روانشناسی و علوم شناختی - مدارس میان‌رشته‌ای

اختلال وسواس فکری چیست؟
افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری قادر به کنترل افکار خود نیستند و معتقدند که عدم درگیر شدن در اجبار ممکن است منجر به اتفاق خطرناکی شود. از این رو، آنها احساس می کنند که مجبورند به آنها تسلیم شوند تا تسکین موقتی را تجربه کنند.

نمونه کیس مبتلا به اختلال:
آشیش پدربزرگ محبوب خود را در سن 15 سالگی از دست داد.
یک سال بعد، او این ایده را به وجود آورد که اگر همیشه ابتدا پای چپش را جلو بگذارد و چند قدم بردارد، عزیزانش از هر آسیبی در امان خواهند بود. آشیش که مدام نگران این بود که قدم هایش را با عدد فرد تمام کند، همیشه آهسته راه می رفت و هر قدم را می‌شمرد.
اگر او یک بار به اشتباه پای راست خود را جلو بیاورد، استرس و ناراحتی زیادی برای او به همراه خواهد داشت. او نمی‌تواند از فکر کردن به عواقب احتمالی آن دست بردارد. در نتیجه این عادت، او اغلب دیر به مکان‌ها می‌آمد و گاهی اوقات اطراف خود را گم می‌کرد.
بیرون رفتن با آشیش برای دوستان و خانواده‌اش به یک مصیبت تبدیل شده بود. آنها سعی می‌کردند به او توضیح دهند که راه رفتن در این راه منطقی نیست اما او از گوش دادن به آنها خودداری کرد. به زودی، دوستانش شروع به فاصله گرفتن از او کردند، زیرا فکر‌می کردند او در حال "دیوانه شدن" است.
والدین نگران آشیش از او خواستند که به روانپزشک مراجعه کند. پس از اکراه فراوان، سرانجام او را قبول کرد و برای او درمان وسواس تجویز شد.

@IDS_Psy
@IDSchools

www.tgoop.com/IDS_Psy/367

988 viewsDec 25 at 17:30

اختلال وسواس فکری چیست؟
افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری قادر به کنترل افکار خود نیستند و معتقدند که عدم درگیر شدن در اجبار ممکن است منجر به اتفاق خطرناکی شود. از این رو، آنها احساس می کنند که مجبورند به آنها تسلیم شوند تا تسکین موقتی را تجربه کنند.

نمونه کیس مبتلا به اختلال:
آشیش پدربزرگ محبوب خود را در سن 15 سالگی از دست داد.
یک سال بعد، او این ایده را به وجود آورد که اگر همیشه ابتدا پای چپش را جلو بگذارد و چند قدم بردارد، عزیزانش از هر آسیبی در امان خواهند بود. آشیش که مدام نگران این بود که قدم هایش را با عدد فرد تمام کند، همیشه آهسته راه می رفت و هر قدم را می‌شمرد.
اگر او یک بار به اشتباه پای راست خود را جلو بیاورد، استرس و ناراحتی زیادی برای او به همراه خواهد داشت. او نمی‌تواند از فکر کردن به عواقب احتمالی آن دست بردارد. در نتیجه این عادت، او اغلب دیر به مکان‌ها می‌آمد و گاهی اوقات اطراف خود را گم می‌کرد.
بیرون رفتن با آشیش برای دوستان و خانواده‌اش به یک مصیبت تبدیل شده بود. آنها سعی می‌کردند به او توضیح دهند که راه رفتن در این راه منطقی نیست اما او از گوش دادن به آنها خودداری کرد. به زودی، دوستانش شروع به فاصله گرفتن از او کردند، زیرا فکر‌می کردند او در حال "دیوانه شدن" است.
والدین نگران آشیش از او خواستند که به روانپزشک مراجعه کند. پس از اکراه فراوان، سرانجام او را قبول کرد و برای او درمان وسواس تجویز شد.

@IDS_Psy
@IDSchools

BY روانشناسی و علوم شناختی - مدارس میان‌رشته‌ای