باز هم زنکشی
در سایه مردسالاری و قوانین ارتجاعی
زنکشی در ماسال؛ #نجیبه_حسنخانی توسط همسرش در خودرو محبوس شد و به آتش کشیده شد❗️
بر اساس اطلاعات رسیده به هیرکانی نجیبه حسنخانی زن ۴۰ ساله اهل روستای نسا ماسال و ساکن این شهر توسط همسرش به قتل رسید.
بر اساس این گزارش، نجیبه حسنخانی که درخواست طلاق از همسرش را داشت، روز یکشنبه ٢٨ بهمن توسط همسرش به رضوانشهر کشانده شد و در آنجا او را در خودرو محبوس کرد و با بنزین به آتش کشید.
پس از وقوع این جنایت و حضور نیروهای امدادی، قربانی به مرکز درمانی منتقل شد، اما به دلیل شدت جراحات جان خود را از دست داد.
تحقیقات اولیه پلیس منجر به بازداشت همسر این زن شد که در بازجوییها به آتشزدن خودرو و قتل همسرش به دلیل اختلافات خانوادگی اعتراف کرده است.
#رهایی_زنان_رهایی_جامعه
#زنان_ناموس_نیستند
#زنان_در_مالکیت_کسی_نیستند
#زنکشی #ماسال #گیلان
@zan_j
در سایه مردسالاری و قوانین ارتجاعی
زنکشی در ماسال؛ #نجیبه_حسنخانی توسط همسرش در خودرو محبوس شد و به آتش کشیده شد❗️
بر اساس اطلاعات رسیده به هیرکانی نجیبه حسنخانی زن ۴۰ ساله اهل روستای نسا ماسال و ساکن این شهر توسط همسرش به قتل رسید.
بر اساس این گزارش، نجیبه حسنخانی که درخواست طلاق از همسرش را داشت، روز یکشنبه ٢٨ بهمن توسط همسرش به رضوانشهر کشانده شد و در آنجا او را در خودرو محبوس کرد و با بنزین به آتش کشید.
پس از وقوع این جنایت و حضور نیروهای امدادی، قربانی به مرکز درمانی منتقل شد، اما به دلیل شدت جراحات جان خود را از دست داد.
تحقیقات اولیه پلیس منجر به بازداشت همسر این زن شد که در بازجوییها به آتشزدن خودرو و قتل همسرش به دلیل اختلافات خانوادگی اعتراف کرده است.
#رهایی_زنان_رهایی_جامعه
#زنان_ناموس_نیستند
#زنان_در_مالکیت_کسی_نیستند
#زنکشی #ماسال #گیلان
@zan_j
Forwarded from زن و جامعه (زن کارگر)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
ترانه: "حرف من آزاد است"
صدای: "آمال مثلوثی" خواننده ی معترض اهل تونس
(زیرنویس فارسی)
" مثلوثی «موسیقیام به من یاری میرساند که به شیوه خودم در قلب انسانها راه باز کنم. سخنانم جهانی است و فقط مختص کشورم نیست چون ستم در همه جا است".
#ژن_ژیان_آزادی
#قیام_علیه_اعدام
@zan_j
صدای: "آمال مثلوثی" خواننده ی معترض اهل تونس
(زیرنویس فارسی)
" مثلوثی «موسیقیام به من یاری میرساند که به شیوه خودم در قلب انسانها راه باز کنم. سخنانم جهانی است و فقط مختص کشورم نیست چون ستم در همه جا است".
#ژن_ژیان_آزادی
#قیام_علیه_اعدام
@zan_j
رقص ستارگانِ چشمکزن
لابلای باد
از پس شیشههای پنجره
شوقم میدهد
تا برخیزم
پاک کنم غبار
بزدایم اندوه
فریاد زنم نام شریفه را
بسرایم سرودی برای وریشه
و پخشان را با عشق صدا کنم
تا ستارگانمان همچنان بدرخشند.
🖍«ش . احمدی»
#ژن_ژیان_آزادی
#قیام_علیه_اعدام
#وریشه_مرادی
#پخشان_عزیزی
#شریفه_محمدی
@zan_j
لابلای باد
از پس شیشههای پنجره
شوقم میدهد
تا برخیزم
پاک کنم غبار
بزدایم اندوه
فریاد زنم نام شریفه را
بسرایم سرودی برای وریشه
و پخشان را با عشق صدا کنم
تا ستارگانمان همچنان بدرخشند.
🖍«ش . احمدی»
#ژن_ژیان_آزادی
#قیام_علیه_اعدام
#وریشه_مرادی
#پخشان_عزیزی
#شریفه_محمدی
@zan_j
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
پخش بیانیه دانشجویان #دانشگاه_علامه و شعارنویسی دانشجویان دانشگاه بهشتی در دادخواهی از #امیرمحمد_خالقی
دانشجویان دانشگاه های مختلف، در یک اعتراض متحدانه و گسترده به قتل امیر محمد خالقی، به درستی و هوشیارانه حکومت را به عنوان عامل اصلی این جنایت، هدف حملات خود قرار داده و می دهند:
از دزدی و جنایت در جامعه که زاییدۀ فقرکمرشکن، بیکاری و نابرابری گسترده، حاصل سیاست های فاسد و بیمار اقتصادی حکومت است؛ تا سیاست های سرکوب محور در جامعه و دانشگاه که شرح وظایف و مسئولیت «حراست دانشگاه» را نه برای حفاظت و حراست از دانشجو، بلکه برای تحمیل حجاب اجباری و سرکوب خشونت بار دانشجو و در واقع حراست از اختناق حکومتی تعیین کرده اند؛ همه با هم قتل امیر محمد ها را در جامعه رقم می زنند!/زنان هشت مارس
#محمد_امیر_خالقی
#اعتراضات_دانشجویی
#نان_کار_آزادی
#عدالت_رهایی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
دانشجویان دانشگاه های مختلف، در یک اعتراض متحدانه و گسترده به قتل امیر محمد خالقی، به درستی و هوشیارانه حکومت را به عنوان عامل اصلی این جنایت، هدف حملات خود قرار داده و می دهند:
از دزدی و جنایت در جامعه که زاییدۀ فقرکمرشکن، بیکاری و نابرابری گسترده، حاصل سیاست های فاسد و بیمار اقتصادی حکومت است؛ تا سیاست های سرکوب محور در جامعه و دانشگاه که شرح وظایف و مسئولیت «حراست دانشگاه» را نه برای حفاظت و حراست از دانشجو، بلکه برای تحمیل حجاب اجباری و سرکوب خشونت بار دانشجو و در واقع حراست از اختناق حکومتی تعیین کرده اند؛ همه با هم قتل امیر محمد ها را در جامعه رقم می زنند!/زنان هشت مارس
#محمد_امیر_خالقی
#اعتراضات_دانشجویی
#نان_کار_آزادی
#عدالت_رهایی
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
طنابها با سکوت پاره نمیشوند.
.
.
.براساس «گزارش سالانه درباره مجازات اعدام در ایران ۲۰۲۴» سال گذشته میلادی شاهد افزایش بیسابقه مجازات اعدام در ایران بود و در این سال حداقل ۹۷۵ نفر در ایران اعدام شدند. این رقم نسبت به ۸۳۴ مورد سال ۲۰۲۳ افزایش ۱۷ درصدی داشته و بالاترین تعداد اعدامهای ثبتشده در بیش از دو دهه گذشته محسوب میشود. این افزایش در حالی رخ داده که دولت جدید ایران تحت ریاست جمهوری مسعود پزشکیان، بهرغم وعدههای اصلاحطلبانه، به روند رو به رشد اعدامها سرعت بیشتری داده است.
این گزارش نشان میدهد که اعدام در ایران به ابزار اصلی سرکوب سیاسی و اجتماعی تبدیل شده است. محمود امیریمقدم، مدیر سازمان حقوق بشر ایران در این خصوص میگوید:
این اعدامها بخشی از جنگ جمهوری اسلامی علیه مردم خود برای حفظ قدرت است.
#نه_به_اعدام
#فرزندان_ایران
#زن_زندگی_آزادی
@zan_j
.
.
.براساس «گزارش سالانه درباره مجازات اعدام در ایران ۲۰۲۴» سال گذشته میلادی شاهد افزایش بیسابقه مجازات اعدام در ایران بود و در این سال حداقل ۹۷۵ نفر در ایران اعدام شدند. این رقم نسبت به ۸۳۴ مورد سال ۲۰۲۳ افزایش ۱۷ درصدی داشته و بالاترین تعداد اعدامهای ثبتشده در بیش از دو دهه گذشته محسوب میشود. این افزایش در حالی رخ داده که دولت جدید ایران تحت ریاست جمهوری مسعود پزشکیان، بهرغم وعدههای اصلاحطلبانه، به روند رو به رشد اعدامها سرعت بیشتری داده است.
این گزارش نشان میدهد که اعدام در ایران به ابزار اصلی سرکوب سیاسی و اجتماعی تبدیل شده است. محمود امیریمقدم، مدیر سازمان حقوق بشر ایران در این خصوص میگوید:
این اعدامها بخشی از جنگ جمهوری اسلامی علیه مردم خود برای حفظ قدرت است.
#نه_به_اعدام
#فرزندان_ایران
#زن_زندگی_آزادی
@zan_j
"در خانه ی خویش چه تنهایی .!! "
در حال خفه شدنیم...
و آنان که روبهروی حوضِ شیشهای زیبای ما نشستهاند،
با لذت به نفسهای پایانی و رنگارنگ ما مینگرند؛
نفسهایی که چنگ میزنند به ابرهایِ سیاه
در جستوجوی اندکی هوا...
ما ماهیان محاصره شده
در حوض وطنیم...
#عدنان_الصائغ
ترجمه: #سعید_هلیچی
پُرتره: بهزاد شیشیه گران
#دانشگاه_تهران
#جان_دانشجو_ارزش_دارد
#دانشجویان_معترض
#همبستگی
در حال خفه شدنیم...
و آنان که روبهروی حوضِ شیشهای زیبای ما نشستهاند،
با لذت به نفسهای پایانی و رنگارنگ ما مینگرند؛
نفسهایی که چنگ میزنند به ابرهایِ سیاه
در جستوجوی اندکی هوا...
ما ماهیان محاصره شده
در حوض وطنیم...
#عدنان_الصائغ
ترجمه: #سعید_هلیچی
پُرتره: بهزاد شیشیه گران
#دانشگاه_تهران
#جان_دانشجو_ارزش_دارد
#دانشجویان_معترض
#همبستگی
🔴 «دانشجو، خفتگیری، قتل و اعدام»
پس از مرگ و بهقتل رسیدن همصنف و همرزم ما، «امیرمحمد خالقی»، دانشجوی ۱۹ سالهی خوابگاهی دانشگاه تهران، این تنها سوگ و دادخواهی او نیست که بردوش ماست. و نباید در رویارویی با مرگ او تنها آن وجه از او و واقعه را بازگو و بر آن تاکید کرد که قبلا حسابش را کردهایم که به سود ماست. پس این یادداشت تنها جوانبی محصور را بهیاد خواهد آورد که سعی در گم نشدن آن در سیاههی مصادره بهمطلوبگریها و تقلیلگراییها دارد.
هم قاتلین و هم مقتول، هر دو زخم خوردهی یک دشنه هستند. «امیرمحمد»، آن دانشجوی آمده از روستایی در خراسان جنوبی، که درپی کار بوده و اخیراً بهکار در محلی خارج از دانشگاه پذیرفته شده بود، هرچند به روایاتی خود راه رهاییاش از وضع موجود را در بازارهای مالی جهانی همچون «فارکس» یافته بود؛ اما پیش از به قتل رسیدن، چاقویی دیگر زندگی انسانی را از او ستانده بود.
پولی شدن دانشگاه و زیاده از حد بالا بودن مایحتاج یک زندگی نسبتاً انسانی او را به کار در حین تحصیل کشانده بود. (مهلتی برای بحث از «فارکس» و امثالهم در این یادداشت وجود ندارد، همچنانکه بحثی از ناامنی معبر محل وقوع و حادث شدن قتل و مرگ نیز به جهت بحث از آن توسط دیگران به میزان کافی، در این یادداشت نخواهد آمد.)
اما در بحث از «خواست دانشجویان» نسبت به تامین امنیت آن معبر و سایر معابر حوالی دانشگاهها با میلیتاریزه کردن آن محلها و زیر یوغ دوربین بردنشان، به همین میزان سخن بسنده خواهم کرد که، اعتباری به «جمعی از دانشجویان» و حتی برخی بیانیههای شوراهای صنفی نیز نیست، چراکه برای ما فعالین دانشجویی مسلم است که به چه میزان «حافظان امنیت» متنهایی را برای انتشار به آنها دیکته کرده که منتشر کنند یا با نام «جمعی از دانشجویان» فلان جا منتشر شوند.
علت قتل اما، نه «ذاتِ خرفت» و نه «بد ذاتی» و «قاتل بهذات» بودنِ آن «قاتلین» است، بلکه علت همان علتیست که «امیرمحمد» را وادار بهکار در دورهی تحصیل و «دویدن بهدنبال قاتلین با قلب چاقو خورده» کرده است. گرانی، کاهش ارزش درآمدها، کار بیثبات، حقوق نابسنده، نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی، دانشگاه و تحصیل پولی، خصوصیسازی آموزش و در یک کلام «مناسبات سرمایهدارانهی نئولیبرال» و عاملین و آمرین و فاعلین آن مناسبات هستند که در واقع قاتل «امیرمحمد» و موجب انگیزهی قتل «قاتلین»، همانها بوده است.
ایدئولوگهای وطنی این قتل، عالیجنابان «حلقهی نیاوران» و سایر همکارانشان و سیاستگذاران نظم حاکم نئولیبرال هستند که «انسان» را وادار به قتل «انسان» کردهاند و میکنند.
«امیرمحمد» در پی حفظ عمده دارایی مالی خود بود و «قاتلین» نیز در پی تصاحب و پیدا کردن «داراییای مالی» برای خرج زندگی خود بودند. ممکن است فردا روزی اینان را «معتاد» و «بزهکار» نیز بخوانند و بگویند آن «مال» را برای ادامهی آن امور خلاف میخواستند؛ اما بانی افتادن آن افراد به «آن امور» نیز همان مناسباتی خواهد بود که آموزش، بهداشت، مسکن، تغذیه و بهداشت و اصلاً زندگی را با پولیکردن، استثمار و سلب مالکیت و دزدی حقوق، از دسترس اکثریت جامعه خارج کرده است.
قاتلین اصلی، همان کمتر از ۴ درصد مالکین و سرمایهدارانی هستند که انگل کار و مالکیت ۹۶ درصد جامعهاند. (این بحث را بیش از این در اینجا ادامه نخواهم داد.)
مسئلهی مهم دیگر، اعدام «قاتلین» است که حتی خانوادهی «امیرمحمد» هم به روایت رسانهها آن را طلب کردهاند. اینجا است که جامعه و صنف دانشجو باید بسیار محکم و با صدایی واحد و بلند، «به اعدام نه بگوید».
«اعدام» نه مجازات است و نه عامل پیشگیری و درمان و نه مرحم هیچ دردی، جز میل به خشونت و بازتولید خشونت! «اعدام» خشونتی برگشتناپذیر «انسان» نسبت به «انسان» است، که خودِ جامعهی اعدام کننده و درواقع دولت اعدام کننده باعث افتادنِ هردو «انسان» به دام آن اقدام و شرایط شده است. البته که اعدام در قبال هیچ جرمی پذیرفته نیست و آن را باید با «بازپروری» جایگزین کرد (البته بجز بازپروری، پرورشی صحیح در مناسبات اجتماعیای صحیح نیز باید فراهم گردد).
سخن نهایی منِ دانشجو خطاب به همصنفان و همرزمان و جامعهام این است:
قاتلِ «امیرمحمد» نه آن افراد، بلکه مناسباتی اقتصادی-سیاسی است که فقر و خشونت را تولید و بازتولید میکند؛ و راهکار آن است که نه «انسان»، بلکه «نئولیبرالیسم» را اعدام کرد.
#متن_دریافتی
#پولیسازی_دانشگاه
#دانشگاه_تهران
4⃣2⃣9⃣4⃣
🆔 @senfi_uni_iran
پس از مرگ و بهقتل رسیدن همصنف و همرزم ما، «امیرمحمد خالقی»، دانشجوی ۱۹ سالهی خوابگاهی دانشگاه تهران، این تنها سوگ و دادخواهی او نیست که بردوش ماست. و نباید در رویارویی با مرگ او تنها آن وجه از او و واقعه را بازگو و بر آن تاکید کرد که قبلا حسابش را کردهایم که به سود ماست. پس این یادداشت تنها جوانبی محصور را بهیاد خواهد آورد که سعی در گم نشدن آن در سیاههی مصادره بهمطلوبگریها و تقلیلگراییها دارد.
هم قاتلین و هم مقتول، هر دو زخم خوردهی یک دشنه هستند. «امیرمحمد»، آن دانشجوی آمده از روستایی در خراسان جنوبی، که درپی کار بوده و اخیراً بهکار در محلی خارج از دانشگاه پذیرفته شده بود، هرچند به روایاتی خود راه رهاییاش از وضع موجود را در بازارهای مالی جهانی همچون «فارکس» یافته بود؛ اما پیش از به قتل رسیدن، چاقویی دیگر زندگی انسانی را از او ستانده بود.
پولی شدن دانشگاه و زیاده از حد بالا بودن مایحتاج یک زندگی نسبتاً انسانی او را به کار در حین تحصیل کشانده بود. (مهلتی برای بحث از «فارکس» و امثالهم در این یادداشت وجود ندارد، همچنانکه بحثی از ناامنی معبر محل وقوع و حادث شدن قتل و مرگ نیز به جهت بحث از آن توسط دیگران به میزان کافی، در این یادداشت نخواهد آمد.)
اما در بحث از «خواست دانشجویان» نسبت به تامین امنیت آن معبر و سایر معابر حوالی دانشگاهها با میلیتاریزه کردن آن محلها و زیر یوغ دوربین بردنشان، به همین میزان سخن بسنده خواهم کرد که، اعتباری به «جمعی از دانشجویان» و حتی برخی بیانیههای شوراهای صنفی نیز نیست، چراکه برای ما فعالین دانشجویی مسلم است که به چه میزان «حافظان امنیت» متنهایی را برای انتشار به آنها دیکته کرده که منتشر کنند یا با نام «جمعی از دانشجویان» فلان جا منتشر شوند.
علت قتل اما، نه «ذاتِ خرفت» و نه «بد ذاتی» و «قاتل بهذات» بودنِ آن «قاتلین» است، بلکه علت همان علتیست که «امیرمحمد» را وادار بهکار در دورهی تحصیل و «دویدن بهدنبال قاتلین با قلب چاقو خورده» کرده است. گرانی، کاهش ارزش درآمدها، کار بیثبات، حقوق نابسنده، نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی، دانشگاه و تحصیل پولی، خصوصیسازی آموزش و در یک کلام «مناسبات سرمایهدارانهی نئولیبرال» و عاملین و آمرین و فاعلین آن مناسبات هستند که در واقع قاتل «امیرمحمد» و موجب انگیزهی قتل «قاتلین»، همانها بوده است.
ایدئولوگهای وطنی این قتل، عالیجنابان «حلقهی نیاوران» و سایر همکارانشان و سیاستگذاران نظم حاکم نئولیبرال هستند که «انسان» را وادار به قتل «انسان» کردهاند و میکنند.
«امیرمحمد» در پی حفظ عمده دارایی مالی خود بود و «قاتلین» نیز در پی تصاحب و پیدا کردن «داراییای مالی» برای خرج زندگی خود بودند. ممکن است فردا روزی اینان را «معتاد» و «بزهکار» نیز بخوانند و بگویند آن «مال» را برای ادامهی آن امور خلاف میخواستند؛ اما بانی افتادن آن افراد به «آن امور» نیز همان مناسباتی خواهد بود که آموزش، بهداشت، مسکن، تغذیه و بهداشت و اصلاً زندگی را با پولیکردن، استثمار و سلب مالکیت و دزدی حقوق، از دسترس اکثریت جامعه خارج کرده است.
قاتلین اصلی، همان کمتر از ۴ درصد مالکین و سرمایهدارانی هستند که انگل کار و مالکیت ۹۶ درصد جامعهاند. (این بحث را بیش از این در اینجا ادامه نخواهم داد.)
مسئلهی مهم دیگر، اعدام «قاتلین» است که حتی خانوادهی «امیرمحمد» هم به روایت رسانهها آن را طلب کردهاند. اینجا است که جامعه و صنف دانشجو باید بسیار محکم و با صدایی واحد و بلند، «به اعدام نه بگوید».
«اعدام» نه مجازات است و نه عامل پیشگیری و درمان و نه مرحم هیچ دردی، جز میل به خشونت و بازتولید خشونت! «اعدام» خشونتی برگشتناپذیر «انسان» نسبت به «انسان» است، که خودِ جامعهی اعدام کننده و درواقع دولت اعدام کننده باعث افتادنِ هردو «انسان» به دام آن اقدام و شرایط شده است. البته که اعدام در قبال هیچ جرمی پذیرفته نیست و آن را باید با «بازپروری» جایگزین کرد (البته بجز بازپروری، پرورشی صحیح در مناسبات اجتماعیای صحیح نیز باید فراهم گردد).
سخن نهایی منِ دانشجو خطاب به همصنفان و همرزمان و جامعهام این است:
قاتلِ «امیرمحمد» نه آن افراد، بلکه مناسباتی اقتصادی-سیاسی است که فقر و خشونت را تولید و بازتولید میکند؛ و راهکار آن است که نه «انسان»، بلکه «نئولیبرالیسم» را اعدام کرد.
#متن_دریافتی
#پولیسازی_دانشگاه
#دانشگاه_تهران
4⃣2⃣9⃣4⃣
🆔 @senfi_uni_iran
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زنکشی در سایه پدرسالاری و قانون
شبکه حقوق بشری «هیرکانی» ویدیویی از نشاکاری «فاطمه بادلی» از قربانیان زنکشی منتشر کرده است. فاطمه بادلی متولد ۱۷ آبان ۱۳۷۳ و مادر دو کودک خردسال، روز یکشنبه ۱۴ بهمن ۱۴۰۳ در کردکوی استان گلستان به دست همسرش کشته شده است. منابع نزدیک به #فاطمه_بادلی، او را «زنی سختکوش و مهربان» توصیف میکنند و میگویند او امرار معاش خود و فرزندانش سخت کار میکرد و سرانجام بعد از سالها تحمل خشونت خانگی تصمیم گرفته بود اقدام به طلاق کند.
همسر فاطمه مقابل چشم دو کودک خردسال او ابتدا با تبر ضربهای به زن جوان زده سپس با آجر ضربهای مرگبار به سر او وارد کرده و سپس متواری شده است.
#زنکشی
#زنان_ناموس_کسی_نیستند
#خشونت_سیستماتیک_ساختاری
@zan_j
شبکه حقوق بشری «هیرکانی» ویدیویی از نشاکاری «فاطمه بادلی» از قربانیان زنکشی منتشر کرده است. فاطمه بادلی متولد ۱۷ آبان ۱۳۷۳ و مادر دو کودک خردسال، روز یکشنبه ۱۴ بهمن ۱۴۰۳ در کردکوی استان گلستان به دست همسرش کشته شده است. منابع نزدیک به #فاطمه_بادلی، او را «زنی سختکوش و مهربان» توصیف میکنند و میگویند او امرار معاش خود و فرزندانش سخت کار میکرد و سرانجام بعد از سالها تحمل خشونت خانگی تصمیم گرفته بود اقدام به طلاق کند.
همسر فاطمه مقابل چشم دو کودک خردسال او ابتدا با تبر ضربهای به زن جوان زده سپس با آجر ضربهای مرگبار به سر او وارد کرده و سپس متواری شده است.
#زنکشی
#زنان_ناموس_کسی_نیستند
#خشونت_سیستماتیک_ساختاری
@zan_j
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#ترانه «هزاران سال»
به پاس درسهایی که جریانهای مطالبهگر از هم میگیرند.
هر قانون پشتیبان حقوقبگیرها، برگ سندی از تلاشهای کسانی است که حتی نامشان را نمیدانیم، کسانی که حتی شاید به زمانهای دیگر تعلق داشتهاند.
تاثیر واقعی مطالبهگری امروز ما نیز، حتی با افت و خیز و ایرادها، روزگاری به صورت بدیهیات در خواهد آمد.
روزی به کودکان این سرزمین درس داده میشود که حق تشکلیابی از جنس همان حقی است که بر مبنای آن اجتماع انسانی شکل میگیرد.
از :داوطلب
@etehad_bazn
@zan_j
به پاس درسهایی که جریانهای مطالبهگر از هم میگیرند.
هر قانون پشتیبان حقوقبگیرها، برگ سندی از تلاشهای کسانی است که حتی نامشان را نمیدانیم، کسانی که حتی شاید به زمانهای دیگر تعلق داشتهاند.
تاثیر واقعی مطالبهگری امروز ما نیز، حتی با افت و خیز و ایرادها، روزگاری به صورت بدیهیات در خواهد آمد.
روزی به کودکان این سرزمین درس داده میشود که حق تشکلیابی از جنس همان حقی است که بر مبنای آن اجتماع انسانی شکل میگیرد.
از :داوطلب
@etehad_bazn
@zan_j
پس از مرگ و بهقتل رسیدن همصنف و همرزم ما، «امیرمحمد خالقی»، دانشجوی ۱۹ سالهی خوابگاهی دانشگاه تهران، این تنها سوگ و دادخواهی او نیست که بردوش ماست. و نباید در رویارویی با مرگ او تنها آن وجه از او و واقعه را بازگو و بر آن تاکید کرد که قبلا حسابش را کردهایم که به سود ماست. پس این یادداشت تنها جوانبی محصور را بهیاد خواهد آورد که سعی در گم نشدن آن در سیاههی مصادره بهمطلوبگریها و تقلیلگراییها دارد.
هم قاتلین و هم مقتول، هر دو زخم خوردهی یک دشنه هستند. «امیرمحمد»، آن دانشجوی آمده از روستایی در خراسان جنوبی، که درپی کار بوده و اخیراً بهکار در محلی خارج از دانشگاه پذیرفته شده بود، هرچند به روایاتی خود راه رهاییاش از وضع موجود را در بازارهای مالی جهانی همچون «فارکس» یافته بود؛ اما پیش از به قتل رسیدن، چاقویی دیگر زندگی انسانی را از او ستانده بود...
از متن:شوراهای صنفی دانشجویان کشور
#امیر_محمد_خالقی
#اعتراضات_دانشجویی
#پولیسازی_دانشگاه
#نه_به_اعدام
#زن_زندگی_آزادی
@zan_j
هم قاتلین و هم مقتول، هر دو زخم خوردهی یک دشنه هستند. «امیرمحمد»، آن دانشجوی آمده از روستایی در خراسان جنوبی، که درپی کار بوده و اخیراً بهکار در محلی خارج از دانشگاه پذیرفته شده بود، هرچند به روایاتی خود راه رهاییاش از وضع موجود را در بازارهای مالی جهانی همچون «فارکس» یافته بود؛ اما پیش از به قتل رسیدن، چاقویی دیگر زندگی انسانی را از او ستانده بود...
از متن:شوراهای صنفی دانشجویان کشور
#امیر_محمد_خالقی
#اعتراضات_دانشجویی
#پولیسازی_دانشگاه
#نه_به_اعدام
#زن_زندگی_آزادی
@zan_j
برلیناله ۷۵: نگاه زنانه به بحرانهای روانی و اجتماعی انسان در سینمای معاصر
چهار فیلمی که در جشنواره فیلم برلین بازتابدهنده مشکلات زناناند، هر کدام بهطور عمیق به بحرانهای شخصی مانند تنهایی، فشارهای مادرانگی و جستوجوی معنا میپردازند. از عناصر سوررئال و نمادین برای بیان احساسات درونی استفاده میکنند و در همان حال، نقدهای اجتماعی و فرهنگی را درباره هویت و تعلقخاطر زنان مطرح میکنند. در نهایت، این فیلمها تصویری تأملبرانگیز از زندگی زنان و چالشهای آن ارائه میدهند.
https://www.tgoop.com/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/849283/&rhash=0ceb6994783a68
چهار فیلمی که در جشنواره فیلم برلین بازتابدهنده مشکلات زناناند، هر کدام بهطور عمیق به بحرانهای شخصی مانند تنهایی، فشارهای مادرانگی و جستوجوی معنا میپردازند. از عناصر سوررئال و نمادین برای بیان احساسات درونی استفاده میکنند و در همان حال، نقدهای اجتماعی و فرهنگی را درباره هویت و تعلقخاطر زنان مطرح میکنند. در نهایت، این فیلمها تصویری تأملبرانگیز از زندگی زنان و چالشهای آن ارائه میدهند.
https://www.tgoop.com/iv?url=https://www.radiozamaneh.com/849283/&rhash=0ceb6994783a68
t.me
برلیناله ۷۵: نگاه زنانه به بحرانهای روانی و اجتماعی انسان در سینمای معاصر
چهار فیلمی که در جشنواره فیلم برلین بازتابدهنده مشکلات زناناند، هر کدام بهطور عمیق به بحرانهای شخصی مانند تنهایی، فشارهای مادرانگی و جستوجوی معنا میپردازند. از عناصر سوررئال و نمادین برای بیان احساسات درونی استفاده میکنند و در همان حال، نقدهای اجتماعی…
Forwarded from کمپین دفاع از شریفه محمدی
اعتراض به ابلاغ حکم اعدام شریفه محمدی در روز تولد فرزندش
روز ۲۵ بهمنماه، شریفه محمدی با شوق در انتظار ملاقات با همسر و فرزندش بود تا سه نفری در اتاق ملاقات، تولد آیدین، فرزندشان را جشن بگیرند. پیش از رسیدن خانوادهاش، مسئولان زندان حکم اعدام را به او نشان دادند و از وی خواستند که آن را برای فرجامخواهی امضا کند. این اقدام که در روز تولد فرزندش انجام شد، واکنش اعتراضی زهره و زهرا دادرس را به همراه داشت.
شریفه محمدی با حفظ روحیه، با کیکی که با امکانات محدود زندان درست کرده بود، به استقبال همسر و فرزندش رفت. این خانوادهی کوچک در کنار یکدیگر عهد بستند که در این روزهای سخت قوی بمانند تا عشق و همبستگیشان همچنان نیرویی باشد برای گذر از این دوران دشوار.
خواهران زهره و زهرا دادرس، که تنها زندانیان حاضر در آن روز بودند، به این اقدام اعتراض کردند و با رئیس بخش زنان زندان وارد جر و بحث شدند. آنها این اقدام را غیرانسانیترین رفتاری دانستند که میتوان در حق یک مادر انجام داد.
در پی این اعتراض، مقامات زندان آنها را مورد مؤاخذه قرار دادند و از ملاقات حضوری با خانواده محروم کردند. در هفتهای که گذشت، زهرا نیز از ملاقات حضوری با دو فرزندش محروم شد.
به نظر میرسد که در ادامهی این برخوردها، زهره دادرس نیز از شرکت در آزمون دکترای علوم سیاسی محروم شده است. مادر او در صفحهی شخصی خود اعلام کرده است که با وجود ثبتنام، صدور کارت آزمون و درخواست رسمی برای اعزام به جلسهی کنکور، مقامات زندان مانع از شرکت دخترش در این آزمون شدند.
ما بر این باوریم که این محرومیت نوعی تنبیه در واکنش به اعتراض او و خواهرش به نحوهی ابلاغ حکم اعدام شریفه محمدی بوده است.
ما از نهادهای حقوق بشری و سازمانهای مدافع حقوق زندانیان درخواست میکنیم که به این بیعدالتی رسیدگی کنند. همچنین، کمیتهی حقیقتیاب سازمان ملل باید از این رفتارهای غیرانسانی مطلع خواهد شد و اقدامات لازم را برای بررسی و مقابله با چنین برخوردهای ظالمانهای انجام خواهد داد. این رفتارها بیاحترامی آشکاری به کرامت انسانی و حقوق فردی است.
۳ اسفند۱۴۰۳
کمپین دفاع از شریفه محمدی
#freesharifeh
#آزادی_شریفه
🖥 تماس با ادمین تلگرام: @freesharifeh
توئیتر: https://x.com/freeSharifeh
اینستاگرام:www.instagram.com/free_sharifeh_mohammadi/
21February 2025
روز ۲۵ بهمنماه، شریفه محمدی با شوق در انتظار ملاقات با همسر و فرزندش بود تا سه نفری در اتاق ملاقات، تولد آیدین، فرزندشان را جشن بگیرند. پیش از رسیدن خانوادهاش، مسئولان زندان حکم اعدام را به او نشان دادند و از وی خواستند که آن را برای فرجامخواهی امضا کند. این اقدام که در روز تولد فرزندش انجام شد، واکنش اعتراضی زهره و زهرا دادرس را به همراه داشت.
شریفه محمدی با حفظ روحیه، با کیکی که با امکانات محدود زندان درست کرده بود، به استقبال همسر و فرزندش رفت. این خانوادهی کوچک در کنار یکدیگر عهد بستند که در این روزهای سخت قوی بمانند تا عشق و همبستگیشان همچنان نیرویی باشد برای گذر از این دوران دشوار.
خواهران زهره و زهرا دادرس، که تنها زندانیان حاضر در آن روز بودند، به این اقدام اعتراض کردند و با رئیس بخش زنان زندان وارد جر و بحث شدند. آنها این اقدام را غیرانسانیترین رفتاری دانستند که میتوان در حق یک مادر انجام داد.
در پی این اعتراض، مقامات زندان آنها را مورد مؤاخذه قرار دادند و از ملاقات حضوری با خانواده محروم کردند. در هفتهای که گذشت، زهرا نیز از ملاقات حضوری با دو فرزندش محروم شد.
به نظر میرسد که در ادامهی این برخوردها، زهره دادرس نیز از شرکت در آزمون دکترای علوم سیاسی محروم شده است. مادر او در صفحهی شخصی خود اعلام کرده است که با وجود ثبتنام، صدور کارت آزمون و درخواست رسمی برای اعزام به جلسهی کنکور، مقامات زندان مانع از شرکت دخترش در این آزمون شدند.
ما بر این باوریم که این محرومیت نوعی تنبیه در واکنش به اعتراض او و خواهرش به نحوهی ابلاغ حکم اعدام شریفه محمدی بوده است.
ما از نهادهای حقوق بشری و سازمانهای مدافع حقوق زندانیان درخواست میکنیم که به این بیعدالتی رسیدگی کنند. همچنین، کمیتهی حقیقتیاب سازمان ملل باید از این رفتارهای غیرانسانی مطلع خواهد شد و اقدامات لازم را برای بررسی و مقابله با چنین برخوردهای ظالمانهای انجام خواهد داد. این رفتارها بیاحترامی آشکاری به کرامت انسانی و حقوق فردی است.
۳ اسفند۱۴۰۳
کمپین دفاع از شریفه محمدی
#freesharifeh
#آزادی_شریفه
🖥 تماس با ادمین تلگرام: @freesharifeh
توئیتر: https://x.com/freeSharifeh
اینستاگرام:www.instagram.com/free_sharifeh_mohammadi/
21February 2025
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
میگه : "آقا میوه دونه ای چند؟
خدا وکیلی خانم ها خرید میکنن غر میزنیم امروز خودم خرید کردم شد هشتصد و چهل تومن.
خدا وکیلی پام چسبید زمین.
باید پوستش رو هم بخوریم دیگه".❗️❗️
۷ درصد جمعیت کشور با گرسنگی مواجه هستند
راغفر، اقتصاددان:
عدهای پنت هاوس، خودروی لوکس و سفر تفریحی به آلپ را در سبد مصرفی بزرگ خود دارند و در مقابل عدهای دیگر سبد مصرفی کوچک دارند، آزادی انتخاب آنها در این است که از نانوایی در روز چند قرص نان رایگان بگیرند.
جمعیت بزرگی مشکل گرسنگی دارند، هفت درصد جمعیت کشور با گرسنگی مواجه هستند به معنای آن که درآمد آنها کفاف هزینه خوراک را نمی دهد.
#نان_کار_آزادی
#رفاه_اقتصادی
#حکومت_سرکوب_اختلاس_غارت
#زندگی در رفاه حق همگان است
@zan_j
خدا وکیلی خانم ها خرید میکنن غر میزنیم امروز خودم خرید کردم شد هشتصد و چهل تومن.
خدا وکیلی پام چسبید زمین.
باید پوستش رو هم بخوریم دیگه".❗️❗️
۷ درصد جمعیت کشور با گرسنگی مواجه هستند
راغفر، اقتصاددان:
عدهای پنت هاوس، خودروی لوکس و سفر تفریحی به آلپ را در سبد مصرفی بزرگ خود دارند و در مقابل عدهای دیگر سبد مصرفی کوچک دارند، آزادی انتخاب آنها در این است که از نانوایی در روز چند قرص نان رایگان بگیرند.
جمعیت بزرگی مشکل گرسنگی دارند، هفت درصد جمعیت کشور با گرسنگی مواجه هستند به معنای آن که درآمد آنها کفاف هزینه خوراک را نمی دهد.
#نان_کار_آزادی
#رفاه_اقتصادی
#حکومت_سرکوب_اختلاس_غارت
#زندگی در رفاه حق همگان است
@zan_j
روز پنجشنبه دوم اسفند، #نازیلاخانیپور که به دو سال حبس محکوم شده و فرزندش #وصال_هروی که با حکم بیش از چهار سال حبس مواجه است، با اجرایی شدن این احکام به زندان #لاکان_رشت انتقال یافتند.
شعبه سوم دادگاه انقلاب اسلامی رشت به ریاست مهدی راسخی، وصال هروی را با انتساب اتهام «تبلیغ علیه نظام، فعالیت آموزشی و تبلیغی انحرافی مغایر و مخل شرع اسلام» به چهار سال و یک ماه و ۱۶ روز حبس تعزیری و ۱۰ سال محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم کرد.
بر اساس رأی دادگاه «وجود کتب مذهبی مربوط به آیین بهائی در گوشی و منزل» به عنوان «ادله اثبات جرم و مصداق فعالیت تبلیغی» علیه وصال هروی به شمار آمده و همچنین در حکم دادگاه عنوان شده به دلیل این که «شغل او اسباببازیفروشی است» این اتهام «دلالت بر این دارد که در آینده متهم برنامهای برای آموزش و تبلیغ کودکان مسلمان داشته باشد.»
#شریفه_محمدی
#پخشان_عزیزی
#وریشه_مرادی
#نه_به_اعدام
#حق_شهروندی
#آزاده_بیان_عقیده
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@zan_j
شعبه سوم دادگاه انقلاب اسلامی رشت به ریاست مهدی راسخی، وصال هروی را با انتساب اتهام «تبلیغ علیه نظام، فعالیت آموزشی و تبلیغی انحرافی مغایر و مخل شرع اسلام» به چهار سال و یک ماه و ۱۶ روز حبس تعزیری و ۱۰ سال محرومیت از حقوق اجتماعی محکوم کرد.
بر اساس رأی دادگاه «وجود کتب مذهبی مربوط به آیین بهائی در گوشی و منزل» به عنوان «ادله اثبات جرم و مصداق فعالیت تبلیغی» علیه وصال هروی به شمار آمده و همچنین در حکم دادگاه عنوان شده به دلیل این که «شغل او اسباببازیفروشی است» این اتهام «دلالت بر این دارد که در آینده متهم برنامهای برای آموزش و تبلیغ کودکان مسلمان داشته باشد.»
#شریفه_محمدی
#پخشان_عزیزی
#وریشه_مرادی
#نه_به_اعدام
#حق_شهروندی
#آزاده_بیان_عقیده
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@zan_j
Forwarded from زن و جامعه (زن کارگر)
حدود یکسوم دانشآموزان دختر به دبیرستان نمیروند
به گزارش «شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان»، بر اساس آمار ارائه شده از سوی «شهلا کاظمیپور»، جمعیتشناس، حدود ۳۰ درصد دختران دبیرستانی در ایران به مدرسه نمیروند و سالانه حدود ۲۰۰ هزار دختر بین ۱۵ تا ۱۹ سال ازدواج میکنند.
دلایل ترک تحصیل دختران عمدتا کودکهمسری، مسائل فرهنگی و یا در دسترس نبودن مدارس عنوان شده.
اما پدیدههای شومی چون کودکهمسری یا معضلات فرهنگی، خود ناشب از دلایل زیربناییتر محرومیتهای اقتصادی و اجتماعی، به ویژه در مناطق حاشیه و دور از مرکز هستند.
فقر مطلق و عدم توانایی خانوادهها برای تامین زندگی فرزندان، خصوصیسازی آموزش، محرومیت از تحصیل به زبان مادری، نبود امکانات آموزشی برای کودکان زیر سن قانونی و خانوادههای آنها، دختران نوجوان ساکن در مناطق محروم را به سمت ترک تحصیل و ازدواج اجباری در سنین پایین سوق میدهد.
مسئولیت مطلق این فاجعه جز با حکومت مستقر، با هیچکس دیگری نیست.
#زبان_مادری
#ترک_تحصیل
#آموزش_رایگان
#کودک_همسری
@zan_j
به گزارش «شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان»، بر اساس آمار ارائه شده از سوی «شهلا کاظمیپور»، جمعیتشناس، حدود ۳۰ درصد دختران دبیرستانی در ایران به مدرسه نمیروند و سالانه حدود ۲۰۰ هزار دختر بین ۱۵ تا ۱۹ سال ازدواج میکنند.
دلایل ترک تحصیل دختران عمدتا کودکهمسری، مسائل فرهنگی و یا در دسترس نبودن مدارس عنوان شده.
اما پدیدههای شومی چون کودکهمسری یا معضلات فرهنگی، خود ناشب از دلایل زیربناییتر محرومیتهای اقتصادی و اجتماعی، به ویژه در مناطق حاشیه و دور از مرکز هستند.
فقر مطلق و عدم توانایی خانوادهها برای تامین زندگی فرزندان، خصوصیسازی آموزش، محرومیت از تحصیل به زبان مادری، نبود امکانات آموزشی برای کودکان زیر سن قانونی و خانوادههای آنها، دختران نوجوان ساکن در مناطق محروم را به سمت ترک تحصیل و ازدواج اجباری در سنین پایین سوق میدهد.
مسئولیت مطلق این فاجعه جز با حکومت مستقر، با هیچکس دیگری نیست.
#زبان_مادری
#ترک_تحصیل
#آموزش_رایگان
#کودک_همسری
@zan_j
Forwarded from کمپین دفاع از شریفه محمدی
نامه مریم یحیوی،
فعال سیاسی خطاب به ،شریفه محمدی:
این مبارزه هیچگاه تمام نخواهد شد
شریفه عزیز،
این یادداشت را برای تو مینویسم، از روزهایی که در زندان گذراندم و لحظه لحظهاش هنوز در ذهنم حک شده است. بیش از یک سال است که در برابر هر سختی و فشاری ایستادهای و هنوز هم با استقامت و شجاعت، به مبارزه ادامه میدهی. من این را از همان روزهایی که در اوین بودم و نام تو در میان ما پیچید، حس کردم. همیشه میدانستیم که یک روز نام تو، مثل بسیاری دیگر از مبارزانی که زیر فشارهای این رژیم به خاک نمیافتند، بر زبانها خواهد بود.
یادم میآید وقتی حکم اعدام تو را در بند زنان زندان اوین شنیدم روزی گرم در تیرماه بود، در حالی که بیرون از زندان تلاشها برای کشاندن مردم به پای صندوقهای رأی ادامه داشت، در این گوشه از دنیا، در دل زندان، صدای حکم مرگ برای یک زن عدالت طلب و آزادیخواه شنیده شد. آن روز پرده تخت من کنار زده شد و خبری که تمام بدنم را لرزاند: «به شریفه حکم اعدام دادهاند.»
اگر بخواهم از آن لحظه بگویم، باید بگویم که احساس کردم زمان متوقف شد. اما این احساس فقط یک شوک اولیه بود. چون بعد از آن لحظهی بحرانی، در بند زنان اوین، در دل آن فشارها و ترسها، صدای اعتراض بلند شد. ما نمیتوانستیم بیحرکت بمانیم. حتی در زندان که تمام هدفشان خاموش کردن صدای مخالف است، همچنان که صدای فریاد "شریفه محمدی" به گوش
می رسید. صدای "مرگ بر دیکتاتور" از بند مردان هم شنیده میشد.
این رژیم با احکام اعدام، نه تنها به دنبال خاموش کردن فرد است، بلکه در تلاش است تا کل جامعه را به ترس و سکوت بکشاند. احکام اعدام در دل این سیستم، چیزی جز ابزاری برای ایجاد فضای رعب و وحشت نیست. اما در واقع، هدف اصلی آن چیزی است که به آن "سرکوب جمعی" میگویند: آنها نمیخواهند فقط فرد را حذف کنند، بلکه میخواهند با نشان دادن قدرت خود، جامعه را از فکر و عمل مستقل و اعتراض را بهطور کامل منزوی کنند. این احکام دقیقاً مثل یک پیام هستند که میگویند: «اگر به حکومت اعتراض کنید، سرنوشت شما همانند دیگرانی است که بر اثر اعتراضهایشان اعدام شدند.»
اما، در عین حال، این فشارها نتایج معکوسی دارند. همانطور که دیدیم، در زندانها صدای اعتراضها بلند شد، و همانطور که کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» نشان داد، صدای زندانیان در سراسر کشور به هم پیوست. این احکام بیشتر از آن که افراد را ساکت کنند، به مبارزات جمعی دامن میزنند و نشان میدهند که رژیم چقدر از قدرت واقعی مردم میترسد.
شریفه جان، همانطور که ما در بند زنان ایستادیم و صدای تو را فریاد زدیم، مردم در خارج از زندانها هم میدانند که صدای اعتراض به این سیستم باید بلندتر از همیشه باشد. رژیم با این احکام سعی دارد که جامعه را به ترس و سکوت بکشاند، اما در نهایت این مبارزات هستند که باقی خواهند ماند.
به یاد دارم که در همان روزها، نه تنها برای تو بلکه برای دو همبندی عزیزمان "پخشان عزیزی و وریشه مرادی" که حکم اعدام دارند ایستادیم و نام تمام اعدامیها را فریاد زدیم. احکام اعدام، پیامی بیش از انتقام از فرد دارد. این پیام سرکوب شدید جنبشهای اجتماعی، سیاسی و صنفی است. اما این پیام به هیچ وجه نتوانسته است به هدف خود برسد. چرا که هرچقدر رژیم بیشتر بر فشارها میافزاید، مقاومتها نیز قویتر میشود. هیچچیز نمیتواند نور حقیقت و آزادی را خاموش کند، حتی اعدام.
تو شریفه عزیز، هرچند در زندان و زیر فشارهای ظالمانهای هستی، باید بدانی که در این دنیای تاریک، صدای تو، صدای ما، همچنان شنیده میشود. این مبارزه هیچگاه تمام نخواهد شد. نه برای تو، نه برای ما و نه برای هر کسی که در برابر ظلم میایستد.
مریم یحیوی
اسفند ۱۴۰۳
لازم به یاد آوریست که :مریم یحیوی، فعال سیاسی حدود ۱۰ روز پیش پس از تحمل یک سال حبس از بند زنان زندان اوین آزاد شد.
با سپاس فراوان از خانم مریم یحیوی، کمپین دفاع از شریفه محمدی از تمامی فعالان سیاسی و اجتماعی و همه کسانی که دل در گرو آزادی و عدالت دارند تقاضا میکند تا در برابر احکام ظالمانه اعدام و بیعدالتی آشکاری که علیه شریفه محمدی، فعال کارگری،رفته است حمایت خود را نشان دهند
سکوت در برابر احکام اعدام، پذیرش آن است. بیایید با هم صدای دادخواهی شریفه محمدی و دیگر محکومین به اعدام باشیم و از حق زندگی و آزادی آنها دفاع کنیم. حمایت و همراهی شما گامی مؤثر در راه مبارزه با سرکوب و بیعدالتی است.
نشر : کمپین دفاع از شریفه محمدی
۳ اسفند ۱۴۰۳
کمپین دفاع از شریفه محمدی
#freesharifeh
#آزادی_شریفه
🖥 تماس با ادمین تلگرام: @freesharifeh
توئیتر: https://x.com/freeSharifeh
اینستاگرام:www.instagram.com/free_sharifeh_mohammadi/
21 February 2024
فعال سیاسی خطاب به ،شریفه محمدی:
این مبارزه هیچگاه تمام نخواهد شد
شریفه عزیز،
این یادداشت را برای تو مینویسم، از روزهایی که در زندان گذراندم و لحظه لحظهاش هنوز در ذهنم حک شده است. بیش از یک سال است که در برابر هر سختی و فشاری ایستادهای و هنوز هم با استقامت و شجاعت، به مبارزه ادامه میدهی. من این را از همان روزهایی که در اوین بودم و نام تو در میان ما پیچید، حس کردم. همیشه میدانستیم که یک روز نام تو، مثل بسیاری دیگر از مبارزانی که زیر فشارهای این رژیم به خاک نمیافتند، بر زبانها خواهد بود.
یادم میآید وقتی حکم اعدام تو را در بند زنان زندان اوین شنیدم روزی گرم در تیرماه بود، در حالی که بیرون از زندان تلاشها برای کشاندن مردم به پای صندوقهای رأی ادامه داشت، در این گوشه از دنیا، در دل زندان، صدای حکم مرگ برای یک زن عدالت طلب و آزادیخواه شنیده شد. آن روز پرده تخت من کنار زده شد و خبری که تمام بدنم را لرزاند: «به شریفه حکم اعدام دادهاند.»
اگر بخواهم از آن لحظه بگویم، باید بگویم که احساس کردم زمان متوقف شد. اما این احساس فقط یک شوک اولیه بود. چون بعد از آن لحظهی بحرانی، در بند زنان اوین، در دل آن فشارها و ترسها، صدای اعتراض بلند شد. ما نمیتوانستیم بیحرکت بمانیم. حتی در زندان که تمام هدفشان خاموش کردن صدای مخالف است، همچنان که صدای فریاد "شریفه محمدی" به گوش
می رسید. صدای "مرگ بر دیکتاتور" از بند مردان هم شنیده میشد.
این رژیم با احکام اعدام، نه تنها به دنبال خاموش کردن فرد است، بلکه در تلاش است تا کل جامعه را به ترس و سکوت بکشاند. احکام اعدام در دل این سیستم، چیزی جز ابزاری برای ایجاد فضای رعب و وحشت نیست. اما در واقع، هدف اصلی آن چیزی است که به آن "سرکوب جمعی" میگویند: آنها نمیخواهند فقط فرد را حذف کنند، بلکه میخواهند با نشان دادن قدرت خود، جامعه را از فکر و عمل مستقل و اعتراض را بهطور کامل منزوی کنند. این احکام دقیقاً مثل یک پیام هستند که میگویند: «اگر به حکومت اعتراض کنید، سرنوشت شما همانند دیگرانی است که بر اثر اعتراضهایشان اعدام شدند.»
اما، در عین حال، این فشارها نتایج معکوسی دارند. همانطور که دیدیم، در زندانها صدای اعتراضها بلند شد، و همانطور که کارزار «سهشنبههای نه به اعدام» نشان داد، صدای زندانیان در سراسر کشور به هم پیوست. این احکام بیشتر از آن که افراد را ساکت کنند، به مبارزات جمعی دامن میزنند و نشان میدهند که رژیم چقدر از قدرت واقعی مردم میترسد.
شریفه جان، همانطور که ما در بند زنان ایستادیم و صدای تو را فریاد زدیم، مردم در خارج از زندانها هم میدانند که صدای اعتراض به این سیستم باید بلندتر از همیشه باشد. رژیم با این احکام سعی دارد که جامعه را به ترس و سکوت بکشاند، اما در نهایت این مبارزات هستند که باقی خواهند ماند.
به یاد دارم که در همان روزها، نه تنها برای تو بلکه برای دو همبندی عزیزمان "پخشان عزیزی و وریشه مرادی" که حکم اعدام دارند ایستادیم و نام تمام اعدامیها را فریاد زدیم. احکام اعدام، پیامی بیش از انتقام از فرد دارد. این پیام سرکوب شدید جنبشهای اجتماعی، سیاسی و صنفی است. اما این پیام به هیچ وجه نتوانسته است به هدف خود برسد. چرا که هرچقدر رژیم بیشتر بر فشارها میافزاید، مقاومتها نیز قویتر میشود. هیچچیز نمیتواند نور حقیقت و آزادی را خاموش کند، حتی اعدام.
تو شریفه عزیز، هرچند در زندان و زیر فشارهای ظالمانهای هستی، باید بدانی که در این دنیای تاریک، صدای تو، صدای ما، همچنان شنیده میشود. این مبارزه هیچگاه تمام نخواهد شد. نه برای تو، نه برای ما و نه برای هر کسی که در برابر ظلم میایستد.
مریم یحیوی
اسفند ۱۴۰۳
لازم به یاد آوریست که :مریم یحیوی، فعال سیاسی حدود ۱۰ روز پیش پس از تحمل یک سال حبس از بند زنان زندان اوین آزاد شد.
با سپاس فراوان از خانم مریم یحیوی، کمپین دفاع از شریفه محمدی از تمامی فعالان سیاسی و اجتماعی و همه کسانی که دل در گرو آزادی و عدالت دارند تقاضا میکند تا در برابر احکام ظالمانه اعدام و بیعدالتی آشکاری که علیه شریفه محمدی، فعال کارگری،رفته است حمایت خود را نشان دهند
سکوت در برابر احکام اعدام، پذیرش آن است. بیایید با هم صدای دادخواهی شریفه محمدی و دیگر محکومین به اعدام باشیم و از حق زندگی و آزادی آنها دفاع کنیم. حمایت و همراهی شما گامی مؤثر در راه مبارزه با سرکوب و بیعدالتی است.
نشر : کمپین دفاع از شریفه محمدی
۳ اسفند ۱۴۰۳
کمپین دفاع از شریفه محمدی
#freesharifeh
#آزادی_شریفه
🖥 تماس با ادمین تلگرام: @freesharifeh
توئیتر: https://x.com/freeSharifeh
اینستاگرام:www.instagram.com/free_sharifeh_mohammadi/
21 February 2024
محسن جان تولدت مبارک🥀
امروز زادروز جاوید نام #محسن_شکاری است
محسن شکاری یکی از بازداشتشدگان خیزش ۱۴۰۱ بود که در هفده آذر ۱۴۰۱، پس از هفتاد و پنج روز بازداشت، توسط جانیان جمهوری اسلامی اعدام شد.
اعدام او موجب برانگیختهشدن خشم عمومی در بین مردم ایران و جهان شد.
سازمان عفو بینالملل اعدام شکاری را «وحشتناک و ناعادلانه» توصیف کرد.
.یکی از دوستان محسن بر سر مزار او گفته بود
"بجنگید، خسته نشوید، مقاومت کنید و سرتان را بالا بگیرید. اینها همهشان رفتنی هستند.»
یاد و خاطرش گرامی باد
#از_شما_بیزاریم
#نه_به_اعدام
#دادخواهی_ادامه_دارد
#زن_زندگی_آزادی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
@zan_j
امروز زادروز جاوید نام #محسن_شکاری است
محسن شکاری یکی از بازداشتشدگان خیزش ۱۴۰۱ بود که در هفده آذر ۱۴۰۱، پس از هفتاد و پنج روز بازداشت، توسط جانیان جمهوری اسلامی اعدام شد.
اعدام او موجب برانگیختهشدن خشم عمومی در بین مردم ایران و جهان شد.
سازمان عفو بینالملل اعدام شکاری را «وحشتناک و ناعادلانه» توصیف کرد.
.یکی از دوستان محسن بر سر مزار او گفته بود
"بجنگید، خسته نشوید، مقاومت کنید و سرتان را بالا بگیرید. اینها همهشان رفتنی هستند.»
یاد و خاطرش گرامی باد
#از_شما_بیزاریم
#نه_به_اعدام
#دادخواهی_ادامه_دارد
#زن_زندگی_آزادی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
@zan_j