tgoop.com/Anjomane_bozorgan/22701
Last Update:
📓در بخشی از خاطرات ناصرالدین شاه آمده
امروز صبح مشغول رصد كردن رعيت از بالاي ايوان با تلسكوپ تازه اي كه از سفر به سوغات آورده ايم بوديم در پشت بام خانه اي مردي را ديديم كه با خود گلاويز است و انگشت سبابه به مقعد خود فرو مي برد!
امر كرديم بگيريد اين مردك را بياوريد ببينيم چه غلطي مي كند؟
وقتي آوردند پرسيدم پدر سوخته چه غلطي ميكردي؟
زبانش بند آمد و با تته پته گفت: سلطان به سلامت باد؛ اعليحضرت انگشت ما براي همه شانس مي آورد و بخت همه راباز ميكند گفتيم بلكه بشود بخت ما هم قدري باز گردد به جقه ي همايوني قسم اين انگشت به هر سوراخي وارد شد صاحبش داراي مكنت و شوكت شد!
پدر سوخته كاري كرد كه نتوانستيم جلوي خنده خود بگيريم و امر كرديم پنج تومان به او بدهند و راهي اش كنند
پول راكه گرفت بازگشت و گفت: اعليحضرتا وقتي جنابتان از پي ما فرستاديد هنوز كاري به انجام نرسيده بود با اين وجود پنج تومان به ما رسيد خودتان قضاوت كنيد اگر قدري بيشتر فرو مي كرديم همينك جاي شما بر تخت پادشاهي بوديم.
فرياد زديم ببريد اين پدر سوخته را تا تخت و تاج ما را صاحب نشده!
▫️انجمن بزرگان و اندیشمندان
▫️@Anjomane_bozorgan
BY انجمن بزرگان و اندیشمندان
Share with your friend now:
tgoop.com/Anjomane_bozorgan/22701