Notice: file_put_contents(): Write of 5835 bytes failed with errno=28 No space left on device in /var/www/tgoop/post.php on line 50

Warning: file_put_contents(): Only 8192 of 14027 bytes written, possibly out of free disk space in /var/www/tgoop/post.php on line 50
Amir Taheri امیر طاهری@AmirTaheri4 P.6727
AMIRTAHERI4 Telegram 6727
جنگ اوکراین: سه‌ سال کشتار بی‌‌حاصل
مسئله اساسی فراتر از جنگ جاری در اوکراین، تعیین و ترسیم جایی است که روسیه می‌تواند و باید در خانواده جهانی داشته باشد
امیر طاهری
جمعه ۳ اسفند ۱۴۰۳ برابر با ۲۱ فِورِیه ۲۰۲۵ ۲۰:۴۵
هفته‌ آینده در کی‌یف! این شعاری بود که الکساندر دوگین فیلسوف، موردعلاقه ولادیمیر پوتین، در آغاز حمله روسیه به اوکراین عرضه کرد. اما هفته‌ها و ماه‌ها گذشت و این هفته در سومین سالگرد این جنگ بی‌توجیه، دوگین و سربازان روس هنوز در همان جایی هستند که در آغاز جنگ بودند.

بدین‌سان شگفتی‌آور نیست که ضرورت پایان دادن به این جنگ با شدت بیشتر احساس شود. این از آن جنگ‌هایی است که در چارچوبی از سوءتفاهم‌ها، جاه‌طلبی‌های کودکانه و برخورد منافع نامشروع شکل گرفت. روسیه به رهبری ولادیمیر پوتین احساس می‌کرد که تحقیر شده است. باراک اوباما، رئیس‌جمهوری ایالات متحده در ۲۰۱۴، پس از فتح شبه‌جزیره کریمه به دست ارتش پوتین، روسیه را یک «قدرت محلی» خوانده بود. در حالی‌ که پوتین هوای احیای روسیه به‌عنوان یک قدرت جهانی را در سر داشت.

از دید اسلاووفیل‌ها، یعنی ملی‌گرایان روس، میهن آنان آخرین پرچمدار مسیحیت راستین است و در نتیجه محکوم است که نقش رهبری در سطح جهانی را بخواهد. بردیایف، فیلسوف ناسیونالیست روس، تاکید می‌کند: «ما یا باید بالای بالا باشیم یا پابوس دیگران بشویم!»

از دید میهن‌پرستان روس، انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ یک فاجعه بزرگ بود که قوم روس را به حاشیه تاریخ راند. با سقوط اتحاد شوروی، این قوم بار دیگر فرصت یافت تا در متن بازگشت به خویش، خواستار یک موقعیت رهبری در سطح جهانی شود. در آن مسیر، نخستین گام پذیرفته شدن روسیه نو به عنوان یک قدرت درجه یک اروپایی بود. اروپاییان اما، به دلایل مختلف به هیچ وجه حاضر نبودند که فیل بزرگ روس را به خانه‌ای که در خور فیل نبود، یعنی اتحادیه اروپا، بپذیرند.

در نخستین دهه آزادی روسیه از یوغ بلشویکی، روسیه تبدیل شد به یک سرزمین بی‌دولت و محل تاخت‌وتاز انواع ماجراجویان از سراسر جهان که با هدف غارت در مقیاس نجومی بار سفر بسته بودند. در آن دهه حیرت‌انگیز، تاسیسات زیربنایی، منابع طبیعی به‌ویژه نفت و گاز و صنایع غیرنظامی روسیه در چارچوب برنامه‌های «خصوصی‌سازی» طرح‌شده به وسیله استادان آمریکایی اقتصاد به‌ویژه از دانشگاه‌های بزرگ ایالات متحده مانند هاروارد و پرینستون، به ثمن بخس، به سرمایه‌داران نوپای داخلی و خارجی واگذار شدند. در موج دوم خصوصی‌سازی، فروش ساختمان‌های دولتی مطرح شد. شما می‌توانستید بهترین هتل‌های مسکو و سن‌پترزبورگ را به بهای چند‌ صد هزار دلار بخرید. حتی ساختمان‌های کاگ‌ب و سازمان جاسوسی اتحاد شوروی در بسیاری شهرها به حراج گذاشته شد.

از سوی دیگر، حکومت‌های اروپایی با بستن قراردادهای غیرمنصفانه از خرید نفت و گاز روسیه با قیمت‌های پایین‌تر از متوسط جهانی، دوشیدن این گاو شیرده را شدت دادند. بدیهی است که بسیاری از این عملیات غارتگرانه با شرکت و همکاری گروهی از «مدیران» نوپای روس صورت گرفت.

رفتاری که جهان سرمایه‌داری با روسیه پس از اتحاد شوروی کرد، باعث بدنامی سرمایه‌داری، اقتصاد بازار و دارایی خصوصی شد و افکار عمومی را به سوی گرایش‌های سلطه‌گر سوق داد. ولادیمیر پوتین محصول این گرایش‌ها بود، با این پیام اعلام‌نشده: اگر قرار است بخوربخور و بچاپ‌بچاپ زندگی ما را شکل دهد، چرا خودمان یعنی مردم روس، فقط ناظر بماند؟ بدین ترتیب، پوتین صحنه را برای شکل گرفتن نظام الیگارشی آراست‌ــ نظامی که در آن چند هزار نفر با اتکا به قدرت دولت بر تمامی بخش‌های مهم اقتصادی تسلط دارند. این اقتصاد نه در چارچوب سرمایه‌داری عرفی قابل‌فهم است و نه در چارچوب مالکیت و برنامه‌ریزی عمومی به شیوه کمونیستی. در این الگوی جدید، کنترل اقتصادی در انحصار یک نهاد ناآشکار، با تلفیقی از قدرت دولت و سرمایه خصوصی شکل می‌گیرد.

جالب اینجاست که قدرت‌های اروپایی بلافاصله بسیج شدند تا از این الگوی جدید نیز بهره گیرند. سرمایه‌های گرد‌آمده در نتیجه چپاول الیگارش‌ها بلافاصله در بانک‌های بزرگ کشورهای اتحادیه اروپا، بریتانیا، کانادا و در سطح محدودتر، ایالات متحده آشیانه یافت.

پوتین به‌عنوان نماینده نظام جدید التقاطی در پایتخت‌های غربی از برلین و پاریس و لندن گرفته تا واشینگتن، خواستار دعوت روسیه به میز بزرگ ضیافت شد، اما آنچه غربیان عرضه می‌کردند، جز یک سه‌پایه تق‌و‌لق در حاشیه میز بزرگ نبود.

بدین‌سان فرصت بزرگی که برای نخستین بار در نزدیک به دو قرن پیش آمده بود‌ــ فرصت پذیرفتن روسیه به‌عنوان یک عضو درجه یک خانواده اروپایی‌ــ از دست رفت و روسیه پوتین به‌سرعت زیر سلطه فکری کسانی مانند دوگین و ژیرینوفسکی قرار گرفت‌ــ یعنی مبلغان عقاب دوسری که یک سرش به آسیا می‌نگرد و سر دیگرش نگران اروپاست.


@AmirTaheri4



tgoop.com/AmirTaheri4/6727
Create:
Last Update:

جنگ اوکراین: سه‌ سال کشتار بی‌‌حاصل
مسئله اساسی فراتر از جنگ جاری در اوکراین، تعیین و ترسیم جایی است که روسیه می‌تواند و باید در خانواده جهانی داشته باشد
امیر طاهری
جمعه ۳ اسفند ۱۴۰۳ برابر با ۲۱ فِورِیه ۲۰۲۵ ۲۰:۴۵
هفته‌ آینده در کی‌یف! این شعاری بود که الکساندر دوگین فیلسوف، موردعلاقه ولادیمیر پوتین، در آغاز حمله روسیه به اوکراین عرضه کرد. اما هفته‌ها و ماه‌ها گذشت و این هفته در سومین سالگرد این جنگ بی‌توجیه، دوگین و سربازان روس هنوز در همان جایی هستند که در آغاز جنگ بودند.

بدین‌سان شگفتی‌آور نیست که ضرورت پایان دادن به این جنگ با شدت بیشتر احساس شود. این از آن جنگ‌هایی است که در چارچوبی از سوءتفاهم‌ها، جاه‌طلبی‌های کودکانه و برخورد منافع نامشروع شکل گرفت. روسیه به رهبری ولادیمیر پوتین احساس می‌کرد که تحقیر شده است. باراک اوباما، رئیس‌جمهوری ایالات متحده در ۲۰۱۴، پس از فتح شبه‌جزیره کریمه به دست ارتش پوتین، روسیه را یک «قدرت محلی» خوانده بود. در حالی‌ که پوتین هوای احیای روسیه به‌عنوان یک قدرت جهانی را در سر داشت.

از دید اسلاووفیل‌ها، یعنی ملی‌گرایان روس، میهن آنان آخرین پرچمدار مسیحیت راستین است و در نتیجه محکوم است که نقش رهبری در سطح جهانی را بخواهد. بردیایف، فیلسوف ناسیونالیست روس، تاکید می‌کند: «ما یا باید بالای بالا باشیم یا پابوس دیگران بشویم!»

از دید میهن‌پرستان روس، انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ یک فاجعه بزرگ بود که قوم روس را به حاشیه تاریخ راند. با سقوط اتحاد شوروی، این قوم بار دیگر فرصت یافت تا در متن بازگشت به خویش، خواستار یک موقعیت رهبری در سطح جهانی شود. در آن مسیر، نخستین گام پذیرفته شدن روسیه نو به عنوان یک قدرت درجه یک اروپایی بود. اروپاییان اما، به دلایل مختلف به هیچ وجه حاضر نبودند که فیل بزرگ روس را به خانه‌ای که در خور فیل نبود، یعنی اتحادیه اروپا، بپذیرند.

در نخستین دهه آزادی روسیه از یوغ بلشویکی، روسیه تبدیل شد به یک سرزمین بی‌دولت و محل تاخت‌وتاز انواع ماجراجویان از سراسر جهان که با هدف غارت در مقیاس نجومی بار سفر بسته بودند. در آن دهه حیرت‌انگیز، تاسیسات زیربنایی، منابع طبیعی به‌ویژه نفت و گاز و صنایع غیرنظامی روسیه در چارچوب برنامه‌های «خصوصی‌سازی» طرح‌شده به وسیله استادان آمریکایی اقتصاد به‌ویژه از دانشگاه‌های بزرگ ایالات متحده مانند هاروارد و پرینستون، به ثمن بخس، به سرمایه‌داران نوپای داخلی و خارجی واگذار شدند. در موج دوم خصوصی‌سازی، فروش ساختمان‌های دولتی مطرح شد. شما می‌توانستید بهترین هتل‌های مسکو و سن‌پترزبورگ را به بهای چند‌ صد هزار دلار بخرید. حتی ساختمان‌های کاگ‌ب و سازمان جاسوسی اتحاد شوروی در بسیاری شهرها به حراج گذاشته شد.

از سوی دیگر، حکومت‌های اروپایی با بستن قراردادهای غیرمنصفانه از خرید نفت و گاز روسیه با قیمت‌های پایین‌تر از متوسط جهانی، دوشیدن این گاو شیرده را شدت دادند. بدیهی است که بسیاری از این عملیات غارتگرانه با شرکت و همکاری گروهی از «مدیران» نوپای روس صورت گرفت.

رفتاری که جهان سرمایه‌داری با روسیه پس از اتحاد شوروی کرد، باعث بدنامی سرمایه‌داری، اقتصاد بازار و دارایی خصوصی شد و افکار عمومی را به سوی گرایش‌های سلطه‌گر سوق داد. ولادیمیر پوتین محصول این گرایش‌ها بود، با این پیام اعلام‌نشده: اگر قرار است بخوربخور و بچاپ‌بچاپ زندگی ما را شکل دهد، چرا خودمان یعنی مردم روس، فقط ناظر بماند؟ بدین ترتیب، پوتین صحنه را برای شکل گرفتن نظام الیگارشی آراست‌ــ نظامی که در آن چند هزار نفر با اتکا به قدرت دولت بر تمامی بخش‌های مهم اقتصادی تسلط دارند. این اقتصاد نه در چارچوب سرمایه‌داری عرفی قابل‌فهم است و نه در چارچوب مالکیت و برنامه‌ریزی عمومی به شیوه کمونیستی. در این الگوی جدید، کنترل اقتصادی در انحصار یک نهاد ناآشکار، با تلفیقی از قدرت دولت و سرمایه خصوصی شکل می‌گیرد.

جالب اینجاست که قدرت‌های اروپایی بلافاصله بسیج شدند تا از این الگوی جدید نیز بهره گیرند. سرمایه‌های گرد‌آمده در نتیجه چپاول الیگارش‌ها بلافاصله در بانک‌های بزرگ کشورهای اتحادیه اروپا، بریتانیا، کانادا و در سطح محدودتر، ایالات متحده آشیانه یافت.

پوتین به‌عنوان نماینده نظام جدید التقاطی در پایتخت‌های غربی از برلین و پاریس و لندن گرفته تا واشینگتن، خواستار دعوت روسیه به میز بزرگ ضیافت شد، اما آنچه غربیان عرضه می‌کردند، جز یک سه‌پایه تق‌و‌لق در حاشیه میز بزرگ نبود.

بدین‌سان فرصت بزرگی که برای نخستین بار در نزدیک به دو قرن پیش آمده بود‌ــ فرصت پذیرفتن روسیه به‌عنوان یک عضو درجه یک خانواده اروپایی‌ــ از دست رفت و روسیه پوتین به‌سرعت زیر سلطه فکری کسانی مانند دوگین و ژیرینوفسکی قرار گرفت‌ــ یعنی مبلغان عقاب دوسری که یک سرش به آسیا می‌نگرد و سر دیگرش نگران اروپاست.


@AmirTaheri4

BY Amir Taheri امیر طاهری


Share with your friend now:
tgoop.com/AmirTaheri4/6727

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Each account can create up to 10 public channels The imprisonment came as Telegram said it was "surprised" by claims that privacy commissioner Ada Chung Lai-ling is seeking to block the messaging app due to doxxing content targeting police and politicians. On Tuesday, some local media outlets included Sing Tao Daily cited sources as saying the Hong Kong government was considering restricting access to Telegram. Privacy Commissioner for Personal Data Ada Chung told to the Legislative Council on Monday that government officials, police and lawmakers remain the targets of “doxxing” despite a privacy law amendment last year that criminalised the malicious disclosure of personal information. Ng, who had pleaded not guilty to all charges, had been detained for more than 20 months. His channel was said to have contained around 120 messages and photos that incited others to vandalise pro-government shops and commit criminal damage targeting police stations. Channel login must contain 5-32 characters
from us


Telegram Amir Taheri امیر طاهری
FROM American