tgoop.com/Baghekhabushan/8267
Last Update:
.
یکی روز شاه جهان سوی کوه
گذر کرد با چند کس همگروه
پدید آمد از دور چیزی دراز
سیه رنگ و تیره تن و تیز تاز
دو چشم از بر سر چو دو چشمه خون
ز دود دهانش جهان تیرهگون
نگه کرد هوشنگ باهوش و سنگ
گرفتش یکی سنگ و شد تیز چنگ
به زور کیانی رهانید دست
جهانسوز مار از جهانجوی جست
برآمد به سنگ گران سنگ خرد
همان و همین سنگ بشکست گرد
فروغی پدید آمد از هر دو سنگ
دل سنگ گشت از فروغ آذرنگ
نشد مار کشته ولیکن ز راز
از این طبع سنگ آتش آمد فراز
جهاندار پیش جهان آفرین
نیایش همی کرد و خواند آفرین
که او را فروغی چنین هدیه داد
همین آتش آنگاه قبله نهاد
بگفتا فروغی ست این ایزدی
پرستید باید اگر بخردی
شب آمد برافروخت آتش چو کوه
همان شاه در گرد او با گروه
یکی جشن کرد آن شب و باده خورد
سده نام آن جشن فرخنده کرد
ز هوشنگ ماند این سده یادگار
بسی باد چون او دگر شهریار
دلایل پنجگانه برای الحاقی شمردن جشن سده و حذف آن از متن ویرایش شاهنامه خالقی مطلق به قرار زیر است:
[(۱) شاعر در هفت بیت نخستین این قطعه میگوید که هوشنگ آهن را کشف کرد و ابزار کار را به وجود آورد، طرز آبیاری را نشان داد و .... سپس، پس از آنکه ۲۱ بیت در موضوع پیدایش آتش و جشن سده سخن میگوید و در پایان به ستایش هوشنگ میپردازد، باز دوباره برمیگردد به دنبالۀ شرح کارهای هوشنگ ... که در واقع بیت بیست و نهم دنبالۀ بیت هفتم است و این ۲۱ بیت را در میان آنها وصله کردهاند.
(۲) در بیتهای هشتم و نهم میگوید پس از این کارها که هوشنگ کرد هنوز خوراک مردم از میوه بود و جامهشان از برگ. در حالی که پیش از آن آمده است که مردم آهنگری و آبیاری و کشاورزی را هم فراگرفته بودند. همچنین در بیتهای یکم تا سوم گفته است که به کمک آتش، آهن را از سنگ جدا کرد و آهنگری را شناخت، ولی روایت پیدایش آتش تازه چند بیت پس از آن آمده است ،،،.
(۳) از نگاه سبک سخن، این قطعه به شیوۀ سخن فردوسی نزدیک است. با این حال چند جا آثار سستی در آن نمایان است. مثلاً در مصرع یکم بیت ۱۴ عبارت «چیزی دراز» سخنی سخت سست و کودکانه است. و یا در بیت ۱۸ واژۀ «خرد» را به معنی «کوچک، ریز» در هر دو مصرع پساوند آورده و لفظ مصرع دوم آن هم سست است. همچنین «طبع سنگ» در بیت ۲۰ نمیتواند سخن فردوسی باشد. در مقابل بیتهای ۱۱ و ۲۳ به مضمون دو مصرع شاهنامه در جای دیگری در کتاب شباهت دارد که آتش بدان گاه محراب بود و همان قبلهشان برترین گوهر است.
(۴) این روایت در دستنویس فلورانس ۶۱۴، دستنویس لندن ۶۷۵، دستنویس قاهره ۷۴۱، دستنویس استانبول ۹۰۳، دستنویس استانبول ۸۹۱ نیست.
۲ از ۵
BY کانال رسمی هزار باده فرهنگ
Share with your friend now:
tgoop.com/Baghekhabushan/8267