شش نکته برای پیشگیری از آزار جنسی در کودکان
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ "و دوباره انقلاب"
📌"بهمن" که آغاز میگردد؛ قصهی"انقلاب" و سرنوشت آن نیز در خاطرهها بیدار میشود. بر سرزبانها میافتد و در مقابل آن، جهتگیریها و سمتگیریهایی در دو اردوگاه مخالف در برابر هم، شکل میگیرد. قومی زبان به تحسین و تمجید میگشایند (که بتدریج از این گروه کاسته شده است) و قومی دیگر، به تقبیح و نکوهش مشغول میشوند. (اردوگاهی که بر آن افزوده میشود). کسان اندکی آن را انفجار نور و عطیهای الاهی میبینند و جماعتی، به ویژه نسلهای پسین، آن را سرچشمهی درد و رنجهای اکنونشان میدانند. از این رو یا بر آن درود میفرستند و یا لعنتاش میکنند.در این میان، انقلاب کدام از این دو جبههگیری است؟ آیا عامل رهایی و عزت بود و یا تاریکی و ظلمت رنج؟ مستحق تحسین است یا تقبیح و نفرین؟
➕ ۱. باید انقلاب ۵۷ را تحسین یا تقبیح کرد؟
ماتن این پاره نوشتهی کوتاه اما بر این باور است که ستایش و تمجید و نیز نکوهش و نفرت نسبت به رخداد انقلاب ۵۷ (مانند هر رخداد تاریخی دیگر)، به اندازهی هم خطاست. تاریخ، محل افتخار، ستایش و یا نفرت نسبت به افراد نیست. بلکه گنجینهی تجربههای زیستهای است که میتواند به کار امروز بیاید. خطای دو رویکرد پیش گفته، در واکنش عاطفی (یکی مثبت و دیگری منفی)، نسبت به این پدیدهی سیاسی است. انقلاب، چیزی است که باید فهمیده شود، نه این که آن را ستود و یا نکوهید. چنین واکنش احساسی، مانع فهم ما از تاریخ خواهد شد. و در نتیجه در مردابی از تکرارها دچار خواهیم شد. کما این که چنین شده است.تجربهها، چه تلخ و چه شیرین، گرچه با عواطف ما نسبت و ربط گستردهای پیدا میکنند اما بیش از آن که احساس ما را برانگیزانند، باید تفکر را فرا بخوانند.توجه به این نکته مهم است که "رویداد بررسی نشده،" به تجربه، تبدیل نخواهد شد. رویداد باید تفسیر و فهم شود تا در حافظهی تاریخی ملتی به منزلهی تجربهای قابل استفاده قرار گیرد. در غیر این صورت، مشقات و سختیهای رویدادها، چیزی به منزلهی سرمایهای معرفتی برای شناخت باقی نمیگذارند. در ضرب المثلها آمده است که "عاقل، دستاش دو بار از یک سوراخ گزیده نمیشود". اما شرط لازم چنین چیزی آن است که عاقل، توانسته باشد رخداد را فهم و تفسیر کرده باشد. و آن را به عنوان تجربهای در حافظهی خویش داشته باشد تا در وقت ضرورت به کار او بیاید.
➕ ما از معبر مواجههی عقلانی و تفسیری از رویدادهایی که از سر میگذرانیم، صاحب تجربه میشویم. تجربه، مجموعهی تهنشستهای معرفتیِ به دست آمده از تفسیر رویدادها و رخدادها است. این سخن، بدان معناست که البته برای کسب تجربه، مواجهه با وقایع و از سرگذراندن رویدادها، شرط لازم است، اما شرط کافی نیست. شرط کافی آن است که ضمنا آن رخداد را نیز فهم کرده باشیم. اگر این معیار را در نظر بگیریم، آنگاه چه بسیار افراد و جوامع را، هر چند با تلاطمات روبرو شدهاند، باید افراد و یا جوامعی خام و نیازموده تلقی کنیم.
➕تمجید و یا تقبیح رخداد ۵۷، چه فایدهای دارد؟ ابراز خرسندی و یا نفرت از یک امر تاریخی و ابراز نفرت به پیشینیان، کدام مشکل را حل میکند؟از تحسینها و نفرتها عبور باید کرد و با بصیرتی عمیق بدان نگریست و از این پدیده، درسها آموخت.
➕ ۲. آیا انقلاب ۵۷ مسبب اوضاع کنونی ما ایرانیان است؟
"علیت در تاریخ" یکی از موضوعات بسیار مهم در فهم پدیدههای تاریخی است. "علیت" یعنی این که چه چیزی، علت چه چیز دیگر شده است؟ آیا انقلاب، علت ناملایمات و مشقات چند دههی اخیر ما بوده است؟ علتیابی، از آن رو اهمیت بالایی دارد که در هنگام حل مشکل، باید علت را یافت و آن را درمان کرد. اگر پزشک در علتیابی بیماری دچار اشتباه شود، نه تنها نمیتواند بیمار را معالجه نماید که اوضاع او را بدتر میکند.
➕ برخی در سادهسازی امور، دچار "خطای انتساب" میشوند. به این معنا که چیزی را به چیز دیگر نسبت میدهند که آن چیز، علت نبوده است، و این همان خطایی است که برخی در علتیابی اوضاع سخت و مشقتبار کنونی مرتکب میشوند.
➕علل رنجها و مصائب چند دهی اخیر را باید در خطای حاکمان و خطای همهی ساکنان این سرزمین در شیوهی استقرار نظام جدید در پس از انقلاب، جستجو کرد. انقلاب،خیزش علیه استبداد بود. باید از فردای پیروزی انقلاب آغاز کرد و خطاهایی را که بتدریج شکل گرفت، نمایان کرد. بدون شک، خطاهای جمعی ما مردم و نیز حاکمان تازه به قدرت رسیده، در کنار هم، سبب اوضاعی شده که جملگی در گرداب آن، دست و پا میزنیم و همگی در رنجایم.علاوه بر تفکیک خطای شهروندان از خطای حاکمان، نیز لازم است خطای ناشی از جهل و خطا از سر بدطینتی و سوءنیت را از یکدیگر جدا کنیم. محکوم کردن انقلاب، کاری ساده، اما فهمیدن آن، کاری دشوار است. و ما کار آسان را انتخاب کردهایم.
📝 علی زمانیان +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
📌"بهمن" که آغاز میگردد؛ قصهی"انقلاب" و سرنوشت آن نیز در خاطرهها بیدار میشود. بر سرزبانها میافتد و در مقابل آن، جهتگیریها و سمتگیریهایی در دو اردوگاه مخالف در برابر هم، شکل میگیرد. قومی زبان به تحسین و تمجید میگشایند (که بتدریج از این گروه کاسته شده است) و قومی دیگر، به تقبیح و نکوهش مشغول میشوند. (اردوگاهی که بر آن افزوده میشود). کسان اندکی آن را انفجار نور و عطیهای الاهی میبینند و جماعتی، به ویژه نسلهای پسین، آن را سرچشمهی درد و رنجهای اکنونشان میدانند. از این رو یا بر آن درود میفرستند و یا لعنتاش میکنند.در این میان، انقلاب کدام از این دو جبههگیری است؟ آیا عامل رهایی و عزت بود و یا تاریکی و ظلمت رنج؟ مستحق تحسین است یا تقبیح و نفرین؟
➕ ۱. باید انقلاب ۵۷ را تحسین یا تقبیح کرد؟
ماتن این پاره نوشتهی کوتاه اما بر این باور است که ستایش و تمجید و نیز نکوهش و نفرت نسبت به رخداد انقلاب ۵۷ (مانند هر رخداد تاریخی دیگر)، به اندازهی هم خطاست. تاریخ، محل افتخار، ستایش و یا نفرت نسبت به افراد نیست. بلکه گنجینهی تجربههای زیستهای است که میتواند به کار امروز بیاید. خطای دو رویکرد پیش گفته، در واکنش عاطفی (یکی مثبت و دیگری منفی)، نسبت به این پدیدهی سیاسی است. انقلاب، چیزی است که باید فهمیده شود، نه این که آن را ستود و یا نکوهید. چنین واکنش احساسی، مانع فهم ما از تاریخ خواهد شد. و در نتیجه در مردابی از تکرارها دچار خواهیم شد. کما این که چنین شده است.تجربهها، چه تلخ و چه شیرین، گرچه با عواطف ما نسبت و ربط گستردهای پیدا میکنند اما بیش از آن که احساس ما را برانگیزانند، باید تفکر را فرا بخوانند.توجه به این نکته مهم است که "رویداد بررسی نشده،" به تجربه، تبدیل نخواهد شد. رویداد باید تفسیر و فهم شود تا در حافظهی تاریخی ملتی به منزلهی تجربهای قابل استفاده قرار گیرد. در غیر این صورت، مشقات و سختیهای رویدادها، چیزی به منزلهی سرمایهای معرفتی برای شناخت باقی نمیگذارند. در ضرب المثلها آمده است که "عاقل، دستاش دو بار از یک سوراخ گزیده نمیشود". اما شرط لازم چنین چیزی آن است که عاقل، توانسته باشد رخداد را فهم و تفسیر کرده باشد. و آن را به عنوان تجربهای در حافظهی خویش داشته باشد تا در وقت ضرورت به کار او بیاید.
➕ ما از معبر مواجههی عقلانی و تفسیری از رویدادهایی که از سر میگذرانیم، صاحب تجربه میشویم. تجربه، مجموعهی تهنشستهای معرفتیِ به دست آمده از تفسیر رویدادها و رخدادها است. این سخن، بدان معناست که البته برای کسب تجربه، مواجهه با وقایع و از سرگذراندن رویدادها، شرط لازم است، اما شرط کافی نیست. شرط کافی آن است که ضمنا آن رخداد را نیز فهم کرده باشیم. اگر این معیار را در نظر بگیریم، آنگاه چه بسیار افراد و جوامع را، هر چند با تلاطمات روبرو شدهاند، باید افراد و یا جوامعی خام و نیازموده تلقی کنیم.
➕تمجید و یا تقبیح رخداد ۵۷، چه فایدهای دارد؟ ابراز خرسندی و یا نفرت از یک امر تاریخی و ابراز نفرت به پیشینیان، کدام مشکل را حل میکند؟از تحسینها و نفرتها عبور باید کرد و با بصیرتی عمیق بدان نگریست و از این پدیده، درسها آموخت.
➕ ۲. آیا انقلاب ۵۷ مسبب اوضاع کنونی ما ایرانیان است؟
"علیت در تاریخ" یکی از موضوعات بسیار مهم در فهم پدیدههای تاریخی است. "علیت" یعنی این که چه چیزی، علت چه چیز دیگر شده است؟ آیا انقلاب، علت ناملایمات و مشقات چند دههی اخیر ما بوده است؟ علتیابی، از آن رو اهمیت بالایی دارد که در هنگام حل مشکل، باید علت را یافت و آن را درمان کرد. اگر پزشک در علتیابی بیماری دچار اشتباه شود، نه تنها نمیتواند بیمار را معالجه نماید که اوضاع او را بدتر میکند.
➕ برخی در سادهسازی امور، دچار "خطای انتساب" میشوند. به این معنا که چیزی را به چیز دیگر نسبت میدهند که آن چیز، علت نبوده است، و این همان خطایی است که برخی در علتیابی اوضاع سخت و مشقتبار کنونی مرتکب میشوند.
➕علل رنجها و مصائب چند دهی اخیر را باید در خطای حاکمان و خطای همهی ساکنان این سرزمین در شیوهی استقرار نظام جدید در پس از انقلاب، جستجو کرد. انقلاب،خیزش علیه استبداد بود. باید از فردای پیروزی انقلاب آغاز کرد و خطاهایی را که بتدریج شکل گرفت، نمایان کرد. بدون شک، خطاهای جمعی ما مردم و نیز حاکمان تازه به قدرت رسیده، در کنار هم، سبب اوضاعی شده که جملگی در گرداب آن، دست و پا میزنیم و همگی در رنجایم.علاوه بر تفکیک خطای شهروندان از خطای حاکمان، نیز لازم است خطای ناشی از جهل و خطا از سر بدطینتی و سوءنیت را از یکدیگر جدا کنیم. محکوم کردن انقلاب، کاری ساده، اما فهمیدن آن، کاری دشوار است. و ما کار آسان را انتخاب کردهایم.
📝 علی زمانیان +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ شاه بر انقلاب 57 مُهر تأیید زد، شاه دوستها انکار میکنند!
📝 هومان دوراندیش || عصر ایران
➕ طرفداران خاندان پهلوی در چند سال اخیر، کوشیدهاند تصویری طلایی از دوران رژیم شاه ترسیم کنند و انقلابیون سال 57 را موجوداتی یکسره بیعقل نشان دهند که نه تنها روش نادرستی داشتند (انقلابیگری)، بلکه انگیزهها و اهدافشان هم نادرست بود.....
📝ادامه اینجا
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
📝 هومان دوراندیش || عصر ایران
➕ طرفداران خاندان پهلوی در چند سال اخیر، کوشیدهاند تصویری طلایی از دوران رژیم شاه ترسیم کنند و انقلابیون سال 57 را موجوداتی یکسره بیعقل نشان دهند که نه تنها روش نادرستی داشتند (انقلابیگری)، بلکه انگیزهها و اهدافشان هم نادرست بود.....
📝ادامه اینجا
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Ⓜ️ تاریخچه پیمان نامه حقابه ایران از رود هیرمند
➕موضوع حقابه ایران از رود هیرمند سالهاست که تبدیل به یکی از مهمترین مسائل بین دو کشور همسایه و همزبان شده و در این ویدیو علت ناتوانی افغانستان در تعهد به "پیمان هیرمند رود" توضیح داده شده... +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
➕موضوع حقابه ایران از رود هیرمند سالهاست که تبدیل به یکی از مهمترین مسائل بین دو کشور همسایه و همزبان شده و در این ویدیو علت ناتوانی افغانستان در تعهد به "پیمان هیرمند رود" توضیح داده شده... +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
Ⓜ️ چگونه قطر به قدرتی بزرگ در خاورمیانه تبدیل شد؟
➕قطر توی جنگ داخلی سوریه بوده،در لیبی انقلاب شد، جنگ داخلی شد اونجا بود و الان بعد از 14 سال هنوزم هست ، از تعدادی از گروه های شبه نظامی و مسلح در منطقه حمایت کرده، بین امریکا و طالبان 2020 میانجی گری کرده در نتیجه اون نیروهای آمریکایی از افغانستان خارج شدن، 2008 وقتی نیروهای حزب الله و ارتش علیه هم میجنگیدن و کشور در استانه ورود به جنگ داخلی بود با میانجی گری قطر و اتحادیه عرب مسئله حل شد، در مبادله زندانی بین ایران و آمریکا به عنوان میانجی نقش داشته، در حل مناقشه مرزی بین جیبوتی و اریتره نقش مهمی داشته، در درگیری های سودان و جنگ داخلی نقش داشته، توی مسئله فلسطین و اسرائیل و... ، حالا بماند که جدا از این مسائل سیاسی، سرمایه گذاری های خیلی بزرگ در کشورهای مختلف در حوزه های متنوع انجام داده بحث جام جهانی و ده ها مورد دیگر که جا پای قطر اونجاها هم هست.و نکته اش اینه که تا 30 سال پیش اصلا از این خبرا نبوده... +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
➕قطر توی جنگ داخلی سوریه بوده،در لیبی انقلاب شد، جنگ داخلی شد اونجا بود و الان بعد از 14 سال هنوزم هست ، از تعدادی از گروه های شبه نظامی و مسلح در منطقه حمایت کرده، بین امریکا و طالبان 2020 میانجی گری کرده در نتیجه اون نیروهای آمریکایی از افغانستان خارج شدن، 2008 وقتی نیروهای حزب الله و ارتش علیه هم میجنگیدن و کشور در استانه ورود به جنگ داخلی بود با میانجی گری قطر و اتحادیه عرب مسئله حل شد، در مبادله زندانی بین ایران و آمریکا به عنوان میانجی نقش داشته، در حل مناقشه مرزی بین جیبوتی و اریتره نقش مهمی داشته، در درگیری های سودان و جنگ داخلی نقش داشته، توی مسئله فلسطین و اسرائیل و... ، حالا بماند که جدا از این مسائل سیاسی، سرمایه گذاری های خیلی بزرگ در کشورهای مختلف در حوزه های متنوع انجام داده بحث جام جهانی و ده ها مورد دیگر که جا پای قطر اونجاها هم هست.و نکته اش اینه که تا 30 سال پیش اصلا از این خبرا نبوده... +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Audio
Ⓜ️ مباحثه یک اقتصاددان و دیرینهشناس درباره سرگذشت انسان
🔻یک دیرینه شناس معتقد است: اضطراب ابدی انسان ها زمانی شکل می گیرد که در مواجهه با یک پرسش بنیادین قرار می گیرند. اینکه »قرار است به کجا بروم؟»
🔻حامد وحدتی نسب می گوید: انسان تنها حیوانی است که می تواند به مرگ خودش فکر کند. فرهاد نیلی، اقتصاددان و حامد وحدتی نسب، باستان شناس و انسان شناس پیش از تاریخ در یک مباحثه به چگونگی رشد و توسعه نسل بشر از ابتدا تا به حال پرداخته اند.
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
🔻یک دیرینه شناس معتقد است: اضطراب ابدی انسان ها زمانی شکل می گیرد که در مواجهه با یک پرسش بنیادین قرار می گیرند. اینکه »قرار است به کجا بروم؟»
🔻حامد وحدتی نسب می گوید: انسان تنها حیوانی است که می تواند به مرگ خودش فکر کند. فرهاد نیلی، اقتصاددان و حامد وحدتی نسب، باستان شناس و انسان شناس پیش از تاریخ در یک مباحثه به چگونگی رشد و توسعه نسل بشر از ابتدا تا به حال پرداخته اند.
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ خطای شناختی اشباع توجه: پیامدها و راهحلها
attention saturation bias: consequences and solutions
➕زمانی که یک محلول به نقطهای برسد که در آن نقطه نتوانیم هیچ حلشوندهی دیگری را در آن حل کنیم، محلول اشباع(سیر)شده به دست میآید. در این حالت، اگر مقدار بیشتری از حلشونده را به محلول اشباعشده اضافه کنیم، بهصورت جامد تهنشین میشود. درواقع، محلول اشباعشده به محلولی گفته میشود که نمیتوان مقدار بیشتری حلشونده را در آن حل کرد.
➕این وضعیت برای ذهن هم در مواجهه با حجم وسیعی از اطلاعات و محرکها پیش میآید. زمانی که ذهن ما بیشازحد در معرض حجم وسیعی از اطلاعات قرار میگیرد، تمایل دارد آنها را نادیده بگیرد یا کماهمیت جلوه دهد. در این وضعیت، ذهن در دام «خطای شناختی اشباع توجه» افتاده است. بهعبارتدیگر، ذهن «خطای شناختی اشباع توجه» را تجربه میکند.
🏷 خطای شناختی اشباع توجه زمانی اتفاق میافتد که حجم وسیعی از اطلاعات یا محرکهای محیطی ذهن ما را برای پردازش موثر و دقیق اطلاعات و محرکها مختل میکند. برای مثال، زمانی که والدین بیشازحد فرزندان خود را نصیحت میکنند یا مدیران به کارمندان خود بیشازحد تذکر یا دستور میدهند، خطای شناختی اشباع توجه اتفاق میافتد.
🔻 پیامدهای خطای شناختی اشباع توجه
📌۱. غفلت از اطلاعات مهم: ذهن به دلیل تمرکز بر حجم زیاد اطلاعات جزئیات مهم را نادیده میگیرد.
📌۲. استفاده از میانبرهای ذهنی: زمانی که ذهن ما در معرض حجم وسیعی از اطلاعات قرار میگیرد، تمایل دارد از میانبرهای ذهنی یا «رهیافتهای آنی» استفاده کند. درواقع، یکی از عوامل شکلگیری میانبرهای ذهنی حجم زیاد اطلاعات است. بنابراین، میانبرهای ذهنی زمانی استفاده میشود که بخواهیم «سریع» و «ساده» قضاوت کنیم و تصمیم بگیریم که در این صورت اغلب به خطا منجر میشود.
📌۳. خستگی تصمیمگیری: مواجههی مداوم با اطلاعات بیشازحد سبب فرسایش ذهن و تخلیهی انرژی آن میشود و تواناییمان را برای قضاوت و تصمیمگیری منطقی فرسوده میکند.
📌۴. بیاحساسی نسبت به محرکها: زمانی که مدام در معرض اطلاعات مشابه یا تبلیغات و توصیههای تکراری قرار میگیریم، حساسیت ذهن نسبتبه آن اطلاعات، تبلیغات و توصیهها کاهش مییابد و بهتدریج از بین میرود.
📌۵. تضاد انتخاب: اطلاعات بیشازحد عامل تضاد انتخاباند و ذهن ما را برای تصمیمگیری درست و منطقی فلج میکند. درواقع، تضاد انتخاب سبب میشود تصمیمهایمان، حتی تصمیمهای مهم، را به تعویق بیندازیم، چون توجه به اطلاعات زیاد سیستم شناختیمان را مختل میکند.
🔻 راههای مقابله با خطای شناختی اشباع توجه
🌀۱. خطای شناختی اشباع توجه را خوب بشناسید. اولین گام برای مقابله با خطای شناختی اشباع توجه آگاهی از این خطای شناختی است. آگاهی از این خطا به ما کمک میکند توجهمان را هوشمندانه مدیریت کنیم.
🌀۲. اطلاعات را اولویت بندی کنید. لازم نیست تمام اطلاعات و دادهها را پردازش کنید و نسبت به آنها واکنش نشان دهید. صرفاً به اطلاعات مهم، معتبر، مفید و ضروری توجه کنید.
🌀۳. به ذهنتان استراحت بدهید. برای پیشگیری از خستگی ذهنی زمان جستوجو در فضای مجازی را کاهش دهید.
🌀۴. توجهتان را با «چرا؟» فیلتر کنید. با فیلتر کردن توجهتان با «چرا؟» حجم اطلاعات را کاهش دهید. از خودتان بپرسید: «چرا باید به این اطلاعات توجه کنم/نکنم؟» «چرا؟» به ما کمک میکند اطلاعات بیربط، کماهمیت، مضر و غیرضروری را فیلتر کنیم. «چرا؟» به ما کمک میکند تشخیص دهیم کدام اطلاعات مهماند و به ما ربط دارند و کدام کماهمیتاند و به ما ربط ندارند. «چرا؟» ارزش اطلاعاتی را که برای ما مناسباند مشخص میکند. درواقع، «چرا؟» فیلتر واقعی را برای توجه به اطلاعات ایجاد میکند و اجازه نمیدهد تمام دادهها برای پردازش وارد ذهن شود.
🪧 خلاصه، مغز ما برای پردازش نامحدود اطلاعات در دنیای مدرن طراحی نشده است. ازاینرو، لازم است ازطریق یادگیری تفکر نقادانه اطلاعات مهم، معتبر، مرتبط، مفید و ضروری را از اطلاعات بیاهمیت، نامعتبر، بیربط و غیرضروری تمیز دهیم و اجازه ندهیم که ذهنمان به تمام اطلاعات توجه کند و نسبت به آنها واکنش نشان دهد.
📝 محمد رضا سلیمی +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
attention saturation bias: consequences and solutions
➕زمانی که یک محلول به نقطهای برسد که در آن نقطه نتوانیم هیچ حلشوندهی دیگری را در آن حل کنیم، محلول اشباع(سیر)شده به دست میآید. در این حالت، اگر مقدار بیشتری از حلشونده را به محلول اشباعشده اضافه کنیم، بهصورت جامد تهنشین میشود. درواقع، محلول اشباعشده به محلولی گفته میشود که نمیتوان مقدار بیشتری حلشونده را در آن حل کرد.
➕این وضعیت برای ذهن هم در مواجهه با حجم وسیعی از اطلاعات و محرکها پیش میآید. زمانی که ذهن ما بیشازحد در معرض حجم وسیعی از اطلاعات قرار میگیرد، تمایل دارد آنها را نادیده بگیرد یا کماهمیت جلوه دهد. در این وضعیت، ذهن در دام «خطای شناختی اشباع توجه» افتاده است. بهعبارتدیگر، ذهن «خطای شناختی اشباع توجه» را تجربه میکند.
🏷 خطای شناختی اشباع توجه زمانی اتفاق میافتد که حجم وسیعی از اطلاعات یا محرکهای محیطی ذهن ما را برای پردازش موثر و دقیق اطلاعات و محرکها مختل میکند. برای مثال، زمانی که والدین بیشازحد فرزندان خود را نصیحت میکنند یا مدیران به کارمندان خود بیشازحد تذکر یا دستور میدهند، خطای شناختی اشباع توجه اتفاق میافتد.
🔻 پیامدهای خطای شناختی اشباع توجه
📌۱. غفلت از اطلاعات مهم: ذهن به دلیل تمرکز بر حجم زیاد اطلاعات جزئیات مهم را نادیده میگیرد.
📌۲. استفاده از میانبرهای ذهنی: زمانی که ذهن ما در معرض حجم وسیعی از اطلاعات قرار میگیرد، تمایل دارد از میانبرهای ذهنی یا «رهیافتهای آنی» استفاده کند. درواقع، یکی از عوامل شکلگیری میانبرهای ذهنی حجم زیاد اطلاعات است. بنابراین، میانبرهای ذهنی زمانی استفاده میشود که بخواهیم «سریع» و «ساده» قضاوت کنیم و تصمیم بگیریم که در این صورت اغلب به خطا منجر میشود.
📌۳. خستگی تصمیمگیری: مواجههی مداوم با اطلاعات بیشازحد سبب فرسایش ذهن و تخلیهی انرژی آن میشود و تواناییمان را برای قضاوت و تصمیمگیری منطقی فرسوده میکند.
📌۴. بیاحساسی نسبت به محرکها: زمانی که مدام در معرض اطلاعات مشابه یا تبلیغات و توصیههای تکراری قرار میگیریم، حساسیت ذهن نسبتبه آن اطلاعات، تبلیغات و توصیهها کاهش مییابد و بهتدریج از بین میرود.
📌۵. تضاد انتخاب: اطلاعات بیشازحد عامل تضاد انتخاباند و ذهن ما را برای تصمیمگیری درست و منطقی فلج میکند. درواقع، تضاد انتخاب سبب میشود تصمیمهایمان، حتی تصمیمهای مهم، را به تعویق بیندازیم، چون توجه به اطلاعات زیاد سیستم شناختیمان را مختل میکند.
🔻 راههای مقابله با خطای شناختی اشباع توجه
🌀۱. خطای شناختی اشباع توجه را خوب بشناسید. اولین گام برای مقابله با خطای شناختی اشباع توجه آگاهی از این خطای شناختی است. آگاهی از این خطا به ما کمک میکند توجهمان را هوشمندانه مدیریت کنیم.
🌀۲. اطلاعات را اولویت بندی کنید. لازم نیست تمام اطلاعات و دادهها را پردازش کنید و نسبت به آنها واکنش نشان دهید. صرفاً به اطلاعات مهم، معتبر، مفید و ضروری توجه کنید.
🌀۳. به ذهنتان استراحت بدهید. برای پیشگیری از خستگی ذهنی زمان جستوجو در فضای مجازی را کاهش دهید.
🌀۴. توجهتان را با «چرا؟» فیلتر کنید. با فیلتر کردن توجهتان با «چرا؟» حجم اطلاعات را کاهش دهید. از خودتان بپرسید: «چرا باید به این اطلاعات توجه کنم/نکنم؟» «چرا؟» به ما کمک میکند اطلاعات بیربط، کماهمیت، مضر و غیرضروری را فیلتر کنیم. «چرا؟» به ما کمک میکند تشخیص دهیم کدام اطلاعات مهماند و به ما ربط دارند و کدام کماهمیتاند و به ما ربط ندارند. «چرا؟» ارزش اطلاعاتی را که برای ما مناسباند مشخص میکند. درواقع، «چرا؟» فیلتر واقعی را برای توجه به اطلاعات ایجاد میکند و اجازه نمیدهد تمام دادهها برای پردازش وارد ذهن شود.
🪧 خلاصه، مغز ما برای پردازش نامحدود اطلاعات در دنیای مدرن طراحی نشده است. ازاینرو، لازم است ازطریق یادگیری تفکر نقادانه اطلاعات مهم، معتبر، مرتبط، مفید و ضروری را از اطلاعات بیاهمیت، نامعتبر، بیربط و غیرضروری تمیز دهیم و اجازه ندهیم که ذهنمان به تمام اطلاعات توجه کند و نسبت به آنها واکنش نشان دهد.
📝 محمد رضا سلیمی +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
Ⓜ️ چگونه وام مسکن طبقه متوسط را گرفتار می کند!؟
➕آیا تا به حال فکر کردهاید چرا با وجود تلاش بیوقفه، باز هم احساس میکنید در یک چرخه بیپایان کار و بدهی گرفتار شدهاید؟ شاید شما هم مثل میلیونها نفر دیگر، ناآگاهانه در دام یک سیستم هوشمندانه به نام بردهداری نوین مالی افتادهاید؛ جایی که وامهای مسکن و تعهدات اقتصادی، آزادی واقعی را از شما میگیرند... +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
➕آیا تا به حال فکر کردهاید چرا با وجود تلاش بیوقفه، باز هم احساس میکنید در یک چرخه بیپایان کار و بدهی گرفتار شدهاید؟ شاید شما هم مثل میلیونها نفر دیگر، ناآگاهانه در دام یک سیستم هوشمندانه به نام بردهداری نوین مالی افتادهاید؛ جایی که وامهای مسکن و تعهدات اقتصادی، آزادی واقعی را از شما میگیرند... +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
Ⓜ️ الگوی یادگیری بلوم
📌وقتی میگوییم کتابخوانی لایههای متعددی دارد منظورمان چیست؟ یادگیری عمیق چیست؟ احتمالا مهمترین انگیزهی ما از خواندن کتابهای غیرداستانی، یادگیری است؛ آموختن و آشنایی با مفاهیم جدید، اصلاح یا بهبود مدلهای ذهنی.تا زمانیکه تعریف دقیقی از یادگیری را ندانیم، نمیتوانیم در مورد یادگیری و تاثیر آن حرفی بزنیم. اساسا چه موقع میتوانیم بگوییم یک موضوع را بهخوبی یاد گرفتهایم؟
📌مدل بلوم (Benjamin Samuel Bloom) در حوزه آموزش و یادگیری یکی از معروفترین و نه اما بهترین و دقیقترین این مدلها است. اما از این مدل میتوان برای هدفگذاری و سنجش یادگیری استفاده کرد. مدل او نقدهای جدی و منطقی هم داشته است اما برای ما که میخواهیم مدل سادهای برای سطوح مختلف کتابخوانی در اختیار داشته باشیم، کافیست. او سالها روی مسئولیت معلمها کار کرد.
📌مدل یادگیری بلوم در واقع یک طبقهبندی در حوزه آموزش و یادگیری است که سطوح مختلف هوش از جمله تفکر، یادگیری و درک را تعریف میکند. بسیاری از مدارس مدرن و مؤسسات آموزشی برای بهبود برنامه درسی خود، ارزیابیها و روشهای تدریس، از مدل طبقهبندی بلوم کمک میگیرند.
📌در حوزه شناختی طبقهبندی بلوم تمرکز عمدتا بر توسعه دانش و مهارتهای فکری قرار دارد. شش زیرمجموعه حوزه شناختی به صورت زیر مطرح میشود:
➕۱. به خاطر سپردن
اولین و سادهترین شکل یادگیری دانستن و به خاطر سپردن است. یعنی بتوانیم واژهها، وقایع، گزارهها، مثالها، ترتیبها، روشها، قواعد و اصول را به خاطر بسپاریم و به یاد بیاوریم.
➕۲. درک مطلب
برای درک مطلب باید شبکهای از موضوعات و مفاهیم در ذهنمان شکل بگیرد. یعنی بتوانیم بخشهای مختلف آن را به یکدیگر و دانستههای قبلیمان ربط دهیم. همچنین درک مطلب، به معنای تشخیص اهمیت موضوعات و روایتسازی یا بیان مطالب برای انتقال پیام در بستری متفاوت میباشد. این که بتواند بخشهای مهم را از بخشهای کماهمیت جدا کند و خلاصهسازی کند. این که بتواند مطالبی که خوانده است را در قالب نمودار، مدل یا فرمول بیان کند. این که بتواند مطلب را برای مخاطبی متفاوت با نیاز و حالوهوایی متفاوت روایت کند.
➕۳. بهکار بردن
یعنی بتوانیم آنچه که خوانده و فهمیدهایم را در زندگی بهکار ببریم. این که فرد بتواند آموختههای خود را در حوزهای خارج از قلمرو اولیه و در مسدلههای تازه به کار بگیرد. بلوم معتقد است اگر با مسئلهی تازهای روبهرو شدیم و توانستیم آن را طوری تغییر یا تعبیر کنیم که بر اساس دانستههای قبلیمان قابلدرک باشد، دانستههای ما کاربردی بوده است.
➕۴. تجزیه و تحلیل اطلاعات
یعنی مطالب را جمله به جمله بررسی میکنیم و بخشهای اصلی آن را تشخیص و سپس رابطهی بین این بخشها را با یکدیگر پیدا میکنیم. یعنی بتوانیم مفروضات نویسنده را بیابیم؛ چه شفاف در متن آمده باشند و چه در متن نیامده باشند. این که بتوانیم استدلالها را پیدا کنیم و ببینیم نتایج نویسنده بر چه منطقی استوار است. وقتی متنی را در سطح تجزیه و تحلیل بررسی میکنیم، نقاط ضعف و قوت آن را بهتر میفهمیم و لایههای پنهانش بر ما آشکار میشود.
➕۵. ارزیابی و نتیجهگیری
خواننده میتواند نویسنده یا مطالبش را با تکیه بر تفکر نقادانه نقد کند. میتواند نویسنده یا اثر او را با نویسندگان و آثار دیگری در همان حوزه مقایسه کند. تشخیص این که آیا کتاب از انسجام و یکپارچگی و همخوانی لازم برخوردار بوده است.
➕۶. ارزشیابی
این بخش بر روی قضاوت بر اساس دادهها و نتیجهگیری در مورد اطلاعات ارائه شده استوار است و مبتنی بر ایجاد نتایج جدید، بر اساس برنامهریزی و طراحی یک کاربرد واقعی شکل میگیرد. خواننده در جایگاه یک نویسنده قرار میگیرد و به خلق و ترکیب بدیع میرسد.
📝 گروه آموزشی سیمناد و برداشت آزاد از کتاب "از کتاب" محمدرضا شعبانعلی +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی
📌وقتی میگوییم کتابخوانی لایههای متعددی دارد منظورمان چیست؟ یادگیری عمیق چیست؟ احتمالا مهمترین انگیزهی ما از خواندن کتابهای غیرداستانی، یادگیری است؛ آموختن و آشنایی با مفاهیم جدید، اصلاح یا بهبود مدلهای ذهنی.تا زمانیکه تعریف دقیقی از یادگیری را ندانیم، نمیتوانیم در مورد یادگیری و تاثیر آن حرفی بزنیم. اساسا چه موقع میتوانیم بگوییم یک موضوع را بهخوبی یاد گرفتهایم؟
📌مدل بلوم (Benjamin Samuel Bloom) در حوزه آموزش و یادگیری یکی از معروفترین و نه اما بهترین و دقیقترین این مدلها است. اما از این مدل میتوان برای هدفگذاری و سنجش یادگیری استفاده کرد. مدل او نقدهای جدی و منطقی هم داشته است اما برای ما که میخواهیم مدل سادهای برای سطوح مختلف کتابخوانی در اختیار داشته باشیم، کافیست. او سالها روی مسئولیت معلمها کار کرد.
📌مدل یادگیری بلوم در واقع یک طبقهبندی در حوزه آموزش و یادگیری است که سطوح مختلف هوش از جمله تفکر، یادگیری و درک را تعریف میکند. بسیاری از مدارس مدرن و مؤسسات آموزشی برای بهبود برنامه درسی خود، ارزیابیها و روشهای تدریس، از مدل طبقهبندی بلوم کمک میگیرند.
📌در حوزه شناختی طبقهبندی بلوم تمرکز عمدتا بر توسعه دانش و مهارتهای فکری قرار دارد. شش زیرمجموعه حوزه شناختی به صورت زیر مطرح میشود:
➕۱. به خاطر سپردن
اولین و سادهترین شکل یادگیری دانستن و به خاطر سپردن است. یعنی بتوانیم واژهها، وقایع، گزارهها، مثالها، ترتیبها، روشها، قواعد و اصول را به خاطر بسپاریم و به یاد بیاوریم.
➕۲. درک مطلب
برای درک مطلب باید شبکهای از موضوعات و مفاهیم در ذهنمان شکل بگیرد. یعنی بتوانیم بخشهای مختلف آن را به یکدیگر و دانستههای قبلیمان ربط دهیم. همچنین درک مطلب، به معنای تشخیص اهمیت موضوعات و روایتسازی یا بیان مطالب برای انتقال پیام در بستری متفاوت میباشد. این که بتواند بخشهای مهم را از بخشهای کماهمیت جدا کند و خلاصهسازی کند. این که بتواند مطالبی که خوانده است را در قالب نمودار، مدل یا فرمول بیان کند. این که بتواند مطلب را برای مخاطبی متفاوت با نیاز و حالوهوایی متفاوت روایت کند.
➕۳. بهکار بردن
یعنی بتوانیم آنچه که خوانده و فهمیدهایم را در زندگی بهکار ببریم. این که فرد بتواند آموختههای خود را در حوزهای خارج از قلمرو اولیه و در مسدلههای تازه به کار بگیرد. بلوم معتقد است اگر با مسئلهی تازهای روبهرو شدیم و توانستیم آن را طوری تغییر یا تعبیر کنیم که بر اساس دانستههای قبلیمان قابلدرک باشد، دانستههای ما کاربردی بوده است.
➕۴. تجزیه و تحلیل اطلاعات
یعنی مطالب را جمله به جمله بررسی میکنیم و بخشهای اصلی آن را تشخیص و سپس رابطهی بین این بخشها را با یکدیگر پیدا میکنیم. یعنی بتوانیم مفروضات نویسنده را بیابیم؛ چه شفاف در متن آمده باشند و چه در متن نیامده باشند. این که بتوانیم استدلالها را پیدا کنیم و ببینیم نتایج نویسنده بر چه منطقی استوار است. وقتی متنی را در سطح تجزیه و تحلیل بررسی میکنیم، نقاط ضعف و قوت آن را بهتر میفهمیم و لایههای پنهانش بر ما آشکار میشود.
➕۵. ارزیابی و نتیجهگیری
خواننده میتواند نویسنده یا مطالبش را با تکیه بر تفکر نقادانه نقد کند. میتواند نویسنده یا اثر او را با نویسندگان و آثار دیگری در همان حوزه مقایسه کند. تشخیص این که آیا کتاب از انسجام و یکپارچگی و همخوانی لازم برخوردار بوده است.
➕۶. ارزشیابی
این بخش بر روی قضاوت بر اساس دادهها و نتیجهگیری در مورد اطلاعات ارائه شده استوار است و مبتنی بر ایجاد نتایج جدید، بر اساس برنامهریزی و طراحی یک کاربرد واقعی شکل میگیرد. خواننده در جایگاه یک نویسنده قرار میگیرد و به خلق و ترکیب بدیع میرسد.
📝 گروه آموزشی سیمناد و برداشت آزاد از کتاب "از کتاب" محمدرضا شعبانعلی +++
🛄 @zistboommedia || مدرسه علوم انسانی