tgoop.com/Andaki_Tafakkor/20460
Last Update:
🌹🌹🌹🌹🌹
✍۱۷ شعبان، ولادت حضرت رقیّه علیهاالسّلام
◀️شاید برای شما هم سؤال شده باشد که وقتی اسرای کربلا را به شام بردند، شب هنگام چطور صدای گریهء حضرت بیبی رقیه بنت الحسین علیهماالسّلام به گوش یزید ملعون رسید؟ مگر خرابه داخل قصر قرار داشته که صدای گریه او را از خواب بیدار کرد؟
پاسخ این سؤال را میتوانید در این👆 ویدئو کسب نمایید.
◀️ولادت آن حضرت در مدینهء منوّره بوده است. در کتابهای مختلف، سنّ آن حضرت را سه سال، سه سال و شش ماه، چهار سال، و در برخی کتب متأخّر، سنّ آن حضرت را پنج سال، و حتّی هفت سال ذکر کردهاند.(۱)
البتّه در کامل بهائی به چهار سالگی آن حضرت تصریح شده است.
بنابر مشهور سنّ این عُلیا مخدّره سه سال و چند ماه بوده است. در بین اهل ولا و حتّی در بعضی کتابها عنوان سه ساله برای آن حضرت مشهور شده است که اشکالی هم ندارد؛ زیرا وقتی در مورد سنّ کسی میگویند «سه ساله است یا چهار ساله» همیشه مرادشان این نیست که سه سال کامل یا چهار سال کامل دارد، بلکه حدّ تقریبی را بیان میکنند.
◀️بنابر آن چه در سنّ آن حضرت گفته شده، روز ولادت حضرت از ۵ الی ۲۸ شعبان محتمل است و قول قاطعی که به آن استناد شود وجود ندارد. بر همان اساس، سال ولادت یکی از سالهای ۵۴ یا ۵۵ یا ۵۶ و یا ۵۷ قمری خواهد بود.
البتّه به نظر میرسد قولی که به اطمینان نزدیکتر است، سه سال و شش ماه باشد؛ چه آن که در کتابهای قدیمی مقتل، عنوانِ سه سال، و سه سال و چند ماه مشهور است. طبق آن، احتمال ولادت در پنجم شعبان سال ۵۷ قمری در مدینهء طیّبه میرود.
◀️بر این اساس، میشود در آن ایّام برای بزرگداشت و پاسداشت این امانت سیّدالشهداء علیهالسّلام در خرابهء شام، مجلس جشن و سروری بر پا کرد و یاد او را گرامی داشت.🌸
📚منابع:
۱)دائرة المعارف تشیّع، ج ۱، ص ۷۷
۲)کامل بهائی، جزء ۲، باب ۲۵، فصل ۳، ص ۱۷۹، در چاپ انتشارات مرتضوی، ص ۵۲۳
✍بر سر بریدهء پدر افتاد، سر را در آغوش گرفت و با سر پدر درددل مىکند که شاعر زبانحال او را چنین به نظم آورده است:
«پدر بعد از تو محنتها کشیدم!/
بیابانها و صحراها دویدم!/
همى گفتندمان در کوفه و شام/
که اینان خارجند از دین اسلام/
مرا بعد از تو اى شاه یگانه!/
پرستارى نَبُد جز تازیانه/
ز کعب نیزه و از ضرب سیلى/
تنم چون آسمان گشته است نیلى/
به آن سر جمله آن جور و ستمها/
بیابانگردى و درد و المها/
بیان کرد و بگفت اى شاه محشر!/
تو بر گو کى بریدت سر ز پیکر؟/
مرا در خوردسالى دربدر کرد!/
اسیر و دستگیر و بىپدر کرد!/
همى گفت و سر شاهش در آغوش/
بناگه گشت از گفتار خاموش...»
اهلبیت حسین(ع) دیدند که سر به یک طرف و رقیه بطرفى بر زمین افتاد، او را حرکت دادند دیدند جان به جان آفرین تسلیم کرده است.
«صلّی اللّه علیکِ یا بیبی رقیه بنت الحسین الشّهید و رحمة اللّه و برکاته!»
«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج!»
آمین!
#محتاج_دعا...
🌿اندکی تفکّر...!!؟؟🤔🤔🤔
@Andaki_tafakkor
BY 🌹اندکی تفکر...!!؟؟🤔
Share with your friend now:
tgoop.com/Andaki_Tafakkor/20460