tgoop.com/Anglosphere2/129
Last Update:
⭕️ ایران پسا-آخوندی (۳)
هیئتی ها چه کنند ؟!
سوال پیش میاد که
اگر قراره استبدادطلبی نباشه و ما در هیات یک شاهی چیزی سینه نزنیم ،
اگر قراره فدرالیسم نباشه و قبیله پرستی نکنیم .
اگر مذهب پرستی و جنسیتزدهگی رو از صحنهی سیاست خارج کنیم
چی جاش بذاریم ؟
در چه گروهی نیاز به تعلق مون رو ارضا کنیم ؟!
با چه همفکری در چه گروهی پیگیر آرمان ها و ایدهها و آرمانها و منافع و لذاتمون باشیم ؟!
کجا شعار بدیم ، شعر بخونیم ، شور بگیریم و بالا پایین بپریم ؟!
پاسخ بسیار ساده است :
در یک جامعهی مدرن بالغ درست حسابی ، فعالیت سیاسی در گروههای سیاسی به اسم حزب سیاسی انجام میشه .
حزب سیاسی بایستی مرام نامه داشته باشه .
خود فرهنگ تحزب اگر در جامعه نهادینه بشه میتونه و باید جایگزین قومگرایی و قبیله پرستی بشه .
میشه احزاب رو مجبور کرد که
مرام نامه ای مطابق #قانون_اساسی و بیانیهی جهانی #حقوق_بشر ، هیچگونه تبعیض قومی و قبیله ای و نژادی و مذهبی و جنسیتیای مجاز نباشه ، ولی لازم هم نیست فرهنگ سیاسیش مهمه و هر کشور ریشه داری چند سال آزادی بیان داشته باشه و مردم در معرض افکار مدرن قرار بگیرند ، جامعه اونقدر بالغ میشه که خود بخود احزاب رو مجبور می کنه مرام نامه ای عاری از تبعیض جنسیتی و قومی و مذهبی بنویسند و اجرا کنند .
تو این سیستم هرکس دلش خواست میتونه عضو هر حزبی بشه و ادارهی حزب با رایگیری انجام می شه .
احزاب هم بنا به طرفدار و امکاناتی که دارند در شهرهای مختلف دفتر تاسیس میکنند .
حکومت اگر کمکی به احزاب کرد طبق یک قانون مشخص و عادلانه به همه میکنه و اگر محدودیتی بود باید در شرایط مشخص و برابر برای همه احزاب باشه .
الزام فعالیت سیاسی در قالب حزب ( تحزب ) منافاتی نداره با اینکه مثلا اقوام تیم ورزشی و هنری مخصوص خودشون داشته باشند و فرهنگ خودشون رو با انجام مراسمات و ... حفظ کنند .
وقتی این فرهنگ سیاسی ، حاکم بشه ، ممکنه بصورت اتوماتیک دو حزب شهرت و قدرت بین
بیشتری پیدا کنند »»»
مثلا اعضای مذهبی تر جامعه به یک حزب راستگرا گرایش بیشتری کنند و افراد کمتر-مذهبی در حزبی دیگه جمع بشن .
افرادی که موافق اعطای اختیارات بیشتر به ایالات هستند در یک حزب و افرادی که طرفدار تمرکز زدایی بیشتر هستند در حزبی دیگه
این اتفاقات بصورت طبیعی میفته و اشکالی نداره ، ولی دخالت مذهب و قبیله پرستی در سیاست در حد قابل قبول میمونه و
اختلافات و تضاد منافع در چهارچوب مبارزات انتخاباتی پیگیری و حل و فصل میشه .
وقتی اصول لیبرال-دموکراسی ( که مهمترینش #تفکیک_قوا ست ) حاکم بشه ، خودبخود ممکنه اهالی شهرستان ها در انتخابات آزاد به افراد همشهری ها گرایش بیشتری نشون بدن و در انتخابات شورای شهر و مجلس ، اون افراد در حزب بالا میآن و نهایتا مَناسب مربوط به اون منطقه رو تحویل میگیرند.
( هرچند تجربه نشون داده افراد بومی لزوما کارایی و حتی دلسوزی بیشتری نسبت به افرادی که اصالتا اهل منطقه نیستند ندارند ).
کسی هم که قراره رئیس قوهی مجریه بشه ، هم خودش و هم حزبش ، برای کسب رای مجدد ایالتها تلاش میکنند در دورهای که قدرت دستشونه ، حتی الامکان منافع بیشتری به شهرهای غیرمرکزی برسونند و اینجوری به اصطلاح در یک نظم چند لایه حداکثر منافع به بیشترین مردم میرسه ، فارغ از جنسیت ، قوم و قبیله و گرایش مذهبی.
هر شکلی از لیبرالیسم حاکم بشه ، تمرکززدایی به میزان بسیار زیادی اتفاق میافته و قطعا قرار نخواهد بود که برای اموری که مربوط به ایالت هست ، دیگران تصمیم بگیرند.
و تنها امور ملی مثل #تمامیت_ارضی و #امنیت_ملی ( که اونم تعریف روشن خواهد داشت ) در مجلس ملی ( که در اون هم هر ایالت به تناسب ، نماینده خواهد داشت . ) تصمیم گیری میشه .
این میشه یک دولت -ملت مدرن درست حسابی که در همهی کشورهای پیشرفته میشه روند اجراش رو دید و همچنین ثمراتش رو :
کشورها آهسته و پیوسته و با بیشترین ثبات و آرامش و بیشترین نفع و خیر همگانی پیشرفت میکنند.
گزینه های دیگه هم هست که از توش معمولا جز لجن ارتجاع و استبداد و قبیله پرستی ( نژادپرستی) و جنگ و خونریزی و در بهترین حالت ناکارآمدی ( دموکراسی قبیله گرایی مثل لبنان ) در نمیاد . / #کارشناس_مغز_زالو ✍
#فلسفه_حزب
#فلسفه_سیاسی
#لیبرالیسم
#فلسفه_قانون
#فلسفه_حقوق
#مدرنیسم
@lEECHbrain | جهان و تأملات فیلهسوف
@Anglosphere2 | مدرنیته
مطالب مرتبط ( انگشتتونو بمالید )
▪️قانون اساسی آمریکا : معلول بلوغ ، علت ثبات
▪️ ایران پسا-آخوندی (۱)
▪️ ایران پسا-آخوندی (۲)
▪️ فلسفهی فدرالیسم
BY جاهلیت مدرن ( سنت و مدرنیته ) گلوبالیسم و قبیله پرستی
Share with your friend now:
tgoop.com/Anglosphere2/129