tgoop.com/GozarDemocratic/26188
Last Update:
تاریخ تمدن، تاریخ غصب، فریب و تاریکی است که هستهی اصلی آن ضربه زدن به آزادی اجتماعی در نمود ضربه وارد کردن به هویت اجتماعی زنان و انحطاط آنان است. بنابراین هر اندازه توانانی تفسیر و روشن نمودن زوایای این تاریخ را داشته باشیم به همان اندازه خواهیم توانست راهکارهای ترمیم این ویرانیها را کسب کنیم. در واقع ریشهی همهی بحرانها و معضلات ذهنیتی، سیاسی، اجتماعی و علمی به آغاز مسائل در رابطه با آزادی اجتماعی بازمیگردد. یکی از معیارهای رسیدن به زن آزاد-جامعهی آزاد قدرتزدایی از علم و دانش است. تاریخ تمدن نیز بر مبنای معیارها و ایدئولوژیهای هژمونیک مردانه شکل گرفته و دانش در انحصار این ایدئولوژیها بوده و زنان از آگاهی (دانستن) دور ساخته شدند. به همین دلیل رسیدن به حقیقت از منظر زنان، روشنگری حقیقت زنان و در نتیجه روشنگری حقیقت اجتماعی بدون فرارفتن از این ذهنیت امکانپذیر نیست. در تکوین ذهنیت و نظام مردسالار روند نظاممندی در حوزههای علمی به ویژە اسطورهشناسی، دین و فلسفه وجود دارد که “مردانگی” و “زنانگی” بر مبنای آن شکل گرفته است.
مقاومت و جنبش زنان کُرد مبارزهی معناداری برای نظام اجتماعی بدیل مبتنی بر مدرنیتهی دموکراتیک، آزادی، عدالت و دموکراسی و مبارزه علیه نظم طبقاتی، دولتی و مردسالاری است. در انتخاب میان بردگی و آزادی شاهد برخورد واقعی تمدنها هستیم. این مبارزات هزاران سال طول کشیده است. از توطئههای برای سرنگونی و شکست ایزدبانوان تا قتلعام زنان توسط دولت و نهادها و گروههای وابسته به آن. به همین دلیل پارادایم جدید جامعهشناختی ما بایستی در راستای رهایی جامعه باشد و جامعه مسائل خود را با اتکاء به خودگردانی دموکراتیک و نیرو و دینامیسمهای خود چارهیابی کند. همچنین برای تعریفی صحیح و اجتماعی از علم نیاز به برقراری پیوندهای محکم با اتیک (اخلاقمداری) و استتیک (زیباییشناسی) وجود دارد. از این حیث ژنئولوژی دانش را از ذهنیت هژمونیک مردانه زدوده و آن را به گوهرهی اصلی و تعریف درست آن میرساند. شروع نقطهای که حقیقت بیش از همه نامرئی و تحریف میشود به معنای توسعهی جستجوی حقیقت و معنابخشی به زندگی است. واقعیتی که میخواهیم به شناخت علمی دربارهی آن دست یابیم و جامعه و تاریخ را با آن مورد تحلیل قرار دهیم “زن” است. برای روشنسازی ارزشهای اجتماعی شکل گرفته پیرامون هویت زنان نیاز به پژوهشهای تاریخی دقیق دارد به ویژه تاریخ پیش از ظهور تمدن مردسالاری.
فلسفهی روشنگری خاورمیانه محصول آگاهی، ابتکار، اندیشه و عواطف زنان است و به عبارت صحیحتری یک روش زندگی است که بر مبنای ریشههای خود رشد کرده و به بالندگی میرسد. از این نظر میتوان در باب “انقلاب زنان” تعمق یافت. ضمن بیان مفاهیم “انقلاب زنان” و برابری، آزادی و دمکراسی میتوان با تفسیر آن با پایبندی به فلسفهی زندگی به اصل موضوع نزدیک شد. مبانی اساسی نیازمند رویکردی انقلابی به مسائلی است که باید بر آنها فائق آمد. این رویکرد انقلابی بسته به قدرت روشنگری و تحلیل زنان میتواند توسعه یابد. به همین دلیل از انقلاب خاورمیانه به عنوان “انقلاب زنان” یاد میشود و بیان رهبر آپو مبنی بر اینکه “خاورمیانه نیاز به دومین انقلاب زنان” دارد اثباتی بر این ضرورت است.
پینوشتها:
(1) ایمانوئل والرشتاین، علوم اجتماعی نیندیشیدنی(محدودیتهای پارادایمهای قرن نوزدهمی)، ترجمه احمد نادری، نشر ترجمان
(2) عبدالله اوجالان، تمدن کاپیتالیستی، عصر خدایان بینقاب و شاهان عریان (کتاب دوم)، مرکز نشر و اندیشههای عبدالله اوجالان
(3) ایمانوئل والرشتاین، علوم اجتماعی نیندیشیدنی: محدودیتهای پارادایمهای قرن نوزدهمی)، ترجمه احمد نادری، نشر ترجمان
(4) مجموعهای از الگوها و نظریاتی است که نخستین بار توسط فیلسوف و مورخ علم، توماس کوهن در اثر وی به نام “ساختار انقلابهای علمی” به کار گرفته شده است.
(5) عبدالله اوجالان، تمدن کاپیتالیستی، عصر خدایان بینقاب و شاهان عریان (کتاب دوم)، مرکز نشر و اندیشههای عبدالله اوجالان
(6) عبدالله اوجالان، مسئلهی کُرد و رهیافت ملت دموکراتیک (دفاع از کُردها، خلقی در چنگال نسلکشی فرهنگی)
pjak.net
🆔 @GozarDemocratic
BY گذار دموکراتیک

Share with your friend now:
tgoop.com/GozarDemocratic/26188