Telegram Web
#هرشب_یک_جمله

نه چیزی به نام سکوت وجود ندارد. همه چیز شنیدنی است.
آنچه ما اسمش را سکوت گذاشتەایم در حقیقت ناشنوایی خودمان است. اگر تا این حد ناشنوا نبودیم دنیا هم اینقدر بی‌رحم نمی‌شد. اما خوشبختانه کسانی هستند که می‌توانند بشنوند و در دشت‌ها بایستند.
می‌فهمی چی می‌گم؟

📕 #هدیەی_غیرمنتظره
👤 #استیگ_داگرمن

@Existentialistt
آسمانش را گرفته تنگ در آغوش
ابر؛ با آن پوستین سرد نمناکش
باغ بی‌برگی، روز و شب تنهاست،
با سکوت پاک غمناکش
ساز او باران، سرودش باد
جامه‌اش شولای عریانی‌ست
ور جز اینش جامه‌ای باید،
بافته بس شعله‌ی زر تارِ پودش باد
گو بروید، یا نروید،
هرچه در هرجا که خواهد، یا نمی‌خواهد
باغبان و رهگذاری نیست
باغ نومیدان،
چشم در راه بهاری نیست
گر زچشمش پرتو گرمی نمی‌تابد،
ور به رویش برگ لبخندی نمی‌روید،
باغ بی‌برگی که می‌گوید که زیبا نیست؟
داستان از میوه‌های سر به گردونسای اینک خفته در تابوت
پست خاک می‌گوید
باغ بی‌برگی
خنده‌اش خونیست اشک‌آمیز
جاودان بر اسب یال افشان زردش می‌چمد در آن
پادشاه فصل‌ها، پاییز.

👤 #مهدی_اخوان_ثالث

@Existentialistt
#هرشب_یک_جمله

گفتند: دلت چگونه است؟
گفت چهل‌ سال است تا میان من و دل جدایی انداخته‌اند.

منسوب به ابوالحسن خرقانی

@Existentialistt
بیش از اینها، آه، آری بیش از اینها می‌توان خاموش ماند.

👤 #فروغ_فرخزاد

@Existentialistt
ما در هیچ حال، قلب‌هایمان خالی از غم نخواهد شد،
چرا که غم ودیعه‌ای‌ست طبیعی
که ما را پاک نگه می‌دارد. انسان‌های بی‌اندوه، به معنای متعالی کلمه، هرگز «انسان» نبوده‌اند و نخواهند بود.
از این صافیِ انسان ساز نترس!

📕 #آتش_بدون_دود
👤 #نادر_ابراهیمی

@Existentialistt
آیا کسی آنقدر دوستت دارد که از جهان نترسی؟

👤 #شمس_لنگرودی

@Existentialistt
Remember
Mohsen Namjoo
آن روز که یادش خوش
آغوش پس از آغوش…

@Existentialistt
‎هرگز نمی‌توانیم اضطراب از مرگ را از بین ببریم. این نگرانی همیشه وجود دارد، در گوشه‌ای پنهان در ذهن ما نفوذ کرده و در انتظار فرصت می‌گردد که خود را بروز دهد. شاید به قول افلاطون: ما نمی‌توانیم به اعماق وجودمان دروغ بگوییم

👤 #اروین_یالوم
📕#خیره‌به‌خورشید_نگریستن


@Existentialistt
همیشه که صبر کردن، بخشیدن، ماندن و تحمل کردن به این معنا نیست که همه‌چیز درست می‌شود. لازمه گاهی وقت‌ها دست از این تظاهر کردن برداری باید دست بکشی از بخشیدن کسی که هیچ‌وقت بخشیدنت را نفهمید، ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺑﺨﺸﺶ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ وقتی می‌مانی و می‌بخشی فکر می‌کنند رفتن را بلد نیستی ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ آدم‌ها ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﺬﮐﺮ ﺷﺪ آدم‌ها ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻧﻤﯽﻣﺎﻧﻨﺪ یک‌جا ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ‌ﮐﻨﻨﺪ ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﯽﺭﻭﻧﺪ...

📕 #گریز_دلپذیر
👤 #آنا_گاوالدا

@Existentialistt
به این نتیجه رسیدم که محوطه‌ی دانشگاه صرفاً جایی برای مخفی شدن بود. یه عده افراد عجیب و غریب همیشه‌ی خدا توی محوطه پرسه می‌زدن. دانشگاه، در کل محیط لطیفی بود. هیچ وقت بهت نمی‌گفتن که اون بیرون، تو دنیای واقعی چی انتظارت رو می‌کشه. کله‌تو پر از نظریه و بینش و... می‌کردن و هیچ وقت بهت نمی‌گفتن که پیاده‌روها تا چه حد می‌تونن سفت باشن. تحصیلات دانشگاهی می‌تونه زندگی آدم‌رو تا ابد نابود کنه. کتاب‌ها می‌تونن روحیه‌تو نرم کنن. وقتی کتاب‌هارو کنار میزاری و وارد دنیای واقعی میشی، چیزی که بعدش باید بدونی اینه که چه چیزایی رو هیچ وقت بهت یاد ندادن.

👤 #چارلز_بوکوفسکی


@Existentialistt
هرگز نباید از یاد برد آنجا که حسادت وجود دارد نفرت هم در کار است، و باید مراقب بود که از میان اشخاص حسود دوستی اشتباه انتخاب نکرد. بنابراین مهم است که برای امنیت‌مان حسادت را تشخیص دهیم؛ و انسان باید یاد بگیرد که نیرنگ‌های حسودان را کشف کند، چون حسادت همه‌جا یافت می‌شود و همواره هم <ناشناخته> است؛ یا همان‌طور که گفتم، مانند وزغی زهردار در گوشه‌های تاریک پنهان می‌شود. حسادت نه سزاوار ترحم است و نه سزاوار دلسوزی.

👤 #آرتور_شوپنهاور
📕 #درباب_طبیعت_انسان


@Existentialistt
دوست عزیز، راستی که قلب آدمی چیست! من، تویی را که دوست دارم و دلبسته‌اش هستم می‌گذارم و می‌روم و خوشحالم! می‌دانم که تو می‌بخشی‌ام. آخر مگر آشنایی‌های دیگرم را هم سرنوشت برای آن دستچین نکرده بود که به دلِ مثل منی رنج برساند؟ 

👤 #گوته
📕 #رنج‌های_ورتر_جوان


@Existentialistt
انسان‌های ماقبل تاریخ اخلاقی‌تر بودند و مهم‌ترین اصل زندگی آن‌ها دلسوزی به حال رنج‌های دیگران بود.
تمدن تجاری ما را از این وضعیت طبیعی خارج کرد.
ما در دنیای وفور و فراوانی زندگی می‌کنیم اما اسیرِ حسادت‌ها و حرص‌های بی‌پایان خود هستیم و پیوسته رنج می‌بریم.
حرکت به سوی تمدن باعث ایجاد نوعی خودشیفتگی در وجود انسان شده است، خودشیفتگی پوچی که بر تکبر و خودبینی و حسادت مبتنی است.

او استدلال کرد که این خودشیفتگی مخرب در نتیجه‌ی حرکت مردم به سوی شهرها و سکونت‌گاه‌های بزرگ پدیدار شده است.
آن‌ها اکنون برای ساختن هویت خود به رفتار و زندگی دیگران توجه می‌کردند.
چیزی که در ابتدا صرفاً تقلید از رفتار دیگران بود به تدریج به رقابتی مستمر بر سر پول و مقام و منزلت تبدیل شد.
روسو ما را تشویق می‌کند از حسادت و رقابت بگریزیم و به جای آن‌ها فقط به خود و ارزش‌ها و توانایی‌های خود توجه کنیم.

📕 #متفکران_بزرگ
👤 #آلن_دوباتن

@Existentialistt
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
بر حسب اتفاق، به‌یاد ‌آوردم روزهایی را که او درخشان‌ترین پرتو برای رنگ گرفتنِ گونه‌هایِ منِ خسته از حیات بود! خودش هم به‌خوبی می‌دانست، بارها برایش از همنوایی باطنی احساساتم و تمایلات نهفتهٔ قلب بی‌نوایم سخن رانده بودم، گفته بودم که از تبار عظیم یأس و دلهره می‌آیم که ‌خودش و چشمانش و بوسه‌های بی‌امانش از ذخایر احساساتم محافظت می‌کنند؛ این‌ها را به او می‌گفتم تا تنها شوقِ زلالِ باقی مانده‌ام تار نشود اما پس از حمل آن همه احساس، لحنِ دلداری‌دهنده‌اش پس از شنیدن بی‌تابی‌هایم تا حد خفگی مرا آزرد، نمی‌دانم از کدام مسیل احساسم گذشت که سیل سهماگین حادثه در من جاری شد؛ نمی‌دانی برای فراموشی دردهای درون پستوی ذهنم، برای فراموشی آن رنج‌ها، بی‌قراری‌ها و بی‌تابی‌ها، مغزم چه زحمتی کشید تا خود را با هرچیز بدیع و مصنوع پر کند تا بتواند رها شود، اما نشد؛ تا برای تکفیر این صورت ورم‌کرده از نومیدی، آن را میان تلی از خاکستر فرو کردم...

متن: #عباس_ناظری

@Existentialistt
ممکنه که نه تو بد باشی نه اون فقط بودنتون کنار هم برای همدیگه آسیب باشه...

@Existentialistt
باید پذیرفت که زندگی خلاصه‌ای از اشتیاق‌ها و افسوس‌هاست و افسوس، چهره‌ی دیگری از عشق به زندگی است که جایگزین اشتیاق می‌شود.

📕 #در_فاصله‌ی_دو_نقطه
👤 #ایران_درودی

@Existentialistt
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
گفت: عاشقم بود اما بعد از آنکه دلم را شکست، رهایم کرد!
به او گفتم: اگر واقعا عاشقت بود چرا آن کار را با تو کرد!؟
گفت: نمی‌دانم!!
گفتم: می‌دانی اما به‌خودت دروغ می‌گویی، چون برایت راحت‌تر است که او را در ابتدا، عاشق خودت بدانی بعد یک آدم بی‌معرفتِ نامهربان...

می‌دانی! من هرگز هیچ عاشقِ عصبانی، بی‌رحم، بد‌دل یا بی‌وفایی را در زندگی‌ام ندیده‌ام، اگر درون کسی چیزی از اینها را یافتی، باید بدانی که او عاشق نیست، یا لااقل عاشق تو نیست؛ عشق، وجود آدمی را، بزرگ، آرام، مهربان و رئوف می‌کند، اصلا همان که مولانا می‌گوید: «آخر معشوق را دل‌آرام گویند، یعنی که دل به وی آرام گیرد، پس به غیر او چگونه آرام و قرار گیرد؟» حتی جایی فروید نوشته است: «روان‌درمانی یعنی معالجه از طریق عشق.»

این خاصیت عشق است، که درمان کند و شفا ببخشد، نه اینکه زخم‌ بزند و سپس رهایت کند...

متن: #عباس_ناظری

@Existentialistt
#هرشب_یک_جمله

برای بيرون رفتن از زندان چه نيازی كه جنس چوب در را بدانی يا جنس آلياژ ميله‌ها يا رنگ دقيق ديوارها را؟
با چنين خِبرگی شايد زياده دلبستهٔ آنجا شوی.
اگر واقعاً سر بيرون رفتن داری، زياد معطل نكن،
همين حالا بزن بيرون؛
صدايت را به كار بگير؛
آوازی شو...

👤 #پاتريتسيا_كاوالی

@Existentialistt
بالای سر هر داستان عاشقانه‌ای، این تفکر، هر چند وحشتناک و نادانسته، آویزان است که چگونه پایان می‌یابد. درست به این می‌ماند که در عین سلامت و نیرو، بکوشیم به مرگمان فکر کنیم.
تنها تفاوت میان پایان عشق و پایان زندگی این است که: حداقل در مورد دوم، خیالمان راحت است، این آسایش خاطر را داریم که بعد از مُردن چیزی حس نخواهیم کرد. در مورد عشق چنین آسایشی وجود ندارد، چه کسی می‌داند که پایان یک رابطه؛ لزوماً پایان عشق و قطعاً پایان زندگی نیست...

📕 #جستارهایی_در_باب_عشق
👤 #آلن_دوباتن

@Existentialistt
2025/07/13 03:48:55
Back to Top
HTML Embed Code: