Forwarded from دیجی لیت
۵ نکتۀ کلیدی در والدگری دیجیتال
نترسید! با فرزندتان صحبت کنید، بخشی از زندگی رسانهای او باشید و...
صفحۀ ما در تلگرام و اینستاگرام:
🌀@DigiLitAcademy
نترسید! با فرزندتان صحبت کنید، بخشی از زندگی رسانهای او باشید و...
صفحۀ ما در تلگرام و اینستاگرام:
🌀@DigiLitAcademy
در طول یک ماه گذشته، گفتوگوهای زیادی با والدینی داشتهام که فرزندانشان در حال ورود به دورۀ ابتدایی یا متوسطۀ اول هستند. نگرانی مشترک همهشان انتخاب مدرسه بود. در بازار پُرسود و غیرشفاف مدارس غیردولتی، تشخیص سره از ناسره دشوار است. مجموع این گفتوگوها و تکرار پرسشهایی نزدیک به هم باعث شد به فکر این لایو بیفتم. جمعه شب هم نتایج جستوجوهایم در زمینۀ معیارهای انتخاب مدرسه را به اشتراک میگذارم و هم بخشهایی از آنچه در طول شش هفت سال گذشته زیستهام.
🔻🔻🔻
@BalvaaBlog
🔻🔻🔻
@BalvaaBlog
بَلْوا
پارسال همین روزها بود که «بَلْوا» را راه انداختم. حالا آرشیو کاملی از تمامی فعالیتهای این چند سالهام در این وبلاگ در دسترس است. روی آوردنِ دوباره به دنیای وبلاگنویسی برایم تجربۀ جالبی بود و فعلاً تصمیم دارم ادامهاش بدهم. «بَلْوا» در طول یک سالی که گذشت…
این روزها تولد دو سالگی «بَلْوا» است. راستش را بخواهید تصور میکردم زودتر از اینها تعطیلش میکنم :)
«بَلْوا» در طول یک سال گذشته بیش از ۷۰ هزار بازدید و ۴۰ هزار بازدیدکننده داشته است و تا موقعی که «یک» نفر هست تا چیزی را بخواند، باید آن را نوشت.
🔻🔻🔻
@BalvaaBlog
«بَلْوا» در طول یک سال گذشته بیش از ۷۰ هزار بازدید و ۴۰ هزار بازدیدکننده داشته است و تا موقعی که «یک» نفر هست تا چیزی را بخواند، باید آن را نوشت.
🔻🔻🔻
@BalvaaBlog
Forwarded from دبستان رهیار - شعبه پونک
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 #کلیپ | آموزش مجازی؛ چالشها و فرصتها (۱۳)
🎞 نوروز، بدون صفحهی نمایش
⏱ زمان: ۰۳:۵۴ دقیقه
🎙 حسام حسینزاده - معلم دبستان
📔 #از_کلاس_مجازی ، بررسی چالشها و فرصتهای آموزشی مجازی ؛
هر هفته روزهای شنبه، از کانالهای ارتباط مجازی دبستان رهیار
#آموزش_مجازی
🆔 Join → @Rahyar_prs_poonak | www.rahyar.com | @Rahyarnews
🎞 نوروز، بدون صفحهی نمایش
⏱ زمان: ۰۳:۵۴ دقیقه
🎙 حسام حسینزاده - معلم دبستان
📔 #از_کلاس_مجازی ، بررسی چالشها و فرصتهای آموزشی مجازی ؛
هر هفته روزهای شنبه، از کانالهای ارتباط مجازی دبستان رهیار
#آموزش_مجازی
🆔 Join → @Rahyar_prs_poonak | www.rahyar.com | @Rahyarnews
Forwarded from دیجی لیت
Forwarded from آموزش مقطع دبستان ابرکلاس
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#آشنایی_با_دوره (کلاس آنلاین)
🎁 جلسه اول رایگان، باقی جلسات: ۸۰ درصد تخفیف
🌫 فارسی ششم دبستان (همهچیز دربارهی «جمله»)
👨🏫 استاد: حسام حسینزاده
✅ موضوع دوره:در این دورهی سه جلسهای، تلاش میکنیم همهی آنچه انتظار میرود دانشآموزان در پایان دورهی دبستان (پایهی ششم) دربارهی «جمله» بدانند را مرور کنیم. از چیستیِ جمله و انواع آن (از نظر محتوا و ساختمان) شروع میکنیم، به اجزای جمله (نهاد، گزاره، فاعل، مفعول و فعل) میپردازیم و در نهایت، پس از آشنایی با «شبهجمله»، سراغ یکی از مهمترین مهارتهای دورهی دبستان، یعنی «جملهشماری» میرویم. بدین ترتیب، تلاش میکنیم همراه یکدیگر، دوستیای ابدی را با «جمله» شکل دهیم؛ دوستیای که در سالهای متوسطه کمکهای زیادی به ما خواهد کرد.
🎥 (جزئيات این دوره در ویدئوی همین پست قابل مشاهده است.)
🎓 ویژهی: دبستان 👈 #پایه_ششم
⏳۳ روز (۱۸۰ دقیقه)
💰 هزینه ثبتنام: پیش از تخفیف: ۲۰ هزار تومان،
🎯 پس از❗️۸۰ درصد تخفیف 👈 ۴ هزار تومان
🔘 بستر کلاس: اسکایروم (نحوهی برگزاری)
👈 ثبتنام و اطلاعات بیشتر 👉
@abarkelas
@abarkelasElementarySchool
🎁 جلسه اول رایگان، باقی جلسات: ۸۰ درصد تخفیف
🌫 فارسی ششم دبستان (همهچیز دربارهی «جمله»)
👨🏫 استاد: حسام حسینزاده
✅ موضوع دوره:در این دورهی سه جلسهای، تلاش میکنیم همهی آنچه انتظار میرود دانشآموزان در پایان دورهی دبستان (پایهی ششم) دربارهی «جمله» بدانند را مرور کنیم. از چیستیِ جمله و انواع آن (از نظر محتوا و ساختمان) شروع میکنیم، به اجزای جمله (نهاد، گزاره، فاعل، مفعول و فعل) میپردازیم و در نهایت، پس از آشنایی با «شبهجمله»، سراغ یکی از مهمترین مهارتهای دورهی دبستان، یعنی «جملهشماری» میرویم. بدین ترتیب، تلاش میکنیم همراه یکدیگر، دوستیای ابدی را با «جمله» شکل دهیم؛ دوستیای که در سالهای متوسطه کمکهای زیادی به ما خواهد کرد.
🎥 (جزئيات این دوره در ویدئوی همین پست قابل مشاهده است.)
🎓 ویژهی: دبستان 👈 #پایه_ششم
⏳۳ روز (۱۸۰ دقیقه)
💰 هزینه ثبتنام: پیش از تخفیف: ۲۰
🎯 پس از❗️۸۰ درصد تخفیف 👈 ۴ هزار تومان
🔘 بستر کلاس: اسکایروم (نحوهی برگزاری)
👈 ثبتنام و اطلاعات بیشتر 👉
@abarkelas
@abarkelasElementarySchool
Forwarded from آموزش مقطع دبستان ابرکلاس
#آشنایی_با_دوره (کلاس آنلاین)
🌫 فارسی پایه ششم (آرایههای ادبی و قالبهای شعری)
🏫 استاد: حسام حسینزاده
🎓 ویژهی: پایه ششم
⏳۲ روز (۱۲۰ دقیقه)
💰 هزینه ثبتنام: پیش از تخفیف:۲۰,۰۰۰ تومان،
🎯 پس از❗🎁 ۸۰ درصد تخفیف 👈🏻 ۴,۰۰۰ تومان
🔘 بستر کلاس: اسکایروم (نحوهی برگزاری)
👈🏻 ثبتنام و اطلاعات بیشتر 👉🏻
@abarkelas
@abarkelasElementarySchool
🌫 فارسی پایه ششم (آرایههای ادبی و قالبهای شعری)
🏫 استاد: حسام حسینزاده
🎓 ویژهی: پایه ششم
⏳۲ روز (۱۲۰ دقیقه)
💰 هزینه ثبتنام: پیش از تخفیف:
🎯 پس از❗🎁 ۸۰ درصد تخفیف 👈🏻 ۴,۰۰۰ تومان
🔘 بستر کلاس: اسکایروم (نحوهی برگزاری)
👈🏻 ثبتنام و اطلاعات بیشتر 👉🏻
@abarkelas
@abarkelasElementarySchool
بَلْوا
هنر آموزگاری (۱) همیشه دانشآموزان را با اسم کوچکشان صدا کنید. #هنر_آموزگاری 🔻🔻🔻 @BalvaaBlog
صداکردن دانشآموزان با نام خانوادگی، اشتباه تقریباً رایجی در میان معلمان است؛ بهویژه در دورههای متوسطۀ اول و دوم. هنگامی که دانشآموزی را با نام خانوادگی صدا میکنید، ناخودآگاه پیام «زیاد صمیمی نشو» را به او مخابره کردهاید. نه بدین معنی که صمیمیشدن با دانشآموزی که او را با نام خانوادگی صدا میکنید، ناممکن باشد اما قطعاً نسبت به وضعیتی که او را با اسم کوچکش صدا کنید، دشوارتر است.
برعکس، صداکردن دانشآموزان با اسم کوچکشان نخستین قدم در راه ساختن رابطهای باکیفیت با آنها است. در همان روزهای ابتدای سال این را به همۀ دانشآموزان نشان دهید که حفظکردن اسامیشان برایتان اهمیت دارد. تلاش خود در این راستا (پیروزیها و شکستهایتان) را با آنان به اشتراک بگذارید و تصور نکنید این نکتۀ کوچک اهمیت چندانی ندارد. در آینده، خواهید دید که همین نکتۀ کوچک چطور میتواند شما را وارد بخشهایی از زندگی بچهها کند که کمتر بزرگسالی به آن پا گذاشته است.
تلاش کنید برای این کار سبک و روال مخصوص به خودتان را بیابید و مسیری برایش طراحی کنید که جمعی و شورانگیز باشد. مثلاً در روزهای ابتدای سال، هر زنگ که وارد کلاس میشوم (البته در آموزش حضوری)، شروع به صداکردن اسم تکتک دانشآموزان (به همان ترتیبی که نشستهاند) میکنم و هرکجا اسم کسی را اشتباه بگویم یا به یاد نیاورم، باختهام و باید یک زنگ دیگر منتظر بمانم تا بتوانم دوباره شانسم را برای گفتن نام تکتک دانشآموزان کلاس (پشت سر هم و بدون اشتباه) امتحان کنم. خیلی زود، این روند بدل به اولین بازی جمعی ما در کلاس خواهد شد. در زنگهای بعدی، همه منتظر ورود من به کلاس هستند و وقتی شروع میکنم به گفتن اسامی، تشویقم میکنند که ادامه دهم و موفق شوم. اولین باری که بتوانم اسم تکتک دانشآموزان را بهسرعت و بیاشتباه بگویم، کلاس منفجر خواهد شد و همه طوری خوشحال میشوند که انگار کار حیرتانگیزی را به سرانجام رساندهایم. البته میزان خوشحالی خودم، در این انفجار بیتأثیر نیست چراکه برایم مهم است بتوانم هرچه زودتر اسامی تکتک بچهها را از بر کنم. البته این فقط یک مثال بود و میتوان صدها سناریوی هیجانانگیزتر هم برایش طراحی کرد.
از تأثیرگذاری این کار هم گمان میکنم ذکر یک خاطره کافی باشد. چند سال پیش دانشآموزی داشتم که رابطهمان با هم از کیفیت خوبی برخوردار بود اما بهدلیل خجالتی و گوشهگیربودنش، آنقدر که برایم ایدهآل بود، صمیمی نبودیم. حدود سه سال پس از خروج از کلاسم، روزی برایم پیام گذاشت و گفت که میخواهد دربارۀ مسئلهای خصوصی با من صحبت کند. در جریان این گفتوگو یکی از بحرانهای رایج در نوجوانی را به اشتراک گذاشت و دربارهاش صحبت کردیم. از ابتدا که سراغم آمده بود کمی برایم تعجببرانگیز بود، معمولاً این بازگشتها در دانشآموزانی رایجتر است که رابطهمان کیفیت بالاتری داشته (دستکم در ذهن من) اما در این مورد اینگونه نبود. در جریان این گفتوگوی طولانی اما او به من یادآور شد که در طول همۀ این سالها، من تنها معلم و دوستی (به تعبیر خودش) بودهام که گفتن نامش را به نام خانوادگیاش ترجیح دادهام! چون نام خانوادگیاش کوتاهتر و راحتتر از نامش بود، گویا همه (از بزرگسال و همسال) ترجیح میدادند با آن صدایش کنند. جالب آنکه میگفت بارها از دوستانم خواستهام که این کار را نکنند و با نام کوچکم صدایم کنند اما آنها اعتنای چندانی نکردهاند. شوکهکننده نیست؟ یک اسم کوچک و در ظاهر ساده، میتواند تا چه اندازه معنادار و عمیق باشد.
پ.ن: آموزگاران دیگر نیز تجاربشان در این زمینه را در صفحۀ اینستاگرام بَلْوا به اشتراک گذاشتهاند و نکات مهمی به این بحث اضافه شده است. خوشحال میشوم شما هم از تجربۀ خود بگویید تا فرصت یادگیری برای همۀ ما فراهم شود.
آدرس اینستاگرام:
https://www.instagram.com/balvaablog
🔻🔻🔻
@BalvaaBlog
برعکس، صداکردن دانشآموزان با اسم کوچکشان نخستین قدم در راه ساختن رابطهای باکیفیت با آنها است. در همان روزهای ابتدای سال این را به همۀ دانشآموزان نشان دهید که حفظکردن اسامیشان برایتان اهمیت دارد. تلاش خود در این راستا (پیروزیها و شکستهایتان) را با آنان به اشتراک بگذارید و تصور نکنید این نکتۀ کوچک اهمیت چندانی ندارد. در آینده، خواهید دید که همین نکتۀ کوچک چطور میتواند شما را وارد بخشهایی از زندگی بچهها کند که کمتر بزرگسالی به آن پا گذاشته است.
تلاش کنید برای این کار سبک و روال مخصوص به خودتان را بیابید و مسیری برایش طراحی کنید که جمعی و شورانگیز باشد. مثلاً در روزهای ابتدای سال، هر زنگ که وارد کلاس میشوم (البته در آموزش حضوری)، شروع به صداکردن اسم تکتک دانشآموزان (به همان ترتیبی که نشستهاند) میکنم و هرکجا اسم کسی را اشتباه بگویم یا به یاد نیاورم، باختهام و باید یک زنگ دیگر منتظر بمانم تا بتوانم دوباره شانسم را برای گفتن نام تکتک دانشآموزان کلاس (پشت سر هم و بدون اشتباه) امتحان کنم. خیلی زود، این روند بدل به اولین بازی جمعی ما در کلاس خواهد شد. در زنگهای بعدی، همه منتظر ورود من به کلاس هستند و وقتی شروع میکنم به گفتن اسامی، تشویقم میکنند که ادامه دهم و موفق شوم. اولین باری که بتوانم اسم تکتک دانشآموزان را بهسرعت و بیاشتباه بگویم، کلاس منفجر خواهد شد و همه طوری خوشحال میشوند که انگار کار حیرتانگیزی را به سرانجام رساندهایم. البته میزان خوشحالی خودم، در این انفجار بیتأثیر نیست چراکه برایم مهم است بتوانم هرچه زودتر اسامی تکتک بچهها را از بر کنم. البته این فقط یک مثال بود و میتوان صدها سناریوی هیجانانگیزتر هم برایش طراحی کرد.
از تأثیرگذاری این کار هم گمان میکنم ذکر یک خاطره کافی باشد. چند سال پیش دانشآموزی داشتم که رابطهمان با هم از کیفیت خوبی برخوردار بود اما بهدلیل خجالتی و گوشهگیربودنش، آنقدر که برایم ایدهآل بود، صمیمی نبودیم. حدود سه سال پس از خروج از کلاسم، روزی برایم پیام گذاشت و گفت که میخواهد دربارۀ مسئلهای خصوصی با من صحبت کند. در جریان این گفتوگو یکی از بحرانهای رایج در نوجوانی را به اشتراک گذاشت و دربارهاش صحبت کردیم. از ابتدا که سراغم آمده بود کمی برایم تعجببرانگیز بود، معمولاً این بازگشتها در دانشآموزانی رایجتر است که رابطهمان کیفیت بالاتری داشته (دستکم در ذهن من) اما در این مورد اینگونه نبود. در جریان این گفتوگوی طولانی اما او به من یادآور شد که در طول همۀ این سالها، من تنها معلم و دوستی (به تعبیر خودش) بودهام که گفتن نامش را به نام خانوادگیاش ترجیح دادهام! چون نام خانوادگیاش کوتاهتر و راحتتر از نامش بود، گویا همه (از بزرگسال و همسال) ترجیح میدادند با آن صدایش کنند. جالب آنکه میگفت بارها از دوستانم خواستهام که این کار را نکنند و با نام کوچکم صدایم کنند اما آنها اعتنای چندانی نکردهاند. شوکهکننده نیست؟ یک اسم کوچک و در ظاهر ساده، میتواند تا چه اندازه معنادار و عمیق باشد.
پ.ن: آموزگاران دیگر نیز تجاربشان در این زمینه را در صفحۀ اینستاگرام بَلْوا به اشتراک گذاشتهاند و نکات مهمی به این بحث اضافه شده است. خوشحال میشوم شما هم از تجربۀ خود بگویید تا فرصت یادگیری برای همۀ ما فراهم شود.
آدرس اینستاگرام:
https://www.instagram.com/balvaablog
🔻🔻🔻
@BalvaaBlog
هنر آموزگاری (۲)
سازوکارهای تبعیضآفرین را بشناسید و سوگیری خود را مدیریت کنید.
#هنر_آموزگاری
🔻🔻🔻
@BalvaaBlog
سازوکارهای تبعیضآفرین را بشناسید و سوگیری خود را مدیریت کنید.
#هنر_آموزگاری
🔻🔻🔻
@BalvaaBlog
بَلْوا
هنر آموزگاری (۲) سازوکارهای تبعیضآفرین را بشناسید و سوگیری خود را مدیریت کنید. #هنر_آموزگاری 🔻🔻🔻 @BalvaaBlog
سازوکارهای تبعیضآفرین در کلاس درس و مدرسه یکی از پیچیدهترین و عجیبترین موضوعاتی است که در آموزش با آن روبهرو شدهام. اوایل که معلم شده بودم، تصور میکردم سازوکارهای تبعیضآفرین در کلاس (دستکم در زمینۀ اجتماعی ایران)، صرفاً ناشی از نابرابریهای اقتصادی و اجتماعی است اما وقتی به تجربه فهمیدم سازوکار تبعیض در کلاس (در ایران هم) میتواند بر تفاوت رنگ مو، رنگ پوست، رنگ چشم، وضعیت جسمی، استخوانبندی بدن، استخوانبندی چهره و... استوار باشد، کمی برایم ترسناک بود.
ماجرا وقتی ترسناکتر شد که با مفهوم «سوگیری معلم» آشنا شدم و فهمیدم سازوکارهای تبعیضآفرین همیشه مخلوق فرهنگ حاکم بر جامعه نیستند و میتوانند مخلوق تجربۀ شخصی من (بهعنوان معلم) باشند. شناسایی و کنترل سازوکارهایی که ریشه در فرهنگ جامعه دارند و میتوان آنها را در کلاسهای مختلف در جایجای کشور یافت، به نسبت نوع دوم این سازوکارها آسانتر است. زمانی که من بهعنوان معلم نوعی سوگیری شخصی دارم که نهتنها در شهر و مدرسۀ دیگر، بلکه در کلاس کناری هم وجود ندارد، تقریباً فقط خودم و دانشآموزان حاضر در کلاس هستیم که میتوانیم این نوعِ دوم از سازوکارهای تبعیضآفرین را شناسایی کنیم.
گاهی وقتی با معلمان دربارۀ سوگیری شخصی صحبت میکنم، این پاسخ را میشنوم که «ما بعد از این همه سال معلمی، معلومه که دیگه سوگیری نداریم» و این پاسخ برایم از همهچیز ترسناکتر است! تجربه و دانشم به من میگوید سوگیری هرگز از بین نمیرود، همواره جایی در ذهن ما (شاید ناخودآگاهمان) باقی میماند و هر لحظه در انتظار فرصتی است که خودش را تحقق ببخشد. معلمانی که تصور میکنند هیچ سوگیریای در رفتارشان ندارند، از این جهت نگرانم میکنند که اطمینان دارم سوگیریای در آنان وجود دارد که هنوز کشفش نکردهاند و بنابراین، شانس کمتری برای مدیریت آن دارند. یک معلم آگاه باید بهدقت سازوکارهای اجتماعی و شخصی تبعیضآفرین را بشناسد و دربارۀ مورد دوم (یعنی سازوکارهای شخصی) حتی خوب است که آنها را برای خودش یادداشت کند تا در گذر سالها به مجموعۀ کاملی از سوگیریهای شخصی خودش بهعنوان معلم برسد.
مثلاً دربارۀ خودم، تا به اینجای کار میدانم از نظر جسمی، نسبت به دانشآموزانی که بسیار کوچکتر از همسالانشان هستند، سوگیری مثبت دارم. از نظر رفتاری، نسبت به دانشآموزانی که مدام با شیطنتهایشان با مرزهای معلم بازی میکنند، سوگیری مثبت دارم. از نظر قومیتی، نسبت به دانشآموزانی که اصالت گیلکی و کردی دارند، سوگیری مثبت دارم. از نظر زبانی، نسبت به دانشآموزانی که میتوانند به زبان مادریشان (زبانی محلی یا قومی) صحبت کنند، سوگیری مثبت دارم. از نظر شغلی، نسبت به دانشآموزانی که والدینشان معلم هستند، سوگیری مثبت دارم. در مقابل، مثلاً نسبت به دانشآموزانی که مدام دیگران را تحت آزار و قلدری قرار میدهند یا نسبت به احساسات دیگران بیتفاوت هستند، سوگیری منفی دارم. حتی گاهی نسبت به دانشآموزانی که والدینشان غیرمحترمانه (نه منتقدانه) برخورد کرده و توهین میکنند، سوگیری منفی پیدا میکنم. البته اینها فقط بخشی از سوگیریهایی است که در خود میشناسم و هنوز هم در هر ساعت و جلسه، کنجکاوانه بهدنبال این هستم که سازوکارهای پنهانتر سوگیری درون خودم را بیابم، به خاطر بسپرم و مدیریتشان کنم.
این توضیح تکمیلی و مهم را هم بدهم که ابداً منظورم این نیست که معلم باید با همه «یکسان» رفتار کند. مهم این است که تفاوتهای رفتاری با دانشآموزان مختلف، در ذهن معلم توضیحی کاملاً شفاف داشته باشد و حتماً بخشی از این توضیحات با خودِ دانشآموز هم در میان گذاشته شده باشد؛ یعنی دانشآموز باید بر اساس اطلاعات معلم دقیقاً بداند که چرا مخاطب رفتار یا برخوردی متفاوت از رفتار یا برخوردی که با دیگر دانشآموزان میشود، قرار گرفته است. ممکن است دلایل و توضیحات معلم برای دانشآموز قانعکننده نباشد اما در وهلۀ نخست، معلم باید حداکثر تلاش خود را به کار گیرد تا بتواند همۀ خلاءهای اطلاعاتی موجود که ممکن است مانعی بر سر راه اقناع دانشآموز باشند را پُر کند و اگر در پایان، دانشآموز درک نکرد که چرا چنین تصمیمی از سوی معلم گرفته شده، به گمانم معیار این است که اگر بزرگسال متخصص (در آموزش) دیگری توضیحاتی که معلم برای دانشآموز داده را از زبانِ خودِ دانشآموز بشنود، آن را متقاعدکننده و کافی بداند. بنابراین، سوگیری چیزی است که در موقعیتی کاملاً مشابه میان دو دانشآموز، ما را تحریک میکند تا با یکی از آنان (که نسبت به او سوگیری مثبت یا منفی داریم) متفاوت رفتار کنیم.
شما چه تجربهای از سازوکارهای تبعیضآفرین در آموزش داشتهاید و مهمتر از آن، چه سوگیریهای شخصیای دارید؟
با مراجعه به آدرس اینستاگرام زیر میتوانید در این بحث مشارکت کنید:
https://www.instagram.com/balvaablog
🔻🔻🔻
@BalvaaBlog
ماجرا وقتی ترسناکتر شد که با مفهوم «سوگیری معلم» آشنا شدم و فهمیدم سازوکارهای تبعیضآفرین همیشه مخلوق فرهنگ حاکم بر جامعه نیستند و میتوانند مخلوق تجربۀ شخصی من (بهعنوان معلم) باشند. شناسایی و کنترل سازوکارهایی که ریشه در فرهنگ جامعه دارند و میتوان آنها را در کلاسهای مختلف در جایجای کشور یافت، به نسبت نوع دوم این سازوکارها آسانتر است. زمانی که من بهعنوان معلم نوعی سوگیری شخصی دارم که نهتنها در شهر و مدرسۀ دیگر، بلکه در کلاس کناری هم وجود ندارد، تقریباً فقط خودم و دانشآموزان حاضر در کلاس هستیم که میتوانیم این نوعِ دوم از سازوکارهای تبعیضآفرین را شناسایی کنیم.
گاهی وقتی با معلمان دربارۀ سوگیری شخصی صحبت میکنم، این پاسخ را میشنوم که «ما بعد از این همه سال معلمی، معلومه که دیگه سوگیری نداریم» و این پاسخ برایم از همهچیز ترسناکتر است! تجربه و دانشم به من میگوید سوگیری هرگز از بین نمیرود، همواره جایی در ذهن ما (شاید ناخودآگاهمان) باقی میماند و هر لحظه در انتظار فرصتی است که خودش را تحقق ببخشد. معلمانی که تصور میکنند هیچ سوگیریای در رفتارشان ندارند، از این جهت نگرانم میکنند که اطمینان دارم سوگیریای در آنان وجود دارد که هنوز کشفش نکردهاند و بنابراین، شانس کمتری برای مدیریت آن دارند. یک معلم آگاه باید بهدقت سازوکارهای اجتماعی و شخصی تبعیضآفرین را بشناسد و دربارۀ مورد دوم (یعنی سازوکارهای شخصی) حتی خوب است که آنها را برای خودش یادداشت کند تا در گذر سالها به مجموعۀ کاملی از سوگیریهای شخصی خودش بهعنوان معلم برسد.
مثلاً دربارۀ خودم، تا به اینجای کار میدانم از نظر جسمی، نسبت به دانشآموزانی که بسیار کوچکتر از همسالانشان هستند، سوگیری مثبت دارم. از نظر رفتاری، نسبت به دانشآموزانی که مدام با شیطنتهایشان با مرزهای معلم بازی میکنند، سوگیری مثبت دارم. از نظر قومیتی، نسبت به دانشآموزانی که اصالت گیلکی و کردی دارند، سوگیری مثبت دارم. از نظر زبانی، نسبت به دانشآموزانی که میتوانند به زبان مادریشان (زبانی محلی یا قومی) صحبت کنند، سوگیری مثبت دارم. از نظر شغلی، نسبت به دانشآموزانی که والدینشان معلم هستند، سوگیری مثبت دارم. در مقابل، مثلاً نسبت به دانشآموزانی که مدام دیگران را تحت آزار و قلدری قرار میدهند یا نسبت به احساسات دیگران بیتفاوت هستند، سوگیری منفی دارم. حتی گاهی نسبت به دانشآموزانی که والدینشان غیرمحترمانه (نه منتقدانه) برخورد کرده و توهین میکنند، سوگیری منفی پیدا میکنم. البته اینها فقط بخشی از سوگیریهایی است که در خود میشناسم و هنوز هم در هر ساعت و جلسه، کنجکاوانه بهدنبال این هستم که سازوکارهای پنهانتر سوگیری درون خودم را بیابم، به خاطر بسپرم و مدیریتشان کنم.
این توضیح تکمیلی و مهم را هم بدهم که ابداً منظورم این نیست که معلم باید با همه «یکسان» رفتار کند. مهم این است که تفاوتهای رفتاری با دانشآموزان مختلف، در ذهن معلم توضیحی کاملاً شفاف داشته باشد و حتماً بخشی از این توضیحات با خودِ دانشآموز هم در میان گذاشته شده باشد؛ یعنی دانشآموز باید بر اساس اطلاعات معلم دقیقاً بداند که چرا مخاطب رفتار یا برخوردی متفاوت از رفتار یا برخوردی که با دیگر دانشآموزان میشود، قرار گرفته است. ممکن است دلایل و توضیحات معلم برای دانشآموز قانعکننده نباشد اما در وهلۀ نخست، معلم باید حداکثر تلاش خود را به کار گیرد تا بتواند همۀ خلاءهای اطلاعاتی موجود که ممکن است مانعی بر سر راه اقناع دانشآموز باشند را پُر کند و اگر در پایان، دانشآموز درک نکرد که چرا چنین تصمیمی از سوی معلم گرفته شده، به گمانم معیار این است که اگر بزرگسال متخصص (در آموزش) دیگری توضیحاتی که معلم برای دانشآموز داده را از زبانِ خودِ دانشآموز بشنود، آن را متقاعدکننده و کافی بداند. بنابراین، سوگیری چیزی است که در موقعیتی کاملاً مشابه میان دو دانشآموز، ما را تحریک میکند تا با یکی از آنان (که نسبت به او سوگیری مثبت یا منفی داریم) متفاوت رفتار کنیم.
شما چه تجربهای از سازوکارهای تبعیضآفرین در آموزش داشتهاید و مهمتر از آن، چه سوگیریهای شخصیای دارید؟
با مراجعه به آدرس اینستاگرام زیر میتوانید در این بحث مشارکت کنید:
https://www.instagram.com/balvaablog
🔻🔻🔻
@BalvaaBlog