبرند.
با این پیشدرآمد، در ادامه وارد واکاوی و چراییِ ایستادگیِ مردم در برابر واژههای فرهنگستان میشوم.
تا به امروز سه فرهنگستان داشتهایم: فرهنگستان اول، زمان رضاشاه؛ فرهنگستان دوم، زمان محمدرضاشاه؛ فرهنگستان سوم، زمان جمهوری اسلامی.
ولی همیشه و از همان زمان پایهگذاریِ فرهنگستان اول، در دورۀ رضاشاه تا به امروز، واژهگزینیِ این سازمان را مردم و حتی بعضی روشنفکران دست انداختهاند؛ برای نمونه، صادق هدایت واژههای برساختۀ فرهنگستان را در مقالۀ «فرهنگ فرهنگستان» به باد طنز گرفته است؛ از جمله، «انگل» (بهجای طفیلی) و «باشگاه» (بهجای کلوب) و «پایاننامه» (بهجای تِز) و «پزشک» (بهجای طبیب) را با چوب تمسخر کُتک میزند.
هدایت اگر امروز بود، شرمسار میشد از این مقاله و بیشک متنی عذرخواهانه مینوشت! چون ما الان داریم میبینیم که این برساختهها چهارزانو نشستهاند در زبان فارسی. این کلمههای برساخته آنگونه جا افتادهاند که اکنون بیشتر مردم نمیدانند این واژهها عمری هفتادهشتادساله دارند!
بخش دیگری از برساختههای فرهنگستان که آرامآرام جاافتادهاند از این قرارند: شهرداری (بلدیه)، دادگستری (عدالتخانه، محکمه)، دماسنج (بهجای میزانالحرارة)، هواپیما (Airplane)، یخچال (Refrigerator) و صدها واژۀ دیگر.
علت مخالف با لغتهای ساختۀ فرهنگستان خُوکردگی به واژههای وِردِ زبان است. وقتی کلمهای در کَلۀ مردم جا خوش کرد، بیرونکردناش کار حضرت فیل است، زیرا مردم به عادتزدایی تن نمیدهند و در برابر جایگزینها میایستند؛ زیرا خو کردهاند و به سخن نصرالله منشی در کلیلهودمنه: «خوکردگی بدتر از عاشقی است!»
ولی ماجرای فرهنگستان سوم، که پس از ۱۳۵۷ش راه افتاد، داستان دیگری هم دارد. سالهاست که مردم در برابر نهادهای قدرت، چَموشاند؛ بنابراین از سَر لجبازی توی دهنِ واژههای تازۀ فرهنگستان میزنند و آن واژه را دست میاندازند؛ حتی بعضیها بهعمد تن به کاربردِ واژههای فرهنگستان نمیدهند.
ولی از قضا همین فرهنگستان کلمههایی پیشنهاد داده که سالهاست دارند از این دهان به دهانی دیگر میروند و زبانبهزبان میچرخند؛ مانند «داده» (data)، «نرمافزار» (Software)، «سختافزار» (Hardware)، «روانشناسی» (Psychology)، «فرایند» (Process)، «پژوهش» (Research)، «یارانه» (Subsidy)، «پایانه» (Terminal)، «سبد کالا» (Basket of goods)، «بازی جوانمردانه» (fair play)، «قهرمانی» (championship)، «پرورش اندام» (bodybuilding)، «شیرجه» (dive)، «نشانآور» (medalist)، «کرجیرانی» (rowing)، «شهرآورد» (derby)، «گُلپاک و مُهروموم» (clean sheet) و صدها واژۀ دیگر! از این میان «گلپاک» و «مهروموم» و یکیدوتای دیگر هنوز دارند جای خودشان را باز میکنند.
بله. لغتهای بالا ساختۀ همین فرهنگستان است که «گرایه» را بهجای «ترند» (Trend) و «موجپز» را بهجای «ماکروویو» (Microwave) برگزیده است!
پس، این فرایند طبیعی است؛ واژهای که تازه میآید برای ما ناآشناست و زمان میبَرد تا جای خودش را در ذهن و دلمان باز کند؛ بنابراین مردم دستش میاندازند و سربهسرش میگذارند تا جا بیفتد و اتفاقاً هرچه بیشتر چوب لای چرخش بگذارند، زودتر از ناآشناییاش میکاهند و جا میاندازندش. یادتان بیاید به واژۀ «پیامک» (Message) که چقدر مردم به آن خندیدند؛ ولی حالا نه فقط خندهدار نیست، بلکه بخشی از واژههای زبان فارسی است! (با اندکی ویرایش)
©️ از: کانال شبکۀ متنپژوهی (۱۴۰۳/۹/۲۳)
🔗 همچنین: چرا شوخی با واژههای فرهنگستان؟
#️⃣ #واژهشناسی #فرهنگستان
🐱پژوهش جدید: گربهها کلمات را سریعتر از نوزاد انسان یاد میگیرند
یافتههای پژوهشی که در مجلهٔ Scientific Reports منتشر شد نشان میدهد که گربهها میتوانند کلمات را سریعتر از نوزاد انسان یاد بگیرند. این پژوهش، که در دانشگاه آبازو در ژاپن و به سرپرستیِ ساهو تاکاگی، دانشمند علوم شناختی، انجام شد، حاکی از آن است که گربهها ممکن است بهصورت ذاتی برای یادگیری جنبههایی از زبانِ انسان آماده باشند.
تاکاگی و گروهش برای مطالعهٔ بیشتر این موضوع، با استفاده از شیوههایی که قبلاً برای بررسیِ رشد زبانیِ نوزاد ۱۴ماهه انسان بهکار رفته بود، آزمایشی برای گربهها طراحی کردند. نوزادان در این شیوه، معمولاً برای بهخاطرسپردن واژهها نیاز به ۱۶ تا ۲۰ تکرار دارند. این پژوهش نشان داد که گربهها تنها بعد از چهار بار شنیدن کلمه و دیدن تصویر مرتبط، میتوانند ارتباط تصویر و کلمه را درک کنند و کلمه را بهخاطر بسپارند.
©️ از: کانال ایندیپندنت فارسی (۱۴۰۳/۹/۲۵)
یافتههای پژوهشی که در مجلهٔ Scientific Reports منتشر شد نشان میدهد که گربهها میتوانند کلمات را سریعتر از نوزاد انسان یاد بگیرند. این پژوهش، که در دانشگاه آبازو در ژاپن و به سرپرستیِ ساهو تاکاگی، دانشمند علوم شناختی، انجام شد، حاکی از آن است که گربهها ممکن است بهصورت ذاتی برای یادگیری جنبههایی از زبانِ انسان آماده باشند.
تاکاگی و گروهش برای مطالعهٔ بیشتر این موضوع، با استفاده از شیوههایی که قبلاً برای بررسیِ رشد زبانیِ نوزاد ۱۴ماهه انسان بهکار رفته بود، آزمایشی برای گربهها طراحی کردند. نوزادان در این شیوه، معمولاً برای بهخاطرسپردن واژهها نیاز به ۱۶ تا ۲۰ تکرار دارند. این پژوهش نشان داد که گربهها تنها بعد از چهار بار شنیدن کلمه و دیدن تصویر مرتبط، میتوانند ارتباط تصویر و کلمه را درک کنند و کلمه را بهخاطر بسپارند.
©️ از: کانال ایندیپندنت فارسی (۱۴۰۳/۹/۲۵)
🍁 فارسی گفتاری و شکستهنویسی
سخن دبیران نشست
نازنین خلیلیپور و حسین جاوید
سخنرانیها
➊ تاریخچهٔ پژوهش دربارهٔ فارسی تهرانی
فرهاد قربانزاده
➋ آواشناسی و نحو زبان گفتاری
بهروز صفرزاده
➌ هفت دلیل در مخالفت با شکستهنویسی
محمدمهدی باقری
➍ نسبت دو دستور خط گفتاری و رسمی
علی ملیح
➎ دستور خط زبان گفتاری
هومن عباسپور
🎥 از: آپارات ویرایشپژوهان (آذر ۱۴۰۳)
🔗 پردهنگارهای نشست: اینجا
🔗 گزارش تصویری نشست: اینجا
🔗 فایلهای صوتی نشست: اینجا
🔗 چکیدۀ سخنان سخنرانان: اینجا
#️⃣ #ویرایش #زبان_گفتاری #شکستهنویسی
سخن دبیران نشست
نازنین خلیلیپور و حسین جاوید
سخنرانیها
➊ تاریخچهٔ پژوهش دربارهٔ فارسی تهرانی
فرهاد قربانزاده
➋ آواشناسی و نحو زبان گفتاری
بهروز صفرزاده
➌ هفت دلیل در مخالفت با شکستهنویسی
محمدمهدی باقری
➍ نسبت دو دستور خط گفتاری و رسمی
علی ملیح
➎ دستور خط زبان گفتاری
هومن عباسپور
🎥 از: آپارات ویرایشپژوهان (آذر ۱۴۰۳)
🔗 پردهنگارهای نشست: اینجا
🔗 گزارش تصویری نشست: اینجا
🔗 فایلهای صوتی نشست: اینجا
🔗 چکیدۀ سخنان سخنرانان: اینجا
#️⃣ #ویرایش #زبان_گفتاری #شکستهنویسی