Telegram Web
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
عکس امشب که خوش‌ احوال تو را می‌بینم
عصر فردا ته گودال تو را می‌بینم


#حسین_جان😭
@zakeran_velaee
آمدم تا که دلی سیر کنارت باشم
شانه بر مو بزنی، آینه دارت باشم


#عزیزخواهر😭
@zakeran_velaee
چقدَر پیر شدی!؟ از حسنم پیرتری!
از من خسته به والله! زمین‌گیرتری!
مادرم بود که آگاه ز تقدیرم کرد
من اگر پیر شدم، پیری تو پیرم کرد😭
عصر فردا به دل مضطر من رحمی کن
ته گودال به چشم تر من رحمی کن
من ببینم که تو بی پیرهَنی می‌میرم
تکیه بر نیزه‌ی غربت بزنی، می‌میرم😭
پنجه‌ی کینه به مویت برسد، من چه کنم!؟
نیزه‌ای زیر گلویت برسد، من چه کنم!

#یاغریب
@zakeran_velaee
مُردم از غم، بروم فکر اسیری باشم
قبل از آن، فکر مهیّای حصیری باشم

💔
#وحید_قاسمی
@zakeran_velaee
مثل هر شب زنده از روضه به خانه آمدم
مثل هر شب آهِ حسرت، آهِ خِجلت میکشم


#ای‌ح‌ُسینم 😭
@zakeran_velaee
وامُصیبتا...😭
حدودا ساعت سه شمر وارد شد به گودالش
زنا زاده نگاهی کرد آقا را و می خندید بر حالش


#یامظلوم😭
@zakeran_velaee
🔥 اَللَّهُمَّ الْعَنْ شِمْرَ بْنَ ذِی الْجَوْشَنِ الْعَامِرِیّ 
حدودا ساعت «چار» است دیگر کار پیچیده
به روی تل خاکی دختری از ترس لرزید
ه😭

#یامظلوم💔
@zakeran_velaee
.

حسین شد نفسش تنگ و شمر، وزنش را
به روی سینهء ارباب، بیشتر انداخت😭


#آه
@zakeran_velaee
حدودا ساعت «شیش» است،قاتل دور مقتول است
همه رفتند از گودال،اما شمر مشغول است😭


#یامظلوم💔
@zakeran_velaee
بر ساحتِ شریفِ ذبیحی که ذبح شد
لشکر جدا گذشت و مرکب جدا گذشت😭

ای جوشنِ کبیر که آیاتِ جسم تو
از یک هزار و نهصد و پنجاه تا گذشت😭

#یامظلوم
#آه
@zakeran_velaee
هزار و نهصد و پنجاه زخم خورده تنت
برای بوسه ی من جا نمانده بر بدنت


#امان‌از‌دل‌زینب😭
@zakeran_velaee
امشب رقیه بر سر نعش پدر زار است
موهاش پریشونِ،گوشش پر از خونِ
تو قتلگاه آروم، نشسته میخونه
آااه بابای من، سرت بردن موندهِ تن
میخوام سرم رو سینت بزارم حرفی بزن 😭
@zakeran_velaee
2025/07/07 08:14:44
Back to Top
HTML Embed Code: