Telegram Web
Forwarded from پارسی‌انجمن
میاسای ز آموختن یک زمان/ ز دانش میفگن دل اندرگمان

چوگویی که فام خرد توختم/ همه هرچه بایستم آموختم

یکی نغز بازی کند روزگار/ که بنشاندت پیش آموزگار

پارسی‌انجمن 🔻
@Parsi_anjoman
تسلیت می‌گویم...
نجف دریابندری از میانمان رفت!
هیهات... هیهات!

#ترجمه
#درگذشت
شکسته‌نویسی ۵

«هم»
این کار رو هم بکن؛
تو هم بیا؛
دوباره هم نوشتی؟

«هم» به معنی نیز را جدا از کلمه‌ی قبلش می‌نویسیم تا با ضمیر متصل اول‌شخص‌مفرد اشتباه گرفته نشود.


#شکسته‌نویسی
#گفتاری‌نویسی
@InTranslation
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
زنده‌یاد #نجف_دریابندری با آن بذله‌گویی و شوخ‌طبعی‌اش اگر زنده بود، چه‌قدر می‌خندید به ویدئوی بالا و نیز خبری که روزنامه‌ی کیهان پس از درگذشتش نوشت:

نجف دریابندری مدت ۱۷ سال با مؤسسهٔ فرانکلین همکاری داشت. او که در نوجوانی نزد انگلیسی‌ها در تأسیسات نفتی آبادان کار می‌کرد و به‌اصطلاح انگلیسی یاد می‌گرفت!...

@KhabGard

علامت تعجب از خودِ برادر حسین است! البته این یکی آخری از خودم است.
.
Forwarded from درست بنویسیم
قاتی یا قاطی؟
قاتی به معنی درهم و مخلوط و آمیخته است و از قاتماق ترکی می‌آید. این کلمه با «ت» نوشته می‌شود.
قاتی‌کردن، قاتی‌پاتی، قاتی‌داشتن، قاتی مرغ‌ها شدن و... به همین صورت صحیح است.
#املا
شکسته‌نویسی ۶
«از»
«از» را جدا از صفات اشاره می‌نویسیم:
از این‌ها، از اون‌ها (درست)
ازین‌ها، ازون‌ها (نادرست)

#شکسته‌نویسی
#گفتاری‌نویسی
@InTranslation
انگلیسی به‌جای فرانسوی

در فارسیِ امروز، برخی از وام‌واژه‌های فرانسوی کم‌کم دارند جای خود را به تلفظ یا معادلِ انگلیسی‌شان می‌دهند. علتِ این پدیده نفوذِ چشم‌گیرِ زبانِ انگلیسی و آشناییِ فزایندۀ فارسی‌زبانان با آن و بیگانگیِ روزافزونشان با زبانِ فرانسوی است.

چند مثال:

آگوست (August) به‌جای اوت (août)

استایل (style) به‌جای استیل (style)

استیک (steak) به‌جای بیفتک (bifteck)

برند (brand) به‌جای مارک (marque)

پارتیشن (partition) به‌جای پاراوان (paravent)

جولای (July) به‌جای ژوئیه (juillet)

سورپرایز (surprise) به‌جای سورپریز (surprise)

کاما (comma) به‌جای ویرگول (virgule)

لاکچری (luxury) به‌جای لوکس (luxe)

لوگو (logo) به‌جای آرم (arme)

مدل (model) به‌جای مانکن (mannequin)

#وام‌واژه‌ها
کلمات so و now گاهی اوقات به معنای «خب...» هستند، در این موقعیت‌ها برگرداندن آن‌ها به «پس و حالا» چندان صحیح نیست.

#ترجمه
Forwarded from بنیاد سعدی
به مناسبت روز پاسداشت زبان فارسی و بزرگداشت حکیم ابوالقاسم فردوسی، پخش گفتگوی زنده در صفحه اینستاگرام بنیاد سعدی با موضوع: شـاهنامه فردوسـی و زبـان فارسـی
@saadifoundation
#آموزش_زبان_فارسی_به_غیر_فارسی_زبانان #بنیادسعدی #بنیاد_سعدی #پکن #چین #فردوسی #زبان_فارسی
دربارۀ «سزاوار»

واژۀ «سزاوار»، به معنیِ شایسته، لایق، و درخور، از سه جزء تشکیل شده‌است:
سز: بنِ مضارعِ سزیدن
-ا: پس‌وندِ فاعلی، مثلِ بینا و شنوا
-وار: پس‌وندِ دارندگی، مثلِ امیدوار و عیال‌وار

«سَزیدن» یعنی لایق و درخور بودن و شایستن.
این مصدر در قدیم کاربرد داشت و صرف می‌شد:
می‌سزم
می‌سزی
می‌سزد
می‌سزیم
می‌سزید
می‌سزند

من سِفاناخِ تو، با هرچه‌م پَزی
با ترش‌با یا که شیرین می‌سَزی
مولوی (مثنوی، دفترِ ۱، بیتِ ۲۴۰۹)

«سزا» در اصل صفت است به معنیِ شایسته و لایق و درخور. ساختش (بنِ مضارع + -ا) مانندِ واژه‌هایی چون بینا، توانا، جویا، خوانا، دانا، رسا، فریبا، کوشا، گویا، و... است:
کشتۀ غمزۀ تو شد حافظِ ناشنیده‌پند
تیغ سزاست هرکه را دردِ سخن نمی‌کند

در مرحلۀ بعد، «سزا» کاربردِ اسمی پیدا کرده و به همین دلیل پس‌وندِ صفت‌سازِ «-وار» را به آخرش چسبانده‌اند و «سزاوار» شده‌است:
او سزاوارِ بخشش است.
سخن گرچه دل‌بند و شیرین بُوَد
سزاوارِ تصدیق و تحسین بُوَد... (سعدی)

در فارسیِ امروز «سِزا» به معنیِ مجازاتِ درست و عادلانه به کار می‌رود:
جنایت‌کار/ قاتل سزای اعمالش را دید و اعدام شد.
دیکتاتور را به سزای اعمالش رساندند.

#واژه‌شناسی
واژه‌ی and هم از اون واژه‌هاست که باید در ترجمه‌ش دقت ورزید، همیشه قرار نیست «و» ترجمه بشه.
گاهی نتیجه رو بیان می‌کنه و باید «تا/که» ترجمه‌ش کرد
Do that once more, and I'll skin you alive.
یه بار دیگه اون کار رو بکن، تا زنده‌زنده پوستت رو بَکَنم؛
یه بار دیگه اون کار رو بکنی، زنده‌زنده پوستت رو می‌کنم.

بعد از فعل‌هایی مثل try و come هم میاد و به معنی «که» هست. چرا نیومدی فیلمه رو ببینی؟ چرا سعی نکردی درستش کنی؟

گاهی اول جمله‌ی دوم میاد، به معنی «هم»؛ این هم زد به سرش.
#ترجمه
امروز به واژه‌ی بسیار جالبی برخوردم!
«اَرکبَد»
در فرهنگ ریشه‌شناختی آمده: از فارسی میانه،
اَرْک: قلعهٔ کوچکی باشد که در میان قلعهٔ بزرگ سازند،
اَرکْبَد، اَرگبَد، اَرگپَذ، به معنی رئیس قصر، کوتوال.
معناش نزدیک به معنای کلمه‌ی lord بود.


به قول خانم مدیحی، #کلمه‌بازی
#واژه
Forwarded from Farsi keyboard add-on
KAO.exe
411.5 KB
Forwarded from Farsi keyboard add-on
https://www.virustotal.com/gui/file/37413d3b13da733f3d592106ebf5b862cd768eb848931c811682ca130ee75061/detection
ی سری false positive داره ولی هیچ آنتی‌ویروس مطرحی ویروس شناساییش نکرده
با خیال راحت استفاده کنید
Forwarded from Farsi keyboard add-on
این برنامه قبلا برای استفاده شخصی جهت درج نیم‌فاصله (shift + space) و عوض کردن ارقام انگلیسی با فارسی نوشته شده بود
اما با توجه فضای آموزشی این‌روزها و فراگیر شدن بستر Adobe Connect به عنوان یک پلتفرم برگزاری کلاس‌های آنلاین و مشکل اون با تایپ فارسی, عوض کردن "ی" فارسی با "ي" عربی (shift +x) رو هم به برنامه اضافه کردم
برنامه نیازی به نصب نداره و فقط لازمه اون رو اجرا کنید
بعد از اجرا هر موقع در محیط نرم‌افزار Adobe Connect باشید هنگام تایپ "ی" بدون‌نقطه فارسی با "ي" عربی عوض میشه و مشکل بهم‌ریختگی متن تایپ‌شده حل میشه
Farsi keyboard add-on
KAO.exe
این برنامک رو یکی از دوستان عزیزم نوشته‌ن و بهینه‌ش کردن.
فکر می‌کنم خیلی به کار مترجم‌ها خواهد اومد.
Forwarded from چشم‌و‌چراغ
🎨 «در صنعت چاپ چهار رنگ کاربرد زیادی دارد.»
«رنگ خودروها معمولاً چندلایه است.»
«نارنجی ترکیبی از رنگ‌های زرد و قرمز است.»

در نگاهی کلی و غیرتخصصی، این جمله‌ها ایرادی ندارند؛ اما اگر متخصص فارسی‌زبان علوم و فنّاوری رنگ باشید، می‌دانید که این جمله‌ها غیرعلمی، مغشوش و نادرست است! بی‌توجهی به شبکهٔ مفهومی و کم‌دقتی در برگردان واژه‌های علمی، به انتخاب واژهٔ «رنگ» برای سه مفهوم متفاوت منجر شده‌است. در جملهٔ نخست، رنگ به‌جای colour آمده‌است؛ همین واژه در جملهٔ دوم به‌جای paint؛ و در جملهٔ سوم به‌جای hue ترجمه شده‌است!
گروه واژه‌گزینی علوم و فنّاوری رنگ در فرهنگستان، واژه‌های فارسی جداگانه‌ای را برای بیان هریک از این مفاهیم علمی برگزیده‌است؛ برای colour معادل «رنگ»، در برابر paint واژهٔ «پوشرنگ»، و در مقابل hue واژهٔ «فام» را انتخاب و تصویب کرده‌است. یکی از ویژگی‌های زبان علم، دقیق بودن آن است و در هنگام ترجمه نباید آن را زیر پا گذاشت.
#واژه‌شناسی، گروه واژه‌گزینی #مهندسی_بسپار، شاخهٔ علوم و فنّاوری رنگ
@cheshmocheragh
صبح دوشنبهٔ خود را چطور آغاز کردید؟
من با این پیام:
ترجمۀ
History documents the rest.

«اسناد تاریخی استراحت کنند.»
باورت می‌شه؟ 😐

هر چه خواستم باور کنم، نشد.

چرا مترجم یک لحظه با خودش فکر نکرده این که نوشته‌ام یعنی چه؟

با چشمانی که هنوز از شدت ناباورانگی گِرد مانده است، توضیحاتی می‌نویسم:

در جملهٔ
History documents the rest.

Documents
فعل جمله است.

یعنی این جمله هم‌معنی است با:
the rest of it is documented in history.

که یعنی:
بقیهٔ ماجرا در تاریخ با سند / مستند ثبت شده است.

حتی اگر همین جمله را در گوگل ترنسلیت جست‌وجو می‌کرد، ترجمهٔ درست را می‌دید!

#ترجمه‌ویرایی
ترجمانک | فاطمه مدیحی‌ بیدگلی
صبح دوشنبهٔ خود را چطور آغاز کردید؟ من با این پیام: ترجمۀ History documents the rest. «اسناد تاریخی استراحت کنند.» باورت می‌شه؟ 😐 هر چه خواستم باور کنم، نشد. چرا مترجم یک لحظه با خودش فکر نکرده این که نوشته‌ام یعنی چه؟ با چشمانی که هنوز از شدت ناباورانگی…
بزرگ‌ترین کاستی برخی ترجمه‌ها، همان «فکر» است.

مترجم با خودش نمی‌گوید، نوشته‌ام یعنی چه؟
اصلاً معنایی دارد؟
اصلاً خود من که قرار است مُشرف‌ترین فرد به متن باشم، این را می‌فهمم که خواننده‌ی بیچاره بخواهد بفهمد؟
2025/07/13 23:26:46
Back to Top
HTML Embed Code: