tgoop.com/DaftareBastan/4
Last Update:
میکند.
وقتی دستنویسهای مختلف یک اثر کلاسیک- مثلا شاهنامه- را با هم مقایسه می-کنیم میبینم، این دستنویسها در ضبط واژگان یا شمار ابیات با هم تفاوت دارند. بدبختانه ضبطهای قدیمترین نسخه در همهجا قابل اعتماد و معتبر نیست و گاه قدیم-ترین نسخه ناقص است و بخش عمدهای از آن از بین رفته- چنان که نسخهی شاهنامهی کتابخانهی فلورانس که قدیمترین نسخهی شاهنامه است- و نسخهای که بتوان تا درصد بسیار بالایی به آن اتکا کرد و در همهجا ضبطهایش را معتبر و در نتیجه آن را نسخهی اساس شمرد و در رفع پیچیدگیها و گرفتاریهای متن به آن رجوع کرد در اغلب موارد وجود ندارد.
در تصحیح انتقادی متون، و نه تصحیح ذوقی و دلبخواهی، مصحح با توجه به مجموعه معیارهای اصالت و صحت با دیدی تاریخی به دستنویسها که هر کدام بازمانده از دورهای هستند، میکوشد با توجه به سبکشناسی و قواعد و اقتضائات و قوانینِ نوعِ ادبی که متنِ موردِ تصحیح متعلق به آن است، با توجه به قواعد بلاغی، وزن و قافیه -در صورتی که متن مثل شاهنامه منظوم باشد- با توجه به دستور زبان خاص متن یا کاربرد صرفی و نحوی ویژهی متن، همچنین با توجه به فرامتن و زیرمتنِ اثر- در مورد شاهنامه کهنالگوها، اسطورهها، و باورها و آیینهای دینیِ ایرانِ پیش از اسلام- ضبطی را که نزدیکتر به نسخهی اصلی دانسته در متن، و ضبطهای دیگر را نیز در پانویس ارائه دهد.
به این ترتیب کل فرایند تصحیح انتقادی متون، کوششی است در حد امکان و توان و با اتکا به معیارهای علمی و غیر شخصی، برای ترمیمِ خدشهای که گذرِ زمان و دستکاریهای ذوقی و عقیدتی و… بر متن وارد کرده، برای حصول به این نتیجه: پدید آوردنِ نسخهای هرچه نزدیکتر به اصل.
۲- تصحیح شاهنامه بهطور خاص چه تمایز و مشکلات منحصربهفردی نسبت به تصحیح سایر متون کلاسیک دارد؟
شاهنامه اثری است در رابطهی بینامتنی با جهان اسطورهشناختی ایرانی و با متون دین و آیین ایران باستان. و نخست با متنهایی در پیوند است که به زبانهایی جز فارسیاند: اوستایی و پهلوی و سانسکریت. همچنین داستانهای شاهنامه پیش از مکتوب شدنش در میان مردم رایج بود. بعد از مکتوب شدنش به شکلهای مختلفِ نظم و نثر و به تدوینِ نویسندگان و شاعرانِ مختلف، هرمی ساخت از ادبیاتِ شاهنامه که در راسِ این هرم شاهنامهی فردوسی قرارگرفت. پیش و پس از عصرِ شاهنامهسرایان تا نزدیک به همین دوران ما، نقالی دوشادوش شاهنامه از دل آن و در دلِ آن متنی دیگر پدید آورد. با این وصف این متن بسیار خوانده شده و به اشکالِ گوناگون تغییرِ شکل و رسانه داده و از نظر زبانی در روندِ استنساخ دائما بهروز شده و بیش از دیگر متون دستخوش انواع تغییر سهوی و عمدی و تحریف قرار گرفته است. تغییرات و تصرفات در شاهنامه در سه محور عمده صورت گرفته . تصرفات ناشی از دور شدنِ روزافزون از باورهای ایران پیش از اسلام، از باورهای اساطیری و دینی- بندهشنیِ ایرانی و در دنبالهی همین گونه از تغییر، بهروز شدنِ دائمیِ شاهنامه به عنوان متنی که مدام به شکلهای گوناگون در تماس با مردم بوده. تصرفات ایدئولوژیک و نیز تصرفات عاطفی که از همذاتپنداری با سرایندهی این متن یعنی فردوسی یا یکی قهرمانان این اثر ناشی شده است. بخش عمدهی هجونامهی سلطان محمود از این گونه تصرف است.
در مقدمهی دفتر یکم تصحیح انتقادی و شرح یکایک ابیات شاهنامه، برای توصیف وضعیت خاصی که تصحیح متن شاهنامه دارد اشاره کردم که دو خطر همواره در کمین درک و دریافت و دقتِ مصححِ این متن نشسته است: سادهنمایی- و نه ساده بودنِ- شاهنامه و درستنماییِ ضبطی که با باورهای رایج بعد از اسلامی ایران وفق یافته است.
۳- شما در مقدمهی جلد یکم از تصحیحتان میگویید که با اکثر تصحیحات قبلی شاهنامه از جمله شاهنامهی چاپ مسکو «زاویه» دارید. احتمالا همین زاویه انگیزهی تألیف تصحیح شما بوده است. چه نقدی به تصحیحات قبلی شاهنامه ـ مثلا تصحیح جلال خالقی مطلق ـ داشتید که دست به کارِ تألیف این تصحیح جدید شدید؟
– سال ۱۳۷۳ من برای نوشتن شرح یکایک ابیات شاهنامه، مشتمل بر آگاهیهای اسطوره-شناختی، فیلولوژیک، ریشهشناختی و تاریخی- تذکرهای کارم را بر روی شاهنامهی چاپ مسکو شروع کردم. نتیجهی آن در سال ۱۳۸۰ منتشر شد. چاپ خالقی مطلق- که درآن زمان دفتر اولش منتشر شده بود- تا این اندازه مورد توجه و ملاحظهی من بود که در ضبطهای متفاوت آن در گزارش نسخهبدلهای هر بیت آورده شد. لطفا توجه کنید من در جای منتقدی که متنِ مصحَّحِ دانشمندانِ خاورشناسی آکادمی علوم روسیه و متنِ مصحَّحِ دکتر خالقی مطلق را به نقد و بررسی و ارزیابی نشسته است این دو متن و نسخههای مورد استفادهشان را نگاه نکردم، بلکه به هدفِ شرحِ یکایک ابیاتِ شاهنامه این دو متن و دستنویسهای ذیلِ آنها را زیر و رو کردم.
BY DaftareBastan
Share with your friend now:
tgoop.com/DaftareBastan/4