tgoop.com/Asheghanbook/2600
Last Update:
مردی به نزد یک استاد صوفی رفت و از او پرسید: چرا من شبیه شما نیستم؟ و صوفی گفت: این چه سوالی است که تو میکنی؟ پس من هم باید همین سوال را از تو بپرسم که چرا من مثل تو نیستم؟ و بسیار احساس حقارت کنم؟ خب، من مثل تو نیستم! خدا هیچ دو نفری را مثل هم نیافریده است. تو تویی و من منم.
مردی به نزد استاد ذن آمد و همین سوال را پرسید: چرا شما اینقدر پرهیزگار و زیبا و بخشندهاید و من اینطور نیستم؟ و استاد گفت: بیا بیرون! استاد او را به بیرون برد و دو درخت باغ خود را به او نشان داد. یکی بسیار بزرگ بود چنان که در گوش ابرها نجوا میکرد و دیگری بسیار کوچک.
او گفت: نگاه کن! این یکی بزرگ است و آن دیگری کوچک. اما من هرگز ندیدهام که یکی از آن بپرسد: چرا من مثل تو نیستم؟ من سالهای سال است که اینجا زندگی میکنم. تا به حال چنین اتفاقی نیفتاده است. بزرگ بزرگ است و کوچک، کوچک. کوچک در کوچک بودن خود شاد است و بزرگ در بزرگ بودن خود خوشحال. و در میان این دو هیچ نوع مقایسه و احساس حقارتی هم مطرح نیست.
📖شکوه آزادی
#اشو
ترجمهٔ میر جواد سید حسینی
کپی ممنوع⛔️
@Asheghanbook
BY 𝐵𝑜𝑜𝑘
Share with your friend now:
tgoop.com/Asheghanbook/2600