tgoop.com/Book_Kanoon/863
Last Update:
نام من عشق است، آیا میشناسیدم؟
زخمیام -زخمی سراپا- میشناسیدم؟
با شما طیکردهام راه درازی را
خسته هستم، خسته، آیـا میشناسیدم؟
راه ششصدسالهای از دفتر حافظ
تا غزلهای شما! ها، میشناسیدم؟
این زمانم گرچه ابر تیره پوشیدهاست،
من همان خورشیدم امّا، میشناسیدم
پای رهوارش شکسته، سنگلاخ دهر
اینک این افتاده از پا، میشناسیدم؟
میشناسد چشمهایم چهرههاتان را
همچنانی که شماها میشناسیدم
□
این چنین بیگانه از من رو مگردانید
در مبندیدم به حاشا، میشناسیدم!
من همان دریایتان ای رهروان عشق!
رودهای رو به دریا! میشناسیدم
اصل من بودم، بهانه بود و فرعی بود
عشق «قیس»و حسن «لیلا» میشناسیدم؟
در کف فرهاد تیشه من نهادم، من!
من بریدم بیستون را میشناسیدم
مسخ کرده چهرهام را گرچه این ایّام
با همین دیوار حتّی میشناسیدم
□
من همانم - مهربان سالهای دور -
رفتهام از یادتان؟ یا میشناسیدم؟
👤 #حسین_منزوی
🌱کانــــون کتابخــــوانی:
| @Book_Kanoon |
BY کانون کتابخــــوانی
Share with your friend now:
tgoop.com/Book_Kanoon/863