پخشان عزیزی، فارغالتحصیل مددکاری اجتماعی از دانشگاه علامه طباطبایی تهران و فعال حقوق زنان محبوس در زندان اوین، علیرغم گذشت ۳۱۷ روز از زمان دستگیری، کماکان به صورت بلاتکلیف در بند زنان زندان اوین بهسر میبرد.
پخشان عزیزی با وجود اینکه بیش از چهار ماه از ارجاع پروندهاش به دادگاه انقلاب میگذرد، تاکنون تنها یک جلسه دادگاه برای رسیدگی به پرونده وی برگزار شده و همچنان در انتظار اعلام زمان جلسه دوم است.
پخشان عزیزی، در تاریخ ۱۳ مردادماه ١۴٠٢ توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد، همچنین مدتها از حق دسترسی به وکیل و ملاقات با خانواده محروم ماند. نهایتا پس از ۴ ماه بازجویی به بند زنان این زندان انتقال یافت.
این زندانی سیاسی در بهمنماه سال گذشته، در شعبهی پنجم بازپرسی دادسرای امنیت اوین مورد تفهیم اتهام قرار گرفته بود و پروندهی وی که به اتهامات سیاسی تحت بازداشت قرار گرفته است.
پخشان عزیزی پیش از این نیز سابقهی بازداشت و برخوردهای قضایی را داشته است. وی در آبانماه ١٣٨٨ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و پس از چهار ماه با قرار وثیقه آزاد شده بود.
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@zan_j
پخشان عزیزی با وجود اینکه بیش از چهار ماه از ارجاع پروندهاش به دادگاه انقلاب میگذرد، تاکنون تنها یک جلسه دادگاه برای رسیدگی به پرونده وی برگزار شده و همچنان در انتظار اعلام زمان جلسه دوم است.
پخشان عزیزی، در تاریخ ۱۳ مردادماه ١۴٠٢ توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد، همچنین مدتها از حق دسترسی به وکیل و ملاقات با خانواده محروم ماند. نهایتا پس از ۴ ماه بازجویی به بند زنان این زندان انتقال یافت.
این زندانی سیاسی در بهمنماه سال گذشته، در شعبهی پنجم بازپرسی دادسرای امنیت اوین مورد تفهیم اتهام قرار گرفته بود و پروندهی وی که به اتهامات سیاسی تحت بازداشت قرار گرفته است.
پخشان عزیزی پیش از این نیز سابقهی بازداشت و برخوردهای قضایی را داشته است. وی در آبانماه ١٣٨٨ توسط نیروهای امنیتی بازداشت و پس از چهار ماه با قرار وثیقه آزاد شده بود.
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@zan_j
#بندرعباس؛ یک #زن توسط همسرش به آتش کشیده شد.
شنبه ۲۶ خرداد ۱۴۰۳ یک زن جوان در بندرعباس مرکز استان هرمزگان توسط همسرش به قتل رسید و قاتل جسد مقتول را به آتش کشید. بر اساس گزارش رسیده به سازمان حقوق بشری روز سهسنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۳ (۱۱ ژوئن ۲۰۲۴)، یک زن جوان ۲۷ ساله توسط همسرش خفه شده و فرد قاتل برای اینکه دلیل مرگ همسرش را آتشسوزی منزل جلوه دهد، منزل را به آتش کشیده است. به نوشته سایت حکومتی رکنا، فرد قاتل پنج ساعت پس از ارتکاب جرم توسط نیروهای نظامی بازداشت شده است و علت قتل همسرش را اختلافات خانوادگی عنوان کرده است. #زنکشی شدیدترین بروز زنستیزی و زنبیزاری در تمام جوامع مردسالار است. جمهوری اسلامی به شکل قانونمند و نظاممند نه تنها تلاش نمیکند، جلوی زنکشیها را بگیرد، بلکه هم به شکل دولتی خود در زنکشی دخالت دارد و هم زنکشیهای اجتماعی را از طریق قوانین ضد زن تسهیل میکند./
#قتل
#زنکشی
#جنایت
#غیرت_ناموس
#خشونت_ساختاری
@zan_j
شنبه ۲۶ خرداد ۱۴۰۳ یک زن جوان در بندرعباس مرکز استان هرمزگان توسط همسرش به قتل رسید و قاتل جسد مقتول را به آتش کشید. بر اساس گزارش رسیده به سازمان حقوق بشری روز سهسنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۳ (۱۱ ژوئن ۲۰۲۴)، یک زن جوان ۲۷ ساله توسط همسرش خفه شده و فرد قاتل برای اینکه دلیل مرگ همسرش را آتشسوزی منزل جلوه دهد، منزل را به آتش کشیده است. به نوشته سایت حکومتی رکنا، فرد قاتل پنج ساعت پس از ارتکاب جرم توسط نیروهای نظامی بازداشت شده است و علت قتل همسرش را اختلافات خانوادگی عنوان کرده است. #زنکشی شدیدترین بروز زنستیزی و زنبیزاری در تمام جوامع مردسالار است. جمهوری اسلامی به شکل قانونمند و نظاممند نه تنها تلاش نمیکند، جلوی زنکشیها را بگیرد، بلکه هم به شکل دولتی خود در زنکشی دخالت دارد و هم زنکشیهای اجتماعی را از طریق قوانین ضد زن تسهیل میکند./
#قتل
#زنکشی
#جنایت
#غیرت_ناموس
#خشونت_ساختاری
@zan_j
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پسر قهرمانم نزدیک تولدت هست هر سال یکی دو هفته مونده بود به تولدت
همه ما دنبال کادو و تدارکات مراسم تولدت بودیم
سه تا خواهرات فقط میخواستن هرطور شده تو رو شاد و هیجان زده بکنن
و بابا همیشه یواشکی و به دور از چشم تو هماهنگی ها رو انجام میداد
اما دوساله که نیستی کنارمون و خونه و زندگیمون بی روح شده
پسر نازنینم تو با رفتنت، شادی های کوچیک و بزرگمون رو هم بردی 😭😭😭
#ابوالفضل_آدینه_زاده
پسرمومشکی قهرمانم
#دادخواهی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
@zan_j
همه ما دنبال کادو و تدارکات مراسم تولدت بودیم
سه تا خواهرات فقط میخواستن هرطور شده تو رو شاد و هیجان زده بکنن
و بابا همیشه یواشکی و به دور از چشم تو هماهنگی ها رو انجام میداد
اما دوساله که نیستی کنارمون و خونه و زندگیمون بی روح شده
پسر نازنینم تو با رفتنت، شادی های کوچیک و بزرگمون رو هم بردی 😭😭😭
#ابوالفضل_آدینه_زاده
پسرمومشکی قهرمانم
#دادخواهی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
@zan_j
Forwarded from زن و جامعه (زن کارگر)
♦️ زیست بی ثبات،
محیط زیست بی ثبات
رضا شهابی، کیوان مهتدی، آرش جوهری، مهران رئوف
«عجز بشر است این،
یا آنکه حقیقت جهان است؟»
ـــ نیما یوشیج
چه ارتباطی بین سفره ی خالی ما و ارومیه ی خشکیده وجود دارد؟ معضلات محیط زیستی ما و سرکوب تشکلها و نهادهای مستقل چگونه همبسته ی یکدیگر هستند؟ پیروزی جنبش مردمی ما چرا الزاماً در گروی تغییر رویکرد ما نسبت به محیط زیست قرار دارد؟ ما بر آنیم که میان معیشت ما و مشکلات محیط زیستی، میان تشکل زدایی از جامعه و فجایع محیط زیستی پیوندهای ضروری و دوسویه برقرار است، به گونه ای که رفع یکی بدون حل دیگری امکانپذیر نیست. اما پیش از پرداختن به این تلاقی گاه، ببینیم امتداد وضعیت کنونی به چه شکل خواهد بود؟ سرزمینی را تصور کنید که در آن فرونشست زمین بسیاری از محلات را متروکه کرده؛ مرگ بر اثر گرمازدگی در هر خانواده ای اتفاق می افتد؛ بچه هایمان را با ماسکهایی به اندازه ی سرشان به مدرسه می فرستیم و بیماری های تنفسی پای ثابت هر خانه و خانواده ای است درحالیکه اکثراً از پس هزینه های درمانی بر نمی آییم؛ مهاجرتهای اجباری و آوارگی به بخش ثابت زندگی جمعیتهای گوناگون بدل شده؛ زمینها بایر شده و منابع آب زیرزمینی اش ته کشیده، و سیاست گذاری های آبی با تبعیض و فساد غیرقابل تصوری همراه است تا جایی که آب آشامیدنی و شسشتوی در دسترس به امتیاز اقلیت مرفه بدل شده؛ در تمام منطق آوردن آب وظیفه ی طاقت فرسایی است که به دوش زنان و کودکان قرار گرفته و به بهای سلامت و گاه به بهای جان آنها تمام می شود؛ خشونت، تبعیض، و رقابت بین گرایشها و گروههای اجتماعی مختلف شدتی بیسابقه گرفته است؛ از یک سو، اقلیتی در فضاهای محافظت شده با امکانات ویژه و تدابیر امنیتی زندگی می کنند، و از سوی دیگر، اکثریت جامعه باید با این بحران های روزمره دست وپنجه نرم کنند، بدون هیچ دورنمایی از آینده ای روشن و فردایی بهتر.
این تصویر نه خیالبافی است و نه حتی اغراق شده. بخش قابل توجهی از جامعه ی ما همین الان با بخش هایی از این تصویر درگیر هستند. مشکل اینجا است که چنان در گیر و دار مسائل ملموس و کوتاه مدت گرفتار شده ایم که هیچ کدام حاضر نیستیم قاب کامل را نگاه کنیم. کافی است جامعه ی ما را در کلیّت خود در نظر بگیریم، و به تعامل ما با زمین و محیط زیستی که میزبان ما است توجه کنیم. روشن است که بین الگوهای رفتاری ما و قوانین حاکم بر طبیعت، دومی به مراتب قطعی تر است. به بیان دیگر، اگر کلیت رفتار ما تغییر نکند، قطع به یقین تصویر فوق را به چشمان خود خواهیم دید. ضمن اینکه تجربه ی یکی دو دهه ی اخیر نشان داده که تغییرات محیط زیستی بسیار ناگهانی، پیش بینی ناپذیر، و شدیدتر از هر تصویری است که در ذهن داریم. در واقع، حتی اگر همین امروز تمام تعامل ما با طبیعت و محیط زیست مان درست شود، و هیچ اشتباه دیگری نکنیم، باز هم در بسیاری موارد اوضاع از کنترل خارج شده و چه بسا کار از کار گذشته باشد.
استثمار، تبعیض، بحران محیط زیست
تازه این تصویر یک خوش¬بینی مضاعف دارد، چون حاکمیت (یعنی تنها دستگاه فراگیری که در هر جامعه ای قدرت تنظیم و هماهنگی میان طیف گسترده ای از رویه های پراکنده ی اقتصادی، سیاست گذاری های کلان و اقدامات زیرساختی را دارد) نه تنها کمکی به رفع این مشکلات نمی کند، بلکه خود جزء اصلی مشکل و عامل بحران زا است. نمونه ی خشکیدن دریاچه ی ارومیه را در نظر بگیرید، پدیده ای که بیش از دو دهه قبل پیش بینی شده و راه های پیشگیری از آن نیز ارائه شده بود، اما هیچ اقدام موثری برای اصلاح تصمیمات انسانیِ غلطی که باعث و بانی این فاجعه بود صورت نگرفت. و امروز، ما که هیچ نقشی در ایجاد این فاجعه نداشته ایم باید هزینه های گزاف آن را بپردازیم (نابودی کشاورزی منطقه، بحران مهاجرت، دهها کیلومتر زمین غیرقابل سکونت و بایر، انواع بیماریهای تنفسی و ...)، و مسببان کلان این فاجعه خود از پیامدهایش در امان هستند. حاکمیتی که درباره ی غارت روزانه ی پرسودترین منبع درآمد ملی، یعنی نفت، به هیچ کس پاسخگو نیست و معلوم نیست بخشی از آن را با چه قیمتی و در چه شرایطی و چگونه فروخته و درآمد آن را چه کار کرده، همین نگاه غارتگرانه و غیرمسئولانه را نیز به محیط زیست و تک تک منابع طبیعی ما دارد (مگر خشک شدن هورالعظیم، یا فاجعه ی میانکاله دلیلی جز این دارد؟). حاکمیتی که کمر همت بسته تا ما را از طبیعت انسانی خود دور سازد، قطعاً در حل تعارض میان انسان و طبیعت، بخش آزاردهنده ای از صورت مسئله باقی می ماند و هیچ جایگاهی در پاسخ به آن ندارد.
ادامه و لینک به متنکامل:
https://telegra.ph/زیست-بی-ثبات-محیط-زیست-بی-ثبات-09-30
محیط زیست بی ثبات
رضا شهابی، کیوان مهتدی، آرش جوهری، مهران رئوف
«عجز بشر است این،
یا آنکه حقیقت جهان است؟»
ـــ نیما یوشیج
چه ارتباطی بین سفره ی خالی ما و ارومیه ی خشکیده وجود دارد؟ معضلات محیط زیستی ما و سرکوب تشکلها و نهادهای مستقل چگونه همبسته ی یکدیگر هستند؟ پیروزی جنبش مردمی ما چرا الزاماً در گروی تغییر رویکرد ما نسبت به محیط زیست قرار دارد؟ ما بر آنیم که میان معیشت ما و مشکلات محیط زیستی، میان تشکل زدایی از جامعه و فجایع محیط زیستی پیوندهای ضروری و دوسویه برقرار است، به گونه ای که رفع یکی بدون حل دیگری امکانپذیر نیست. اما پیش از پرداختن به این تلاقی گاه، ببینیم امتداد وضعیت کنونی به چه شکل خواهد بود؟ سرزمینی را تصور کنید که در آن فرونشست زمین بسیاری از محلات را متروکه کرده؛ مرگ بر اثر گرمازدگی در هر خانواده ای اتفاق می افتد؛ بچه هایمان را با ماسکهایی به اندازه ی سرشان به مدرسه می فرستیم و بیماری های تنفسی پای ثابت هر خانه و خانواده ای است درحالیکه اکثراً از پس هزینه های درمانی بر نمی آییم؛ مهاجرتهای اجباری و آوارگی به بخش ثابت زندگی جمعیتهای گوناگون بدل شده؛ زمینها بایر شده و منابع آب زیرزمینی اش ته کشیده، و سیاست گذاری های آبی با تبعیض و فساد غیرقابل تصوری همراه است تا جایی که آب آشامیدنی و شسشتوی در دسترس به امتیاز اقلیت مرفه بدل شده؛ در تمام منطق آوردن آب وظیفه ی طاقت فرسایی است که به دوش زنان و کودکان قرار گرفته و به بهای سلامت و گاه به بهای جان آنها تمام می شود؛ خشونت، تبعیض، و رقابت بین گرایشها و گروههای اجتماعی مختلف شدتی بیسابقه گرفته است؛ از یک سو، اقلیتی در فضاهای محافظت شده با امکانات ویژه و تدابیر امنیتی زندگی می کنند، و از سوی دیگر، اکثریت جامعه باید با این بحران های روزمره دست وپنجه نرم کنند، بدون هیچ دورنمایی از آینده ای روشن و فردایی بهتر.
این تصویر نه خیالبافی است و نه حتی اغراق شده. بخش قابل توجهی از جامعه ی ما همین الان با بخش هایی از این تصویر درگیر هستند. مشکل اینجا است که چنان در گیر و دار مسائل ملموس و کوتاه مدت گرفتار شده ایم که هیچ کدام حاضر نیستیم قاب کامل را نگاه کنیم. کافی است جامعه ی ما را در کلیّت خود در نظر بگیریم، و به تعامل ما با زمین و محیط زیستی که میزبان ما است توجه کنیم. روشن است که بین الگوهای رفتاری ما و قوانین حاکم بر طبیعت، دومی به مراتب قطعی تر است. به بیان دیگر، اگر کلیت رفتار ما تغییر نکند، قطع به یقین تصویر فوق را به چشمان خود خواهیم دید. ضمن اینکه تجربه ی یکی دو دهه ی اخیر نشان داده که تغییرات محیط زیستی بسیار ناگهانی، پیش بینی ناپذیر، و شدیدتر از هر تصویری است که در ذهن داریم. در واقع، حتی اگر همین امروز تمام تعامل ما با طبیعت و محیط زیست مان درست شود، و هیچ اشتباه دیگری نکنیم، باز هم در بسیاری موارد اوضاع از کنترل خارج شده و چه بسا کار از کار گذشته باشد.
استثمار، تبعیض، بحران محیط زیست
تازه این تصویر یک خوش¬بینی مضاعف دارد، چون حاکمیت (یعنی تنها دستگاه فراگیری که در هر جامعه ای قدرت تنظیم و هماهنگی میان طیف گسترده ای از رویه های پراکنده ی اقتصادی، سیاست گذاری های کلان و اقدامات زیرساختی را دارد) نه تنها کمکی به رفع این مشکلات نمی کند، بلکه خود جزء اصلی مشکل و عامل بحران زا است. نمونه ی خشکیدن دریاچه ی ارومیه را در نظر بگیرید، پدیده ای که بیش از دو دهه قبل پیش بینی شده و راه های پیشگیری از آن نیز ارائه شده بود، اما هیچ اقدام موثری برای اصلاح تصمیمات انسانیِ غلطی که باعث و بانی این فاجعه بود صورت نگرفت. و امروز، ما که هیچ نقشی در ایجاد این فاجعه نداشته ایم باید هزینه های گزاف آن را بپردازیم (نابودی کشاورزی منطقه، بحران مهاجرت، دهها کیلومتر زمین غیرقابل سکونت و بایر، انواع بیماریهای تنفسی و ...)، و مسببان کلان این فاجعه خود از پیامدهایش در امان هستند. حاکمیتی که درباره ی غارت روزانه ی پرسودترین منبع درآمد ملی، یعنی نفت، به هیچ کس پاسخگو نیست و معلوم نیست بخشی از آن را با چه قیمتی و در چه شرایطی و چگونه فروخته و درآمد آن را چه کار کرده، همین نگاه غارتگرانه و غیرمسئولانه را نیز به محیط زیست و تک تک منابع طبیعی ما دارد (مگر خشک شدن هورالعظیم، یا فاجعه ی میانکاله دلیلی جز این دارد؟). حاکمیتی که کمر همت بسته تا ما را از طبیعت انسانی خود دور سازد، قطعاً در حل تعارض میان انسان و طبیعت، بخش آزاردهنده ای از صورت مسئله باقی می ماند و هیچ جایگاهی در پاسخ به آن ندارد.
ادامه و لینک به متنکامل:
https://telegra.ph/زیست-بی-ثبات-محیط-زیست-بی-ثبات-09-30
Telegraph
زیست بی ثبات، محیط زیست بی ثبات
Vahed Syndica زیست بی ثبات، محیط زیست بی ثبات رضا شهابی، کیوان مهتدی، آرش جوهری، مهران رئوف «عجز بشر است این، یا آنکه حقیقت جهان است؟» ـــ نیما یوشیج چه ارتباطی بین سفره ی خالی ما و ارومیه ی خشکیده وجود دارد؟ معضلات محیط زیستی ما و سرکوب تشکلها ونهادهای …
Forwarded from زن و جامعه (زن کارگر)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#زن_زندگی_آزادی
#راه_کوچه (زن، زندگی، آزادی)
"بیا که کوچه میزند تو را صدا..."
بلزنشر
آهنگساز: ادیب قربانی
#جمعی_از_دانشجویان_موسیقی
۱۴، ۱۵، ۱۶ آذر ___۱۴۰۱
#بسوی_اعتراض
#اعتصاب
#مقاومت_روزمره
#قیام_ژینا
@zan_j
#راه_کوچه (زن، زندگی، آزادی)
"بیا که کوچه میزند تو را صدا..."
بلزنشر
آهنگساز: ادیب قربانی
#جمعی_از_دانشجویان_موسیقی
۱۴، ۱۵، ۱۶ آذر ___۱۴۰۱
#بسوی_اعتراض
#اعتصاب
#مقاومت_روزمره
#قیام_ژینا
@zan_j
Forwarded from زن و جامعه (زن کارگر)
#مقالات
زنان و بلوای نان
▪️ در دهه گذشته کالاهای ضروری سبد معیشت مردم بارها افزایش قیمت داشته است. اخیرا نیز این افزایش بی رویه بار سنگین خود را بر ضروری ترین کالاها از جمله قوت اصلی سفره مردم یعنی نان تحمیل کرده است. این گرانی و افزایش قیمت ها و ناتوانی شدید مردم در تامین مایحتاج خود همچون چند تجربه سال های گذشته، منجر به بروز نارضایتی ها و اعتراضاتی در شهرهای مختلف چند استان شده است که اگر متولیان حکمرانی کشور نتوانند پاسخ درخوری به این اعتراضات بدهند، نارضایتی فراگیر و همه جامعه را درگیر خواهد کرد.
🔹 از خلال گزارش های ارایه شده، حضور جدی، پر رنگ و مصمم زنان در چند اعتراض اخیر همچون آبان ماه سال ۹۸ بسیار مشهود است. به گونه ای که این حضور فعال نظر بسیاری از تحلیل گران را به خود جلب کرده و به آن ارج گذاشته و موضوع گفتگو شده است. البته مرور این حضور و این تحلیل ها موضوع این یادداشت مختصر نیست. نوشتار حاضر بنا دارد بسیار مختصر یکی از تجربه های گذشته حضور زنان تهرانی در یکی از بلواهای مربوط به نان یعنی بلوای نان ۱۳۰۴ که با محوریت آنها تحقق پیدا کرده است، را روایت کند.
▪️ مساله کمبود نان و گرانی ارزاق که در منابع از آن به عنوان «بلوای نان» تعبیر شده است، در تمام دوره تاریخ معاصر کشور از چالش های پر اهمیت و جدی پیش روی جامعه بوده است. بلوای تابستان ۱۲۷۷ قمری از نخستین بلواهای فراگیر بوده که در واکنش به کمبود و گرانی نان رخ داده است. با این حال با پایان این بلوا گرفتاری های مردم در این خصوص رفع نشد و یک دهه بعد بلوای نان سال ۱۲۸۸ قمری را بر گرده مردم تحمیل کرد. بلوایی که در آن به روایت کتاب خاطرات احتشام السلطنه مردم به ناچار به «مردار خواری» و «آدم خواری» روی آورده بودند. در این کتاب گزارش شده است که «مردم در کنار خندق بر سر یک لاشه اسب یا قاطر ریخته و با چاقو آن را می بریدند و از دست یکدیگر می کشیدند. مردم پس از خوردن سگ و گربه و هر چه خوردنی بود ناچار به خوردن اطفال پرداختند.» برخی از منابع به حضور زنان در این بلواها اشاره داشتند اگرچه این حضور به پر رنگی بلوای نان ۱۳۰۴ نبوده است.
🔹مشکلات نان همچنان ادامه داشت و با بروز بلواهای مختلف و حتی با تغییر نظام سیاسی از استبدادی به مشروطه نیز لاینحل باقی ماند. اوضاع آشفته پسامشروطه، هرج و مرج سیاسی و اجتماعی، وقوع جنگ جهانی اول و دخالت بی رویه کشورهای روسیه و انگلیس در امور داخلی کشور این مشکلات و مسائل مربوط به کمبود نان و گرانی آن را تشدید کرد. این تشدید بارها شرایط وخیم تری را برای مردم ستم دیده و گرفتار به بار آورد. از همین رو رویداد بلوای نان ۱۳۰۴ با محوریت زنان با این پشتوانه تاریخی رخ داده است.
▪️ بنا به آنچه گفته شد، با توجه به تحولات تاریخی دوره پسا مشروطه امیدی به رفع مسائل مربوطه به نان نمی رفت. متولیان حکمرانی نیز ناتوان از حل این مشکلات بودند. در نتیجه این وضع در سال منتهی به بلوای نان ۱۳۰۴ تشدید شد. کاهش بارندگی در سال ۱۳۰۳ نیز موجب شد تا وضع غله در سال ۱۳۰۴ چندان مناسب نباشد. شاه مملکت نیز به فرنگ رفته بود و از بازگشت به کشور بیم داشت. کابینه سردار سپه نیز که کوشش داشت تا زمینه انحلال سلطنت قاجاری و تشکیل حکومت را فراهم کند، در خصوص رفع مشکلات مربوط به نان اقدام مفیدی انجام نداد. از همین رو جمعی از زنان جنوب شهر تهران در واکنش به وضع نامساعد و رقت بار نان اعتراضی را در مهر ماه ۱۳۰۴ تدارک دیدند. سرتیب میر حسین یک رنگیان که خود از شاهدان واقعه بود، در خصوص این حضور زنان نوشته است: «... جمعی از زنان ماجراجوی جنوب شهر، صبح آن روز در اطراف «پاقاپق» و چاله میدان و کوچه شترداران، با فریاد ما نان می خواهیم، زن های دلاور نواحی جنوب شهر را به دور خود جمع کرده، روبندهای سفید را دور گردن حلقه نموده، هر یک، نیم سوز و قطعه چوبی در دست گرفته و های و هو کنان به داخل مجلس هجوم آوردند... هر چه به دستشان رسید شکستند و هر نماینده ای را که در برابر خود دیدند از ضربه نیم سوز محروم نساخته و اصلا مجال صحبت هم به او ندادند...»
🔹 ماجرای گفته شده نیز همچون تجربه های دیگر بلوای نان سرکوب شد. مدرس مردم را به آرامش دعوت کرد. سردار سپه نیز که سودای رکاب شاهی داشت، شبانه زنان اشغال کننده مجلس را دستگیر و عده ای از آنها را به قزوین و قم تبعید کرد. اینگونه به غائله پایان داد و با خارج کردن غلاتی که در انبارها احتکار کرده بود برای خود اعتباری برای تخت شاهی خرید....
🖍فاطمه گوارایی
👇
https://bit.ly/3a31ojb
#زنان_و_بلوای_نان
#خیزش_نان_آزادی
#نان_کار_آزادی_اداره_شورایی
@zan_j
تصویر : شورش زنان اصفهان علیه فقر وکمیابی نان
زنان و بلوای نان
▪️ در دهه گذشته کالاهای ضروری سبد معیشت مردم بارها افزایش قیمت داشته است. اخیرا نیز این افزایش بی رویه بار سنگین خود را بر ضروری ترین کالاها از جمله قوت اصلی سفره مردم یعنی نان تحمیل کرده است. این گرانی و افزایش قیمت ها و ناتوانی شدید مردم در تامین مایحتاج خود همچون چند تجربه سال های گذشته، منجر به بروز نارضایتی ها و اعتراضاتی در شهرهای مختلف چند استان شده است که اگر متولیان حکمرانی کشور نتوانند پاسخ درخوری به این اعتراضات بدهند، نارضایتی فراگیر و همه جامعه را درگیر خواهد کرد.
🔹 از خلال گزارش های ارایه شده، حضور جدی، پر رنگ و مصمم زنان در چند اعتراض اخیر همچون آبان ماه سال ۹۸ بسیار مشهود است. به گونه ای که این حضور فعال نظر بسیاری از تحلیل گران را به خود جلب کرده و به آن ارج گذاشته و موضوع گفتگو شده است. البته مرور این حضور و این تحلیل ها موضوع این یادداشت مختصر نیست. نوشتار حاضر بنا دارد بسیار مختصر یکی از تجربه های گذشته حضور زنان تهرانی در یکی از بلواهای مربوط به نان یعنی بلوای نان ۱۳۰۴ که با محوریت آنها تحقق پیدا کرده است، را روایت کند.
▪️ مساله کمبود نان و گرانی ارزاق که در منابع از آن به عنوان «بلوای نان» تعبیر شده است، در تمام دوره تاریخ معاصر کشور از چالش های پر اهمیت و جدی پیش روی جامعه بوده است. بلوای تابستان ۱۲۷۷ قمری از نخستین بلواهای فراگیر بوده که در واکنش به کمبود و گرانی نان رخ داده است. با این حال با پایان این بلوا گرفتاری های مردم در این خصوص رفع نشد و یک دهه بعد بلوای نان سال ۱۲۸۸ قمری را بر گرده مردم تحمیل کرد. بلوایی که در آن به روایت کتاب خاطرات احتشام السلطنه مردم به ناچار به «مردار خواری» و «آدم خواری» روی آورده بودند. در این کتاب گزارش شده است که «مردم در کنار خندق بر سر یک لاشه اسب یا قاطر ریخته و با چاقو آن را می بریدند و از دست یکدیگر می کشیدند. مردم پس از خوردن سگ و گربه و هر چه خوردنی بود ناچار به خوردن اطفال پرداختند.» برخی از منابع به حضور زنان در این بلواها اشاره داشتند اگرچه این حضور به پر رنگی بلوای نان ۱۳۰۴ نبوده است.
🔹مشکلات نان همچنان ادامه داشت و با بروز بلواهای مختلف و حتی با تغییر نظام سیاسی از استبدادی به مشروطه نیز لاینحل باقی ماند. اوضاع آشفته پسامشروطه، هرج و مرج سیاسی و اجتماعی، وقوع جنگ جهانی اول و دخالت بی رویه کشورهای روسیه و انگلیس در امور داخلی کشور این مشکلات و مسائل مربوط به کمبود نان و گرانی آن را تشدید کرد. این تشدید بارها شرایط وخیم تری را برای مردم ستم دیده و گرفتار به بار آورد. از همین رو رویداد بلوای نان ۱۳۰۴ با محوریت زنان با این پشتوانه تاریخی رخ داده است.
▪️ بنا به آنچه گفته شد، با توجه به تحولات تاریخی دوره پسا مشروطه امیدی به رفع مسائل مربوطه به نان نمی رفت. متولیان حکمرانی نیز ناتوان از حل این مشکلات بودند. در نتیجه این وضع در سال منتهی به بلوای نان ۱۳۰۴ تشدید شد. کاهش بارندگی در سال ۱۳۰۳ نیز موجب شد تا وضع غله در سال ۱۳۰۴ چندان مناسب نباشد. شاه مملکت نیز به فرنگ رفته بود و از بازگشت به کشور بیم داشت. کابینه سردار سپه نیز که کوشش داشت تا زمینه انحلال سلطنت قاجاری و تشکیل حکومت را فراهم کند، در خصوص رفع مشکلات مربوط به نان اقدام مفیدی انجام نداد. از همین رو جمعی از زنان جنوب شهر تهران در واکنش به وضع نامساعد و رقت بار نان اعتراضی را در مهر ماه ۱۳۰۴ تدارک دیدند. سرتیب میر حسین یک رنگیان که خود از شاهدان واقعه بود، در خصوص این حضور زنان نوشته است: «... جمعی از زنان ماجراجوی جنوب شهر، صبح آن روز در اطراف «پاقاپق» و چاله میدان و کوچه شترداران، با فریاد ما نان می خواهیم، زن های دلاور نواحی جنوب شهر را به دور خود جمع کرده، روبندهای سفید را دور گردن حلقه نموده، هر یک، نیم سوز و قطعه چوبی در دست گرفته و های و هو کنان به داخل مجلس هجوم آوردند... هر چه به دستشان رسید شکستند و هر نماینده ای را که در برابر خود دیدند از ضربه نیم سوز محروم نساخته و اصلا مجال صحبت هم به او ندادند...»
🔹 ماجرای گفته شده نیز همچون تجربه های دیگر بلوای نان سرکوب شد. مدرس مردم را به آرامش دعوت کرد. سردار سپه نیز که سودای رکاب شاهی داشت، شبانه زنان اشغال کننده مجلس را دستگیر و عده ای از آنها را به قزوین و قم تبعید کرد. اینگونه به غائله پایان داد و با خارج کردن غلاتی که در انبارها احتکار کرده بود برای خود اعتباری برای تخت شاهی خرید....
🖍فاطمه گوارایی
👇
https://bit.ly/3a31ojb
#زنان_و_بلوای_نان
#خیزش_نان_آزادی
#نان_کار_آزادی_اداره_شورایی
@zan_j
تصویر : شورش زنان اصفهان علیه فقر وکمیابی نان
Telegraph
🔴 زنان و بلوای نان
🔸 فاطمه گوارایی @iranfardamag ▪️ در دهه گذشته کالاهای ضروری سبد معیشت مردم بارها افزایش قیمت داشته است. اخیرا نیز این افزایش بی رویه بار سنگین خود را بر ضروری ترین کالاها از جمله قوت اصلی سفره مردم یعنی نان تحمیل کرده است. این گرانی و افزایش قیمت ها و…
Forwarded from زن و جامعه (زن کارگر)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
واسیلیس_سالیاس از آهنگسازان درجهی یک یونان و نوازنده کلارینت است.
یکی از کارهای شنیدنی او قطعهای با نام #کوههایی_به_رنگ_بنفش است که آهنگش را #میکیس_تئودوراکیس، آهنگساز مشهور یونان ساخت و سالیاس آن را با کلارینت نواخت.
#موسیقی_زبان_مشترک_انسانها
@zan_j
یکی از کارهای شنیدنی او قطعهای با نام #کوههایی_به_رنگ_بنفش است که آهنگش را #میکیس_تئودوراکیس، آهنگساز مشهور یونان ساخت و سالیاس آن را با کلارینت نواخت.
#موسیقی_زبان_مشترک_انسانها
@zan_j
🔴 کودکانِ قربانیِ هوتکها؛ نامهایشان را به خاطر بسپار
هرسال در فصل گرما بین ۲۰ تا ۳۰ کودک قربانی هوتکها میشوند. نگاهی میاندازیم به نام برخی کودکان و جانهای ازدسترفتهشان در حالی که برای بازیکردن، لباس شستن و آب آوردن به درون هوتکها کشیده شدند. کودکی را در یکی از روستاهای دشتیاری یا نیکشهر در نظر بگیرید، جایی که هزارها بیشناسنامه وجود دارند و خدمات بهداشتی اندک است و فقر فراوان و خدمات اولیه مثل آب و گاز و برق یک استثناء مهم. عماد یا عایشه، ۵ ساله، ۶ ساله، ۸ ساله، برای برداشتن آب به کنار هوتکای میرود و داخل آن میافتد و جان میدهد. چه بسا شناسنامه هم نداشتند و وجودشان از سوی دولت به حساب نمیآمد و مرگشان هم در آمارهای دولتی شمرده نخواهد شد.
از همه فاجعهبارتر آنکه چنین داستانی تخیل هم نمیخواهد، زیرا اتفاقی است همان قدر تکراری که هولناک.
«هوتک یا هوتگ» گودال حفر شده برای ذخیره آب است که بیشتر برای حیوانات حفر میشود؛ با اینحال در سالهای اخیر با بحران کمبود آب در جنوب سیستان و بلوچستان، اهالی این مناطق از آب هوتکها برای آشامیدن و مصارف خانگی مثل شستن لباسها و ... هم استفاده میکنند. در بسیاری از روستاها، آب آشامیدنی از هوتکها تامین میشود، چالههای بزرگی که با آب باران پر میشوند و عاری از آلودگی نیستند. اما مشکل هوتکها فراتر از بیماریهایی است که بر اثر آشامیدن آبشان بروز میکند؛ کودکان بلوچ در نبود امکانات تفریحی و برای فرار از گرما، برای بازی به هوتکها پناه میبرند و در آب آنها غرق میشوند. در بسیاری روستاهای سیستان و بلوچستان، نه فقط شبکهای برای آبرسانی وجود ندارد که همین هوتکها هم حصارکشی و ساماندهی و ایمنسازی نمیشوند.
به گزارش #فعالان_بلوچ، هرسال در فصل گرما بین ۲۰ تا ۳۰ کودک قربانی هوتکها میشوند. نگاهی میاندازیم به نام برخی کودکان و جانهای ازدسترفتهشان در بهاری که گذشت، در حالی که برای بازیکردن، لباس شستن و آب آوردن به درون هوتکها کشیده شدند:
#سلمان_جامخانه، کودک ۱۰ ساله بلوچ، ۱۶ اردیبهشتماه، در روستای چُرک در بخش تلنگ از توابع شهرستان قصر قند پس از تعطیل شدن دبستان، در نزدیکی هوتکی در حال بازی بوده که در پی سقوط در آن، بر اثر غرق شدن جان خود را از دست داده است.
#هارون_بلوچ، کودک ۸ ساله بلوچ، ۲۲ اردیبهشتماه ر روستای گلستان از توابع شهرستان دشتیاری در حال بازی در کنار هوتگ بوده که یکی از اسباببازیهایش به داخل گودال آب افتاده و او برای بیرون آوردن آن به نزدیکی آب رفته و سقوط کرده و جان باخت.
#کودک_۶_ساله بلوچ، روز جمعه ۲۸ اردیبهشتماه، در هوتکی در شهرستان زرآباد غرق شد و جان باخت.
#عماد_ملازهی، کودک ۹ ساله بلوچ، چهارشنبه ۹ خردادماه برای آبتنی به هوتکی در شهرستان سیب و سوران وارد شد و هرگز زنده از آن بیرون نیامد. اهالی روستا با دیدن دمپایی های او کنار هوتک به داخل آب رفته و پیکر بیجان او را خارج کردند.
#مبین_بیجارزهی، کودک ۵ ساله بلوچ ساکن کُمب در حوض آب سقوط کرد و جان باخت.
#مولهم_کداخدایی، کودک ۲ ساله در روستای کچنوبندیان در شهرستان دشتیاری با سقوط در هوتک غرق شد و جان باخت.
#عایشه_بمیر، کودک ۵ ساله در روستای خلیجآباد از توابع شهرستان کنارک در هوتکی که بر اثر بارندگی ایجاد شده بوده سقوط کرد و جان باخت.
منبع: رادیو زمانه
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار ، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آی دی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
هرسال در فصل گرما بین ۲۰ تا ۳۰ کودک قربانی هوتکها میشوند. نگاهی میاندازیم به نام برخی کودکان و جانهای ازدسترفتهشان در حالی که برای بازیکردن، لباس شستن و آب آوردن به درون هوتکها کشیده شدند. کودکی را در یکی از روستاهای دشتیاری یا نیکشهر در نظر بگیرید، جایی که هزارها بیشناسنامه وجود دارند و خدمات بهداشتی اندک است و فقر فراوان و خدمات اولیه مثل آب و گاز و برق یک استثناء مهم. عماد یا عایشه، ۵ ساله، ۶ ساله، ۸ ساله، برای برداشتن آب به کنار هوتکای میرود و داخل آن میافتد و جان میدهد. چه بسا شناسنامه هم نداشتند و وجودشان از سوی دولت به حساب نمیآمد و مرگشان هم در آمارهای دولتی شمرده نخواهد شد.
از همه فاجعهبارتر آنکه چنین داستانی تخیل هم نمیخواهد، زیرا اتفاقی است همان قدر تکراری که هولناک.
«هوتک یا هوتگ» گودال حفر شده برای ذخیره آب است که بیشتر برای حیوانات حفر میشود؛ با اینحال در سالهای اخیر با بحران کمبود آب در جنوب سیستان و بلوچستان، اهالی این مناطق از آب هوتکها برای آشامیدن و مصارف خانگی مثل شستن لباسها و ... هم استفاده میکنند. در بسیاری از روستاها، آب آشامیدنی از هوتکها تامین میشود، چالههای بزرگی که با آب باران پر میشوند و عاری از آلودگی نیستند. اما مشکل هوتکها فراتر از بیماریهایی است که بر اثر آشامیدن آبشان بروز میکند؛ کودکان بلوچ در نبود امکانات تفریحی و برای فرار از گرما، برای بازی به هوتکها پناه میبرند و در آب آنها غرق میشوند. در بسیاری روستاهای سیستان و بلوچستان، نه فقط شبکهای برای آبرسانی وجود ندارد که همین هوتکها هم حصارکشی و ساماندهی و ایمنسازی نمیشوند.
به گزارش #فعالان_بلوچ، هرسال در فصل گرما بین ۲۰ تا ۳۰ کودک قربانی هوتکها میشوند. نگاهی میاندازیم به نام برخی کودکان و جانهای ازدسترفتهشان در بهاری که گذشت، در حالی که برای بازیکردن، لباس شستن و آب آوردن به درون هوتکها کشیده شدند:
#سلمان_جامخانه، کودک ۱۰ ساله بلوچ، ۱۶ اردیبهشتماه، در روستای چُرک در بخش تلنگ از توابع شهرستان قصر قند پس از تعطیل شدن دبستان، در نزدیکی هوتکی در حال بازی بوده که در پی سقوط در آن، بر اثر غرق شدن جان خود را از دست داده است.
#هارون_بلوچ، کودک ۸ ساله بلوچ، ۲۲ اردیبهشتماه ر روستای گلستان از توابع شهرستان دشتیاری در حال بازی در کنار هوتگ بوده که یکی از اسباببازیهایش به داخل گودال آب افتاده و او برای بیرون آوردن آن به نزدیکی آب رفته و سقوط کرده و جان باخت.
#کودک_۶_ساله بلوچ، روز جمعه ۲۸ اردیبهشتماه، در هوتکی در شهرستان زرآباد غرق شد و جان باخت.
#عماد_ملازهی، کودک ۹ ساله بلوچ، چهارشنبه ۹ خردادماه برای آبتنی به هوتکی در شهرستان سیب و سوران وارد شد و هرگز زنده از آن بیرون نیامد. اهالی روستا با دیدن دمپایی های او کنار هوتک به داخل آب رفته و پیکر بیجان او را خارج کردند.
#مبین_بیجارزهی، کودک ۵ ساله بلوچ ساکن کُمب در حوض آب سقوط کرد و جان باخت.
#مولهم_کداخدایی، کودک ۲ ساله در روستای کچنوبندیان در شهرستان دشتیاری با سقوط در هوتک غرق شد و جان باخت.
#عایشه_بمیر، کودک ۵ ساله در روستای خلیجآباد از توابع شهرستان کنارک در هوتکی که بر اثر بارندگی ایجاد شده بوده سقوط کرد و جان باخت.
منبع: رادیو زمانه
🔹🔹🔹
شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران
🔹نشانی کانال تلگرامی شورا:
🆔 @kashowra
📍اخبار ، نظرات و انتقادات خود در حوزه مسایل صنفی و آموزشی را از طریق آی دی زیر برای درج در کانال ارسال کنید 👇
🆔 @kashowranews
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
یکشنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۳
کرمانشاه
تجمع اعتراضی بازنشستگان سازمان تامین اجتماعی
برخی از شعار ها :
حاصل کار دولت، غارت جیب ملت
هم مجلس، هم دولت، دروغ میگن به ملت
#نان_کار_آزادی_اداره_شورایی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@zan_j
کرمانشاه
تجمع اعتراضی بازنشستگان سازمان تامین اجتماعی
برخی از شعار ها :
حاصل کار دولت، غارت جیب ملت
هم مجلس، هم دولت، دروغ میگن به ملت
#نان_کار_آزادی_اداره_شورایی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@zan_j
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
گرامیداشت یاد شهیدان خیزش انقلابی ژن ژیان ئازادی در بوکان
یکشنبه ۲۷ خرداد(۱۶ ژوئن)، تعدادی از خانوادههای دادخواه شهیدان خیزش انقلابی ژن، ژیان، ئازادی در بوکان همزمان با فرا رسیدن عید قربان یاد این شهیدان را با حضور بر سر مزارشان گرامی داشتند.
مویههای دایه مینا برای شهید شهریار محمدی با حضور بر سر مزار او در آرامستان بوکان.
#دادخواهی
#مادران_دادخواه
#زن_زندگی_آزادی
#قیام_ژینا_ادامه_دارد
#نمیبخشیم_فراموش_نمیکنیم
@zan_j
یکشنبه ۲۷ خرداد(۱۶ ژوئن)، تعدادی از خانوادههای دادخواه شهیدان خیزش انقلابی ژن، ژیان، ئازادی در بوکان همزمان با فرا رسیدن عید قربان یاد این شهیدان را با حضور بر سر مزارشان گرامی داشتند.
مویههای دایه مینا برای شهید شهریار محمدی با حضور بر سر مزار او در آرامستان بوکان.
#دادخواهی
#مادران_دادخواه
#زن_زندگی_آزادی
#قیام_ژینا_ادامه_دارد
#نمیبخشیم_فراموش_نمیکنیم
@zan_j
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
حمیدرضا خدابخشی، فعال محیط زیست با انتشار این ویدیو زیبا نوشت: «کمی زیبایی ببینیم در دل کویر با تصاویر یک قنات زیبا از دوره هخامنشی در ابرکوه که منبع اصلی تامین آب #سروکهنسال آن دیار هست
اسم #قنات #نوآبان است که به زبان محلی به آن #نبادان می گویند.»
در حفظ محیط زیست ایران و زیباییهایش بکوشیم.
#محیط_زیست #نبادان #نوآباد
#نان_کار_آزادی
#رفاه_امنیت_آبادی
@zan_j
حمیدرضا خدابخشی، فعال محیط زیست با انتشار این ویدیو زیبا نوشت: «کمی زیبایی ببینیم در دل کویر با تصاویر یک قنات زیبا از دوره هخامنشی در ابرکوه که منبع اصلی تامین آب #سروکهنسال آن دیار هست
اسم #قنات #نوآبان است که به زبان محلی به آن #نبادان می گویند.»
در حفظ محیط زیست ایران و زیباییهایش بکوشیم.
#محیط_زیست #نبادان #نوآباد
#نان_کار_آزادی
#رفاه_امنیت_آبادی
@zan_j
زن و جامعه (زن کارگر)
Photo
٢٧ خرداد
حساب کاربری #گلرخ_ایرایی، فعال مدنی و زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، نامهای از گلرخ منتشر کرد. در این نامه گلرخ ایرایی خطاب به اصلاحطلبان که مردم را به مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری ترغیب میکنند، نوشت: شما نه برای پیروزی در انتخابات بلکه برای شکست مردم به میدان آمدهاید.
این زندانی سیاسی در نامهی خود با اشاره به بازیهای سیاست اصلاحطلبان برای تثبیت خود در بدنهی جمهوری اسلامی، نوشت: اصلاحطلبان بدانند ما مردم ایران خیانتشان را از روز نخست به خاطر داریم. از یاد نمیبریم، تثبیتِ قدرتِ جمهوری اسلامی و کشتار فاجعهبار جوانان در دههی شصت را؛ در روزهایی که شما حزباللهیها و خط امامیها در رأس امور بودید.
انقلاب فرهنگی و اخراج و خانهنشین کردنِ دانشجویان و اساتید؛ و برتری دادن به سفاهت در برابر لیاقت را؛ کشتار، شکنجه، تجاوز، توابسازی و وادار کردن زندانیانِ سیاسی به تیرِ خلاص زدن به رفقایشان در زندانهای دههی شصت را؛ و قتلهای زنجیرهای را که توسط شما و گماشتگانتان در وزارت اطلاعاتِ تحت نفوذتان رُخ داد. وقتی در قتلهای زنجیرهای نزدیک به هزار نفر طی چند سال سلاخی شدند، شما یک تدارکاتچیِ ساده شدید تا از پاسخگویی شانه خالی کنید و وقتی به جوانان در کوی دانشگاه حمله شد، دست از حمایتشان در خیابان و زندانها کشیدید تا توسط انصار حزبالله به خاک و خون کشیده شوند و از پشت بامها به زمین پرت شوند و مفقود شوند و بازماندگانشان به حبسهای طویلالمدت محکوم شوند.
وقتی در عاشورای ۱۳۸۸ شکل اعتراضات از راهپیماییِ سکوت فراتر رفت و شعارها از مرزهای تعیینیتان عبور کرد؛ مردمی که به واسطهی فضای ایجاد شده توسط شما و ادعای رأیهای مفقود شدهتان به خیابان آمده بودند را رها کردید تا کشته شوند و به اعدام محکوم شوند و در زندانها مورد شکنجه قرار بگیرند.
هشتاد و هشت را مشخصاً شما رقم زدید. برای برگشتن به عرصهی قدرتی که از آن بیرونتان رانده بودند. اما حتی آن زمان هم به صندوق رأی پشت نکردید و روی خونِ مصطفیها و بچههای کهریزک «حماسهی دماند» را آفریدید.
ما مردمِ کف خیابان همیشه سیاهی لشکرتان بودیم تا از پایین فشار بیاوریم و شما از بالا چانه بزنید تا بلکه به بازی قدرت دوباره راهتان دهند.
وی در ادامهی نامهی خود با اشاره به ماهیت اصلی اصلاحطلبان و طرفداران پهلوی برای شکست خیزش انقلابی «ژن ژیان ئازادی» نوشت: وقتی مردم در سال ١٣٩۶ و در کف خیابانهای ایران با شعار»اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» به میدان آمدند و از شما گذر کردند، مانند همیشه پوست انداختید و رنگ عوض کردید و پس از آن بخش بزرگی از نسل دومتان در پیوند با پهلوی و چهرهسازی از او و چهرهسوزی از نمایندگان واقعی مردم، خیانتی دیگر را رقم زدند و در جایگاه تئورسین و مشاوران و مباشران درگاه همایونی، حضور مردم را به مصرِف خیابان تعبیر کردند و سهیم شدند شکست خیزش انقلابی ١۴٠١.
گلرخ ایرایی نوشت : مردم از اصلاحات گذر کردهاند و شما هنوز بر جنازههای تلنبار شدهی جوانان ایران، وعدههای محمد خاتمی را دوره میکنید. او در سال ١٣٩٨ . پس از کشتار معترضان، ما مردم را امواج مخرب خواند و قدردان مقام عظما شد. حالا دوباره به میدان آمدهاید تا نوجوانی و جوانی نسلهای بعد از ما را نیز همچون ما تباه کنید. بعد از آن همه فراز و فرود و بعد از افزایش بینش سیاسی جامعه در سالهای اخیر، باز به میدان آمدید تا با فریب افکار عمومی شعبدهای دیگر به راه اندازید. اما از پشت میلههای زندان هم دیده میشود که نه برای پیروزی در انتخابات بلکه برای شکست مردم به میدان آمدهاید.
گلرخ ایرایی با تأکید بر تحریم انتخابات، برخی رخدادهایی که به واسطهی نقش اصلاحطلبان در دورههای مختلف تاریخ جمهوری اسلامی به سرکوب مردم معترض انجامیده را روایت کرد.
پزشکیان در تلویزیونی گفت: «ما قرار نیست برنامه جدیدی بنویسیم و یا سیاستهای جدیدی در کشور اعلام کنیم زیرا سیاستهای کلی رهبری(خامنهای) مشخص است، نوشت: «شما شکست خوردگان «فتح سنگر به سنگر» و «روزنهگشایی» حالا برای «راهگشایی» به میدان آمدهاید و در سنگرِ فردی ایستادهاید که میگوید «قرار نیست برنامه جدیدی بنویسیم یا سیاست جدیدی را اعلام کنیم. چرا که سیاستهای کلی را خامنهای مشخص کرده است.»
گلرخ ایرایی در پایان نامهاش نوشت: «شما همواره گُرد ناامیدی به جامعه پاشیدهاید و وجودتان فرصتی بود برای بقای بیشتر رژیم و حالا نیز به همین شعبده دلخوش هستید. مردم ایران شما وفاداران به جمهوری اسلامی را فراموش نمیکنند.
روزی که مردم در کف خیابان و با جمهوری اسلامی تعیین تکلیف کنند، با شما لگد خوردگان و فرصتطلبان و به حق، مالهکشان رژیم که نامتان به ننگ بر تارک سپهر سیاسی ایران نقش بسته است نیز تسویه حساب خواهند کرد و این کشتی خوف را با تمام سرنشینانش به قعر خواهند فرستاد.»
@zan_j
حساب کاربری #گلرخ_ایرایی، فعال مدنی و زندانی سیاسی محبوس در زندان اوین، نامهای از گلرخ منتشر کرد. در این نامه گلرخ ایرایی خطاب به اصلاحطلبان که مردم را به مشارکت در انتخابات ریاستجمهوری ترغیب میکنند، نوشت: شما نه برای پیروزی در انتخابات بلکه برای شکست مردم به میدان آمدهاید.
این زندانی سیاسی در نامهی خود با اشاره به بازیهای سیاست اصلاحطلبان برای تثبیت خود در بدنهی جمهوری اسلامی، نوشت: اصلاحطلبان بدانند ما مردم ایران خیانتشان را از روز نخست به خاطر داریم. از یاد نمیبریم، تثبیتِ قدرتِ جمهوری اسلامی و کشتار فاجعهبار جوانان در دههی شصت را؛ در روزهایی که شما حزباللهیها و خط امامیها در رأس امور بودید.
انقلاب فرهنگی و اخراج و خانهنشین کردنِ دانشجویان و اساتید؛ و برتری دادن به سفاهت در برابر لیاقت را؛ کشتار، شکنجه، تجاوز، توابسازی و وادار کردن زندانیانِ سیاسی به تیرِ خلاص زدن به رفقایشان در زندانهای دههی شصت را؛ و قتلهای زنجیرهای را که توسط شما و گماشتگانتان در وزارت اطلاعاتِ تحت نفوذتان رُخ داد. وقتی در قتلهای زنجیرهای نزدیک به هزار نفر طی چند سال سلاخی شدند، شما یک تدارکاتچیِ ساده شدید تا از پاسخگویی شانه خالی کنید و وقتی به جوانان در کوی دانشگاه حمله شد، دست از حمایتشان در خیابان و زندانها کشیدید تا توسط انصار حزبالله به خاک و خون کشیده شوند و از پشت بامها به زمین پرت شوند و مفقود شوند و بازماندگانشان به حبسهای طویلالمدت محکوم شوند.
وقتی در عاشورای ۱۳۸۸ شکل اعتراضات از راهپیماییِ سکوت فراتر رفت و شعارها از مرزهای تعیینیتان عبور کرد؛ مردمی که به واسطهی فضای ایجاد شده توسط شما و ادعای رأیهای مفقود شدهتان به خیابان آمده بودند را رها کردید تا کشته شوند و به اعدام محکوم شوند و در زندانها مورد شکنجه قرار بگیرند.
هشتاد و هشت را مشخصاً شما رقم زدید. برای برگشتن به عرصهی قدرتی که از آن بیرونتان رانده بودند. اما حتی آن زمان هم به صندوق رأی پشت نکردید و روی خونِ مصطفیها و بچههای کهریزک «حماسهی دماند» را آفریدید.
ما مردمِ کف خیابان همیشه سیاهی لشکرتان بودیم تا از پایین فشار بیاوریم و شما از بالا چانه بزنید تا بلکه به بازی قدرت دوباره راهتان دهند.
وی در ادامهی نامهی خود با اشاره به ماهیت اصلی اصلاحطلبان و طرفداران پهلوی برای شکست خیزش انقلابی «ژن ژیان ئازادی» نوشت: وقتی مردم در سال ١٣٩۶ و در کف خیابانهای ایران با شعار»اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تمومه ماجرا» به میدان آمدند و از شما گذر کردند، مانند همیشه پوست انداختید و رنگ عوض کردید و پس از آن بخش بزرگی از نسل دومتان در پیوند با پهلوی و چهرهسازی از او و چهرهسوزی از نمایندگان واقعی مردم، خیانتی دیگر را رقم زدند و در جایگاه تئورسین و مشاوران و مباشران درگاه همایونی، حضور مردم را به مصرِف خیابان تعبیر کردند و سهیم شدند شکست خیزش انقلابی ١۴٠١.
گلرخ ایرایی نوشت : مردم از اصلاحات گذر کردهاند و شما هنوز بر جنازههای تلنبار شدهی جوانان ایران، وعدههای محمد خاتمی را دوره میکنید. او در سال ١٣٩٨ . پس از کشتار معترضان، ما مردم را امواج مخرب خواند و قدردان مقام عظما شد. حالا دوباره به میدان آمدهاید تا نوجوانی و جوانی نسلهای بعد از ما را نیز همچون ما تباه کنید. بعد از آن همه فراز و فرود و بعد از افزایش بینش سیاسی جامعه در سالهای اخیر، باز به میدان آمدید تا با فریب افکار عمومی شعبدهای دیگر به راه اندازید. اما از پشت میلههای زندان هم دیده میشود که نه برای پیروزی در انتخابات بلکه برای شکست مردم به میدان آمدهاید.
گلرخ ایرایی با تأکید بر تحریم انتخابات، برخی رخدادهایی که به واسطهی نقش اصلاحطلبان در دورههای مختلف تاریخ جمهوری اسلامی به سرکوب مردم معترض انجامیده را روایت کرد.
پزشکیان در تلویزیونی گفت: «ما قرار نیست برنامه جدیدی بنویسیم و یا سیاستهای جدیدی در کشور اعلام کنیم زیرا سیاستهای کلی رهبری(خامنهای) مشخص است، نوشت: «شما شکست خوردگان «فتح سنگر به سنگر» و «روزنهگشایی» حالا برای «راهگشایی» به میدان آمدهاید و در سنگرِ فردی ایستادهاید که میگوید «قرار نیست برنامه جدیدی بنویسیم یا سیاست جدیدی را اعلام کنیم. چرا که سیاستهای کلی را خامنهای مشخص کرده است.»
گلرخ ایرایی در پایان نامهاش نوشت: «شما همواره گُرد ناامیدی به جامعه پاشیدهاید و وجودتان فرصتی بود برای بقای بیشتر رژیم و حالا نیز به همین شعبده دلخوش هستید. مردم ایران شما وفاداران به جمهوری اسلامی را فراموش نمیکنند.
روزی که مردم در کف خیابان و با جمهوری اسلامی تعیین تکلیف کنند، با شما لگد خوردگان و فرصتطلبان و به حق، مالهکشان رژیم که نامتان به ننگ بر تارک سپهر سیاسی ایران نقش بسته است نیز تسویه حساب خواهند کرد و این کشتی خوف را با تمام سرنشینانش به قعر خواهند فرستاد.»
@zan_j
زن و مرد برابرند، متحد و دلاورند!
تجمع اعتراضی سراسری بازنشستگان پیگیر تامین اجتماعی #تهران مقابل سازمان در یکشنبهی اعتراض
یکشنبه ٢٧ خرداد ۱۴۰۳
#زن_زندگی_آزادی
#علیه_سرکوب_زندان
#عدالت_رفاه
#تشکل_رهایی
@zan_j
تجمع اعتراضی سراسری بازنشستگان پیگیر تامین اجتماعی #تهران مقابل سازمان در یکشنبهی اعتراض
یکشنبه ٢٧ خرداد ۱۴۰۳
#زن_زندگی_آزادی
#علیه_سرکوب_زندان
#عدالت_رفاه
#تشکل_رهایی
@zan_j
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
فاتەی کوێستانی..
باید نگاه کنی!... بستن چشمهایت چیزی را عوض نمیکند. چون نمیخواهی شاهد اتفاقی باشی که میافتد، هیچچیز ناپدید نمیشود. در واقع دفعهی بعد که چشم واکنی، اوضاع بدتر میشود. دنیایی که تویش زندگی میکنیم، اینجور است... چشمانت را باز کن. فقط بزدل چشمهایش را میبندد. چشم بستن و پنبه در گوش چپاندن باعث نمیشود زمان از حرکت بایستد.
از کتابِ #کافکا_در_کرانه
هاروکی_موراکامی
#ژن_ژیان_ئازادی
@zan_j
باید نگاه کنی!... بستن چشمهایت چیزی را عوض نمیکند. چون نمیخواهی شاهد اتفاقی باشی که میافتد، هیچچیز ناپدید نمیشود. در واقع دفعهی بعد که چشم واکنی، اوضاع بدتر میشود. دنیایی که تویش زندگی میکنیم، اینجور است... چشمانت را باز کن. فقط بزدل چشمهایش را میبندد. چشم بستن و پنبه در گوش چپاندن باعث نمیشود زمان از حرکت بایستد.
از کتابِ #کافکا_در_کرانه
هاروکی_موراکامی
#ژن_ژیان_ئازادی
@zan_j
Forwarded from زن و جامعه (زن کارگر)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#سرود
«حق با ماست ؛ پیروز خواهیم شد»
گروه «یوروم»
نه!
رفقا! نباید افسرد.
شکست نمیخوریم
نه! ما تنها نیستیم در این نبرد
دنیایی با ماست،
دنیایی از گرسنگان
بردگان
سیاهان تاریخ
استثمارشدگان... اما آگاهان!
بهزودی
صدای درهمشکستن و سقوط هولناک
به گوشتان خواهد رسید.
ابر عظیمی از غبار در هوا خواهد رقصید.
و سرانجام، بوتههای خرد
آفتاب را به نظاره مینشینند...
زن و جامعه
«داریو فو»
برگردان: ماریا عباسیان
#اتحاد_جنبشهای_اجتماعی
#نان_کار_آزادی_اداره_شورایی
@zan_j
«حق با ماست ؛ پیروز خواهیم شد»
گروه «یوروم»
نه!
رفقا! نباید افسرد.
شکست نمیخوریم
نه! ما تنها نیستیم در این نبرد
دنیایی با ماست،
دنیایی از گرسنگان
بردگان
سیاهان تاریخ
استثمارشدگان... اما آگاهان!
بهزودی
صدای درهمشکستن و سقوط هولناک
به گوشتان خواهد رسید.
ابر عظیمی از غبار در هوا خواهد رقصید.
و سرانجام، بوتههای خرد
آفتاب را به نظاره مینشینند...
زن و جامعه
«داریو فو»
برگردان: ماریا عباسیان
#اتحاد_جنبشهای_اجتماعی
#نان_کار_آزادی_اداره_شورایی
@zan_j
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
انسان آزاده حق ندارد خود را در کثافت غرق کند. انسان آزاده حق ندارد تا جایی سقوط کند که خودش به صورت خودش تف بیندازد.
هنریک ایبسن
📕دشمن مردم
خواننده کوهسار کلباسی
نوازنده تار تارا رود گریان
دف وتنبک کیهان شریف
#رای_در_خون
#اصلاح_طلب_اصول_گرا_دیگه_تمومه_ماجرا
#زن_زندگی_آزادی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@zan_j
هنریک ایبسن
📕دشمن مردم
خواننده کوهسار کلباسی
نوازنده تار تارا رود گریان
دف وتنبک کیهان شریف
#رای_در_خون
#اصلاح_طلب_اصول_گرا_دیگه_تمومه_ماجرا
#زن_زندگی_آزادی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@zan_j