FORMANDFILM Telegram 175
| دوئت منتقد یا دوئل هنرمند؟
| نویسنده: آریاباقـری



مستند «مهرجویی: کارنامهٔ چهل ساله» اثر مانی حقیقی، خبر از رازهای پشت صحنه و پشت پرده آثار مهرجویی می‌دهد و یک گام به خود مهرجویی نزدیک می‌شود. یعنی در اصل روایت نانهاده‌اش چنین می‌گوید نه خودآگاهِ سازنده. چون بیش از آنکه مستند در جهت تحلیل و بررسی آثار چهل سالهٔ داریوش مهرجویی باشد تا سره‌ از ناسرۀ چهل سال فعالیت هنریِ او محرز و مشخص شود، در جهت یک بزرگداشت و یک دورهمی از هنرمندان است تا برای یکدیگر با خاطره‌بازی‌های تولیدات‎شان، نوشابه باز کنند - که البته همین هم برای علاقمندان یک فیلمساز نامدار و مهم دیدنی است.

مستند بیشتر بجای تحلیل، در موضع تجلیل ایستاده است. نه پیش‌برنده است و نه نگاه و نگرشی نو ایجاد می‌کند. چه بسا خود هنرمند اصلی‌اش - مرحوم مهرجویی - هم همین را می‌خواهد. او تشویق و تجلیل را بیشتر از تحلیل و بررسی دوست دارد.

از مهم‌ترین بخش‎های مستند، به لطف کات‌های ضربیِ حقیقی، لحظاتِ ادغام نظرات فراستی و مرحوم مهرجویی است. این همان فاش شدن نگاه - و مقام - یک هنرمند و یک منتقد در جوامع فرهنگی هنری ماست. اصلی که بسیاری از صاحب نظران(!) اصلا آن‌را درک نکرده اند. اینکه براستی منتقد در مواجهه با یک اثر چه جایگاه و کارکردی دارد و چه مواجهه و رفتاری برازنده اوست. وقتی فیلمسازش بیانات منتقد را شایسته شنیدن پشت مستراح می‌داند و اسمش را هم شوخ‌طبعی می‌گذارد (که کلا باید به مفهوم شناسی فیلمساز و درکش از شوخی شک کرد) و خود شخصِ پزشک-بازیگر-منتقدش هم روی آن صحه می‌گذارد که «بین هنرمند و منتقد، هنرمند را انتخاب می‌کند» پس دیگر چه ارزشی برای یکی از ارکان اصلی پیشرفت جامعه مدنی - یعنی منتقد - باقی می‌ماند؟

منتقدی که کارش برساخت است، می‌کوبد تا بسازد و هنرمند ثانیِ اثر محسوب می‌شود. چه‌بسا همین می‌شود که دوستان مثلا اهل راه و روش‌مان، عمریست بر کژراهه رفته‌اند و بی‌آنکه حتی نقد و مقاله‌ای از مسعود فراستی بخوانند، اورا متهم می‌کنند. آن‌هم نه با استدلال و از راه خرد و دانش - بلکه از راه قهر و حرص و خاله زنکی.

به ویدئو دقت کنید. مسعود فراستی، با تمام نقدهایی که به او دارم، (اگر بخواهیم منصف باشیم) با آرامش، دقت و احترام، بی‌آنکه نگاهی از بالا داشته باشد درحال نقد فیلم «هامون»، مسئلهٔ دوئتِ کاراکتر-فیلمساز، و درحال آسیب‌شناسی روانی و اجتماعی شخصِ هامون، ادعاها و پیامدهای فرامتنیِ پس از فیلم و ارتباط میان مهرجویی با شخصیت‌اش است. اما مهرجویی نسبت به او، برخلاف آرامش و متانت فراستی، با حرص و غیظ و از بالا حرف می‌زند. اورا متهم به مازوخیسم می‌کند، دائما بالا و پایین می‌پرد و کمیتِ یک نقد (مثلا ١۵ صفحه‌ای) را دال بر کیفیت کار خودش می‌داند. درحالیکه کمیت نقد، اهمیت یک موضوع را بیانگر است نه کیفیت و ذات آنرا.

این نشان می‌دهد که اتفاقا فراستی دقیق نقطه‌‌زنی کرده است که حس و حالِ عصبی مهرجویی را از فیلمش - و نظراتش - دریافته است. درحالی‌که او صرفا بعنوان یک منتقد با استدلال‌های خود (اصلا هرچندهم اشتباه)، نظرش را گفته است. درعوض مرحوم مهرجویی با حرص جواب می‌دهد؛ مساله را شخصی کرده و بجای پاسخی استدلالی؛ شانتاژ کرده و اسلحه را سمت منتقد می‌گیرد و بصورت نمایشی به او شلیک می‌کند. که چی؟ که چرا همه (غالبا انتلکت‌‌ها) از کارم خوشش‌شان آمده اما او خوشش نیامده. و چون خودرا از ساختن فیلم بد مبری می‌داند به منتقد هنر می‌پرد.

این همان نگاه نقض غرض از هنر - و نقد - است که نشان می‌دهد فیلمسازِ فرنگِ رفتهٔ ما نیز از درک این مساله بی‌بهره بوده است. حال در همان فرنگ، از قضا منتقدان، همتای هنرمندان اند. چه بسا منتقدانند که نام و اعتبار هنرمندان را درگذر ایام زنده نگه می‌دارند و یا باعث غرور و سقوط‌شان می‌شوند. همانطور که در ژاپن منتقدین سبب فیلم‌سازی کوروساوا و بعد عامل تبعید و آوارگی‌های او شدند؛ همانطورکه منتقدین باعث مانایی آثار شکسپیر در ادبيات نمایشی شدند و با نقدهایشان نگذاشتند که فراموش شود؛ همانطور که منتقدین باعث انزوا و ارتقای آثار ایبسن شدند. از ارسطو گرفته تا زولا، هرکدام منتقدین عصر ادبی-هنری خود بودند که به داد هنر و هنرمندش رسیدند، تا مانع پلاسیدگی و میرایی‌شان شوند.

چه بسا بزرگترین انقلاب‌ها، دستاوردها و نهضت‌های سیاسی و اجتماعی را در وهله اول، این منتقدان - و بعد هنرمندان - بودند که رقم زدند. تمام جوامعِ مترقیِ امروز و متمدنِ دیروز دریافتند که این منتقد و نقد - ولو با خصمانه‌ترین ادبیات - است که باعث احیا و استمرار یک آرمان مي‌شود. چرا که آنان ابتدای ترقی و تمدن را در دوئت هنرمند و منتقد می‌دیدند؛ نه مثل مرحوم مهرجویی و سینه‌چاکانِ انتلکت‌ِ ضدنقدش، در جدال و دوئل هنرمند و منتقد.

📌(ویدئو را حتما ببینید)

✍️| نويسنده: #آریا_باقری

🔘‌¦ #ضدیادداشت
📽| @FormandFilm



tgoop.com/FormandFilm/175
Create:
Last Update:

| دوئت منتقد یا دوئل هنرمند؟
| نویسنده: آریاباقـری



مستند «مهرجویی: کارنامهٔ چهل ساله» اثر مانی حقیقی، خبر از رازهای پشت صحنه و پشت پرده آثار مهرجویی می‌دهد و یک گام به خود مهرجویی نزدیک می‌شود. یعنی در اصل روایت نانهاده‌اش چنین می‌گوید نه خودآگاهِ سازنده. چون بیش از آنکه مستند در جهت تحلیل و بررسی آثار چهل سالهٔ داریوش مهرجویی باشد تا سره‌ از ناسرۀ چهل سال فعالیت هنریِ او محرز و مشخص شود، در جهت یک بزرگداشت و یک دورهمی از هنرمندان است تا برای یکدیگر با خاطره‌بازی‌های تولیدات‎شان، نوشابه باز کنند - که البته همین هم برای علاقمندان یک فیلمساز نامدار و مهم دیدنی است.

مستند بیشتر بجای تحلیل، در موضع تجلیل ایستاده است. نه پیش‌برنده است و نه نگاه و نگرشی نو ایجاد می‌کند. چه بسا خود هنرمند اصلی‌اش - مرحوم مهرجویی - هم همین را می‌خواهد. او تشویق و تجلیل را بیشتر از تحلیل و بررسی دوست دارد.

از مهم‌ترین بخش‎های مستند، به لطف کات‌های ضربیِ حقیقی، لحظاتِ ادغام نظرات فراستی و مرحوم مهرجویی است. این همان فاش شدن نگاه - و مقام - یک هنرمند و یک منتقد در جوامع فرهنگی هنری ماست. اصلی که بسیاری از صاحب نظران(!) اصلا آن‌را درک نکرده اند. اینکه براستی منتقد در مواجهه با یک اثر چه جایگاه و کارکردی دارد و چه مواجهه و رفتاری برازنده اوست. وقتی فیلمسازش بیانات منتقد را شایسته شنیدن پشت مستراح می‌داند و اسمش را هم شوخ‌طبعی می‌گذارد (که کلا باید به مفهوم شناسی فیلمساز و درکش از شوخی شک کرد) و خود شخصِ پزشک-بازیگر-منتقدش هم روی آن صحه می‌گذارد که «بین هنرمند و منتقد، هنرمند را انتخاب می‌کند» پس دیگر چه ارزشی برای یکی از ارکان اصلی پیشرفت جامعه مدنی - یعنی منتقد - باقی می‌ماند؟

منتقدی که کارش برساخت است، می‌کوبد تا بسازد و هنرمند ثانیِ اثر محسوب می‌شود. چه‌بسا همین می‌شود که دوستان مثلا اهل راه و روش‌مان، عمریست بر کژراهه رفته‌اند و بی‌آنکه حتی نقد و مقاله‌ای از مسعود فراستی بخوانند، اورا متهم می‌کنند. آن‌هم نه با استدلال و از راه خرد و دانش - بلکه از راه قهر و حرص و خاله زنکی.

به ویدئو دقت کنید. مسعود فراستی، با تمام نقدهایی که به او دارم، (اگر بخواهیم منصف باشیم) با آرامش، دقت و احترام، بی‌آنکه نگاهی از بالا داشته باشد درحال نقد فیلم «هامون»، مسئلهٔ دوئتِ کاراکتر-فیلمساز، و درحال آسیب‌شناسی روانی و اجتماعی شخصِ هامون، ادعاها و پیامدهای فرامتنیِ پس از فیلم و ارتباط میان مهرجویی با شخصیت‌اش است. اما مهرجویی نسبت به او، برخلاف آرامش و متانت فراستی، با حرص و غیظ و از بالا حرف می‌زند. اورا متهم به مازوخیسم می‌کند، دائما بالا و پایین می‌پرد و کمیتِ یک نقد (مثلا ١۵ صفحه‌ای) را دال بر کیفیت کار خودش می‌داند. درحالیکه کمیت نقد، اهمیت یک موضوع را بیانگر است نه کیفیت و ذات آنرا.

این نشان می‌دهد که اتفاقا فراستی دقیق نقطه‌‌زنی کرده است که حس و حالِ عصبی مهرجویی را از فیلمش - و نظراتش - دریافته است. درحالی‌که او صرفا بعنوان یک منتقد با استدلال‌های خود (اصلا هرچندهم اشتباه)، نظرش را گفته است. درعوض مرحوم مهرجویی با حرص جواب می‌دهد؛ مساله را شخصی کرده و بجای پاسخی استدلالی؛ شانتاژ کرده و اسلحه را سمت منتقد می‌گیرد و بصورت نمایشی به او شلیک می‌کند. که چی؟ که چرا همه (غالبا انتلکت‌‌ها) از کارم خوشش‌شان آمده اما او خوشش نیامده. و چون خودرا از ساختن فیلم بد مبری می‌داند به منتقد هنر می‌پرد.

این همان نگاه نقض غرض از هنر - و نقد - است که نشان می‌دهد فیلمسازِ فرنگِ رفتهٔ ما نیز از درک این مساله بی‌بهره بوده است. حال در همان فرنگ، از قضا منتقدان، همتای هنرمندان اند. چه بسا منتقدانند که نام و اعتبار هنرمندان را درگذر ایام زنده نگه می‌دارند و یا باعث غرور و سقوط‌شان می‌شوند. همانطور که در ژاپن منتقدین سبب فیلم‌سازی کوروساوا و بعد عامل تبعید و آوارگی‌های او شدند؛ همانطورکه منتقدین باعث مانایی آثار شکسپیر در ادبيات نمایشی شدند و با نقدهایشان نگذاشتند که فراموش شود؛ همانطور که منتقدین باعث انزوا و ارتقای آثار ایبسن شدند. از ارسطو گرفته تا زولا، هرکدام منتقدین عصر ادبی-هنری خود بودند که به داد هنر و هنرمندش رسیدند، تا مانع پلاسیدگی و میرایی‌شان شوند.

چه بسا بزرگترین انقلاب‌ها، دستاوردها و نهضت‌های سیاسی و اجتماعی را در وهله اول، این منتقدان - و بعد هنرمندان - بودند که رقم زدند. تمام جوامعِ مترقیِ امروز و متمدنِ دیروز دریافتند که این منتقد و نقد - ولو با خصمانه‌ترین ادبیات - است که باعث احیا و استمرار یک آرمان مي‌شود. چرا که آنان ابتدای ترقی و تمدن را در دوئت هنرمند و منتقد می‌دیدند؛ نه مثل مرحوم مهرجویی و سینه‌چاکانِ انتلکت‌ِ ضدنقدش، در جدال و دوئل هنرمند و منتقد.

📌(ویدئو را حتما ببینید)

✍️| نويسنده: #آریا_باقری

🔘‌¦ #ضدیادداشت
📽| @FormandFilm

BY 📜"Form & Film"🎥


Share with your friend now:
tgoop.com/FormandFilm/175

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

Telegram iOS app: In the “Chats” tab, click the new message icon in the right upper corner. Select “New Channel.” Deputy District Judge Peter Hui sentenced computer technician Ng Man-ho on Thursday, a month after the 27-year-old, who ran a Telegram group called SUCK Channel, was found guilty of seven charges of conspiring to incite others to commit illegal acts during the 2019 extradition bill protests and subsequent months. The best encrypted messaging apps How to build a private or public channel on Telegram? Your posting frequency depends on the topic of your channel. If you have a news channel, it’s OK to publish new content every day (or even every hour). For other industries, stick with 2-3 large posts a week.
from us


Telegram 📜"Form & Film"🎥
FROM American