روشنک مولایی علیشاه، معترض به حجاب اجباری، بازداشت شد
روشنک مولایی علیشاه، فعال مدنی و مخالف حجاب اجباری، به دنبال انتشار ویدئویی در شبکه اجتماعی «ایکس» بازداشت شده است. این ویدئو که مقاومت وی در برابر تعرض یک سرباز موتورسوار را نشان میدهد، به سرعت در فضای مجازی منتشر شد و واکنشهای گستردهای به همراه داشت.
بر اساس گزارشها، وی در تهران دستگیر شده و تاکنون خبری از وضعیت و محل نگهداری او در دست نیست.
این اولین بار نیست که روشنک مولایی علیشاه پیشتر نیز در جریان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ بازداشت شده بود. در تاریخ ۵ مهر همان سال، وی پس از برخورد خشونتآمیز نیروهای امنیتی به زندان اوین و سپس به زندان قرچک ورامین منتقل شد. دادگاه انقلاب تهران او را به اتهام "اجتماع و تبانی" به ۶ سال و ۶ ماه حبس محکوم کرد.
وی در ۲۶ بهمنماه همان سال، پس از حدود پنج ماه از زندان آزاد شد. بازداشت مجدد روشنک مولایی علیشاه نگرانیها درباره سرکوب زنان را افزایش داده است.
#قیام_ژینا
#جنگ_علیه_زنان
#نه_به_آپارتاید_جنسیتی
#نه_به_حجاب_اجباری
#پوشش_اختیاری
@zan_j
روشنک مولایی علیشاه، فعال مدنی و مخالف حجاب اجباری، به دنبال انتشار ویدئویی در شبکه اجتماعی «ایکس» بازداشت شده است. این ویدئو که مقاومت وی در برابر تعرض یک سرباز موتورسوار را نشان میدهد، به سرعت در فضای مجازی منتشر شد و واکنشهای گستردهای به همراه داشت.
بر اساس گزارشها، وی در تهران دستگیر شده و تاکنون خبری از وضعیت و محل نگهداری او در دست نیست.
این اولین بار نیست که روشنک مولایی علیشاه پیشتر نیز در جریان اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ بازداشت شده بود. در تاریخ ۵ مهر همان سال، وی پس از برخورد خشونتآمیز نیروهای امنیتی به زندان اوین و سپس به زندان قرچک ورامین منتقل شد. دادگاه انقلاب تهران او را به اتهام "اجتماع و تبانی" به ۶ سال و ۶ ماه حبس محکوم کرد.
وی در ۲۶ بهمنماه همان سال، پس از حدود پنج ماه از زندان آزاد شد. بازداشت مجدد روشنک مولایی علیشاه نگرانیها درباره سرکوب زنان را افزایش داده است.
#قیام_ژینا
#جنگ_علیه_زنان
#نه_به_آپارتاید_جنسیتی
#نه_به_حجاب_اجباری
#پوشش_اختیاری
@zan_j
Forwarded from کمپین دفاع از شریفه محمدی
پرونده شریفه محمدی؛ از قاضی پدر به قاضی پسر
قاضی شعبه هم عرض رسیدگی به پرونده شریفه محمدی، پسر قاضی احمد درویش گفتار است که حکم اعدام شریفه را صادر کرده بود.
روز پنج شنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۳، شریفه محمدی قرار است در شعبه دوم دادگاه انقلاب رشت، بهعنوان شعبه همعرض، محاکمه شود. پیش از این، او در شعبه اول دادگاه انقلاب رشت، به ریاست احمد درویشگفتار که رییس دادگاه انقلاب رشت هم هست با اتهام واهی و بی اساس بغی به اعدام محکوم شده بود.
اتهام بغی و حکم اعدام پس از بررسی در شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور، به دلیل وجود ایرادات جدی نقض شد و پرونده برای رسیدگی مجدد به شعبه همعرض ارجاع داده شد.
اما رییس دادگاه انقلاب رشت که قبلا هم هیچکدام از حقوق متهم را رعایت نکرده و به اشکال مختلف حقوق بشر را زیر پا گذاشته بود؛ این بار هم قوانین را زیر پا گذاشته و ظاهراً "تعارض منافع و جلو گیری از سوگیری" برای ایشان شوخی بیش نیست و این پرونده را که نمونه بارز نقص حقوق بشر بوده، در اختیار پسر قرار می دهد.
این موضوع نگرانیهای زیادی را درباره بیطرفی دادرسی ایجاد کرده است.
یونس آزادبر، زندانی سیاسی سابق، در نوشته ای به این مسئله اشاره کرد:
"پدر، رئیس شعبهای بود که شریفه را به اعدام محکوم کرد و حالا پسر، رئیس شعبهای است که قرار است حکم جدید صادر کند! آیا این انتخاب برای دادگاه همعرض اتفاقی است؟"
سوال این است که چرا پرونده شریفه محمدی به فرزند ایشان ارجاع شد؟
سوالی که بسیاری از فعالان اجتماعی و حقوقی مطرح کردهاند. آیا چنین روندی میتواند به یک دادرسی عادلانه منجر شود؟
پرونده شریفه محمدی همچنان در مرکز توجه افکار عمومی و فعالان اجتماعی قرار دارد. انتظار ما دادرسی عادلانه و آزادی بی قید و شرط شریفه است.
شریفه محمدی بی قید و بی وثیقه آزاد باید گردد
۲۲ آبان ۱۴۰۳
#freesharifeh
#آزادی_شریفه
🖥 تماس با ادمین تلگرام: @freesharifeh
توئیتر: https://x.com/freeSharifeh
اینستاگرام:www.instagram.com/free_sharifeh_mohammadi/
12 November 2024
قاضی شعبه هم عرض رسیدگی به پرونده شریفه محمدی، پسر قاضی احمد درویش گفتار است که حکم اعدام شریفه را صادر کرده بود.
روز پنج شنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۳، شریفه محمدی قرار است در شعبه دوم دادگاه انقلاب رشت، بهعنوان شعبه همعرض، محاکمه شود. پیش از این، او در شعبه اول دادگاه انقلاب رشت، به ریاست احمد درویشگفتار که رییس دادگاه انقلاب رشت هم هست با اتهام واهی و بی اساس بغی به اعدام محکوم شده بود.
اتهام بغی و حکم اعدام پس از بررسی در شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور، به دلیل وجود ایرادات جدی نقض شد و پرونده برای رسیدگی مجدد به شعبه همعرض ارجاع داده شد.
اما رییس دادگاه انقلاب رشت که قبلا هم هیچکدام از حقوق متهم را رعایت نکرده و به اشکال مختلف حقوق بشر را زیر پا گذاشته بود؛ این بار هم قوانین را زیر پا گذاشته و ظاهراً "تعارض منافع و جلو گیری از سوگیری" برای ایشان شوخی بیش نیست و این پرونده را که نمونه بارز نقص حقوق بشر بوده، در اختیار پسر قرار می دهد.
این موضوع نگرانیهای زیادی را درباره بیطرفی دادرسی ایجاد کرده است.
یونس آزادبر، زندانی سیاسی سابق، در نوشته ای به این مسئله اشاره کرد:
"پدر، رئیس شعبهای بود که شریفه را به اعدام محکوم کرد و حالا پسر، رئیس شعبهای است که قرار است حکم جدید صادر کند! آیا این انتخاب برای دادگاه همعرض اتفاقی است؟"
سوال این است که چرا پرونده شریفه محمدی به فرزند ایشان ارجاع شد؟
سوالی که بسیاری از فعالان اجتماعی و حقوقی مطرح کردهاند. آیا چنین روندی میتواند به یک دادرسی عادلانه منجر شود؟
پرونده شریفه محمدی همچنان در مرکز توجه افکار عمومی و فعالان اجتماعی قرار دارد. انتظار ما دادرسی عادلانه و آزادی بی قید و شرط شریفه است.
شریفه محمدی بی قید و بی وثیقه آزاد باید گردد
۲۲ آبان ۱۴۰۳
#freesharifeh
#آزادی_شریفه
🖥 تماس با ادمین تلگرام: @freesharifeh
توئیتر: https://x.com/freeSharifeh
اینستاگرام:www.instagram.com/free_sharifeh_mohammadi/
12 November 2024
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
زنی چراغ به دست از سپیده دم آمد
زنی که موی بلندش در آستان طلوع
غبار روشنی ِسرخ شامگاهان داشت،
بر آستانه نشست:
ز پشت مردمکش آفتاب را دیدم
که از درخت فراتر رفت
به روی گونه ی گلرنگ صبح پنجه کشید،
نگاه روشن زن
خراش پنجه ی خورشید را نشانم داد...
زمان، زمان عزیمت بود
زنی چراغ به دست از حصار شب می رفت
مرا، اشاره کنان، از قفای خود می برد
زنی که موی بلندش در آستان غروب
شکوه روشنی صبحگاهان داشت
زنی که آینه ای در نگاه، پنهان داشت...
نادر_نادرپور
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#زن_زندگی_آزادی
#عدالت_اجتماعی
#مرگ_بر_جمهوری_فقر_نابرابری_سرکوب
@zan_j
زنی که موی بلندش در آستان طلوع
غبار روشنی ِسرخ شامگاهان داشت،
بر آستانه نشست:
ز پشت مردمکش آفتاب را دیدم
که از درخت فراتر رفت
به روی گونه ی گلرنگ صبح پنجه کشید،
نگاه روشن زن
خراش پنجه ی خورشید را نشانم داد...
زمان، زمان عزیمت بود
زنی چراغ به دست از حصار شب می رفت
مرا، اشاره کنان، از قفای خود می برد
زنی که موی بلندش در آستان غروب
شکوه روشنی صبحگاهان داشت
زنی که آینه ای در نگاه، پنهان داشت...
نادر_نادرپور
#کارزار_سهشنبههای_نه_به_اعدام
#زن_زندگی_آزادی
#عدالت_اجتماعی
#مرگ_بر_جمهوری_فقر_نابرابری_سرکوب
@zan_j
ایجاد "کلینیک ترک بیحجابی" تلاش آشکار برای انکار واقعیتهای اجتماعی،و وحشت از قدرت زنان است.❗️
کلینیک ترک اعتیاد بی حجابی"
زنان و مردم معترض را در بیمارستان روانی بستری می کنند تا روشهای جدید شکنجه را اعمال کنند.
راهاندازی چنین کلینیکهایی بهطور ضمنی اعلام میکند که انتخاب نوع پوشش، بهویژه عدم رعایت حجاب اجباری، نوعی "اختلال" یا "بیماری" است که نیاز به درمان دارد. این نگرش، آزادی انتخاب افراد را نادیده گرفته و سرکوب حقوق انسانی را مشروع جلوه دهد. حق انتخاب پوشش، بخشی از حقوق اولیه انسانی است و هیچ سیستمی نمیتواند آن را بهعنوان یک انحراف معرفی کند.
روشن که این اعتراضها ریشه در خواستههای عمیق اجتماعی برای آزادی، برابری و کرامت انسانی دارند.
تلقی بیحجابی بهعنوان یک "بیماری" و راهاندازی کلینیک برای "درمان" آن، یادآور روشهای قدیمی سرکوب و شکنجه است که در آنها افراد بهدلیل عقاید یا انتخابهای شخصیشان تحت فشار قرار میگرفتند.
مقاومت زنان در برابر سیاستهای سرکوبگرانه مانند حجاب اجباری، نشاندهندهی آگاهی و شجاعت آنها در برابر نابرابریهاست. اعتراضاتی که پس از قتل ژینا (مهسا امینی) شکل گرفت، نه یک اتفاق موقتی، بلکه بخشی از یک تحول عمیق درونی است که به تغییرات اساسی در جامعه ایران منجر خواهد شد. زنان ایران، تسلیم چنین سیاستهایی نخواهند شد، چرا که آنها دیگر نهتنها به حقوقشان آگاهاند، بلکه برای دستیابی به آنها متعهد هستند.
زنان ایران برای حقوقشان خواهند جنگید و هیچ «کلینیک»، قانون، یا سیاستی نمیتواند آنها را از این مسیر باز دارد.
زن و جامعه (زن کارگر)
#ژن_ژیان_ئازادی
#آهو_دریایی
#روشنک_مولایی
#پوشش_اختیاری
#به_عقب_برنمیگردیم
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@zan_j
کلینیک ترک اعتیاد بی حجابی"
زنان و مردم معترض را در بیمارستان روانی بستری می کنند تا روشهای جدید شکنجه را اعمال کنند.
راهاندازی چنین کلینیکهایی بهطور ضمنی اعلام میکند که انتخاب نوع پوشش، بهویژه عدم رعایت حجاب اجباری، نوعی "اختلال" یا "بیماری" است که نیاز به درمان دارد. این نگرش، آزادی انتخاب افراد را نادیده گرفته و سرکوب حقوق انسانی را مشروع جلوه دهد. حق انتخاب پوشش، بخشی از حقوق اولیه انسانی است و هیچ سیستمی نمیتواند آن را بهعنوان یک انحراف معرفی کند.
روشن که این اعتراضها ریشه در خواستههای عمیق اجتماعی برای آزادی، برابری و کرامت انسانی دارند.
تلقی بیحجابی بهعنوان یک "بیماری" و راهاندازی کلینیک برای "درمان" آن، یادآور روشهای قدیمی سرکوب و شکنجه است که در آنها افراد بهدلیل عقاید یا انتخابهای شخصیشان تحت فشار قرار میگرفتند.
مقاومت زنان در برابر سیاستهای سرکوبگرانه مانند حجاب اجباری، نشاندهندهی آگاهی و شجاعت آنها در برابر نابرابریهاست. اعتراضاتی که پس از قتل ژینا (مهسا امینی) شکل گرفت، نه یک اتفاق موقتی، بلکه بخشی از یک تحول عمیق درونی است که به تغییرات اساسی در جامعه ایران منجر خواهد شد. زنان ایران، تسلیم چنین سیاستهایی نخواهند شد، چرا که آنها دیگر نهتنها به حقوقشان آگاهاند، بلکه برای دستیابی به آنها متعهد هستند.
زنان ایران برای حقوقشان خواهند جنگید و هیچ «کلینیک»، قانون، یا سیاستی نمیتواند آنها را از این مسیر باز دارد.
زن و جامعه (زن کارگر)
#ژن_ژیان_ئازادی
#آهو_دریایی
#روشنک_مولایی
#پوشش_اختیاری
#به_عقب_برنمیگردیم
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@zan_j
ایشون به تازگی توسط کلینیک ترک بی حجابی درمان شدند
پس تاسیس کلینیک های زیر ضروری است :
کلینیک ترک آدمکشی
کلینیک ترک دروغگویی
کلینیک ترک تجاوز
کلینیک ترک رانت خواری
کلینیک ترکاختلاس
کلینیک ترک زمینخواری
کلینیک ترک باغخواری
کلینیک ترک رشوهخواری
کلینیک ترک بیکفایتی
کلینیک ترک فامیلسالاری
کلینیک ترک توهم خودبزرگبینی
کلینیک ترک ژن برتر بینی
کلینیک ترک آقازادگی
ارسالی
#مضحکه
پس تاسیس کلینیک های زیر ضروری است :
کلینیک ترک آدمکشی
کلینیک ترک دروغگویی
کلینیک ترک تجاوز
کلینیک ترک رانت خواری
کلینیک ترکاختلاس
کلینیک ترک زمینخواری
کلینیک ترک باغخواری
کلینیک ترک رشوهخواری
کلینیک ترک بیکفایتی
کلینیک ترک فامیلسالاری
کلینیک ترک توهم خودبزرگبینی
کلینیک ترک ژن برتر بینی
کلینیک ترک آقازادگی
ارسالی
#مضحکه
🔹 کلینیک ترک بیحجابی
کلینیک ترک بی حجابی ایده بسیار خطرناکی است، نیاز نیست شعبه های متعدد داشته باشد و قرار هم نیست که همه مخالفان حجاب را در آن بستری کنند، مسلم است که بستری کردن میلیون ها زن ایرانی جوک است اما این ایده، شوخی و جوک نیست: مریض پنداری موافقان پوشاک اختیاری و مخالفان حجاب اجباری می تواند قدمی باشد برای سرکوب و فشار بیشتر بر فعالان سیاسی اجتماعی زن یا هر زنی که به اعتراض ترک حجاب کرده و در فضاهای مجازی به چشم همگان آمده است. حتی اگر یک کلینیک با عنوان «ترک بد حجابی» افتتاح شود بعد از آن حکومت میتواند زحمت جرمپنداری و تشکیل پرونده و زندان افکندن زن معترض را به خود ندهد و بعنوان بیمار بستریش کند و معلوم نیست در کلینیک (!) با نام «درمان» چه بر سرش بیاورد. تمام قد در برابر چنین ایده های قرون وسطایی و نازیستی باید ایستاد
کاریکاتور از #مانا_نیستانی
#حجاب_اجباری #کلینیک_ترک_بیحجابی
#ژن_ژیان_ئازادی
کلینیک ترک بی حجابی ایده بسیار خطرناکی است، نیاز نیست شعبه های متعدد داشته باشد و قرار هم نیست که همه مخالفان حجاب را در آن بستری کنند، مسلم است که بستری کردن میلیون ها زن ایرانی جوک است اما این ایده، شوخی و جوک نیست: مریض پنداری موافقان پوشاک اختیاری و مخالفان حجاب اجباری می تواند قدمی باشد برای سرکوب و فشار بیشتر بر فعالان سیاسی اجتماعی زن یا هر زنی که به اعتراض ترک حجاب کرده و در فضاهای مجازی به چشم همگان آمده است. حتی اگر یک کلینیک با عنوان «ترک بد حجابی» افتتاح شود بعد از آن حکومت میتواند زحمت جرمپنداری و تشکیل پرونده و زندان افکندن زن معترض را به خود ندهد و بعنوان بیمار بستریش کند و معلوم نیست در کلینیک (!) با نام «درمان» چه بر سرش بیاورد. تمام قد در برابر چنین ایده های قرون وسطایی و نازیستی باید ایستاد
کاریکاتور از #مانا_نیستانی
#حجاب_اجباری #کلینیک_ترک_بیحجابی
#ژن_ژیان_ئازادی
نه!
نه!
کبوتران را نکشید،
کبوتران بافه های نرگس و میخکند.
بافه های نرگس و میخک را درو نکنید،
هنوز خرداد نیامده است.
...برخیشان به قید وثیقه از زندان آزاد شده بودند؛ آنان را هم بدون توضیحی به خانواده یا وکلا بعد از پایان جلسه دادگاه به زندان بردند و این نیز برای افکار عمومی مسئله نشد. و حالا ...
ایستاده ایم تا پایان ❗️
نه به اعدام
#نه_به_اعدام
#نه_قتل_عمد
@zan_j
نه!
کبوتران را نکشید،
کبوتران بافه های نرگس و میخکند.
بافه های نرگس و میخک را درو نکنید،
هنوز خرداد نیامده است.
...برخیشان به قید وثیقه از زندان آزاد شده بودند؛ آنان را هم بدون توضیحی به خانواده یا وکلا بعد از پایان جلسه دادگاه به زندان بردند و این نیز برای افکار عمومی مسئله نشد. و حالا ...
ایستاده ایم تا پایان ❗️
نه به اعدام
#نه_به_اعدام
#نه_قتل_عمد
@zan_j
قوه قضاییه جمهوری اعدامی #میلاد_آرمون، #علیرضا_کفایی، #امیر_محمد_خوش_اقبال، #نوید_نجاران، #حسین_نعمتی و #علیرضا_برمرزپورناک، شش تن از بازداشتشدگان پرونده موسوم به #شهرک_اکباتان را به اعدام محکوم کرد.
این حکم قابل فرجام خواهی است.
گلرخ میگوید:«ما در آنچه رخ میدهد سهیم هستیم.»
#ماشین_کشتار_را_متوقف_کنید
#نه_به_اعدام
این حکم قابل فرجام خواهی است.
گلرخ میگوید:«ما در آنچه رخ میدهد سهیم هستیم.»
#ماشین_کشتار_را_متوقف_کنید
#نه_به_اعدام
صدور حکم اعدام برای ۶ متهم «شهرک اکباتان»
شعبه سیزدهم دادگاه کیفری، بازداشتشدگان پرونده موسوم به «شهرک اکباتان» را با اتهام واهی «قصاص نفس» به اعدام محکوم کرد. حکومت مدعی است که میلاد آرمون، علیرضا کفایی، امیرمحمد خوش اقبال، نوید نجاران، حسین نعمتی و علیرضا برمرزپورناک در کشتهشدن یک بسیجی در جریان اعتراضات «زن زندگی آزادی» در اکباتان نقش داشتند.
https://www.tgoop.com/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/839115/&rhash=0ceb6994783a68
شعبه سیزدهم دادگاه کیفری، بازداشتشدگان پرونده موسوم به «شهرک اکباتان» را با اتهام واهی «قصاص نفس» به اعدام محکوم کرد. حکومت مدعی است که میلاد آرمون، علیرضا کفایی، امیرمحمد خوش اقبال، نوید نجاران، حسین نعمتی و علیرضا برمرزپورناک در کشتهشدن یک بسیجی در جریان اعتراضات «زن زندگی آزادی» در اکباتان نقش داشتند.
https://www.tgoop.com/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/839115/&rhash=0ceb6994783a68
t.me
صدور حکم اعدام برای ۶ متهم «شهرک اکباتان»
شعبه سیزدهم دادگاه کیفری، بازداشتشدگان پرونده موسوم به «شهرک اکباتان» را با اتهام واهی «قصاص نفس» به اعدام محکوم کرد. حکومت مدعی است که میلاد آرمون، علیرضا کفایی، امیرمحمد خوش اقبال، نوید نجاران، حسین نعمتی و علیرضا برمرزپورناک در کشتهشدن یک بسیجی در جریان…
زن و جامعه (زن کارگر)
Photo
علیه احکام اعدام پخشان عزیزی و وریشه مرادی؛ کبوتران سرزمین زخمی
مینویسد حکم جوانا ابلاغ شد، اعدام. دوباره نگاه میکنم. مینویسم لعنت و کلمه کم میآورم. گوشی را که بالا و پایین میکنم اسم و عکسش همهجا تکرار میشود. این لحظات همهچیز درباره حکم اوست. در یک خط خبر از صدور حکم اعدام دادهاند. در یک جمله حکم قتل او را صادر کردهاند. ناتوانی تمام بدنم را میگیرد. آنچه در این جهان بیارزش شده جان آدمی است. همسرنوشتی زنان کرد بند زنان حالا در حکمشان هم نمایان شده است. چند ماه قبل پخشان عزیزی و حالا وریشه مرادی به اعدام محکوم شدند.
درباره روند رسیدگی پرونده ایرادات بسیاری وجود دارد اما بعد از یک سال و سه ماه جنگ روانی، آزار و شکنجه و محرومیت از ملاقات و حقوق اولیه، انتظار برخورد قانونی و عادلانه منطقی نیست مخصوصا که اگر از پیرامون آمده باشی به اسارت در مرکز. هرچند باید تاکید کنیم قوانین موجود خود منشا ناعدالتی قضایی هستند و اساسا انتظار عدالت و رسیدگی عادلانه از اجرای تاموتمام قوانین موجود امری بیجا است. مخالفت با صدور حکم اعدام اگر از روند رسیدگی آغاز شود نهایتا در جایی به دفاع از اعدام معترف خواهد شد. دقیقا در جایی که رسیدگی را قانونی و عادلانه ببیند ناگزیر به اعدام روی خواهد آورد.
حکم اعدام برای هرکس و با هرجرمی حتی به موجب قانون و دادگاهی صالح بیعدالتی محض است. اعدام مسئلهای حقوقی و قضایی نیست که به مواد خام و بیجان قانونی استناد کنیم بلکه امری تماما سیاسی است. استدلال قضایی البته در جایی که افراد خط و منش سیاسی محکوم به اعدام را قبول ندارند بیشتر نمایان میشود. چرا که هویت سیاسی محکوم قابل مصادره و انکار نیست. استدلالِ ایرادات در روند رسیدگی دقیقا به ما نشان میدهد که نه محکوم به اعدام حیاتش مسئله است و نه فلسفه وجودی اعدام، بلکه عدم رعایت حقوق متهم از سوی دادگاه و در حقیقت نمایش ناقص قضایی دادگاه است که مسئله شده است و مثلا اگر قاضی شعبه ۱۵ به وریشه و وکلا اجازه دفاع میداد برای ما چه معنیای میداد؟
به همین خاطر اگر فعال سیاسی ادعا کند که مخالف اعدام است، در دفاع بدون اماواگرش از مخالف سیاسی خودش محک زده میشود.
دفاع از حیات و تضمین زندگی، ابتداییترین وظیفه دولت است، نه آنکه دولت ناتوانی خود را با سلب حق حیات مردم پاسخ دهد. همان دولت (البته اگر بتوان اسم آن را دولت گذاشت) که خود بر جان و زندگی مردم اسلحه کشیده است، در پاسخ به هر کنش و واکنشی سرکوب را انتخاب میکند و طناب دار عیانترین و بیرحمانهترین شکل سرکوبهاست. چرا که فرد زندانی به مثابه اسیر را در دادگاهی نمایشی با قوانینی که خود نوشته، محکوم و حکم اعدام را اجرا میکنند.
گفتهاند مجازات ابزاری است برای دفاع از جامعه در برابر تجاوز به وضعیت اساسی و حیاتیاش. درحقیقت اما دولت مجازات را برای جرائم از دید خودش سنگین و فجیع اجرا میکند و این فجیعبودن نه به معنای درگیرکردن و تجاوز به جامعه، بلکه فجیع درقبال منافع خود دولت است. برای دولت اقتدارگرا چه چیز فجیعتر از آن است که تضادهای موجودش عیان شود؟ مخصوصا اگر سوژه رسواکننده از حاشیه و میان فرودستان آمده باشد. فکر میکنم مجازات اعدام برای دولت دیگر پاسخی در برابر تجاوز به جامعه نیست بلکه پاسخی در برابر حمله به تضادها و ناتوانیهای خود است. به همین خاطر اعدام، یعنی کشتن و حذف محکوم، مهمترین ابزارش خواهد بود. وجود امکان صدور حکم اعدام برای هر دولتی به هرجرمی در عمل تقدیم ابزار سرکوب و حذف افشاکنندگان بحرانها است. با همین استدلال نیز باید تا لغو آخرین حکم اعدام و حذف مجازات اعدام از قوانین پیش رفت.
وریشه مرادی اعتصاب غذا کرد تا صدایی باشد در این آهنگ ناموزون اخبار موجود علیه اعدام و حالا خود محکوم به اعدام شده است. وریشه زنی کورد است، علیه داعش در کوبانی جنگیده و آثار جنگ بر بدنش هنوز باقی است. جنگ را دیده و مبارزه را زندگی کرده است. سربریدن داعش را روایت کرد و حالا راوی رنج و ستمی خواهد بود که محکوم به مرگ با طناب دار خواهد داشت. به قول خودش که میگوید: «مقاومت زندگیست، ایستادهبودن را از زاگرس یاد گرفتم و تا ایستادهبودن زاگرس؛ ایستادهام.»
🖍هستی امیری
#ماشین_کشتار_را_متوقف_کنید
#انتقام_حاکمیت_از_زنان
#وریشه_مرادی
#پخشان_عزیزی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#شریفه_محمدی_آزاد_باید_گردد
@zan_j
مینویسد حکم جوانا ابلاغ شد، اعدام. دوباره نگاه میکنم. مینویسم لعنت و کلمه کم میآورم. گوشی را که بالا و پایین میکنم اسم و عکسش همهجا تکرار میشود. این لحظات همهچیز درباره حکم اوست. در یک خط خبر از صدور حکم اعدام دادهاند. در یک جمله حکم قتل او را صادر کردهاند. ناتوانی تمام بدنم را میگیرد. آنچه در این جهان بیارزش شده جان آدمی است. همسرنوشتی زنان کرد بند زنان حالا در حکمشان هم نمایان شده است. چند ماه قبل پخشان عزیزی و حالا وریشه مرادی به اعدام محکوم شدند.
درباره روند رسیدگی پرونده ایرادات بسیاری وجود دارد اما بعد از یک سال و سه ماه جنگ روانی، آزار و شکنجه و محرومیت از ملاقات و حقوق اولیه، انتظار برخورد قانونی و عادلانه منطقی نیست مخصوصا که اگر از پیرامون آمده باشی به اسارت در مرکز. هرچند باید تاکید کنیم قوانین موجود خود منشا ناعدالتی قضایی هستند و اساسا انتظار عدالت و رسیدگی عادلانه از اجرای تاموتمام قوانین موجود امری بیجا است. مخالفت با صدور حکم اعدام اگر از روند رسیدگی آغاز شود نهایتا در جایی به دفاع از اعدام معترف خواهد شد. دقیقا در جایی که رسیدگی را قانونی و عادلانه ببیند ناگزیر به اعدام روی خواهد آورد.
حکم اعدام برای هرکس و با هرجرمی حتی به موجب قانون و دادگاهی صالح بیعدالتی محض است. اعدام مسئلهای حقوقی و قضایی نیست که به مواد خام و بیجان قانونی استناد کنیم بلکه امری تماما سیاسی است. استدلال قضایی البته در جایی که افراد خط و منش سیاسی محکوم به اعدام را قبول ندارند بیشتر نمایان میشود. چرا که هویت سیاسی محکوم قابل مصادره و انکار نیست. استدلالِ ایرادات در روند رسیدگی دقیقا به ما نشان میدهد که نه محکوم به اعدام حیاتش مسئله است و نه فلسفه وجودی اعدام، بلکه عدم رعایت حقوق متهم از سوی دادگاه و در حقیقت نمایش ناقص قضایی دادگاه است که مسئله شده است و مثلا اگر قاضی شعبه ۱۵ به وریشه و وکلا اجازه دفاع میداد برای ما چه معنیای میداد؟
به همین خاطر اگر فعال سیاسی ادعا کند که مخالف اعدام است، در دفاع بدون اماواگرش از مخالف سیاسی خودش محک زده میشود.
دفاع از حیات و تضمین زندگی، ابتداییترین وظیفه دولت است، نه آنکه دولت ناتوانی خود را با سلب حق حیات مردم پاسخ دهد. همان دولت (البته اگر بتوان اسم آن را دولت گذاشت) که خود بر جان و زندگی مردم اسلحه کشیده است، در پاسخ به هر کنش و واکنشی سرکوب را انتخاب میکند و طناب دار عیانترین و بیرحمانهترین شکل سرکوبهاست. چرا که فرد زندانی به مثابه اسیر را در دادگاهی نمایشی با قوانینی که خود نوشته، محکوم و حکم اعدام را اجرا میکنند.
گفتهاند مجازات ابزاری است برای دفاع از جامعه در برابر تجاوز به وضعیت اساسی و حیاتیاش. درحقیقت اما دولت مجازات را برای جرائم از دید خودش سنگین و فجیع اجرا میکند و این فجیعبودن نه به معنای درگیرکردن و تجاوز به جامعه، بلکه فجیع درقبال منافع خود دولت است. برای دولت اقتدارگرا چه چیز فجیعتر از آن است که تضادهای موجودش عیان شود؟ مخصوصا اگر سوژه رسواکننده از حاشیه و میان فرودستان آمده باشد. فکر میکنم مجازات اعدام برای دولت دیگر پاسخی در برابر تجاوز به جامعه نیست بلکه پاسخی در برابر حمله به تضادها و ناتوانیهای خود است. به همین خاطر اعدام، یعنی کشتن و حذف محکوم، مهمترین ابزارش خواهد بود. وجود امکان صدور حکم اعدام برای هر دولتی به هرجرمی در عمل تقدیم ابزار سرکوب و حذف افشاکنندگان بحرانها است. با همین استدلال نیز باید تا لغو آخرین حکم اعدام و حذف مجازات اعدام از قوانین پیش رفت.
وریشه مرادی اعتصاب غذا کرد تا صدایی باشد در این آهنگ ناموزون اخبار موجود علیه اعدام و حالا خود محکوم به اعدام شده است. وریشه زنی کورد است، علیه داعش در کوبانی جنگیده و آثار جنگ بر بدنش هنوز باقی است. جنگ را دیده و مبارزه را زندگی کرده است. سربریدن داعش را روایت کرد و حالا راوی رنج و ستمی خواهد بود که محکوم به مرگ با طناب دار خواهد داشت. به قول خودش که میگوید: «مقاومت زندگیست، ایستادهبودن را از زاگرس یاد گرفتم و تا ایستادهبودن زاگرس؛ ایستادهام.»
🖍هستی امیری
#ماشین_کشتار_را_متوقف_کنید
#انتقام_حاکمیت_از_زنان
#وریشه_مرادی
#پخشان_عزیزی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#شریفه_محمدی_آزاد_باید_گردد
@zan_j
Forwarded from زن و جامعه (زن کارگر)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هنر اگرچه نان نمی شود، اما شراب زندگیست
ژان_پل_سارتر
اجرایی از #استپان_هاوزر
▪︎Title: #Swan_Lake
▪︎Violin Cell : #HAUSER
▪︎Dancer: #Lucia_Colos
@zan_j
ژان_پل_سارتر
اجرایی از #استپان_هاوزر
▪︎Title: #Swan_Lake
▪︎Violin Cell : #HAUSER
▪︎Dancer: #Lucia_Colos
@zan_j
دختر دانشکده علوم و تحقیقات؛ «جادوگرانی که سوزانده نشدند»
دختر دانشکده علوم و تحقیقات؛ «جادوگرانی که سوزانده نشدند»
8 november, 2024
وقتی یک دانشجوی زن دانشکده علوم و تحقیقات در تهران لباسهایش را کند و در جمعیت قدم زد، قبل از این که بتواند روایتش را بگوید، نتیجهگیری مسئولان دانشگاه آزاد اعلام شد: «این دانشجو تحت فشار روحی شدید و اختلالات روانی است و به یک مرکز درمانی منتقل شده است.»
هنوز دلیل خشم دانشجوی معروف به «دختر علوم و تحقیقات» علنی نشده و در همان ساعات اولیه، احتمالا پزشک قانونی فرصتی برای تشخیص حالت روحی او نداشته است؛ شاید خودش توضیح متفاوتی داشته باشد، اما برچسب «جنون» و «بیماری روانی» اولین حربه برای مقابله با زنانی است که تصمیم گرفتهاند به روشی غیر معمول اعتراضشان را نشان دهند.
در قرون وسطی زنان سرکش را «ساحره» میخواندند و برای خفه کردن صدایشان آنها را در آتش میسوزاندند. یا دهانبند فلزی دور سرشان میبستند و با افسار در شهر میگرداندند. بعدها واژه «هیستریک» را برای نسبت دادن به زنان وارد علم روانشناسی کردند. امروز روشهای برچسب زدن تغییر کرده اما انگ «بیمار روانی» همچنان کاربرد فراوان دارد.
تاریخ ایران و جهان پر از نمونههای مشابه است...
#زنکشی
#اعدام_قتل_عمد_حکومتی
#خودکشی_زنان
#انتقام_از_زنان
#ژن_ژیان_ئازادی
#زن_زندگی_آزادی
@zan_j
https://www.bbc.com/persian/articles/c3vldwlr999o
دختر دانشکده علوم و تحقیقات؛ «جادوگرانی که سوزانده نشدند»
8 november, 2024
وقتی یک دانشجوی زن دانشکده علوم و تحقیقات در تهران لباسهایش را کند و در جمعیت قدم زد، قبل از این که بتواند روایتش را بگوید، نتیجهگیری مسئولان دانشگاه آزاد اعلام شد: «این دانشجو تحت فشار روحی شدید و اختلالات روانی است و به یک مرکز درمانی منتقل شده است.»
هنوز دلیل خشم دانشجوی معروف به «دختر علوم و تحقیقات» علنی نشده و در همان ساعات اولیه، احتمالا پزشک قانونی فرصتی برای تشخیص حالت روحی او نداشته است؛ شاید خودش توضیح متفاوتی داشته باشد، اما برچسب «جنون» و «بیماری روانی» اولین حربه برای مقابله با زنانی است که تصمیم گرفتهاند به روشی غیر معمول اعتراضشان را نشان دهند.
در قرون وسطی زنان سرکش را «ساحره» میخواندند و برای خفه کردن صدایشان آنها را در آتش میسوزاندند. یا دهانبند فلزی دور سرشان میبستند و با افسار در شهر میگرداندند. بعدها واژه «هیستریک» را برای نسبت دادن به زنان وارد علم روانشناسی کردند. امروز روشهای برچسب زدن تغییر کرده اما انگ «بیمار روانی» همچنان کاربرد فراوان دارد.
تاریخ ایران و جهان پر از نمونههای مشابه است...
#زنکشی
#اعدام_قتل_عمد_حکومتی
#خودکشی_زنان
#انتقام_از_زنان
#ژن_ژیان_ئازادی
#زن_زندگی_آزادی
@zan_j
https://www.bbc.com/persian/articles/c3vldwlr999o
BBC News فارسی
دختر دانشکده علوم و تحقیقات؛ «جادوگرانی که سوزانده نشدند»
هنوز نام «دختر دانشکده علوم و تحقیقات» اعلام نشده اما مقامها اعلام کردهاند او «بیماری روانی» داشته و به درمانگاه منتقل شده است. بستن دهان زنان با سوزاندن در آتش و بستری کردن در تیمارستان از روشهای تاریخی سرکوب زنان بوده است.
🔴تجمع امروز جمعی از دانشجویان دانشگاه هنر اصفهان
جمعی از دانشجویان دانشگاه هنر اصفهان امروز ۲۳ آبانماه در اعتراض به مشکلات صنفی خصوصا وضعیت خوابگاه دختران( صبا) در مارتا( دانشکده مرکزی) تجمع کرده و خواهان پاسخگویی مسئولان دانشگاه شدند.
از دیگر مشکلات قابل توجه این خوابگاه قطعی آب از شب گذشته، خرابی آسانسورها و رفتار نابجای سرپرستان خوابگاه است.
پس از توضیحات و وعدههای مسئولان دانشگاه، دانشجویان معترض تا پایان این هفته به مسئولان دانشگاه مهلت دادهاند تا مسائل فوق برطرف شود و در صورت عدم تغییر، مجددا با تعداد بیشتری از دانشجویان تجمع خواهند کرد.
#دانشگاه_هنر_اصفهان
4⃣2⃣7⃣5⃣
🆔 @senfi_uni_iran
جمعی از دانشجویان دانشگاه هنر اصفهان امروز ۲۳ آبانماه در اعتراض به مشکلات صنفی خصوصا وضعیت خوابگاه دختران( صبا) در مارتا( دانشکده مرکزی) تجمع کرده و خواهان پاسخگویی مسئولان دانشگاه شدند.
از دیگر مشکلات قابل توجه این خوابگاه قطعی آب از شب گذشته، خرابی آسانسورها و رفتار نابجای سرپرستان خوابگاه است.
پس از توضیحات و وعدههای مسئولان دانشگاه، دانشجویان معترض تا پایان این هفته به مسئولان دانشگاه مهلت دادهاند تا مسائل فوق برطرف شود و در صورت عدم تغییر، مجددا با تعداد بیشتری از دانشجویان تجمع خواهند کرد.
#دانشگاه_هنر_اصفهان
4⃣2⃣7⃣5⃣
🆔 @senfi_uni_iran
Forwarded from کمپین دفاع از شریفه محمدی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
انتخاب قاضی برای شعبه هم عرض از میان نزدیکان، شبههای جدی در بیطرفی دادگاه ایجاد میکند.
فردا پنج شنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۳ پرونده شریفه محمدی به دادگاه می رود تا اتهامات واهی و سرتاسر نقص و دروغ علیه او دوباره بررسی شود.
اتفاق نگران کننده و عجیب این است که در شعبه همعرض قاضی پرونده فرزند قاضی درویش گفتار است که حکم اعدام شریفه را صادر کرده بود.
احمد درویش گفتار رییس دادگاه انقلاب رشت و رییس شعبه یک این دادگاه، این اختیار را داشته است که پرونده را به پسرش بسپارد که این مسأله شبهه ی جدی در بی طرفی دادگاه به وجود آورده ونگرانی های زیادی را به دنبال دارد.
گزینش قاضی شعبه هم عرض بیانگر سوگیری عامدانه و عدم عادلانه بودن این دادرسی است.
سعید دهقان وکیل و فعال حقوق بشر، نکات حقوقی مهمی را در این مورد متذکر شده است.
کمپین دفاع از شریفه محمدی
۲۳ آبان ۱۴۰۳
#freesharifeh
#آزادی_شریفه
🖥 تماس با ادمین تلگرام: @freesharifeh
توئیتر: https://x.com/freeSharifeh
اینستاگرام:www.instagram.com/free_sharifeh_mohammadi/
13 November 2024
فردا پنج شنبه ۲۴ آبان ۱۴۰۳ پرونده شریفه محمدی به دادگاه می رود تا اتهامات واهی و سرتاسر نقص و دروغ علیه او دوباره بررسی شود.
اتفاق نگران کننده و عجیب این است که در شعبه همعرض قاضی پرونده فرزند قاضی درویش گفتار است که حکم اعدام شریفه را صادر کرده بود.
احمد درویش گفتار رییس دادگاه انقلاب رشت و رییس شعبه یک این دادگاه، این اختیار را داشته است که پرونده را به پسرش بسپارد که این مسأله شبهه ی جدی در بی طرفی دادگاه به وجود آورده ونگرانی های زیادی را به دنبال دارد.
گزینش قاضی شعبه هم عرض بیانگر سوگیری عامدانه و عدم عادلانه بودن این دادرسی است.
سعید دهقان وکیل و فعال حقوق بشر، نکات حقوقی مهمی را در این مورد متذکر شده است.
کمپین دفاع از شریفه محمدی
۲۳ آبان ۱۴۰۳
#freesharifeh
#آزادی_شریفه
🖥 تماس با ادمین تلگرام: @freesharifeh
توئیتر: https://x.com/freeSharifeh
اینستاگرام:www.instagram.com/free_sharifeh_mohammadi/
13 November 2024
Forwarded from زن و جامعه (زن کارگر)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎼 سرود « سحر»
بر اساس موزیکی از تئودوراکیس
اجرا: غوغا تابان
اگر چکمهها بر گلویم
وگر مُشتها بر دهانم
اگر ساختند سد و دیوار
وگر کاشتند چوبهی دار
من اِستاده و استوارم
زِ ظلمت هراسی ندارم
منم من زنم من جهانم
سرودِ سحر بر لبانم
به خورشیدِ آینده سوگند
بر عهدی که بستم بمانم...
#زن_زندگی_آزادی
#مقاومت_زنان_افغانستان
#نان_کار_آزادی_اداره_شورایی
#مرگ_بر_جمهورى_اسلامى
#مرگ_بر_طالبان
@zan_j
بر اساس موزیکی از تئودوراکیس
اجرا: غوغا تابان
اگر چکمهها بر گلویم
وگر مُشتها بر دهانم
اگر ساختند سد و دیوار
وگر کاشتند چوبهی دار
من اِستاده و استوارم
زِ ظلمت هراسی ندارم
منم من زنم من جهانم
سرودِ سحر بر لبانم
به خورشیدِ آینده سوگند
بر عهدی که بستم بمانم...
#زن_زندگی_آزادی
#مقاومت_زنان_افغانستان
#نان_کار_آزادی_اداره_شورایی
#مرگ_بر_جمهورى_اسلامى
#مرگ_بر_طالبان
@zan_j
زن و جامعه (زن کارگر)
Photo
«زندگی یک وطن بهم بدهکاره که توش فقط به زندگی فکر کنم نه به وطن»
این متن توییتی است که در پروفایل زندهیاد کیانوش سنجری پین شده است.
او ساعتی پیش، به زندگی خود پایان داد.
کیانوش، روز گذشته در شبکه اجتماعی ایکس نوشته بود:
«اگر تا ساعت ۷ غروب امروز چهارشنبه ۲۳ آبان سال ۱۴۰۳ فاطمه سپهری، نسرین شاکرمی، توماج صالحی و آرشام رضایی از زندان آزاد نشوند و خبر آزادیشان در سایت خبری قوه قضاییه منتشر نشود، من در اعتراض به دیکتاتوری خامنهای و شرکایش به زندگیام پایان خواهم داد.
دیروز که این نوشته را گذاشت، با فعالان داخل ایران تماس گرفتیم و تعدادی از افراد و از جمله برادرش به دیدارش رفتند. حتی آنطور که شنیدهایم، یک روانشناس هم تا ساعت آخر با او بود.
کیانوش ساعاتی پیش، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:
«الوعده وفا.
هیچ کس نباید به خاطر بیان عقایدش زندانی شود. اعتراض حق هر شهروند ایرانیست.
زندگی من پس از این توییت به پایان خواهد رسید اما فراموش نکنیم که ما برای عشق به زندگی جان داده و میدهیم، و نه مرگ.
آرزومندم روزی ایرانیان بیدار و بر بردگی چیره شوند.
پاینده ایران»
و بعد تصویری از بالای پل حافظ در تهران منتشر کرد.
آنطور که شنیدیم، او «روانشناسش را قال گذاشته و رفته بود.» تا به وعدهاش وفا کند.
یادش گرامی و نامش مانا باد
کیانوش سنجریباف (زاده ۲۰ شهریور ۱۳۶۱ در تهران) فعال دانشجویی، وبلاگنویس و روزنامهنگار مستقل ایرانی است، که سابقه دستکم ۹ بار بازداشت، زندانیشدن و حبس در سلول انفرادی را دارد. سنجری پس از مهاجرت به آمریکا مدتی را نیز با بخش فارسی صدای آمریکا همکاری کرد. وی پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۹۵ مجدداً دستگیر شد.
او بارها زیر شکنجه بیهوش شد، به او شوک الکتریکی دادند و به اجبار در بیمارستان اعصاب و روان با پابند بستری کردند.
او در سلول انفرادی مورد شکنجه سفید قرار گرفته بود. سنجری به مجله سازمان عفو بینالملل نروژ گفتهاست: «این حالت شبیه نبردی است بین روح و جسم. در تنهایی مطلق نگه داشتن در سلول انفرادی، آزاردهندهترین شکنجه سفید است. در ایران شکنجه سفید نامی است که زندانیان برای «در تنهایی مطلق نگه داشتن» (در سلول انفرادی) به کار میبرند. این روش اثری بر جسم نمیگذارد اما فرد را بهطور کامل گیج میکند. زندانیان هویت شان را از دست میدهند و حاضر میشوند به هر چیزی اعتراف کنند. این شیوه در زندانهایی که مانند زندانهای معمولی نظارت نمیشوند، مانند بند ۲۰۹ زندان اوین در تهران، علیه مخالفان و خبرنگاران منتقد استفاده میشود.»
او همچنین در مصاحبهای با رادیو فردا درباره انتقال اجباریاش به امینآباد گفت:
«من بارها تجربه زندان داشتم ولی بدترین و ددمنشانهترین تجربه، حضور در بیمارستان رازی یا همان امینآباد بود که من را با پابند به آنجا بردند و کنار بیماران روانی قرار داده بودند و به من آمپول تزریق کردند که یک هفته فک من را از کار انداخت. این اوج قساوت بود. میخواستند من را کاملا منکوب کنند. من سالم بودم. من حتی قرص افسردگی هم مصرف نمیکردم. پس از این اتفاق، به بیماریهای بدی مبتلا شدم.
- در امینآباد حتی پابند من را موقع خواب نیز باز نمیکردند و من نمیتوانستم پهلو به پهلو بشوم. از پزشک تقاضا کردم نام من را گوگل کند و ببیند من فعال سیاسی هستم نه بیمار روانی. پزشک نام من را گوگل کرد و به من گفت من وظیفه دارم ۲۱ روز شما را نگه دارم در اینجا. من حتی وقتی به دستشویی میخواستم بروم مجبور بودم با پابند باشم.»
کیانوش، اولین بار وقتی ۱۷ ساله بود در پی اعتراضات تیر ماه ۷۸ در کوی دانشگاه تهران، بازداشت شده بود. او بعد از چند سال حبس، از ایران خارج شد و چندین سال در آمریکا اقامت گزید ولی تنهایی مادرش و عشقش به ایران او را به میهن بازگرداند. .... کیانوش برای امرار معاش کارگری میکند. او سال پیش آگهی زده بود که میخواهد کلیهاش را بفروشد.
طرح از مونیکا سلطانی
#کیانوش_سنجری
#خودکشی
این متن توییتی است که در پروفایل زندهیاد کیانوش سنجری پین شده است.
او ساعتی پیش، به زندگی خود پایان داد.
کیانوش، روز گذشته در شبکه اجتماعی ایکس نوشته بود:
«اگر تا ساعت ۷ غروب امروز چهارشنبه ۲۳ آبان سال ۱۴۰۳ فاطمه سپهری، نسرین شاکرمی، توماج صالحی و آرشام رضایی از زندان آزاد نشوند و خبر آزادیشان در سایت خبری قوه قضاییه منتشر نشود، من در اعتراض به دیکتاتوری خامنهای و شرکایش به زندگیام پایان خواهم داد.
دیروز که این نوشته را گذاشت، با فعالان داخل ایران تماس گرفتیم و تعدادی از افراد و از جمله برادرش به دیدارش رفتند. حتی آنطور که شنیدهایم، یک روانشناس هم تا ساعت آخر با او بود.
کیانوش ساعاتی پیش، در شبکه اجتماعی ایکس نوشت:
«الوعده وفا.
هیچ کس نباید به خاطر بیان عقایدش زندانی شود. اعتراض حق هر شهروند ایرانیست.
زندگی من پس از این توییت به پایان خواهد رسید اما فراموش نکنیم که ما برای عشق به زندگی جان داده و میدهیم، و نه مرگ.
آرزومندم روزی ایرانیان بیدار و بر بردگی چیره شوند.
پاینده ایران»
و بعد تصویری از بالای پل حافظ در تهران منتشر کرد.
آنطور که شنیدیم، او «روانشناسش را قال گذاشته و رفته بود.» تا به وعدهاش وفا کند.
یادش گرامی و نامش مانا باد
کیانوش سنجریباف (زاده ۲۰ شهریور ۱۳۶۱ در تهران) فعال دانشجویی، وبلاگنویس و روزنامهنگار مستقل ایرانی است، که سابقه دستکم ۹ بار بازداشت، زندانیشدن و حبس در سلول انفرادی را دارد. سنجری پس از مهاجرت به آمریکا مدتی را نیز با بخش فارسی صدای آمریکا همکاری کرد. وی پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۹۵ مجدداً دستگیر شد.
او بارها زیر شکنجه بیهوش شد، به او شوک الکتریکی دادند و به اجبار در بیمارستان اعصاب و روان با پابند بستری کردند.
او در سلول انفرادی مورد شکنجه سفید قرار گرفته بود. سنجری به مجله سازمان عفو بینالملل نروژ گفتهاست: «این حالت شبیه نبردی است بین روح و جسم. در تنهایی مطلق نگه داشتن در سلول انفرادی، آزاردهندهترین شکنجه سفید است. در ایران شکنجه سفید نامی است که زندانیان برای «در تنهایی مطلق نگه داشتن» (در سلول انفرادی) به کار میبرند. این روش اثری بر جسم نمیگذارد اما فرد را بهطور کامل گیج میکند. زندانیان هویت شان را از دست میدهند و حاضر میشوند به هر چیزی اعتراف کنند. این شیوه در زندانهایی که مانند زندانهای معمولی نظارت نمیشوند، مانند بند ۲۰۹ زندان اوین در تهران، علیه مخالفان و خبرنگاران منتقد استفاده میشود.»
او همچنین در مصاحبهای با رادیو فردا درباره انتقال اجباریاش به امینآباد گفت:
«من بارها تجربه زندان داشتم ولی بدترین و ددمنشانهترین تجربه، حضور در بیمارستان رازی یا همان امینآباد بود که من را با پابند به آنجا بردند و کنار بیماران روانی قرار داده بودند و به من آمپول تزریق کردند که یک هفته فک من را از کار انداخت. این اوج قساوت بود. میخواستند من را کاملا منکوب کنند. من سالم بودم. من حتی قرص افسردگی هم مصرف نمیکردم. پس از این اتفاق، به بیماریهای بدی مبتلا شدم.
- در امینآباد حتی پابند من را موقع خواب نیز باز نمیکردند و من نمیتوانستم پهلو به پهلو بشوم. از پزشک تقاضا کردم نام من را گوگل کند و ببیند من فعال سیاسی هستم نه بیمار روانی. پزشک نام من را گوگل کرد و به من گفت من وظیفه دارم ۲۱ روز شما را نگه دارم در اینجا. من حتی وقتی به دستشویی میخواستم بروم مجبور بودم با پابند باشم.»
کیانوش، اولین بار وقتی ۱۷ ساله بود در پی اعتراضات تیر ماه ۷۸ در کوی دانشگاه تهران، بازداشت شده بود. او بعد از چند سال حبس، از ایران خارج شد و چندین سال در آمریکا اقامت گزید ولی تنهایی مادرش و عشقش به ایران او را به میهن بازگرداند. .... کیانوش برای امرار معاش کارگری میکند. او سال پیش آگهی زده بود که میخواهد کلیهاش را بفروشد.
طرح از مونیکا سلطانی
#کیانوش_سنجری
#خودکشی
Forwarded from زن و جامعه (زن کارگر)
مو Hair
کاری از Paweł Kuczyński،
فیلسوف و کارتونیست لهستانی
برای کشته شدن #مهسا_امینی
میخواهم به جای تمام جنگلها
من بسوزم
تا جهان روشن شود
تا نسیم به موهای تو برگردد
تا رودخانهها به چشم های تو بریزنند
تا من دوباره به خانهام برگردم...
#قیام_زندگی_ژینا
#مهسا_امینی
#ژن_ژیان_ئازادی
#پوشش_اختیاری
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
صفحه اینستا گرام ما🍃
https://instagram.com/zan_kargar?r=nametag
کاری از Paweł Kuczyński،
فیلسوف و کارتونیست لهستانی
برای کشته شدن #مهسا_امینی
میخواهم به جای تمام جنگلها
من بسوزم
تا جهان روشن شود
تا نسیم به موهای تو برگردد
تا رودخانهها به چشم های تو بریزنند
تا من دوباره به خانهام برگردم...
#قیام_زندگی_ژینا
#مهسا_امینی
#ژن_ژیان_ئازادی
#پوشش_اختیاری
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
صفحه اینستا گرام ما🍃
https://instagram.com/zan_kargar?r=nametag
Forwarded from زن و جامعه (زن کارگر)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
فریاد کن نام آزادی را
و صادقانه دیوانگی کن
که اکنون سکوت
مردابیست از سکوت و سکون
تو دیوانه باش و رقص آزادی کن
«مایاکوفسکی»
#آهو_دریایی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#ژن_ژیان_ئازادی
#زن_زندگی_آزادی
#نان_کار_آزادی
#پوشش_اختیاری
@zan_j
و صادقانه دیوانگی کن
که اکنون سکوت
مردابیست از سکوت و سکون
تو دیوانه باش و رقص آزادی کن
«مایاکوفسکی»
#آهو_دریایی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
#ژن_ژیان_ئازادی
#زن_زندگی_آزادی
#نان_کار_آزادی
#پوشش_اختیاری
@zan_j