شاهین مشروطیت و محور دولت
اگر پادشاه میان دو «کپه» (مجلس و دولت) به عدل بایستد میزان درست است و مشروطه استوار.
نخستوزیران لایق از همکاری مردان باکفایت نمیهراسند. رجال سیاسی که از مردان کافی میگریزند شخصیت و مردانگی ندارند. مملکت مرد میخواهد. رجالی که امتحان خوب ندادهاند باید به کنار بروند.
در مملکت مشروطه نخستوزیر محور سیاست کشور است. بنابراین باید حتماً مرد لایق و مطلع به رموز سیاست امروز دنیا باشد. آدم خوب بودن کافی نیست. موضوع پیری و جوانی در کار نمیباشد. همان گونه که وقتی که مریض شوند پزشک خوب میآورند نه آدم خوب. هر وقت دعوایی در عدلیه داشته باشند، پی وکیل خوب میروند نه آدم خوب. همینطور برای امور سیاسی سیاستدان خوب لازم است نه آدم خوب. سیاست هم مانند طبابت و معماری و غیره علم مخصوص به خود دارد. بعضی خیال کردهاند هر کس پشتهماندازی کرد سیاستمدار است و هر کس دروغ زیادتر گفت و دورنگ بود دیپلماتتر میباشد.
راه و رسم حقهبازی را خوبان هم شاید بدانند ولی از آن کوچه نمیروند. امر سیاست که با دنیایی سر و کار دارد خیلی از طبابت و معماری و قضاوت و ساعتسازی مشکلتر است. پس چطور شما برای آن کارهای محدودتر یا کوچکتر علم و اطلاع را لازم میدانید، اما برای سیاست که دقیقتر است به اندازۀ یک ساعت، که اگر اصلاح لازم داشت به دست هر کس نمیسپارید، اهمیت نمیدهید؟ اکنون نظر من به شخص معیّنی اعم از آنها که زمامدارند یا نامزدند نیست بلکه در کلیات امر صحبت میکنم.
دکتر محمود افشار
روزنامۀ کیهان، سال چهارم، شمارۀ ۸۵۲، مورّخ ۱۳ دی ۱۳۲۴
به نقل از:
[گنجینۀ مقالات، دکتر محمود افشار، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۰، ج ۱، ص ۴۲۵-۴۲۶]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
اگر پادشاه میان دو «کپه» (مجلس و دولت) به عدل بایستد میزان درست است و مشروطه استوار.
نخستوزیران لایق از همکاری مردان باکفایت نمیهراسند. رجال سیاسی که از مردان کافی میگریزند شخصیت و مردانگی ندارند. مملکت مرد میخواهد. رجالی که امتحان خوب ندادهاند باید به کنار بروند.
در مملکت مشروطه نخستوزیر محور سیاست کشور است. بنابراین باید حتماً مرد لایق و مطلع به رموز سیاست امروز دنیا باشد. آدم خوب بودن کافی نیست. موضوع پیری و جوانی در کار نمیباشد. همان گونه که وقتی که مریض شوند پزشک خوب میآورند نه آدم خوب. هر وقت دعوایی در عدلیه داشته باشند، پی وکیل خوب میروند نه آدم خوب. همینطور برای امور سیاسی سیاستدان خوب لازم است نه آدم خوب. سیاست هم مانند طبابت و معماری و غیره علم مخصوص به خود دارد. بعضی خیال کردهاند هر کس پشتهماندازی کرد سیاستمدار است و هر کس دروغ زیادتر گفت و دورنگ بود دیپلماتتر میباشد.
راه و رسم حقهبازی را خوبان هم شاید بدانند ولی از آن کوچه نمیروند. امر سیاست که با دنیایی سر و کار دارد خیلی از طبابت و معماری و قضاوت و ساعتسازی مشکلتر است. پس چطور شما برای آن کارهای محدودتر یا کوچکتر علم و اطلاع را لازم میدانید، اما برای سیاست که دقیقتر است به اندازۀ یک ساعت، که اگر اصلاح لازم داشت به دست هر کس نمیسپارید، اهمیت نمیدهید؟ اکنون نظر من به شخص معیّنی اعم از آنها که زمامدارند یا نامزدند نیست بلکه در کلیات امر صحبت میکنم.
دکتر محمود افشار
روزنامۀ کیهان، سال چهارم، شمارۀ ۸۵۲، مورّخ ۱۳ دی ۱۳۲۴
به نقل از:
[گنجینۀ مقالات، دکتر محمود افشار، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۰، ج ۱، ص ۴۲۵-۴۲۶]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
شانزدهم مردادماه سالروز درگذشت غلامعلی رعدی آدرخشی
زبان فارسی و وحدت ملّی
این زبان پارسی پیوند قومیّت بوَد
ورنه استقلال ما هرگز نماند برقرار
دشمن ما تازد اوّل بر زبان مشترک
چون بخواهد کرد ما را با بداندیشی شکار
تا فشاند عاقبت بذر زبان خویش را
مزرع ما را کند با حیلهها شخم و شیار
سست سازد پایۀ کاخ زبان مشترک
گه بهنرمی گه بهگرمی گاه با زور و فشار
تا کند ما را ز شعر پارسی بیزار و سرد
میکند حفظ زبانهای محلّی را شعار
ای جوان گر با فسون اجنبی از این زبان
بگسلی، گردی ز خود وز مام میهن شرمسار
حیف باشد کز هوس در آرزوی کلبهای
جهل تو ویرانهای سازد ز کاخی زرنگار
خیز و این کاخ کهن را بیشتر آباد کن
هرچه داری از هنر بر آستانش کن نثار
از زبانهای محلّی هم مشو غافل که نیست
هیچ غم گر سرو را شمشاد روید در کنار
این زبان پارسی گنجینۀ فرهنگ ماست
وز سر گنجینه باید دور کردن موش و مار
زاید این گنجینه در آینده هم گنجینهها
گر در آن رنج سخنگویان ما افتد به کار
زین سبب بیگانه خواهد، زین زبان گنجزا
تا شود فرهنگ ما نازا، بر آوردن دمار
این زبان را خوار خواهد آن که در چشمان او
این همه گلهای جانپرور خلد مانند خار
بگذر از ما، بین به فرهنگ و زبان چون شیفتهست
شرقی و غربی، گرت بر شرق و غرب افتد گذار
از گدار روزگاران این زبان پویان گذشت
وای اگر اکنون زنی بر سیل غفلت بیگدار
هان مهل تا زین درخت آسان بریزد بار و برگ
سستی و پستی و جهل مردمی بی بند و بار
وای بر قومی که فخرش بر زبان اجنبیست
زشتتر زان، کز زبان مادری او راست عار
غلامعلی رعدی آدرخشی
[ای زبان پارسی...، به کوشش دکتر میلاد عظیمی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۲، ج ۳، ۱۵۳۳-۱۵۳۴]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
زبان فارسی و وحدت ملّی
این زبان پارسی پیوند قومیّت بوَد
ورنه استقلال ما هرگز نماند برقرار
دشمن ما تازد اوّل بر زبان مشترک
چون بخواهد کرد ما را با بداندیشی شکار
تا فشاند عاقبت بذر زبان خویش را
مزرع ما را کند با حیلهها شخم و شیار
سست سازد پایۀ کاخ زبان مشترک
گه بهنرمی گه بهگرمی گاه با زور و فشار
تا کند ما را ز شعر پارسی بیزار و سرد
میکند حفظ زبانهای محلّی را شعار
ای جوان گر با فسون اجنبی از این زبان
بگسلی، گردی ز خود وز مام میهن شرمسار
حیف باشد کز هوس در آرزوی کلبهای
جهل تو ویرانهای سازد ز کاخی زرنگار
خیز و این کاخ کهن را بیشتر آباد کن
هرچه داری از هنر بر آستانش کن نثار
از زبانهای محلّی هم مشو غافل که نیست
هیچ غم گر سرو را شمشاد روید در کنار
این زبان پارسی گنجینۀ فرهنگ ماست
وز سر گنجینه باید دور کردن موش و مار
زاید این گنجینه در آینده هم گنجینهها
گر در آن رنج سخنگویان ما افتد به کار
زین سبب بیگانه خواهد، زین زبان گنجزا
تا شود فرهنگ ما نازا، بر آوردن دمار
این زبان را خوار خواهد آن که در چشمان او
این همه گلهای جانپرور خلد مانند خار
بگذر از ما، بین به فرهنگ و زبان چون شیفتهست
شرقی و غربی، گرت بر شرق و غرب افتد گذار
از گدار روزگاران این زبان پویان گذشت
وای اگر اکنون زنی بر سیل غفلت بیگدار
هان مهل تا زین درخت آسان بریزد بار و برگ
سستی و پستی و جهل مردمی بی بند و بار
وای بر قومی که فخرش بر زبان اجنبیست
زشتتر زان، کز زبان مادری او راست عار
غلامعلی رعدی آدرخشی
[ای زبان پارسی...، به کوشش دکتر میلاد عظیمی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۲، ج ۳، ۱۵۳۳-۱۵۳۴]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
تأکید من در این کتاب بر آن است که هر اتفاقی که در خلیج فارس افتاده تا حدودی پیامد وقایع داخلی و تا حدودی هم پیامد وقایع خارجی بوده است. مهمترین مسئله این است که خلیج فارس بخش جداییناپذیر اقیانوس هند بوده، و ما نمیتوانیم بدون شناخت رویدادهای آسیا و حتی اروپا دریابیم که در خلیج فارس چه اتفاقاتی رخ داده است یا آن اتفاقات را مطالعه کنیم. مثلاً آنچه نحوۀ رفتار کمپانیهای اروپایی را تعیین میکرده اغلب مسائل بزرگ پیرامون موضعشان در آسیا و اروپا بوده است. از نظر منطقهای، رفتارهایی که امپراتوریهای بزرگ خشکی بروز میدادند تا حدود زیادی تحت تأثیر دخالت آنها در منازعات درونمنطقهای و مسائل مالی بوده است. از نظر محلی، تداوم اهمیت و تأثیر گروههای محلی (قبایل و طوایف) برای دولت مرکزی به عنوان یک مانع یا وسیله یا هر دو عمل میکرده است و تأثیر ژرفی بر زندگی سیاسی و اجتماعی و اقتصادیِ جاری در بنادر مربوطه داشته است. با این وصف تأکید پژوهش حاضر بر اتفاقاتی است که در خود خلیج فارس رخ داده، خاصه در پنج بندری که موضوع این تحقیقاند.
[خلیج فارس: تاریخچۀ سیاسی و اقتصادی پنج شهر بندری (۱۵۰۰- ۱۷۳۰م/ ۹۰۵- ۱۱۴۳ق)، ویلم فلور، ترجمۀ آرزو حیدری، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۳، ص ۳۳]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
[خلیج فارس: تاریخچۀ سیاسی و اقتصادی پنج شهر بندری (۱۵۰۰- ۱۷۳۰م/ ۹۰۵- ۱۱۴۳ق)، ویلم فلور، ترجمۀ آرزو حیدری، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۳، ص ۳۳]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
تو چراغ خود برافروز
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار برگزار میکند:
آشنایی با اندیشههای مولانا و خوانش غزلیات شمس تبریزی (دورهٔ دوم- ۴ جلسه)
مدرّس: مهدی فیروزیان
آغاز دوره: پنجشنبه ۸ شهریورماه ۱۴۰۳ (جلسات هفتگی است و ساعت ۱۰ صبح پنجشنبۀ هر هفته برگزار میشود)
محل برگزاری: کانون زبان پارسی (تهران، خیابان ولیعصر، سهراه زعفرانیه، خیابان عارفنسب، شمارهٔ ۱۲)
این دوره برای دانشجویان با ۳۰ درصد تخفیف برگزار میشود.
تلفن تماس برای ثبت نام: ۲۲۷۱۳۹۳۶-۲۲۷۱۶۸۳۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار برگزار میکند:
آشنایی با اندیشههای مولانا و خوانش غزلیات شمس تبریزی (دورهٔ دوم- ۴ جلسه)
مدرّس: مهدی فیروزیان
آغاز دوره: پنجشنبه ۸ شهریورماه ۱۴۰۳ (جلسات هفتگی است و ساعت ۱۰ صبح پنجشنبۀ هر هفته برگزار میشود)
محل برگزاری: کانون زبان پارسی (تهران، خیابان ولیعصر، سهراه زعفرانیه، خیابان عارفنسب، شمارهٔ ۱۲)
این دوره برای دانشجویان با ۳۰ درصد تخفیف برگزار میشود.
تلفن تماس برای ثبت نام: ۲۲۷۱۳۹۳۶-۲۲۷۱۶۸۳۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
هجدهم مردادماه سالروز درگذشت کمالالدین عینی، منتخب هفتمین جایزۀ ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار
متن لوح هفتمین جایزۀ ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
دانشمند گرامی آقای کمال عینی
چون جنابعالی سالیان درازی از عمر پربار خود را صرف پژوهش و کوششهای فرهنگی کردهاید و با تدریس، تصحیح و نشر متون فارسی در راه شناساندن فرهنگ و ادب ایران اسلامی در قلمرو زبان فارسی، خصوصاً ماوراءالنهر اقدامات مؤثری انجام دادهاید،
و در تصحیح و نشر شاهنامۀ فردوسی (در نُه جلد) و آثار جامی (در پنج جلد) مشارکت و همکاری داشتهاید و آثاری از بزرگان ادب فارسی، چون جامی، خیّام، ناصرخسرو، خواجوی کرمانی و فخرالدین اسعد گرگانی به همّت علمی شما انتشار یافته است،
و نظر به کوششی که در شناخت آثار هنری مضبوط در نسخههای خطی فارسی کرده و مجموعهای از لوحههای نگارین آنها را در کتابی مستقل منتشر ساختهاید،
و نظر به همکاری با مؤسسات علمی ایران در زمینههای پژوهشی که موجبات انتشار آثاری چون: هما و همایون، گل و نوروز، ویس و رامین، سلامان و ابسال، بدایع الوقایع و «سه رسالۀ حافظ، خواجو و ابواسحاق» را فراهم کردهاید،
و نیز با ایجاد بنیاد بینالمللی عینی در تاجیکستان که یادآور نام پدر ارجمندتان است، در زمینۀ شناخت و دستیابی و حفظ و تکثیر نسخههای خطی پراکنده در کشورهای دیگر برای استفادۀ محققان و علاقمهمندان، مرکزی معتبر فراهم کردهاید،
با توجه به این مراتب، چون این پژوهشها و کارهای علمی، همه با نیّات و آرزوهای واقف این موقوفات و مندرجات وقفنامۀ آن منطبق است، شورای تولیت بنیاد موقوفات اهدای هفتمین جایزۀ ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار را به جنابعالی مورد تأیید و تصویب قرار داد. اینک مایۀ سرفرازی است که این منشور و جایزهای که نمودار هنر ایرانی است به آن دانشمند ارجمند تقدیم میگردد، و با فرصتی که پیش آمده ضمن گرامیداشت یاد ادیب و پژوهندۀ نامی شادروان صدرالدین عینی، توفیق جنابعالی را در استمرار خدمات ارزشمند علمی و فرهنگی که موجب پیشرفت ایرانشناسی در قلمرو زبان فارسی و بهرهوری متقابل ملّتها از ارزشهای فرهنگی یکدیگر است، از درگاه حضرت احدیت مسئلت مینماید.
بازرس عالی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
ایرج افشار
رئیس هیئت مدیره
دکتر سیّد مصطفی محقق داماد
رئیس شورای تولیت
وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
دکتر محمّد فرهادی
به نقل از:
[پژوهشهای ایرانشناسی: ناموارۀ دکتر محمود افشار، جلد دوازدهم، به کوشش ایرج افشار با همکاری کریم اصفهانیان، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۷۹، ص ۷۴۴-۷۴۵]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
متن لوح هفتمین جایزۀ ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
دانشمند گرامی آقای کمال عینی
چون جنابعالی سالیان درازی از عمر پربار خود را صرف پژوهش و کوششهای فرهنگی کردهاید و با تدریس، تصحیح و نشر متون فارسی در راه شناساندن فرهنگ و ادب ایران اسلامی در قلمرو زبان فارسی، خصوصاً ماوراءالنهر اقدامات مؤثری انجام دادهاید،
و در تصحیح و نشر شاهنامۀ فردوسی (در نُه جلد) و آثار جامی (در پنج جلد) مشارکت و همکاری داشتهاید و آثاری از بزرگان ادب فارسی، چون جامی، خیّام، ناصرخسرو، خواجوی کرمانی و فخرالدین اسعد گرگانی به همّت علمی شما انتشار یافته است،
و نظر به کوششی که در شناخت آثار هنری مضبوط در نسخههای خطی فارسی کرده و مجموعهای از لوحههای نگارین آنها را در کتابی مستقل منتشر ساختهاید،
و نظر به همکاری با مؤسسات علمی ایران در زمینههای پژوهشی که موجبات انتشار آثاری چون: هما و همایون، گل و نوروز، ویس و رامین، سلامان و ابسال، بدایع الوقایع و «سه رسالۀ حافظ، خواجو و ابواسحاق» را فراهم کردهاید،
و نیز با ایجاد بنیاد بینالمللی عینی در تاجیکستان که یادآور نام پدر ارجمندتان است، در زمینۀ شناخت و دستیابی و حفظ و تکثیر نسخههای خطی پراکنده در کشورهای دیگر برای استفادۀ محققان و علاقمهمندان، مرکزی معتبر فراهم کردهاید،
با توجه به این مراتب، چون این پژوهشها و کارهای علمی، همه با نیّات و آرزوهای واقف این موقوفات و مندرجات وقفنامۀ آن منطبق است، شورای تولیت بنیاد موقوفات اهدای هفتمین جایزۀ ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار را به جنابعالی مورد تأیید و تصویب قرار داد. اینک مایۀ سرفرازی است که این منشور و جایزهای که نمودار هنر ایرانی است به آن دانشمند ارجمند تقدیم میگردد، و با فرصتی که پیش آمده ضمن گرامیداشت یاد ادیب و پژوهندۀ نامی شادروان صدرالدین عینی، توفیق جنابعالی را در استمرار خدمات ارزشمند علمی و فرهنگی که موجب پیشرفت ایرانشناسی در قلمرو زبان فارسی و بهرهوری متقابل ملّتها از ارزشهای فرهنگی یکدیگر است، از درگاه حضرت احدیت مسئلت مینماید.
بازرس عالی بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار
ایرج افشار
رئیس هیئت مدیره
دکتر سیّد مصطفی محقق داماد
رئیس شورای تولیت
وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی
دکتر محمّد فرهادی
به نقل از:
[پژوهشهای ایرانشناسی: ناموارۀ دکتر محمود افشار، جلد دوازدهم، به کوشش ایرج افشار با همکاری کریم اصفهانیان، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۷۹، ص ۷۴۴-۷۴۵]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
نوزدهم مردادماه سالروز درگذشت هوشنگ ابتهاج (سایه)، سخنسرای نامور معاصر و منتخب بیستوسومین جایزهٔ ادبی و تاریخی دکتر محمود افشار
ترانه
تا تو با منی، زمانه با من است
بخت و کام جاودانه با من است
تو بهار دلکشیّ و من چو باغ
شور و شوق صد جوانه با من است
یاد دلنشینت ای امید جان
هر کجا روم روانه با من است
ناز نوشخند صبح اگر تو راست
شور گریۀ شبانه با من است
برگ عیش و جام و چنگ اگرچه نیست
رقص و مستی و ترانه با من است
گفتمش مراد من به خنده گفت
لابه از تو و بهانه با من است
گفتمش من آن سمند سرکشم
خنده زد که تازیانه با من است
خواب نازت ای پری ز سر پرید
شب خوشت که شب فسانه با من است
[هدیه، امیرهوشنگ ابتهاج (ه. ا. سایه)، به خط عبدالله فرادی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۹۹، ۸۵-۸۹]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
ترانه
تا تو با منی، زمانه با من است
بخت و کام جاودانه با من است
تو بهار دلکشیّ و من چو باغ
شور و شوق صد جوانه با من است
یاد دلنشینت ای امید جان
هر کجا روم روانه با من است
ناز نوشخند صبح اگر تو راست
شور گریۀ شبانه با من است
برگ عیش و جام و چنگ اگرچه نیست
رقص و مستی و ترانه با من است
گفتمش مراد من به خنده گفت
لابه از تو و بهانه با من است
گفتمش من آن سمند سرکشم
خنده زد که تازیانه با من است
خواب نازت ای پری ز سر پرید
شب خوشت که شب فسانه با من است
[هدیه، امیرهوشنگ ابتهاج (ه. ا. سایه)، به خط عبدالله فرادی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۹۹، ۸۵-۸۹]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
تو چراغ خود برافروز
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار برگزار میکند:
آشنایی با اندیشههای مولانا و خوانش غزلیات شمس تبریزی (دورهٔ دوم- ۴ جلسه)
مدرّس: مهدی فیروزیان
آغاز دوره: پنجشنبه ۸ شهریورماه ۱۴۰۳ (جلسات هفتگی است و ساعت ۱۰ صبح پنجشنبۀ هر هفته برگزار میشود)
محل برگزاری: کانون زبان پارسی (تهران، خیابان ولیعصر، سهراه زعفرانیه، خیابان عارفنسب، شمارهٔ ۱۲)
این دوره برای دانشجویان با ۳۰ درصد تخفیف برگزار میشود.
تلفن تماس برای ثبت نام: ۲۲۷۱۳۹۳۶-۲۲۷۱۶۸۳۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار برگزار میکند:
آشنایی با اندیشههای مولانا و خوانش غزلیات شمس تبریزی (دورهٔ دوم- ۴ جلسه)
مدرّس: مهدی فیروزیان
آغاز دوره: پنجشنبه ۸ شهریورماه ۱۴۰۳ (جلسات هفتگی است و ساعت ۱۰ صبح پنجشنبۀ هر هفته برگزار میشود)
محل برگزاری: کانون زبان پارسی (تهران، خیابان ولیعصر، سهراه زعفرانیه، خیابان عارفنسب، شمارهٔ ۱۲)
این دوره برای دانشجویان با ۳۰ درصد تخفیف برگزار میشود.
تلفن تماس برای ثبت نام: ۲۲۷۱۳۹۳۶-۲۲۷۱۶۸۳۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
بیستم مرداد زادروز عباس زریاب خویی
خویی در دورانی که در آلمان میزیست آرام آرام ترجمۀ لذات فلسفه و تاریخ فلسفه از نوشتههای ویل دورانت را انجام میداد. او از این کار لذت میبرد؛ زیرا با فلسفۀ اسلامی آشنایی داشت و میخواست فلسفۀ غربی را هم بیش از آنچه تا آن روزگار در زبان فارسی منتشر شده بود به ایرانیان بشناساند. کتابهای متنوعی را دیده بود و چون کتابهای دورانت را همگانفهم و مجموعۀ گویای همۀ عقاید فلسفی یافته بود و ضمناً مؤسسۀ فرانکلین علاقهمند به چاپ آن بود، به ترجمۀ آن دو کتاب دلگرم شد. هردو را به بهترین کیفیت با زبانی استوار و متناسب که همۀ اصطلاحات به جای خویش و موافق منظور و برگرفته از متون فلسفی پیشینیان بود و یا برخاستۀ ذوق والای او و مطابق مفهوم بود به فارسی ترجمه کرد. دو کتابی که هریک چندین بار چاپ شده است. شاید گزافه نباشد اگر بگویم پس از سیر حکمت در اروپای مرحوم محمّدعلی فروغی رایجترین کتاب فلسفۀ اروپایی به زبان فارسی شده است.
دو کار ممتاز زریاب یکی ترجمۀ کتاب ایرانیها و عربها تألیف نولدکه، دانشمند بیمانند در تاریخ عصر ساسانی است و دیگری تصحیح متن عربی الصیدنه تألیف عالم طراز اول، ابوریحان بیرونی. زریاب هم در ترجمۀ کتاب نولدکه جوهر معرفت و کمالیابی خود را مصروف کرد و یکی از مآخذ اساسی تحلیلی دربارۀ عهد ساسانی را به فارسیزبانان سپرد و هم در تصحیح الصیدنه میزان دقت و دامنۀ تحقیق خود را عرضه کرد. او نشان داد که در رفع اشکال یک کلمۀ ناشناخته و «کج و کوله»شدۀ علمی چه توانایی استنباطی حیرتآوری داشت.
[نادرهکاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۰، ج ۲، ص ۱۱۳۰]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
خویی در دورانی که در آلمان میزیست آرام آرام ترجمۀ لذات فلسفه و تاریخ فلسفه از نوشتههای ویل دورانت را انجام میداد. او از این کار لذت میبرد؛ زیرا با فلسفۀ اسلامی آشنایی داشت و میخواست فلسفۀ غربی را هم بیش از آنچه تا آن روزگار در زبان فارسی منتشر شده بود به ایرانیان بشناساند. کتابهای متنوعی را دیده بود و چون کتابهای دورانت را همگانفهم و مجموعۀ گویای همۀ عقاید فلسفی یافته بود و ضمناً مؤسسۀ فرانکلین علاقهمند به چاپ آن بود، به ترجمۀ آن دو کتاب دلگرم شد. هردو را به بهترین کیفیت با زبانی استوار و متناسب که همۀ اصطلاحات به جای خویش و موافق منظور و برگرفته از متون فلسفی پیشینیان بود و یا برخاستۀ ذوق والای او و مطابق مفهوم بود به فارسی ترجمه کرد. دو کتابی که هریک چندین بار چاپ شده است. شاید گزافه نباشد اگر بگویم پس از سیر حکمت در اروپای مرحوم محمّدعلی فروغی رایجترین کتاب فلسفۀ اروپایی به زبان فارسی شده است.
دو کار ممتاز زریاب یکی ترجمۀ کتاب ایرانیها و عربها تألیف نولدکه، دانشمند بیمانند در تاریخ عصر ساسانی است و دیگری تصحیح متن عربی الصیدنه تألیف عالم طراز اول، ابوریحان بیرونی. زریاب هم در ترجمۀ کتاب نولدکه جوهر معرفت و کمالیابی خود را مصروف کرد و یکی از مآخذ اساسی تحلیلی دربارۀ عهد ساسانی را به فارسیزبانان سپرد و هم در تصحیح الصیدنه میزان دقت و دامنۀ تحقیق خود را عرضه کرد. او نشان داد که در رفع اشکال یک کلمۀ ناشناخته و «کج و کوله»شدۀ علمی چه توانایی استنباطی حیرتآوری داشت.
[نادرهکاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۰، ج ۲، ص ۱۱۳۰]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
نبرد چالدران
تمایل صوفیان آناتولی به الحاق به شاه صفوی و جنگهای آنها با حاکمان عثمانی، پیروزی صفویان بر ازبکان که با عثمانیان از جهاتی پیوستگیها داشتند، استیلای شاه اسماعیل بر دیاربکر و غرب آناتولی، از جمله عوامل و شرایطی بود که عثمانیان را نسبت به صفویان هراسان کرده بود. چون سلیم بر تخت نشست، عزم پیکار با شاه اسماعیل کرد؛ آنگاه لشکری بزرگ فراهم آورد و در اواخر محرم ۹۲۰ق روانۀ ایران شد. در آخرین روزهای جمادیالثانی ۹۲۰ق شاه با قوای خود وارد دشت چالدران شد و سلیم هم اندکی بعد به آنجا رسید. دوم رجب نبرد درگرفت و شاه اسماعیل بهرغم دلاوری و تهوری کممانند، شکست خورد و بهزحمت جان به در برد و گریخت.
دربارۀ پیکار چالدران و اسباب شکست شاه اسماعیل، مورخان و محققان قدیم و جدید، سخن بسیار راندهاند. سپاهِ بی سلاح آتشینِ ایران و چند ده برابر بودن قوای سلطان سلیم را مهمترین دلایل شکست او دانستهاند. درحالی که برخی از محققان رقابت رؤسای طوایف قزلباش و ناهمداستانی آنها دربارۀ محل و زمان و شیوۀ جنگ و موضعگیری، و حتی سکون بعضی طوایف و شرکت نجستن در نبرد را دلایل واقعی پیروزی عثمانیان شمردهاند.
سلطان عثمانی دو روز پس از پیروزی به خوی رفت و فتحنامهها فرستاد و به اعیان تبریز هم پیام داد که زود به آنجا خواهد رفت. چند روز بعد، به راه افتاد و در حدود تبریز مورد استقبال گروهی از تبریزیان قرار گرفت و وارد شهر شد (۱۶ رجب ۹۲۰ق)؛ اما بیش از هشت روز نتوانست در آنجا بماند. ناخشنودی تبریزیان از عثمانیان، جنگوگریزهای ناگهانی قزلباش و ویرانی منابع غذایی و ممانعت از ورود آذوقه و کمبودی که در تبریز از این حیث پدید آمد، شیوع اخباری دربارۀ گردآوری سپاه توسط شاه در سراب و درگزین همدان، و شاید عوامل دیگر سبب شد که سلطان بهسرعت راه بازگشت در پیش گیرد (۲۵ رجب ۹۲۰ق). بازگشت سلیم به عثمانی از راه قفقاز هم خود داستانی دارد. قزلباشان تا آنجا که توانستند، مسیر سلطان را از آب و علف و قوت و غذا تهی کردند و همه جا را به آتش کشیدند. با آنکه سلطان بسیاری از شهرهای مسیر خود چون نخجوان و ایروان و برخی نقاط گرجستان را غارت کرد، چند ده هزار رأس از مراکب و بیش از هزار تن از لشکریانش را بر اثر خستگی و بیغذایی از دست داد تا سرانجام وارد آماسیه شد.
[تاریخ مختصر ایران در عصر اسلامی، دکتر سید صادق سجادی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۲، ص ۴۹۱-۴۹۲]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
تمایل صوفیان آناتولی به الحاق به شاه صفوی و جنگهای آنها با حاکمان عثمانی، پیروزی صفویان بر ازبکان که با عثمانیان از جهاتی پیوستگیها داشتند، استیلای شاه اسماعیل بر دیاربکر و غرب آناتولی، از جمله عوامل و شرایطی بود که عثمانیان را نسبت به صفویان هراسان کرده بود. چون سلیم بر تخت نشست، عزم پیکار با شاه اسماعیل کرد؛ آنگاه لشکری بزرگ فراهم آورد و در اواخر محرم ۹۲۰ق روانۀ ایران شد. در آخرین روزهای جمادیالثانی ۹۲۰ق شاه با قوای خود وارد دشت چالدران شد و سلیم هم اندکی بعد به آنجا رسید. دوم رجب نبرد درگرفت و شاه اسماعیل بهرغم دلاوری و تهوری کممانند، شکست خورد و بهزحمت جان به در برد و گریخت.
دربارۀ پیکار چالدران و اسباب شکست شاه اسماعیل، مورخان و محققان قدیم و جدید، سخن بسیار راندهاند. سپاهِ بی سلاح آتشینِ ایران و چند ده برابر بودن قوای سلطان سلیم را مهمترین دلایل شکست او دانستهاند. درحالی که برخی از محققان رقابت رؤسای طوایف قزلباش و ناهمداستانی آنها دربارۀ محل و زمان و شیوۀ جنگ و موضعگیری، و حتی سکون بعضی طوایف و شرکت نجستن در نبرد را دلایل واقعی پیروزی عثمانیان شمردهاند.
سلطان عثمانی دو روز پس از پیروزی به خوی رفت و فتحنامهها فرستاد و به اعیان تبریز هم پیام داد که زود به آنجا خواهد رفت. چند روز بعد، به راه افتاد و در حدود تبریز مورد استقبال گروهی از تبریزیان قرار گرفت و وارد شهر شد (۱۶ رجب ۹۲۰ق)؛ اما بیش از هشت روز نتوانست در آنجا بماند. ناخشنودی تبریزیان از عثمانیان، جنگوگریزهای ناگهانی قزلباش و ویرانی منابع غذایی و ممانعت از ورود آذوقه و کمبودی که در تبریز از این حیث پدید آمد، شیوع اخباری دربارۀ گردآوری سپاه توسط شاه در سراب و درگزین همدان، و شاید عوامل دیگر سبب شد که سلطان بهسرعت راه بازگشت در پیش گیرد (۲۵ رجب ۹۲۰ق). بازگشت سلیم به عثمانی از راه قفقاز هم خود داستانی دارد. قزلباشان تا آنجا که توانستند، مسیر سلطان را از آب و علف و قوت و غذا تهی کردند و همه جا را به آتش کشیدند. با آنکه سلطان بسیاری از شهرهای مسیر خود چون نخجوان و ایروان و برخی نقاط گرجستان را غارت کرد، چند ده هزار رأس از مراکب و بیش از هزار تن از لشکریانش را بر اثر خستگی و بیغذایی از دست داد تا سرانجام وارد آماسیه شد.
[تاریخ مختصر ایران در عصر اسلامی، دکتر سید صادق سجادی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۲، ص ۴۹۱-۴۹۲]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
تو چراغ خود برافروز
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار برگزار میکند:
آشنایی با اندیشههای مولانا و خوانش غزلیات شمس تبریزی (دورهٔ دوم- ۴ جلسه)
مدرّس: مهدی فیروزیان
آغاز دوره: پنجشنبه ۸ شهریورماه ۱۴۰۳ (جلسات هفتگی است و ساعت ۱۰ صبح پنجشنبۀ هر هفته برگزار میشود)
محل برگزاری: کانون زبان پارسی (تهران، خیابان ولیعصر، سهراه زعفرانیه، خیابان عارفنسب، شمارهٔ ۱۲)
این دوره برای دانشجویان با ۳۰ درصد تخفیف برگزار میشود.
تلفن تماس برای ثبت نام: ۲۲۷۱۳۹۳۶-۲۲۷۱۶۸۳۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار برگزار میکند:
آشنایی با اندیشههای مولانا و خوانش غزلیات شمس تبریزی (دورهٔ دوم- ۴ جلسه)
مدرّس: مهدی فیروزیان
آغاز دوره: پنجشنبه ۸ شهریورماه ۱۴۰۳ (جلسات هفتگی است و ساعت ۱۰ صبح پنجشنبۀ هر هفته برگزار میشود)
محل برگزاری: کانون زبان پارسی (تهران، خیابان ولیعصر، سهراه زعفرانیه، خیابان عارفنسب، شمارهٔ ۱۲)
این دوره برای دانشجویان با ۳۰ درصد تخفیف برگزار میشود.
تلفن تماس برای ثبت نام: ۲۲۷۱۳۹۳۶-۲۲۷۱۶۸۳۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
دایگان
در اینجا میبایست میان دایگان پیر و جوان تمایز قائل شویم. دایگان جوان به نوعی مونس و همدم بانوی خانه و دخترانش و ازاینجهت شبیه دومین گروه خدمتکاران بودند. بانوان و یا دختران دمِ بخت همۀ رازهایشان را با آنها در میان میگذاشتند و یا با آنها مشورت میکردند.
برخلافِ آنها دایگان سالخورده وظیفهای کاملاً متفاوت دارند. تربیت فرزندان و گاهی فراتر از این مدیریت خانه بر عهدۀ آنان است. گاه آنها بههیچوجه زیر فرمان بانوی خانه نیستند و حتی گاهی نیز بر او تسلط دارند. دایۀ سام نمونۀ بارز اینگونه مادرخوانده است. او تنها زنی است که جرئت یافت خبر تولد زال با موهای سپید را به سام بدهد. ولی آنها نیز گهگاه میتوانند نقش دایگان جوان را داشته باشند.
طبیعتاً دایگان، خصوصاً دایگان پیر، به دلیل وظیفهای که داشتند میبایست زنان بومی باشند نه از تباری بیگانه، زیرا تنها در اینصورت میتوانستند به دلیل آشنایی با زبان و آداب و رسوم بومی، تربیت فرزندان را بر عهده بگیرند، اربابشان را در برابر هرگونه توطئۀ احتمالی همسرانشان محافظت کنند و آنها را از هرآنچه در غیابشان در شبستان میگذرد، آگاه و هوشیار سازند. وظیفۀ یک دایه میتواند فقط شیردادن بچه به مدت چند سال باشد، بعد- بهویژه اگر جوان باشد- بچه را ترک میکند. این مسئله که بچه تنها شیر مادر خود را بخورد، بسیار حائز اهمیت است، ولی در مورد خاندان اشرافی شرایط دیگری نیز وجود داشت. به روایت شاهنامه کیخسرو، روشنک و بهرام گور شیر مادر خویش را نخوردهاند. در این شرایط بسیار مراقب بودند که مادرخوانده از خاندانی نیک و نژاده باشد. به همین دلیل منذر، پرورشدهندۀ بهرام گور، برای بهرامِ نوزاد چهار زن نژاده را به خدمت گرفت، دو ایرانی و دو عرب که کودک را به مدت چهار سال شیر دادند. رستم هم از شیر مادر خویش تغذیه نکرد و برای سیر کردن شکم او به ناچار ده دایه را به خدمت گرفتند.
در افسانههای ایرانی، جانوران نیز نقش دایه را داشتهاند. در شاهنامه فریدون به مدت سه سال از شیر گاوی به نام برمایه تغذیه نمود، تا اینکه ضحاک گاو را پیدا کرد و کشت. فرانک و فریدون آشکارا او را دایه مینامند و یک علت مبارزۀ فریدون بر ضد ضحاک، گرفتن انتقام خون همان گاو است.
پس از آنکه پدرِ زال رهایش کرد، سیمرغ افسانهای پرورش او را بر عهده گرفت. این پرندۀ ایزدپرست هنگامی که سام زال را از آشیانۀ سیمرغ با خود میبرد، با زال پیمان میبندد که هنگام نیاز به یاری او شتابد.
زال نیز دوبار از سیمرغ یاری میخواهد: یکی هنگام تولد رستم و دیگر بار هنگام مبارزه با پهلوان دینی اسفندیار.
[زن در شاهنامه، دکتر جلال خالقی مطلق، برگردان از آلمانی: مریم رضایی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۳، ص ۱۴۵-۱۴۸]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
در اینجا میبایست میان دایگان پیر و جوان تمایز قائل شویم. دایگان جوان به نوعی مونس و همدم بانوی خانه و دخترانش و ازاینجهت شبیه دومین گروه خدمتکاران بودند. بانوان و یا دختران دمِ بخت همۀ رازهایشان را با آنها در میان میگذاشتند و یا با آنها مشورت میکردند.
برخلافِ آنها دایگان سالخورده وظیفهای کاملاً متفاوت دارند. تربیت فرزندان و گاهی فراتر از این مدیریت خانه بر عهدۀ آنان است. گاه آنها بههیچوجه زیر فرمان بانوی خانه نیستند و حتی گاهی نیز بر او تسلط دارند. دایۀ سام نمونۀ بارز اینگونه مادرخوانده است. او تنها زنی است که جرئت یافت خبر تولد زال با موهای سپید را به سام بدهد. ولی آنها نیز گهگاه میتوانند نقش دایگان جوان را داشته باشند.
طبیعتاً دایگان، خصوصاً دایگان پیر، به دلیل وظیفهای که داشتند میبایست زنان بومی باشند نه از تباری بیگانه، زیرا تنها در اینصورت میتوانستند به دلیل آشنایی با زبان و آداب و رسوم بومی، تربیت فرزندان را بر عهده بگیرند، اربابشان را در برابر هرگونه توطئۀ احتمالی همسرانشان محافظت کنند و آنها را از هرآنچه در غیابشان در شبستان میگذرد، آگاه و هوشیار سازند. وظیفۀ یک دایه میتواند فقط شیردادن بچه به مدت چند سال باشد، بعد- بهویژه اگر جوان باشد- بچه را ترک میکند. این مسئله که بچه تنها شیر مادر خود را بخورد، بسیار حائز اهمیت است، ولی در مورد خاندان اشرافی شرایط دیگری نیز وجود داشت. به روایت شاهنامه کیخسرو، روشنک و بهرام گور شیر مادر خویش را نخوردهاند. در این شرایط بسیار مراقب بودند که مادرخوانده از خاندانی نیک و نژاده باشد. به همین دلیل منذر، پرورشدهندۀ بهرام گور، برای بهرامِ نوزاد چهار زن نژاده را به خدمت گرفت، دو ایرانی و دو عرب که کودک را به مدت چهار سال شیر دادند. رستم هم از شیر مادر خویش تغذیه نکرد و برای سیر کردن شکم او به ناچار ده دایه را به خدمت گرفتند.
در افسانههای ایرانی، جانوران نیز نقش دایه را داشتهاند. در شاهنامه فریدون به مدت سه سال از شیر گاوی به نام برمایه تغذیه نمود، تا اینکه ضحاک گاو را پیدا کرد و کشت. فرانک و فریدون آشکارا او را دایه مینامند و یک علت مبارزۀ فریدون بر ضد ضحاک، گرفتن انتقام خون همان گاو است.
پس از آنکه پدرِ زال رهایش کرد، سیمرغ افسانهای پرورش او را بر عهده گرفت. این پرندۀ ایزدپرست هنگامی که سام زال را از آشیانۀ سیمرغ با خود میبرد، با زال پیمان میبندد که هنگام نیاز به یاری او شتابد.
زال نیز دوبار از سیمرغ یاری میخواهد: یکی هنگام تولد رستم و دیگر بار هنگام مبارزه با پهلوان دینی اسفندیار.
[زن در شاهنامه، دکتر جلال خالقی مطلق، برگردان از آلمانی: مریم رضایی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۳، ص ۱۴۵-۱۴۸]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
بیست و سوم مردادماه سالروز درگذشت مظفر بختیار
از آن هنگام که خراسان بزرگ و آسیای میانه تا هندوستان صحنۀ ستیز و آویز و شهرآشوبی و جنگانگیزی روس و انگلیس گشته بود دولت ایران به هنگام زمامداری رجال خردمند برای آگاهی از فعالیتها و پیشبردهای دو رقیب و حفظ تعادل سیاسی که اصول سیاست خارجی ایران را بهخصوص در عصر ناصری تشکیل میداد، در این مناطق منهیان و صاحبخبران برگماشته بود. بهویژه از اواخر قرن سیزدهم که آن کشورستانیها بهتدریج منجر به پیدایش نظریۀ «مرکز ثقل جهانی» گردید و اندیشگران سیاسی غرب این مناطق را جزوی از «دل جهان» و تسخیر دل را لازمۀ فرمانروایی بر همۀ جهان انگاشتند، توجه انفعالی دولت ایران به امور و جریانات سرزمینهای خاوری همخاک با خود- مخصوصاً هندوستان- افزایش یافت.
اهمیت هندوستان و بمبئی در آن زمان به عنوان یک مرکز کسب اخبار نهان از فعالیتهای سیاسی در آن است که موقعیت سیاسی بمبئی آنجا را به صورت مرکز مهم و معتبر تصمیمگیری و دخالت انگلیس در امور منطقۀ خلیج فارس درآورده بود.
از خفیهنویسان ایران در هند به علت نهانکاری که لازمۀ فعالیتهای آنان بوده است طبیعتاً در اسناد و منابع رسمی نام و نشانی در میان نیست. گزارشهای آنان نیز بسیار اندکیاب است. هم به علت ماهیت محرمانۀ اینگونه مدارک و هم به سبب نبودن بایگانیهای متمرکز دولتی.
در میان اوراق بازمانده از امیرکبیر تعدادی از گزارشهای خبرجویان ایران در میان انگلیسیها وجود داشته است. از گزارشگران میرزا آقاخان نوری، سلطان مرادمیرزا حسامالسلطنه و میرزا علیاصغرخان امینالسلطان دربارۀ انگلیسیها آگاهیهایی هست. نفوذ خبریابان امینالسلطان در میان سیاستمداران و مأموران انگلیسی چندان بوده است که سر والنتین چیرول (۱۸۵۲-۱۹۲۹) سیاستمدار و اندیشگر انگلیسی در کتاب خود مسئلۀ خاورمیانه با لحنی نگران و نکوهشآمیز نویسد: «اتابک از آنچه در سفارت انگلیس میگذرد بیشتر آگاه است تا وزیر مختار انگلیس از دستگاه اتابک».
«گزارشهای سیاسی مأمور ایران از هند»، مظفر بختیار
در:
[نامۀ بختیار: مقالات، ترجمهها و یادداشتهای دکتر مظفّر بختیار، به کوشش دکتر حمید رضایی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۲، ۳۴۳-۳۴۵]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
از آن هنگام که خراسان بزرگ و آسیای میانه تا هندوستان صحنۀ ستیز و آویز و شهرآشوبی و جنگانگیزی روس و انگلیس گشته بود دولت ایران به هنگام زمامداری رجال خردمند برای آگاهی از فعالیتها و پیشبردهای دو رقیب و حفظ تعادل سیاسی که اصول سیاست خارجی ایران را بهخصوص در عصر ناصری تشکیل میداد، در این مناطق منهیان و صاحبخبران برگماشته بود. بهویژه از اواخر قرن سیزدهم که آن کشورستانیها بهتدریج منجر به پیدایش نظریۀ «مرکز ثقل جهانی» گردید و اندیشگران سیاسی غرب این مناطق را جزوی از «دل جهان» و تسخیر دل را لازمۀ فرمانروایی بر همۀ جهان انگاشتند، توجه انفعالی دولت ایران به امور و جریانات سرزمینهای خاوری همخاک با خود- مخصوصاً هندوستان- افزایش یافت.
اهمیت هندوستان و بمبئی در آن زمان به عنوان یک مرکز کسب اخبار نهان از فعالیتهای سیاسی در آن است که موقعیت سیاسی بمبئی آنجا را به صورت مرکز مهم و معتبر تصمیمگیری و دخالت انگلیس در امور منطقۀ خلیج فارس درآورده بود.
از خفیهنویسان ایران در هند به علت نهانکاری که لازمۀ فعالیتهای آنان بوده است طبیعتاً در اسناد و منابع رسمی نام و نشانی در میان نیست. گزارشهای آنان نیز بسیار اندکیاب است. هم به علت ماهیت محرمانۀ اینگونه مدارک و هم به سبب نبودن بایگانیهای متمرکز دولتی.
در میان اوراق بازمانده از امیرکبیر تعدادی از گزارشهای خبرجویان ایران در میان انگلیسیها وجود داشته است. از گزارشگران میرزا آقاخان نوری، سلطان مرادمیرزا حسامالسلطنه و میرزا علیاصغرخان امینالسلطان دربارۀ انگلیسیها آگاهیهایی هست. نفوذ خبریابان امینالسلطان در میان سیاستمداران و مأموران انگلیسی چندان بوده است که سر والنتین چیرول (۱۸۵۲-۱۹۲۹) سیاستمدار و اندیشگر انگلیسی در کتاب خود مسئلۀ خاورمیانه با لحنی نگران و نکوهشآمیز نویسد: «اتابک از آنچه در سفارت انگلیس میگذرد بیشتر آگاه است تا وزیر مختار انگلیس از دستگاه اتابک».
«گزارشهای سیاسی مأمور ایران از هند»، مظفر بختیار
در:
[نامۀ بختیار: مقالات، ترجمهها و یادداشتهای دکتر مظفّر بختیار، به کوشش دکتر حمید رضایی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۲، ۳۴۳-۳۴۵]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
تو چراغ خود برافروز
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار برگزار میکند:
آشنایی با اندیشههای مولانا و خوانش غزلیات شمس تبریزی (دورهٔ دوم- ۴ جلسه)
مدرّس: مهدی فیروزیان
آغاز دوره: پنجشنبه ۸ شهریورماه ۱۴۰۳ (جلسات هفتگی است و ساعت ۱۰ صبح پنجشنبۀ هر هفته برگزار میشود)
محل برگزاری: کانون زبان پارسی (تهران، خیابان ولیعصر، سهراه زعفرانیه، خیابان عارفنسب، شمارهٔ ۱۲)
این دوره برای دانشجویان با ۳۰ درصد تخفیف برگزار میشود.
تلفن تماس برای ثبت نام: ۲۲۷۱۳۹۳۶-۲۲۷۱۶۸۳۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار برگزار میکند:
آشنایی با اندیشههای مولانا و خوانش غزلیات شمس تبریزی (دورهٔ دوم- ۴ جلسه)
مدرّس: مهدی فیروزیان
آغاز دوره: پنجشنبه ۸ شهریورماه ۱۴۰۳ (جلسات هفتگی است و ساعت ۱۰ صبح پنجشنبۀ هر هفته برگزار میشود)
محل برگزاری: کانون زبان پارسی (تهران، خیابان ولیعصر، سهراه زعفرانیه، خیابان عارفنسب، شمارهٔ ۱۲)
این دوره برای دانشجویان با ۳۰ درصد تخفیف برگزار میشود.
تلفن تماس برای ثبت نام: ۲۲۷۱۳۹۳۶-۲۲۷۱۶۸۳۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
امروز بسیار بسیار خیر گذشت از ما. کم مانده بود تلف بشویم. مرتبه بود، نرده داشت که به رودخانۀ امامزاده قاسم نگاه میکرد. قریب بیست ذرع بیشتر ارتفاع داشت. من اوّل تنها قبل از حرم با باشیِ غلامبچه خیلی دم آن نرده ایستادم. بعد که انیسالدوله آمد، او را و زبیده و باشی را بردم آنجا، باز خیلی ایستادیم تماشا کردیم. فاضلاب حوضها از زیر نردۀ بغلۀ سنگچین میریخت توی دره. از دل من گذشت که اینجا به واسطۀ آن فاضلاب اعتباری ندارد. بعد از اینکه خیلی ایستادیم رفتیم ناهار خوردم. بعد از ناهار توی اتاق نشسته بودم کاغذ میخواندم. صدر اعظم فرستاده بود، میرزا علیخان آورده بود. یکبار زلزله شد. خودم را پرت کردم پایین، دویدم بیرون. دیدم همان مرتبه که ما آنجا ایستاده بودیم بالمرّه خراب شده، ریخته است به رودخانه. بسیار بسیار ترسیدم. بسیار بسیار شکر خدا را کردم که نیم ساعت فاصله که من از آنجا آمدم خراب شد. دیگر همچه التفاتی نمیشود که خدا فرمود. اگر از آنجا با آن سنگها و هوار پایین میرفتیم اثری از ما نمیماند. باز شکر خدا را.
[روزنامۀ خاطرات ناصرالدّین شاه قاجار: از شوّال ۱۲۸۸ تا ذیحجۀ ۱۲۹۰ ق. به انضمام سفرنامۀ اول فرنگ، به کوشش مجید عبد امین، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، جلد پنجم، چاپ دوم ۱۴۰۲، ص ۴۸]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
[روزنامۀ خاطرات ناصرالدّین شاه قاجار: از شوّال ۱۲۸۸ تا ذیحجۀ ۱۲۹۰ ق. به انضمام سفرنامۀ اول فرنگ، به کوشش مجید عبد امین، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، جلد پنجم، چاپ دوم ۱۴۰۲، ص ۴۸]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
بیست و ششم مردادماه زادروز علیاصغر حکمت
یکی از آثار دلپذیر حکمت قطعاً یادداشتهای روزانۀ اوست که در طول سالهای دراز نوشتن آنها را از دست نمیگذاشت و طبعاً مطالبی در آنها مندرج است که برای تاریخ شصت هفتاد سالۀ اخیر ایران خالی از فایده نخواهد بود.
از حکمت حدود یکصد مقالۀ ادبی و تاریخی و ذوقی در مجلههای تعلیم و تربیت، آینده، مهر، یغما، دانشکدۀ ادبیات، راهنمای کتاب، پیام نو، وحید و دیگر مجلات و سالنامهها به طبع رسیده است. همچنین تعدادی مقالهها و رسالهها به زبان انگلیسی در زمینۀ معرفی ادبیات فارسی دارد که اکثراً در هندوستان چاپ شده است.
آن مرحوم یکی از پایهگذاران فرهنگ جدید و آغازگر ایجاد مؤسسات علمی و دانشگاهی مثل فرهنگستان، موزۀ ایران باستان، کتابخانۀ ملی و ... است. او مردی بود که تا پایان عمر دست از حمایت از فرهنگ و مراقبت در کارهای فرهنگی برنداشت. بهطور مثال، در سنین آخر عمر که نزدیک نود سال شده بود، یک ساعت بزرگ دیوارکوب آورد به دانشگاه تهران و گفت من میخواهم این ساعت را به دانشگاه تقدیم بکنم تا به برج کتابخانۀ دانشگاه نصب شود و دانشجویان و دیگران از زمان اطلاع پیدا بکنند. ما با کمال تشکر ارمغان او را پذیرفتیم و نصب کردیم. مرحوم حکمت را هر دو سه ماه یک بار میدیدم. با سختی به کتابخانه میآمد. یک بار از او پرسیدم جناب آقای حکمت! چرا با اینهمه زحمت تشریف میآورید؟ اگر کتابی، چیزی لازم است، تلفن بفرمایید تا بفرستیم. گفت: نه. میآیم ببینم این ساعت درست کار میکند یا نه.
[نادرهکاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۰، ج ۱، ص ۶۱۲-۶۱۵]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
یکی از آثار دلپذیر حکمت قطعاً یادداشتهای روزانۀ اوست که در طول سالهای دراز نوشتن آنها را از دست نمیگذاشت و طبعاً مطالبی در آنها مندرج است که برای تاریخ شصت هفتاد سالۀ اخیر ایران خالی از فایده نخواهد بود.
از حکمت حدود یکصد مقالۀ ادبی و تاریخی و ذوقی در مجلههای تعلیم و تربیت، آینده، مهر، یغما، دانشکدۀ ادبیات، راهنمای کتاب، پیام نو، وحید و دیگر مجلات و سالنامهها به طبع رسیده است. همچنین تعدادی مقالهها و رسالهها به زبان انگلیسی در زمینۀ معرفی ادبیات فارسی دارد که اکثراً در هندوستان چاپ شده است.
آن مرحوم یکی از پایهگذاران فرهنگ جدید و آغازگر ایجاد مؤسسات علمی و دانشگاهی مثل فرهنگستان، موزۀ ایران باستان، کتابخانۀ ملی و ... است. او مردی بود که تا پایان عمر دست از حمایت از فرهنگ و مراقبت در کارهای فرهنگی برنداشت. بهطور مثال، در سنین آخر عمر که نزدیک نود سال شده بود، یک ساعت بزرگ دیوارکوب آورد به دانشگاه تهران و گفت من میخواهم این ساعت را به دانشگاه تقدیم بکنم تا به برج کتابخانۀ دانشگاه نصب شود و دانشجویان و دیگران از زمان اطلاع پیدا بکنند. ما با کمال تشکر ارمغان او را پذیرفتیم و نصب کردیم. مرحوم حکمت را هر دو سه ماه یک بار میدیدم. با سختی به کتابخانه میآمد. یک بار از او پرسیدم جناب آقای حکمت! چرا با اینهمه زحمت تشریف میآورید؟ اگر کتابی، چیزی لازم است، تلفن بفرمایید تا بفرستیم. گفت: نه. میآیم ببینم این ساعت درست کار میکند یا نه.
[نادرهکاران: سوگنامۀ ناموران فرهنگی و ادبی (۱۳۰۴-۱۳۸۹)، ایرج افشار، زیر نظر بهرام، کوشیار و آرش افشار، به کوشش محمود نیکویه، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۰، ج ۱، ص ۶۱۲-۶۱۵]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
بیست و هفتم مردادماه سالروز درگذشت سیّد محمّد محیط طباطبایی
زبان فارسی
این زبان چون دولت دیرین خود را بازیافت
بر پر و بال سخن اندیشهٔ پرواز یافت
از خراسان در رکاب شعر موزون دری
حسن استقبال ره تا گنجه و اهواز یافت
در نخستین قرن هجری این زبان در وزن شعر
بر زبان مردمی در بلخ و سغد آغاز یافت
از طخارستان چو در هر سوی ایران پیش رفت
نام نیک خویش را از خطهٔ شیراز یافت
با زبان دیگری هرگز به چالش برنخاست
زین جهت بین زبانها دولت اعزاز یافت
لفظی از این گه ربود و معنی از آن برگرفت
در بیان پهلوی این قدرت اعجاز یافت
خطی از نو برگزید و راه و رسمش تازه ساخت
کز برای جلوه گویی، شیوهای دمساز یافت
با زبان فارسی فرهنگ ایران تازه گشت
پارس هم مفهوم ایران کهن را بازیافت
ملک ایران را ازآن پشت و پناهی شد پدید
در پناهش ایمنی از شرّ ترک و تاز یافت
این مقام ارجمندی را که اکنون در جهان
دارد او از همّت طبع سخنپرداز یافت
رتبت شعر جهانپو را زبان فارسی
در وجود شاعرانی شهره و ممتاز یافت
از پس فردوسی و خاموش یعنی مولوی
در پس سعدی ز شعر حافظ شیراز یافت
در دفاع از این زبان و شعر و خط دیدم محیط
سالها توفیق کوشش بی شعار و آز یافت
سیّد محمّد محیط طباطبایی
[ای زبان پارسی...، به کوشش دکتر میلاد عظیمی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۲، ج ۳، ۱۵۳۷-۱۵۳۸]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
زبان فارسی
این زبان چون دولت دیرین خود را بازیافت
بر پر و بال سخن اندیشهٔ پرواز یافت
از خراسان در رکاب شعر موزون دری
حسن استقبال ره تا گنجه و اهواز یافت
در نخستین قرن هجری این زبان در وزن شعر
بر زبان مردمی در بلخ و سغد آغاز یافت
از طخارستان چو در هر سوی ایران پیش رفت
نام نیک خویش را از خطهٔ شیراز یافت
با زبان دیگری هرگز به چالش برنخاست
زین جهت بین زبانها دولت اعزاز یافت
لفظی از این گه ربود و معنی از آن برگرفت
در بیان پهلوی این قدرت اعجاز یافت
خطی از نو برگزید و راه و رسمش تازه ساخت
کز برای جلوه گویی، شیوهای دمساز یافت
با زبان فارسی فرهنگ ایران تازه گشت
پارس هم مفهوم ایران کهن را بازیافت
ملک ایران را ازآن پشت و پناهی شد پدید
در پناهش ایمنی از شرّ ترک و تاز یافت
این مقام ارجمندی را که اکنون در جهان
دارد او از همّت طبع سخنپرداز یافت
رتبت شعر جهانپو را زبان فارسی
در وجود شاعرانی شهره و ممتاز یافت
از پس فردوسی و خاموش یعنی مولوی
در پس سعدی ز شعر حافظ شیراز یافت
در دفاع از این زبان و شعر و خط دیدم محیط
سالها توفیق کوشش بی شعار و آز یافت
سیّد محمّد محیط طباطبایی
[ای زبان پارسی...، به کوشش دکتر میلاد عظیمی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، چاپ دوم ۱۴۰۲، ج ۳، ۱۵۳۷-۱۵۳۸]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
تو چراغ خود برافروز
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار برگزار میکند:
آشنایی با اندیشههای مولانا و خوانش غزلیات شمس تبریزی (دورهٔ دوم- ۴ جلسه)
مدرّس: مهدی فیروزیان
آغاز دوره: پنجشنبه ۸ شهریورماه ۱۴۰۳ (جلسات هفتگی است و ساعت ۱۰ صبح پنجشنبۀ هر هفته برگزار میشود)
محل برگزاری: کانون زبان پارسی (تهران، خیابان ولیعصر، سهراه زعفرانیه، خیابان عارفنسب، شمارهٔ ۱۲)
این دوره برای دانشجویان با ۳۰ درصد تخفیف برگزار میشود.
تلفن تماس برای ثبت نام: ۲۲۷۱۳۹۳۶-۲۲۷۱۶۸۳۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار برگزار میکند:
آشنایی با اندیشههای مولانا و خوانش غزلیات شمس تبریزی (دورهٔ دوم- ۴ جلسه)
مدرّس: مهدی فیروزیان
آغاز دوره: پنجشنبه ۸ شهریورماه ۱۴۰۳ (جلسات هفتگی است و ساعت ۱۰ صبح پنجشنبۀ هر هفته برگزار میشود)
محل برگزاری: کانون زبان پارسی (تهران، خیابان ولیعصر، سهراه زعفرانیه، خیابان عارفنسب، شمارهٔ ۱۲)
این دوره برای دانشجویان با ۳۰ درصد تخفیف برگزار میشود.
تلفن تماس برای ثبت نام: ۲۲۷۱۳۹۳۶-۲۲۷۱۶۸۳۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
بیست و هشتم مردادماه سالروز درگذشت سیمین بهبهانی
یک دامن گل
چون درختِ فروردین پرشکوفه شد جانم
دامنی ز گل دارم، بر چه کس بیفشانم؟
ای نسیمِ جانپرور، امشب از بَرَم بگذر
ورنه اینچنین پرگل تا سحر نمیمانم
لالهوار خورشیدی در دلم شکوفا شد
صد بهارِ گرمیزا سر زد از زمستانم
دانۀ امید آخر، شد نهالِ بارآور
صد جوانه پیدا شد از تلاشِ پنهانم
پرنیانِ مهتابم در خموشی شبها
همچو کوه پابرجا سر بنه به دامانم
بوی یاسمن دارد خوابگاه آغوشم
رنگ نسترن دارد شانههای عریانم
شعر همچو عودم را آتش دلم سوزد
موجِ عطر ازآن رقصد در دل شبستانم
کس به بزمِ میخواران حال من نمیداند
زانکه با دل پرخون چون پیاله خندانم
در کتاب دل «سیمین!» حرف عشق میجویم
رویِ گونه میلرزد سایههای مژگانم
سیمین بهبهانی در تهران زاده شد. او فارغالتحصیل رشتۀ حقوق از دانشگاه تهران بود و سالها در دبیرستانهای پایتخت به دبیری اشتغال داشت. در سال ۱۳۴۸ به عضویت شورای شعر و موسیقی رادیو ایران و در سال ۱۳۵۷ به عضویت کانون نویسندگان ایران درآمد.
سیمین شاعری غزلسرا بود و بخشی از شهرت وی در سرودن غزلهایی با اوزان تازه و غیرمتعارف است. از مجموعههای شعری او میتوان به سهتار شکسته، رستاخیز و خطی ز سرعت و از آتش اشاره کرد.
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
یک دامن گل
چون درختِ فروردین پرشکوفه شد جانم
دامنی ز گل دارم، بر چه کس بیفشانم؟
ای نسیمِ جانپرور، امشب از بَرَم بگذر
ورنه اینچنین پرگل تا سحر نمیمانم
لالهوار خورشیدی در دلم شکوفا شد
صد بهارِ گرمیزا سر زد از زمستانم
دانۀ امید آخر، شد نهالِ بارآور
صد جوانه پیدا شد از تلاشِ پنهانم
پرنیانِ مهتابم در خموشی شبها
همچو کوه پابرجا سر بنه به دامانم
بوی یاسمن دارد خوابگاه آغوشم
رنگ نسترن دارد شانههای عریانم
شعر همچو عودم را آتش دلم سوزد
موجِ عطر ازآن رقصد در دل شبستانم
کس به بزمِ میخواران حال من نمیداند
زانکه با دل پرخون چون پیاله خندانم
در کتاب دل «سیمین!» حرف عشق میجویم
رویِ گونه میلرزد سایههای مژگانم
سیمین بهبهانی در تهران زاده شد. او فارغالتحصیل رشتۀ حقوق از دانشگاه تهران بود و سالها در دبیرستانهای پایتخت به دبیری اشتغال داشت. در سال ۱۳۴۸ به عضویت شورای شعر و موسیقی رادیو ایران و در سال ۱۳۵۷ به عضویت کانون نویسندگان ایران درآمد.
سیمین شاعری غزلسرا بود و بخشی از شهرت وی در سرودن غزلهایی با اوزان تازه و غیرمتعارف است. از مجموعههای شعری او میتوان به سهتار شکسته، رستاخیز و خطی ز سرعت و از آتش اشاره کرد.
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
افشار در حدود سیسالگی، وقتی هنوز فرصت آن دست نداده بود که دنیای بیرون از ایران را ببیند، به مینوی مینویسد «بنده عاشق سفری هستم که از خاک پاک پرگهر چند قدمی بیرون روم و ببینم آیا همهجا آسمان آبی است؟» (۱۱) و مینوی به فکر میافتد راهی پیدا کند و او را برای همکاری با خود به ترکیّه ببرد (۱۴). امّا پیش از تحقّق خیال مینوی، سفر افشار به اروپا درست میشود و او در پائیز ۱۳۳۵ به دعوت یونسکو برای نخستین بار به اروپا سفر میکند تا با روشهای نوین کتابداری دنیا آشنا شود. اظهار نظر افشار دربارۀ بعضی شهرهای فرنگ اینجا قابل توجّه است. پاریس را دریای غریبی مییابد که «ابتدا و انتها ندارد» و «با همه عظمت و زیبائی» او را نمیگیرد؛ چون «زیبائی و شکوهش در شلوغی و جلفی و دوندگی غرق شده است» (۲۸). ضمناً از پذیرائی باشکوه فرانسویهای «جمهوریخواه جمهوریدار» از ملکۀ دولت پادشاهی انگلستان شگفتزده میشود و با طنز از آن یاد میکند (۳۱). هر کجا میرود به یاد وطن است و جدا از یار و دیار نیست. شش سال بعد هم که به کمبریج و جاهای دیگر امریکا سفر میکند باز دلش آن خطّه را «موافق طبع» نمیبیند و میخواهد زودتر «کلک دیدار از امریکا را» بکند (۱۰۳). امّا وقتی که در ۱۳۵۰ به توکیو سفر میکند آنجا را «بسیار زیبا و دیدنی» مییابد (۱۳۴).
[نامههای مجتبی مینوی و ایرج افشار، به کوشش محمّد افشینوفایی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۲، ص ۳۲-۳۳ مقدمه]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
[نامههای مجتبی مینوی و ایرج افشار، به کوشش محمّد افشینوفایی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۴۰۲، ص ۳۲-۳۳ مقدمه]
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
تو چراغ خود برافروز
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار برگزار میکند:
آشنایی با اندیشههای مولانا و خوانش غزلیات شمس تبریزی (دورهٔ دوم- ۴ جلسه)
مدرّس: مهدی فیروزیان
آغاز دوره: پنجشنبه ۸ شهریورماه ۱۴۰۳ (جلسات هفتگی است و ساعت ۱۰ صبح پنجشنبۀ هر هفته برگزار میشود)
محل برگزاری: کانون زبان پارسی (تهران، خیابان ولیعصر، سهراه زعفرانیه، خیابان عارفنسب، شمارهٔ ۱۲)
این دوره برای دانشجویان با ۳۰ درصد تخفیف برگزار میشود.
تلفن تماس برای ثبت نام: ۲۲۷۱۳۹۳۶-۲۲۷۱۶۸۳۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار برگزار میکند:
آشنایی با اندیشههای مولانا و خوانش غزلیات شمس تبریزی (دورهٔ دوم- ۴ جلسه)
مدرّس: مهدی فیروزیان
آغاز دوره: پنجشنبه ۸ شهریورماه ۱۴۰۳ (جلسات هفتگی است و ساعت ۱۰ صبح پنجشنبۀ هر هفته برگزار میشود)
محل برگزاری: کانون زبان پارسی (تهران، خیابان ولیعصر، سهراه زعفرانیه، خیابان عارفنسب، شمارهٔ ۱۲)
این دوره برای دانشجویان با ۳۰ درصد تخفیف برگزار میشود.
تلفن تماس برای ثبت نام: ۲۲۷۱۳۹۳۶-۲۲۷۱۶۸۳۲
بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ تعمیم زبان فارسی، تحکیم وحدت ملّی و تمامیت ارضی
@AfsharFoundation