Forwarded from متفرقات من التراث (• `)
مشجرة لأسانيد رواية :
"...هو المهدي الذي يملأها قسطاً وعدلاً كما مُلئتْ ظلماً وجوراً، تكون له حَيرةٌ وغيبة..."
عمل الأستاذ: طه نقوي.
"...هو المهدي الذي يملأها قسطاً وعدلاً كما مُلئتْ ظلماً وجوراً، تكون له حَيرةٌ وغيبة..."
عمل الأستاذ: طه نقوي.
ابوسعید.png
270.1 KB
مردی از خاندانم
أخبرنا عبد الرزاق عن معمر عن أبي إسحاق عن عاصم بن ضمرة عَن عَلي قالَ: لَتُملأنَّ الأرضُ ظُلمًا وَجَورًا، حَتَّى لا يَقولَ أحَدٌ: اللهُ الله، يَستَعلِقُ بِهِ، ثُمَّ لَتُملأنَّ بَعدَ ذَلِكَ قِسطًا وَعَدلًا، كَما مُلِئَت ظُلمًا وَجَورًا (مصنف عبد الرزاق ط التأصيل، 10/ 390)
زمین پر از ظلم و ستم میشود، تا هیچ کس الله نگوید، و پس از آن، پر از عدل و داد شود چنانکه پر از ظلم و جور شده بود.
أخبرنا عبدالرزاق قال أخبرنا معمر عن أبي هارون عن معاوية بن قرة عن أبي الصديق الناجي عن أبي سعيد الخدري قال: «ذَكَرَ رَسولُ اللَّهِ ص بَلاءً يُصيبُ هَذِهِ الأُمَّةَ، حَتَّى لا يَجِدَ الرَّجُلُ مَلجا يَلجا إلَيهِ مِنَ الظُّلمِ، فَيَبعَثُ اللَّهُ رَجُلًا مِن عِترَتي مِن أهلِ بَيتي، فَيَملا بِهِ الأرضَ قِسطًا، كَما مُلِئَت ظُلمًا وَجَورًا، يَرضَى عَنهُ ساكِنُ السَّماءِ، وَساكِنُ الأرض… (الجامع معمر بن راشد، 11/ 371)
غیر از امیرالمؤمنین علی (ع)، روایات نبوی این معنا از صحابیانی مانند ابوسعید خدری، ابن مسعود، قرة بن ایاس مکرراً نقل شده است.
نمونه اسناد از امیرالمؤمنین و ابوسعید در تصویر آمده است.
@Al_Meerath
أخبرنا عبد الرزاق عن معمر عن أبي إسحاق عن عاصم بن ضمرة عَن عَلي قالَ: لَتُملأنَّ الأرضُ ظُلمًا وَجَورًا، حَتَّى لا يَقولَ أحَدٌ: اللهُ الله، يَستَعلِقُ بِهِ، ثُمَّ لَتُملأنَّ بَعدَ ذَلِكَ قِسطًا وَعَدلًا، كَما مُلِئَت ظُلمًا وَجَورًا (مصنف عبد الرزاق ط التأصيل، 10/ 390)
زمین پر از ظلم و ستم میشود، تا هیچ کس الله نگوید، و پس از آن، پر از عدل و داد شود چنانکه پر از ظلم و جور شده بود.
أخبرنا عبدالرزاق قال أخبرنا معمر عن أبي هارون عن معاوية بن قرة عن أبي الصديق الناجي عن أبي سعيد الخدري قال: «ذَكَرَ رَسولُ اللَّهِ ص بَلاءً يُصيبُ هَذِهِ الأُمَّةَ، حَتَّى لا يَجِدَ الرَّجُلُ مَلجا يَلجا إلَيهِ مِنَ الظُّلمِ، فَيَبعَثُ اللَّهُ رَجُلًا مِن عِترَتي مِن أهلِ بَيتي، فَيَملا بِهِ الأرضَ قِسطًا، كَما مُلِئَت ظُلمًا وَجَورًا، يَرضَى عَنهُ ساكِنُ السَّماءِ، وَساكِنُ الأرض… (الجامع معمر بن راشد، 11/ 371)
غیر از امیرالمؤمنین علی (ع)، روایات نبوی این معنا از صحابیانی مانند ابوسعید خدری، ابن مسعود، قرة بن ایاس مکرراً نقل شده است.
نمونه اسناد از امیرالمؤمنین و ابوسعید در تصویر آمده است.
@Al_Meerath
Forwarded from میراث امامان (امیرحسن خوروش)
🌅 قبولیای چون قبولیِ فرشتگان
وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ صَفْوَانَ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ الْفُضَيْلِ عَنِ الْفُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللهِ ع قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع مَنْ صَلَّى الْخَمْسَ وَ صَامَ شَهْرَ رَمَضَانَ وَ حَجَّ الْبَيْتَ الْحَرَامَ وَ نَسَكَ نُسُكَنَا وَ اهْتَدَى إِلَيْنَا قَبِلَ اللهُ مِنْهُ كَمَا يَقْبَلُ مِنَ الْمَلَائِكَةِ (تهذیب الأحکام، ج4، ص154).
نقل شده از امام باقر (ع) که فرمود: هرکس نمازهای پنجگانه را بخواند و ماه رمضان را روزه بدارد و حجّ بیت الحرام را به جای آورد و عبادات ما را انجام دهد و به سوی ما راه یابد، خداوند از او میپذیرد؛ همانگونه که از فرشتگان میپذیرد.
@Al_Meerath
وَ عَنْهُ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ أَبِيهِ عَنْ صَفْوَانَ عَنِ الْقَاسِمِ بْنِ الْفُضَيْلِ عَنِ الْفُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللهِ ع قَالَ قَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع مَنْ صَلَّى الْخَمْسَ وَ صَامَ شَهْرَ رَمَضَانَ وَ حَجَّ الْبَيْتَ الْحَرَامَ وَ نَسَكَ نُسُكَنَا وَ اهْتَدَى إِلَيْنَا قَبِلَ اللهُ مِنْهُ كَمَا يَقْبَلُ مِنَ الْمَلَائِكَةِ (تهذیب الأحکام، ج4، ص154).
نقل شده از امام باقر (ع) که فرمود: هرکس نمازهای پنجگانه را بخواند و ماه رمضان را روزه بدارد و حجّ بیت الحرام را به جای آورد و عبادات ما را انجام دهد و به سوی ما راه یابد، خداوند از او میپذیرد؛ همانگونه که از فرشتگان میپذیرد.
@Al_Meerath
میراث امامان
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
حدیث حارث.pdf
78.9 KB
اسناد حدیث مروی از امیرالمؤمنین (ع) دربارهٔ کتاب خدا
1. نقل حمزۀ زیات
2. نقل عمرو بن مرّة از ابوالبختری
3. نقل سملة بن کهیل از بکیر طائی
4. نقل مروی از محمد بن کعب
5. نقلهای مرسل مروی از امیرالمؤمنین (ع)
6. نقل منسوب به معاذ بن جبل
7. خلاصۀ اسناد مروی از امیرالمؤمنین (ع) با حذف طبقات متأخر و طرقی که دچار وهم شده
@Al_Meerath
1. نقل حمزۀ زیات
2. نقل عمرو بن مرّة از ابوالبختری
3. نقل سملة بن کهیل از بکیر طائی
4. نقل مروی از محمد بن کعب
5. نقلهای مرسل مروی از امیرالمؤمنین (ع)
6. نقل منسوب به معاذ بن جبل
7. خلاصۀ اسناد مروی از امیرالمؤمنین (ع) با حذف طبقات متأخر و طرقی که دچار وهم شده
@Al_Meerath
میراث امامان
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
Forwarded from میراث امامان (امیرحسن خوروش)
📕 دربارهٔ معاویة بن ابیسفیان
- معاویة بن ابیسفیان؛ فرعون امّت
- رهسپار شوید به سوی بازماندهٔ احزاب
- پسر هند جگرخوار
- حدیث «تقتله الفئة الباغیة»؛ حدیثی متواتر از نشانههای نبوّت
- سکوت احمد بن حنبل نسبت به حدیث «تقتله الفئة الباغیة»
- جعل و کتمان برای پردهپوشی بر مطاعن معاویة بن ابیسفیان
- سانسور حدیث دستور پیامبر (ص) به قتل معاویه در منابع اهل سنت
- سانسور قنوت امیرالمؤمنین (ع) در لعن معاویه در منابع اهل سنت
- سعید بن مسیب و لعن معاویة بن ابیسفیان
- معاویه و منع از آب در جنگ صفین
- حدیث لعن معاویه در منابع اهل سنت
- واکنش معاویه به شهادت مظلومانهٔ امام حسن (ع) و تحریف آن در سنن ابوداود سجستانی
- تحریف حدیثی که بر حقانیت امیرالمؤمنین (ع) دلالت دارد، به نفع معاویه
- تصویر معاویه نزد شیعیان کوفی روزگار او
@Al_Meerath
- معاویة بن ابیسفیان؛ فرعون امّت
- رهسپار شوید به سوی بازماندهٔ احزاب
- پسر هند جگرخوار
- حدیث «تقتله الفئة الباغیة»؛ حدیثی متواتر از نشانههای نبوّت
- سکوت احمد بن حنبل نسبت به حدیث «تقتله الفئة الباغیة»
- جعل و کتمان برای پردهپوشی بر مطاعن معاویة بن ابیسفیان
- سانسور حدیث دستور پیامبر (ص) به قتل معاویه در منابع اهل سنت
- سانسور قنوت امیرالمؤمنین (ع) در لعن معاویه در منابع اهل سنت
- سعید بن مسیب و لعن معاویة بن ابیسفیان
- معاویه و منع از آب در جنگ صفین
- حدیث لعن معاویه در منابع اهل سنت
- واکنش معاویه به شهادت مظلومانهٔ امام حسن (ع) و تحریف آن در سنن ابوداود سجستانی
- تحریف حدیثی که بر حقانیت امیرالمؤمنین (ع) دلالت دارد، به نفع معاویه
- تصویر معاویه نزد شیعیان کوفی روزگار او
@Al_Meerath
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
معاویة بن ابیسفیان.pdf
850.1 KB
معاویة بن ابیسفیان
بررسی حدیثی-کلامی بر پایۀ متون اهل سنت
✍ مهدی عسگری
در این پژوهش سعی بر آن است که با استفاده از چند محور به ایضاح مصداق سخن رسول خدا (ص) که فرمودند: «نخستین کسی که سنت من را تغییر میدهد، مردی از بنیاُمیّه است» پرداخته شود.
@Al_Meerath
بررسی حدیثی-کلامی بر پایۀ متون اهل سنت
✍ مهدی عسگری
در این پژوهش سعی بر آن است که با استفاده از چند محور به ایضاح مصداق سخن رسول خدا (ص) که فرمودند: «نخستین کسی که سنت من را تغییر میدهد، مردی از بنیاُمیّه است» پرداخته شود.
@Al_Meerath
Forwarded from میراث امامان (امیرحسن خوروش)
محبّت خدیجه روزی من شده
از عروه از عائشه نقل شده که گفت: بر هیچیک از همسران پیامبر (ص) حسد نورزیدم جز بر خدیجه. البته خدیجه را درک نکردم. پیامبر خدا (ص) چون گوسفندی را ذبح میکرد، میفرمود: آن را برای دوستان خدیجه بفرستید. روزی به خشم آمدم و گفتم: خدیجه؟! پیامبر خدا (ص) فرمود: محبّت او روزی من شده است (صحیح مسلم، ط دار الجیل، ج7، ص134).
از مسروق از عائشه نقل شده که گفت: پیامبر (ص) چون خدیجه را یاد میکرد او را به خوبی میستود. روزی بر او حسادت ورزیدم و گفتم: چه زیاد آن پیرزن را یاد میکنی؟! خداوند برتر از او را به جای او به تو داده! پیامبر (ص) فرمود: خداوند به جای او بهتر از او را به من نداده است. او به من ایمان آورد آنگاه که مردم به من کفر ورزیدند و مرا تصدیق کرد آنگاه که مردم مرا تکذیب کردند و مرا در مالش شریک کرد آنگاه که مردم مرا محروم داشتند و خداوند فرزندانی از او به من داد آنگاه که مرا از داشتن فرزند از دیگر زنان محروم داشت (مسند أحمد، ط دار المنهاج، ج11، ص6003).
@Al_Meerath
از عروه از عائشه نقل شده که گفت: بر هیچیک از همسران پیامبر (ص) حسد نورزیدم جز بر خدیجه. البته خدیجه را درک نکردم. پیامبر خدا (ص) چون گوسفندی را ذبح میکرد، میفرمود: آن را برای دوستان خدیجه بفرستید. روزی به خشم آمدم و گفتم: خدیجه؟! پیامبر خدا (ص) فرمود: محبّت او روزی من شده است (صحیح مسلم، ط دار الجیل، ج7، ص134).
از مسروق از عائشه نقل شده که گفت: پیامبر (ص) چون خدیجه را یاد میکرد او را به خوبی میستود. روزی بر او حسادت ورزیدم و گفتم: چه زیاد آن پیرزن را یاد میکنی؟! خداوند برتر از او را به جای او به تو داده! پیامبر (ص) فرمود: خداوند به جای او بهتر از او را به من نداده است. او به من ایمان آورد آنگاه که مردم به من کفر ورزیدند و مرا تصدیق کرد آنگاه که مردم مرا تکذیب کردند و مرا در مالش شریک کرد آنگاه که مردم مرا محروم داشتند و خداوند فرزندانی از او به من داد آنگاه که مرا از داشتن فرزند از دیگر زنان محروم داشت (مسند أحمد، ط دار المنهاج، ج11، ص6003).
@Al_Meerath
💠 شاهدی بر اصالت نقل زید بن وهب از حذیفه دربارۀ اصحاب جمل
در فرستۀ «بازخوانی نقلی کهن از حذیفه دربارۀ اصحاب جمل» گذشت که زید بن وهب از حذیفه روایت میکند که هنوز با امامان کفر پیکار نشده و امامان کفر سه نفر هستند که با منافقان (اصحاب عقبه) مرتبطاند. مطابق این نقل، امامان کفر، افراد مهمی از صحابه هستند که با منافقانی چون ابوموسی اشعری مرتبطاند و پس از حذیفه در یک سمت جنگی خواهند بود و در آن جنگ، آنان پیمانشکن هستند (وإن نکثوا أیمانَهم... إنهم لا أیمانَ لهم). همین خصوصیات این احتمال قوی را مطرح میکند که مراد حذیفه، اصحاب جمل باشند. افزون بر این، نقلهای مهمی از امیرالمؤمنین (ع) و امام صادق (ع) داریم که به وضوح سرانِ پیمانشکن جمل را امامان کفر میدانند که طبق این آیه باید با آنان جنگ شود. در اینجا به نقلی از ابواسحاق سبیعی توجه میکنیم که بر اعتبار نقل زید بن وهب از حذیفه میافزاید:
ابواسحاق سبیعی (د. حدود 129ق) از صلة بن زفر (د. حدود 70ق) روایت کرده که (حذیفة بن یمان/ عمار بن یاسر) دربارۀ «لَا أَيْمَانَ لَهُمْ» در این آیه گفت: «لا عهدَ لهم» (تفسیر سفیان الثوري، ص124؛ مسند ابن الجعد، ص366؛ مصنف ابن أبي شیبة، ج6، ص172؛ تفسیر الطبري، 11، ص365، 366؛ تفسیر ابن أبي حاتم، ج6، ص1762؛ المستدرك علی الصحیحین، ط الرسالة، ج4، ص253؛ الدر المنثور، ج4، ص137). در نقل اسرائیل و ابوالاحوص از ابواسحاق، صله از حذیفه روایت میکند و در نقل سفیان ثوری و زهیر بن حرب از ابواسحاق، صله از عمار روایت میکند (نگر: نمودار اسناد نقل ابواسحاق سبیعی).
این نقل طبیعتاً باید تقطیع یک نقل بلندتر باشد؛ چه وجهی ندارد که چنین شرح لغویای از (حذیفه/ عمار) که از مفسران صحابه نبوده، نقل شده باشد. به نظر میرسد این نقل در واقع روایتی بوده مانند روایت زید بن وهب از حذیفه بوده که در آن از قتال با امامان کفر گفته شده و به دلیل حساسیت متن، بخش اصلی نقل صلة بن زفر توسط ابواسحاق سبیعی تقطیع و حذف شده و بخش تفسیری میان نقل باقی مانده است.
مؤید این احتمال آن است که هیچ نقل صرفاً تفسیری دیگری در میراث صلة بن زفر از حذیفه و عمار نمییابیم و اساساً با جستجوی نام صلة بن زفر در تفسیر طبری میبینیم که او هیچ نقل صرفاً تفسیریای ندارد. بر این اساس، باید در نظر داشت که نقل صلة بن زفر در اصل تفسیری نبوده و آموزهای خاص را ذیل آیۀ «فقاتلو أئمة الکفر» منتقل میکرده است. این آموزه میتواند تقریباً همانی باشد که در نقل کهن زید بن وهب از حذیفه دیده میشود. بر این اساس، ابواسحاق سبیعی که احتمالاً متوجه ارتباط کلام حذیفه با برخی صحابه بوده، به تقطیع این نقل دست زده است.
حضور نام عمار به جای حذیفه (که شیخ اصلی صلة بن زفر است) در برخی از طرق ابواسحاق میتواند وهمی از جانب ابواسحاق باشد و علّت این وهم نیز ممکن است نزدیکی شخصیت عمار و حذیفه به هم باشد (چه هر دو عالم به اسماء منافقین اصحاب عقبه بودند) یا این باشد که ابواسحاق متوجه ارتباط نقل با جنگ جمل شده و به دلیل آنکه عمار شخصیت اصلی جنگ جمل در میان لشکریان علی (ع) است، توهم کرده که گویندۀ این سخن عمار بوده است.
شاهدی احتمالی که میتواند درستی این تحلیل را تأیید کند آن است که در نقل محمد بن سابق از اسرائیل از ابواسحاق از صلة بن زفر از حذیفه پس از توضیح «لا أیمان لهم» به «لا عهدَ لهم»، آمده: «قال حذيفة ما قُوتِلُوا بعدُ: حذیفه گفت هنوز با آنان جنگ نشده است!» (المستدرك علی الصحیحین، ج4، ص253). این زیادت اگر اصیل باشد، نشان میدهد که ابواسحاق در نقلش برای یکی از شاگردانش بخشی از صورت اصلی حدیث صلة بن زفر را بازتاب داده که نشان میدهد این نقل دقیقاً مرتبط با حدیث زید بن وهب از حذیفه است. اگر هم این زیادت اصیل نباشد، در واقع یکی از راویان این نقل، حدیث زید بن وهب از حذیفه را دیده و از تعبیر آن در اینجا استفاده کرده و نقل ابواسحاق را تکمیل کرده است. همین تکمیلِ احتمالی نیز نشاندهندۀ این تلقّی کهن است که حدیث صلة بن زفر از حذیفه در واقع مرتبط با حدیث زید بن وهب از حذیفه بوده است.
بر این اساس، به نظر میرسد که حدیث حذیفه دربارۀ اینکه هنوز با امامانِ کفر جنگ نشده، در واقع دو حلقۀ مشترک کوفی متقدّم دارد: یکی حلقۀ مشترکی از نیمۀ دوم قرن نخست: زید بن وهب (د. 96ق)، دیگری حلقۀ مشترکی از نیمۀ اول قرن دوم: ابواسحاق سبیعی (د. حدود 129ق). وجود این دو حلقۀ مشترک ارزش استنادی حدیث حذیفه را بیش از پیش میکند؛ به ویژه که ابواسحاق نیز حدیثش را نه از زید بن وهب که مستقلّ از او، از صلة بن زفر روایت میکند. مطابق با شواهدی که گذشت، به نظر میرسد که به احتمال قوی کلام حذیفه ناظر به اصحاب جمل بوده و حذیفه -صحابی مهم پیامبر (ص) که منافقان را میشناخت و پیش از جنگ جمل از دنیا رفت- سرانِ پیمانشکنِ جمل چون طلحه را از امامان کفر میدانسته است.
@Al_Meerath
در فرستۀ «بازخوانی نقلی کهن از حذیفه دربارۀ اصحاب جمل» گذشت که زید بن وهب از حذیفه روایت میکند که هنوز با امامان کفر پیکار نشده و امامان کفر سه نفر هستند که با منافقان (اصحاب عقبه) مرتبطاند. مطابق این نقل، امامان کفر، افراد مهمی از صحابه هستند که با منافقانی چون ابوموسی اشعری مرتبطاند و پس از حذیفه در یک سمت جنگی خواهند بود و در آن جنگ، آنان پیمانشکن هستند (وإن نکثوا أیمانَهم... إنهم لا أیمانَ لهم). همین خصوصیات این احتمال قوی را مطرح میکند که مراد حذیفه، اصحاب جمل باشند. افزون بر این، نقلهای مهمی از امیرالمؤمنین (ع) و امام صادق (ع) داریم که به وضوح سرانِ پیمانشکن جمل را امامان کفر میدانند که طبق این آیه باید با آنان جنگ شود. در اینجا به نقلی از ابواسحاق سبیعی توجه میکنیم که بر اعتبار نقل زید بن وهب از حذیفه میافزاید:
ابواسحاق سبیعی (د. حدود 129ق) از صلة بن زفر (د. حدود 70ق) روایت کرده که (حذیفة بن یمان/ عمار بن یاسر) دربارۀ «لَا أَيْمَانَ لَهُمْ» در این آیه گفت: «لا عهدَ لهم» (تفسیر سفیان الثوري، ص124؛ مسند ابن الجعد، ص366؛ مصنف ابن أبي شیبة، ج6، ص172؛ تفسیر الطبري، 11، ص365، 366؛ تفسیر ابن أبي حاتم، ج6، ص1762؛ المستدرك علی الصحیحین، ط الرسالة، ج4، ص253؛ الدر المنثور، ج4، ص137). در نقل اسرائیل و ابوالاحوص از ابواسحاق، صله از حذیفه روایت میکند و در نقل سفیان ثوری و زهیر بن حرب از ابواسحاق، صله از عمار روایت میکند (نگر: نمودار اسناد نقل ابواسحاق سبیعی).
این نقل طبیعتاً باید تقطیع یک نقل بلندتر باشد؛ چه وجهی ندارد که چنین شرح لغویای از (حذیفه/ عمار) که از مفسران صحابه نبوده، نقل شده باشد. به نظر میرسد این نقل در واقع روایتی بوده مانند روایت زید بن وهب از حذیفه بوده که در آن از قتال با امامان کفر گفته شده و به دلیل حساسیت متن، بخش اصلی نقل صلة بن زفر توسط ابواسحاق سبیعی تقطیع و حذف شده و بخش تفسیری میان نقل باقی مانده است.
مؤید این احتمال آن است که هیچ نقل صرفاً تفسیری دیگری در میراث صلة بن زفر از حذیفه و عمار نمییابیم و اساساً با جستجوی نام صلة بن زفر در تفسیر طبری میبینیم که او هیچ نقل صرفاً تفسیریای ندارد. بر این اساس، باید در نظر داشت که نقل صلة بن زفر در اصل تفسیری نبوده و آموزهای خاص را ذیل آیۀ «فقاتلو أئمة الکفر» منتقل میکرده است. این آموزه میتواند تقریباً همانی باشد که در نقل کهن زید بن وهب از حذیفه دیده میشود. بر این اساس، ابواسحاق سبیعی که احتمالاً متوجه ارتباط کلام حذیفه با برخی صحابه بوده، به تقطیع این نقل دست زده است.
حضور نام عمار به جای حذیفه (که شیخ اصلی صلة بن زفر است) در برخی از طرق ابواسحاق میتواند وهمی از جانب ابواسحاق باشد و علّت این وهم نیز ممکن است نزدیکی شخصیت عمار و حذیفه به هم باشد (چه هر دو عالم به اسماء منافقین اصحاب عقبه بودند) یا این باشد که ابواسحاق متوجه ارتباط نقل با جنگ جمل شده و به دلیل آنکه عمار شخصیت اصلی جنگ جمل در میان لشکریان علی (ع) است، توهم کرده که گویندۀ این سخن عمار بوده است.
شاهدی احتمالی که میتواند درستی این تحلیل را تأیید کند آن است که در نقل محمد بن سابق از اسرائیل از ابواسحاق از صلة بن زفر از حذیفه پس از توضیح «لا أیمان لهم» به «لا عهدَ لهم»، آمده: «قال حذيفة ما قُوتِلُوا بعدُ: حذیفه گفت هنوز با آنان جنگ نشده است!» (المستدرك علی الصحیحین، ج4، ص253). این زیادت اگر اصیل باشد، نشان میدهد که ابواسحاق در نقلش برای یکی از شاگردانش بخشی از صورت اصلی حدیث صلة بن زفر را بازتاب داده که نشان میدهد این نقل دقیقاً مرتبط با حدیث زید بن وهب از حذیفه است. اگر هم این زیادت اصیل نباشد، در واقع یکی از راویان این نقل، حدیث زید بن وهب از حذیفه را دیده و از تعبیر آن در اینجا استفاده کرده و نقل ابواسحاق را تکمیل کرده است. همین تکمیلِ احتمالی نیز نشاندهندۀ این تلقّی کهن است که حدیث صلة بن زفر از حذیفه در واقع مرتبط با حدیث زید بن وهب از حذیفه بوده است.
بر این اساس، به نظر میرسد که حدیث حذیفه دربارۀ اینکه هنوز با امامانِ کفر جنگ نشده، در واقع دو حلقۀ مشترک کوفی متقدّم دارد: یکی حلقۀ مشترکی از نیمۀ دوم قرن نخست: زید بن وهب (د. 96ق)، دیگری حلقۀ مشترکی از نیمۀ اول قرن دوم: ابواسحاق سبیعی (د. حدود 129ق). وجود این دو حلقۀ مشترک ارزش استنادی حدیث حذیفه را بیش از پیش میکند؛ به ویژه که ابواسحاق نیز حدیثش را نه از زید بن وهب که مستقلّ از او، از صلة بن زفر روایت میکند. مطابق با شواهدی که گذشت، به نظر میرسد که به احتمال قوی کلام حذیفه ناظر به اصحاب جمل بوده و حذیفه -صحابی مهم پیامبر (ص) که منافقان را میشناخت و پیش از جنگ جمل از دنیا رفت- سرانِ پیمانشکنِ جمل چون طلحه را از امامان کفر میدانسته است.
@Al_Meerath