تبريک گفتن ازدواج مستحب است
از ابوهريره روايت است که پيامبرr وقتي تبريک ميگفت ميفرمود : (بارک الله لکم و بارک عليکم، و جمع بينکما في خير)[1] «خداوند خودتان و ازدواجتان را پربرکت و اجتماعتان را پرخير کند».
--------------------------------------------------------------------------------
[1]) صحيح : [ص. جه 1546]، جه (1905/614/1)، اين لفظ ابن ماجه است، د (2116/166/6)، ت (1097/276/2)، در روايت ابوداود و ترمذي خطاب براي مفرد بکار رفته است.
از ابوهريره روايت است که پيامبرr وقتي تبريک ميگفت ميفرمود : (بارک الله لکم و بارک عليکم، و جمع بينکما في خير)[1] «خداوند خودتان و ازدواجتان را پربرکت و اجتماعتان را پرخير کند».
--------------------------------------------------------------------------------
[1]) صحيح : [ص. جه 1546]، جه (1905/614/1)، اين لفظ ابن ماجه است، د (2116/166/6)، ت (1097/276/2)، در روايت ابوداود و ترمذي خطاب براي مفرد بکار رفته است.
❤2👍1
مهريه
خداوند متعال ميفرمايد :
) وَ آتُو النِّسَاءَ صَدُقَاتِهِنَّ نِحلَةً، فَإن طِبنَ لَکُم عَن شَيٍ مِنهُ نَفساً فَکُلُوهُ هَنِيئاً مَرِيئاً ( (نساء : 4)
«و مهريههاي زنان را به عنوان هديهاي خالصانه و فريضهاي خدايانه بپردازيد. پس اگر با رضايت خاطر چيزي از مهريه خود را به شما بخشيدند، آن را (دريافت داريد و) حلال و گوارا مصرف کنيد».
پس مهريه حقي است که زن بر مرد دارد، و (زن) مالک آن است و براي هيچ کسي حلال نيست، - پدر باشد يا غير پدر – چيزي از آنرا براي خود بردارد مگر اينکه زن بر اينکار راضي باشد.
در شريعت حداقل و حداکثري براي مهريه در نظر گرفته نشده ولي کم بودن و زيادهروي نکردن در آن مورد تشويق قرار گرفته است تا ازدواج به آساني امکانپذير باشد وجوانان به خاطر مهريه و مخارج زياد آن از ازدواج روي نگردانند :
خداوند متعال ميفرمايد :
) وَ إن أرَدتُمُ استِبدَالَ زَوجٍ مَکَانَ زَوجٍ وَ آتَيتُم إحدَاهُنَّ قِنطَاراً فَلاَتَأخُذُوا مِنهُ شَيئاً ( (نساء : 20)
«و اگر خواستيد همسري را به جاي همسري برگزينيد هر چند مال فراواني هم مهريه يکي از آنها کرده باشيد، براي شما درست نيست که چيزي از آن مال را دريافت داريد».
از انس بن مالکt روايت است : (أن عبدالرحمن بن عوف جاء إلي رسول اللهr و به أثر صفرة فسأله رسول اللهr فأخبره أنه تزوج امرأة من الأنصار، قال: کم سقت لها؟ قال : زنة نواة من ذهب، قال رسول اللهr أولم ولو بشاة)[1] «عبدالرحمن بن عوف نزد پيامبرr آمد در حاليکه آثار زردي (زعفران يا حنا) بر او ديده ميشد، پيامبرr از حال او پرسيد، (عبدالرحمن بن عوف) در پاسخ گفت که با زني از انصار ازدواج کرده است. پيامبرr فرمود : چقدر مهريه برايش قرار دادهاي؟ گفت به اندازه وزن يک هسته خرما طلا، پيامبرr فرمود : وليمه بده اگرچه گوسفندي باشد».
از سهل بن سعد روايت است : (إني لفي القوم عند رسول اللهr إذ قامت امرأة فقالت : يا رسول الله إنها قد وهبت نفسا لک، فر فيها رأيک، فلم يجبها شيئا، ثم قامت فقالت : يا رسول الله إنها قد وهبت نفسها لک فر فيها رأيک، فلم يجبها شيئا، ثم قامت الثالثة فقالت : يا رسول الله إنها قد وهبت نفسها لکف فر فيها رأيک، فقام رجل فقال يا رسول الله، أنکحنيها، قال : هل عندک من شي؟ قال : لا، قال : اذهب فاطلب ولو خاتما من حديد، فذهب وطلب، ثم جاء فقال : ما وجدت شيئا ولاخاتما من حديد، قال : هل معک من القرآن شيء؟ قال معي سورة کذا و سورة کذا، قال : اذهب أنکحتکها بما معک من القرآن)[2] «بهمراه جماعتي در خدمت پيامبرr بودم که ناگهان زني بلند شد و گفت : اي رسول خدا! خودم را به شما بخشيدم، نظرت را در اين باره بگو، پيامبرr جوابي به او نداد، بار ديگر آن زن بلند شد و گفت : اي رسول خدا! خودم رابه شما بخشيدم، نظر شما چيست؟ پيامبرr جوابي به اونداد. سپس آن زن براي بار سوم بلند شد و گفت : اي رسول خدا! خودم را به شما بخشيدم، نظر خود را در اين باره بگو، در اين هنگام مردي بلند شد و گفت : اي رسول خدا او را به ازدواج من درآور، پيامبرr به آن مرد فرمود : آيا چيزي داري (که به عنوان مهريه به او بدهي)؟ گفت : نه، پيامبرr فرمود : برو و چيزي پيدا کن اگرچه انگشتري از آهن باشد، آن مرد رفت و به جستجو پرداخت سپس برگشت و گفت : هيچ چيزي نيافتم حتي أنگشتري آهني، پيامبرr فرمود : آيا از قرآن چيزي حفظ داري؟ آن مرد گفت : سورة فلان و فلان را حفظ دارم، پيامبرr فرمود : برو با (مهريه) قرآني که از حفظ داري او را به ازدواج تو درآوردم».
ميتوان مهريه را بطور نقد يا نقد و قسط يا تمام قسط عند المطالبه پرداخت کرد، براي مرد جايز است قبل از آنکه مهريهاي پرداخت کند با همسرش آميزش نمايد، اگر مقدار مهريه معين نشده، مهرالمثل و اگر معين شده باشد پرداخت مقدار تعيين شده بر مرد واجب است، و از عدم وفا به شروط عقد جداً خودداري نمايد، چون پيامبرr فرموده است : (أحق ما أوفيتم من الشروط، أن توفوا به ما استحللتم به الفروج)[3] «سزاوارترين شروطي که بايد به آن وفا کنيد شروط نکاح است».
اگر بعد از عقد نکاح و قبل از رابطه زناشويي مرد بميرد تمام مهريه براي زن محفوظ ميماند :
از علقمه روايت است : (أتي عبدالله في أمرأة تزوجها رجل ثم مات عنها، و لم يفرض لها صداقا، و لم يکن دخل بها، قال : فاختلفوا إليه، فقال : أري لها مثل مهر نسائها و لها الميراث و عليها العدة فشهد معقل بن سنان أشجعي أن النبيr قضي فيبروع بنت واشق بمثل ما قضي)[4]. «از عبدالله درباره زني که مردي با او بدون تعيين مهريه ازدواج کرده و قبل از آنکه با او رابطه زناشويي برقرار کند فوت کرده، سؤال شد، (علقمه) گفت: درباره او اختلاف کردند، عبدالله گفت : به نظر من مهرالمثل به او تعلق ميگيرد، ارث ميبرد و بايد عده را بگذارند، معقل بن سنان اشجعي در همانجا گواهي داد که پيامبرr درباره بروع بنت واشق مانند عبدالله حکم کرده
خداوند متعال ميفرمايد :
) وَ آتُو النِّسَاءَ صَدُقَاتِهِنَّ نِحلَةً، فَإن طِبنَ لَکُم عَن شَيٍ مِنهُ نَفساً فَکُلُوهُ هَنِيئاً مَرِيئاً ( (نساء : 4)
«و مهريههاي زنان را به عنوان هديهاي خالصانه و فريضهاي خدايانه بپردازيد. پس اگر با رضايت خاطر چيزي از مهريه خود را به شما بخشيدند، آن را (دريافت داريد و) حلال و گوارا مصرف کنيد».
پس مهريه حقي است که زن بر مرد دارد، و (زن) مالک آن است و براي هيچ کسي حلال نيست، - پدر باشد يا غير پدر – چيزي از آنرا براي خود بردارد مگر اينکه زن بر اينکار راضي باشد.
در شريعت حداقل و حداکثري براي مهريه در نظر گرفته نشده ولي کم بودن و زيادهروي نکردن در آن مورد تشويق قرار گرفته است تا ازدواج به آساني امکانپذير باشد وجوانان به خاطر مهريه و مخارج زياد آن از ازدواج روي نگردانند :
خداوند متعال ميفرمايد :
) وَ إن أرَدتُمُ استِبدَالَ زَوجٍ مَکَانَ زَوجٍ وَ آتَيتُم إحدَاهُنَّ قِنطَاراً فَلاَتَأخُذُوا مِنهُ شَيئاً ( (نساء : 20)
«و اگر خواستيد همسري را به جاي همسري برگزينيد هر چند مال فراواني هم مهريه يکي از آنها کرده باشيد، براي شما درست نيست که چيزي از آن مال را دريافت داريد».
از انس بن مالکt روايت است : (أن عبدالرحمن بن عوف جاء إلي رسول اللهr و به أثر صفرة فسأله رسول اللهr فأخبره أنه تزوج امرأة من الأنصار، قال: کم سقت لها؟ قال : زنة نواة من ذهب، قال رسول اللهr أولم ولو بشاة)[1] «عبدالرحمن بن عوف نزد پيامبرr آمد در حاليکه آثار زردي (زعفران يا حنا) بر او ديده ميشد، پيامبرr از حال او پرسيد، (عبدالرحمن بن عوف) در پاسخ گفت که با زني از انصار ازدواج کرده است. پيامبرr فرمود : چقدر مهريه برايش قرار دادهاي؟ گفت به اندازه وزن يک هسته خرما طلا، پيامبرr فرمود : وليمه بده اگرچه گوسفندي باشد».
از سهل بن سعد روايت است : (إني لفي القوم عند رسول اللهr إذ قامت امرأة فقالت : يا رسول الله إنها قد وهبت نفسا لک، فر فيها رأيک، فلم يجبها شيئا، ثم قامت فقالت : يا رسول الله إنها قد وهبت نفسها لک فر فيها رأيک، فلم يجبها شيئا، ثم قامت الثالثة فقالت : يا رسول الله إنها قد وهبت نفسها لکف فر فيها رأيک، فقام رجل فقال يا رسول الله، أنکحنيها، قال : هل عندک من شي؟ قال : لا، قال : اذهب فاطلب ولو خاتما من حديد، فذهب وطلب، ثم جاء فقال : ما وجدت شيئا ولاخاتما من حديد، قال : هل معک من القرآن شيء؟ قال معي سورة کذا و سورة کذا، قال : اذهب أنکحتکها بما معک من القرآن)[2] «بهمراه جماعتي در خدمت پيامبرr بودم که ناگهان زني بلند شد و گفت : اي رسول خدا! خودم را به شما بخشيدم، نظرت را در اين باره بگو، پيامبرr جوابي به او نداد، بار ديگر آن زن بلند شد و گفت : اي رسول خدا! خودم رابه شما بخشيدم، نظر شما چيست؟ پيامبرr جوابي به اونداد. سپس آن زن براي بار سوم بلند شد و گفت : اي رسول خدا! خودم را به شما بخشيدم، نظر خود را در اين باره بگو، در اين هنگام مردي بلند شد و گفت : اي رسول خدا او را به ازدواج من درآور، پيامبرr به آن مرد فرمود : آيا چيزي داري (که به عنوان مهريه به او بدهي)؟ گفت : نه، پيامبرr فرمود : برو و چيزي پيدا کن اگرچه انگشتري از آهن باشد، آن مرد رفت و به جستجو پرداخت سپس برگشت و گفت : هيچ چيزي نيافتم حتي أنگشتري آهني، پيامبرr فرمود : آيا از قرآن چيزي حفظ داري؟ آن مرد گفت : سورة فلان و فلان را حفظ دارم، پيامبرr فرمود : برو با (مهريه) قرآني که از حفظ داري او را به ازدواج تو درآوردم».
ميتوان مهريه را بطور نقد يا نقد و قسط يا تمام قسط عند المطالبه پرداخت کرد، براي مرد جايز است قبل از آنکه مهريهاي پرداخت کند با همسرش آميزش نمايد، اگر مقدار مهريه معين نشده، مهرالمثل و اگر معين شده باشد پرداخت مقدار تعيين شده بر مرد واجب است، و از عدم وفا به شروط عقد جداً خودداري نمايد، چون پيامبرr فرموده است : (أحق ما أوفيتم من الشروط، أن توفوا به ما استحللتم به الفروج)[3] «سزاوارترين شروطي که بايد به آن وفا کنيد شروط نکاح است».
اگر بعد از عقد نکاح و قبل از رابطه زناشويي مرد بميرد تمام مهريه براي زن محفوظ ميماند :
از علقمه روايت است : (أتي عبدالله في أمرأة تزوجها رجل ثم مات عنها، و لم يفرض لها صداقا، و لم يکن دخل بها، قال : فاختلفوا إليه، فقال : أري لها مثل مهر نسائها و لها الميراث و عليها العدة فشهد معقل بن سنان أشجعي أن النبيr قضي فيبروع بنت واشق بمثل ما قضي)[4]. «از عبدالله درباره زني که مردي با او بدون تعيين مهريه ازدواج کرده و قبل از آنکه با او رابطه زناشويي برقرار کند فوت کرده، سؤال شد، (علقمه) گفت: درباره او اختلاف کردند، عبدالله گفت : به نظر من مهرالمثل به او تعلق ميگيرد، ارث ميبرد و بايد عده را بگذارند، معقل بن سنان اشجعي در همانجا گواهي داد که پيامبرr درباره بروع بنت واشق مانند عبدالله حکم کرده
👍4
است».
--------------------------------------------------------------------------------
[1]) متفق عليه : خ (5153/221/9)، م (1427/1042/2)، د )2095/139/6)، ت (1100/277/2)، جه (1907/615/1)، نس (119/6).
[2]) متفق عليه : خ (5149/205/9)، لفظ حديث روايت بخاري است، م (1425/1040/2)، د (2097/143/6)، ت (1121/290/2)، جه (1889/608/1)، ابن ماجه بصورت مختصر اين حديث را روايت کرده است، نس (123/6).
[3]) متفق عليه : خ (5151/217/9)، م (1418/1035/2)، د (2125/176/6)، جه (1954/628/1)، ت (1137/298/2)، نس (92/6).
[4]) صحيح : [الإرواء 1939]، ت (1154/306/2)، د (2100/147/6)، جه (1891/609/1)، ش (121/6).
--------------------------------------------------------------------------------
[1]) متفق عليه : خ (5153/221/9)، م (1427/1042/2)، د )2095/139/6)، ت (1100/277/2)، جه (1907/615/1)، نس (119/6).
[2]) متفق عليه : خ (5149/205/9)، لفظ حديث روايت بخاري است، م (1425/1040/2)، د (2097/143/6)، ت (1121/290/2)، جه (1889/608/1)، ابن ماجه بصورت مختصر اين حديث را روايت کرده است، نس (123/6).
[3]) متفق عليه : خ (5151/217/9)، م (1418/1035/2)، د (2125/176/6)، جه (1954/628/1)، ت (1137/298/2)، نس (92/6).
[4]) صحيح : [الإرواء 1939]، ت (1154/306/2)، د (2100/147/6)، جه (1891/609/1)، ش (121/6).
❤1👍1
چه وقت مستحب است عروس به خانه شوهر برود؟
از عايشه روايت است : (تزوجني رسول اللهr في شوال، و بني بي في شوال، فأي نساء رسول اللهr کان أحظي عنده مني؟! و کانت تسحب أن يدخل نساؤها في شوال)[1] «پيامبرr مرا در ماه شوال عقد کرد و در شوال به خانهاش برده شدم، کداميک از زنان پيامبرr از من نزد او بهرهمندتر (از لحاظ محبت پيامبرr) بودند؟». و عايشه دوست داشت که زنان فاميلش در ماه شوال به خانه بخت برده شوند.
--------------------------------------------------------------------------------
[1]) صحيح : [ص. جه 1619]، م (1423/1039/2)، ت (1099/277/2) بدون جمله وسطي، ش (130/6) بدون جمله آخر جه (1990/641/1).
از عايشه روايت است : (تزوجني رسول اللهr في شوال، و بني بي في شوال، فأي نساء رسول اللهr کان أحظي عنده مني؟! و کانت تسحب أن يدخل نساؤها في شوال)[1] «پيامبرr مرا در ماه شوال عقد کرد و در شوال به خانهاش برده شدم، کداميک از زنان پيامبرr از من نزد او بهرهمندتر (از لحاظ محبت پيامبرr) بودند؟». و عايشه دوست داشت که زنان فاميلش در ماه شوال به خانه بخت برده شوند.
--------------------------------------------------------------------------------
[1]) صحيح : [ص. جه 1619]، م (1423/1039/2)، ت (1099/277/2) بدون جمله وسطي، ش (130/6) بدون جمله آخر جه (1990/641/1).
❤2👍2
✨مختصر فقه ✨ pinned «کسي که نذر کرد و نتوانست به نذرش وفا کند هر کس نذر کرد عبادتي انجام دهد و سپس نتوانست به آن وفا کند بايد کفاره سوگندش را بدهد : از عقبه بن عامر روايت است که پيامبرr فرمود : (کفارة النذر کفارة اليمين)[1] «کفاره نذر همان کفاره سوگند است». کسي…»
السلام علیکم ورحمته و بر کاته
احکام دل خواه خود را کلیک کنید
و بخوانید و ب دیگران یاد دهید
کپی از هر احکام حلال
پایان
التماس دعا 🌸
احکام دل خواه خود را کلیک کنید
و بخوانید و ب دیگران یاد دهید
کپی از هر احکام حلال
پایان
التماس دعا 🌸
❤1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دعاء . فهد واصل
Forwarded from توجه توجه
❤1
سلام علیکم
احکام فقهی اهل سنت و جماعت در این کانال ب پایان رسیده
ولی ب دلیل درخواست اعضا ء باز نشر می شود
التماس دعا
احکام فقهی اهل سنت و جماعت در این کانال ب پایان رسیده
ولی ب دلیل درخواست اعضا ء باز نشر می شود
التماس دعا
❤2
زکات
جايگاه زکات در دين:
زکات يکي از ارکان و فرايض اسلام است :
از ابن عمر روايت است که پيامبرr فرمود : (بني الإسلام علي خمس، شهادة أن لا إله إلا الله وأن محمدا رسول الله، و إقام الصلاة، و إيتاه الزکاة، و حج البيت، و صيام رمضان)[1] «اسلام از پنج رکن تشکيل شده است، شهادتين، برپاداشتن نماز، دادن زکات، حج خانه خدا و روزه رمضان».
زکات در هشتاد و دو آيه قرآن به همراه نماز آمده است.
--------------------------------------------------------------------------------
[1]) متفق عليه : م (16 – 20 – 45/1)، اين لفظ مسلم است، خ (8/49/1)، ت (2736/119/4)، نس (107/8).
جايگاه زکات در دين:
زکات يکي از ارکان و فرايض اسلام است :
از ابن عمر روايت است که پيامبرr فرمود : (بني الإسلام علي خمس، شهادة أن لا إله إلا الله وأن محمدا رسول الله، و إقام الصلاة، و إيتاه الزکاة، و حج البيت، و صيام رمضان)[1] «اسلام از پنج رکن تشکيل شده است، شهادتين، برپاداشتن نماز، دادن زکات، حج خانه خدا و روزه رمضان».
زکات در هشتاد و دو آيه قرآن به همراه نماز آمده است.
--------------------------------------------------------------------------------
[1]) متفق عليه : م (16 – 20 – 45/1)، اين لفظ مسلم است، خ (8/49/1)، ت (2736/119/4)، نس (107/8).
❤1