tgoop.com/FormandFilm/213
Last Update:
▪️« مادگی و بردگی »
▪️نقد فیلم « ماده / دارو »
▪️نمرهارزشیابی: بیارزش
▪️نویسنده: آریاباقـری
«ماده/دارو» فیلمی مهوع، وقیح، پلید و مشمئزکننده است که گمان میکند اگر حال مخاطبش را با کثافت کاری خراب کند و حس تهوع به او دهد یعنی کار جدی، بزرگ و هنری انجام داده است. حال آنکه نمیداند کثافت را هرچه بیشتر هم زدن چیزی جز کثافتی دیگر حاصل نمیکند. راستی اگر اینقدر فیلمسازان معاصرِ ما معتقدند که در برهم زدن حال مخاطب توانمندند چرا رویۀ معکوس آن را امتحان نمیکنند؟ چرا اثری زیبا، انسانی، متین و باوقار، سرشار از حس احترام به خود و دیگری نمیآفرینند؟ با آگاهی از پلیدی و پلشتی باید از آن فرار کرد، نه آنکه در جهت تحقق آن گام برداشت. نکند قصدشان فرار از سانتیمانتالیسم و نوعی احساساتگراییِ قلابی است؟ یا آنقدر زندگی به لجن کشیدهای دارند که از لذت چیزی جز سکس، خماری و خشونت را ندیدهاند؟
فیلم دارو/ماده؛ اثری مثلا نقادانه(!) به سازوکار هالیوود، مدلینگ و مانکنیگ است اما به باطن، شیفته و شیدای ساز و کار هالیوود، مدلینگ و مانکنیگ است. اما نه مانکن و مدل به مثابه فرد و یک آدم، بلکه به مثابه تن و بدن. همین میشود که آدمیزاد و ارزشهایش را به تن - و امیال شهوانی - کاسته میکند و از آن تنها ظرافت بدن، تراشیدگی تن پرحرارت و شادابیاش را میخواهد تا انگلوار خونش را بمکد، کام بگیرد و مصرفش کند. وقتی هم که پیر شد از همو نسخه دیگری بسازد تا شهوت سیری ناپذیرش را ارضا کند.
این به ظاهر اسمش نقد است اما در حقیقت این رویۀ چند سالۀ هالیوود است که از زنی به زنی دیگری، از نسخهای به نسخهای دیگر، مثل زالو چنگ میاندازد و مصرفشان میکند. از مصرفِ «آنا د آرماس» به قیمت «مرلین مونرو» گرفته تا «آنجلینا جولی» به قیمت «جیا».
در این مدل فیلمها هرزگی آزادیست. فقط چند خرده داستان همسو با برههای تاریخی یا صنعت تجاری مد کافیست تا استارت فیلمهایی که همه چیز را میخرند و خود فروخته میشوند، بخورد. هرچندسال یکبار چنین چیزهایی ساخته میشود. از «استریپتیز» و «نئون دمون» گرفته تا «تیتان»، «بلوند» و «سوسپیریا». با بودجههایی ناچیز یا متوسط که بنای فروشش سوار بر جاذبههای جنسی زنان است. با جلوههایی بصری، گاه فیگوراتیو ولی اروتیک و گاه با رگههایی از زیرژانرِ اسلشر. و برای آنکه در جشنوارههای هنری هم راه پیدا کنند، یکسری شعارهای گلچین شدۀ نه به مصرفگرایی، نه به بردگی جنسی و ابژگیِ زنان میدهند - درحالیکه خطمشیشان جز کالایی کردن و مصرفی دیدن زنان نیست. زنانی به مثابه عروسک جنسی، تعویضی و ترخیصی، مطیع بعنوان یک جسم، و پر بهره بعنوان جنسی لطیف، فاقد روح، اراده و اختیار. اگر هم زنی نخواست و طغیان کرد به هیولایی دو سر تبدیل میشود. این است مادگی و بردگی !
لذا فیلم «ماده/دارو» از همان فیلمهایی است که در همان جریانی که بالا ذکر شد جای میگیرد. نه جایی در میان جریاناتِ بزرگ سینما. اینگونه فیلمها، مریض و موضعمندند و بیشتر پی ارضای نیات شخصی خود، دهنکجی به سینما میکنند، بیان سینماتیک ندارند و معمولا سوژههایشان از آن آماتورها میشود. چون سینمایی نیستند و آن را نمیفهمند. برای اینان چگونگی مهم نیست. چگونگیشان با افترافکت جواب است چون چیستیشان (کمبودهای جنسی و تنانیشان) در اولویت است.
فیلم نگاهی از بالا به انسانیت، وجدان، جوانی و پیری، صنایع خلاق و هرآن مدیومی که از زنان کار میکشد، سود میبرد و ستاره میسازد، دارد. اساسا فیلم ضدستاره است. ضد همه چیز است، ضدزندگی است و حتی مرگ هراس است - و زندگی هراس-. برای همین پیوسته در تشنج است. تشنج از پیری و مرگ - حتی زیبایی. آنقدر متشنج که میتوان در لابلای خطوط فیلمنامۀ حقیر و فقیرش هم که تازه منتشر شده (اینکه نامزد در بخش فیلمنامه شده پیشکش) به تشنج نهفته در موضعش پی برد.
تشنجی برخاسته از تنپروری، تنآرایی و بیسوادی. با دمی موری که هرچه میگذرد به اسم بازیگری، خودرا بیشتر آلت دستِ صنعتگران و ابژۀ جنسی مردان، مثل یک موش آزمایشگاهی، کرده است تا اینکه خودرا بعنوان بازیگر، حرفهای کند. هرچند که مسیر دمی مور از بازی در «Striptease»، با تمام سودی که در گیشه داشت، درخور حدس بود که بار دیگر آن سود را با «ماده/دارو» تکرار کند. تکراری به مثابه مصرف شدن، تست شدن، آزمایش شدن، کالایی شدن و در آخر بنجل شدن، به مثابه یک بَلا. منتهی بلایی نه آسمانی بلکه زمینی و از سن آدمی - پیری و سالمندی - که در این چرخه زنان به جنسیتشان کاسته و با متر جوانی و جاودانگی، به مرور هرچه چروک بیشتری روی پوستشان بیفتد سریعتر از ردۀ هستی [باید] خارج شوند. با این رویهای که خود فیلم با این تفکر به همه چیز دارد، همانطور که خود میداند، روزی میرسد که از تعفنش باید سراغش را در زبالهدان تاریخ بگیرند.
✍️| نویسنده: #آریا_باقری
📽| @FormandFilm
BY 📜"Form & Film"🎥


Share with your friend now:
tgoop.com/FormandFilm/213