دهم اردیبهشتماه سالروز درگذشت علیمحمّد حقشناس
یادی از دکتر علیمحمّد حقشناس
دکتر حقشناس عاشق دانش و زیبایی بود. دیدنِ گلی همانقدر او را به وجد میآورد که مطلبی یا نوشتهای که به تشخیص او قابل تأمل بود.
در شهرک اکباتان زمانی نزدیکیهای غروب پیادهروی میکرد. گاه همدیگر را میدیدیم و همقدم میشدیم. یک بار در حاشیۀ راهی که قدم میزدیم، گل نارنجی تازهرستهای در سایهروشن غروب مثل خورشید کوچکی میدرخشید، چنان مبهوتش کرد که چند دقیقهای ایستاد و به آن خیره شد. در صورتش میدیدم که انگار روحش قالب را موقتاً به تماشای فضایی دور ترک کرده است. به خود آمد و گفت: عجب! چند لحظهای مرا با خود برد! گفتم کجا برد؟ و یاد مصراعی از شاعری نوپرداز افتادم. خواندم: «ریمسکی کورساکف مرا به بوران قزاقها میبرد.» با شادی و شگفتی بلند گفت: بهبه ...! بهبه ...! این هم دست کمی از این گل ندارد، مال کیست؟ گفتم یادم نیست در مجلهای دیده بودم.
دکتر حقشناس به شکلی اغراقآمیز قدرشناس بود. اگر حرفی، نوشتهای، کتابی، شعری برایش جالب بود، حقِ لذتی را که از آن میبرد در اولین فرصت ادا میکرد. مهم نبود گوینده یا نویسنده کیست. اگر طرف را هم نمیشناخت در اولین فرصت و مجالی که به دست میآمد شیفتگی و شگفتی خود را ابراز میکرد. حرف حساب را حتی اگر نقدی بر کارهای خود او بود میستود.
دکتر حقشناس به اقتضای وقت و نرخ روز و سودای سود نمینوشت. انگیزههای روشن برای او طرح موضوعی تازه، لزوم حل مسئلهای مشکل و شیفتگی او به عمق بخشیدن و روشن کردن و رفع ابهام از مبحثی تازه بود.
نوشتن برای او بهانۀ کسب امتیاز و نام قلابی و مال تقلبی نبود. او برای خدمت به علم و حقیقت مینوشت. وقتی ترجمۀ کتاب دشوار زبان بلومفیلد را لطف میکرد، گفت: مطالب این کتاب حالا تازه نیست، اما باید همه چیز را از اساس شروع کنیم تا مبانی را درست و عمیق بشناسیم. فرهنگ هزارۀ او نشانۀ مسئولیتپذیری کامل نسبت به مخاطب در تألیف و وجدان علمی و دقت نظر تأملبرانگیز مؤلف در مقام یک معلم بینظیر است.
تقی پورنامداریان
«یادنامۀ دکتر علیمحمّد حقشناس»، مجلۀ زبانشناسی، سال بیست و سوم، شمارۀ دوم، پاییز و زمستان ۱۳۸۸، ص ۳-۵.
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
یادی از دکتر علیمحمّد حقشناس
دکتر حقشناس عاشق دانش و زیبایی بود. دیدنِ گلی همانقدر او را به وجد میآورد که مطلبی یا نوشتهای که به تشخیص او قابل تأمل بود.
در شهرک اکباتان زمانی نزدیکیهای غروب پیادهروی میکرد. گاه همدیگر را میدیدیم و همقدم میشدیم. یک بار در حاشیۀ راهی که قدم میزدیم، گل نارنجی تازهرستهای در سایهروشن غروب مثل خورشید کوچکی میدرخشید، چنان مبهوتش کرد که چند دقیقهای ایستاد و به آن خیره شد. در صورتش میدیدم که انگار روحش قالب را موقتاً به تماشای فضایی دور ترک کرده است. به خود آمد و گفت: عجب! چند لحظهای مرا با خود برد! گفتم کجا برد؟ و یاد مصراعی از شاعری نوپرداز افتادم. خواندم: «ریمسکی کورساکف مرا به بوران قزاقها میبرد.» با شادی و شگفتی بلند گفت: بهبه ...! بهبه ...! این هم دست کمی از این گل ندارد، مال کیست؟ گفتم یادم نیست در مجلهای دیده بودم.
دکتر حقشناس به شکلی اغراقآمیز قدرشناس بود. اگر حرفی، نوشتهای، کتابی، شعری برایش جالب بود، حقِ لذتی را که از آن میبرد در اولین فرصت ادا میکرد. مهم نبود گوینده یا نویسنده کیست. اگر طرف را هم نمیشناخت در اولین فرصت و مجالی که به دست میآمد شیفتگی و شگفتی خود را ابراز میکرد. حرف حساب را حتی اگر نقدی بر کارهای خود او بود میستود.
دکتر حقشناس به اقتضای وقت و نرخ روز و سودای سود نمینوشت. انگیزههای روشن برای او طرح موضوعی تازه، لزوم حل مسئلهای مشکل و شیفتگی او به عمق بخشیدن و روشن کردن و رفع ابهام از مبحثی تازه بود.
نوشتن برای او بهانۀ کسب امتیاز و نام قلابی و مال تقلبی نبود. او برای خدمت به علم و حقیقت مینوشت. وقتی ترجمۀ کتاب دشوار زبان بلومفیلد را لطف میکرد، گفت: مطالب این کتاب حالا تازه نیست، اما باید همه چیز را از اساس شروع کنیم تا مبانی را درست و عمیق بشناسیم. فرهنگ هزارۀ او نشانۀ مسئولیتپذیری کامل نسبت به مخاطب در تألیف و وجدان علمی و دقت نظر تأملبرانگیز مؤلف در مقام یک معلم بینظیر است.
تقی پورنامداریان
«یادنامۀ دکتر علیمحمّد حقشناس»، مجلۀ زبانشناسی، سال بیست و سوم، شمارۀ دوم، پاییز و زمستان ۱۳۸۸، ص ۳-۵.
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
دهم اردیبهشتماه زادروز رهی معیّری
شاهد افلاکی
چون زلف توام جانا در عین پریشانی
چون باد سحرگاهم در بیسروسامانی
من خاکم و من گَردم، من اشکم و من دردم
تو مهری و تو نوری، تو عشقی و تو جانی
خواهم که تو را در بر بنشینم و بنشانم
تا آتشِ جانم را بنشینی و بنشانی
ای شاهد افلاکی در مستی و در پاکی
من چشم تو را مانم، تو اشک مرا مانی
در سینۀ سوزانم مستوری و مهجوری
در دیدۀ بیدارم پیدایی و پنهانی
من زمزمۀ عودم، تو زمزمهپردازی
من سلسلۀ موجم، تو سلسلهجنبانی
از آتش سودایت دارم من و دارد دل
داغی که نمیبینم، دردی که نمیدانی
دل با من و جان بی تو، نسپاری و بسپارم
کام از تو و تاب از من، نستانم و بستانی
ای چشم رهی سویت! کو چشم رهیجویت؟
روی از منِ سرگردان شاید که نگردانی
رهی معیّری
آبانماه ۱۳۳۶
محمّدحسن بیوک معیری متخلص به رهی از شاعران غزلسرای بنام، متولد ۱۲۸۸ شمسی، روز جمعه ۲۴ آبانماه [۱۳۴۷] وفات کرد. آن مرحوم خدمت اداری را در وزارت پیشه و هنر (اقتصاد) گذرانید و پس از بازنشستگی در کتابخانۀ سلطنتی خدمت میکرد. وی چند سفر فرهنگی به ممالک همجوار رفت و در مجامع ادبی و شاعرانه مخصوصاً در پاکستان و افغانستان شهرت بسیار داشت.
مجموعۀ ارزندهای از شعرهایش به نام سایۀ عمر با مقدمۀ گویایی از علی دشتی در سبک و هنر شعری او چند سال پیش نشر شد. شعرش از نظر ذوق و فکر متمایل به سبک هندی و از لحاظ روانی و آسانی متأثر از سعدی بود. در اشعار طنز و طیبت هم قدرت و لطافت طبع شاعر بهخوبی نمایان است (نادرهکاران، ص ۳۳۵).
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
شاهد افلاکی
چون زلف توام جانا در عین پریشانی
چون باد سحرگاهم در بیسروسامانی
من خاکم و من گَردم، من اشکم و من دردم
تو مهری و تو نوری، تو عشقی و تو جانی
خواهم که تو را در بر بنشینم و بنشانم
تا آتشِ جانم را بنشینی و بنشانی
ای شاهد افلاکی در مستی و در پاکی
من چشم تو را مانم، تو اشک مرا مانی
در سینۀ سوزانم مستوری و مهجوری
در دیدۀ بیدارم پیدایی و پنهانی
من زمزمۀ عودم، تو زمزمهپردازی
من سلسلۀ موجم، تو سلسلهجنبانی
از آتش سودایت دارم من و دارد دل
داغی که نمیبینم، دردی که نمیدانی
دل با من و جان بی تو، نسپاری و بسپارم
کام از تو و تاب از من، نستانم و بستانی
ای چشم رهی سویت! کو چشم رهیجویت؟
روی از منِ سرگردان شاید که نگردانی
رهی معیّری
آبانماه ۱۳۳۶
محمّدحسن بیوک معیری متخلص به رهی از شاعران غزلسرای بنام، متولد ۱۲۸۸ شمسی، روز جمعه ۲۴ آبانماه [۱۳۴۷] وفات کرد. آن مرحوم خدمت اداری را در وزارت پیشه و هنر (اقتصاد) گذرانید و پس از بازنشستگی در کتابخانۀ سلطنتی خدمت میکرد. وی چند سفر فرهنگی به ممالک همجوار رفت و در مجامع ادبی و شاعرانه مخصوصاً در پاکستان و افغانستان شهرت بسیار داشت.
مجموعۀ ارزندهای از شعرهایش به نام سایۀ عمر با مقدمۀ گویایی از علی دشتی در سبک و هنر شعری او چند سال پیش نشر شد. شعرش از نظر ذوق و فکر متمایل به سبک هندی و از لحاظ روانی و آسانی متأثر از سعدی بود. در اشعار طنز و طیبت هم قدرت و لطافت طبع شاعر بهخوبی نمایان است (نادرهکاران، ص ۳۳۵).
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
یازدهم اردیبهشتماه سالروز درگذشت محمّد بهمنبیگی
بهمنبیگی از زمانی که دیگر دستی در کار آموزش عشایری نداشت به مطالعۀ درونی نسبت به ایل و عشیره پرداخت و به آنچه خو کرده و موجب دگرگونی زندگی نسل جوان ایلی شده بود میاندیشید. پس فرصت یافت که یادداشتهای دلپذیری را به قلم تابناک خود بنویسد. ولی دلیری برای چاپ آنها نداشت. نوعی احتیاط را پسند خاطر خود کرده بود، نمیخواست نابهنگام برایش زبانزدی به وجود آورده شود.
در آن ایام مجلۀ آینده منتشر میشد. یکی از روزها که از شیراز به تهران آمده بود لطف کرد و به خانهام آمد. مقداری نوشته همراهش بود. گفت این نوشتهها حاصل زندگی نوین من است از گذشته. داستانهایی است حقیقی مربوط به آنچه بر ایل گذشته است. گفتم چرا چاپ نمیکنی؟ گفت: شاید بیموقع باشد، چون نمیدانم از آن چه برخاسته خواهد شد. گفتم یکی را بخوان. قصۀ «آل» را خواند. چون برایم بسیار دلانگیز و جذاب بود گفتم بده تا در آینده چاپ کنم. با ناراحتی و کمرغبتی رضایت داد. چون در آینده (۱۳۶۶) چاپ شد مورد تحسین بسیار قرار گرفت. پس دو قصۀ دیگر: «ترلان» و «کرزاکنون» هم به چاپ رسید. پس از آن کتاب بخارای من، ایل من ظهور کرد که بسیار مطلوب قرار گرفت و به قدرت او در نویسندگی و بینایی او در مباحث اجتماعی بهطور شاخص زبانزد شد. پس از آن هم دو مجموعۀ دیگر منتشر کرد که یکی از آنها نوشتههایی گویا بود از آنچه او در راه سوادآموزی به ایلات انجام داد. همه درسهای تاریخ بود.
[نادرهکاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، ج ۲، ص ۱۵۴۴-۱۵۴۵]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
بهمنبیگی از زمانی که دیگر دستی در کار آموزش عشایری نداشت به مطالعۀ درونی نسبت به ایل و عشیره پرداخت و به آنچه خو کرده و موجب دگرگونی زندگی نسل جوان ایلی شده بود میاندیشید. پس فرصت یافت که یادداشتهای دلپذیری را به قلم تابناک خود بنویسد. ولی دلیری برای چاپ آنها نداشت. نوعی احتیاط را پسند خاطر خود کرده بود، نمیخواست نابهنگام برایش زبانزدی به وجود آورده شود.
در آن ایام مجلۀ آینده منتشر میشد. یکی از روزها که از شیراز به تهران آمده بود لطف کرد و به خانهام آمد. مقداری نوشته همراهش بود. گفت این نوشتهها حاصل زندگی نوین من است از گذشته. داستانهایی است حقیقی مربوط به آنچه بر ایل گذشته است. گفتم چرا چاپ نمیکنی؟ گفت: شاید بیموقع باشد، چون نمیدانم از آن چه برخاسته خواهد شد. گفتم یکی را بخوان. قصۀ «آل» را خواند. چون برایم بسیار دلانگیز و جذاب بود گفتم بده تا در آینده چاپ کنم. با ناراحتی و کمرغبتی رضایت داد. چون در آینده (۱۳۶۶) چاپ شد مورد تحسین بسیار قرار گرفت. پس دو قصۀ دیگر: «ترلان» و «کرزاکنون» هم به چاپ رسید. پس از آن کتاب بخارای من، ایل من ظهور کرد که بسیار مطلوب قرار گرفت و به قدرت او در نویسندگی و بینایی او در مباحث اجتماعی بهطور شاخص زبانزد شد. پس از آن هم دو مجموعۀ دیگر منتشر کرد که یکی از آنها نوشتههایی گویا بود از آنچه او در راه سوادآموزی به ایلات انجام داد. همه درسهای تاریخ بود.
[نادرهکاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، ج ۲، ص ۱۵۴۴-۱۵۴۵]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
دوازدهم اردیبهشتماه روز معلّم
هست معلّم پیمبری که به رتبت
برتر ازو نیست جز خدای معلّم
قیمت هرکس ز کار اوست معیّن
کیست که تعیین کند بهای معلّم؟
پیشتر افتد ز همرهان به فضیلت
هرکه بَرَد بیشتر جفای معلّم
خاک تنی را به آفتاب رساند
اینْت، گرانسنگ کیمیای معلّم
راهِ زمین گر بر آسمان شده هموار
اینهمه باشد ز فکر و رای معلّم
گنجِ هنر رایگان ببخشد و باشد
دولتِ جاوید از سخای معلّم
قافلۀ معرفت به جانبِ مقصد
راهسپَر گردد از درای معلّم
حبیب یغمایی
عکس از گنجینۀ پژوهشی ایرج افشار
از راست: مجتبی مینوی، ایرج افشار و حبیب یغمایی
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
هست معلّم پیمبری که به رتبت
برتر ازو نیست جز خدای معلّم
قیمت هرکس ز کار اوست معیّن
کیست که تعیین کند بهای معلّم؟
پیشتر افتد ز همرهان به فضیلت
هرکه بَرَد بیشتر جفای معلّم
خاک تنی را به آفتاب رساند
اینْت، گرانسنگ کیمیای معلّم
راهِ زمین گر بر آسمان شده هموار
اینهمه باشد ز فکر و رای معلّم
گنجِ هنر رایگان ببخشد و باشد
دولتِ جاوید از سخای معلّم
قافلۀ معرفت به جانبِ مقصد
راهسپَر گردد از درای معلّم
حبیب یغمایی
عکس از گنجینۀ پژوهشی ایرج افشار
از راست: مجتبی مینوی، ایرج افشار و حبیب یغمایی
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار بهزودی منتشر میکند:
میراث سیفالدّین باخرزی
در این کتاب پس از مقدماتی در شرح احوال سیفالدّین باخرزی (۵۸۶-۶۵۹ق)، عارف و شاعر پیرو طریقۀ کبرویه، و تحقیق در باب معاشران و مریدان، خاندان و نوشتههای وی، متن مصحَّح رسالۀ عرفانی شرح اسماء الله (متأثر از روح الارواح سمعانی)، اسرار الاربعین لاخیار السّایرین (چهل حدیث از پیامبر اسلام)، مکتوبات شیخ (۵۹ نامه خطاب به کسانی چون سعدالدین حموی، ارغونخان، حبش عمید و غیره) و متن یکی از مجالس وعظ باخرزی آمده است.
[میراث سیفالدّین باخرزی، تصحیح و تحقیق دکتر بهروز ایمانی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، در دست انتشار]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
میراث سیفالدّین باخرزی
در این کتاب پس از مقدماتی در شرح احوال سیفالدّین باخرزی (۵۸۶-۶۵۹ق)، عارف و شاعر پیرو طریقۀ کبرویه، و تحقیق در باب معاشران و مریدان، خاندان و نوشتههای وی، متن مصحَّح رسالۀ عرفانی شرح اسماء الله (متأثر از روح الارواح سمعانی)، اسرار الاربعین لاخیار السّایرین (چهل حدیث از پیامبر اسلام)، مکتوبات شیخ (۵۹ نامه خطاب به کسانی چون سعدالدین حموی، ارغونخان، حبش عمید و غیره) و متن یکی از مجالس وعظ باخرزی آمده است.
[میراث سیفالدّین باخرزی، تصحیح و تحقیق دکتر بهروز ایمانی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، در دست انتشار]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
چهاردهم اردیبهشتماه زادروز علیمحمد حقشناس
همواره میگفت سرم در زبانشناسی است، اما دلم در ادبیات میتپد. و چه خوش نشسته بود اجتماع این هر دو با هم در وجود نازنینی چون او. لیسانس زبان و ادبیات فارسی از تهران داشت و دکتری زبانشناسی از لندن. در آغاز دهۀ هفتاد به اشارت شفیعی کدکنی دانشجویان دکتری ادبیات حقشناس را به گروه ادبیات آورده بودند. حضورش در این گروه حلقهای تشکیل داد که بعدها تأثیرات خوبی در هر دو رشته گذارد.
اگر از دکتر حقشناس تنها فرهنگ هزاره باقی مانده بود کافی بود تا نامش همواره در میان خادمان راستین این سرزمین بدرخشد؛ حال آنکه او مقالات و کتابهای بسیار مهمی نیز به رشتۀ تحریر درآورد یا به نثری استوار و درست ترجمه کرد که بیگمان ماندگار خواهند بود. بر آن بود باید کتابی را ترجمه کرد که در کشور مبدأ هنوز خوانندگان جدی داشته باشد. البته با اینکه زمان بعضی از کتابهایی که به ترجمۀ آنها دست یازید گذشته بود باور داشت که ابتدا باید اینها را خوب درک کرد تا بتوان بی آنکه خلأی پیش آید به مراحل بعدی ره یافت. دیگر آنکه میگفت ما به آدمهایی نیاز داریم که بتوانند گذشته و اکنون را خوب به هم پیوند بزنند. از آثار دیگر وی میتوان اشاره کرد به: آواشناسی (آگاه، ۱۳۵۶)؛ بازگشت و دیالکتیک در تاریخ (تهران، ۱۳۵۸)؛ مقالات ادبی- زبانشناختی (نیلوفر، ۱۳۷۰)؛ زبان و ادبیات فارسی در گذرگاه سنّت و مدرنیته (مجموعۀ مقالات، آگه، ۱۳۸۲). همچنین ترجمههای خوبی که از کتابهای زیر انجام داده است:
رمان به روایت رماننویسان، اثر میریام فریز آلوت (جاده، ۱۳۶۸؛ چاپهای بعدی این کتاب را نشر مرکز منتشر کرده است.)؛ تاریخ مختصر زبانشناسی، اثر رابرت هنری روبینز (مرکز، ۱۳۷۰)، تولستوی، اثر گیفورد (طرح نو، ۱۳۷۱)؛ سروانتس، اثر پیتر ادوارد راسل (طرح نو، ۱۳۷۲)؛ وطنفروش، اثر سامرست موام (مرکز، ۱۳۷۲)؛ زبان، اثر لئونارد بلوم فیلد (مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۷۹) و ... .
«مرگ بر مرگ» (در سوگ علیمحمد حقشناس)، محمد افشینوفایی، بخارا، سال دوازدهم، شمارۀ ۷۵، فروردین-تیر ۱۳۸۹، ص ۵۷۸-۵۸۰.
@AfsharFoundation
همواره میگفت سرم در زبانشناسی است، اما دلم در ادبیات میتپد. و چه خوش نشسته بود اجتماع این هر دو با هم در وجود نازنینی چون او. لیسانس زبان و ادبیات فارسی از تهران داشت و دکتری زبانشناسی از لندن. در آغاز دهۀ هفتاد به اشارت شفیعی کدکنی دانشجویان دکتری ادبیات حقشناس را به گروه ادبیات آورده بودند. حضورش در این گروه حلقهای تشکیل داد که بعدها تأثیرات خوبی در هر دو رشته گذارد.
اگر از دکتر حقشناس تنها فرهنگ هزاره باقی مانده بود کافی بود تا نامش همواره در میان خادمان راستین این سرزمین بدرخشد؛ حال آنکه او مقالات و کتابهای بسیار مهمی نیز به رشتۀ تحریر درآورد یا به نثری استوار و درست ترجمه کرد که بیگمان ماندگار خواهند بود. بر آن بود باید کتابی را ترجمه کرد که در کشور مبدأ هنوز خوانندگان جدی داشته باشد. البته با اینکه زمان بعضی از کتابهایی که به ترجمۀ آنها دست یازید گذشته بود باور داشت که ابتدا باید اینها را خوب درک کرد تا بتوان بی آنکه خلأی پیش آید به مراحل بعدی ره یافت. دیگر آنکه میگفت ما به آدمهایی نیاز داریم که بتوانند گذشته و اکنون را خوب به هم پیوند بزنند. از آثار دیگر وی میتوان اشاره کرد به: آواشناسی (آگاه، ۱۳۵۶)؛ بازگشت و دیالکتیک در تاریخ (تهران، ۱۳۵۸)؛ مقالات ادبی- زبانشناختی (نیلوفر، ۱۳۷۰)؛ زبان و ادبیات فارسی در گذرگاه سنّت و مدرنیته (مجموعۀ مقالات، آگه، ۱۳۸۲). همچنین ترجمههای خوبی که از کتابهای زیر انجام داده است:
رمان به روایت رماننویسان، اثر میریام فریز آلوت (جاده، ۱۳۶۸؛ چاپهای بعدی این کتاب را نشر مرکز منتشر کرده است.)؛ تاریخ مختصر زبانشناسی، اثر رابرت هنری روبینز (مرکز، ۱۳۷۰)، تولستوی، اثر گیفورد (طرح نو، ۱۳۷۱)؛ سروانتس، اثر پیتر ادوارد راسل (طرح نو، ۱۳۷۲)؛ وطنفروش، اثر سامرست موام (مرکز، ۱۳۷۲)؛ زبان، اثر لئونارد بلوم فیلد (مرکز نشر دانشگاهی، ۱۳۷۹) و ... .
«مرگ بر مرگ» (در سوگ علیمحمد حقشناس)، محمد افشینوفایی، بخارا، سال دوازدهم، شمارۀ ۷۵، فروردین-تیر ۱۳۸۹، ص ۵۷۸-۵۸۰.
@AfsharFoundation
چهاردهم اردیبهشت زادروز مهدی حمیدی، شاعر، منتقد و استاد دانشگاه
فرجام سختیها
امروز کس به شادی من نیست
چون من به خنده گل به چمن نیست
خندانتر و شکفتهتر از من
در بوستان، بهار و سمن نیست
بر گونههام لرزانلرزان
از اشکها عقیقِ یمن نیست
دیگر چو مرغِ شامم هر شب
آهنگِ وای وردِ دهن نیست
دیدم به باغ هیچ گلی نیست
کو خیره زان سپیدذقن نیست
نازم تنش که یاس دلاویز
همتای آن فرشتهبدن نیست
بیهیچ زیوری همه زیباست
کارش سوی مشاطه شدن نیست
طنّاز و دلفریب و دلارا
چون او بتی به شام و ختن نیست
آشوبگر چو آهوی دشتی
لیکن چشیده رنجِ رسن نیست
فتّان و تیزهوش و سخنسنج
جز شعر در دهانْش سخن نیست
مهدی حمیدی (متولد ۱۲۹۳ در شیراز - درگذشتۀ ۲۳ تیرماه سال ۱۳۶۵ در تهران) فرزند سید محمدحسن ثقةالاعلام، نمایندۀ شیراز در اولین دورۀ مجلس شورای ملّی. او فارغالتحصیل دکتری زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران بود. شعر حمیدی شعری است غنایی با زبانی غنی و استوار. از مجموعههای شعری و آثار انتقادی وی میتوان به عصیان، اشک معشوق، زمزمۀ بهشت و فنون شعر و کالبدهای پولادین آن اشاره کرد.
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
فرجام سختیها
امروز کس به شادی من نیست
چون من به خنده گل به چمن نیست
خندانتر و شکفتهتر از من
در بوستان، بهار و سمن نیست
بر گونههام لرزانلرزان
از اشکها عقیقِ یمن نیست
دیگر چو مرغِ شامم هر شب
آهنگِ وای وردِ دهن نیست
دیدم به باغ هیچ گلی نیست
کو خیره زان سپیدذقن نیست
نازم تنش که یاس دلاویز
همتای آن فرشتهبدن نیست
بیهیچ زیوری همه زیباست
کارش سوی مشاطه شدن نیست
طنّاز و دلفریب و دلارا
چون او بتی به شام و ختن نیست
آشوبگر چو آهوی دشتی
لیکن چشیده رنجِ رسن نیست
فتّان و تیزهوش و سخنسنج
جز شعر در دهانْش سخن نیست
مهدی حمیدی (متولد ۱۲۹۳ در شیراز - درگذشتۀ ۲۳ تیرماه سال ۱۳۶۵ در تهران) فرزند سید محمدحسن ثقةالاعلام، نمایندۀ شیراز در اولین دورۀ مجلس شورای ملّی. او فارغالتحصیل دکتری زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران بود. شعر حمیدی شعری است غنایی با زبانی غنی و استوار. از مجموعههای شعری و آثار انتقادی وی میتوان به عصیان، اشک معشوق، زمزمۀ بهشت و فنون شعر و کالبدهای پولادین آن اشاره کرد.
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
پانزدهم اردیبهشتماه سالروز درگذشت نجف دریابندری
سخنرانی دکتر محمّدعلی موحّد، منتخب بیست و دومین جایزۀ ادبی و تاریخی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار در شب نجف دریابندری
چهارشنبه، سوم اردیبهشت ۱۳۹۳
کانون زبان پارسی
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
سخنرانی دکتر محمّدعلی موحّد، منتخب بیست و دومین جایزۀ ادبی و تاریخی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار در شب نجف دریابندری
چهارشنبه، سوم اردیبهشت ۱۳۹۳
کانون زبان پارسی
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
شانزدهم اردیبهشتماه سالروز درگذشت بدیعالزمان فروزانفر
وظیفۀ دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تبریز
مقصود نهایی از تأسیس دانشکدۀ ادبیات تبریز این است که این دانشکده ادبیات فارسی را به دنیا معرفی کند. زبان فارسی یکی از ثروتمندترین و غنیترین السنۀ ادبی دنیاست. پس هرگاه طریق صاف و درستی مبتنی بر روشهای جدید محققانه در میان محصّلان پرشور و شوق ما رایج شود امید است که ادبیات فارسی مقام دیرین را دوباره به دست آورد. یقین بدانید روزی خواهد شد که اوضاع دنیا حاجت اهل دنیا را به معنویات ثابت خواهد کرد. امروز دنیای غرب در مادیات مستغرق است و جز اتم و سیبزمینی و نفت مبحث مهمی در دنیا نیست. مسائل معنوی را که حقیقت تمدن است احتیاجات مورد توجه قرار نمیدهد، ولی روزی بشر از این خواب گران برخواهد خاست و روی به ادبیات خواهد آورد. این دنیای کهن از این تحولات بسیار دیده و مذاهب مادی مکرر بر سایر عقاید غالب شده است، ولی سرانجام حقیقت آنچه را که مقتضی بوده به مردم نشان داده است. روزی که بشر از تجاوز به حقوق هم آسوده شود، قیمت حافظ و سعدی و مولوی و شعرای دیگر فارسیزبان بر مردم روشنتر خواهد شد. پس کار دانشکدۀ ادبیات تبریز حفظ زبان فارسی و پرورش کسانی است که با ادبیات فارسی آشنایی کامل داشته باشند.
بخشی از سخنرانی بدیعالزمان فروزانفر در دانشگاه تبریز، خردادماه ۱۳۲۷
به نقل از:
سایۀ سرو سهی: یادنامۀ دکتر منوچهر مرتضوی، به اهتمام محمد طاهری خسروشاهی، انتشارات ستوده، ۱۳۹۱، ص ۸۱۱-۸۱۲.
عکس از گنجینۀ پژوهشی ایرج افشار
از راست: مصطفی مقربی، شیخالاسلام کردستانی، بدیعالزمان فروزانفر، فکری سلجوقی و صادق بهداد
۱۳۳۷ مسجد جمعۀ هرات
@AfsharFoundation
وظیفۀ دانشکدۀ ادبیات دانشگاه تبریز
مقصود نهایی از تأسیس دانشکدۀ ادبیات تبریز این است که این دانشکده ادبیات فارسی را به دنیا معرفی کند. زبان فارسی یکی از ثروتمندترین و غنیترین السنۀ ادبی دنیاست. پس هرگاه طریق صاف و درستی مبتنی بر روشهای جدید محققانه در میان محصّلان پرشور و شوق ما رایج شود امید است که ادبیات فارسی مقام دیرین را دوباره به دست آورد. یقین بدانید روزی خواهد شد که اوضاع دنیا حاجت اهل دنیا را به معنویات ثابت خواهد کرد. امروز دنیای غرب در مادیات مستغرق است و جز اتم و سیبزمینی و نفت مبحث مهمی در دنیا نیست. مسائل معنوی را که حقیقت تمدن است احتیاجات مورد توجه قرار نمیدهد، ولی روزی بشر از این خواب گران برخواهد خاست و روی به ادبیات خواهد آورد. این دنیای کهن از این تحولات بسیار دیده و مذاهب مادی مکرر بر سایر عقاید غالب شده است، ولی سرانجام حقیقت آنچه را که مقتضی بوده به مردم نشان داده است. روزی که بشر از تجاوز به حقوق هم آسوده شود، قیمت حافظ و سعدی و مولوی و شعرای دیگر فارسیزبان بر مردم روشنتر خواهد شد. پس کار دانشکدۀ ادبیات تبریز حفظ زبان فارسی و پرورش کسانی است که با ادبیات فارسی آشنایی کامل داشته باشند.
بخشی از سخنرانی بدیعالزمان فروزانفر در دانشگاه تبریز، خردادماه ۱۳۲۷
به نقل از:
سایۀ سرو سهی: یادنامۀ دکتر منوچهر مرتضوی، به اهتمام محمد طاهری خسروشاهی، انتشارات ستوده، ۱۳۹۱، ص ۸۱۱-۸۱۲.
عکس از گنجینۀ پژوهشی ایرج افشار
از راست: مصطفی مقربی، شیخالاسلام کردستانی، بدیعالزمان فروزانفر، فکری سلجوقی و صادق بهداد
۱۳۳۷ مسجد جمعۀ هرات
@AfsharFoundation
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شانزدهم اردیبهشتماه سالروز درگذشت حسین منزوی
آهای خبردار! مستی یا هشیار؟
خوابی یا بیدار؟ خاله یادگار!
تو شبِ سیا، تو شبِ تاریک
از چپ و از راست، از دور و نزدیک
یه نفر داره جار میزنه، جار:
آهای غمی كه مثلِ یه بختک رو سینۀ من شدهای آوار
از گلوی من دستاتو وردار
توی كوچهها یه نسیم رفته پی ولگردی
توی باغچهها پاییز اومده پی نامردی
توی آسمون ماهو دق میده دردِ بیدردی ...
حسین منزوی (۱ مهر ۱۳۲۵ - ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۳) یکی از بزرگترین غزلسرایان معاصر بود که نگاهی تازه به غزل داشت و تحولی در زبان و مضامین آن ایجاد کرد. او در سرودن شعر نیمایی و ترانه نیز توانمند بود. از آثار شعری وی میتوان به حنجرۀ زخمی تغزل، با سیاوش از آتش (برگزیدۀ غزلها) و از ترمه و تغزل (برگزیدۀ اشعار) اشاره کرد.
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
آهای خبردار! مستی یا هشیار؟
خوابی یا بیدار؟ خاله یادگار!
تو شبِ سیا، تو شبِ تاریک
از چپ و از راست، از دور و نزدیک
یه نفر داره جار میزنه، جار:
آهای غمی كه مثلِ یه بختک رو سینۀ من شدهای آوار
از گلوی من دستاتو وردار
توی كوچهها یه نسیم رفته پی ولگردی
توی باغچهها پاییز اومده پی نامردی
توی آسمون ماهو دق میده دردِ بیدردی ...
حسین منزوی (۱ مهر ۱۳۲۵ - ۱۶ اردیبهشت ۱۳۸۳) یکی از بزرگترین غزلسرایان معاصر بود که نگاهی تازه به غزل داشت و تحولی در زبان و مضامین آن ایجاد کرد. او در سرودن شعر نیمایی و ترانه نیز توانمند بود. از آثار شعری وی میتوان به حنجرۀ زخمی تغزل، با سیاوش از آتش (برگزیدۀ غزلها) و از ترمه و تغزل (برگزیدۀ اشعار) اشاره کرد.
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
شانزدهم اردیبهشتماه زادروز ذبیحالله صفا
تاریخ ادبیات در ایران شایستهترین، مهمترین و پایدارترین تألیف اوست. کتابی است که آوازۀ جهانی گرفته است. صفا بر سر تدوین آن شیرۀ جان را مصروف کرده است. باید شادمان باشیم از این لحاظ که اگر او چنین کتابی را عرضه نکرده بود دانشجویان و دانشپژوهان هنوز ناگزیر از مراجعه به کتابهای اته، براون، آربری، ریپکا بودند.
او توانست به سلسلۀ تاریخ ادبیات فارسی جنبۀ ایرانی بدهد. البته محمدحسین ذکاءالملک فروغی، بدیعالزمان فروزانفر، جلالالدّین همایی و دکتر صادق رضازادۀ شفق پیش از او گامهای دلسوزانه برداشته بودند ولی پهناوری و جامعیتِ کارِ صفا از آن کتابها بیش بود.
فخر میکنم که از تدریس او، کتابهای او، لطف سخن او، اخلاق انسانی او و ایراندوستی او بهرهور شدهام.
[نادرهکاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، ج ۲، ص ۱۲۹۵]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
تاریخ ادبیات در ایران شایستهترین، مهمترین و پایدارترین تألیف اوست. کتابی است که آوازۀ جهانی گرفته است. صفا بر سر تدوین آن شیرۀ جان را مصروف کرده است. باید شادمان باشیم از این لحاظ که اگر او چنین کتابی را عرضه نکرده بود دانشجویان و دانشپژوهان هنوز ناگزیر از مراجعه به کتابهای اته، براون، آربری، ریپکا بودند.
او توانست به سلسلۀ تاریخ ادبیات فارسی جنبۀ ایرانی بدهد. البته محمدحسین ذکاءالملک فروغی، بدیعالزمان فروزانفر، جلالالدّین همایی و دکتر صادق رضازادۀ شفق پیش از او گامهای دلسوزانه برداشته بودند ولی پهناوری و جامعیتِ کارِ صفا از آن کتابها بیش بود.
فخر میکنم که از تدریس او، کتابهای او، لطف سخن او، اخلاق انسانی او و ایراندوستی او بهرهور شدهام.
[نادرهکاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۰، ج ۲، ص ۱۲۹۵]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
به مناسبت روز اسناد ملّی و میراث مکتوب، دوشنبه هفدهم اردیبهشتماه کتابهای انتشارات دکتر محمود افشار با ۲۰٪ تخفیف عرضه خواهد شد.
علاقهمندان میتوانند با مراجعه به دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یا سفارش تلفنی کتابهای انتشارات این بنیاد را با تخفیف ویژۀ این مناسبت تهیه کنند.
سفارش کتاب از طریق ارسال پیام مستقیم (دایرکت) به صفحۀ اینستاگرام بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار نیز امکانپذیر است.
برای سفارشهای بیش از سیصد هزار تومان ارسال رایگان است.
نشانی: تهران، خیابان ولیعصر، سهراه زعفرانیه، خیابان عارفنسب، کوی دبیرسیاقی (لادن)، پلاک ۶
تلفن مرکز پخش و فروش:
۲۲۷۱۷۱۱۴-۲۲۷۱۶۸۳۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
علاقهمندان میتوانند با مراجعه به دفتر مرکزی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار یا سفارش تلفنی کتابهای انتشارات این بنیاد را با تخفیف ویژۀ این مناسبت تهیه کنند.
سفارش کتاب از طریق ارسال پیام مستقیم (دایرکت) به صفحۀ اینستاگرام بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار نیز امکانپذیر است.
برای سفارشهای بیش از سیصد هزار تومان ارسال رایگان است.
نشانی: تهران، خیابان ولیعصر، سهراه زعفرانیه، خیابان عارفنسب، کوی دبیرسیاقی (لادن)، پلاک ۶
تلفن مرکز پخش و فروش:
۲۲۷۱۷۱۱۴-۲۲۷۱۶۸۳۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی و تحکیم وحدت ملی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
فهرست انتشارات _ اردیبهشت 1403.pdf
1.9 MB
فهرست انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، اردیبهشتماه ۱۴۰۳
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
سی و پنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران
از نوزدهم تا بیست و نهم اردیبهشتماه ۱۴۰۳
نشانی انتشارات دکتر محمود افشار در نمایشگاه:
راهرو ۱۶، غرفۀ ۳۱۶
علاقهمندان میتوانند با مراجعه به غرفۀ انتشارات دکتر محمود افشار در نمایشگاه کتاب تهران، کتابهای این انتشارات را با تخفیف ۲۰٪ تهیه کنند.
همچنین خرید کتابهای انتشارات دکتر محمود افشار در نمایشگاه مجازی کتاب تهران با تخفیف ۱۰٪ از طریق پیوند زیر امکانپذیر است:
B2n.ir/y92884
برای سفارشهای بیش از پانصد هزار تومان ارسال رایگان است.
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
از نوزدهم تا بیست و نهم اردیبهشتماه ۱۴۰۳
نشانی انتشارات دکتر محمود افشار در نمایشگاه:
راهرو ۱۶، غرفۀ ۳۱۶
علاقهمندان میتوانند با مراجعه به غرفۀ انتشارات دکتر محمود افشار در نمایشگاه کتاب تهران، کتابهای این انتشارات را با تخفیف ۲۰٪ تهیه کنند.
همچنین خرید کتابهای انتشارات دکتر محمود افشار در نمایشگاه مجازی کتاب تهران با تخفیف ۱۰٪ از طریق پیوند زیر امکانپذیر است:
B2n.ir/y92884
برای سفارشهای بیش از پانصد هزار تومان ارسال رایگان است.
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
فهرست انتشارات _ اردیبهشت 1403.pdf
1.9 MB
فهرست انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار، اردیبهشتماه ۱۴۰۳
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
هجدهم اردیبهشتماه زادروز غلامرضا رشید یاسمی
یهود و ایرانیان
ارنست رنان گوید: «مقام ایران در عالم خیلی عظیم است. تمدن و فرهنگ یهود و نصاریٰ عموماً مرهون حمایت ایرانیان است. بنیاسرائیل که به حکّام یونانی شوریدند و در برابر روم عصیانها کردند تا عاقبت روم دولت آنها را از صفحۀ روزگار برافکند، همواره ایرانیان را محترم و بزرگ میشمردند و هیچوقت شکایتی از ساتراپهای ایرانی نکردهاند».
یهود در زمان اقامت در بابل و در عهدی که مستقیماً در فلسطین رعیت ایران شناخته میشدند اقتباس بسیار از عقاید زردشتی کردهاند. یکی از آنها اعتقاد به فرشتگان و موجودات مجرّد معیّن است.
عقاید ایرانیان خیلی جذّاب و عظیم بود. اعتقاد به فروهران تأثیری بزرگ در دین یهود کرده است. تصویر یهوه خدای بنیاسرائیل که در کشور یهود روی سکۀ ساتراپ ایرانی نقش شده مأخوذ از اشکال ایرانی است. یهودیان در معبد بزرگ خود قربانگاهی دائمی ساختند که شبیه آتشکده بود و آتش همیشهسوز آنجا مثل آتشکدۀ بادکوبه که از بخار نفت مدد میگرفت دائماً در حال اشتعال بود. فرگوسن در اسلوب بنای این پرستشگاه گوید: «در بین آثار آشور بنایی شبیه این معبد دیده نمیشود. نمونۀ آن را میتوان در تخت جمشید ایران یافت».
بنی اسرائیل علاوه بر نکات دینی طرز سالشماری خود را هم از ایران گرفتند، چنانکه تاریخ اتمام معبد سلیمان را سوم آذر ششمین سال سلطنت داریوش نوشتهاند که همان آذرماه فعلی است.
اعتقاد به رستاخیز هم مأخوذ از تعالیم زردشتی است و به دین مسیح انتقال یافته است. عقیده به دورههای هزارساله و ظهور بزرگی در رأس هر هزارک نیز که یهود و نصاریٰ دارند اقتباس از اخبار ایرانی است. چنانکه ظهور یکی از سه فرزند زردشت در سر هر هزار سال در کتب دینی ایرانی عنوان مشروحی دارد. رنان گوید یهود هم در قدیم معتقد به موجودات مجردی در پیرامون عرش یهوه بودهاند و آنها را فرزندان خدا مینامیدهاند، ولی آن مجردات از هم تمایزی نداشتهاند. نامی و عملی برای آنها قائل نبودهاند، بعد از آنکه یهود تحت نفوذ ایران افتاد برای هریک از مجردات هم تعیّن و عمل و وظیفۀ خاصی قائل گردیدند. جبرئیل و میکائیل و رافائیل و اوریل دارای شغلهای اختصاصی گشتند. ایرانیان به هفت امشاسپندان اعتقاد داشتند، یهود نیز هفت ملک مقرب در پایۀ عرش الهی قائل گردیدند.
[مقالهها و رسالهها، تألیف غلامرضا رشید یاسمی، به کوشش ایرج افشار، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۹۹، ص ۱۱۵-۱۱۷]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
یهود و ایرانیان
ارنست رنان گوید: «مقام ایران در عالم خیلی عظیم است. تمدن و فرهنگ یهود و نصاریٰ عموماً مرهون حمایت ایرانیان است. بنیاسرائیل که به حکّام یونانی شوریدند و در برابر روم عصیانها کردند تا عاقبت روم دولت آنها را از صفحۀ روزگار برافکند، همواره ایرانیان را محترم و بزرگ میشمردند و هیچوقت شکایتی از ساتراپهای ایرانی نکردهاند».
یهود در زمان اقامت در بابل و در عهدی که مستقیماً در فلسطین رعیت ایران شناخته میشدند اقتباس بسیار از عقاید زردشتی کردهاند. یکی از آنها اعتقاد به فرشتگان و موجودات مجرّد معیّن است.
عقاید ایرانیان خیلی جذّاب و عظیم بود. اعتقاد به فروهران تأثیری بزرگ در دین یهود کرده است. تصویر یهوه خدای بنیاسرائیل که در کشور یهود روی سکۀ ساتراپ ایرانی نقش شده مأخوذ از اشکال ایرانی است. یهودیان در معبد بزرگ خود قربانگاهی دائمی ساختند که شبیه آتشکده بود و آتش همیشهسوز آنجا مثل آتشکدۀ بادکوبه که از بخار نفت مدد میگرفت دائماً در حال اشتعال بود. فرگوسن در اسلوب بنای این پرستشگاه گوید: «در بین آثار آشور بنایی شبیه این معبد دیده نمیشود. نمونۀ آن را میتوان در تخت جمشید ایران یافت».
بنی اسرائیل علاوه بر نکات دینی طرز سالشماری خود را هم از ایران گرفتند، چنانکه تاریخ اتمام معبد سلیمان را سوم آذر ششمین سال سلطنت داریوش نوشتهاند که همان آذرماه فعلی است.
اعتقاد به رستاخیز هم مأخوذ از تعالیم زردشتی است و به دین مسیح انتقال یافته است. عقیده به دورههای هزارساله و ظهور بزرگی در رأس هر هزارک نیز که یهود و نصاریٰ دارند اقتباس از اخبار ایرانی است. چنانکه ظهور یکی از سه فرزند زردشت در سر هر هزار سال در کتب دینی ایرانی عنوان مشروحی دارد. رنان گوید یهود هم در قدیم معتقد به موجودات مجردی در پیرامون عرش یهوه بودهاند و آنها را فرزندان خدا مینامیدهاند، ولی آن مجردات از هم تمایزی نداشتهاند. نامی و عملی برای آنها قائل نبودهاند، بعد از آنکه یهود تحت نفوذ ایران افتاد برای هریک از مجردات هم تعیّن و عمل و وظیفۀ خاصی قائل گردیدند. جبرئیل و میکائیل و رافائیل و اوریل دارای شغلهای اختصاصی گشتند. ایرانیان به هفت امشاسپندان اعتقاد داشتند، یهود نیز هفت ملک مقرب در پایۀ عرش الهی قائل گردیدند.
[مقالهها و رسالهها، تألیف غلامرضا رشید یاسمی، به کوشش ایرج افشار، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۹۹، ص ۱۱۵-۱۱۷]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
ساخت معابد جدید و مرمت معابد قدیمی در بین شاهان ايلامی سنتی دیرینه بوده است و آنها بهکرات در کتيبههای خود به اين امر اشاره و به آن افتخار کردهاند. اين امر در زمان سلطنت اونتاش-نپيريشا بُعد تازهای پیدا میکند. ایلامیان نیز مانند اقوام ساکن در میانرودان به خدایان متعددی اعتقاد داشتند و با ساخت تنديسهای آنها بر اين عقیده بودند که این تندیسها مقدس بوده و تجسم عینیِ آن خدایاناند. اين بتها به لباس و زيورآلات مزين بودند و همواره به دست کاهنان تطهیر میشدند. بسیاری از مراسم مذهبی توسط کاهنان در برابر مجسمۀ خدایان انجام میگرفته است. بدین ترتیب، احساس میکردند که مراسم در حضور آن خدایان انجام میشود. خصوصاً هنگام سال نو در ابتدای فصل بهار، مراسم خاصی برگزار میشد تا خدای اصلی شهر در آن سال به مردم و به سرزمین آنها خیر و برکت و فراوانی عطا کند.
بنا به باور آن زمان، بت ایزدان نه فقط يک مجسمه بلکه وجود زندۀ آنان محسوب میشده، به طوری که ساختن يک بت امری استثنایی بوده و در صورت تخریب آن، ساختن مجسمهای دیگر و جایگزین کردن آن بهآسانی امکانپذیر نبوده است. به همين سبب، نگهداری و مراقبت از بتها امر بسیار مهمی تلقی میشده و زير نظر کاهنان صورت میگرفته است. خصوصاً در صورت حملۀ دشمن، حفاظت از بتها اولویت خاصی داشته تا در معرض تخریب یا دزدی قرار نگیرند. ربوده شدن بت، در باور آن زمان، دقیقاً به معنای اسارت آن ایزد به دست دشمن محسوب میشده است. در بسیاری از موارد، شاهان با حمله به یک منطقه و تسخیر آن، مجسمۀ خدایان آنجا را با خود به اسارت میبردند، زیرا با عدم حضور مجسمۀ ایزد، امکان اجرای مراسم مذهبی و مراسم سال نو از کشورِ مغلوب گرفته میشد و در نتیجه، مردم مغلوب نمیتوانستند از ایزد خود سالی پربرکت تقاضا کنند و به نعمت و فراوانی امیدوار باشند.
یکی از نمونههای بارز اين سیاست در نوشتهای از اَمَر-سوئنا، پادشاه سومری سلسلۀ سوم اور که در تل برمی در مجاورت رامهرمز یا همان هوهنور باستانی کشف شده، آمده است. اَمَر-سوئنا در اين نوشته اشاره به لشکرکشی و فتح شهر ايلامی هوهنور میکند. وی پس از تسخیر شهر، مجسمۀ مهمترین ایزد آنجا، روهوراتير، را بهاسارت میگیرد و با خود به کشورش میبرد. در آنجا محاکمهای توسط خدایان سومری برای روهوراتير برگزار میشود و آنها از روی لطف دستور آزادی وی را صادر میکنند. متعاقباً اَمَر-سوئنا مجسمه را مجدداً به هوهنور بازمیگرداند. اين متن بهوضوح نشان میدهد که ربودن مجسمۀ روهوراتير در اصل به معنای اسارت آن خدای ايلامی در دربار خدایان سومری محسوب میشده است.
[چغازنبیل: بافت شهری و جنبههای معماری در ایلام باستان، تألیف دکتر بهزاد مفیدی نصرآبادی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۱، ص ۴۲]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
بنا به باور آن زمان، بت ایزدان نه فقط يک مجسمه بلکه وجود زندۀ آنان محسوب میشده، به طوری که ساختن يک بت امری استثنایی بوده و در صورت تخریب آن، ساختن مجسمهای دیگر و جایگزین کردن آن بهآسانی امکانپذیر نبوده است. به همين سبب، نگهداری و مراقبت از بتها امر بسیار مهمی تلقی میشده و زير نظر کاهنان صورت میگرفته است. خصوصاً در صورت حملۀ دشمن، حفاظت از بتها اولویت خاصی داشته تا در معرض تخریب یا دزدی قرار نگیرند. ربوده شدن بت، در باور آن زمان، دقیقاً به معنای اسارت آن ایزد به دست دشمن محسوب میشده است. در بسیاری از موارد، شاهان با حمله به یک منطقه و تسخیر آن، مجسمۀ خدایان آنجا را با خود به اسارت میبردند، زیرا با عدم حضور مجسمۀ ایزد، امکان اجرای مراسم مذهبی و مراسم سال نو از کشورِ مغلوب گرفته میشد و در نتیجه، مردم مغلوب نمیتوانستند از ایزد خود سالی پربرکت تقاضا کنند و به نعمت و فراوانی امیدوار باشند.
یکی از نمونههای بارز اين سیاست در نوشتهای از اَمَر-سوئنا، پادشاه سومری سلسلۀ سوم اور که در تل برمی در مجاورت رامهرمز یا همان هوهنور باستانی کشف شده، آمده است. اَمَر-سوئنا در اين نوشته اشاره به لشکرکشی و فتح شهر ايلامی هوهنور میکند. وی پس از تسخیر شهر، مجسمۀ مهمترین ایزد آنجا، روهوراتير، را بهاسارت میگیرد و با خود به کشورش میبرد. در آنجا محاکمهای توسط خدایان سومری برای روهوراتير برگزار میشود و آنها از روی لطف دستور آزادی وی را صادر میکنند. متعاقباً اَمَر-سوئنا مجسمه را مجدداً به هوهنور بازمیگرداند. اين متن بهوضوح نشان میدهد که ربودن مجسمۀ روهوراتير در اصل به معنای اسارت آن خدای ايلامی در دربار خدایان سومری محسوب میشده است.
[چغازنبیل: بافت شهری و جنبههای معماری در ایلام باستان، تألیف دکتر بهزاد مفیدی نصرآبادی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۱، ص ۴۲]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
انتشارات دکتر محمود افشار در سی و پنجمین نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران
راهرو ۱۶، غرفۀ ۳۱۶
علاقهمندان میتوانند با مراجعه به غرفۀ انتشارات دکتر محمود افشار در نمایشگاه کتاب تهران، تا بیست و نهم اردیبهشتماه کتابهای این انتشارات را با تخفیف ۲۰٪ تهیه کنند.
همچنین خرید کتابهای انتشارات دکتر محمود افشار در نمایشگاه مجازی کتاب تهران با تخفیف ۱۰٪ از طریق پیوند زیر امکانپذیر است:
https://shorturl.at/INOTY
برای سفارشهای بیش از پانصد هزار تومان ارسال رایگان است.
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
راهرو ۱۶، غرفۀ ۳۱۶
علاقهمندان میتوانند با مراجعه به غرفۀ انتشارات دکتر محمود افشار در نمایشگاه کتاب تهران، تا بیست و نهم اردیبهشتماه کتابهای این انتشارات را با تخفیف ۲۰٪ تهیه کنند.
همچنین خرید کتابهای انتشارات دکتر محمود افشار در نمایشگاه مجازی کتاب تهران با تخفیف ۱۰٪ از طریق پیوند زیر امکانپذیر است:
https://shorturl.at/INOTY
برای سفارشهای بیش از پانصد هزار تومان ارسال رایگان است.
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
انتشارات دکتر محمود افشار در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران میزبان دوستداران و پاسداران زبان و ادبیات فارسی و تاریخ و فرهنگ ایران است.
علاقهمندان میتوانند با مراجعه به غرفۀ انتشارات دکتر محمود افشار در نمایشگاه کتاب تهران، واقع در مصلای تهران، بخش ناشران عمومی، راهرو ۱۶، شمارۀ ۳۱۶، کتابهای این انتشارات را تا بیست و نهم اردیبهشتماه، با تخفیف ۲۰٪ تهیه کنند.
همچنین خرید کتابهای انتشارات دکتر محمود افشار در نمایشگاه مجازی کتاب تهران با تخفیف ۱۰٪ از طریق پیوند زیر امکانپذیر است:
https://shorturl.at/INOTY
برای سفارشهای بیش از پانصد هزار تومان ارسال رایگان است.
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
علاقهمندان میتوانند با مراجعه به غرفۀ انتشارات دکتر محمود افشار در نمایشگاه کتاب تهران، واقع در مصلای تهران، بخش ناشران عمومی، راهرو ۱۶، شمارۀ ۳۱۶، کتابهای این انتشارات را تا بیست و نهم اردیبهشتماه، با تخفیف ۲۰٪ تهیه کنند.
همچنین خرید کتابهای انتشارات دکتر محمود افشار در نمایشگاه مجازی کتاب تهران با تخفیف ۱۰٪ از طریق پیوند زیر امکانپذیر است:
https://shorturl.at/INOTY
برای سفارشهای بیش از پانصد هزار تومان ارسال رایگان است.
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation