tgoop.com/EngareNet/1438
Last Update:
سال ۱۴۰۱ همانقدر که سیاه بود که امیدناک بود؛ آتشی که از دل خروارها خاکستر سر بر آورد.
نوروز ۱۴۰۲ به یاد جانباختگان قیام ژینا و زندانیان دربند آن هستیم. همچنان زندگی، مقاومت است، شادی مقاومت است و نباید که «که روحِ باغ فرامُش کند بهاران را» آن طور که محمدرضا شفیعی کدکنی در شعر «خونریزی خزان» گفت به ما:
چگونه دوست ندارم من این دیاران را
که هر شقایقش آیینهای است یاران را
تمامِ هستیِ من در شطِ سَحَر جاریست
چو یاد آورم آن روشنیتباران را
سپیده آینهگردانِ روحشان بادا!
که روشنایِ دگر داد روزگاران را
بهارِ زخمیِ این باغ، دلکش است هنوز
اگرچه نغمه به لب خشک شد هزاران را
قبایِ میرغضب سبز و خنجرش سُرخ است
مخور فریبِ دروغ این سیاهکاران را
بهوش باش که خونریزیِ خزان کوشد
که روحِ باغ فرامُش کند بهاران را
نوروزتان پیروز و مانا باشید.
🖌 المان تصویر را سام مشاور طراحی کردهاست.
شبکه جامعهشناسی
تارنمای انگاره
BY انگاره | رسانه علوم اجتماعی و سیاستگذاری اجتماعی
Share with your friend now:
tgoop.com/EngareNet/1438