🔹شهر حواره در مصر پایین دست، شهری بندری بود که تجارت در آن گسترش یافته بود و به همین خاطر آسیایی ها بیشتر از قبل؛ از طریق آن وارد مصر می شدند. هیکسوس ها بخشی از این آسیایی ها بودند که به مرور در دلتای نیل ساکن شدند. آنها از طریق تجارت بر نفوذ خود افزودند و در ادامه با امضای قرارداد با فرمانداران نواحی مصر پایین دست، در این مناطق صاحب قدرت شدند.
🔸سرانجام در سال 1640 قبل از میلاد فرمانروایی مصر پایین دست را به شکل کامل در دست گرفتند. مصریان توانایی مقابله با هیکسوس ها را نداشتند چرا که آنان در نبرد ها از ارابه هایی استفاده می کردند که با اسب کشیده می شد و این موضوع شرایط را برای حفظ مرزها و شکست بیگانگان سخت می کرد.
🔹فتح مصر توسط هیکسوس ها یک مرتبه و به صورت حمله تهاجمی صورت نگرفت. آنان کم کم و طی چند دهه قدرت گرفته و سپس به برخورد نظامی و تشکیل حکومت پرداختند. نوشته های باقی مانده از دوره های بعدی از جمله نوشته های دوره پادشاهی نوین مصر که از هیکسوس ها به خوبی یاد نکرده و هجوم و حضور آنها را فاجعه دانسته اند. مدرک مشخصی برای اثبات این مسئله وجود ندارد اما آنچه مشخص است این است که هیکسوس ها در مصر تاثیرات فراوانی داشته اند.
🔸مصریان به واسطه آشنایی با هیکسوس ها در ساخت مفرغ و استفاده آن در ساخت سلاح و ابزار کشاورزی پیشرفت کرده و چگونگی استفاده از ارابه های جنگی، اسب و کمان های ترکیبی در نبردها را یاد گرفته و با به کارگیری همین آموزه ها، هیکسوس ها را شکست دادند و حکومت آنها را سرنگون کردند.
🖋️به قلم: خانم الهه ظهرابی / دانشجوی کارشناسی تاریخ دانشگاه شهید بهشتی
🆔 @Derafsh_magazine
🔸سرانجام در سال 1640 قبل از میلاد فرمانروایی مصر پایین دست را به شکل کامل در دست گرفتند. مصریان توانایی مقابله با هیکسوس ها را نداشتند چرا که آنان در نبرد ها از ارابه هایی استفاده می کردند که با اسب کشیده می شد و این موضوع شرایط را برای حفظ مرزها و شکست بیگانگان سخت می کرد.
🔹فتح مصر توسط هیکسوس ها یک مرتبه و به صورت حمله تهاجمی صورت نگرفت. آنان کم کم و طی چند دهه قدرت گرفته و سپس به برخورد نظامی و تشکیل حکومت پرداختند. نوشته های باقی مانده از دوره های بعدی از جمله نوشته های دوره پادشاهی نوین مصر که از هیکسوس ها به خوبی یاد نکرده و هجوم و حضور آنها را فاجعه دانسته اند. مدرک مشخصی برای اثبات این مسئله وجود ندارد اما آنچه مشخص است این است که هیکسوس ها در مصر تاثیرات فراوانی داشته اند.
🔸مصریان به واسطه آشنایی با هیکسوس ها در ساخت مفرغ و استفاده آن در ساخت سلاح و ابزار کشاورزی پیشرفت کرده و چگونگی استفاده از ارابه های جنگی، اسب و کمان های ترکیبی در نبردها را یاد گرفته و با به کارگیری همین آموزه ها، هیکسوس ها را شکست دادند و حکومت آنها را سرنگون کردند.
🖋️به قلم: خانم الهه ظهرابی / دانشجوی کارشناسی تاریخ دانشگاه شهید بهشتی
🆔 @Derafsh_magazine
🔹دلیل این شورش دقیقا مشخص نیست ولی به طور کلی به دو دلیل اصلی اشاره می شود:
1- تحریک و حمایت ایونیان توسط دولت شهرهای آتن و اسپارت برای شورش علیه هخامنشیان و به آتش کشیدن شهر سارد
2- نارضایتی شهرهای یونانی آسیای صغیر از برخی حاکمان و اقدامات آنان که ایرانیان برگمارده بودند.
🔸در سال ۴۹۸ ق.م، با حمایت آتن و ارتریا، ساکنان شهرهای ایونیا به سمت سارد پیشروی کردند و شهر را تصرف کرده و به آتش کشیدند؛ اما در راه بازگشت به ایونیا، توسط نیروهای ایرانی تعقیب شده و در نبرد اِفِسوس، شکست بدی از ایرانیان خوردند.
🔹در بازه زمانی ۴۹۷ تا ۴۹۴ ق. م، میان ایران و ایونیها جنگ هایی در گرفت ولی هربار ارتش و نیروی دریایی داریوش بزرگ، ایونیان را شکست می دادند تا اینکه در نهایت، ایونیها به دنبال دفاع از شهر میلتوس از طریق دریا، در نبرد لاد شکست خوردند. پس از آن میلتوس محاصره شد و سقوط کرد و مردم آن به ایران بُرده شدند. با این شکست ها، شورش عملاً سرکوب شد، کاریا تسلیم ایران شده و صلحی در ایونیا بین طرفین منعقد شد که برای هر دو طرف منصفانه بود.
🖋️به قلم: خانم کیمیا نجفی / دانشجوی کارشناسی تاریخ دانشگاه شهید بهشتی
🆔 @Derafsh_magazine
1- تحریک و حمایت ایونیان توسط دولت شهرهای آتن و اسپارت برای شورش علیه هخامنشیان و به آتش کشیدن شهر سارد
2- نارضایتی شهرهای یونانی آسیای صغیر از برخی حاکمان و اقدامات آنان که ایرانیان برگمارده بودند.
🔸در سال ۴۹۸ ق.م، با حمایت آتن و ارتریا، ساکنان شهرهای ایونیا به سمت سارد پیشروی کردند و شهر را تصرف کرده و به آتش کشیدند؛ اما در راه بازگشت به ایونیا، توسط نیروهای ایرانی تعقیب شده و در نبرد اِفِسوس، شکست بدی از ایرانیان خوردند.
🔹در بازه زمانی ۴۹۷ تا ۴۹۴ ق. م، میان ایران و ایونیها جنگ هایی در گرفت ولی هربار ارتش و نیروی دریایی داریوش بزرگ، ایونیان را شکست می دادند تا اینکه در نهایت، ایونیها به دنبال دفاع از شهر میلتوس از طریق دریا، در نبرد لاد شکست خوردند. پس از آن میلتوس محاصره شد و سقوط کرد و مردم آن به ایران بُرده شدند. با این شکست ها، شورش عملاً سرکوب شد، کاریا تسلیم ایران شده و صلحی در ایونیا بین طرفین منعقد شد که برای هر دو طرف منصفانه بود.
🖋️به قلم: خانم کیمیا نجفی / دانشجوی کارشناسی تاریخ دانشگاه شهید بهشتی
🆔 @Derafsh_magazine
🔹آتنیها درخواست سپاه ایران را رد کردند و برای دفاع از آزادی خویش با حمایت اسپارت وارد نبرد با سپاه ایران شدند.
🔸در این نبرد آتنیها جنگ را به پلاته کشاندند و سپاه مردونیه از لحاظ غذایی و مهارت کم توان شده بودند، بنا به تصمیمهای دردسرساز فرماندهی خود ارتش خشایارشاه در سال ۴۷۹ قبل از میلاد از یونان شکست خورد و مردونیه نیز با اصابت تیری به سینهاش سوار بر اسب در نبرد با یونانیان کشته شد.
🔹سرانجام بیحاصلی در نبردهای ایران با یونان باعث شد که ایران هیچ وقت نتواند وارد خاک اروپا شود.
🔸از دلایل مهم شکست ایران از پلاته اشاره میشود به:
1_ کشته شدن سرداران ایرانی در این جنگ که یکی از عوامل مهم را در بر میگیرد.
2_ از طرفی مردونیه فردی بیسیاست و عجول در نبرد بود و افکار دوراندیشی در میان نبرد نداشت؛ که همین امر باعث تصمیمهای اشتباه و در نهایت شکست لشکر ایران از یونانیان شد.
3_ یکی از دلایل مطرح در این شکست کمبود اسلحه ارتش ایران در نبرد پلاته است در حالی که، گارد جاویدان و سپاهیان پارسی ایران اسلحه و لباس مناسب داشتند؛ دیگر سپاهیان در دفاع از خود کم توانتر بودند.
🖋️به قلم: خانم نرگس مددی / دانشجوی کارشناسی تاریخ دانشگاه شهید بهشتی
🆔 @Derafsh_magazine
🔸در این نبرد آتنیها جنگ را به پلاته کشاندند و سپاه مردونیه از لحاظ غذایی و مهارت کم توان شده بودند، بنا به تصمیمهای دردسرساز فرماندهی خود ارتش خشایارشاه در سال ۴۷۹ قبل از میلاد از یونان شکست خورد و مردونیه نیز با اصابت تیری به سینهاش سوار بر اسب در نبرد با یونانیان کشته شد.
🔹سرانجام بیحاصلی در نبردهای ایران با یونان باعث شد که ایران هیچ وقت نتواند وارد خاک اروپا شود.
🔸از دلایل مهم شکست ایران از پلاته اشاره میشود به:
1_ کشته شدن سرداران ایرانی در این جنگ که یکی از عوامل مهم را در بر میگیرد.
2_ از طرفی مردونیه فردی بیسیاست و عجول در نبرد بود و افکار دوراندیشی در میان نبرد نداشت؛ که همین امر باعث تصمیمهای اشتباه و در نهایت شکست لشکر ایران از یونانیان شد.
3_ یکی از دلایل مطرح در این شکست کمبود اسلحه ارتش ایران در نبرد پلاته است در حالی که، گارد جاویدان و سپاهیان پارسی ایران اسلحه و لباس مناسب داشتند؛ دیگر سپاهیان در دفاع از خود کم توانتر بودند.
🖋️به قلم: خانم نرگس مددی / دانشجوی کارشناسی تاریخ دانشگاه شهید بهشتی
🆔 @Derafsh_magazine
🔹مهرداد اول پس از اینکه به تخت نشست، در نخستین عملیات نظامی گسترده خود، رو به سوی پادشاهی باکتریا کرد. دلیل حمله وی، احتمالا بدین دلیل بود که این منطقه به زودی به دست اقوامی چادرنشین به نام هون ها می افتاد که از شرق آسیا آمده بودند و احتمالا به زودی قصد داشتند که پادشاهی یونانی باکتریا را نیز به تصرف خود دربیاورند که مهم ترین این اقوام، یوئه چی ها، کوشان بعدی و سکاها بودند. این مسئله باعث تحمیل آسیبی شدید و جدی به امپراتوری پارت می شد. در این دوره، پادشاه جدید باکتریا، اوکراتیدس اول نام داشت که تاج و تخت را غصب کرده بود و در نتیجه با مخالفت هایی مانند شورش آریایی ها روبرو شد که احتمالاً توسط مهرداد یکم حمایت می شد.
🔸در زمانی بین 163 تا 155 ق.م ، مهرداد یکم به قلمروهای اوکراتیدس حمله کرد و پادشاهی باکتریا که در جریان جنگهای طولانی با سغدی ها، زرنگی ها و دولتهای هندی تضعیف شده بود، به سختی از شاه اشکانی شکست خورد و مهرداد وارد باکتریا شد و این منطقه که شامل آریا، مارگیانا و باختر غربی بود را از حکومت باکتریا گرفت و از آن خاک خود کرد و همچنین مرو را به دژ اشکانیان در شمال شرقی تبدیل کرد و بدنبال تسخیر این امپراتوری، ضرب سکه به نام مهرداد یکم در این منطقه رایج شد.
🖋️به قلم: خانم کیمیا نجفی / دانشجوی کارشناسی تاریخ دانشگاه شهید بهشتی
🔸در زمانی بین 163 تا 155 ق.م ، مهرداد یکم به قلمروهای اوکراتیدس حمله کرد و پادشاهی باکتریا که در جریان جنگهای طولانی با سغدی ها، زرنگی ها و دولتهای هندی تضعیف شده بود، به سختی از شاه اشکانی شکست خورد و مهرداد وارد باکتریا شد و این منطقه که شامل آریا، مارگیانا و باختر غربی بود را از حکومت باکتریا گرفت و از آن خاک خود کرد و همچنین مرو را به دژ اشکانیان در شمال شرقی تبدیل کرد و بدنبال تسخیر این امپراتوری، ضرب سکه به نام مهرداد یکم در این منطقه رایج شد.
🖋️به قلم: خانم کیمیا نجفی / دانشجوی کارشناسی تاریخ دانشگاه شهید بهشتی
🔸با سقوط اشکانیان به دست ساسانیان ارمنستان تصمیم به جدایی از ایران گرفت. جدایی ای که حاصل به رسمیت شناختن آیین مسیحیت در۳۰۱م به دستور تیرداد سوم اشکانی بود. سرانجام در سال ۴۲۸م سلسله اشکانی ارمنستان به دست ساسانیان سرنگون شد اما بازماندگان آنان در کلیسای گریگوری نقشی موثر داشتند. ظهور مسیحیت وانتشار آن از سوی قدیسانی که گهگاه از میان پارتیان بودند سبب شد ارمنستان به مرور زمان به آیین مسیحیت متمایل شود. با به تخت نشستن اردشیر اول ساسانی و رسمی شدن آیین زرتشت در ایران، سرزمین ارمنستان دچار تضادهای جدی سیاسی اجتماعی با دولت ساسانی شد. حکومت ارمنستان در دست شاخه ای از اشکانیان ارمنی بود که در ایران از حکومت ساقط شده بودند. ساسانیان معتقد بودند که باید حکومت اشکانی ارمنستان مانند اشکانیان سرنگون شود و این تعارض سیاسی ضربه سختی به استقلال ارمنیان وارد کرد.
🔹ریشه های نبرد:
از مهمترین دلایل یزدگرد برای حمله به ارمنستان کشمکش های درباری ساسانیان بود. پدیده کشمکش قدرت در دربار ایرانی ها در عصر ساسانی بین درباریان، شاهنشاه و روحانیان مشابه پدیده سیفتیکوف است که در آن سه عنصر تلاش میکردند تا قدرت را قبضه کنند. البته ریشه های اصلی این نبرد به منزله بزرگترین نبرد نظامی ساسانیان و مسیحیت در ارمنستان را باید در جایی خارج از ارمنستان و در کاخ شاهنشاه ساسانی جست و جو کرد. از دلایل دیگر این نبرد این است که ارمنستان پایگاهی برای توسعه مسیحیت در ایران بود و در نزدیکی یکی از با ارزش ترین میراث های معنوی زرتشتیان یعنی آتشکده آذرگشنسب قرار داشت و از منظر نظامی هم وجود یک نیروی قدرتمند نظامی دارای آیین مخالف در نزدیکی ارزشمندترین آتشکده ایران موبدان را دچار نارضایتی میکرد و یزدگرد نیز خود از حمایت برخی بزرگان ارمنستان برخوردار بود.
🔸نبرد آوارایر:
در۲ ژوئن ۴۵۱م، ۲۳۰ هزار سرباز ساسانی که بیشترین رقم مربوط به ارتش ساسانیان است به مقابله با ۶۶ هزار ارمنی به رهبری وارتان مامیگونیان رفتند. سپاه ایران شامل ۹۰ هزار نفر به همراهی ۱۳ فیل جنگی به فرماندهی موشکاننودسالاورد بوده است. هرچند ساسانیان در نبرد آوارایر پیروز شدند اما از نظر اجتماعی این نبرد یک شکست برای ساسانیان بود.
🔹پیامد های نبرد آوارایر:
نخستین نتیجه اجتماعی پیروزی ساسانیان ایجاد شکاف اجتماعی بین اکثریت مسیحی ارمنستان در برابر اقلیت متمایل به ساسانیان بود. بدیهی است که این اکثریت تمایلی به ادامه حضور سیاسی ساسانیان در سرزمین ارمنستان نداشتند. آوارایر در حقیقت نقطه جدایی اجتماعی و فکری جامعه ارمنستان مسیحی از ساسانیان زرتشتی بوده است.
🔸در نتیجه مهم ترین دلیل روی گردانی مردم از دین زرتشتی در برابر مسیحیت مسائل و مشکلات داخلی وافر دین زرتشتی در برابر مشکلات روز جامعه بود.
🖋️به قلم: خانم نغمه قربانی/ دانش آموخته تاریخ دانشگاه با هنر کرمان
🔹ریشه های نبرد:
از مهمترین دلایل یزدگرد برای حمله به ارمنستان کشمکش های درباری ساسانیان بود. پدیده کشمکش قدرت در دربار ایرانی ها در عصر ساسانی بین درباریان، شاهنشاه و روحانیان مشابه پدیده سیفتیکوف است که در آن سه عنصر تلاش میکردند تا قدرت را قبضه کنند. البته ریشه های اصلی این نبرد به منزله بزرگترین نبرد نظامی ساسانیان و مسیحیت در ارمنستان را باید در جایی خارج از ارمنستان و در کاخ شاهنشاه ساسانی جست و جو کرد. از دلایل دیگر این نبرد این است که ارمنستان پایگاهی برای توسعه مسیحیت در ایران بود و در نزدیکی یکی از با ارزش ترین میراث های معنوی زرتشتیان یعنی آتشکده آذرگشنسب قرار داشت و از منظر نظامی هم وجود یک نیروی قدرتمند نظامی دارای آیین مخالف در نزدیکی ارزشمندترین آتشکده ایران موبدان را دچار نارضایتی میکرد و یزدگرد نیز خود از حمایت برخی بزرگان ارمنستان برخوردار بود.
🔸نبرد آوارایر:
در۲ ژوئن ۴۵۱م، ۲۳۰ هزار سرباز ساسانی که بیشترین رقم مربوط به ارتش ساسانیان است به مقابله با ۶۶ هزار ارمنی به رهبری وارتان مامیگونیان رفتند. سپاه ایران شامل ۹۰ هزار نفر به همراهی ۱۳ فیل جنگی به فرماندهی موشکاننودسالاورد بوده است. هرچند ساسانیان در نبرد آوارایر پیروز شدند اما از نظر اجتماعی این نبرد یک شکست برای ساسانیان بود.
🔹پیامد های نبرد آوارایر:
نخستین نتیجه اجتماعی پیروزی ساسانیان ایجاد شکاف اجتماعی بین اکثریت مسیحی ارمنستان در برابر اقلیت متمایل به ساسانیان بود. بدیهی است که این اکثریت تمایلی به ادامه حضور سیاسی ساسانیان در سرزمین ارمنستان نداشتند. آوارایر در حقیقت نقطه جدایی اجتماعی و فکری جامعه ارمنستان مسیحی از ساسانیان زرتشتی بوده است.
🔸در نتیجه مهم ترین دلیل روی گردانی مردم از دین زرتشتی در برابر مسیحیت مسائل و مشکلات داخلی وافر دین زرتشتی در برابر مشکلات روز جامعه بود.
🖋️به قلم: خانم نغمه قربانی/ دانش آموخته تاریخ دانشگاه با هنر کرمان
🔸ارتش روم به رهبری کراسوس در اواخر سال 55 ق.م با همکاری آرتاباسس پادشاه ارمنستان از کوه های ارمنی گذشت و مستقیماً به سمت پادشاهی اشکانی حرکت کرد. او به محدوده فرات حمله کرد و پیروزیهایی به دست آورد ولی موفقیتهای او چیزی بیش از تاراج روستاها و آبادیهای بیپناه میانرودان نبود.
🔹اُرد دوم، پادشاه اشکانی فرستادهای نزد کراسوس فرستاد تا دربارهٔ این دشمنی از او توضیح بخواهد و وی مغرورانه پاسخ داد که پاسخ پارتیان را در سلوکیه خواهد داد. در پاسخ به این امر، ارد دوم، ارتش خود را به دو بخش تقسیم کرد و شخصاً تمام پیاده نظام و تعدادی سواره نظام را برای حمله به ارمنستان رهبری کرد و 9000 کماندار و 1000 سواره نظام سنگین اسلحه به سورنا داد تا جلوی ارتش کراسوس را بگیرد.
🔸کراسوس وقتی با ارتش سورنا روبرو شد، طی اقدامات اشتباهی در برای مقابله سربازانش، موجب محدودیت تحرک ارتش روم به میزان قابل توجهی شد. همچنین سورنا با ایجاد صداهای بلند با آلات موسیقی و نمایش زره درخشان سواره نظام سنگین خود و حمله با تیرکمان، ارتش روم را محاصره کردند.
🔹براساس نوشته مورخان رومی، در پایان نبرد ۲۰هزار رومی کشته و ۱۰هزار تن اسیر شدند، در حالی که تعداد زخمیها و کشتههای اشکانی روی هم به صد نفر هم نمیرسید. طی این نبرد، پرچم لژیونهای ارتش روم هم به دست ایرانیان افتاد و تا زمانی که صلح میان امپراتوری ایران و روم برقرار شد، این پرچم در دربار پادشاه اشکانی بود.
🖋️به قلم: خانم کیمیا نجفی / دانشجوی کارشناسی تاریخ دانشگاه شهید بهشتی
🔹اُرد دوم، پادشاه اشکانی فرستادهای نزد کراسوس فرستاد تا دربارهٔ این دشمنی از او توضیح بخواهد و وی مغرورانه پاسخ داد که پاسخ پارتیان را در سلوکیه خواهد داد. در پاسخ به این امر، ارد دوم، ارتش خود را به دو بخش تقسیم کرد و شخصاً تمام پیاده نظام و تعدادی سواره نظام را برای حمله به ارمنستان رهبری کرد و 9000 کماندار و 1000 سواره نظام سنگین اسلحه به سورنا داد تا جلوی ارتش کراسوس را بگیرد.
🔸کراسوس وقتی با ارتش سورنا روبرو شد، طی اقدامات اشتباهی در برای مقابله سربازانش، موجب محدودیت تحرک ارتش روم به میزان قابل توجهی شد. همچنین سورنا با ایجاد صداهای بلند با آلات موسیقی و نمایش زره درخشان سواره نظام سنگین خود و حمله با تیرکمان، ارتش روم را محاصره کردند.
🔹براساس نوشته مورخان رومی، در پایان نبرد ۲۰هزار رومی کشته و ۱۰هزار تن اسیر شدند، در حالی که تعداد زخمیها و کشتههای اشکانی روی هم به صد نفر هم نمیرسید. طی این نبرد، پرچم لژیونهای ارتش روم هم به دست ایرانیان افتاد و تا زمانی که صلح میان امپراتوری ایران و روم برقرار شد، این پرچم در دربار پادشاه اشکانی بود.
🖋️به قلم: خانم کیمیا نجفی / دانشجوی کارشناسی تاریخ دانشگاه شهید بهشتی
🔸قبایل متحد اعراب، به چندین شهر تعرض کرده و قصد حمله به تیسفون، پایتخت ساسانیان را هم داشتند. شاپور پس از اینکه بالغ شد، اولین کاری که کرد، گرد آوردن لشکری توانمند برای تنبیه عرب های مهاجم بود و درحالی که تنها ۱۶ سال داشت، به نبرد با آنان شتافت و لشکرکشی علیه اعراب را شخصاً رهبری کرد.
🔹در طی نبردها، شاپور با وجود داشتن سپاهی کمتر، عربها را شکست داد و قبایل عرب را که با تشویق رومیها به منطقه فرات آمده بودند، بیرون راند.
🔸او عمدتاً علیه قبیله ایاد در آسورستان لشکرکشی می کرد و پس از آن از خلیج فارس نیز گذشت و به بنی تمیم در کوههای حجر نیز حمله کرد. شاپور تعداد زیادی از عربها را کشت و با پرکردن چاههایشان با شن، ذخایر آبشان را از بین برد.
🔹شاپور در تنبیه اعراب خشونت زیادی به خرج داد. او پس از چیرگی بر طایر غسانی، فرمان داد دو کتف او را شکافتند و سرش را از تن جدا کردند و جسدش را به آتش کشیدند.
🔸بنا به روایاتی، شاهپور برای عبرت تازیان، باقیماندگانشان را اسیر کرد و از شانههایشان، طناب عبور داد و سپس، اجساد آنان را بر سر راه کاروانها قرار داد تا همگان ببینند. از آن پس به او لقب ذوالاکتاف یا صاحب کتفها دادند.
🔹شاپور برای جلوگیری از هجوم دوباره اعراب به ایرانشهر، در جنوب فرات و شرق عربستان، دولت نیمهمستقلی در حیره به نام لخمیان تشکیل داد و در این منطقه، دیواری به نام دیوار شاهپور با قلعههای فراوان ساخت.
🖋️به قلم: خانم کیمیا نجفی / دانشجوی کارشناسی تاریخ دانشگاه شهید بهشتی
🔹در طی نبردها، شاپور با وجود داشتن سپاهی کمتر، عربها را شکست داد و قبایل عرب را که با تشویق رومیها به منطقه فرات آمده بودند، بیرون راند.
🔸او عمدتاً علیه قبیله ایاد در آسورستان لشکرکشی می کرد و پس از آن از خلیج فارس نیز گذشت و به بنی تمیم در کوههای حجر نیز حمله کرد. شاپور تعداد زیادی از عربها را کشت و با پرکردن چاههایشان با شن، ذخایر آبشان را از بین برد.
🔹شاپور در تنبیه اعراب خشونت زیادی به خرج داد. او پس از چیرگی بر طایر غسانی، فرمان داد دو کتف او را شکافتند و سرش را از تن جدا کردند و جسدش را به آتش کشیدند.
🔸بنا به روایاتی، شاهپور برای عبرت تازیان، باقیماندگانشان را اسیر کرد و از شانههایشان، طناب عبور داد و سپس، اجساد آنان را بر سر راه کاروانها قرار داد تا همگان ببینند. از آن پس به او لقب ذوالاکتاف یا صاحب کتفها دادند.
🔹شاپور برای جلوگیری از هجوم دوباره اعراب به ایرانشهر، در جنوب فرات و شرق عربستان، دولت نیمهمستقلی در حیره به نام لخمیان تشکیل داد و در این منطقه، دیواری به نام دیوار شاهپور با قلعههای فراوان ساخت.
🖋️به قلم: خانم کیمیا نجفی / دانشجوی کارشناسی تاریخ دانشگاه شهید بهشتی
🔸آغاز لشکر کشی نیروهای متحد روم و ایران به روم:
پس از شکست جناح مورد حمایت ایران در جنگ داخلی حمایت بخشان روم در برابر مارک آنتونی و اوکتاویان و ارد دوم شاهنشاه ایران؛ سپاهی مرکب از نیروهای ایرانی و رومی به رهبری پاکور شاهزاده اشکانی و کوینتوس لابینوس ژنرال رومی در سال ۴۰پ.م راهی مرزهای شرقی جمهوری روم شدند. درابتدای ورود نیروهای ایرانی به سوریه؛ بسیاری از جمهوری خواهان رومی به لابیوس پیوستند. فرماندار سوریه در برابر ارتش اشکانی و نیروهای جمهوری خواه فرار کرد. در پیروزی های رعد آسای ایرانیان در سوریه و آسیای صغیر، تعداد زیادی از درفش های عقاب نشان رومی به دست ایرانیان افتاد. شهرهای اپامیه و انتاکیه در برابر ایرانیان تسلیم شدند.
🔹پس از فتح این شهرها نیروهای متحد به دو گروه تقسیم شدند:
پاکور به فلسطین و فینیقیه و لابیسیوس به آسیای مقدم یورش برد. وی موفق به تصرف شام و غزه شد و درآنجا با استقبال مردم محلی که اکثریت آنها قبطی بودند رو به رو شد. او لابیسیوس یهودیه را مطیع خود کرد. رهبر یهودیان طرفدار ایران، آنتیگونوس دوم بود که سپاهی برای کمک به پاکور فرستاد؛ پاکور نیز درعوض او را به عنوان شاه جدید یهودیه برگزید. اما درنهایت مارک آنتونی که در مصر به سر میبرد باسوس را روانه آسیا کرد. او با سپاهی ابتدا در دروازه های کلیکیه در نبرد گذرگاه لابیوس پیروز شد. باسوس سپس روانه شام شد وبا موفقیت این منطقه را از تصرف نیروهای ایرانی بیرون آورد. وی در یک نبرد توسط سورنا شکست خورد و مجبور به عقب نشینی شد. یک سال بعد پاکور شورش دیگری را به سمت سوریه سازماندهی کرد. درنهایت نیز وی در نبرد کوه گینداروس شکست خورد و کشته شد.
🔸پیامد های این لشکر کشی ها:
درپی این نبردها ایران از حالت تهاجمی به حالت تدافعی در آمد. در سال ۳۸ پ.م مارک آنتونی حمله بزرگی به ایران انجام داد اما پس از شکستی سخت با تلفات بسیار عقب نشینی کرد. عقب نشینی فاجعه بار آنتونی که باعث از دست دادن ۳۲ هزار سرباز رومی شده بود اخرین برخورد بزرگی بود که بین نیروهای ایرانی و رومی رخ داد.
🖋️به قلم: خانم نغمه قربانی / دانش آموخته تاریخ دانشگاه باهنر کرمان
پس از شکست جناح مورد حمایت ایران در جنگ داخلی حمایت بخشان روم در برابر مارک آنتونی و اوکتاویان و ارد دوم شاهنشاه ایران؛ سپاهی مرکب از نیروهای ایرانی و رومی به رهبری پاکور شاهزاده اشکانی و کوینتوس لابینوس ژنرال رومی در سال ۴۰پ.م راهی مرزهای شرقی جمهوری روم شدند. درابتدای ورود نیروهای ایرانی به سوریه؛ بسیاری از جمهوری خواهان رومی به لابیوس پیوستند. فرماندار سوریه در برابر ارتش اشکانی و نیروهای جمهوری خواه فرار کرد. در پیروزی های رعد آسای ایرانیان در سوریه و آسیای صغیر، تعداد زیادی از درفش های عقاب نشان رومی به دست ایرانیان افتاد. شهرهای اپامیه و انتاکیه در برابر ایرانیان تسلیم شدند.
🔹پس از فتح این شهرها نیروهای متحد به دو گروه تقسیم شدند:
پاکور به فلسطین و فینیقیه و لابیسیوس به آسیای مقدم یورش برد. وی موفق به تصرف شام و غزه شد و درآنجا با استقبال مردم محلی که اکثریت آنها قبطی بودند رو به رو شد. او لابیسیوس یهودیه را مطیع خود کرد. رهبر یهودیان طرفدار ایران، آنتیگونوس دوم بود که سپاهی برای کمک به پاکور فرستاد؛ پاکور نیز درعوض او را به عنوان شاه جدید یهودیه برگزید. اما درنهایت مارک آنتونی که در مصر به سر میبرد باسوس را روانه آسیا کرد. او با سپاهی ابتدا در دروازه های کلیکیه در نبرد گذرگاه لابیوس پیروز شد. باسوس سپس روانه شام شد وبا موفقیت این منطقه را از تصرف نیروهای ایرانی بیرون آورد. وی در یک نبرد توسط سورنا شکست خورد و مجبور به عقب نشینی شد. یک سال بعد پاکور شورش دیگری را به سمت سوریه سازماندهی کرد. درنهایت نیز وی در نبرد کوه گینداروس شکست خورد و کشته شد.
🔸پیامد های این لشکر کشی ها:
درپی این نبردها ایران از حالت تهاجمی به حالت تدافعی در آمد. در سال ۳۸ پ.م مارک آنتونی حمله بزرگی به ایران انجام داد اما پس از شکستی سخت با تلفات بسیار عقب نشینی کرد. عقب نشینی فاجعه بار آنتونی که باعث از دست دادن ۳۲ هزار سرباز رومی شده بود اخرین برخورد بزرگی بود که بین نیروهای ایرانی و رومی رخ داد.
🖋️به قلم: خانم نغمه قربانی / دانش آموخته تاریخ دانشگاه باهنر کرمان
🔸فساد اداری و ناکارآمدی در مدیریت منابع نیز به این بحران دامن زد. از سوی دیگر، نبردهای مکرر با رومیان و سپس ظهور اسلام به عنوان یک تهدید خارجی، منابع نظامی و انسانی ساسانیان را به شدت کاهش داد. این در حالی بود که اختلافات داخلی بین خاندان های اشرافی و نخبگان سیاسی نیز به شدت بالا گرفته بود. رقابت برای کسب قدرت و نفوذ در دربار، موجب بروز تنش ها و درگیری های داخلی شد.
🔹علل جنگ داخلی
جنگ داخلی ساسانیان عمدتاً نتیجه نارضایتی های سیاسی و اجتماعی بود. اختلافات شدید بین اشراف و نخبگان سیاسی که هر کدام به دنبال کسب قدرت بودند به بحران های جدی منجر شد. همچنین فشار مالیاتی بر طبقات پایین تر جامعه و نارضایتی عمومی از وضعیت اقتصادی به تشدید این بحران کمک کرد. علاوه بر این، مشکلات جانشینی نیز نقش مهمی در بروز جنگ های داخلی داشت. مرگ شاهان و عدم وجود جانشینان مقتدر باعث ایجاد نوعی خلأ قدرت شد. این وضعیت به گروههای نظامی مستقل این امکان را داد که خود را به عنوان رقبای اصلی حکومت مرکزی معرفی کنند و در نتیجه، دولت ساسانی نتوانست کنترل مناطق مختلف را حفظ کند.
🔸پس به طور کلی علل جنگ داخلی ساسانیان را می توان به چند دسته تقسیم کرد:
۱-علل سیاسی:
• رقابت بین اشراف و نخبگان سیاسی برای کسب قدرت.
• ضعف حکومت مرکزی و عدم قدرت در کنترل مناطق مختلف.
۲-علل اجتماعی:
• نارضایتی عمومی از وضعیت اقتصادی و اجتماعی.
• فشار مالیاتی بر طبقات پایین جامعه.
۳-علل نظامی:
• تضعیف ارتش ساسانی به دلیل نبردهای مکرر و عدم توانایی در دفاع از مرزها.
• ظهور گروههای نظامی مستقل که به دنبال کسب قدرت بودند.
۴-علل فرهنگی و مذهبی:
• وجود تنوع مذهبی و فرهنگی در امپراتوری ساسانی که باعث بروز اختلافات میان گروه های مختلف جامعه شد.
• ظهور اسلام و تأثیر آن بر جامعه ایرانی که به یک تهدید جدی برای حکومت ساسانی تبدیل شد.
🔹نتایج جنگ داخلی
نتایج جنگ داخلی ساسانیان بسیار تاثیرگذار بود. این جنگها نه تنها موجب تضعیف ساختار حکومتی ساسانیان شدند، بلکه زمینهساز سقوط این امپراتوری در برابر حملات مسلمانان گردیدند. با شکست ساسانیان در نبردهای مختلف، سرزمین ایران به سرعت تحت سلطه خلفای اسلامی قرار گرفت و بدین ترتیب، دورهای جدید در تاریخ ایران آغاز شد. سقوط ساسانیان نه تنها پایان یک سلسله بزرگ تاریخی بود، بلکه تغییرات فرهنگی و اجتماعی عمیقی را نیز به همراه داشت. ورود اسلام به ایران و تأثیر آن بر فرهنگ و تمدن ایرانی، تحولی بنیادین در تاریخ این سرزمین ایجاد کرد. در نهایت، جنگ داخلی ساسانیان نشاندهندهی ضعف ساختاری و ناپایداری این امپراتوری در اواخر دورهی خود بود.
🖋️به قلم: آقای علی آرائی آکتیج/ دانشجوی کارشناسی تاریخ دانشگاه شهید بهشتی
🔹علل جنگ داخلی
جنگ داخلی ساسانیان عمدتاً نتیجه نارضایتی های سیاسی و اجتماعی بود. اختلافات شدید بین اشراف و نخبگان سیاسی که هر کدام به دنبال کسب قدرت بودند به بحران های جدی منجر شد. همچنین فشار مالیاتی بر طبقات پایین تر جامعه و نارضایتی عمومی از وضعیت اقتصادی به تشدید این بحران کمک کرد. علاوه بر این، مشکلات جانشینی نیز نقش مهمی در بروز جنگ های داخلی داشت. مرگ شاهان و عدم وجود جانشینان مقتدر باعث ایجاد نوعی خلأ قدرت شد. این وضعیت به گروههای نظامی مستقل این امکان را داد که خود را به عنوان رقبای اصلی حکومت مرکزی معرفی کنند و در نتیجه، دولت ساسانی نتوانست کنترل مناطق مختلف را حفظ کند.
🔸پس به طور کلی علل جنگ داخلی ساسانیان را می توان به چند دسته تقسیم کرد:
۱-علل سیاسی:
• رقابت بین اشراف و نخبگان سیاسی برای کسب قدرت.
• ضعف حکومت مرکزی و عدم قدرت در کنترل مناطق مختلف.
۲-علل اجتماعی:
• نارضایتی عمومی از وضعیت اقتصادی و اجتماعی.
• فشار مالیاتی بر طبقات پایین جامعه.
۳-علل نظامی:
• تضعیف ارتش ساسانی به دلیل نبردهای مکرر و عدم توانایی در دفاع از مرزها.
• ظهور گروههای نظامی مستقل که به دنبال کسب قدرت بودند.
۴-علل فرهنگی و مذهبی:
• وجود تنوع مذهبی و فرهنگی در امپراتوری ساسانی که باعث بروز اختلافات میان گروه های مختلف جامعه شد.
• ظهور اسلام و تأثیر آن بر جامعه ایرانی که به یک تهدید جدی برای حکومت ساسانی تبدیل شد.
🔹نتایج جنگ داخلی
نتایج جنگ داخلی ساسانیان بسیار تاثیرگذار بود. این جنگها نه تنها موجب تضعیف ساختار حکومتی ساسانیان شدند، بلکه زمینهساز سقوط این امپراتوری در برابر حملات مسلمانان گردیدند. با شکست ساسانیان در نبردهای مختلف، سرزمین ایران به سرعت تحت سلطه خلفای اسلامی قرار گرفت و بدین ترتیب، دورهای جدید در تاریخ ایران آغاز شد. سقوط ساسانیان نه تنها پایان یک سلسله بزرگ تاریخی بود، بلکه تغییرات فرهنگی و اجتماعی عمیقی را نیز به همراه داشت. ورود اسلام به ایران و تأثیر آن بر فرهنگ و تمدن ایرانی، تحولی بنیادین در تاریخ این سرزمین ایجاد کرد. در نهایت، جنگ داخلی ساسانیان نشاندهندهی ضعف ساختاری و ناپایداری این امپراتوری در اواخر دورهی خود بود.
🖋️به قلم: آقای علی آرائی آکتیج/ دانشجوی کارشناسی تاریخ دانشگاه شهید بهشتی
🔸سفالین، شمشیرها و سپرهای چوبین که به مناسبت جشن سده جشن سده شمار فرزندان نخستین مرد (کیومرث) یا به فروش میرسید در دست داریم قصیده هایی که در باب جشن نخستین زوج بشری مشیه) و (مشیانه به صد تن رسید شده به امیران آل بویه برای اطلاع بیشتر رجوع کنید به مدخل آل بویه در دانشنامه ایرانیکا پیشکش میشد معمولا به زبان عربی بود.
🔹جشن سده و یک صدمین روز زمستان بزرگ است، همین طور به فریدون به دیگر که باورپذیری کمتری دارد عدد صد بیانگر ۵۰ روز یاد پیروزی اش بر ضحاک ماربه دوش مرتبط میکنند. به علاوه ۵۰ شب است که سده ه را از نوروز جدا میکند.
🔸ابن الفقیه در دست داریم که سده را به زاب پسر طهماسب، نسبت میدهد و آن را جشنی به نشان چیرگی او بر افراسیاب میداند. عنصری شاعر معروف در جایی این جشن را میراثی از فریدون و جمشید و در جای دیگر از آن خسرو و بهمن یا رسمی از رسوم دهقانان و گیریان می نامد. در حالی که منوچهری آن را به کیومرت و اسفندیار نسبت میدهد.
🔹اهمیت شب انقلاب زمستانی در اعمال و باورهای عامیانه در حقیقت نشانه هایی از جشن گرامیداشت خورشید برجای مانده است انجوی شیرازی، که در حوالی انقلاب زمستانی برگزار میشد هم از متون فارسی میانه و هم از متون دوره اسلامی به دست آمده است.
🔸خرم ال آثار الباقیه از جشنی به نام «آذر جشن» که در نهمین روز آذر آخرین ماه پاییز برگزار میشد ذکری به میان آورده است. شاید بتوان آن را مشابه جشن آتشی که در آغاز زمستان در طخارستان موسوم به شهریورگان یا آذر جشن در چهارمین روز شهریور برگزار میشد دانست.
🔹گزارش هایی از رسم متحیر کننده به آتش افکندن نابودی جشن سده هرگز به صورت کامل اتفاق نیفتاد پرندگان و حیوانات وحشی در دست داریم بنابر گزارش و برخی از آثار و نشانه های آن که در دهم بهمن برگزار بیرونی آن جشن به یکی از سنن پادشاهان بدل شده میشد تا قرن بیستم .م. حتی میتوان گفت تا امروز که در این شب آتشها روشن میکنند و در شعله ور شدن (۲۰۲۲م) که قرن بیست و یکم است دوام یافته است؛ یا نورافشانی آن شب میکوشند حیوانات وحشی را به درون چرا که این جشن همچنان در نقاط مختلف برگزار
آن برانند و پرندگان را از میان شعله های آتش به پرواز وا دارند و خودشان را با نابودی جشن سده هرگز به صورت کامل اتفاق می شود دوام یافته است.
📜 شمارهٔ هفدهم نشریهٔ درفش
🖋️به ترجمه: سید سجاد شاهان دشتی/دانش آموخته کارشناسی ارشد تاریخ ایران اسلامی دانشگاه شهید بهشتی
🔹جشن سده و یک صدمین روز زمستان بزرگ است، همین طور به فریدون به دیگر که باورپذیری کمتری دارد عدد صد بیانگر ۵۰ روز یاد پیروزی اش بر ضحاک ماربه دوش مرتبط میکنند. به علاوه ۵۰ شب است که سده ه را از نوروز جدا میکند.
🔸ابن الفقیه در دست داریم که سده را به زاب پسر طهماسب، نسبت میدهد و آن را جشنی به نشان چیرگی او بر افراسیاب میداند. عنصری شاعر معروف در جایی این جشن را میراثی از فریدون و جمشید و در جای دیگر از آن خسرو و بهمن یا رسمی از رسوم دهقانان و گیریان می نامد. در حالی که منوچهری آن را به کیومرت و اسفندیار نسبت میدهد.
🔹اهمیت شب انقلاب زمستانی در اعمال و باورهای عامیانه در حقیقت نشانه هایی از جشن گرامیداشت خورشید برجای مانده است انجوی شیرازی، که در حوالی انقلاب زمستانی برگزار میشد هم از متون فارسی میانه و هم از متون دوره اسلامی به دست آمده است.
🔸خرم ال آثار الباقیه از جشنی به نام «آذر جشن» که در نهمین روز آذر آخرین ماه پاییز برگزار میشد ذکری به میان آورده است. شاید بتوان آن را مشابه جشن آتشی که در آغاز زمستان در طخارستان موسوم به شهریورگان یا آذر جشن در چهارمین روز شهریور برگزار میشد دانست.
🔹گزارش هایی از رسم متحیر کننده به آتش افکندن نابودی جشن سده هرگز به صورت کامل اتفاق نیفتاد پرندگان و حیوانات وحشی در دست داریم بنابر گزارش و برخی از آثار و نشانه های آن که در دهم بهمن برگزار بیرونی آن جشن به یکی از سنن پادشاهان بدل شده میشد تا قرن بیستم .م. حتی میتوان گفت تا امروز که در این شب آتشها روشن میکنند و در شعله ور شدن (۲۰۲۲م) که قرن بیست و یکم است دوام یافته است؛ یا نورافشانی آن شب میکوشند حیوانات وحشی را به درون چرا که این جشن همچنان در نقاط مختلف برگزار
آن برانند و پرندگان را از میان شعله های آتش به پرواز وا دارند و خودشان را با نابودی جشن سده هرگز به صورت کامل اتفاق می شود دوام یافته است.
📜 شمارهٔ هفدهم نشریهٔ درفش
🖋️به ترجمه: سید سجاد شاهان دشتی/دانش آموخته کارشناسی ارشد تاریخ ایران اسلامی دانشگاه شهید بهشتی
🔹پس از آن با همراهی لارس پورسنا، پادشاه کلوسیوم، قوای بزرگی از روم را در محاصره گرفت ولی شجاعت و جانفشانی رومیان در پاسداری از جمهوری لارس را تحتتأثیر قرار داد و واداشت تا دست از محاصرهٔ روم بکشد و حتی دوست رومیان گردد.
🔸پس از آن، تارکوئینیوس و خاندانش به دولتشهر توسکولوم، تحت سلطهٔ دامادش اکتاویوس، پناهنده شد. مامیلیوس چند سال را در تدارک جنگی بزرگ برضد روم سپری کرد و لاتینان (همسایگان جنوبی روم) را برای جنگ با جمهوری روم برانگیخت.
🔹بهگفتهٔ تیتوس لیویوس، رومیان بدلیل نگرانی از جنگ احتمالی با سابینان و لاتینان، برای اولینبار به فکر روی کار آوردن دیکتاتور افتادند و تیتوس لارکیوس و اسپوریوس کاسیوس را بهترتیب بهعنوان دیکتاتور روی کار آوردند.
🔸سرانجام، در ۴۹۹ یا ۴۹۶ ق.م وقتی جنگ با لاتینان قطعی شد، رومیان دیکتاتورهای خود را تغییر دادند و آئولوس پستومیوس و تیتوس اِبوتیوس را بهترتیب دیکتاتور کردند و ۲۴ هزار پیاده و یک هزار سوار در چهار لژیون گرد آمدند و قوای لاتینان نیز بالغبر ۴۰ هزار پیاده و ۳ هزار سوار بودند.
🔹چون رومیان شنیدند که خاندان منفور شاه مخلوع در سپاه لاتینان هستند، دلاوری و خشمی بسیار یافتند و جنگی روی داد که از تمام جنگهای پیشین رومیان خونبارتر بود، چنانکه سرداران بهتن خویش در نبرد حضور مییافتند و کمتر سردار یا مِهتری از هر دو سپاه بود که زخمی نشود، الا دیکتاتور روم.
🔸در میانه جنگ سهمگین، لاتینان شروع به عقبنشینی کردند و مامیلیوس برای مقابله با این وضعیت، گردان سلطنتطلبان و تبعیدیان رومی که تحت امر تنها پسر بازمانده شاه مخلوع بودند، را به جنگ آورد که خشمگین از غصب اموال شاه بهدست جمهوریخواهان، با حمیت بیشتری جنگیدند و از شکست لاتینان جلوگیری کردند.
🔹مارکوس والریوس، با دیدن پسر پادشاه مخلوع، می خواست همانطورکه افتخار بیرون راندن خاندان شاه در ۵۰۹ ق.م متعلق به خاندانش شد، افتخار کشتن پسرش نیز از آنِ خاندانش باشد. پس با قدرت به قلب دشمن زد و مجروح و کشته شد. با کشته شدن او، رومیان عقب نشستند و هر رومی در حال فرار توسط دیکتاتور روم یا یارانش کشته می شد و رومیان، که خود را میان دشمن و محافظان دیکتاتور گرفتار میدیدند، از فرار دست کشیدند و جنگ را پی گرفتند ولی بدلیل خستگی، دیکتاتور به سواران دستور داد از اسبان به پایین آمده و به کمک بشتابند. ایشان اطاعت کردند و به خط مقدم شتافتند. این کار روحیهٔ پیادهنظام را بالا برد، چون میدیدند که سواران نیز در مصائب جنگی ایشان شریکند. با این اتحاد لاتینان را هزیمت کردند. سپس سواران بار دیگر بر اسبان نشستند و بهتعقیب دشمنِ متواری پرداختند و ارتش آنان را گرفتند.
🖋️به قلم: خانم کیمیا نجفی / دانشجوی کارشناسی تاریخ دانشگاه شهید بهشتی
🔸پس از آن، تارکوئینیوس و خاندانش به دولتشهر توسکولوم، تحت سلطهٔ دامادش اکتاویوس، پناهنده شد. مامیلیوس چند سال را در تدارک جنگی بزرگ برضد روم سپری کرد و لاتینان (همسایگان جنوبی روم) را برای جنگ با جمهوری روم برانگیخت.
🔹بهگفتهٔ تیتوس لیویوس، رومیان بدلیل نگرانی از جنگ احتمالی با سابینان و لاتینان، برای اولینبار به فکر روی کار آوردن دیکتاتور افتادند و تیتوس لارکیوس و اسپوریوس کاسیوس را بهترتیب بهعنوان دیکتاتور روی کار آوردند.
🔸سرانجام، در ۴۹۹ یا ۴۹۶ ق.م وقتی جنگ با لاتینان قطعی شد، رومیان دیکتاتورهای خود را تغییر دادند و آئولوس پستومیوس و تیتوس اِبوتیوس را بهترتیب دیکتاتور کردند و ۲۴ هزار پیاده و یک هزار سوار در چهار لژیون گرد آمدند و قوای لاتینان نیز بالغبر ۴۰ هزار پیاده و ۳ هزار سوار بودند.
🔹چون رومیان شنیدند که خاندان منفور شاه مخلوع در سپاه لاتینان هستند، دلاوری و خشمی بسیار یافتند و جنگی روی داد که از تمام جنگهای پیشین رومیان خونبارتر بود، چنانکه سرداران بهتن خویش در نبرد حضور مییافتند و کمتر سردار یا مِهتری از هر دو سپاه بود که زخمی نشود، الا دیکتاتور روم.
🔸در میانه جنگ سهمگین، لاتینان شروع به عقبنشینی کردند و مامیلیوس برای مقابله با این وضعیت، گردان سلطنتطلبان و تبعیدیان رومی که تحت امر تنها پسر بازمانده شاه مخلوع بودند، را به جنگ آورد که خشمگین از غصب اموال شاه بهدست جمهوریخواهان، با حمیت بیشتری جنگیدند و از شکست لاتینان جلوگیری کردند.
🔹مارکوس والریوس، با دیدن پسر پادشاه مخلوع، می خواست همانطورکه افتخار بیرون راندن خاندان شاه در ۵۰۹ ق.م متعلق به خاندانش شد، افتخار کشتن پسرش نیز از آنِ خاندانش باشد. پس با قدرت به قلب دشمن زد و مجروح و کشته شد. با کشته شدن او، رومیان عقب نشستند و هر رومی در حال فرار توسط دیکتاتور روم یا یارانش کشته می شد و رومیان، که خود را میان دشمن و محافظان دیکتاتور گرفتار میدیدند، از فرار دست کشیدند و جنگ را پی گرفتند ولی بدلیل خستگی، دیکتاتور به سواران دستور داد از اسبان به پایین آمده و به کمک بشتابند. ایشان اطاعت کردند و به خط مقدم شتافتند. این کار روحیهٔ پیادهنظام را بالا برد، چون میدیدند که سواران نیز در مصائب جنگی ایشان شریکند. با این اتحاد لاتینان را هزیمت کردند. سپس سواران بار دیگر بر اسبان نشستند و بهتعقیب دشمنِ متواری پرداختند و ارتش آنان را گرفتند.
🖋️به قلم: خانم کیمیا نجفی / دانشجوی کارشناسی تاریخ دانشگاه شهید بهشتی
🔸سال هفتم به شماره هجدهم آذر ۱۳۰۳ خدمت صادقانه به مینگ برای سجونگ که پیرو کنفوسیوس هامگیونگ را تشکیل میداد برای نسلها به عنوان یک مـ و اصول او بود بسیار حائز اهمیت بود و سجونگ میخواست در حاشیه کنترل دولت مرکزی باقی ماند توسط دربار مینگ به عنوان یک رعیت وفادار شناخته شود. در عرصه سیاست خارجی سجونگ با کشورهای دیگر همان طور که به او آموخته بودند از اصول اخلاقی کنفوسیوسی نیز ارتباط خوبی داشت او قراردادهای منفعت آمیز زیادی با پیروی کند باید با تمام وجود به بزرگان خدمت میکرد این حکومت مینگ چین بست که برای چوسان منفعت زیادی اصل کنفوسیوسی در تاریخ چوسان به عنوان اصل سادائه .
🔹استفاده از تجربه ملل دیگر همان طور که پیشتر گفته شد یکی از مهمترین مأموریتهایی که سجونگ به جانگ یونگ شیل داد، ساخت یک کره آسمانی برای اندازه گیری اجرام نجومی بود جانگ یونگ شیل پس از دو ماه مطالعه و و بررسی کتب علمی چینی و عربی، موفق شد دستگاه کروی خود را بسازد که قادر بود با دقت متوسط عمل کند.
🔸اهمیت حمایت از نجوم و منجمان در قرن پانزدهم میلادی چه در چوسان و چه در سایر کشورهای جهان علم نجوم از اهمیت زیادی برخوردار بود؛ زیرا در آن زمان اعتقاد بر این بود که حرکات ستارگان تأثیر زیادی بر. خوش یمنی یا بدیمنی سرنوشت افراد حکومت ها و حتی تصمیم گیری در مورد انجام یا عدم انجام یک کار دارند.
🔹اما شگفت انگیزترین اختراع وی که اولین وسیله اندازه گیری باران در جهان بود، در سال ۱۳۴۱م اختراع و در سال ۱۳۴۲م به ثبت رسید؛ اما این مدل تا زمانی که قدیمی ترین باران سنج شرق آسيا در سال ۱۷۷۰م و در زمان سلطنت پادشاه یئونگ جو (بیست و یکمین پادشاه) چوسان ساخته شد ناشناخته ماند.
🔸یکی از عوامل مهمی که به شکل گیری این اختراعات کمک شایانی کرد، دغدغه زمان سنجی بود؛ مسئله ای که تا حد زیادی به استفاده گسترده از کشاورزی در مزارع مرطوب مرتبط بود؛ در نتیجه کره ای ها مطالعات دقیقی بر نجوم و آب و هوا کردند. در سال ۱۴۴۲م، باران سنج استانداردی با ارتفاع ۴۲٫۵ سانتی متر و قطر ۱۷ سانتیمتر در سراسر کشور معرفی شد تا داده هایی را در مورد میانگین سالانه بارندگی در مناطق مختلف جمع آوری کند.
🔹هم چنین تحت نظر تحت نظر ،سجونگ یک رصدخانه سلطنتی با سجونگ، یک رصدخانه یک کره استادانه و یک گنومون برنزی چهل لطنتی با یک کره فوتی برای اندازه گیری ارتفاع دقیق خورشید ستادانه و یک کنومون ساخته شد. صنعتگران ماهر ساعتهای ا برنزی چهل فوتی نجومی متعدد دیگری مانند ساعتهای آبی و ا برای اندازه گیری ارتفاع در این دوره اخترشناس ساعتهای آفتابی میساختند. یکی از عوامل دقیق خورشید ساخته محسوب می شد.
🔸ساعتهای آبی نیز از دیگر اختراعات دوره سجونگ است با این حال خوب است بدانید که ساعتهای ابی خودکار قبلاً توسط اعراب و چینی ها در سال (۱۹۱م اختراع شده بود و مردم کره از شکل ابتدایی تر این ساعت که خودشان در دوره سه پادشاهی ساخته بودند استفاده میکردند.
🔹در قرن پانزدهم میلادی چوسان به اوج خود در علم و فناوری سلسله چوسان را از آن خود کند. در نهایت، سجونگ نتوانست دست یافت در این کشور اختراعات و انتشارات متعددی تولید جانشین قطعی خود را انتخاب کند. به همین دلیل پس از شد که نشان دهنده این است که چوسان نیز مانند سایر مرگ او رقابتهای شدیدی میان فرزندانش بر سر جانشینی کشورها در این دوره به روند مدرنیزاسیون پیوسته و تحول آغاز شد که این رقابتها فرصتی برای توجه به علم و یافته است.
📜 شمارهٔ هجدهم نشریهٔ درفش
🖋️به قلم: خانم کیمیانجفی/دانشجوی کارشناسی تاریخ دانشگاه شهید بهشتی
🔹استفاده از تجربه ملل دیگر همان طور که پیشتر گفته شد یکی از مهمترین مأموریتهایی که سجونگ به جانگ یونگ شیل داد، ساخت یک کره آسمانی برای اندازه گیری اجرام نجومی بود جانگ یونگ شیل پس از دو ماه مطالعه و و بررسی کتب علمی چینی و عربی، موفق شد دستگاه کروی خود را بسازد که قادر بود با دقت متوسط عمل کند.
🔸اهمیت حمایت از نجوم و منجمان در قرن پانزدهم میلادی چه در چوسان و چه در سایر کشورهای جهان علم نجوم از اهمیت زیادی برخوردار بود؛ زیرا در آن زمان اعتقاد بر این بود که حرکات ستارگان تأثیر زیادی بر. خوش یمنی یا بدیمنی سرنوشت افراد حکومت ها و حتی تصمیم گیری در مورد انجام یا عدم انجام یک کار دارند.
🔹اما شگفت انگیزترین اختراع وی که اولین وسیله اندازه گیری باران در جهان بود، در سال ۱۳۴۱م اختراع و در سال ۱۳۴۲م به ثبت رسید؛ اما این مدل تا زمانی که قدیمی ترین باران سنج شرق آسيا در سال ۱۷۷۰م و در زمان سلطنت پادشاه یئونگ جو (بیست و یکمین پادشاه) چوسان ساخته شد ناشناخته ماند.
🔸یکی از عوامل مهمی که به شکل گیری این اختراعات کمک شایانی کرد، دغدغه زمان سنجی بود؛ مسئله ای که تا حد زیادی به استفاده گسترده از کشاورزی در مزارع مرطوب مرتبط بود؛ در نتیجه کره ای ها مطالعات دقیقی بر نجوم و آب و هوا کردند. در سال ۱۴۴۲م، باران سنج استانداردی با ارتفاع ۴۲٫۵ سانتی متر و قطر ۱۷ سانتیمتر در سراسر کشور معرفی شد تا داده هایی را در مورد میانگین سالانه بارندگی در مناطق مختلف جمع آوری کند.
🔹هم چنین تحت نظر تحت نظر ،سجونگ یک رصدخانه سلطنتی با سجونگ، یک رصدخانه یک کره استادانه و یک گنومون برنزی چهل لطنتی با یک کره فوتی برای اندازه گیری ارتفاع دقیق خورشید ستادانه و یک کنومون ساخته شد. صنعتگران ماهر ساعتهای ا برنزی چهل فوتی نجومی متعدد دیگری مانند ساعتهای آبی و ا برای اندازه گیری ارتفاع در این دوره اخترشناس ساعتهای آفتابی میساختند. یکی از عوامل دقیق خورشید ساخته محسوب می شد.
🔸ساعتهای آبی نیز از دیگر اختراعات دوره سجونگ است با این حال خوب است بدانید که ساعتهای ابی خودکار قبلاً توسط اعراب و چینی ها در سال (۱۹۱م اختراع شده بود و مردم کره از شکل ابتدایی تر این ساعت که خودشان در دوره سه پادشاهی ساخته بودند استفاده میکردند.
🔹در قرن پانزدهم میلادی چوسان به اوج خود در علم و فناوری سلسله چوسان را از آن خود کند. در نهایت، سجونگ نتوانست دست یافت در این کشور اختراعات و انتشارات متعددی تولید جانشین قطعی خود را انتخاب کند. به همین دلیل پس از شد که نشان دهنده این است که چوسان نیز مانند سایر مرگ او رقابتهای شدیدی میان فرزندانش بر سر جانشینی کشورها در این دوره به روند مدرنیزاسیون پیوسته و تحول آغاز شد که این رقابتها فرصتی برای توجه به علم و یافته است.
📜 شمارهٔ هجدهم نشریهٔ درفش
🖋️به قلم: خانم کیمیانجفی/دانشجوی کارشناسی تاریخ دانشگاه شهید بهشتی
🔸سلوکیان توسط انتیوخوس سوم رهبری می شدند، در حالی که ارتش بطلمیوسی توسط اسکوپاس از اتولی رهبری می شد. سلوکیان به پیروزی کامل دست یافتند و بخش هایی از سوریه را فتح کردند.
🔹نبرد رافیا نیز نبردی از رشته جنگ های سوری بود که در تاریخ 22 ژوئن 217 پیش از میلاد نزدیک رفح کنونی میان نیروهای بطلیموس چهارم و انتیوخوس سوم سلوکی در گرفت و در نهایت ارتش بطلمیوس چهارم پیروز شد.
🔸به طور کلی جنگهای سوری، نمایانگر رقابتهای قدرت در دنیای باستان و تأثیرات عمیق آن بر ساختار سیاسی و اجتماعی منطقه بود. این جنگها عمدتاً بین قرن سوم و دوم پیش از میلاد به وقوع پیوست و در پی مرگ اسکندر مقدونی و تقسیم امپراتوریاش آغاز شد.
🔹سلوکیان، که بر سرزمینهای گستردهای از جمله سوریه تسلط داشتند، با بطلمیوسیان که در مصر حکومت میکردند، به دلیل کنترل بر سرزمینهای کلیدی و مسیرهای تجاری درگیر شدند. این جنگها نه تنها به دلیل منافع اقتصادی، بلکه به خاطر مسائل فرهنگی و قومی نیز تشدید شد. هر دو امپراتوری تلاش کردند تا نفوذ خود را در مناطق مختلف گسترش دهند و این رقابتها باعث بروز درگیریهای مکرر شد.
🔸یکی از مهمترین ویژگیهای این جنگها، تأثیرات آن بر جمعیت محلی بود. جنگها باعث جابجاییهای گسترده جمعیتی، ویرانی شهرها و کاهش شدید جمعیت شدند. همچنین، این درگیریها موجب گسترش فرهنگ هلنیستی در مناطق تحت کنترل سلوکیان و بطلمیوسیان گردید. بهویژه، شهرهایی مانند آنتیوخ و اسکندریه به مراکز فرهنگی و علمی مهم تبدیل شدند. در نهایت، جنگهای سوری نشاندهنده چالشهای سیاسی و نظامی در دنیای باستان بود. این درگیریها نه تنها به تغییرات مرزی منجر شد، بلکه زمینهساز ظهور قدرتهای جدید در منطقه گردید. تأثیرات این جنگها بر تاریخ خاورمیانه و روابط بینالمللی در دورههای بعدی همچنان احساس میشود.
🖋️به قلم: خانم درسا دیده گاه/دانشجوی کارشناسی تاریخ دانشگاه شهید بهشتی
🔹نبرد رافیا نیز نبردی از رشته جنگ های سوری بود که در تاریخ 22 ژوئن 217 پیش از میلاد نزدیک رفح کنونی میان نیروهای بطلیموس چهارم و انتیوخوس سوم سلوکی در گرفت و در نهایت ارتش بطلمیوس چهارم پیروز شد.
🔸به طور کلی جنگهای سوری، نمایانگر رقابتهای قدرت در دنیای باستان و تأثیرات عمیق آن بر ساختار سیاسی و اجتماعی منطقه بود. این جنگها عمدتاً بین قرن سوم و دوم پیش از میلاد به وقوع پیوست و در پی مرگ اسکندر مقدونی و تقسیم امپراتوریاش آغاز شد.
🔹سلوکیان، که بر سرزمینهای گستردهای از جمله سوریه تسلط داشتند، با بطلمیوسیان که در مصر حکومت میکردند، به دلیل کنترل بر سرزمینهای کلیدی و مسیرهای تجاری درگیر شدند. این جنگها نه تنها به دلیل منافع اقتصادی، بلکه به خاطر مسائل فرهنگی و قومی نیز تشدید شد. هر دو امپراتوری تلاش کردند تا نفوذ خود را در مناطق مختلف گسترش دهند و این رقابتها باعث بروز درگیریهای مکرر شد.
🔸یکی از مهمترین ویژگیهای این جنگها، تأثیرات آن بر جمعیت محلی بود. جنگها باعث جابجاییهای گسترده جمعیتی، ویرانی شهرها و کاهش شدید جمعیت شدند. همچنین، این درگیریها موجب گسترش فرهنگ هلنیستی در مناطق تحت کنترل سلوکیان و بطلمیوسیان گردید. بهویژه، شهرهایی مانند آنتیوخ و اسکندریه به مراکز فرهنگی و علمی مهم تبدیل شدند. در نهایت، جنگهای سوری نشاندهنده چالشهای سیاسی و نظامی در دنیای باستان بود. این درگیریها نه تنها به تغییرات مرزی منجر شد، بلکه زمینهساز ظهور قدرتهای جدید در منطقه گردید. تأثیرات این جنگها بر تاریخ خاورمیانه و روابط بینالمللی در دورههای بعدی همچنان احساس میشود.
🖋️به قلم: خانم درسا دیده گاه/دانشجوی کارشناسی تاریخ دانشگاه شهید بهشتی
🔸برای رسیدن به شمال سوریه و پیوستن به نیروهای آشوری، ارتش مصر میبایست از سرزمین یهودا عبور میکرد. اما یوشیا، پادشاه یهودا، اجازه این عبور را نداد و تصمیم گرفت در برابر ارتش مصر مقاومت کند. این تصمیم منجر به درگیریای شد که در تاریخ به عنوان نبرد مگیدو شناخته میشود.
🔹نبرد مگیدو و پیامدهای آن:
درگیری میان دو طرف در منطقه تل مگیدو رخ داد. ارتش یهودا، که به مراتب از نیروی نظامی مصر ضعیفتر بود، نتوانست در برابر حمله مصریان مقاومت کند و دچار شکست سنگینی شد. در این نبرد، یوشیا کشته شد و پادشاهی یهودا به دولت دستنشانده مصر تبدیل گردید.
🔸پس از این پیروزی، فرعون نخو دوم در بازگشت از نبرد، یهوآحاز، پسر یوشیا را که بهتازگی به پادشاهی رسیده بود، دستگیر و از سلطنت خلع کرد. او ۱۰۰ تالنت نقره به عنوان خراج از یهودا دریافت کرد و به جای یهوآحاز، برادر بزرگتر او را که با نام “یهویاقیم” شناخته شد، به حکومت منصوب کرد. یهوآحاز نیز به مصر تبعید شد و در همانجا درگذشت.
🔹اهمیت راهبردی مگیدو:
مگیدو از نظر جغرافیایی و نظامی، موقعیت مهمی داشت. این منطقه بر بلندی کوچکی قرار گرفته بود و با وجود رودخانه کیشون، از منابع آب کافی برخوردار بود. به همین دلیل، مکانی مناسب برای پادگانهای نظامی محسوب میشد. یوشیا قصد داشت از این موقعیت برای مقابله با ارتش مصر استفاده کند، اما در نهایت نتوانست از پیشروی آنها جلوگیری نماید.
🔸تأثیرات بلندمدت نبرد:
اگرچه در کوتاهمدت یهودا تحت سلطه مصر قرار گرفت، اما کنترل مصر بر منطقه چندان دوام نداشت. مدتی بعد، در نبردهای بعدی، نیروهای بابل مصر را شکست داده و قدرت را از آنان گرفتند. از سوی دیگر، با شکست آشوریها از بابلیان، امپراتوری آشوری نو بهعنوان یک حکومت مستقل از بین رفت.
🔹این نبرد همچنین در منابع تاریخی مهمی همچون کتاب مقدس عبری، نوشتههای یوسف فلاویوس و هرودوت ثبت شده است. نبرد مگیدو تنها یک درگیری محلی نبود، بلکه نقطه عطفی در تاریخ منطقه محسوب میشود. این جنگ نهتنها منجر به مرگ یوشیا و وابستگی یهودا به مصر شد، بلکه نقش مهمی در تضعیف نهایی امپراتوری آشوری نو و تغییر توازن قدرت در خاور نزدیک باستان داشت.
🔸بررسی این نبرد نشان میدهد که چگونه تصمیمات یک فرمانروا و موقعیتهای استراتژیک میتوانند تأثیرات بلندمدتی بر تاریخ یک ملت و حتی بر کل منطقه بگذارند.
🖋️به قلم: ساجده ابراهیمی/ دانشجوی کارشناسی ارشد تاریخ ایران باستان شهید بهشتی
🔹نبرد مگیدو و پیامدهای آن:
درگیری میان دو طرف در منطقه تل مگیدو رخ داد. ارتش یهودا، که به مراتب از نیروی نظامی مصر ضعیفتر بود، نتوانست در برابر حمله مصریان مقاومت کند و دچار شکست سنگینی شد. در این نبرد، یوشیا کشته شد و پادشاهی یهودا به دولت دستنشانده مصر تبدیل گردید.
🔸پس از این پیروزی، فرعون نخو دوم در بازگشت از نبرد، یهوآحاز، پسر یوشیا را که بهتازگی به پادشاهی رسیده بود، دستگیر و از سلطنت خلع کرد. او ۱۰۰ تالنت نقره به عنوان خراج از یهودا دریافت کرد و به جای یهوآحاز، برادر بزرگتر او را که با نام “یهویاقیم” شناخته شد، به حکومت منصوب کرد. یهوآحاز نیز به مصر تبعید شد و در همانجا درگذشت.
🔹اهمیت راهبردی مگیدو:
مگیدو از نظر جغرافیایی و نظامی، موقعیت مهمی داشت. این منطقه بر بلندی کوچکی قرار گرفته بود و با وجود رودخانه کیشون، از منابع آب کافی برخوردار بود. به همین دلیل، مکانی مناسب برای پادگانهای نظامی محسوب میشد. یوشیا قصد داشت از این موقعیت برای مقابله با ارتش مصر استفاده کند، اما در نهایت نتوانست از پیشروی آنها جلوگیری نماید.
🔸تأثیرات بلندمدت نبرد:
اگرچه در کوتاهمدت یهودا تحت سلطه مصر قرار گرفت، اما کنترل مصر بر منطقه چندان دوام نداشت. مدتی بعد، در نبردهای بعدی، نیروهای بابل مصر را شکست داده و قدرت را از آنان گرفتند. از سوی دیگر، با شکست آشوریها از بابلیان، امپراتوری آشوری نو بهعنوان یک حکومت مستقل از بین رفت.
🔹این نبرد همچنین در منابع تاریخی مهمی همچون کتاب مقدس عبری، نوشتههای یوسف فلاویوس و هرودوت ثبت شده است. نبرد مگیدو تنها یک درگیری محلی نبود، بلکه نقطه عطفی در تاریخ منطقه محسوب میشود. این جنگ نهتنها منجر به مرگ یوشیا و وابستگی یهودا به مصر شد، بلکه نقش مهمی در تضعیف نهایی امپراتوری آشوری نو و تغییر توازن قدرت در خاور نزدیک باستان داشت.
🔸بررسی این نبرد نشان میدهد که چگونه تصمیمات یک فرمانروا و موقعیتهای استراتژیک میتوانند تأثیرات بلندمدتی بر تاریخ یک ملت و حتی بر کل منطقه بگذارند.
🖋️به قلم: ساجده ابراهیمی/ دانشجوی کارشناسی ارشد تاریخ ایران باستان شهید بهشتی
🔸در فرهنگ باستانی ایران، زمین نماد عشق و باروری بود و به همین دلیل جشن اسپندگان به عنوان نماد مهر مادری و باروری شناخته میشد. این جشن به حفظ و گرامیداشت فرهنگ و تاریخ ایران کمک میکند و به عنوان یک نماد فرهنگی و سنتی و همچنین روز بزرگداشت زن و زمین در ایران شناخته می شود.
🔹اسپندگان به معنای "فرشته زمین" یا "روح زمین" است و در این روز مردم به پاس قدردانی از زمین و نعمتهای آن، مراسم خاصی برگزار میکنند. در گذشته، کشاورزان برای برکت و حاصلخیزی زمین دعا میکردند و به انجام مراسمی نظیر پخت نان و شیرینی و همچنین برپایی سفرهای از محصولات زمین میپرداختند. از ویژگیهای این جشن میتوان به برگزاری مراسم جمعآوری محصولات، دعا برای بارش باران و حاصلخیزی زمین، و همچنین برپایی دورهمیهای خانوادگی اشاره کرد. در این روز، مردم با هم گرد هم میآیند و با صرف غذاهای محلی و شیرینیها، شادی و نشاط را جشن میگیرند.
🔸امروزه با وجود تغییرات اجتماعی و فرهنگی، برخی از خانوادهها هنوز هم این سنت را حفظ کرده و به برگزاری جشن اسپندگان میپردازند. این جشن نه تنها نمادی از کشاورزی و زمین است، بلکه نشاندهنده پیوند عمیق ایرانیان با طبیعت و احترام به آن نیز میباشد.
🖋️به ترجمه: خانم درسا دیده گاه/دانشجوی کارشناسی تاریخ دانشگاه شهید بهشتی
🔹اسپندگان به معنای "فرشته زمین" یا "روح زمین" است و در این روز مردم به پاس قدردانی از زمین و نعمتهای آن، مراسم خاصی برگزار میکنند. در گذشته، کشاورزان برای برکت و حاصلخیزی زمین دعا میکردند و به انجام مراسمی نظیر پخت نان و شیرینی و همچنین برپایی سفرهای از محصولات زمین میپرداختند. از ویژگیهای این جشن میتوان به برگزاری مراسم جمعآوری محصولات، دعا برای بارش باران و حاصلخیزی زمین، و همچنین برپایی دورهمیهای خانوادگی اشاره کرد. در این روز، مردم با هم گرد هم میآیند و با صرف غذاهای محلی و شیرینیها، شادی و نشاط را جشن میگیرند.
🔸امروزه با وجود تغییرات اجتماعی و فرهنگی، برخی از خانوادهها هنوز هم این سنت را حفظ کرده و به برگزاری جشن اسپندگان میپردازند. این جشن نه تنها نمادی از کشاورزی و زمین است، بلکه نشاندهنده پیوند عمیق ایرانیان با طبیعت و احترام به آن نیز میباشد.
🖋️به ترجمه: خانم درسا دیده گاه/دانشجوی کارشناسی تاریخ دانشگاه شهید بهشتی
🔸چهارشنبهسوری با دو جشن کهن قبل از نوروز شباهت دارد: فروردیگان جشنی برای گرامیداشت روان درگذشتگان و گاهنبار هَمَسپَتمَدِم آیین پایان سال زرتشتیان. هر دو در نزدیکی نوروز بودند و آتش در آنها نقش کلیدی داشت.
🔹افروختن آتش مهمترین آیین چهارشنبهسوری است که پس از غروب آخرین چهارشنبه سال انجام میشود. مردم هیزم و بوته جمع میکنند، آتش روشن میکنند و از روی آن میپرند و میگویند: «سرخی تو از من، زردی من از تو». این کار نماد دفع بلا و کسب سلامتی است. در مناطقی مانند گیلان، کردستان و اردبیل، آتش را روی بام خانهها میافروزند، که شبیه رسم قدیمی روشن کردن آتش برای درگذشتگان است. باور بر این است که آتش راه را برای بازگشت روان نیاکان روشن میکند. در برخی جاها، سفرهای با غذا و شمع برایشان آماده میکنند. پریدن از آتش بعدها رواج یافت و به معنای سپردن بدیها به آتش و گرفتن پاکی از آن است.
🔸آجیل این شب شامل هفت نوع خشکبار شیرین مثل پسته، بادام، فندق و کشمش است و در همه ایران دیده میشود. این رسم با آیینهای کهن زرتشتی برای درگذشتگان و پایان سال همخوانی دارد و نماد برکت و خوشیمنی است. برخلاف آجیل نوروز که اغلب شور است، آجیل چهارشنبهسوری همیشه شیرین تهیه میشود و مردم آن را نشانهای از خیر و برکت نیاکان میدانند.
🔹تفأل زدن در شب چهارشنبهسوری با روشهایی مثل گوش ایستادن، کوزه و شعر انجام میشود و تا نوروز ادامه دارد. رسوم برکتخواهی مانند شالاندازی، قاشقزنی و ریختن آب هم برای دفع بلا و آوردن شادی رواج دارد. این آیینها از باور به پاکسازی و طلب خیر میآید و با سنتهای کهن مرتبط است که در آنها مردم به دنبال نشانههای خوب برای سال جدید بودند.
🖋️به قلم: سعیده غریب آبادی/دانشجوی کارشناسی تاریخ دانشگاه شهید بهشتی
🔹افروختن آتش مهمترین آیین چهارشنبهسوری است که پس از غروب آخرین چهارشنبه سال انجام میشود. مردم هیزم و بوته جمع میکنند، آتش روشن میکنند و از روی آن میپرند و میگویند: «سرخی تو از من، زردی من از تو». این کار نماد دفع بلا و کسب سلامتی است. در مناطقی مانند گیلان، کردستان و اردبیل، آتش را روی بام خانهها میافروزند، که شبیه رسم قدیمی روشن کردن آتش برای درگذشتگان است. باور بر این است که آتش راه را برای بازگشت روان نیاکان روشن میکند. در برخی جاها، سفرهای با غذا و شمع برایشان آماده میکنند. پریدن از آتش بعدها رواج یافت و به معنای سپردن بدیها به آتش و گرفتن پاکی از آن است.
🔸آجیل این شب شامل هفت نوع خشکبار شیرین مثل پسته، بادام، فندق و کشمش است و در همه ایران دیده میشود. این رسم با آیینهای کهن زرتشتی برای درگذشتگان و پایان سال همخوانی دارد و نماد برکت و خوشیمنی است. برخلاف آجیل نوروز که اغلب شور است، آجیل چهارشنبهسوری همیشه شیرین تهیه میشود و مردم آن را نشانهای از خیر و برکت نیاکان میدانند.
🔹تفأل زدن در شب چهارشنبهسوری با روشهایی مثل گوش ایستادن، کوزه و شعر انجام میشود و تا نوروز ادامه دارد. رسوم برکتخواهی مانند شالاندازی، قاشقزنی و ریختن آب هم برای دفع بلا و آوردن شادی رواج دارد. این آیینها از باور به پاکسازی و طلب خیر میآید و با سنتهای کهن مرتبط است که در آنها مردم به دنبال نشانههای خوب برای سال جدید بودند.
🖋️به قلم: سعیده غریب آبادی/دانشجوی کارشناسی تاریخ دانشگاه شهید بهشتی
🔸پیشینه نوروز
منشأ و زمان پیدایش نوروز، به درستی معلوم نیست. برخی از روایتهای تاریخی، آغاز نوروز را به بابلیان نسب میدهند.
رواج نوروز در ایران به سال ۵۳۸ (قبل از میلاد) یعنی زمان حمله کوروش بزرگ به بابل بازمیگردد.
مهمترین چهرههای اسطورهای مانند جمشید، سیاوش و کیخسرو پیوندی نزدیک با نوروز دارند. نوروز روز پیروزی جمشید بر دیوان است که نماد پلیدیهایی چون سرما، تاریکی، جهالت و خشونت بودند.
🔹نوروز و اسلام
در میان جشنهایی که پس از اسلام در ایران به دلیل مخالفت اسلامگرایان به فراموشی سپرده شدند، نوروز توانست جایگاه خود را به عنوان جشنی ملی در ایران حفظ کند. دلیل پایداری نوروز در فرهنگ ایرانی را میتوان پیوند عمیق آن با تاریخ این کشور، و حافظه فرهنگی ایرانیان دانست.
در برخی روایتهای اسلام با نوروز مخالفت و در برخی دیگر به ویژه در آیین تشیع، به نوروز روزی مبارک است و بر گرامی داشتن آن تأکید شدهاست.مثلاً در روایتی از دورهٔ صفوی آمده نوروز روز ظهور امام زمان است.
🔸قبل از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تنها کشور جهان که نوروز را به عنوان جشن ملی در تقویم خود داشتهاست کشور ایران و افغانستان بود. اما با استقلال کشورهای آسیای میانه، ابتدا جمهوری قرقیزستان و آذربایجان و سپس سایر کشورها نوروز را جشن ملی خود اعلام کردند.
مجمع عمومی سازمان ملل متحد با تصویب قطعنامهای روز ۲۱ مارس برابر با 1 فروردین را تحت عنوان فرهنگ صلح به عنوان «روز جهانی نوروز» به تصویب رسانده و در تقویم خود جای داد، طی این اقدام که برای نخستینبار در تاریخ این سازمان صورت گرفت، نوروز ایرانی بهعنوان یک مناسبت بینالمللی به رسمیت شناخته شد.
🔹نوروز در سفرنامه کمپفر
انگلبریت کمپفر در دوره شاه سلیمان صفوی به ایران سفر کرد و در باره نوروز این چنین در سغرنامه خود ذکر میکند : نوروز از آداب و رسوم ایرانیان قدیم به جا ماندهاست و هنوز هم بزرگترین و درخشانترین جشن ایرانیان بهشمار میرود. همه در این روز لباس نو میپوشند. دوستان و آشنایان به دیدن یکدیگر میروند، مهمانیها برپا میشود و به تفریح میپردازند.
🖋️به قلم: خانم فاطمه نیکخوفرد/دانشجوی کارشناسی تاریخ دانشگاه شهید بهشتی
منشأ و زمان پیدایش نوروز، به درستی معلوم نیست. برخی از روایتهای تاریخی، آغاز نوروز را به بابلیان نسب میدهند.
رواج نوروز در ایران به سال ۵۳۸ (قبل از میلاد) یعنی زمان حمله کوروش بزرگ به بابل بازمیگردد.
مهمترین چهرههای اسطورهای مانند جمشید، سیاوش و کیخسرو پیوندی نزدیک با نوروز دارند. نوروز روز پیروزی جمشید بر دیوان است که نماد پلیدیهایی چون سرما، تاریکی، جهالت و خشونت بودند.
🔹نوروز و اسلام
در میان جشنهایی که پس از اسلام در ایران به دلیل مخالفت اسلامگرایان به فراموشی سپرده شدند، نوروز توانست جایگاه خود را به عنوان جشنی ملی در ایران حفظ کند. دلیل پایداری نوروز در فرهنگ ایرانی را میتوان پیوند عمیق آن با تاریخ این کشور، و حافظه فرهنگی ایرانیان دانست.
در برخی روایتهای اسلام با نوروز مخالفت و در برخی دیگر به ویژه در آیین تشیع، به نوروز روزی مبارک است و بر گرامی داشتن آن تأکید شدهاست.مثلاً در روایتی از دورهٔ صفوی آمده نوروز روز ظهور امام زمان است.
🔸قبل از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی تنها کشور جهان که نوروز را به عنوان جشن ملی در تقویم خود داشتهاست کشور ایران و افغانستان بود. اما با استقلال کشورهای آسیای میانه، ابتدا جمهوری قرقیزستان و آذربایجان و سپس سایر کشورها نوروز را جشن ملی خود اعلام کردند.
مجمع عمومی سازمان ملل متحد با تصویب قطعنامهای روز ۲۱ مارس برابر با 1 فروردین را تحت عنوان فرهنگ صلح به عنوان «روز جهانی نوروز» به تصویب رسانده و در تقویم خود جای داد، طی این اقدام که برای نخستینبار در تاریخ این سازمان صورت گرفت، نوروز ایرانی بهعنوان یک مناسبت بینالمللی به رسمیت شناخته شد.
🔹نوروز در سفرنامه کمپفر
انگلبریت کمپفر در دوره شاه سلیمان صفوی به ایران سفر کرد و در باره نوروز این چنین در سغرنامه خود ذکر میکند : نوروز از آداب و رسوم ایرانیان قدیم به جا ماندهاست و هنوز هم بزرگترین و درخشانترین جشن ایرانیان بهشمار میرود. همه در این روز لباس نو میپوشند. دوستان و آشنایان به دیدن یکدیگر میروند، مهمانیها برپا میشود و به تفریح میپردازند.
🖋️به قلم: خانم فاطمه نیکخوفرد/دانشجوی کارشناسی تاریخ دانشگاه شهید بهشتی
🔹کهنترين اسناد مکتوب درباره سيزده بدر به دوره فتحعلی شاه قاجار بازمیگردد. در تاريخ عضدی، تأليف عضدالدوله، به برگزاری مراسم سيزدهم نوروز در دربار و باغ شاهی اشاره شده است. گزارشهای گستردهتر از دوره ناصرالدين شاه (۱۲۶۴-۱۳۱۳ ق) موجود است؛ از جمله خاطرات خود او در سال ۱۳۰۷ ق که از حضور ده هزار نفر در دوشانتپه خبر ميدهد. پيش از قاجار، هيچ اشاره مستقیمی در متون کهن مانند شاهنامه يا ويس و رامين به سيزده بدر ديده نميشود، هرچند توصيف جشنهای بهاری در اين آثار با آن شباهت دارد.
🔸منشأ دقيق سيزده بدر مشخص نيست، اما احتمالاً با اعتقاد به نحس بودن عدد سيزده مرتبط است. در باورهای ايرانی پيش از اسلام، روز سيزدهم فروردین نمادی از هزاره سيزدهم بوده که زمان پایان عمر دوازده هزار ساله جهان و آغاز آشوب کيهانی تلقی میشد. در دوره قاجار، اين باور با نحوست سيزده صفر (گاهشماری قمری) همراه بود که بعدها با رواج گاهشماری شمسی به سيزدهم فروردين منتقل شد. اسناد نشان ميدهند مردم برای رفع شومی و دور کردن بلا از خانه، در اين روز به بيرون ميرفتند.
🔹در دوره قاجار، سيزده بدر بهصورت رسمی توسط دربار و عامه مردم اجرا میشد. سفرنامهها از جشنهای دوهفتهای نوروز و حضور گسترده مردم در باغها صحبت میکنند. مراسم درباری شامل شکستن ظروف هفتسين و شادی گروهی بود، در حالی که مردم عادی نيز به دشت و صحرا میرفتند.
🖋️به قلم: خانم سعیده غریب آبادی/ دانشجوی کارشناسی تاریخ دانشگاه شهید بهشتی
🔸منشأ دقيق سيزده بدر مشخص نيست، اما احتمالاً با اعتقاد به نحس بودن عدد سيزده مرتبط است. در باورهای ايرانی پيش از اسلام، روز سيزدهم فروردین نمادی از هزاره سيزدهم بوده که زمان پایان عمر دوازده هزار ساله جهان و آغاز آشوب کيهانی تلقی میشد. در دوره قاجار، اين باور با نحوست سيزده صفر (گاهشماری قمری) همراه بود که بعدها با رواج گاهشماری شمسی به سيزدهم فروردين منتقل شد. اسناد نشان ميدهند مردم برای رفع شومی و دور کردن بلا از خانه، در اين روز به بيرون ميرفتند.
🔹در دوره قاجار، سيزده بدر بهصورت رسمی توسط دربار و عامه مردم اجرا میشد. سفرنامهها از جشنهای دوهفتهای نوروز و حضور گسترده مردم در باغها صحبت میکنند. مراسم درباری شامل شکستن ظروف هفتسين و شادی گروهی بود، در حالی که مردم عادی نيز به دشت و صحرا میرفتند.
🖋️به قلم: خانم سعیده غریب آبادی/ دانشجوی کارشناسی تاریخ دانشگاه شهید بهشتی
🔹ریشه و مفهوم فروردینگان:
واژه "فروردین" از ریشه اوستایی "فروشی" (Fraoshi) گرفته شده است که به معنای نیروی پیشرفت و بالندگی، محافظت و نگهبانی است. فروهر، تجسمی از روح و روان انسان است که قبل از تولد در جهانی دیگر وجود دارد و پس از مرگ نیز به آنجا باز میگردد. در باور زرتشتیان، فروهرها در این روز به زمین باز میگردند و با بازماندگان دیدار میکنند. به همین دلیل، فروردینگان فرصتی است برای ارتباط با این نیروهای روحانی و تقدیم احترام به ارواح درگذشتگان.
🔸آداب و رسوم جشن فروردینگان:
• زیارت آرامگاه: یکی از مهمترین آداب این جشن، زیارت آرامگاه درگذشتگان و روشن کردن شمع و عود بر مزار آنهاست. زرتشتیان در این روز با حضور بر سر مزار عزیزان خود، یاد آنها را گرامی داشته و برای شادی روحشان دعا میکنند.
• تهیه خوراکیها و خیرات: تهیه خوراکیها و خیرات دادن به نیازمندان نیز از دیگر رسوم این جشن است. زرتشتیان با تهیه غذاهای سنتی و پخش آن بین افراد نیازمند، سعی میکنند روح درگذشتگان را شاد کنند.
• آب پاشی: آب، نماد پاکی و روشنایی است و در جشن فروردینگان از آن برای تطهیر و پاکسازی استفاده میشود. آب پاشی بر روی آرامگاهها و همچنین بر روی افراد، از جمله رسومی است که در این روز انجام میشود.
• نیایش و دعا: نیایش و دعا کردن برای شادی روح درگذشتگان و آمرزش گناهان آنها، از جمله مهمترین بخشهای این جشن است. زرتشتیان در این روز با حضور در آتشکدهها و نیایشگاهها، به دعا و مناجات میپردازند.
• بازگویی خاطرات: بازگویی خاطرات و یادآوری خوبیهای درگذشتگان، یکی دیگر از رسومی است که در این روز انجام میشود. با یادآوری خاطرات شیرین و درسهای زندگی آنها، نام و یادشان را زنده نگه میدارند.
🔹اهمیت و فلسفه جشن فروردینگان:
جشن فروردینگان، علاوه بر گرامیداشت یاد درگذشتگان، دارای اهمیت و فلسفهای ژرف و عمیق است. این جشن، یادآور پیوند بین دنیای زندگان و دنیای مردگان است و نشان میدهد که مرگ پایان زندگی نیست، بلکه انتقال به مرحلهای دیگر از حیات است. همچنین، این جشن فرصتی است برای تقویت همبستگی اجتماعی و یادآوری ارزشهای اخلاقی و انسانی که در زندگی نیاکان وجود داشته است.
🔸فروردینگان در دنیای امروز:
امروزه، جشن فروردینگان همچنان توسط زرتشتیان در سراسر جهان برگزار شده و گرامی داشته می شود و اهمیت خود را حفظ کرده است. این جشن، یادآوری کننده سنتها و ارزشهای کهن ایرانی است و به حفظ هویت فرهنگی و ملی کمک میکند. در نهایت، جشن فروردینگان، جشنی است برای پاسداشت یاد و خاطره درگذشتگان، تقویت پیوند با نیاکان و گرامیداشت ارزشهای انسانی و اخلاقی. این جشن، فرصتی است برای بازنگری در زندگی و تلاش برای بهتر زیستن و به یادگار گذاشتن نامی نیک از خود.
🖋️به قلم: آقای علی آرائی آکتیج/دانشجوی کارشناسی تاریخ دانشگاه شهید بهشتی
واژه "فروردین" از ریشه اوستایی "فروشی" (Fraoshi) گرفته شده است که به معنای نیروی پیشرفت و بالندگی، محافظت و نگهبانی است. فروهر، تجسمی از روح و روان انسان است که قبل از تولد در جهانی دیگر وجود دارد و پس از مرگ نیز به آنجا باز میگردد. در باور زرتشتیان، فروهرها در این روز به زمین باز میگردند و با بازماندگان دیدار میکنند. به همین دلیل، فروردینگان فرصتی است برای ارتباط با این نیروهای روحانی و تقدیم احترام به ارواح درگذشتگان.
🔸آداب و رسوم جشن فروردینگان:
• زیارت آرامگاه: یکی از مهمترین آداب این جشن، زیارت آرامگاه درگذشتگان و روشن کردن شمع و عود بر مزار آنهاست. زرتشتیان در این روز با حضور بر سر مزار عزیزان خود، یاد آنها را گرامی داشته و برای شادی روحشان دعا میکنند.
• تهیه خوراکیها و خیرات: تهیه خوراکیها و خیرات دادن به نیازمندان نیز از دیگر رسوم این جشن است. زرتشتیان با تهیه غذاهای سنتی و پخش آن بین افراد نیازمند، سعی میکنند روح درگذشتگان را شاد کنند.
• آب پاشی: آب، نماد پاکی و روشنایی است و در جشن فروردینگان از آن برای تطهیر و پاکسازی استفاده میشود. آب پاشی بر روی آرامگاهها و همچنین بر روی افراد، از جمله رسومی است که در این روز انجام میشود.
• نیایش و دعا: نیایش و دعا کردن برای شادی روح درگذشتگان و آمرزش گناهان آنها، از جمله مهمترین بخشهای این جشن است. زرتشتیان در این روز با حضور در آتشکدهها و نیایشگاهها، به دعا و مناجات میپردازند.
• بازگویی خاطرات: بازگویی خاطرات و یادآوری خوبیهای درگذشتگان، یکی دیگر از رسومی است که در این روز انجام میشود. با یادآوری خاطرات شیرین و درسهای زندگی آنها، نام و یادشان را زنده نگه میدارند.
🔹اهمیت و فلسفه جشن فروردینگان:
جشن فروردینگان، علاوه بر گرامیداشت یاد درگذشتگان، دارای اهمیت و فلسفهای ژرف و عمیق است. این جشن، یادآور پیوند بین دنیای زندگان و دنیای مردگان است و نشان میدهد که مرگ پایان زندگی نیست، بلکه انتقال به مرحلهای دیگر از حیات است. همچنین، این جشن فرصتی است برای تقویت همبستگی اجتماعی و یادآوری ارزشهای اخلاقی و انسانی که در زندگی نیاکان وجود داشته است.
🔸فروردینگان در دنیای امروز:
امروزه، جشن فروردینگان همچنان توسط زرتشتیان در سراسر جهان برگزار شده و گرامی داشته می شود و اهمیت خود را حفظ کرده است. این جشن، یادآوری کننده سنتها و ارزشهای کهن ایرانی است و به حفظ هویت فرهنگی و ملی کمک میکند. در نهایت، جشن فروردینگان، جشنی است برای پاسداشت یاد و خاطره درگذشتگان، تقویت پیوند با نیاکان و گرامیداشت ارزشهای انسانی و اخلاقی. این جشن، فرصتی است برای بازنگری در زندگی و تلاش برای بهتر زیستن و به یادگار گذاشتن نامی نیک از خود.
🖋️به قلم: آقای علی آرائی آکتیج/دانشجوی کارشناسی تاریخ دانشگاه شهید بهشتی
🔹اردیبهشت نام دومین امشاسپند (ایزدان همراه اهورا مزدا) است. این نام در اوستا اشه وهیشته و یا آرته وهیشته میباشد. جزء اول اشه یا آرته به معنی نظم و جزء دوم صفت عالی به معنای بهترین است. پس ترکیب اردیبهشت به معنی بهترین راستی یا بهترین نظم و قانون میشود. از آنجایی که امشاسپندان دارای دو روی مینوی (ماورایی) و زمینی (زمینی) هستند، اردیبهشت هم در جهان مینوی نماینده پاکی، راستی، نظم و قانون اهورایی و در زمین نگهبان آتش است. منظور از آتش در این جا، نظم، داد و راستی و پارسایی است. چون در آیهای از اوستا، ملاحظه میشود که اهریمن با ظهور زرتشت فرار میکند در حالی که فریاد میزند که زرتشت مرا با آشاو هیشته سوزاند و از زمین راند. از این رو به این دلیل که آتش در این آیه، اهریمن را که نماینده بینظمی، آشوب، دروغ و ناپاکی است، رانده است پس این آتش به معنی پاکی، راستی، داد و قانون است.
🔸ابوریحان بیرونی معنای این نام آن را راستی بهتر گفته و نقل میکند که برخی اردیبهشت را نهایت خیر میدانند. او اردیبهشت را ایزد آتش و نور مینامد.
🔹در بند 18اردیبهشت یشت، که یکی از بخشهای خرده اوستاست، در مورد اردیبهشت این چنین آمده است:
می ستایم اردیبهشت امشاسپند را،
که ستایش همه امشاسپندان است.
که اهورامزدا آن را پاسداری میکند.
با اندیشه نیک گفتار نیک و کردار نیک
و جای آن در سرای روشن اهوراست.
سرای روشنی که جای پاکان و راستان است
و هیچ دروندی دروغگویان را بدان راه نیست
اردیبهشت امشاسپند میراند همه بد اندیشان و جاودانان و پریان.
برای فر و فروغش من او را اردیبهشت را
زیباترین امشاسپندان را با نماز بلند میستایم
با زبان خرد با پندار و گفتار و کردار نیک میستایم.
🔸خلف تبریزی در مورد روز جشن اردیبهشتگان آورده است که در این روز رفتن به معابد و آتشکدهها، حاجت خواستن از پادشاهان و به جنگ و کارزار شدن از اعمال نیکی است که میتوان انجام داد.
🔹به دلیل آب وهوای معتدل اردیبهشت، شکوفایی گلها و سرسبزی گیاهان، کوشیار گیلی در زیج جامع، اردیبهشتگان را گلستان جشن مینامد.
🖋️به قلم: آقای رضا نیاپرست/دانشجوی کارشناسی ارشد تاریخ ایران اسلامی شهید بهشتی
🔸ابوریحان بیرونی معنای این نام آن را راستی بهتر گفته و نقل میکند که برخی اردیبهشت را نهایت خیر میدانند. او اردیبهشت را ایزد آتش و نور مینامد.
🔹در بند 18اردیبهشت یشت، که یکی از بخشهای خرده اوستاست، در مورد اردیبهشت این چنین آمده است:
می ستایم اردیبهشت امشاسپند را،
که ستایش همه امشاسپندان است.
که اهورامزدا آن را پاسداری میکند.
با اندیشه نیک گفتار نیک و کردار نیک
و جای آن در سرای روشن اهوراست.
سرای روشنی که جای پاکان و راستان است
و هیچ دروندی دروغگویان را بدان راه نیست
اردیبهشت امشاسپند میراند همه بد اندیشان و جاودانان و پریان.
برای فر و فروغش من او را اردیبهشت را
زیباترین امشاسپندان را با نماز بلند میستایم
با زبان خرد با پندار و گفتار و کردار نیک میستایم.
🔸خلف تبریزی در مورد روز جشن اردیبهشتگان آورده است که در این روز رفتن به معابد و آتشکدهها، حاجت خواستن از پادشاهان و به جنگ و کارزار شدن از اعمال نیکی است که میتوان انجام داد.
🔹به دلیل آب وهوای معتدل اردیبهشت، شکوفایی گلها و سرسبزی گیاهان، کوشیار گیلی در زیج جامع، اردیبهشتگان را گلستان جشن مینامد.
🖋️به قلم: آقای رضا نیاپرست/دانشجوی کارشناسی ارشد تاریخ ایران اسلامی شهید بهشتی