بیست و یکم اردیبهشتماه سالروز درگذشت دکتر محمدرضا باطنی، منتخب بیست و هفتمین جایزۀ ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار
بازنشستگی زودهنگام و فراغت از کار تدریس و برنامهریزی درسی محمدرضا باطنی را به حوزۀ فرهنگنویسی وارد کرد. باطنی فرهنگنویس در ۳۵ سال گذشته همان نگاهی را به زبان و واژههای آن دارد که در دیگر کارهای علمیاش دیده میشود. به نظر او صراحت و دقت زبان علمی باید در شفافیت واژههای آن بازتاب یابد. برای رسیدن به این صراحت بهتر است تا آنجا که ممکن است هر مفهوم در یک لفظ متجلی شود و هر لفظ بر یک معنا دلالت کند تا مانع هر گونه ابهامی شود. فرهنگنویسی محمدرضا باطنی ادامۀ پروژهای است که او برای ایجاد یک زبان علمی برای فارسی در نیمقرن گذشته دنبال کرده است. هرچند چنین نگاهی به زبان و واژهها میتواند مناقشهبرانگیز باشد و مغایر روندهای طبیعی زبان قلمداد شود، او با اعتقاد و پشتکاری مثالزدنی آن را دنبال کرده است و معتقد است بدون آن زبان فارسی نمیتواند نقش تازهای در انتقال علوم مدرن بازی کند.
حسین سامعی
[دفترچۀ بیست و هفتمین جایزۀ ادبی و تاریخی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، اهداشده به دکتر محمدرضا باطنی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۹۹، ص ۳۶]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی
@AfsharFoundation
بازنشستگی زودهنگام و فراغت از کار تدریس و برنامهریزی درسی محمدرضا باطنی را به حوزۀ فرهنگنویسی وارد کرد. باطنی فرهنگنویس در ۳۵ سال گذشته همان نگاهی را به زبان و واژههای آن دارد که در دیگر کارهای علمیاش دیده میشود. به نظر او صراحت و دقت زبان علمی باید در شفافیت واژههای آن بازتاب یابد. برای رسیدن به این صراحت بهتر است تا آنجا که ممکن است هر مفهوم در یک لفظ متجلی شود و هر لفظ بر یک معنا دلالت کند تا مانع هر گونه ابهامی شود. فرهنگنویسی محمدرضا باطنی ادامۀ پروژهای است که او برای ایجاد یک زبان علمی برای فارسی در نیمقرن گذشته دنبال کرده است. هرچند چنین نگاهی به زبان و واژهها میتواند مناقشهبرانگیز باشد و مغایر روندهای طبیعی زبان قلمداد شود، او با اعتقاد و پشتکاری مثالزدنی آن را دنبال کرده است و معتقد است بدون آن زبان فارسی نمیتواند نقش تازهای در انتقال علوم مدرن بازی کند.
حسین سامعی
[دفترچۀ بیست و هفتمین جایزۀ ادبی و تاریخی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، اهداشده به دکتر محمدرضا باطنی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۹۹، ص ۳۶]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی
@AfsharFoundation
بیست و دوم اردیبهشتماه سالروز درگذشت اصغر مهدوی، عضو پیشین هیئت گزینش کتاب و جایزۀ بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
مهدوی تاریخ قاجاری را- مخصوصاً در عصر ناصری و مظفری به بعد- از حیث اجتماعی و رجالی و اقتصادی خوب میشناخت. قسمتی از این آگاهی را از مطاوی اوراق و اسناد تاریخی خاندان خود حاصل کرده بود. قسمتی هم دانستنیهایی بود که از پدرش و اقران او- چه در ایران و چه در اروپا- شنیده بود. مقالۀ «روزگار یک اهل قلم در دورۀ قاجار» مندرج در راهنمای کتاب ۱۸ (۱۳۵۴) راجع به بدایعنگار طهرانی که با همکاری هما ناطق به رشتۀ نگارش درآمده و نیز «چند نامه مربوط به ایران» که در کتاب هفتاد مقاله، جشننامۀ دکتر غلامحسین صدیقی، نشر شده (۱۳۷۱) یادگاری است از دلبستگی او به شناساندن منابع آن دوره و سرگذشت ایرانیان. تاریخ آن دوران در ذهن اصغر مهدوی مجسم و بی سایه بود. بهخوبی میدانست که دوام و قوام جامعه در آن روزگاران متکی به چه نوع عوامل اقتصادی و مالی بوده و طبقات مختلف چگونه و با چه مؤونهای روز خود را به شام میرسانیدهاند. نیک میدانست که میزان فقر و مسکنت و بیدرآمدی ناشی از چه بوده است. این نکته امتیازی است برای دانای علم اقتصاد سیاسی و همیشه بر من روشن بود که اقتصادخوانها و اقتصاددانهای دیگر ایران از آنگونه سرچشمه بهرۀ وافی نداشتهاند.
حال که سخن از اقتصاد در میان است ضرورت دارد که نام سه تألیف او را بیاورم. نام یکی تشکیل و تقویم محصول ملّی است (تهران، ۱۳۳۹). پیش از آن کتابی به نام قیمت نوشت که در سلسلۀ انتشارات اهدایی خود او به چاپ رسید (تهران، ۱۳۳۷) و تجدید چاپ هم شد. سومین کتابش اقتصاد- کلیات نام داشت (تهران، ۱۳۴۱).
[نادرهکاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، ج ۲، ص ۱۴۰۴-۱۴۰۵]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
مهدوی تاریخ قاجاری را- مخصوصاً در عصر ناصری و مظفری به بعد- از حیث اجتماعی و رجالی و اقتصادی خوب میشناخت. قسمتی از این آگاهی را از مطاوی اوراق و اسناد تاریخی خاندان خود حاصل کرده بود. قسمتی هم دانستنیهایی بود که از پدرش و اقران او- چه در ایران و چه در اروپا- شنیده بود. مقالۀ «روزگار یک اهل قلم در دورۀ قاجار» مندرج در راهنمای کتاب ۱۸ (۱۳۵۴) راجع به بدایعنگار طهرانی که با همکاری هما ناطق به رشتۀ نگارش درآمده و نیز «چند نامه مربوط به ایران» که در کتاب هفتاد مقاله، جشننامۀ دکتر غلامحسین صدیقی، نشر شده (۱۳۷۱) یادگاری است از دلبستگی او به شناساندن منابع آن دوره و سرگذشت ایرانیان. تاریخ آن دوران در ذهن اصغر مهدوی مجسم و بی سایه بود. بهخوبی میدانست که دوام و قوام جامعه در آن روزگاران متکی به چه نوع عوامل اقتصادی و مالی بوده و طبقات مختلف چگونه و با چه مؤونهای روز خود را به شام میرسانیدهاند. نیک میدانست که میزان فقر و مسکنت و بیدرآمدی ناشی از چه بوده است. این نکته امتیازی است برای دانای علم اقتصاد سیاسی و همیشه بر من روشن بود که اقتصادخوانها و اقتصاددانهای دیگر ایران از آنگونه سرچشمه بهرۀ وافی نداشتهاند.
حال که سخن از اقتصاد در میان است ضرورت دارد که نام سه تألیف او را بیاورم. نام یکی تشکیل و تقویم محصول ملّی است (تهران، ۱۳۳۹). پیش از آن کتابی به نام قیمت نوشت که در سلسلۀ انتشارات اهدایی خود او به چاپ رسید (تهران، ۱۳۳۷) و تجدید چاپ هم شد. سومین کتابش اقتصاد- کلیات نام داشت (تهران، ۱۳۴۱).
[نادرهکاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، ج ۲، ص ۱۴۰۴-۱۴۰۵]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
سی و پنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران
از نوزدهم تا بیست و نهم اردیبهشتماه ۱۴۰۳
نشانی انتشارات دکتر محمود افشار در نمایشگاه:
راهرو ۱۶، غرفۀ ۳۱۶
علاقهمندان میتوانند با مراجعه به غرفۀ انتشارات دکتر محمود افشار در نمایشگاه کتاب تهران، کتابهای این انتشارات را با تخفیف ۲۰٪ تهیه کنند.
همچنین خرید کتابهای انتشارات دکتر محمود افشار در نمایشگاه مجازی کتاب تهران با تخفیف ۱۰٪ از طریق پیوند زیر امکانپذیر است:
https://shorturl.at/INOTY
برای سفارشهای بیش از پانصد هزار تومان ارسال رایگان است.
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
از نوزدهم تا بیست و نهم اردیبهشتماه ۱۴۰۳
نشانی انتشارات دکتر محمود افشار در نمایشگاه:
راهرو ۱۶، غرفۀ ۳۱۶
علاقهمندان میتوانند با مراجعه به غرفۀ انتشارات دکتر محمود افشار در نمایشگاه کتاب تهران، کتابهای این انتشارات را با تخفیف ۲۰٪ تهیه کنند.
همچنین خرید کتابهای انتشارات دکتر محمود افشار در نمایشگاه مجازی کتاب تهران با تخفیف ۱۰٪ از طریق پیوند زیر امکانپذیر است:
https://shorturl.at/INOTY
برای سفارشهای بیش از پانصد هزار تومان ارسال رایگان است.
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
Audio
تحلیل و بررسی کتاب:
مکاتبات آقا ابراهیم امینالسلطان با ناصرالدّینشاه قاجار
این کتاب مجموعهای است از فرمانها، دستخطها و دستورالعملهای ناصرالدینشاه و نیز اسنادی مشتمل بر عرایض، گزارشها، تلگرافها و... که اعضای خانوادۀ سلطنتی، وزرا، صاحبمنصبان لشکری و کشوری به جهات مختلف به ناصرالدّینشاه نوشتهاند و او در حاشیه یا پشت این اسناد دستورهای لازم جهت رسیدگی به آنها را صادر کرده است.
مخاطب فرمانها و دستورالعملهای شاه غالباً امینالسلطان است و در سایر اسناد نیز ناصرالدینشاه در بیشتر موارد طی دستخطی رسیدگی به امور را به او واگذار کرده است.
[مکاتبات آقا ابراهیم امینالسلطان با ناصرالدّینشاه قاجار: مجموعۀ عرایض، فرمانها، دستورالعملها و تلگرافها (۱۲۸۷-۱۲۹۶ق)، به کوشش مجید عبدامین و بهمن بیانی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۲]
دکتر بهرام پروین گنابادی
برنامۀ کیمیای کلمات رادیو فرهنگ
۲۷ مرداد ۱۴۰۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
مکاتبات آقا ابراهیم امینالسلطان با ناصرالدّینشاه قاجار
این کتاب مجموعهای است از فرمانها، دستخطها و دستورالعملهای ناصرالدینشاه و نیز اسنادی مشتمل بر عرایض، گزارشها، تلگرافها و... که اعضای خانوادۀ سلطنتی، وزرا، صاحبمنصبان لشکری و کشوری به جهات مختلف به ناصرالدّینشاه نوشتهاند و او در حاشیه یا پشت این اسناد دستورهای لازم جهت رسیدگی به آنها را صادر کرده است.
مخاطب فرمانها و دستورالعملهای شاه غالباً امینالسلطان است و در سایر اسناد نیز ناصرالدینشاه در بیشتر موارد طی دستخطی رسیدگی به امور را به او واگذار کرده است.
[مکاتبات آقا ابراهیم امینالسلطان با ناصرالدّینشاه قاجار: مجموعۀ عرایض، فرمانها، دستورالعملها و تلگرافها (۱۲۸۷-۱۲۹۶ق)، به کوشش مجید عبدامین و بهمن بیانی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۲]
دکتر بهرام پروین گنابادی
برنامۀ کیمیای کلمات رادیو فرهنگ
۲۷ مرداد ۱۴۰۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
بیست و چهارم اردیبهشتماه سالروز درگذشت حبیب یغمایی
درس فارسی
تعلیم انشاء فارسی آن نیست که معلّم موضوعی را طرح کند و محصّلین از روی روزنامهها عباراتی ناجور و آمیخته و درهموبرهم به هم بپیوندند و در کلاس درس پشت سر هم بخوانند، بی اینکه معلّم در هر جمله اظهار نظر کند و به معایب آن انگشت گذارد. اگر معلم نوشتۀ یکی از آنها را در معرض توجّه شاگردان بگذارد و جمله به جمله تصحیح کند و ترتیب جملهبندی و عبارتپردازی را نشان دهد، بهطوریکه همگان دریابند، بهمراتب مؤثرتر و مفیدتر است.
عیب اصلی این است که بر فرض اینکه معلّمی وظیفهشناس و دقیق و علاقهمند برای افادات خود را مجهّز و آماده کند، محصّلین امروزی حاضر نیستند گوش دهند و چه بسا هنگامی که استاد ادبیات در این گونه تحقیقات فکر و زبان خود را خسته میکند، شاگردان در اندیشۀ حل مسائل ریاضی هستند یا نقاشی میکنند!
همین محصّلیناند که وقتی بهظاهر مراتب تحصیلی را پیمودند و شهادتنامۀ عالی گرفتند، به وسایلی که معمول است به کرسی استادی برمیشوند آنگاه است که اگر هم بخواهند در فن خود کتابی تألیف یا ترجمه کنند چون فارسی نمیدانند، از عهده برنمیآیند و عباراتی نادرست و نامفهوم به کار میبرند که نظایر آن را دیدهایم و میبینیم.
نکتۀ دیگر اینکه بسیاری از جوانان ما پس از فراغ از تحصیل برای تکمیل معلومات خود در فن طب و مهندسی و غیره به ممالک دیگر میروند و باری، امیدی هست که در رفع نقائص و تکمیل فضائل بکوشند و مثلاً طبیبی حاذق و مهندسی تمام از کار درآیند؛ اما برای تکمیل ادب فارسی به کجا باید رفت؟ یا از کدام کشور مستشار و معلّم طلبید؟ این همه نکاتی است که مسئولین فرهنگ باید همواره در نظر داشته باشند که:
سرِ چشمه شاید گرفتن به بیل
چو پُر شد نشاید گذشتن به پیل
«درس فارسی»، حبیب یغمایی
در:
[ای زبان پارسی...، به کوشش دکتر میلاد عظیمی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۲، ج ۳، ۱۲۸۵]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
درس فارسی
تعلیم انشاء فارسی آن نیست که معلّم موضوعی را طرح کند و محصّلین از روی روزنامهها عباراتی ناجور و آمیخته و درهموبرهم به هم بپیوندند و در کلاس درس پشت سر هم بخوانند، بی اینکه معلّم در هر جمله اظهار نظر کند و به معایب آن انگشت گذارد. اگر معلم نوشتۀ یکی از آنها را در معرض توجّه شاگردان بگذارد و جمله به جمله تصحیح کند و ترتیب جملهبندی و عبارتپردازی را نشان دهد، بهطوریکه همگان دریابند، بهمراتب مؤثرتر و مفیدتر است.
عیب اصلی این است که بر فرض اینکه معلّمی وظیفهشناس و دقیق و علاقهمند برای افادات خود را مجهّز و آماده کند، محصّلین امروزی حاضر نیستند گوش دهند و چه بسا هنگامی که استاد ادبیات در این گونه تحقیقات فکر و زبان خود را خسته میکند، شاگردان در اندیشۀ حل مسائل ریاضی هستند یا نقاشی میکنند!
همین محصّلیناند که وقتی بهظاهر مراتب تحصیلی را پیمودند و شهادتنامۀ عالی گرفتند، به وسایلی که معمول است به کرسی استادی برمیشوند آنگاه است که اگر هم بخواهند در فن خود کتابی تألیف یا ترجمه کنند چون فارسی نمیدانند، از عهده برنمیآیند و عباراتی نادرست و نامفهوم به کار میبرند که نظایر آن را دیدهایم و میبینیم.
نکتۀ دیگر اینکه بسیاری از جوانان ما پس از فراغ از تحصیل برای تکمیل معلومات خود در فن طب و مهندسی و غیره به ممالک دیگر میروند و باری، امیدی هست که در رفع نقائص و تکمیل فضائل بکوشند و مثلاً طبیبی حاذق و مهندسی تمام از کار درآیند؛ اما برای تکمیل ادب فارسی به کجا باید رفت؟ یا از کدام کشور مستشار و معلّم طلبید؟ این همه نکاتی است که مسئولین فرهنگ باید همواره در نظر داشته باشند که:
سرِ چشمه شاید گرفتن به بیل
چو پُر شد نشاید گذشتن به پیل
«درس فارسی»، حبیب یغمایی
در:
[ای زبان پارسی...، به کوشش دکتر میلاد عظیمی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۲، ج ۳، ۱۲۸۵]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
بیست و پنجم اردیبهشتماه روز بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی و پاسداشت زبان فارسی
ایرانگرایی شاهنامه
بهطور کلی بیشتر جنبشهای مذهبی، فلسفی و اجتماعی و ملّی در ایران از دورترین زمان مهرپرستی تا به امروز و حتی تصوّف با همۀ تبلیغ جهانمیهنی خود، از دعوی ایرانی در رهبری جهان کم و بیش تأثیر پذیرفتهاند.
بااینهمه، فرزانۀ طوس به کمک آن مایههای پُرتوان مردمدوستی که در او بود، از یک سو توانسته است از آن بیگانهستیزی کهن بکاهد و از سوی دیگر ایرانگرایی را معنویت دیگری بخشد، بی آنکه دعوی ایرانی رهبری جهان را فراموش کند:
بیا تا جهان را به بد نسپریم!
و:
جهان را به ایران نیاز آوریم!
همین معنویّت شاهنامه است که سبب شده است عارفان پشمینهپوش که دلی سازگار با جهان پهلوانی ندارند، گاه زبان به ستایش فردوسی و کارنامۀ او بگشایند؛ ایرانگرایی شاهنامه است که سبب شد در زمانی که هنوز ایران چون بُقچۀ چهلتکهای به فرمانرواییهای ریز و درشت وصله خورده بود، سخنوران این سرزمین در هرجا که زندگی میکردند، هنوز سخن از ایران برانند و احساس همبستگی ملّی را قلم به قلم به زمان ما برسانند. و همین ایرانگرایی شاهنامه است که جهان افسانههای آن سرچشمۀ الهام سرایندگان و نقّاشان میگردد و نام زنان و مردان دلاور آن را بر روی نوزادان میگذارد و باز همین ایرانگرایی شاهنامه است که سدههای پیدرپی تودههای مردم را برای شنیدن افسانههای دلانگیزش به پای هنگامۀ نقّالان میبرد و داستان پهلوانیهای رستم و اسفندیار، مرگ دلخراش سهراب و سیاوش، ناجوانمردیهای گرسیوز و کینهتوزیهای افراسیاب را سینهبهسینه به روزگار ما میکشاند.
[سخنهای دیرینه: سی گفتار در مورد فردوسی و شاهنامه، دکتر جلال خالقی مطلق، به کوشش علی دهباشی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۹۷، ص ۱۹۵-۱۹۶]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
ایرانگرایی شاهنامه
بهطور کلی بیشتر جنبشهای مذهبی، فلسفی و اجتماعی و ملّی در ایران از دورترین زمان مهرپرستی تا به امروز و حتی تصوّف با همۀ تبلیغ جهانمیهنی خود، از دعوی ایرانی در رهبری جهان کم و بیش تأثیر پذیرفتهاند.
بااینهمه، فرزانۀ طوس به کمک آن مایههای پُرتوان مردمدوستی که در او بود، از یک سو توانسته است از آن بیگانهستیزی کهن بکاهد و از سوی دیگر ایرانگرایی را معنویت دیگری بخشد، بی آنکه دعوی ایرانی رهبری جهان را فراموش کند:
بیا تا جهان را به بد نسپریم!
و:
جهان را به ایران نیاز آوریم!
همین معنویّت شاهنامه است که سبب شده است عارفان پشمینهپوش که دلی سازگار با جهان پهلوانی ندارند، گاه زبان به ستایش فردوسی و کارنامۀ او بگشایند؛ ایرانگرایی شاهنامه است که سبب شد در زمانی که هنوز ایران چون بُقچۀ چهلتکهای به فرمانرواییهای ریز و درشت وصله خورده بود، سخنوران این سرزمین در هرجا که زندگی میکردند، هنوز سخن از ایران برانند و احساس همبستگی ملّی را قلم به قلم به زمان ما برسانند. و همین ایرانگرایی شاهنامه است که جهان افسانههای آن سرچشمۀ الهام سرایندگان و نقّاشان میگردد و نام زنان و مردان دلاور آن را بر روی نوزادان میگذارد و باز همین ایرانگرایی شاهنامه است که سدههای پیدرپی تودههای مردم را برای شنیدن افسانههای دلانگیزش به پای هنگامۀ نقّالان میبرد و داستان پهلوانیهای رستم و اسفندیار، مرگ دلخراش سهراب و سیاوش، ناجوانمردیهای گرسیوز و کینهتوزیهای افراسیاب را سینهبهسینه به روزگار ما میکشاند.
[سخنهای دیرینه: سی گفتار در مورد فردوسی و شاهنامه، دکتر جلال خالقی مطلق، به کوشش علی دهباشی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۹۷، ص ۱۹۵-۱۹۶]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بیست و پنجم اردیبهشتماه زادروز دکتر علیاشرف صادقی، منتخب بیست و پنجمین جایزۀ ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار
بخشی از سخنرانی دکتر علیاشرف صادقی پس از دریافت جایزه
سهشنبه، ۲۹ خرداد ماه ۱۳۹۷
کانون زبان پارسی
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
بخشی از سخنرانی دکتر علیاشرف صادقی پس از دریافت جایزه
سهشنبه، ۲۹ خرداد ماه ۱۳۹۷
کانون زبان پارسی
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
بیست و پنجم اردیبهشتماه سالروز درگذشت محمدامین ریاحی
زبان کهن آذربایجان
آنچه از روضات الجنان حافظ حسین کربلایی تبریزی (متوفی ۹۹۷ق) و رسالۀ انارجانی (تألیفشده در ۹۸۵-۹۹۴ق) بارها در مقالات محققان نقل شده مؤید این نظر است که تا پایان قرن دهم هنوز زبان فهلوی یا آذری در تبریز و بیشتر شهرهای آذربایجان بهکلی از میان نرفته بوده است.
اولیا چلپی، جهانگرد بسیار مشهور ترک، هم که به ادعای خود دو بار در سالهای ۱۰۵۱ و ۱۰۵۶ به آذربایجان آمده به دوام زبان فهلوی در پارهای از نواحی اشاره دارد. دربارۀ مردم تبریز میگوید: «ارباب معارف آن به فارسی (به معنی زبان غیرترکی، احتمالاً یعنی پهلوی) تکلم میکنند».
دربارۀ مراغه گوید: «اکثر زنان مراغه به زبان پهلوی گفتوگو میکنند».
سخن او دربارۀ زبان زنان مراغه، فصل رسالۀ انارجانی را در «تواضعات اناث تبریز به زبان کهن» به یاد میآورد و معلوم میشود که خانهنشینی زنان و دوری آنها از اجتماع و بینیازی آنها از گفتگوهای دیوان و بازار سبب شده که طبعاً دگرگشتهای زبان در محاورات آنها کمتر و دیرتر اثر بگذارد.
در میان طبقات و گروههای مختلف مردم هم زمان و تاریخ تغییر زبان یکسان نبوده، مثلاً میتوان حدس زد که بعد از قیام شاه اسماعیل، بازماندگان مردم شافعی، مدتها زبان کهن را حفظ کرده بودند و در مقابل، قزلباشها به زبان جدید سخن میگفتند.
واپسین منبع از آخرین یادگارهای زبان کهن در آذربایجان مسطورات جُنگ مکتوب در ۱۱۲۵ است که دوبیتیهای رازی مهان کشفی، شاعر نمین آذربایجان، در آن آمده و از آنجا معلوم میشود که شعر فهلوی نجم رازی با پانصد سال فاصلۀ زمانی و یکصد فرسنگ فاصلۀ مکانی، هنوز در شمال شرق آذربایجان به زبان مردم بوده است.
[زبان فارسی در آذربایجان: دربرگیرندۀ بیست و سه مقاله از نوشتههای دانشمندان و زبانشناسان، گردآوری ایرج افشار، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۹۷، ص ۵۰۸-۵۰۹]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
زبان کهن آذربایجان
آنچه از روضات الجنان حافظ حسین کربلایی تبریزی (متوفی ۹۹۷ق) و رسالۀ انارجانی (تألیفشده در ۹۸۵-۹۹۴ق) بارها در مقالات محققان نقل شده مؤید این نظر است که تا پایان قرن دهم هنوز زبان فهلوی یا آذری در تبریز و بیشتر شهرهای آذربایجان بهکلی از میان نرفته بوده است.
اولیا چلپی، جهانگرد بسیار مشهور ترک، هم که به ادعای خود دو بار در سالهای ۱۰۵۱ و ۱۰۵۶ به آذربایجان آمده به دوام زبان فهلوی در پارهای از نواحی اشاره دارد. دربارۀ مردم تبریز میگوید: «ارباب معارف آن به فارسی (به معنی زبان غیرترکی، احتمالاً یعنی پهلوی) تکلم میکنند».
دربارۀ مراغه گوید: «اکثر زنان مراغه به زبان پهلوی گفتوگو میکنند».
سخن او دربارۀ زبان زنان مراغه، فصل رسالۀ انارجانی را در «تواضعات اناث تبریز به زبان کهن» به یاد میآورد و معلوم میشود که خانهنشینی زنان و دوری آنها از اجتماع و بینیازی آنها از گفتگوهای دیوان و بازار سبب شده که طبعاً دگرگشتهای زبان در محاورات آنها کمتر و دیرتر اثر بگذارد.
در میان طبقات و گروههای مختلف مردم هم زمان و تاریخ تغییر زبان یکسان نبوده، مثلاً میتوان حدس زد که بعد از قیام شاه اسماعیل، بازماندگان مردم شافعی، مدتها زبان کهن را حفظ کرده بودند و در مقابل، قزلباشها به زبان جدید سخن میگفتند.
واپسین منبع از آخرین یادگارهای زبان کهن در آذربایجان مسطورات جُنگ مکتوب در ۱۱۲۵ است که دوبیتیهای رازی مهان کشفی، شاعر نمین آذربایجان، در آن آمده و از آنجا معلوم میشود که شعر فهلوی نجم رازی با پانصد سال فاصلۀ زمانی و یکصد فرسنگ فاصلۀ مکانی، هنوز در شمال شرق آذربایجان به زبان مردم بوده است.
[زبان فارسی در آذربایجان: دربرگیرندۀ بیست و سه مقاله از نوشتههای دانشمندان و زبانشناسان، گردآوری ایرج افشار، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۹۷، ص ۵۰۸-۵۰۹]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
بیست و پنجم اردیبهشتماه زادروز ابوالفضل خطیبی
فردوسی و روایت ملّی ایران
بخشی از سخنان دکتر ابوالفضل خطیبی در دومین مجلس از سلسله مجالس علمی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
سهشنبه، ۲۵ اردیبهشتماه ۱۳۹۷
کانون زبان پارسی
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
فردوسی و روایت ملّی ایران
بخشی از سخنان دکتر ابوالفضل خطیبی در دومین مجلس از سلسله مجالس علمی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
سهشنبه، ۲۵ اردیبهشتماه ۱۳۹۷
کانون زبان پارسی
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
از همۀ روایتهایی که دربارۀ سقوط ساسانیان و نفوذ و گسترش اسلام در ایران آمده است، برمیآید که عقبنشینی بعضی از امرا و اشراف و دهقانان و موبدان در برابر امواج هجوم عربها، و اسلام آوردن و همدلی با آنان از عوامل مهم این سقوط و اسلامی شدن تدریجی ایران بود. مقاومتها و شورشهای ضدعربی که در خلال فتح و پس از آن در بعضی شهرها رخ میداد، مانعی در برابر گسترش اسلام ـ هرچند کند و آرام ـ نبود و برخی از ایرانیان خیلی زود خود مبلّغ دین نو شدند و توانایی خود را نهتنها در تدوین تعالیم اسلام و گسترش علوم و فنون، بلکه راهبری دستگاه خلافت نیز نشان دادند. همداستانی بعضی از امرا و اشراف ایرانی با مسلمانان باعث شد که اینان نهتنها بر جان و مال خود ایمن شوند، بلکه از عطایای حکومت اسلامی نیز بهرهمند گردند و موقعیت اجتماعی و سیاسی خود را هم حفظ کنند. نمونههای بسیاری از این رفتار را، که غالباً از ناخشنودی و بلکه تنفر سپاهیان و امرا و موبدان از یزدگرد حکایت دارد و البته خالی از رنگ خیانت هم نیست، میتوان نشان داد. رفتار خائنانۀ آبانجادویه پس از جلولا با یزدگرد و نجات جان و اموال خود، همکاری هیربد نهاوند در تسلیم خزاین خسرو در نخیرجان به حذیفة بن یمان، فتح نیشابور به راهنمایی یکی از دهقانان که میخواست خراج از او برداشته شود، اطاعت بعضی از امرای سواد و هیربد دارابگرد از مسلمانان برای حفظ اموال و املاک خود، و همکاری مرزبان توس و توقع حفظ حکومت خود از آن جمله است. حتی در قادسیه نیز سپاه ویژۀ شاهی به عربها پیوست و در تسخیر مداین و جنگ جلولا با آنان همکاری کرد و گویا در فتح بعضی از شهرهای خوزستان و فارس نیز دست داشت.
در آخرین روزهای یزدگرد هم یارانش از او بریدند و به احنف بن قیس پیوستند و اموال شاه را پس از نزاع و جنگ با او گرفتند و به امیر عرب دادند و خود نیز از آن سهم بردند. این خود داستانی شگفت از رفتار سررشتهداران ایرانی است که سقوط برخی از شهرها به سبب خیانت، مالپرستی و منصبدوستی، رقابت و حسادت و دشمنی میان خود آنها دست میداد. رفتارهایی که در آن تاریخ بیسابقه نبود و پس از آن هم بارها اتفاق افتاد. بههرحال، ری نیز به کوشش یکی از ایرانیان متنفذ آنجا فتح شد و عربها حکومت آنجا را به او دادند. در اصفهان هم امرای ایرانی به مسلمانان پیوستند و خواهان جنگ با مردم خود شدند. در مناطق شرقی، گذشته از اشرافی چون بهمنه و کنارنگ که به عربها گرویدند، ماهویه مرزبان مرو از مؤثرترین امرایی بود که با مهاجمان بر ضدّ یزدگرد همداستان شد، بدان شرط که حکومت در خاندانش بماند و خراج ندهد. این مایه همراهی ایرانیان با فاتحان سبب شد که عمر در اواسط فتح ایران وقتی دیوان عطایا تشکیل میداد، گروهی از اشراف ایرانی را نیز برای جلب قلوبشان مشمول این عطایا کند.
[تاریخ مختصر ایران در عصر اسلامی، دکتر سید صادق سجادی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۲، ص ۴۴-۴۵]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
در آخرین روزهای یزدگرد هم یارانش از او بریدند و به احنف بن قیس پیوستند و اموال شاه را پس از نزاع و جنگ با او گرفتند و به امیر عرب دادند و خود نیز از آن سهم بردند. این خود داستانی شگفت از رفتار سررشتهداران ایرانی است که سقوط برخی از شهرها به سبب خیانت، مالپرستی و منصبدوستی، رقابت و حسادت و دشمنی میان خود آنها دست میداد. رفتارهایی که در آن تاریخ بیسابقه نبود و پس از آن هم بارها اتفاق افتاد. بههرحال، ری نیز به کوشش یکی از ایرانیان متنفذ آنجا فتح شد و عربها حکومت آنجا را به او دادند. در اصفهان هم امرای ایرانی به مسلمانان پیوستند و خواهان جنگ با مردم خود شدند. در مناطق شرقی، گذشته از اشرافی چون بهمنه و کنارنگ که به عربها گرویدند، ماهویه مرزبان مرو از مؤثرترین امرایی بود که با مهاجمان بر ضدّ یزدگرد همداستان شد، بدان شرط که حکومت در خاندانش بماند و خراج ندهد. این مایه همراهی ایرانیان با فاتحان سبب شد که عمر در اواسط فتح ایران وقتی دیوان عطایا تشکیل میداد، گروهی از اشراف ایرانی را نیز برای جلب قلوبشان مشمول این عطایا کند.
[تاریخ مختصر ایران در عصر اسلامی، دکتر سید صادق سجادی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۲، ص ۴۴-۴۵]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
بیست و هفتم اردیبهشتماه زادروز اللّهیار صالح، عضو پیشین شورای تولیت بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
نوشتههای اللّهیار صالح
از آقای اللّهیار صالح در دورۀ سوم مجلۀ آینده (۱۳۲۳) سه مقاله در مباحث اجتماعی- سیاسی تحت عناوین «انار آبلیمو» و «ننه آشپز و بچهگربه» و «وزیر گیج کنیا» چاپ شده است. اشتغالات سیاسی و مبارزاتی ایشان را از نویسندگی برکنار داشت، تا اینکه در سال ۱۳۲۶ عزلت سیاسی اختیار کرد. ایشان در این دوران تحقیق و مطالعهای وسیع را دربارۀ کاشان از لحاظ تاریخی و فرهنگی آغاز کرد. در این تحقیق هم متون و مآخذ را مورد نظر قرار داد و هم مشاهده و بررسی محلی را. یادداشتهای بسیاری دربارۀ رجال ادبی و تاریخی و اطلاعات مفیدی مربوط به ابنیه و آثار تاریخی و کتیبهها و سنگ قبور موجود فراهم کرد که من قسمتهایی از آنها را با اجازۀ ایشان نخستین بار در چاپ دوم تاریخ کاشان تألیف ضرابی کاشانی آوردم.
بعد از آن ایشان مقالهای تحت عنوان: «سرنوشت قریۀ هراسکان» در مجلۀ یغما (سال ۱۳۳۵) انتشار داد.
نوشتۀ دیگر ایشان مقالهای است در معرفی و نقد کتاب نامههایی از ایران Letters from Persian تألیف برادران برگس Burgues که در شمارۀ سوم سال اول مجلۀ راهنمای کتاب (۱۳۳۷) درج کردهام. ولی چون در آن ایام ایشان محیط سیاسی را نمیپسندید، دستور فرمود که آن مقاله بینام چاپ شود و من آن را با امضای «ر. ح» که رمزی است از حروف آخر نام و نام خانوادگی ایشان چاپ کردم.
[نادرهکاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، ج ۱، ص ۶۸۵]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
نوشتههای اللّهیار صالح
از آقای اللّهیار صالح در دورۀ سوم مجلۀ آینده (۱۳۲۳) سه مقاله در مباحث اجتماعی- سیاسی تحت عناوین «انار آبلیمو» و «ننه آشپز و بچهگربه» و «وزیر گیج کنیا» چاپ شده است. اشتغالات سیاسی و مبارزاتی ایشان را از نویسندگی برکنار داشت، تا اینکه در سال ۱۳۲۶ عزلت سیاسی اختیار کرد. ایشان در این دوران تحقیق و مطالعهای وسیع را دربارۀ کاشان از لحاظ تاریخی و فرهنگی آغاز کرد. در این تحقیق هم متون و مآخذ را مورد نظر قرار داد و هم مشاهده و بررسی محلی را. یادداشتهای بسیاری دربارۀ رجال ادبی و تاریخی و اطلاعات مفیدی مربوط به ابنیه و آثار تاریخی و کتیبهها و سنگ قبور موجود فراهم کرد که من قسمتهایی از آنها را با اجازۀ ایشان نخستین بار در چاپ دوم تاریخ کاشان تألیف ضرابی کاشانی آوردم.
بعد از آن ایشان مقالهای تحت عنوان: «سرنوشت قریۀ هراسکان» در مجلۀ یغما (سال ۱۳۳۵) انتشار داد.
نوشتۀ دیگر ایشان مقالهای است در معرفی و نقد کتاب نامههایی از ایران Letters from Persian تألیف برادران برگس Burgues که در شمارۀ سوم سال اول مجلۀ راهنمای کتاب (۱۳۳۷) درج کردهام. ولی چون در آن ایام ایشان محیط سیاسی را نمیپسندید، دستور فرمود که آن مقاله بینام چاپ شود و من آن را با امضای «ر. ح» که رمزی است از حروف آخر نام و نام خانوادگی ایشان چاپ کردم.
[نادرهکاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، ج ۱، ص ۶۸۵]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
بیست و هشتم اردیبهشت روز بزرگداشت حکیم عمر خیّام
چند رباعی از خیّام
ای ذات منزّه تو از عیب بری
بیرون ز هزار پرده در پردهدری
در پرده هزار معصیت هست مرا
ایمن شدهام ز فضلت از پردهدری
ای جان دل ریش بر جهان بیش منه
وی کاه ضعیف کوه بر خویش منه
کوتهتر از آن است که پنداری عمر
چندین امل دراز در پیش منه
آن مایه ز دنیا که خوری یا پوشی
معذوری اگر در طلبش میکوشی
باقی همه رایگان نیرزد هش دار
تا عمر گرانمایه بدان نفروشی
چون فارغی ای دوست ز هر اسراری
چندین چه خوری بیهده هر تیماری
چون مینرود به اختیارت کاری
خوش باش در این نفس که هستی باری
گر چرخ تو را خدمت پیوست کند
مپذیر از او که آخرت پَست کند
بگذار جهان را که تو را مست کند
در گردن معشوق دگر دست کند
[سفینۀ ترمد، محمد بن یغمور، تصحیح امید سروری با همکاری سید باقر ابطحی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۹۵، ص ۴۷۱-۴۷۷]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
چند رباعی از خیّام
ای ذات منزّه تو از عیب بری
بیرون ز هزار پرده در پردهدری
در پرده هزار معصیت هست مرا
ایمن شدهام ز فضلت از پردهدری
ای جان دل ریش بر جهان بیش منه
وی کاه ضعیف کوه بر خویش منه
کوتهتر از آن است که پنداری عمر
چندین امل دراز در پیش منه
آن مایه ز دنیا که خوری یا پوشی
معذوری اگر در طلبش میکوشی
باقی همه رایگان نیرزد هش دار
تا عمر گرانمایه بدان نفروشی
چون فارغی ای دوست ز هر اسراری
چندین چه خوری بیهده هر تیماری
چون مینرود به اختیارت کاری
خوش باش در این نفس که هستی باری
گر چرخ تو را خدمت پیوست کند
مپذیر از او که آخرت پَست کند
بگذار جهان را که تو را مست کند
در گردن معشوق دگر دست کند
[سفینۀ ترمد، محمد بن یغمور، تصحیح امید سروری با همکاری سید باقر ابطحی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۹۵، ص ۴۷۱-۴۷۷]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
«عمیق خواندن را از دست دادیم».
دکتر ژاله آموزگار، عضو شورای تولیت و هیئت گزینش کتاب و جایزۀ بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
انتشارات دکتر محمود افشار در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران:
مصلای تهران، بخش ناشران عمومی، راهرو ۱۶، غرفۀ ۳۱۶
٪۲۰ تخفیف تا بیست و نهم اردیبهشت
خرید اینترنتی از نمایشگاه با ۱۰٪ تخفیف از طریق پیوند زیر:
https://shorturl.at/INOTY
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
دکتر ژاله آموزگار، عضو شورای تولیت و هیئت گزینش کتاب و جایزۀ بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
انتشارات دکتر محمود افشار در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران:
مصلای تهران، بخش ناشران عمومی، راهرو ۱۶، غرفۀ ۳۱۶
٪۲۰ تخفیف تا بیست و نهم اردیبهشت
خرید اینترنتی از نمایشگاه با ۱۰٪ تخفیف از طریق پیوند زیر:
https://shorturl.at/INOTY
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
وقایع نهم اسفند ۱۳۳۱
... دکتر عبدالله معظمی گفت: «آقای علا، وزیر دربار، پای تلفن گفت که اعلی حضرت قصد دارند مدتی به خارج از کشور بروند».
صبح نهم اسفند، آقای علا با تلفن اطلاع داد که ظهر من بروم تا ناهار در خدمت اعلی حضرت صرف شود. ساعت یک هم وزرا بیایند و مراسم خداحافظی انجام بگیرد و تشریف ببرند.
بعد خبر دادند من ساعت یک بروم و وزرا ساعت دو بیایند که مراسم ساعت دو و نیم به جا بیاید.
ساعت یک بعد از ظهر در کاخ شرفیاب شدم. اعلی حضرت تشریف داشتند. ملکه ثریا تشریف داشتند. عرایضی عرض شد. من وقتی که میآمدم هیچکس نبود. اگر جمعیتی بود برمیگشتم.
بعد وزرا هم آمدند. بیاناتی کردند. عرایضی هم حضورشان عرض شد. ...
وقتی من از پله آمدم به طرف در کاخ که خارج شوم، صدای «قالمقالی» از جلوی در کاخ شنیدم. من چون اهل برگشتن نبودم، گفتم هرچه میخواهد بشود. دیدم سر و صدا خیلی زیاد است. جمع زیادی هم جلوی در جمع بودند مثل «داشها» و سر و صدا بود.
وسط راه دیدم یک نفر آمد. در دهقدمی بود. صدا کردم. گفتم: «آقا اینجا در دیگری هست که من از آنجا خارج شوم؟»
گفت: «بله آقا. به چشم». بعد فهمیدم امیر صادقی است. یک نفر از مستخدمین کاخ را صدا کرد و گفت: «فلانی کلید در کاخ والاحضرت شمس را بیاور». کلید را آورد و در را باز کرد. گفت: «بفرمایید».
رفتند ماشین مرا خبر کردند آمد. سوار شدم رفتم طرف منزل. موقع حرکت دیدم که چند نفر پشت سر ماشین میدوند. پاسبانهای چهارراه حشمتالدوله مانع شدند. یکسر رفتم منزل. بعد معلوم شد میخواستند کار مرا جلوی در بسازند.
منزل بودم که قالمقال شروع شد. ریختند اطراف خانۀ من.
احمد آمد و گفت: «آقا برای خاطر شما ممکن است اینجاها غارت بشود و سربازها کشته شوند. از منزل خارج بشوید». لذا از ادارۀ اصل چهار خارج شدم. احمد پسرم و دکتر حسین فاطمی هم بودند. گفتند: «برویم شمیران. چون خطر هست».
گفتم: «کجا؟ شمیران؟ آن وقت بگویند نخستوزیر و وزیر دفاع ملی ترسید و فرار کرد؟». گفتم: «برو ستاد ارتش».
سرلشکر بهارمست از پیش از ظهر رفته بود دربار. هرچه کسب دستور میخواستند بکنند و تلفن میکردند، سر کارش نبود. گفتم: «خبر کنید بیاید».
سرلشکر بهارمست آمد. پیش همه بازخواست کردم: «چرا وظیفه و دستوری که به تو داده بودم انجام ندادی؟». هیچ جوابی نداشت. خشکش زده بود.
آقا برای یک سیاستمدار سه چیز لازم است: جرئت باید داشته باشد که بتواند کاری انجام دهد. از خود گذشتگی میخواهد تا از همهچیز بتواند بگذرد. تصمیم بهموقع هم باید گرفت.
اگر روز نهم اسفند تصمیم نمیگرفتم که به ستاد ارتش بروم و جرئت هم نداشتم، کارم تمام بود. بعداً شنیدم که پس از بیرون آمدن من از کاخ، به خارج تلفن شده بود که مرغ از قفس پرید.
[تقریرات مصدّق در زندان دربارۀ حوادث زندگی خویش، یادداشتشده به اهتمام جلیل بزرگمهر، تنظیمشده به کوشش ایرج افشار، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۰، ص ۱۵۷-۱۶۳]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
... دکتر عبدالله معظمی گفت: «آقای علا، وزیر دربار، پای تلفن گفت که اعلی حضرت قصد دارند مدتی به خارج از کشور بروند».
صبح نهم اسفند، آقای علا با تلفن اطلاع داد که ظهر من بروم تا ناهار در خدمت اعلی حضرت صرف شود. ساعت یک هم وزرا بیایند و مراسم خداحافظی انجام بگیرد و تشریف ببرند.
بعد خبر دادند من ساعت یک بروم و وزرا ساعت دو بیایند که مراسم ساعت دو و نیم به جا بیاید.
ساعت یک بعد از ظهر در کاخ شرفیاب شدم. اعلی حضرت تشریف داشتند. ملکه ثریا تشریف داشتند. عرایضی عرض شد. من وقتی که میآمدم هیچکس نبود. اگر جمعیتی بود برمیگشتم.
بعد وزرا هم آمدند. بیاناتی کردند. عرایضی هم حضورشان عرض شد. ...
وقتی من از پله آمدم به طرف در کاخ که خارج شوم، صدای «قالمقالی» از جلوی در کاخ شنیدم. من چون اهل برگشتن نبودم، گفتم هرچه میخواهد بشود. دیدم سر و صدا خیلی زیاد است. جمع زیادی هم جلوی در جمع بودند مثل «داشها» و سر و صدا بود.
وسط راه دیدم یک نفر آمد. در دهقدمی بود. صدا کردم. گفتم: «آقا اینجا در دیگری هست که من از آنجا خارج شوم؟»
گفت: «بله آقا. به چشم». بعد فهمیدم امیر صادقی است. یک نفر از مستخدمین کاخ را صدا کرد و گفت: «فلانی کلید در کاخ والاحضرت شمس را بیاور». کلید را آورد و در را باز کرد. گفت: «بفرمایید».
رفتند ماشین مرا خبر کردند آمد. سوار شدم رفتم طرف منزل. موقع حرکت دیدم که چند نفر پشت سر ماشین میدوند. پاسبانهای چهارراه حشمتالدوله مانع شدند. یکسر رفتم منزل. بعد معلوم شد میخواستند کار مرا جلوی در بسازند.
منزل بودم که قالمقال شروع شد. ریختند اطراف خانۀ من.
احمد آمد و گفت: «آقا برای خاطر شما ممکن است اینجاها غارت بشود و سربازها کشته شوند. از منزل خارج بشوید». لذا از ادارۀ اصل چهار خارج شدم. احمد پسرم و دکتر حسین فاطمی هم بودند. گفتند: «برویم شمیران. چون خطر هست».
گفتم: «کجا؟ شمیران؟ آن وقت بگویند نخستوزیر و وزیر دفاع ملی ترسید و فرار کرد؟». گفتم: «برو ستاد ارتش».
سرلشکر بهارمست از پیش از ظهر رفته بود دربار. هرچه کسب دستور میخواستند بکنند و تلفن میکردند، سر کارش نبود. گفتم: «خبر کنید بیاید».
سرلشکر بهارمست آمد. پیش همه بازخواست کردم: «چرا وظیفه و دستوری که به تو داده بودم انجام ندادی؟». هیچ جوابی نداشت. خشکش زده بود.
آقا برای یک سیاستمدار سه چیز لازم است: جرئت باید داشته باشد که بتواند کاری انجام دهد. از خود گذشتگی میخواهد تا از همهچیز بتواند بگذرد. تصمیم بهموقع هم باید گرفت.
اگر روز نهم اسفند تصمیم نمیگرفتم که به ستاد ارتش بروم و جرئت هم نداشتم، کارم تمام بود. بعداً شنیدم که پس از بیرون آمدن من از کاخ، به خارج تلفن شده بود که مرغ از قفس پرید.
[تقریرات مصدّق در زندان دربارۀ حوادث زندگی خویش، یادداشتشده به اهتمام جلیل بزرگمهر، تنظیمشده به کوشش ایرج افشار، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۰، ص ۱۵۷-۱۶۳]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
مجلس یادبود محمود مدبّری
سخنرانان:
علی رواقی
تقی پورنامداریان
عنایتالله شریفپور
علیرضا هاشمینژاد
حمیدرضا خوارزمی
لینا ظریفپور
علی مدبّری
وحید قنبری ننیز
مدیر جلسه:
شهریار شاهیندژی
پخش فیلم مستند «سیرتِ محمود»، ساختۀ حمید قنبری ننیز
پنجشنبه، ۳ خرداد
ساعت ۱۷
کانون زبان پارسی
باغ موقوفات دکتر محمود افشار، خیابان ولیعصر، سهراه زعفرانیه، خیابان عارفنسب، شمارۀ ۱۲
شرکت برای عموم آزاد است.
همزمان با این مراسم کتابهای انتشارات دکتر محمود افشار با ۲۰٪ تخفیف به علاقهمندان عرضه میشود.
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
سخنرانان:
علی رواقی
تقی پورنامداریان
عنایتالله شریفپور
علیرضا هاشمینژاد
حمیدرضا خوارزمی
لینا ظریفپور
علی مدبّری
وحید قنبری ننیز
مدیر جلسه:
شهریار شاهیندژی
پخش فیلم مستند «سیرتِ محمود»، ساختۀ حمید قنبری ننیز
پنجشنبه، ۳ خرداد
ساعت ۱۷
کانون زبان پارسی
باغ موقوفات دکتر محمود افشار، خیابان ولیعصر، سهراه زعفرانیه، خیابان عارفنسب، شمارۀ ۱۲
شرکت برای عموم آزاد است.
همزمان با این مراسم کتابهای انتشارات دکتر محمود افشار با ۲۰٪ تخفیف به علاقهمندان عرضه میشود.
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
در این پژوهش در ابتدا، به نخستین مبحث رسالههای آداب ترسل، یعنی شناخت مراتب کاتب و مکتوبالیه پرداخته شده است. علت گنجاندن این بحث در سرآغاز مطالب این است که این مسأله در تمامی ارکان و جزییات تولید یک سند، مهم و مورد توجه بوده و تمامی ارکان را تحت تأثیر خود قرار میداده است. علاوه بر این، بر اساس تفاوت مراتب میان کاتب و مکتوبالیه، نامهای گوناگونی به اسناد اطلاق شده است و چه بسا سندی با یک محتوای یکسان، با توجه به منزلت و مرتبۀ صادرکنندۀ آن عناوین متفاوتی را کسب کند. در مرحلۀ بعدی پژوهش به بخش ابتدایی نامهها، اعم از قواعد ذکر نام خدا در ابتدای نامه، عنوان، موضع درج نام کاتب و مکتوبالیه، مقدمه و رکن اشتیاق پرداخته شده و پس از آن، به قواعد مربوط به نگارش متن نامه همچون اصول مغایبت و مخاطبت، ذکر دعا، تعیین میزان بیاض سر کاغذ و بیاض میان سطور، جواز یا عدم جواز نگارش بر ظهر و حاشیۀ کاغذ، اصول نقطهگذاری و اعرابگذاری در نامهها و قاعدۀ ممتازنویسی توجه شده است. سپس قواعد اختتام یک نامه، یعنی نگارش مقطع و درج تاریخ و نیز آداب جنبی مربوط به آن همچون مرور و اصلاح خطاهای موجود در نامه، خاکپاشی، مقراض کردن، از بین بردن تربیع و انداختن نامه به سوی قاصد مورد بررسی قرار گرفتهاند.
پس از درج این مباحث، آداب صوری و جنبی تولید سند مورد واکاوی قرار گرفتهاند. بدین منظور، اطلاعاتی در خصوص ابزار کتابت اعم از کاغذ، قلم، مرکّب و دوات و نیز کاربرد آرایهها و صنایع ادبی، مُهر، حسن خط، تعیین زمان و مکان مناسب برای کتابت و نیز علوم و آموزههای ضروری برای یک کاتب ارائه شده است. در مرحلۀ پایانی نیز به تعدادی از نکات پراکنده در خصوص اصول نگارش مکاتبات ذیل عنوان «موارد جنبی» پرداخته شده است.
[تحوّل در آداب کتابت و ترسّل، عمادالدین شیخالحکمایی، دکتر محیا شعیبی عمرانی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم، ۱۴۰۱، مقدمه ص ۲۴]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
پس از درج این مباحث، آداب صوری و جنبی تولید سند مورد واکاوی قرار گرفتهاند. بدین منظور، اطلاعاتی در خصوص ابزار کتابت اعم از کاغذ، قلم، مرکّب و دوات و نیز کاربرد آرایهها و صنایع ادبی، مُهر، حسن خط، تعیین زمان و مکان مناسب برای کتابت و نیز علوم و آموزههای ضروری برای یک کاتب ارائه شده است. در مرحلۀ پایانی نیز به تعدادی از نکات پراکنده در خصوص اصول نگارش مکاتبات ذیل عنوان «موارد جنبی» پرداخته شده است.
[تحوّل در آداب کتابت و ترسّل، عمادالدین شیخالحکمایی، دکتر محیا شعیبی عمرانی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم، ۱۴۰۱، مقدمه ص ۲۴]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
از لابلای سطور نامهها و حتّی از خطاب آنها معلوم میشود با گذشت زمان صمیمیّت و احترام مینوی به افشار بیشتر و رابطهشان گرمتر شده است. اوایل او را «دوست عزیزم» خوانده و بعد از مدّتی «ایرج عزیزم»، «ایرجخان عزیزم» و «آقای ایرجخان»، «ایرججان»، «عزیز دلم ایرج افشار»، «ایرججانم»، «ایرج افشار عزیزم»، «آقا ایرجخان عزیزم»، «ارباب ایرجخان»، «افشارجان»، «افشار عزیزم»، «افشار عزیز باتمیزم» و «سرور عزیزم». نامهای از آنکارا را چنین آغاز کرده است (۵۰):
سر افاضل دهر ایرجی که در همه فن
بسان مردم یکفن کسیت همتا نه
به نزد بنده رسید از تو نامهای که به لطف
ندانم آب حیات آنچنان بود یا نه
گذر ایّام بر افشار بیشتر معلوم کرد که مینوی حسّاس، در دوستی استوار و پایدار است و با شناخت و قبول خلق و خوی خاصّ مینوی، علاقه و احترامش به وی تا پایان عمر محفوظ ماند. افشار با وجود اینکه نزدیک بیست و سه سال از مینوی کوچکتر بود رفتهرفته با او صمیمی و صمیمیتر شد. در ابتدا او را «آقای مینوی عزیزم»، «سرور دوست من»، «سرور عزیزم»، «سرور و دوست دانشمند ارجمند» یا «مکرّم» و مانند آن خطاب کرده امّا پس از چند نامه «مجتبی مینوی عزیزم» و بعد از آنکه مینوی او را در نامهای «ایرج عزیزم» میخواند افشار هم اغلب از او با عنوان «مینوی عزیزم» یاد میکند و گاه هم «مینویجان من» یا «مینویجانم»، «مینوی عزیز نازنین»، «حضرت مینوی» تا میرسد به «مینوی عزیز خودمان» و «مینوی عزیزمان»، و البتّه که حرمت «خداوندگار دوستی» را نه تنها در حیات او بلکه بعد از او نیز حفظ کرد و همیشه با احترام بسیار از وی سخن گفت و یادش را گرامی داشت.
این دو دوست در مناسبات دوستی و برای فرار از ملالت ایّام گاهی به طنز پناه میبردند و مراسلاتشان بعضاً خالی از چاشنی طنز نیست. همین نامهها را خواندنیتر کرده: «میخواستم شروع کنم با این مصراع که: آب انگور بیارید که آبانماه است، دیدم اوّلاً چون شما اینجا نیستید آوردن آب انگور لطفی ندارد، ثانیاً باشید هم از آن آب انگوری که شاعر در این شعر اراده کرده است نخواهید نوشید مگر آنکه تراوبن زافت باشد. این بود که صرف نظر کردم» (۶۲). حتّی تفنّن آنها هم که مایۀ آرامش خاطرشان بوده مربوط به امور کتاب و کاغذ است. افشار وقتی نامهاش (۹۴) را روی کاغذی با سربرگ «کهنهکتاب» که تازه چاپ کرده مینویسد به این نکته اشاره میکند که «جز تفنّن چه چیزی آدمی را آرامی میبخشد؟»
[نامههای مجتبی مینوی و ایرج افشار، به کوشش محمّد افشینوفایی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۲، ص ۲۶-۲۷ مقدمه]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
سر افاضل دهر ایرجی که در همه فن
بسان مردم یکفن کسیت همتا نه
به نزد بنده رسید از تو نامهای که به لطف
ندانم آب حیات آنچنان بود یا نه
گذر ایّام بر افشار بیشتر معلوم کرد که مینوی حسّاس، در دوستی استوار و پایدار است و با شناخت و قبول خلق و خوی خاصّ مینوی، علاقه و احترامش به وی تا پایان عمر محفوظ ماند. افشار با وجود اینکه نزدیک بیست و سه سال از مینوی کوچکتر بود رفتهرفته با او صمیمی و صمیمیتر شد. در ابتدا او را «آقای مینوی عزیزم»، «سرور دوست من»، «سرور عزیزم»، «سرور و دوست دانشمند ارجمند» یا «مکرّم» و مانند آن خطاب کرده امّا پس از چند نامه «مجتبی مینوی عزیزم» و بعد از آنکه مینوی او را در نامهای «ایرج عزیزم» میخواند افشار هم اغلب از او با عنوان «مینوی عزیزم» یاد میکند و گاه هم «مینویجان من» یا «مینویجانم»، «مینوی عزیز نازنین»، «حضرت مینوی» تا میرسد به «مینوی عزیز خودمان» و «مینوی عزیزمان»، و البتّه که حرمت «خداوندگار دوستی» را نه تنها در حیات او بلکه بعد از او نیز حفظ کرد و همیشه با احترام بسیار از وی سخن گفت و یادش را گرامی داشت.
این دو دوست در مناسبات دوستی و برای فرار از ملالت ایّام گاهی به طنز پناه میبردند و مراسلاتشان بعضاً خالی از چاشنی طنز نیست. همین نامهها را خواندنیتر کرده: «میخواستم شروع کنم با این مصراع که: آب انگور بیارید که آبانماه است، دیدم اوّلاً چون شما اینجا نیستید آوردن آب انگور لطفی ندارد، ثانیاً باشید هم از آن آب انگوری که شاعر در این شعر اراده کرده است نخواهید نوشید مگر آنکه تراوبن زافت باشد. این بود که صرف نظر کردم» (۶۲). حتّی تفنّن آنها هم که مایۀ آرامش خاطرشان بوده مربوط به امور کتاب و کاغذ است. افشار وقتی نامهاش (۹۴) را روی کاغذی با سربرگ «کهنهکتاب» که تازه چاپ کرده مینویسد به این نکته اشاره میکند که «جز تفنّن چه چیزی آدمی را آرامی میبخشد؟»
[نامههای مجتبی مینوی و ایرج افشار، به کوشش محمّد افشینوفایی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۲، ص ۲۶-۲۷ مقدمه]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
مراسم یادبود دکتر محمود مدبّری به تعویق افتاد.
مراسم یادبود دکتر محمود مدبّری که قرار بود پنجشنبه، سوم خردادماه در کانون زبان پارسی برگزار شود، به تعویق افتاد. تاریخ مراسم بعدی در آیندۀ نزدیک اعلام خواهد شد.
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
مراسم یادبود دکتر محمود مدبّری که قرار بود پنجشنبه، سوم خردادماه در کانون زبان پارسی برگزار شود، به تعویق افتاد. تاریخ مراسم بعدی در آیندۀ نزدیک اعلام خواهد شد.
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
دوم خرداد زادروز دکتر محمّدعلی موحّد،
منتخب بیست و دومین جایزۀ ادبی و تاریخی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
متن لوح بیست و دومین جایزۀ ادبی و تاریخی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
به نام پروردگار
دانشمند ارجمند، جناب آقای دکتر محمّدعلی موحّد
شورای علمی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار به اتفاق آراء جنابعالی را شایستۀ دریافت بیست و دومین جایزۀ ادبی تاریخی این بنیاد دانسته است و به یمن این روز بزرگ که میلاد مولای متقیان حضرت علی علیهالسلام است، به آن دانشمند گرامی تقدیم میگردد.
شما با تحقیق و تألیف و ترجمه پرتو روشنی بر تیرگیهای تاریخ و ادب ایران افکندید و بسیاری از گرههای ناگشوده را گشودید.
شما با چاپ کتابهای مقالات شمس و شمس تبریزی بسیاری از ابهاماتی که در زندگی و اندیشۀ آن عارف نامی ایران وجود داشت برای اصحاب دانش و بینش روشن کردید.
شما با انتشار مقالات متعدد در زمینۀ مولویشناسی، جهانبینی آن عارف نامدار ایران بزرگ را بهنیکویی نمایان ساختید.
شما با ترجمه و شرح فصوص الحکم محیالدین بن عربی فهم این کتاب را برای فارسیزبانان روان و آسان ساختید.
شما با تیزبینی و خردورزی و میانهروی «خواب آشفتۀ نفت» را تعبیر و تفسیر کردید.
شما با تألیف کتاب در هوای حق و عدالت مبانی فلسفی حقوق بشر را تبیین و اهتمام آموزههای اسلامی را نسبت به حقوق انسانها بیان داشتید.
شما با کتاب مبالغۀ مستعار که سندی است بر حقّانیت ایران در پاسداری از تمامیّت این سرزمین، دلبستگی خود را به وطن که از آموزههای «حبّ الوطن من الایمان» است به اثبات رساندید.
شما همواره از منادیان تقویت و تعمیم زبان فارسی به منظور تحکیم مبانی ملیّت و تمامیّت ارضی ایران بودید.
شما با چشمپوشی از زخارف دنیوی و تدارک ذخایر معنوی و شرکت در امور خیر خصوصاً در جهت پیشرفت فرهنگ که مرضی پروردگار است به دوستداران خود درس زندگی آموختید.
شما با فروتنی و وارستگی و نجابت ذاتی و خدمت خالصانه به فرهنگ و ادب این مرز و بوم درس تحبیب قلوب را به جامعه یادآور شدید.
با توجه به مراتب فوق موقوفات دکتر محمود افشار به پاس یک عمر کوشش و تلاش شما در گسترش زبان فارسی و پاسداری از میراث فرهنگی در حوزۀ وحدت ملی بیست و دومین جایزۀ ادبی تاریخی خود را که به تأیید شورای تولیت رسیده است به جنابعالی پیشکش میکند.
امید است قالیچهای که به همین منظور با دست هنرمندان ایرانزمین بافته شده و نام عزیز شما بر کتیبۀ آن نقش بسته است یادگاری از مجاهدات علمی و ارتباط معنوی جنابعالی با این بنیاد باشد.
۱۲ اردیبهشتماه ۱۳۹۴
سیّد مصطفی محقّق داماد
رئیس شورای تولیت بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
منتخب بیست و دومین جایزۀ ادبی و تاریخی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
متن لوح بیست و دومین جایزۀ ادبی و تاریخی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
به نام پروردگار
دانشمند ارجمند، جناب آقای دکتر محمّدعلی موحّد
شورای علمی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار به اتفاق آراء جنابعالی را شایستۀ دریافت بیست و دومین جایزۀ ادبی تاریخی این بنیاد دانسته است و به یمن این روز بزرگ که میلاد مولای متقیان حضرت علی علیهالسلام است، به آن دانشمند گرامی تقدیم میگردد.
شما با تحقیق و تألیف و ترجمه پرتو روشنی بر تیرگیهای تاریخ و ادب ایران افکندید و بسیاری از گرههای ناگشوده را گشودید.
شما با چاپ کتابهای مقالات شمس و شمس تبریزی بسیاری از ابهاماتی که در زندگی و اندیشۀ آن عارف نامی ایران وجود داشت برای اصحاب دانش و بینش روشن کردید.
شما با انتشار مقالات متعدد در زمینۀ مولویشناسی، جهانبینی آن عارف نامدار ایران بزرگ را بهنیکویی نمایان ساختید.
شما با ترجمه و شرح فصوص الحکم محیالدین بن عربی فهم این کتاب را برای فارسیزبانان روان و آسان ساختید.
شما با تیزبینی و خردورزی و میانهروی «خواب آشفتۀ نفت» را تعبیر و تفسیر کردید.
شما با تألیف کتاب در هوای حق و عدالت مبانی فلسفی حقوق بشر را تبیین و اهتمام آموزههای اسلامی را نسبت به حقوق انسانها بیان داشتید.
شما با کتاب مبالغۀ مستعار که سندی است بر حقّانیت ایران در پاسداری از تمامیّت این سرزمین، دلبستگی خود را به وطن که از آموزههای «حبّ الوطن من الایمان» است به اثبات رساندید.
شما همواره از منادیان تقویت و تعمیم زبان فارسی به منظور تحکیم مبانی ملیّت و تمامیّت ارضی ایران بودید.
شما با چشمپوشی از زخارف دنیوی و تدارک ذخایر معنوی و شرکت در امور خیر خصوصاً در جهت پیشرفت فرهنگ که مرضی پروردگار است به دوستداران خود درس زندگی آموختید.
شما با فروتنی و وارستگی و نجابت ذاتی و خدمت خالصانه به فرهنگ و ادب این مرز و بوم درس تحبیب قلوب را به جامعه یادآور شدید.
با توجه به مراتب فوق موقوفات دکتر محمود افشار به پاس یک عمر کوشش و تلاش شما در گسترش زبان فارسی و پاسداری از میراث فرهنگی در حوزۀ وحدت ملی بیست و دومین جایزۀ ادبی تاریخی خود را که به تأیید شورای تولیت رسیده است به جنابعالی پیشکش میکند.
امید است قالیچهای که به همین منظور با دست هنرمندان ایرانزمین بافته شده و نام عزیز شما بر کتیبۀ آن نقش بسته است یادگاری از مجاهدات علمی و ارتباط معنوی جنابعالی با این بنیاد باشد.
۱۲ اردیبهشتماه ۱۳۹۴
سیّد مصطفی محقّق داماد
رئیس شورای تولیت بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
سوم خرداد زادروز دکتر احمد اقتداری، منتخب بیست و یکمین جایزهٔ ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار
متن لوح بیست و یکمین جایزهٔ ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار
به نام پروردگار
دانشمند ارجمند جناب آقای احمد اقتداری
جنابعالی بیش از شصت سال با تألیفات متعدد خود در رشتههای مختلف ایرانشناسی بهویژه در راستای فرهنگ و تمدن دیرینۀ صفحات جنوبی ایران، از کهگیلویه و خوزستان تا سیستان و چابهار به جامعۀ علمی و انسجام وحدت قومی این مرز و بوم خدمات ارزندهای انجام دادهاید.
جنابعالی با تدریس و ایراد سخنرانی در دانشگاهها و مراکز علمی و کنگرهها خصوصاً در معرفی مواریث فرهنگی حاشیۀ خلیج فارس و زادگاه خود لارستان گامهای استواری برداشتهاید و روح صیانت و پاسداری از خلیج همیشه فارس را در جانهای شنوندگان دمیدهاید.
جنابعالی با آثار ارزندهای که سی و یک مجلد آن به زیور طبع آراسته شده است چون آثار شهرهای باستانی سواحل و جزایر خلیج فارس و دریای عمان، دیار شهریاران، خوزستان، کهگیلویه و ممسنی، خلیج فارس از دیرباز تاکنون و آثار و بناهای تاریخی خوزستان جایگاه والایی در میان پژوهندگان و دوستداران علم و ادب کسب کردهاید.
جنابعالی از شصت سال پیش با مجلات معتبری چون آینده، یغما، گوهر، راهنمای کتاب، بررسیهای تاریخی و فرهنگ ایرانزمین و ... جامعۀ علمی و فرهنگی را از فضل بسیطۀ خود در زمینههای مختلف ادبی و تاریخی بهرهمند ساخته و نام خود را در کنار خدمتگزاران فرهنگ و ادب ایران ثبت کردهاید.
اهداء این جایزه ادای احترام به دانشمندی است که بخش بزرگی از عمر پربار خود را با عشق به ایران اسلامی صادقانه صرف خدمت به فرهنگ کرده است. با توجه به این مراتب چون این کوششها و کارهای علمی جنابعالی در جهت نیات واقف این موقوفات و منطبق با مندرجات وقفنامه است، اینک مایۀ سرافرازی است که بیست و یکمین جایزۀ علمی، ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار یزدی به تصویب شورای تولیت به جنابعالی تقدیم میشود.
تداوم خدمات ارزشمند علمی و فرهنگی جنابعالی را توأم با تندرستی و شادکامی از درگاه حضرت احدیت مسئلت مینماید.
دکتر سیّد مصطفی محقّق داماد
رئیس شورای تولیت موقوفات دکتر محمود افشار یزدی
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
متن لوح بیست و یکمین جایزهٔ ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار
به نام پروردگار
دانشمند ارجمند جناب آقای احمد اقتداری
جنابعالی بیش از شصت سال با تألیفات متعدد خود در رشتههای مختلف ایرانشناسی بهویژه در راستای فرهنگ و تمدن دیرینۀ صفحات جنوبی ایران، از کهگیلویه و خوزستان تا سیستان و چابهار به جامعۀ علمی و انسجام وحدت قومی این مرز و بوم خدمات ارزندهای انجام دادهاید.
جنابعالی با تدریس و ایراد سخنرانی در دانشگاهها و مراکز علمی و کنگرهها خصوصاً در معرفی مواریث فرهنگی حاشیۀ خلیج فارس و زادگاه خود لارستان گامهای استواری برداشتهاید و روح صیانت و پاسداری از خلیج همیشه فارس را در جانهای شنوندگان دمیدهاید.
جنابعالی با آثار ارزندهای که سی و یک مجلد آن به زیور طبع آراسته شده است چون آثار شهرهای باستانی سواحل و جزایر خلیج فارس و دریای عمان، دیار شهریاران، خوزستان، کهگیلویه و ممسنی، خلیج فارس از دیرباز تاکنون و آثار و بناهای تاریخی خوزستان جایگاه والایی در میان پژوهندگان و دوستداران علم و ادب کسب کردهاید.
جنابعالی از شصت سال پیش با مجلات معتبری چون آینده، یغما، گوهر، راهنمای کتاب، بررسیهای تاریخی و فرهنگ ایرانزمین و ... جامعۀ علمی و فرهنگی را از فضل بسیطۀ خود در زمینههای مختلف ادبی و تاریخی بهرهمند ساخته و نام خود را در کنار خدمتگزاران فرهنگ و ادب ایران ثبت کردهاید.
اهداء این جایزه ادای احترام به دانشمندی است که بخش بزرگی از عمر پربار خود را با عشق به ایران اسلامی صادقانه صرف خدمت به فرهنگ کرده است. با توجه به این مراتب چون این کوششها و کارهای علمی جنابعالی در جهت نیات واقف این موقوفات و منطبق با مندرجات وقفنامه است، اینک مایۀ سرافرازی است که بیست و یکمین جایزۀ علمی، ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار یزدی به تصویب شورای تولیت به جنابعالی تقدیم میشود.
تداوم خدمات ارزشمند علمی و فرهنگی جنابعالی را توأم با تندرستی و شادکامی از درگاه حضرت احدیت مسئلت مینماید.
دکتر سیّد مصطفی محقّق داماد
رئیس شورای تولیت موقوفات دکتر محمود افشار یزدی
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation