tgoop.com/Doopaamin/5788
Last Update:
جز این شاخههای شکسته،
هیچ نسبتی با تو ندارم !
تو آنقدر فروتنی که اگر باران ببارد، گل میشوی.
چشمهایت مزار
و دستهایت پنجرهفولاد - ملایم و غمگین -
شفاخانه اما دریا بود، که ماهی قرمز را کُشت ...
میترسیدم از جلبک، از عمق، از آب
و کوسههای نامرئی تعقیبم میکردند ...
آیا دلت میگیرد
اگر از کشتیها بگویم که مرا زیر گرفتند؟
آیا دلت میگیرد
اگر بگویم آدم که میرود به کُما، دعا کماثر میشود؟
تو دعا کن اما !
دعا کن که دریا برگردد به رودخانهی خودش
و من برگردم به خانهی خودم ...
بهخاطر پادردِ مادرم
بهخاطر سرگیجههای اولین سیگار
و شکستنِ تخمه در تنهایی
بهخاطر تنهایی دوباره به شهرم برگردم
و تو را با آن اخم نازک و چشمهای مفصل
به یاد بیآورم ...
چه زیبا بودی تو !
و چه فروتنانه از مصیبت آرامش نجاتم دادی !
پیش از تو هوا مرا میکشت
دعا منطق نداشت
روشنایی منطق نداشت
و من به امید دیدن یک خواب شفاف،
شبها با عینک میخوابیدم ...
دلتنگم !
اما نه آنچنان که بخواهم برگردی.
و آنقدر به دوییدن فکر کردهام،
که رویاهایم بویِ اَسب میدهند
با قلبی مرطوب
که از تاریکی به تاریکی فرار میکند ...
مرا به خاطر بسپار !
من وطنم جاییست که در آنجا دفنم کنند ...
#حسین_صفا | کتاب نرگس
@Doopaamin : ) ❤️🍀
BY | دوپــامیــن |
Share with your friend now:
tgoop.com/Doopaamin/5788