Warning: Undefined array key 0 in /var/www/tgoop/function.php on line 65

Warning: Trying to access array offset on value of type null in /var/www/tgoop/function.php on line 65
29106 - Telegram Web
Telegram Web
♦️آخرین شانس آلمان برای بازتعریف نقش خود در اروپا
◾️فصل‌نامه سیاست بین‌الملل
📝استفان مایستر

#تهران_ریویو

🔹در شرایطی که نفوذ روسیه در مناطق شرقی اوکراین همچنان ادامه دارد و سربازان کره‌ای در جنگ به کار گرفته می‌شوند، دولت آلمان با بحران جدی روبه‌رو شده است. اگر ترامپ حمایت مالی از اوکراین را قطع کند، آلمان که بزرگ‌ترین اقتصاد اروپا را در اختیار دارد، قادر نخواهد بود حمایت مالی و تسلیحاتی مؤثری از اوکراین کند.

🔸طبق نظرسنجی اخیر بنیاد کوربر، ۴۹ درصد از آلمانی‌های ساکن در غرب کشور معتقدند که اوکراین باید به مبارزه برای بازپس‌گیری قلمروهای خود ادامه دهد، در حالی که ۴۰ درصد بر این باورند اوکراین باید «سرزمین خود را برای دستیابی به صلح» مبادله کند. در شرق آلمان نیز ۵۲ درصد از مردم موافق‌اند که اوکراین به عنوان بخشی از «توافق صلح»، قلمرو خود را واگذار کند، در حالی که تنها ۳۸ درصد از ادامه جنگ حمایت می‌کنند. با توجه به افزایش قطبی‌شدگی در جامعه آلمان و رشد احزاب پوپولیستی و افراطی مخالف حمایت از اوکراین، ممکن است آلمان حتی بیشتر از گذشته درون‌نگر شود.

🔸از سوی دیگر، تلاش‌های ناکافی شولتس و حزب سوسیال دموکرات برای مذاکره با روسیه موجب شده است تا پیشرفت قابل توجهی در این زمینه حاصل نشود و روسیه، ایالات‌متحده را به عنوان مذاکره‌کننده اصلی برای پایان جنگ ببیند و نه آلمان. اگر آلمان حمایت‌های نظامی خود را افزایش ندهد و اراده‌ای نیز برای رهبری ناتو و اتحادیه اروپا نداشته باشد، نقش آن در پایان‌دهی به جنگ اوکراین به شدت کاهش خواهد یافت. همچنین، نشست اخیر نخست‌وزیر لهستان با فرانسه و انگلستان در زمینه سازمان‌دهی دفاع اروپایی بدون دعوت از آلمان، تاییدی بر ادراک این بی‌ارادگی آلمان در اروپا است.

🔸از دیدگاه کرملین، وضعیت در آلمان به خوبی پیش می‌رود زیرا نشانه‌هایی از تعامل مجدد برلین مشاهده می‌شود. احتمالاً وزیر خارجه دولت آینده آلمان از سوسیال دموکرات‌ها خواهد بود که می‌تواند منجر به بازگشت خزنده «سیاست نگاه به شرق» (Ostpolitik) شود. این سیاست بر این باور است که با تعاملات اقتصادی می‌توان شرق را دموکراتیزه کرد و به همین دلیل به دنبال افزایش هرچه بیشتر تعاملات اقتصادی به امید گذار دموکراتیک از درون است.

🔸صدراعظم آینده آلمان نیز مانند صدراعظم کنونی با بحران بودجه مواجه خواهد شد؛ دوراهی‌ای که میان افزایش بودجه دفاعی و بدهی‌های بیشتر یا کاهش هزینه‌ها قرار دارد. تصمیم‌گیری درباره سیاست‌های هزینه‌ای آلمان، تأثیر زیادی بر توانایی آن در زمینه سیاست‌های اروپایی و مسائل مربوط به اوکراین خواهد داشت.

اگر آلمان بخواهد به پایان جنگ در اوکراین کمک نموده و خطوط نبرد را همانطور که برخی مشاوران ترامپ پیشنهاد می‌دهند در مرحله کنونی متوقف کند، باید نیروهایی را برای تضمین آتش‌بس ارسال کند. در عین حال، هزینه تسلیحات ایالات‌متحده باید توسط کشورهای اروپایی تأمین شود که هم‌اکنون با چالش‌های مالی برای تقویت دفاع خود مواجه‌اند. آیا آلمان و سایر کشورهای اروپایی آماده‌اند هزینه تسلیح اوکراین و ارسال نیرو برای نظارت بر خطوط نبرد را بپردازند؟ این موضوع آزمونی برای اراده آلمان در حمایت از پایان جنگ و بازتعریف نقش آن در امنیت اروپا خواهد بود و تصمیم‌گیری در این خصوص به دولت آینده آلمان بستگی دارد.

اندیشکده تهران
@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🌐 آخرین وضعیت میدانی در جبهه جنوب لبنان

#تحلیل_کوتاه

🔹با گذشت دو ماه از جنگ رژیم صهیونیستی علیه لبنان و حزب‌الله و آغاز عملیات‌های ‌‏زمینی در جنوب لبنان، رژیم صهیونیستی با اعلام مرحله دوم جنگ، بُعد عملیات‌‏های زمینی خود ‏را گسترش داده و درگیری‌ها به ویژه در دو محور الخیام و ناقوره شدت گرفته است.

💢چینش نیروها و راهبردهای نظامی اسرائیل

🔸ارتش رژیم صهیونیستی پس از عملیات طوفان الاقصی سه لشگر خود را در مرز با ‏لبنان مستقر کرد ‏و با آغاز حمله به لبنان بر تعداد نیروهای ‏نظامی خود در این منطقه افزود. ‏استراتژی اسرائیل در مرحله اول جنگ مبتنی بر تخریب ‏گسترده روستاهای مرزی لبنان و ورود به این مناطق در ‏جهت مقابله با حملات راکتی حزب‌الله ‏بود که محقق نشد. اکنون این رژیم وارد مرحله ‏دوم جنگ شده که با ‏اضافه کردن نیروهای جدیدی به عرصه نظامی مترصد تغییر وضعیت نظامی در این منطقه ‏است. ‏براساس وضعیت میدانی موجود، اسرائیل چهار لشگر۹۸، ۹۱، ۳۶ و ۱۴۶ را به کارگیری کرده است.‏

🔸اسرائیل در مرحله دوم جنگ، عملیات‌های ‏زمینی خود را معطوف به تصرف ‏مناطق دارای مزیت‌های فوق العاده کرده و به لحاظ تاکتیکی تمرکز آن بر موارد ذیل است:‏

1️⃣ کاهش تعداد تلفات نظامی: تلفات زیاد در مرحله اول باعث شده این رژیم متمرکزتر و با آتش بیشتر سعی در کاهش تلفات داشته باشد.

2️⃣ شدت حملات هوایی: استراتژی اصلی اسرائیل در عرصه میدانی بر انجام حملات گسترده ‏هوایی و سپس ‏پیشروی در عرصه زمینی است که از ابتدای حمله نظامی به جنوب لبنان این امر ‏پیاده سازی شده و در ‏مرحله دوم شدت حملات هوایی بیشتر شده است.‏

3️⃣ افزایش گستره عملیاتی: ارتش صهیونیستی در مرحله دوم جنگ، مناطق بیشتری را به بانک ‏اهداف ‏نظامی خود اضافه کرده است. این رژیم حملات نظامی را در سراسر مرز ‏با لبنان انجام ‏داده و محورهای جدیدی را در این عرصه بازکرده که هدف از آن عدم تمرکز حزب الله ‏بر ‏یک منطقه خاص از حملات است.‏

4️⃣ تمرکز عملیاتی بر اشغال مناطق خاص: در این مرحله، ارتش صهیونیستی به دنبال ‏اشغال مناطقی ‏همچون خیام و ناقوره است. خیام ‏در محدوده مرزی لبنان با فلسطین اشغالی و سوریه واقع شده و بر بلندی‌های ‏جولان اشراف دارد و از آن به عنوان لنگرگاه مقاومت یاد می ‏شود.‏ تصرف الخیام می‌تواند راه را برای پیشروی به سمت منطقه بقاع غربی از محور ‏جنوب شرق و همچنین حرکت به سمت غرب در امتداد رود لیتانی باز کند.‏

🔸در این راستا ارتش صهیونیستی طی روزهای گذشته حملات سنگینی برای تصرف خیام و مناطقی همچون شهرک ‏البیاضه انجام داد که با پاتک سنگین حزب‌الله روبرو شد. در منطقه ‏خیام نیز برخی منابع از کنترل ارتش رژیم بر این شهر خبر داده‌اند اما درگیری‌ها همچنان ادامه دارد و حزب‌الله با ‏انجام حملات سنگین پهپادی و موشکی کوتاه برد تجمعات ارتش صهیونیستی را در جنوب این منطقه مورد ‏هدف قرار می‌دهد به گونه‌ای که بنابر اعلام برخی رسانه‌ها شب گذشته تعدادی از صیهونیست‌ها در حال اسیر شدن بودند که ‏ارتش صهیونیستی با اجرای اصل هانیبال از اسارت آنها جلوگیری و آنها را به هلاکت رساند. باید منتظر ‏خبرهای تکمیلی در این رابطه بود.‏ علاوه‌براین صهیونیست‌ها به دنبال آن بودند که ابتدا با اشغال شاما ‏و سپس حرکت به سمت البیاضه، منطقه ناقوره را نیز محاصره کنند که تاکنون این امر محقق نشده است.

💢 راهبردهای نظامی حزب‌الله

🔸حزب‌الله از ابتدای تجاوز زمینی اسرائیل به جنوب لبنان، رویکرد مقاومت حداکثری را اتخاذ و تاکنون ضربه‌های اساسی نیز به رژیم وارد کرده است. به ‏طور کلی می توان استراتژی‌‏های میدانی حزب‌الله را براساس موارد ذیل بیان کرد:‏

1️⃣ دفاع‌ تاکتیکی: بدین گونه که قبل از ورود نیروهای دشمن تلاش می‌کند تا جای ممکن ‏با تله‌گذاری و کمین در محیط مناسب کوهستانی مانع پیشروی آنها شود.

2️⃣ عملیات‌های تهاجمی: با ورود ارتش صهیونیستی به هر منطقه، نیروهای حزب‌الله تهاجم‌های ‏خود ‏را علیه آنها انجام می‌دهند و همین مساله منجر به تلفات گسترده آنها می‌شود.‏

🔸در ابعاد گسترده‌تر براساس این دو مولفه، حزب‌الله به دنبال فرسایشی کردن جنگ ‏زمینی برای این ‏رژیم در جبهه جنوبی در جهت گرفتن تلفات گسترده از آن است که در کنار ‏این مساله با انجام اقدامات ‏موشکی در حیفا و تل آویو مترصد افزایش فشار داخلی بر این رژیم ‏و برهم زدن تمرکز آن در جبهه جنوبی است.‏

در مجموع ارتش اسرائیل با استراتژی ‏ورود لایه به ‏لایه به دنبال ورود ابتدا به عمق ۳ کیلومتری و در مرحله ‏دوم عمق ۸ ‏کیلومتری است و سپس با رسیدن به لیتانی در شرق که کمترین فاصله با مرز را دارد در امتداد رود به سمت غرب حرکت خواهد کرد تا مناطق جنوبی رود را قیچی کند؛ اما با سد محکم دفاع حزب‌الله تاکنون پیشروی اندکی داشته است.

اندیشکده تهران
@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🌐 دیوان کیفری بین‌المللی و حکم بازداشت نتانیاهو و گالانت

#تحلیل_کوتاه

🔹روز پنجشنبه گذشته شعبه اول مقدماتی دیوان کیفری بین‌المللی در رابطه با درخواست دادستانی این ‏دادگاه در ۲۰ مه ۲۰۲۴ برای صدور حکم بازداشت بنیامین نتانیاهو نخست‌وزیر و یوآو گالانت وزیر دفاع (برکنار شده) ‏رژیم صهیونیستی به اتفاق آرا حکم بازداشت این دو نفر و البته محمد ضیف فرمانده گردان‌های قسام را صادر ‏کرد. طبق حکم صادر شده نتانیاهو و گالانت هر یک به عنوان شریک جرم برای ارتکاب اعمال مشترک با ‏دیگران، مسئولیت کیفری جنایت جنگی گرسنگی به عنوان یک روش جنگی؛ و جنایات علیه بشریت از قبیل ‏قتل، آزار و اذیت و سایر اعمال غیر انسانی را دارند.‏

🔸در حالی که رژیم صهیونیستی به دلیل این که عضو دیوان نیست صلاحیت دیوان را به چالش کشیده بود دیوان ‏متذکر شد که پذیرش صلاحیت دادگاه توسط اسرائیل الزامی نیست، زیرا دادگاه می‌تواند صلاحیت خود را بر ‏اساس صلاحیت سرزمینی فلسطین که در سال ۲۰۱۴صلاحیت دیوان را پذیرفته و در سال بعد به اساسنامه رم ‏ملحق شده بود اعمال کند.‏

🔸در حالیکه ایالات متحده عضو دیوان نیست و این حکم را زیر سوال برده است مقامات بسیاری از کشورهای ‏غربی از جمله هلند، فرانسه، انگلیس ایتالیا و کانادا آمادگی خود برای بازداشت نتانیاهو و گالانت را به طور ‏صریح یا ضمنی اعلام کرده‌اند؛ امری که نشان می‌دهد که رژیم صهیونیستی با یک چالش عظیم سیاسی و ‏دیپلماتیک روبرو شده است. در حالی که کشورهای غربی تاکنون اقدامات رژیم در غزه و لبنان را در چارچوب ‏دفاع از خود تفسیر می‌کردند این حکم مشروعیت اقدامات رژیم را به چالش می‌کشد.

🔸این حکم دیوان کیفری می‌تواند پیامدهای منفی دیگری برای این رژیم در پی داشته باشد و عرصه را برای ‏دستگاه‌های قضایی کشورهای مختلف به منظور تعقیب نتانیاهو و گالانت و دیگر مسئولان رژیم فراهم کرده و ‏فعالیت‌های دیپلماتیک آن را محدود کند. تضعیف حیات سیاسی نتانیاهو، در تنگنا قرار گرفتن دولت آمریکا ‏برای تداوم حمایت‌های بی قید و شرط از رژیم، تجدیدنظر احتمالی بسیاری از دانشگاه‌ها و موسسات آمریکایی و ‏غربی در همکاری با اسرائیل، و متوقف ماندن روند عادی سازی روابط میان رژیم صهیونیستی و کشورهای عربی ‏تا زمانی که نتانیاهو روی کار باشد از جمله مهمترین پیامدهای احتمالی این حکم خواهد بود.‏

🔸دیوان کیفری از زمان تاسیس در سال ۲۰۰۲ تاکنون به پرونده‌هایی مختلفی رسیدگی کرده است که عمدتاً در ‏رابطه با تحولات کشورهای آفریقایی بوده‌اند. احکام صادر شده در رابطه با برخی پرونده‌ها اجرایی شده اما ‏برخی دیگر یا به صدور حکم منتهی نشده یا در فرایند اجرا به مانع برخورده است. در اولین پرونده دیوان که ‏درباره توگو(۲۰۰۳) بود، پرونده‌های کنگو (۲۰۰۶ و ۲۰۱۴) و پرونده مالی (۲۰۱۶) احکام صادر شده اجرایی شد ‏اما پرونده‌هایی مانند اوگاندا (۲۰۱۷)، سودان(۲۰۱۹)، آفریقای مرکزی (۲۰۲۱) و لیبی (۲۰۲۱) هنوز به نتیجه ‏نهایی نرسیده است. ‏

🔸به طور کلی دیوان کیفری در مسیر اجرای احکام خود چالش‌های متعددی دارد. عدم عضویت قدرت‌های بزرگ ‏آمریکا، چین و روسیه در این دیوان بزرگترین مانع است و همین باعث می‌شود حتی کشورهای عضو هم انگیزه ‏چندانی برای اجرای احکام دیوان در رابطه با مقامات رسمی نداشته باشند. در سال ۲۰۱۵ در حالی که ‏دیوان حکم بازداشت عمر البشیر را صادر کرده بود او برای شرکت در نشست سران اتحادیه آفریقا به آفریقای ‏جنوبی سفر کرد و دولت این کشور از بازدداشت او طبق حکم دیوان خودداری کرد.‏

در مورد حکم بازدداشت نتانیاهو و گالانت نیز به دلیل عدم سفر آنها به کشورهایی که در آنجا احتمال بازداشت ‏شان وجود داشته باشد و عدم تمایل واقعی کشورهای عضو به همکاری به ویژه با توجه به حمایت‌های ایالات ‏متحده از رژیم و تاثیر منفی بر روابط دوجانبه احتمال بسیار اندکی برای اجرای حکم وجود دارد با این‌حال ‏همانطور که اشاره شد این حکم می‌تواند پیامدهای منفی مهمی برای رژیم صهیونیستی داشته باشد.

اندیشکده تهران
@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔷حمله حزب‌الله با موشک کروز

🔹رسانه حزب‌الله لبنان برای نخستین‌بار، ویدئویی از شلیک یک فروند موشک کروز به سمت پایگاه هوایی هاتزر منتشر کرده است. این موشک به‌طور واضح از خانواده موشک‌های کروز خانواده ۳۵۱ است که پیش از این در ایران، یمن و عراق به‌کارگیری شده بود و اکنون حزب‌الله نیز آن‌را شلیک می‌کند.

🔹به‌کارگیری موشک کروز در جریان نبرد بین حزب‌الله و صهیونیست‌ها حائز اهمیت است، چرا که پیش از این حزب‌الله با پهپاد و راکت/موشک به صهیونیست‌ها حمله می‌کرد. البته حزب‌الله پیش‌تر سعی داشت تا با به‌کارگیری پهپاد توپولوف Tu-143 در نقش پهپاد انتحاری یا موشک کروز، آن‌را برعلیه صهیونیست‌ها به‌کارگیری کند که این تلاش به‌واسطه ثابت‌بودن موضع استقرار و پرتاب، موفق نبود (لینک) اما پرتاب این موشک کروز، به‌واسطه متحرک‌بودن پرتابگر موفق بوده است.

🔹نکته جالب‌توجه دیگر این پرتاب، به‌کارگیری و پرتاب تعداد زیادی پهپاد کوچک از جمله شاهد-۱۰۱، با هدف مشغول‌سازی سامانه‌های پدافندی صهیونیست‌ها بوده که پس از پرتاب پهپادها، حزب‌الله موشک کروز را شلیک کرده است.

#حزب‌الله #اسرائیل
#موشک #کروز

Fatherland
@Partisan2015
🔵 ابزار تامین مالی دولت محلی (LGFV) چین: دستاوردها و چالش‌ها

#اکوتهران

🔸براساس برآوردهای منتشره، بدهی غیرترازنامه‌ای دولت‌های محلی در چین رقمی معادل ۷.۵ تا ۸.۲ تریلیون دلار است و بخشی از بسته خبرساز ۱.۲ تریلیون دلاری چین قرار است برای تنظیم و تعدیل این بدهی‌ها مورد استفاده قرار گیرد. با اینحال، کمتر در خصوص ماهیت این بدهی‌ها و نحوه پدیداری آن صحبت شده است.

💢زمینه تاریخی و علت ظهور

🔹سرمایه‌گذاری در زیرساخت یکی از مهم‌ترین روش‌های دولت چین برای تداوم‌بخشی به رشد، مقابله با بحران و پیشبرد دستور کار ژئوپولیتیک خود است و این کشور، تعهدات مالی زیرساختی وسیع‌تری نسبت به سایر کشورهای در حال توسعه منجمله اعضای اصلی بریکس –هند، برزیل، آفریقای جنوبی و روسیه- بر عهده دارد. همزمان، بسیاری از کشورها از جمله چین به سمت تمرکززدایی مالی حرکت کرده‌اند و مسئولیت تامین بخشی از کالاها و خدمات عمومی را به سطوح محلی حکمرانی منتقل نموده اند.

🔹این در حالی است که اصلاحات سال ۱۹۹۴ در نحوه توزیع مالیات، منجر به تمرکز منابع و افزایش سهم‌بری دولت مرکزی نسبت به دولت محلی شد. از همین رو، دولت‌های محلی با کمبود منابع لازم برای پیشبرد برنامه‌های توسعه‌ای خود در حوزه زیرساخت مواجه شدند. برآوردها نشان می‌دهد که پس از اصلاحات مذکور، سهم دولت‌های محلی از عواید رقمی نزدیک به ۴۰ درصد و سهم آنها از مخارج قریب به ۶۰ درصد بوده است.

🔹به منظور جبران این کسری منابع، دولت‌های محلی چین نیازمند تامین مالی از روش‌های فرابودجه‌ای و غیربودجه‌ای بوده اند و از آنجا که در چین دولت مالک کلیه اراضی است، سهم قابل توجهی از این منابع فرابودجه‌ای از محل دریافت حق امتیاز زمین‌ها توسط دولت محلی تامین می‌شود؛ همین مسئله موجب شد تا دولت‌های محلی محرک قدرتمندی برای توسعه زیرساخت پیدا کنند.

🔹در واقع، دولت محلی می‌توانست با تامین مالی توسعه زیرساخت از طریق منابع فرابودجه‌ای، ارزش زمین‌های خود را افزایش داده و درآمد فرابودجه‌ای خود را از محل واگذاری آنها بیشتر نماید. در بسیاری از موارد این چرخه می‌توانست هزینه‌کرد دولت را در حوزه زیرساخت جبران نماید.

💢کارکرد و نقش

🔹ابزار تامین مالی دولت محلی Local Government Financing Vehicles در چنین بستری مبدل به مهم‌ترین راهکار دولت‌های محلی چین برای جبران کمبود منابع مالی و پیشبرد پروژه‌های توسعه‌ای –اغلب در حوزه زیرساخت و خدمات عمومی- گردید. در واقع، نقش اصلی این شرکت‌های سرمایه‌گذاری دولتی فراهم کردن امکان استقراض از منابع گوناگون و فراروی از بودجه عمومی برای دولت‌های محلی بود.

🔹استفاده از این ابزار بالاخص پس از بحران مالی ۲۰۰۸ و با همکاری بانک‌های محلی و به پشتوانه سپرده‌های عمومی این بانک‌ها رواج بیشتری یافت. در مقابل، انتشار اوراق سرمایه‌گذاری یکی از ساز و کارهای مهم تامین مالی توسط این شرکت‌ها بود که با توجه به نسبت آنها با دولت محلی، سرمایه‌گذاری بالنسبه ایمنی نیز محسوب می‌شد.

🔹علیرغم چالش‌های متاخر، لازم است توجه شود که بهره‌گیری از این ابزار تاثیر قابل‌توجهی در توسعه زیرساخت چین داشته است و از سال ۲۰۰۰ تاکنون، برآوردها سهمی ۳۰ الی ۴۰ درصدی در زیرساخت برای آن قائل شده اند. به عنوان مثال، قطار سریع‌السیر پکن-شانگهای و پروژه‌های بازسازی و نوسازی زیرساخت در شهرهایی همچون چونگ کینگ و چنگدو از جمله این پروژه‌ها بودند. با اینحال، زیرساخت توسعه‌ای در بسیاری از موارد سرمایه‌گذاری سودآوری نیست و با تداوم پرداخت سود اوراق در بازه بلندمدت، می‌تواند به انباشت بدهی بینجامد.

💢چالش‌ بدهی

🔹مقامات چینی چالش انباشت بدهی در این شرکت‌ها را برای اولین بار در سال ۲۰۱۳ مورد توجه قرار دادند. همان زمان، اصلاحاتی در الگوی عملکرد این شرکت‌ها انجام شد که شامل ممنوعیت افزایش بدهی از یکسو و منع ضمانت این شرکت‌ها توسط دولت محلی از سوی دیگر بود. در یک دهه گذشته بسیاری از این شرکت‌ها تلاش کرده اند حوزه سرمایه‌گذاری خود را از زیرساخت به بخش‌های سودده‌تری چون تولید، فناوری و خرده فروشی تغییر دهند. با اینهمه، این روند بازار پذیری آنها کند بوده و موجب تداوم انباشت بدهی دولت‌های محلی گردیده است.

💢چشم انداز

🔹در این میان، عمده تحلیلگران معتقدند که بسته محرک دولت چین از نکول بدهی بخش اعظم این شرکت‌ها جلوگیری خواهد کرد و بخش دیگری از این بدهی نیز توسط بانک‌ها ساختاربندی مجدد خواهد شد. اما پاشنه آشیل چین در این خصوص، استان‌های ضعیف‌ و فقیر خواهند بود که با تداوم بحران مستغلات در آنها، امکان نقدشوندگی دارایی دولت محلی نیز از میان رفته است.

اندیشکده تهران
@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🌐جنگ داخلی در سودان: نبرد میان برهان و حمیدتی

#تحلیل_کوتاه

🔹جنگ سودان یک فاجعه انسانی در این کشور رقم زده و تبدیل به محلی برای رقابت قدرت‌ها شده است. در آوریل ۲۰۱۹ ارتش سودان به رهبری عبدالفتاح برهان به همراه نیروهای پشتیبانی سریع به فرماندهی محمد حمدان دقلو ملقب به حمیدتی در سرنگونی عمر البشیر مشارکت کرده و با همراهی نسبی نیروهای سیاسی مخالف البشیر کنترل حکومت را به دست گرفتند اما اتحاد برهان و حمیدتی چندان دوام نداشت و منجر به جنگ داخلی شده است.

💢دلیل آغاز جنگ

🔹در ۱۷ اوت ۲۰۱۹، توافقنامه‌ای میان شورای نظامی انتقالی به رهبری برهان و ائتلاف نیروهای سیاسی سودان به نام «نیروی‌های آزادی و تغییر» برای تشکیل حکومت انتقالی به مدت ۳۹ ماه امضاء شد و یک شورای حاکمیتی با ۶عضو غیرنظامی و ۵ عضو نظامی شکل گرفت. علاوه براین یکی از بندهای این توافقنامه خواستار ادغام نیروهای مسلح در ارتش بود.

🔹حمیدتی ابتدا از این توافقنامه حمایت می‌کرد و خواستار مدت‌زمان ۱۰ساله برای ادغام نیروهای مسلح بود اما برهان مخالفت کرد. نهایتاً این اختلافات در ۱۵ آوریل ۲۰۲۳ با حمله نیروهای پشتیبانی سریع به ارتش در خارطوم منجر به آغاز جنگ داخلی شد. بازیگران بین‌المللی نیز به‌ویژه با توجه به موقعیت استراتژیک بنادر سودان در دریای سرخ و منابع طلای این کشور با تولید سالانه ۸۰ تن طلا و ذخایر تخمینی ۱۵۵۰ تن توجه خاصی وضعیت به این کشور دارند.

💢نیروهای پشتیبانی سریع

🔹نیروهای پشتیبانی سریع درواقع نیروهای قبایل مسلح عرب موسوم به جنجوید هستند که در سال ۲۰۰۳در مواجهه با تهدیدات شورش‌ها در غرب و شمال دارفور به سرکردگی جنبش آزادسازی سودان و نهضت عدالت شکل گرفتند و در سال ۲۰۱۳ به نیروهای پشتیبانی سریع تغییر نام دادند.

🔹از منظر توانمندی نظامی، براساس برخی برآوردها نیروهای پشتیبانی سریع ۱۰۰هزار جنگجو و حدود ۱۰هزار خودروی‌های چهار محوره حامل انواع مختلف سلاح‌های سبک و نیمه‌سبک در اختیار دارد. ازلحاظ منابع مالی، نیروهای پشتیبانی سریع به کنترل معادن طلا در دارفور مانند جبل عامر و دیگر سایت‌های معدنی پرداخته و شبکه‌های قاچاق طلا راه‌اندازی کرده‌اند. ارتش آزادی‌بخش سودان – شمال به رهبری عبدالعزیز الحلو از مهم‌ترین هم‌پیمانان نیروهای پشتیبانی سریع است. در حال حاضر این گروه در ولایت الجزیره، ولایت‌های مرکز، جنوب شرق و غرب یعنی ۴ولایت از ۵ولایت دارفور مستقر هستند.

🔹امارات و عربستان همکاری‌های نزدیکی با نیروهای پشتیبانی سریع داشته و در جنگ یمن به ازای پرداخت یک میلیارد دلار به این گروه، نیروهایی از آن را به خدمت گرفتند. نیروهای پشتیبانی سریع محرک اصلی توافق عادی‌سازی سودان با اسرائیل بود و رژیم صهیونیستی از این گروه حمایت می‌کند. به گزارش روزنامه هاآرتص نیروهای پشتیبانی سریع تجهیزات جاسوسی پیشرفته‌ای را از یک شرکت اسرائیلی خریداری کرده‌اند. آمریکا و کشورهای غربی نیز اگرچه به هر دو طرف نظامی درگیر فشار می‌آورند و تلاش می‌کنند نفوذ خود را از طریق حاکم کردن نیروهای سیاسی همسو گسترش دهند اما مواضع آن‌ها به‌ویژه در شورای امنیت، همسویی بیشتر آن‌ها با نیروهای پشتیبانی سریع را نشان می‌دهد. در سال ۲۰۱۶نیروهای پشتیبانی سریع در عملیات اتحادیه اروپا علیه مهاجرت غیرقانونی در خارطوم شرکت کرده بودند و ۱.۸میلیارد دلار کمک مالی و آموزش نظامی از اتحادیه دریافت کردند.

💢ارتش سودان

🔹ارتش سودان از قوی‌ترین ارتش‌ها در شاخ آفریقا و دارای ۲۵۰هزار سرباز، ازجمله ۱۰۰هزار نیروی فعال و ۵۰هزار ذخیره است. ارتش دارای حدود ۱۷۰تانک، ۷۰۰۰خودروی نظامی و ۳۷۹ اراده توپ است و نیروی هوایی آن نیز شامل ۱۹۱هواپیما، ازجمله ۴۵جنگنده و ۳۷هواپیمای تهاجمی می‌باشد. ارتش منابع مالی مستقلی ندارد و منابع مالی آن به درآمدهای دولتی وابسته است. «ارتش آزادی‌بخش سودان» به رهبري میناوی (شاخه‌ای متفاوت از ارتش آزاد‌ی‌بخش شمال)، جنبش عدالت و چندین گروه مسلح دیگر در کنار ارتش سودان در حال نبرد با نیروهای پشتیبانی سریع هستند. مقر اصلی ارتش در پورت سودان است و کنترل بخش‌هایی از پایتخت، مناطق شرقی و بخشی از شهرهای شمالی را در اختیار دارد.

🔹تنش مصر با اتیوپی بر سر سد النهضه و روابط نزدیک نیروهای پشتیبانی سریع و حمیدتی با اتیوپی، مصر را به یکی از حامیان اصلی ارتش سودان تبدیل کرده است. روسیه نیز روابط نزدیکی را با ارتش سودان دارد و قطعنامه ۱۸نوامبر ۲۰۲۴شورای امنیت که حاوی برخی از بندها در حمایت از نیروهای پشتیبانی سریع بود را وتو کرد. بااین‌وجود این کشور از طریق نیروهای واگنر روابط خود با نیروهای پشتیبان سریع نیز حفظ کرده است. برخی منابع غربی ازجمله بلومبرگ ادعا کرده‌اند که ایران نیز از ارتش سودان حمایت کرده و محموله‌هایی از پهپادهای مهاجر۶ در اختیار آن قرار داده است.

اندیشکده تهران
@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🌐 قطعنامه آژانس گامی به سوی فعال‌سازی مکانیسم ماشه؟!

#تحلیل_کوتاه

🔹روز جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ شورای حکام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی طی قطعنامه‌ای که پیش‌نویس آن توسط تروئیکای اروپایی و آمریکا تهیه شده بود، با اکثریت آرا، گسترش برنامه هسته‌ای ایران را محکوم کرد. این قطعنامه با ۱۹ رأی موافق، ۱۲ رأی ممتنع و ۳ رأی مخالف(چین، روسیه و بورکینافاسو) به تصویب رسید.

🔸این قطعنامه با تکرار ادعاهای پیشین درباره منشأ مواد هسته‌ای در دو مکان اعلام‌نشده از تهران خواسته تا در راستای همکاری پادمانی با آژانس، اطلاعات، اسناد و پاسخ‌های مورد نیاز آژانس را از طریق دسترسی بازرسان به این مکان‌ها فراهم کند و متعاقب آن آژانس نیز می‌خواهد که تا بهار ۲۰۲۵ گزارش جامعی از فعالیت هسته‌ای ایران تهیه شود.

🔸تفاوت متن این قطعنامه با مورد پیشین که در ژوئن صادر شده بود، این است که اولاً ادعاهای مجعول رژیم صهیونیستی را تکرار نموده و ثانیاً ایران را مقصر عدم احیای برجام در سال‌های پس از پیروزی بایدن قلمداد کرده است. البته این قطعنامه هنوز پرونده هسته‌ای ایران را به شورای امنیت سازمان ملل مرتبط نمی‌کند. گرچه ایران چنان که وعده داده بود فرآیند گازدهی به سه نسل جدید از سانتریفیوژها را آغاز نمود. در این خصوص، دو نکته مهم قابل ذکر است:

🔸اول؛ به‌رغم گفتگوهای مثبت مدیرکل آژانس با مسئولان عالی‌رتبه دولت در تهران و وعده ایران به توقف انباشت ذخایر اورانیوم با غنای ۶۰ درصد در ازای عدم تصویب قطعنامه؛ شورای حکام به صدور این قطعنامه مبادرت ورزید. امری که نشان می‌دهد تصمیم شورای حکام فارغ از ملاحظات فنی و با سویه‌ای کاملاً سیاسی اتخاذ شده و در چارچوب یک برنامه سیاسی کلان‌تر قرار دارد. این برنامه، ناظر به سال دهم برجام و غروب مکانیسم ماشه، از قصد مشترک اروپا و آمریکا برای جلوگیری از لغو کامل قطعنامه‌های تحریمی شورای امنیت علیه ایران حکایت دارد. در این چارچوب، صدور قطعنامه‌های پیاپی شورای حکام علیه ایران، مشروعیت سیاسی لازم برای تشدید فضاسازی علیه برنامه هسته‌ای و مقدمه‌ای بر فعال‌سازی مکانیسم ماشه، تلقی می‌شود.

🔸دوم؛ عدم توجه شورای حکام به امتیاز پیشنهاد شده از سوی ایران به‌خصوص از این منظر قابل توجه است که طبق برآورد آژانس، حدود ۴۲ کیلوگرم اورانیوم غنی‌شده با خلوص ۶۰ درصد، در صورت غنی‌سازی بیشتر تا سطح ۹۰ درصد می‌تواند برای ساخت یک بمب هسته‌ای کافی باشد. بی‌اهمیتی اروپا به این امتیاز را از این جهت باید مهم تلقی کرد که یک دهه پیش، نگرانی از ارتقای ظرفیت اورانیوم به سطح ۶۰ درصد، یکی از اهرم‌های فشار ایران برای مذاکرات منتج به توافق هسته‌ای بود. به معنای دیگر، نگرش طرف غربی به چگونگی مهار برنامه هسته‌ای ایران تغییر کرده و این می‌تواند ناشی از این باشد که تجربه حمله هوایی رژیم صهیونیستی به اهداف نظامی در ایران، اعتبار گزینه نظامی را برای طرف آمریکایی و اروپایی افزایش داده و به همین دلیل، امتیاز مشخص و عینی ایران را نادیده گرفته‌اند و گمان دارند که می‌توانند با رویکرد تقابلی، امتیازات بیشتری از این ایران بستانند.

در نتیجه می‌توان بیان داشت که رویکرد تعاملی با طرف غربی، تا زمانی که نتوان اهرم فشار قوی‌تری برای بی‌اعتبارسازی گزینه نظامی علیه تأسیسات ایران یافت، سودی برای گفتگوهای پیش‌رو نخواهد داشت. نمود این امر آنکه پس از گفتگو با گروسی و وعده توقف انباشت ذخایر، طرف اروپایی نه‌تنها این وعده را کافی ندانست، بلکه سه کشور اروپایی بریتانیا، فرانسه و آلمان با صدور بیانیه‌ای از ایران خواستند که علاوه بر توقف غنی‌سازی در سطوح بالاتر، «فوراً ذخایر اورانیوم غنی‌شده خود را نیز از بین ببرد». بنابراین به نظر می‌رسد تا زمانی که ایران نتوانسته گزینه حمله هوایی را نامعتبر کند، نمی‌تواند اهرم فشار جدی‌تری برای مذاکرات آتی و نتیجه‌بخشی به سوی یک توافق جدید، بیابد.

اندیشکده تهران
@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
♦️آسمان کشورهای ساحل؛ بازار داغ پهپادهای ترک و هواگردهای روس
◼️الجزیره

#رویة_العربیة

🔹دولت‌های نظامی مالی، بورکینافاسو و نیجر (که اتحاد کشورهای ساحل را تشکیل می‌دهند) توانسته‌اند با کمک شرکای خارجی خود در آنکارا و مسکو، ظرفیت‌های هوایی خود را برای تعقیب و مقابله با مبارزان جهادی و شورشیان مستقل تقویت کنند.

🔹برای مثال پهپادها در بازپس‌گیری شهر کیدال مالی از شورشیان طوارق در نوامبر ۲۰۲۳ نقش مهمی ایفا کردند. همچنین مقامات بورکینافاسو نسبت به آشکار شدن مکان پایگاه هوایی که میزبان ۱۲ پهپاد است نگرانی‌های جدی دارند. این پایگاه در سال ۲۰۲۱ ساخته شد و تا پایان ۲۰۲۲ که پس از به قدرت رسیدن شورای نظامی به رهبری ابراهیم تراوره آماده عملیات شد و پهپادهای ترکیه‌ای بیرقدار و پهپادهای شناسایی آژانس اطلاعات ملی از این پایگاه عملیات می‌کنند.

💢بازتاب تبلیغاتی

🔹پهپادها در منطقه ساحل به ابزار سیاسی در خدمت گفتمان حکومت مستقر در کشورهای مالی، بورکینافاسو و نیجر تبدیل شده‌اند و در واقع، تجسم «ظهور قدرت» ارتش‌های آنها در اخبار تلویزیون ملی در کشورهای ساحل بدل گشته‌اند. اما این تبلیغات با واقعیت امنیتی روی زمین متفاوت است، چراکه این کشورها نتوانسته‌اند بر وضعیت امنیتی تسلط یابند.

🔹ارتش‌های این کشورها پس از قطع روابط با فرانسه و تشکیل اتحاد کشورهای ساحل در پایان ۲۰۲۳، تنها به پهپادها تکیه نمی‌کنند بلکه از بالگردهای تهاجمی، جنگنده‌ها و هواپیماهای شناسایی نیز بهره می‌برند. مقامات این کشورها عمدتاً هواگردها را از کشورهای شریک خود یعنی ترکیه و روسیه دریافت می‌کنند. به‌عنوان‌مثال، رئیس‌جمهور مالی در فرودگاه باماكوی این کشور، ۱۰جنگنده و هواگرد روسی و همچنین ۶پهپاد بیرقدار و ۲هواپیمای مدل آکینجی دریافت کرده است.

💢اتحادهای منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای

🔹به دلیل نزدیکی کشورهای اتحاد ساحل، هواگردهای هر یک از این کشورها می‌تواند در خدمت اهداف کشور متحد درآیند. برای مثال، در اکتبر ۲۰۲۲ دو هواپیمای مالی برای هدف قرار دادن شورشیان در بورکینافاسو پرواز کردند. در مارس ۲۰۲۳نیز یک پهپاد نیجریه‌ای عملیاتی در شمال مالی انجام داد و در پایان جولای، پهپادهای آکینجی بورکینافاسو پس از شکست سنگین ارتش مالی و گروه واگنر روسی در تین زواتین، حملات تلافی‌جویانه‌ای علیه دشمنان در شمال مالی وارد کردند.

🔹ترکیه پیش از کودتاهای اخیر در کشورهای ساحل حضور داشت و دیپلماسی پهپادی ترکیه با حکومت‌های نظامی پس از کودتا نیز ادامه یافت. متخصصان از کشورهای این منطقه به ترکیه می‌روند تا در شرکت بیکار آموزش ببینند و به "اتاق فرمان" ملحق شوند. مهندسان ترک برای تعمیر و نگهداری پهپادها به این کشورها اعزام می‌شوند.

💢تلاش برای کسب برتری هوایی

🔹ارتش کشورهای ساحل معتقدند که پهپادها به آن‌ها مزیت تاکتیکی و استراتژیک می‌دهند و دید بهتری از مناطق عملیاتی فراهم می‌آورند. بااین‌حال، استفاده از این پهپادها با اتهاماتی نظیر اشتباهات فاحش مکرر و تلفات در میان غیر نظامیان همراه بوده است. طبق آمار، از ۲۶۹ حمله هوایی در سال ۲۰۲۴، حداقل ۴۲ حمله به غیر نظامیان در سه کشور ساحل آفریقا هدف قرار داده‌اند.

🔹با درک این‌که جنگ علیه شورای نظامی در باماکو (پایتخت مالی) اکنون به آسمان منتقل‌شده است. شورشیان طوارق نیز درحال‌توسعه زرادخانه هوایی خود هستند و با حمایت مخفیانه از سوی اطلاعات نظامی اوکراین، پهپادهایی به دست آورده‌اند و از آن‌ها برای هدف قرار دادن دشمنان خود، به‌ویژه در نبرد تین زواتین (شرق مالی در نزدیکی مرز الجزایر)، استفاده کرده‌اند.

اندیشکده تهران
@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
♦️دولت‌های خلیج فارس و بازگشت فشار حداکثری ترامپ علیه ایران
◾️فایننشیال تایمز
📝احمد العمران و کلو کورنیش

#تهران_ریویو

🔸در حالی که عربستان سعودی و امارات برای بازگشت ترامپ آماده می‌شوند و امیدوارند به یک سال جنگ در خاورمیانه پایان دهد؛ نشان داده‌اند همچنان به تنش‌زدایی با ایران پایبند هستند. با این حال نسبت به پیش‌بینی‌ناپذیری ترامپ و احتمال آتش‌افروزی بیشتر او نیز نگرانی دارند. رهبرانی چون محمد بن سلمان، در دوره نخست ریاست‌جمهوری‌ ترامپ، جزء حامیان وفادار او بودند که پس از سال‌ها سرخوردگی از سیاست آمریکا، از رویکرد خصمانه‌ وی در قبال ایران و سبک معامله‌ای او استقبال کردند. اما در سال‌های بعد، دو کشور قدرتمند خلیج [فارس] –عربستان و امارات- که این بار در تعهد آمریکا نسبت به امنیت خود تردید پیدا کردند، تغییر تاکتیک داده و به دنبال تعامل با ایران رفتند.

🔸این دولت‌ها که به طور سنتی رئیس‌جمهور جمهوری‌خواه را ترجیح میدهند؛ از انتخاب مجدد ترامپ استقبال کردند و امیدوارند وی، به وعده انتخاباتی خود مبنی بر آوردن صلح به خاورمیانه عمل کند. اما دیپلمات‌ها و افرادی که به دولت‌های منطقه‌ای نزدیک‎ هستند نگران‌اند که ترامپ مجوز افزایش تنش را به نتانیاهو داده و باعث ایجاد جنگ فراگیری شود که به سمت دولت‌های خلیج [فارس] نیز سرازیر شود.

🔸محمد بن‌سلمان به عنوان نشانه‌ای مبنی بر تمایل ریاض به حفظ صلح سردش با ایران، میزبان مقامات ایرانی در کنفرانس سران کشورهای عرب و اسلامی بود و به اسرائیل اتهام نسل‌کشی زد. او همچنین حمله اسرائیل به ایران را محکوم نموده و از جامعه بین‌المللی خواست تا اقدامات خصمانه اسرائیل علیه خاک ایران را متوقف کند. همچنین انور قرقاش، مشاور رئیس دولت امارات، همان روز به طور جداگانه در کنفرانسی در ابوظبی گفت که دولت آینده ترامپ به جای سیاست‌های تکه‌تکه، باید رویکردی جامع را دنبال کند.

🔸در گذشته، ریاض و ابوظبی هر دو از مواضع تند دولت ترامپ در مورد ایران، تصمیم او برای خروج از توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ و اعمال تحریم‌های فلج‌کننده ابراز خوشحالی کرده بودند؛ اما هنگامی که کمپین فشار حداکثری ترامپ، تنش در منطقه را به اوج رساند، آنها متوجه آسیب‌پذیری خود در مواجهه با ایران شدند. باور این رهبران به تمایل آمریکا در دفاع از آنها هنگامی به لرزه افتاد که حمله پهپادی و موشکی در سال ۲۰۱۹ به زیرساخت نفتی عربستان، باعث توقف موقت نیمی از تولید نفت این پادشاهی شد.

🔸در حالی که واشنگتن ایران را مقصر این حمله می‌دانست، ترامپ تصمیم گرفت که فراتر از اعمال تحریم بیشتر، پاسخ دیگری ندهد. این اقدام مهم‌ترین عامل کاهش اعتماد به چتر امنیتی آمریکا از سوی عربستان و امارات بود. آن‌ها فهمیدند بهترین تصمیم، تنش‌زدایی با ایران برای محفاظت از دولت‌هایشان است تا بتوانند بیشتر بر تنوع‌بخشی اقتصادشان تمرکز کنند. این تصمیم در نهایت به توافق مارس ۲۰۲۳ با میانجیگری چین منجر شد که روابط دیپلماتیک میان عربستان و ایران را پس از هفت سال احیا کرد. هم‌اکنون این رهبران نگران هستند که آتشی بزرگ‌تر در منطقه برنامه‌های توسعه داخلی آنها را از بین ببرد.

بایدن در ابتدای ورود به کاخ سفید ضمن انتقاد از عربستان سعودی و محمد بن‌سلمان، گفت روابط واشنگتن با این پادشاهی را پس از قتل جمال خاشقچی در ۲۰۱۸ بازبینی خواهد کرد. اما دیری نپایید که بایدن برای یک توافق سه‌جانبه که طبق آن آمریکا با عربستان پیمان دفاعی می‌بندد و در ازای آن، این پادشاهی نیز روابطش را با اسرائیل عادی‌سازی می‌کند به همکاری با عربستان روی آورد و روابط دو کشور بهبود یافت. با این حال، تمام این برنامه‌ها با آغاز جنگ در غزه معکوس و در هاله‌ای از ابهام قرار دارند. باید دید آیا ترامپ که توافق ابراهیم ۲۰۲۰ (عادی‌سازی روابط میان اسرائیل، امارات و سه دولت عربی دیگر) را بزرگترین موفقیت سیاست‌خارجی خود می‌‎دانست، ممکن است دوباره و همزمان با اعمال فشار حداکثری به ایران، به دنبال معامله بزرگ پیشین خود باشد یا خیر.

اندیشکده تهران
@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
مسکو، کی‌یف و تهران، منتظر تحقق برنامه ترامپ برای پایان نبرد اوکراین

#تحلیل_کوتاه

🔹از زمان آغاز جنگ روسیه و اوکراین، دونالد ترامپ بارها اظهار کرده است که اگر در انتخابات ۲۰۲۰ پیروز می‌شد و در کاخ سفید می‌ماند، این جنگ به وقوع نمی‌افتاد. او قبل از آغاز رقابت‌های انتخاباتی ۲۰۲۴ همچنین مدعی شد اگر دوباره به قدرت برسد، می‌تواند ظرف ۲۴ ساعت این جنگ را پایان دهد. اما با شروع رقابت‌ها رویکرد ترامپ تغییراتی جزئی پیدا کرد و به جای تاکید بر سخنان جنجالی درباره پذیرش الحاق بخش‌های شرقی اوکراین به روسیه، بیشتر بر لزوم پایان دادن به جنگ و کاهش تلفات انسانی تمرکز کرد.

🔸سابقه روابط نزدیک ترامپ با پوتین و مخالفت‌های نزدیکان او با صرف هزینه‌های کلان برای مسائل نظامی در خارج از آمریکا، این موضوع را پیچیده کرده است. در آستانه انتخابات، رابطه ترامپ با ولودیمیر زلنسکی نیز بهبود یافت و این مسئله ترامپ را در موقعیتی قرار داده بود که دیگر نمی‌خواست به دلیل روابطش با پوتین تحت فشار شدید رسانه‌ها قرار گیرد. بنابراین سخنان او تا پیش از اعلام نتیجه انتخابات بیشتر جنبه تبلیغاتی داشت و طرح ترامپ برای پایان‌دادن به جنگ هنوز در حال تنظیم است.

🔸ترامپ تمایل خود را به آغاز مذاکرات صلح و احتمالاً اعطای امتیازات سرزمینی به روسیه نشان داده و این موضع او با مخالفت‌هایی در داخل آمریکا و به ویژه از سوی زلنسکی در مورد واگذاری اراضی به روسیه روبرو شده است. ترامپ، در حالی که تاکید دارد اولویت باید بر پایان جنگ و نه بازیابی سرزمین‌ها باشد، تلاش دارد تا اوکراین را مجبور به پذیرش این تغییرات کند. برخی مشاوران ترامپ بر این باورند که اگر زلنسکی به هر قیمت خواستار بازپس‌گیری این مناطق باشد، نشان‌دهنده عدم جدیت او در مذاکرات است.

🔸یکی از پیشنهادات ترامپ، استقرار نیروهای انگلیسی و اروپایی برای ایجاد یک منطقه حائل غیرنظامی ۸۰۰ مایلی میان نیروهای روسیه و اوکراین است. این منطقه نیازمند مشارکت بیشتر کشورهای اروپایی در تأمین امنیت به جای اتکای صرف به نیروهای ناتو یا سازمان ملل است. در این راستا، ترامپ ممکن است از اوکراین بخواهد تا خواسته‌هایش مبنی بر پیوستن به ناتو را برای چند سال به تعویق بیندازد. این امر می‌تواند نگرانی‌های امنیتی روسیه را کاهش دهد و در عین حال فرصت‌هایی برای مذاکره فراهم آورد. زلنسکی تاکنون هرگونه طرح صلحی را که شامل واگذاری اراضی به ویژه در رابطه با کریمه باشد، رد کرده است. با این حال، برخی مشاوران ترامپ ایجاد مناطق خودمختار در مناطق مورد مناقشه را پیشنهاد کرده‌اند. این پیشنهادات، گرچه با مخالفت شدید زلنسکی روبروست، همچنان جزو استراتژی‌های ترامپ برای حل بحران به حساب می‌آید.

🔸رویکرد ترامپ در قبال مسئله اوکراین می‌تواند تاثیراتی بر ایران هم داشته باشد. هرگونه آتش‌بس یا صلح در جنگ اوکراین ممکن است توجهات آمریکا و اتحادیه اروپا را از روسیه به ایران معطوف کند. ایران در جنگ اوکراین به روسیه برخی کمک‌های نظامی ارائه داده و این کمک‌ها تبدیل به یک ملاحظه جدی برای اروپایی ها در روابط با ایران شده است. ممکن است پس از آتش‌بس یا صلح، با به حاشیه رفتن این کمک‌ها یک مانع در مسیر بهبود روابط ایران و کشورهای اروپایی به و طور کلی غرب برداشته شود. اتحادیه اروپا که به دلیل کمک‌ها به روسیه تحریم‌هایی علیه ایران وضع کرده، ممکن است با پایان جنگ اوکراین بازنگری در تحریم‌ها را در دستور کار قرار دهد، به ویژه اگر طرفین در مسائل هسته‌ای تمایل به همکاری نشان دهند.

🔸علاوه‌براین، پایان جنگ روسیه و اوکراین ممکن است تاثیرات عمیقی بر روابط ایران و روسیه داشته باشد. همکاری‌های نظامی ایران و روسیه در این جنگ به هیچ عنوان تضمین‌کننده مشارکت دائمی و مستمر آنها در زمینه‌های دیگر نخواهد بود. به‌ویژه در شرایطی که منافع دو کشور در خاورمیانه، به خصوص در تنش‌های ایران و اسرائیل، کاملاً هم‌راستا نیست و حتی ممکن است روسیه به ازای دریافت امتیاز در اوکراین از ارائه کمک به ایران در جنگ منطقه‌ای اجتناب کند. با این وجود روسیه نسبت به بهبود روابط ایران با کشورهای غربی حساسیت دارد و همواره به دنبال حفظ ایران در جبهه یک رقابت ‏چند قطبی جهانی خواهد بود که لازمه آن ارائه برخی حمایت‌ها خواهد بود.

در مجموع، طرح ترامپ برای پایان دادن به جنگ روسیه و اوکراین همچنان در حال شکل‌گیری است و شامل پیچیدگی‌های زیادی می‌شود. هرچند ترامپ از مذاکرات صلح و حتی احتمال واگذاری اراضی به روسیه حمایت کرده است، اما آینده مذاکرات به شدت بستگی به تحولات سیاسی داخلی آمریکا، روابط ترامپ با زلنسکی، و همچنین مواضع روسیه و ایران دارد.

اندیشکده تهران
@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🌐 خیزش راست افراطی در اروپا: ابعاد و پیامدها

#تحلیل_کوتاه

🔹پس از اعلام نتایج اولیه دور اول انتخابات ریاست‌جمهوری رومانی، کالین جورجسکو نامزد جوان، مستقل، پوپولیست و متمایل به روسیه توانست به شکل غیرمنتظره‌ای رتبه اول را کسب کند. همچنین کسب اکثریت نسبی آراء در ‏انتخابات اخیر اتریش توسط حزب تأسیس شده توسط نازی‌ها در دوران جنگ جهانی دوم، زنگ ‏خطر ظهور راست‌گرایان در اروپا را بیش از هر زمان دیگری به صدا درآورده است. این در حالی است که پیش‌تر نیز احزاب راست و بعضاً افراطی در کشورهای مجارستان، لهستان و ایتالیا قدرت را در دست گرفته‌اند.

💢 اتریش؛ قدرت گیری حزب آزادی

🔸حزب آزادی اتریش (‏FPÖ‏) در انتخابات ۸ مهر ۱۴۰۳ این کشور توانست بزرگترین حزب (۲۹ ‏درصد) شود. تأثیرات این حزب حتی پیش از برگزاری انتخابات نیز مشهود بود؛ به‌طوری‌که با فشارهای آن علیه ‏مهاجرت، توانست تصدی کمیسیون امور داخلی در اتحادیه اروپا را در اختیار بگیرد تا سیاست‌های ضدمهاجرت را ‏در سطح اتحادیه پیگیری کند. گرایش متفاوت این حزب در سیاست ضدمهاجرت نبود و شامل ‏مخالفت با حمایت گسترده از اوکراین، اسلام‌ستیزی و اتحادیه‌اروپاستیزی نیز می‌شود. گرچه رشد محبوبیت این حزب همچنان باعث توانایی در دست گرفتن ‏دولت نمی‌شود اما توانایی تأثیرگذاری بسیار بالایی بر دولت اتریش و اتحادیه اروپا می‌دهد.

💢 آلمان؛ افزایش محبوبیت آلترناتیو

🔸حزب آلترناتیو برای آلمان (‏AfD‏) در انتخابات اخیر سه ایالت شرقی آلمان که در شهریور و مهر ۱۴۰۳ برگزار ‏شد، به پیروزی‌های بی‌سابقه‌ای دست یافت. این حزب بر ‏سیاست‌های ضد مهاجرت، حمایت از اوکراین، وابستگی به آمریکا و سیاست‌های اقتصادی رفاهی تأکید دارد. دولت حاکم تصمیم ‏گرفته تا به جهت جلوگیری از افزایش محبوبیت این حزب، سیاست‌های خود در زمینه حمایت از اوکراین، بحث مهاجرت و ‏سیاست‌های اقتصادی حامی محیط زیست را تغییر دهد. این مسئله باعث شد تا برای اولین بار آلمان اقدام به ‏کاهش کمک به اوکراین، اخراج مهاجران و بستن مرزهای خود کند. اگرچه احزاب اصلی تلاش خواهند کرد تا ‏از در دست گرفتن دولت توسط حزب آلترناتیو برای آلمان جلوگیری کنند، اما این پیروزی ممکن است احزاب ‏حاکم را مجبور به ائتلاف با حزب چپ افراطی زهرا واگن‌کنشت (‏BSW‏) کند. این حزب در زمینه‌های بودجه، ‏مقابله با حمایت از اوکراین و مهاجرت با حزب آلترناتیو همسو است و مشارکت آن می‌تواند به تقویت ایده‌های ‏راست‌گرایانه در دولت آلمان و اتحادیه اروپا منجر شود.‏

💢 اتحاد راست‌گرایان

🔸حزب آزادی اتریش اندکی پس از انتخابات اخیر با نخست‌وزیر راست‌گرای مجارستان، ویکتور اوربان درباره ‏مسائل مهاجرت، توسعه اقتصادی و امنیت قرارداد همکاری امضا کرده است که نشان‌دهنده اتحاد فزاینده ‏راست‌گرایان در سراسر اروپا است. همکاری‌هایی نظیر این می‌تواند موجب شود تا کشورهایی مانند مجارستان ‏که راست‌گرایان در آنجا قدرت را در دست دارند، صدای قوی‌تری برای حمایت از اینگونه احزاب راست در ‏کشورهای دیگر داشته باشند و به تقویت قدرت آنها در اتحادیه اروپا و کشورشان از طریق افزایش قراردادهای ‏همکاری، حمایت‌های مالی و کمپینی بپردازند.‏

💢 پیامدها

علاوه بر اتریش و آلمان، کشورهای ایتالیا، مجارستان و فرانسه نیز شاهد ظهور یا قدرت‌گیری احزاب راست بوده‌اند. این ‏روند باعث شده است که اتحادیه اروپا بیش از هر زمان دیگری فاقد رهبری کارآمد باشد. این کشورها در اثر ‏ترس از قدرت گرفتن راست‌گرایان، در مسئله اوکراین با کشورهای اروپای ‏شرقی دچار اختلاف‌نظر هستند و این اختلاف‌نظر به قدری شدید است که باعث شده تا کشوری نتواند تمام ‏اتحادیه اروپا را گرد هم بیاورد و آنها را برای هدفی مشترک متحد کند. همچنین رشد روزافزون راست‌گرایان ‏باعث می‌شود تا اروپامحوری جای خود را به اتحادیه اروپاستیزی و ملی‌گرایی ‏بیشتر بدهد و شکاف بین کشورهای اروپایی در بحث هویت و اقتصاد تشدید شود.‏

💢 تاثیر پیروزی ترامپ

با پیروزی ترامپ، اروپایی‌ها به طور فزاینده‌ای به این ادراک می‌رسند که آمریکا دیگر به آنها کمک ‏نخواهد کرد و این مسأله باعث افزایش گرایش‌های ضدآمریکایی و طرفداری از روسیه می‌شود. همچنین، رابطه ‏نزدیک و قوی ترامپ با ویکتور اوربان، نخست‌وزیر راست‌گرای مجارستان و متحد روسیه، باعث می‌شود احزاب ‏راست‌گرا که به روسیه نزدیک هستند، ارتباط بهتری با آمریکا برقرار کنند و از این طریق مشروعیت بیشتری برای ‏حل مناقشه اوکراین به دست آورند. از سوی دیگر، وعده‌های ترامپ در زمینه تعرفه‌های تجاری و احتمال سقوط ‏ارزش یورو تهدیدهای جدی برای اقتصاد اروپا به همراه خواهد داشت. هرچه وضعیت اقتصادی بدتر شود، ‏شرایط برای افزایش مهاجرستیزی نیز بیشتر خواهد شد که در نهایت زمینه‌ساز رشد احزاب راست افراطی خواهد ‏بود.‏

اندیشکده تهران

@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
جنگ و صلح در عصر هوش مصنوعی
◾️فارن افرز
📝هنری کسینجر و دیگران

#تهران_ریویو

🔸این مقاله برگرفته از کتاب "تکوین: هوش مصنوعی، امید و روح بشر" است که هنری کسینجر به همراه دیگر نویسندگان پیش از مرگش به اتمام رساند و در سال 2024 منتشر شد.

🔹هوش مصنوعی به یکی از اصلی‌ترین تعیین‌کنندگان نظم جهانی تبدیل خواهد شد، از تنظیم مجدد راهبردهای نظامی گرفته تا پی‌ریزی دوباره دیپلماسی. تفاوتی نخواهد داشت که ما بهراسیم یا آن را مطلوب بدانیم. هوش مصنوعی واقعیت‌های احتمالی جدیدی را در تصمیم‌گیری راهبردی پدید خواهد آورد؛ اما این واقعیت باید توسط جنگ‌طلبان و صلح‌جویان مهار شود و عاملیت انسانی که برای به‌کارگیری مسئولانه نیروها ضروری است حفظ شود. هوش مصنوعی بدترین و بهترین حالات انسانی را در جنگ به تصویر خواهد کشید و هم در خدمت برافروختن آتش جنگ خواهد بود و هم پایان‌دادن آن.

🔹اگر هوش مصنوعی در عمل به عنوان موجودیت مستقل سیاسی، دیپلماتیک و نظامی ظهور کند، آنگاه می‌تواند توازن قدرت قدیم را با یک تعادل جدید و ناشناس جابجا کند. یکی از دلایل استواری نظم بین‌المللی مبتنی بر دولت-ملت به‌عنوان تعادل ظریف و متغیری که در قرون اخیر بدست آمد، این بود که بازیگران آن ذاتاً با هم در وضعیت برابری بودند. یک جهان بشدت نامتوازن که در آن برخی از دولت‌ها هوش مصنوعی را در بالاترین سطوح آمادگی نسبت به دیگر کشورها به کار برده‌اند پیش‌بینی‌پذیری کمتری خواهد داشت. در جایی که انسان‌ها ممکن است با دولت‌های مجهز به هوش‌مصنوعی پیشرفته یا خود هوش مصنوعی مواجهۀ نظامی و دیپلماتیک داشته باشند، انسان‌ها توانایی کمتری در جنگیدن برای بقا خواهند داشت.

🔹بسیاری از کشورها در حال تمرکز بر این هستند که چگونه در رقابت بر سر هوش مصنوعی پیروز شوند. بسیاری از رهبران بر این باورند که برتری‌های تاکتیکی در نزاع‌های آینده تعیین‌کننده است و هوش مصنوعی می‌تواند چنین برتری را به همراه داشته باشد. هر کشوری بخواهد که خود را به عالی‌ترین درجه آمادگی در زمینه هوش مصنوعی برساند، رقابتی روانشناختی میان نیروهای نظامی و سازمان‌های اطلاعاتی رقیب ایجاد می‌کند که بشریت تاکنون به خود ندیده است. تمنای انسان‌ها برای تصاحب هوش‎مصنوعیِ فوق‌اطلاعاتی، ممکن است باعث شود آنها تلاش کنند مانع از رسیدن دیگران به چنین سطح قدرتمندی از تکنولوژی شوند.

🔹هوش مصنوعی فوق‌اطلاعاتی می‌تواند برنامه‌های رقیب را مسدود، نابود یا واژگون کند. به عنوان مثال، هوش مصنوعی می‌تواند ویروس‌های کامپیوتری متعارف را با قابلیت‌های بی‌سابقه‌ای تقویت و آنها را کاملاً پنهان کند. همچون ویروس کامپیوتری استاکس‌نت -اسلحه سایبری که در سال 2010 کشف شد و به نظر می‌رسید که به یک‌پنجم سانتیریفیوژهای ایران آسیب وارد کرد- یک عامل هوش مصنوعی می‌تواند با پنهان‌کردن حضورش در برنامه‌های رقیب، عملیات خرابکاری انجام دهد و دانشمندان دشمن را وادار کند که به دنبال سایه‌ها بگردند. هوش مصنوعی می‌تواند رسانه‌های کشور رقیب را از میدان به‌در کند، سیلی از اطلاعات غلط را به راه بیاندازد تا موجی از مخالفت با پیشرفت در هوش مصنوعی در آن کشور ایجاد شود.

🔹در جنگ‌های سخت، هوش مصنوعی جهش رو به جلوی منحصربه‌فردی است. به عنوان مثال، پهپادها به شدت سریع و به طرز غیرقابل تصوری پویا خواهند بود. هنگامی که هوش مصنوعی نه فقط برای هدایت یک پهپاد، بلکه دسته‌ای از آنها به کار برده شود، توده‌ای از آنها به صورت همگام و به عنوان کلیتی منسجم پرواز خواهند کرد و همزمانی آنها بی‌نقص خواهد بود. دقت سلاح‌های مجهز به هوش مصنوعی به طرز بی‌سابقه‌ای افزایش خواهد یافت. در واقع اتحاد میان جنگ و علم، دقت ابزارها را افزایش خواهد داد.


🔹از آغاز تمدن بشری تاکنون، انسان‌ها موفق شده‌اند برای حل مشکلات خود به سطوح جدیدی از همکاری با یکدیگر دست پیدا کنند. اما امروزه حجم چالش‌های پیش روی تمدن بشری بسیار گسترده و چند بعدی است و حل آن بسیار دشوار. علی‌رغم تمام مخاطرات استفاده از هوش مصنوعی، ما امیدواریم به‌کارگیری آن برای اهداف سیاسی به موفقیت‌های خوبی در این زمینه منجر شود.

پیش‌بینی می‌کنیم که حتی در حالت ایده‌آل، هوش مصنوعی بتواند راه‌حل‌های جدید و بهینه جهانی ارائه دهد و دقیق‌تر از انسان عمل کند، و در نتیجه منافع رقبا را در یک جهت هماهنگ نماید. در دنیای آینده، ممکن است هوش مصنوعی که درگیری‌ها و مذاکرات صلح را هدایت می‌کند برای غلبه انسان بر دوراهی‌های سنتی مفید واقع شود. ما باید برای پیشی گرفتن هوش مصنوعی از نوع بشر آماده باشیم.

اندیشکده تهران
@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔵 ایده‌ها و برنامه‌های کلیدی «بسنت» برای وزارت خزانه‌داری آمریکا

#اکوتهران

🔸میلیاردر ۶۲ ساله، «اسکات بسنت»، از سوی دونالد ترامپ برای سکانداری وزارت خزانه‌داری ایالات متحده آمریکا معرفی شده است و این یادداشت کوتاه به بررسی ایده‌ها و برنامه‌های کلیدی وی اختصاص دارد. با نگاه به سوابق بسنت می‌توان دریافت که وی تجربه حضور در پست حکومتی نداشته است و در مقابل، سابقه‌ای قابل توجه در وال‌استریت دارد. بسنت در سمت‌های گوناگون اجرایی بازارهای مالی، از جمله در شرکت‌های جورج سوروس، سابقه فعالیت دارد و بنیانگذار یکی از بزرگترین صندوق‌های پوشش ریسک در ایالات متحده آمریکاست.

💢برنامه‌های داخلی

🔹بسنت مشاور اقتصادی ترامپ در جریان کمپین انتخاباتی وی بوده و در همان دوره، برنامه پیشنهادی خود را در قالب برنامه‌ای سه بندی موسوم به ۳-۳-۳ ارائه نمود که از حیث نامگذاری یادآور برنامه سه ‌پیکان شینزو آبه، نخست وزیر سابق ژاپن، برای خارج کردن اقتصاد ژاپن از رکود است. برنامه سه بندی «بسنت» عبارت است از:

1️⃣کاهش کسری بودجه به ۳ درصد تولید ناخالص داخلی تا سال ۲۰۲۸؛
2️⃣ افزایش رشد اقتصادی به ۳ درصد از طریق مقررات‌زدایی و سایر سیاست‌های رشدمحور؛
3️⃣افزایش تولید انرژی ایالات متحده به مقدار ۳ میلیون معادل بشکه نفت.

🔹گفتنی است بسنت علیرغم اینکه بخش اعظمی از مزایای دولتی مانند تامین اجتماعی و بیمه درمانی را عامل اصلی کسری می‌داند، کاهش سایر مخارج اختیاری دولت را هدفی واقع‌گرایانه‌تر دانسته است و از این رو، بعید است در خصوص مزایا رویکردی تهاجمی اتخاذ کند. همزمان، یکی از مهم‌ترین برنامه‌های پیش روی «بسنت»، پیشبرد هدف تمدید تخفیفات مالیاتی ۲۰۱۷ (مصوب دولت پیشین ترامپ) خواهد بود.

💢ایده‌های خارجی

🔹بسنت همچون عمده چهره‌های کابینه ترامپ، تهدید چین را بسیار جدی می‌پندارد و در یادداشتی در پاییز ۲۰۲۲، ماندگارترین دستاورد ترامپ را هشیار نمودن ایالات متحده و جهان درباره خطرات رو به رشد چینی تهاجمی‌تر از گذشته خوانده است. وی همچنین معتقد است که کشورهایی که از چتر حمایتی ایالات متحده در دفاع بهره‌مند می‌شوند، باید در پاسخ اقدام به خرید اوراق بدهی بلندمدت ایالات متحده (۳۰ الی ۴۰ ساله) کنند و باصطلاح بابت چیزی که دریافت می‌کنند، پیش‌پرداخت بدهند.

🔹بسنت، برخلاف جی.دی. ونس، از جمله اعضای کابینه ترامپ است که محوریت دلار در نظام مالی جهانی را امتیاز دانسته است و از ظرفیتی که تحریم و مداخله در تعاملات اقتصادی فراسرزمینی برای تاثیرگذاری و تنبیه در اختیار ایالات متحده قرار می‌دهد، استقبال می‌کند.

🔹بسنت مدافع اعمال گام به گام و تدریجی اعمال تعرفه‌ با هدف توسعه تولید ملی است. وی تعرفه را ابزار محبوب الکساندر همیلتون، اولین وزیر خزانه‌داری آمریکا، خوانده و بر تاریخ طولانی استفاده از آن به عنوان راهکار افزایش درآمد و حمایت از صنایع راهبردی تاکید نموده است. وی استدلال منتقدان تعرفه درباره اثر قیمتی آن را رد می‌کند و شاهد خود را عدم تاثیرگذاری تعرفه‌های دوره اول ریاست جمهوری ترامپ بر تورم می‌شمارد.

🔹به زعم وی، دونالد ترامپ به این دو کاربرد مرسوم، کاربردی جدید اضافه نموده که عبارت است از تعرفه به مثابه ابزاری مذاکراتی با شرکای تجاری؛ چرا که ایالات متحده با واردات ۳.۱ تریلیون دلاری و به مثابه بزرگترین واردکننده جهان، در بازارهای جهانی قدرت تعیین‌کنندگی دارد و همین مسئله به آن کشور امکان تحمیل شرایط مطلوب خود به سایر کشورها را می‌دهد.

🔹بسنت از ایده قشربندی سطح تعرفه‌ها نیز به صورت پراکنده یاد کرده که براساس آن کشورها براساس همسویی با ارزش‌ها و منافع ایالات متحده، در سه قشر تعرفه‌ای سبز، زرد و قرمز قرار گیرند. در مورد مشخص چین، بسنت معتقد است ابزار تعرفه باید برای مجبور ساختن چین به تغییر مدل اقتصادی خود از الگوی کنونی –سرمایه‌گذاری و صادرات بیش از حد و مصرف از بیش ازاندازه کم- مورد استفاده قرار گیرد.

💢جمع‌بندی

اعلام خبر نامزدی بسنت برای وزارت خزانه‌داری، واکنشی مثبت در بازارهای ارز بالاخص در خصوص یورو و ین دریافت کرد. همین مسئله، نشان می‌دهد که بسنت دستکم از نظر متحدان غربی ایالات متحده گزینه‌ای معقول به شمار می‌رود. در نهایت، انتخاب بسنت موجب امیدواری فعالان بازار رمزارز نیز خواهد بود و وی مانند شخص دونالد ترامپ، در زمره حامیان گسترش رمزارزها به شمار می‌رود. در واقع، در صورت تایید، بسنت اولین وزیر خزانه‌داری آمریکا خواهد بود که به طور آشکار حامی و موافق گسترش رمزارزها به شمار می‌رود.

اندیشکده تهران
@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🌐 آتش بس در جنوب لبنان؟!

#تحلیل_کوتاه

🔹بر اساس اعلام رسانه‌های غربی، عربی و عبری توافق آتش بس میان لبنان و اسرائیل از فردا اجرایی خواهد شد. این دوره از مذاکرات آتش‌بس بین دو طرف با میانجی‌گری هوکشتاین نماینده ویژه آمریکا در امور لبنان چند ماه قبل آغاز شد و به سرانجام فعلی رسید.

💢طرفین چقدر به اهداف خود رسیدند؟

🔸مقتضیات اسرائیل در جنگ غزه نشان می‌داد که این رژیم قصد ندارد در ابتدا وارد یک جنگ سرنوشت‌ساز یا اصطلاح همه‌جانبه با حزب‌الله شود. تنها خواسته آنها قبل از ماجرای #مجدل_الشمس در جولان اشغالی آتش‌بس و بازگشت آوارگان اسرائیلی به خانه‌هایشان بود. اما با بن‌بست در غزه توجه این رژیم معطوف به لبنان شد.

🔸حزب‌الله از ۸ اکتبر یک هدف کلی را در پیش گرفت و آن هم آتش بس در غزه بود اگرچه اکنون آن شرط به نظر می‌رسد که به کنار رفته است اما اسرائیل هم بعد از ترور فرماندهان حزب‌الله به ویژه سیدحسن نصرالله و هاشم صفی‌الدین بدنبال ایجاد یک معادله جدید در لبنان بود. معادله که بخشی از آن امنیتی و بخش سیاسی بود. اسرائیلی‌ها قصد داشتند با ضربات شدید به حزب‌الله این جنبش و لبنان را وارد بحران سیاسی و امنیتی بکنند.

🔸معادله امنیتی مدنظر رژیم این بود که ابتدا حزب‌الله را از مرزهای اسرائیل دور کند و سپس منطقه جنوب خط رودخانه لیتانی را خلع سلاح کند. البته بعد از ضربه‌های اسرائیل به بیروت و منطقه ضاحیه و آواره شدن بیش از یک میلیون لبنانی این خواسته‌ها باز افزایش یافت و تل‌آویو درصدد برآمد تا عقبه نظامی، لجستیکی، مالی و حتی اجتماعی حزب‌الله را هدف قرار دهد.

🔸حزب‌الله اما بعد از مدتی دوباره به روند بازسازی بازگشت و توانست بعد از ضربات شدیدی که به تل آویو و حیفا وارد کرد معادله جنگ را تا حد زیادی تغییر داده و معادله پایتخت در برابر پایتخت را تثبیت کند. حزب‌الله در این زمان میدان را منطق اصلی معادلات دانست و با ضربات پی‌درپی که در تاریخ حملات به رژیم اسرائیل بی‌نظیر بود توانست تا حدودی مزیت هوایی اسرائیل را خنثی کند.

💢اگر توافق نهایی شود چه می‌شود؟

1️⃣توافق بر حول محور همان قطعنامه ۱۷۰۱ قرار دارد.
2️⃣آمریکا نقش پررنگی در این توافق داشته و ادامه‌دار خواهد بود.
3️⃣واشنگتن به عنوان رئیس هیات نظارت انتخاب می‌شود.
4️⃣حق آزادی عمل اسرائیل گرفته شده و به جای آن تضمین کتبی از سوی واشنگتن داده شده است.
5️⃣اسرائیل از لبنان عقب‌نشینی می‌کند و آوارگان دو طرف می‌توانند به خانه‌هایشان بازگردند.

💢برای حزب‌الله چه می‌شود؟

1️⃣ پرونده خلع سلاح حزب‌الله کنار رفته است.
2️⃣حزب‌الله می‌تواند دوباره به روند بازسازی بازگردد، به ویژه امنیتی و ساختاری

🔸مقاومت چند هفته اخیر حزب‌الله نشان داد که روند جنگ همه جانبه با این جنبش بسیار سخت خواهد بود و مانند حماس در غزه نیست. از سویی حمله زمینی اسرائیل به لبنان با شکست روبرو شد و بعد از اینکه ۶لشکر وارد منطقه جنوب شدند جز ۴ کیلومتر پیشروی هیچ دستاورد دیگری بدست نیامد. در صورتی که در جنگ سال ۱۹۸۲ اسرائیل ظرف یک هفته به بیروت رسیده بود و در جنگ ۳۳ روزه نیز در هفته سوم به لیتانی رسید.

🔸در آن سو هم لبنان به سمت رقابت سیاسی تازه خواهد رفت. گروه‌های مخالف حزب‌الله تلاش می‌کنند که بازسازی بلوک قدرت بتوانند حزب‌الله را تحت فشار قرار دهند. از سوی دیگر روند انتخاب رئیس‌جمهور در لبنان بسیار مهم خواهد بود. با توجه به این شرایط حزب‌الله چند کار مهم در پیش خواهد داشت:

1️⃣بازسازی کادر و ساختار از ابتدا
2️⃣بازسازی قدرت نظامی
3️⃣تجدید ساختار امنیتی
4️⃣پر کردن خلاهای اجتماعی و مالی برای احیای دوباره سیستم خود
5️⃣تاثیرگذاری بر روندهای سیاسی در لبنان برای مقابله با طرح آمریکا به همراه جعجع و بخشی از جریان ۱۴ مارس جهت از بین بردن محور مقاومت

💢نتیجه

در صورت نهایی شدن توافق می‌توان این نتایج را گرفت که:

1️⃣حزب‌الله توانست معادله امنیتی و نظامی شمال را برهم بزند. ضربات زیادی به نقاط نظامی و صنعتی اسرائیل در شمال وارد شد و کماکان این قدرت وجود دارد که به اسرائیل ضربه امنیتی وارد شود.
2️⃣اسرائیل نتوانست جنوب لبنان را تصرف کند و خلع سلاح حزب الله ناکام ماند؛ با این‌حال به صورت موقت می‌تواند جبهه لبنان را از جبهه غزه منفک کند.
4️⃣دوباره روند به قطعنامه ۱۷۰۱ باز می گردد و از این پس معادلات سیاسی در لبنان تعیین‌کننده خواهد بود.

اندیشکده تهران
@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
♦️چالش‌های نقش‌آفرینی آتی ایران در سودان
◼️مركز رع للدراسات الاستراتيجيه- مصر
📝ساره امين

#رویة_العربیة

🔹برقراری مجدد روابط میان ایران و سودان آن هم در میانه جنگی که از آوریل ۲۰۲۳ در سودان آغاز شده و به‌نظر نمی‌رسد به این زودی‌ها پایان داشته باشد، پرسش‌هایی درباره چالش‌های این رابطه و موانع پیش روی نقش احتمالی ایران در سودان مطرح می‌کند. لازم است توجه شود که رابطه بین دو کشور پس از ۸سال مجددا برقرار شده است. مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور اصلاح‌طلب جدید ایران به دنبال تحقق راهبرد همکاری با کشورهای همسایه، اسلامی و جنوب جهانی برای پیشبرد منافع خود است. بااین‌حال، تداوم عدم نزدیکی با غرب و پیچیدگی‌های احتمالی ناشی از ریاست جمهوری ترامپ، چالش‌های جدیدی را به همراه خواهد داشت. در این شرایط، نقش و تأثیرگذاری ایران در سودان به‌عنوان بخشی از این استراتژی نیازمند بررسی بیشتر است.


💢ویژگی‌های روابط دوجانبه

🔹سودان درگذشته از همکاری نظامی با ایران بهره‌های قابل‌توجهی برده و موفق به تقویت ظرفیت خود در تولید سلاح و مهمات شده بود. اکنون با از سرگیری روابط دو کشور در شرایط حساس نبرد میان ارتش سودان با نیروهای پشتیبانی سریع، این همکاری‌ها می‌تواند بار دیگر سودمند باشد. از سوی دیگر احتمال می‌رود که سودان در آینده از فناوری هسته‌ای ایران برای ساخت رآکتور تولید برق بهره گیرد.

🔹ایران با تمرکز بر سودان در سیاست‌ خارجی خود به دنبال نفوذ در دریای سرخ و آفریقا به‌ویژه با توجه به رقابت شدید قدرت‌های بین‌المللی در این منطقه استراتژیک است. علاوه بر آن، گزارش‌هایی از وجود ذخایر اورانیوم در دارفور، می‌تواند انگیزه‌ای استراتژیک برای این سیاست باشد. روابط سرد با غرب و تحریم‌های اقتصادی، ایران را به‌سوی افزایش تجارت با سودان سوق می‌دهد. این همکاری می‌تواند فرصتی برای ایران جهت اجرای پروژه‌های بازسازی و سرمایه‌گذاری پس از جنگ فراهم کند. موقعیت سودان و بنادر آن در دریای سرخ، می‌توان از این کشور به‌عنوان دروازه‌ای برای تجارت ایران با آفریقا و بلوک اقتصادی شرق و جنوب آفریقا (COMESA) بسازد.

💢چالش‌های احتمالی

🔹بی‌تردید نقش آینده ایران در سودان با چالش‌های متعددی روبرو خواهد بود که برجسته‌ترین آن‌ها به شرح زیر است:

1️⃣برخورد با شرکای منطقه‌ای

🔹در صورت افزایش حمایت نظامی ایران از ارتش سودان برای مقابله با نیروهای «پشتیبانی سریع»، ارتش سودان ممکن است اجازه تاسیس پایگاه نظامی در «پورت‌سودان» را به ایران بدهد. این اقدام موجب نزدیکی نیروهای ایرانی به مرزهای عربستان و ایجاد تنش با این کشور و سایر کشورهای خلیج فارس خواهد شد، زیرا حضور ایران در دریای سرخ تهدیدی برای مرزهای غربی آن‌ها به شمار می‌رود.

🔹علاوه بر آن، همکاری‌های تجاری ایران و سودان ممکن است گسترش یابد و ایران می‌تواند از منابع سودان برای دور زدن تحریم‌ها و سرمایه‌گذاری در بازسازی این کشور بهره ببرد، چرا که زیرساخت‌های سودان در جنگ داخلی تخریب شده است. احتمال استقرار نیروهای «سپاه پاسداران» برای مدیریت منافع ایران در سودان وجود دارد. مجموعه این احتمالات و اقدامات ممکن است به گسترش نفوذ ایران در قاره آفریقا و شکل‌گیری پایگاه جدیدی برای محور مقاومت منجر شود. چنین تحرکاتی تنش‌های ایران با کشورهایی مانند عربستان، امارات و مصر را تشدید خواهد کرد.

2️⃣ رویارویی با رژیم صهیونیستی و حامیان آن

🔹از سرگیری روابط ایران و سودان می‌تواند وضعیت سودان را پیچیده‌تر و فشار بر ایران را افزایش دهد. این ارتباط ممکن است واکنش‌های احتیاط‌آمیزی از سوی آمریکا و اسرائیل در پی داشته باشد، ازجمله تشدید حضور نظامی غرب در دریای سرخ برای محدود کردن نفوذ ایران و جلوگیری از حمایت نظامی تهران از نیروهای نیابتی‌اش از طریق سودان. در دوره «عمر البشیر»، واشنگتن نفوذ ایران را تهدیدی برای صلح منطقه‌ای می‌دانست و با روی کار آمدن ترامپ و فعالیت‌های حوثی‌ها در دریای سرخ، این نگرانی‌ها تشدید شد و ممکن است قدرت‌های غربی برای مقابله با نقش ایران در سودان، استراتژی‌های مختلفی به‌کارگیرند.

💢نتیجه‌گیری

چالش‌های ذکر شده عامل اصلی تعیین‌کننده شکل و سطح روابط بین سودان و ایران بوده‌اند، به‌ویژه اینکه چالش‌های منطقه‌ای مرتبط با نقش ایران در سودان با چالش‌های بین‌المللی پس از پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست‌جمهوری همراه شده‌اند؛ چالش‌هایی که احتمالاً بزرگ‌ترین مانع بر سر راه نزدیکی دو کشور خواهند بود.

اندیشکده تهران
@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🌐سریال غم‌انگیز و بی‌پایان پاراچنار
📝اندیشکده اقبال

#تحلیل_کوتاه

🔹پاراچنار یا پاره‌ چنار شهری تقریبا مرزی در مرکز فرمانداری کُرَّم در استان مرزی شمال غربی پاکستان است که حدود بیست کیلومتری با مرز افغانستان فاصله دارد و عمده مردمان این شهر و روستاهای اطراف آن پیرو مذهب تشیع هستند و متاسفانه ده‌هاست که در این منطقه درگیری‌های خونبار اتفاق می‌افتد.

🔸این منطقه به سه بخش تقسیم می‌شود: کُرَّم بالا (پاره چنار)، کُرَّم مرکزی (سدا) و کُرَّم پایین. کُرَّم بالا که به قاچاق معروف است، دارای چهار گذرگاه مرزی اصلی ؛ گاوی، خارلاچی، بورکی و اینزارکی است که در حال حاضر تنها خارلاچی فعال است؛ کُرَّم مرکزی که بزرگترین بخش است، سابقه میزبانی از مراکز آموزش نظامی و پناهگاه برای طالبان و شبکه حقانی را دارد. کُرَّم پایین با دو گذرگاه مرزی (شارکو و شاهدانوداند) به خوست افغانستان، به دلیل مناطق بدون حصار در نزدیکی پالوسین، بهشت قاچاقچیان است.

🔸پاراچنار نزدیکترین شهر پاکستان به کابل، پایتخت افغانستان است. پاراچنار با پیشاور، پایتخت استان خیبرپختواه پاکستان ۲۵۵ کیلومتر فاصله دارد اما با کابل، پایتخت کشور افغانستان فقط ۱۱۰ کیلومتر فاصله دارد. از آنجا که منطقه به افغانستان دسترسی نسبتا راحتی دارد و از طرفی یک منطقه صعب العبور است، سلاح های سنگین به راحتی در آن یافت می‌گردد و هر اختلاف و درگیری میان دو قبیله به یک جنگ تمام عیار داخلی تبدیل می‌گردد.

🔸ریشه درگیری های اخیر به ۲۴ ژوئیه برمی‌گردد که منشا آن اختلاف نظر در مورد اراضی کشاورزی و حاصل خیز منطقه بوده است. همانگونه که اشاره شد، کوچکترین درگیری در منطقه با دخالت قبایل مختلف در عرض چند ساعت و با استفاده از سلاح های سنگین به یک جنگ تمام عیار تبدیل می‌گردد و سپس پلتفرم‌های رسانه‌های اجتماعی مانند واتس‌اپ و فیس‌بوک برای انتشار پیام‌های آتش‌افروز با فراخوان «جهاد» مورد استفاده حداکثری قرار می‌گیرد و سپس بلندگوهای مساجد منطقه با اعلام جهاد برای هر یک از قبایل و فرقه های فعال آن می‌شود. خیلی زود «افراد خارجی» نیز به اغتشاشات می‌پیوندند و خشونت را به روستاهای اطراف و کل منطقه می‌کشانند.

🔸از همان ماه ژوئیه به علت بسته شدن جاده اصلی پاره چنار، دولت محلی تصمیم گرفت به منظور عبور و مرور مردم، کاروانهایی را تشکیل دهد که توسط چند ماشین ارتش و پلیس محافظت می‌شدند. بنا به گفته منابع موثق محلی، ۲ ماه پیش یک کاروان از ماشین هایی که اکثر سرنشینان آن از اهل سنت بودند در میانه راه مورد حمله تروریست ها قرار گرفت و بیش از ۳۰ نفر کشته شدند. روز جمعه ۲ آذر ماه ، دقیقا در همان محل یک کاروان از ماشین هایی که اکثر سرنشینان آن اهل تشیع بودند مورد حمله تروریست ها قرار گرفته و بیش از ۵۰ نفر به شهادت رسیدند.

🔸بذرهای درگیری پاره چنار قرن ها پیش کاشته شد. قبایل پشتون منطقه سابقه رقابت برای سلطه دارند و شکاف های فرقه‌ای، عمدتاً بین مسلمانان سنی و شیعه، این اختلافات را تشدید می کند. از طرفی مداخلات و سیاست‌های دوران استعمار به آن دامن زده و محیطی پرالتهاب ایجاد کرده که رقابت برای تصرف منابع و نفوذ سیاسی به راحتی به خشونت کشیده می‌شود. طبق عرف حاکم، اگر عضوی از یک فرقه کشته شود، کل قبیله باید انتقام خون او را بگیرند.

🔸تنش‌های این منطقه در سال ۲۰۰۷ میلادی به اوج خود رسید و حملات مرگباری در آوریل و نوامبر همان سال منجر به بسته شدن جاده اصلی تال-پاره چنار به مدت چهار سال شد و در نهایت جرگه‌های (شورای حل اختلاف محله‌ای) مختلفی برگزار شدند اما موضوع هم‌چنان لاینحل باقی مانده است. در طی این ۴ سال اختلاف و درگیری بیش از ۲۰۰۰ نفر از مردم منطقه جان خود را از دست داده و هزاران نفر دیگر نیز مجروح شدند.

🔸هر چند اختلافات مذهبی بین شیعیان و سنی‌نشینان این منطقه را نمیتوان کتمان کرد، اما واقعیت میدانی این است که درگیری‌های اصلی این منطقه بیش از اینکه بر سر اعتقاد و عقاید باشد، بر سر اختلاف اراضی و کنترل منابع طبیعی است. شاهد این مدعی هم برگزاری مراسم های مذهبی در صلح و آرامش است. به عنوان مثال در مراسم تاسوعا و عاشورای امسال هنگامی که دسته عزاداری شیعیان منطقه در حال عزاداری در شهر بود، بسیاری از جوانان سنی، مسئولیت برقراری نظم و آرامش را بر عهده داشته‌اند و هیچ گونه درگیری در این مراسم گزارش نشده است.

در یک جمع‌بندی، موج فعلی خشونت در پاراچنار پاکستان تحت تأثیر عوامل ذیل است:
1️⃣اختلافات قبیله‌ای بر سر زمین و کنترل منابع به عنوان عامل اصلی؛
2️⃣دشمنی‌های فرقه‌ای به عنوان عامل محرک؛
3️⃣بازیگران خارجی که به منظور تامین منافع خود به تفرقه دامن می‌زنند.

اندیشکده تهران
@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🌐 داستان طولانی روابط ترامپ با مسکو

#تحلیل_کوتاه

🔸دکترین ملی‌گرایانه ترامپ در سیاست خارجی، تنها یک روی سکۀ نزدیکی او به روسیه است؛ روی دیگر سکه، روابط مالی-سیاسی ترامپ با روسیه پیش از انتخابات ۲۰۱۶ است. در حالی که مقابله با تهدید روسیه و حمایت از اوکراین میان دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان طرفدار دارد، ترامپ از همان ابتدا در قبال روسیه رویکرد متفاوتی در پیش گرفت که برجسته‌ترین مصداق آن، مخالفت وفاداران او در کنگره با بسته کمک خارجی به اوکراین بود. پرسش مهم این است که نزدیکی ترامپ و مسکو از کجا ریشه می‌گیرد؟

🔸می‌توان ریشه‌ نخستین روابط ترامپ و روسیه را در اوایل دهه ۹۰ میلادی جستجو کرد؛ هنگامی که سه کسب‌وکار بزرگ ترامپ (کازینو تاج محل، هتل پلازا نیویوزک و خط هوایی ترامپ شاتل) به ورشکستی رسیدند. وضعیت مالی بد او به دلیل این ورشکستی‌ها در طول دهه ۹۰ و اوایل قرن بیست‌ویکم ادامه یافت. در اواخر همین دوران بود که ارتباطاتی میان او و ثروتمندانی روسی شکل گرفت. شرکت املاک بِی‌راک (Bayrock Group) و دو سرمایه‌گذار قزاقستانی و روسی آن یعنی «تفیک آریف» و «فلیکس ساتر» دفاتری را در برج ترامپ اجاره کردند و ترامپ با کمک این دو توانست بخشی از ضررهای خود را جبران کند. ترامپ خود یکبار با ذکر اینکه "بِی‌راک افراد و سرمایه‌گذاران را می‌شناسد" به این گروه اشاره کرده بود.

🔸بعدها در جریان تحقیقاتی که توسط شرکت تحقیقاتی مستقل Fusion GPS و از طریق یک جاسوس سابق انگلیسی انجام شد و همچنین طبق شهادت بنیانگذار این شرکت در کمیتۀ اطلاعات مجلس نمایندگان، مدارکی مبنی بر پولشویی ترامپ از طریق معامله با تجار روسی پیدا شد، هرچند که این تحقیقات به نتیجه‎‌ای نرسید. تحقیقات غیردولتی دیگری نشان می‌داد که ساتر چگونه در دهه ۹۰ مبلغی حدود ۳۰ میلیون دلار به هتل ترامپ در نیویورک (ترامپ سوهو) تزریق کرد. با این حال ابعاد عمیق‌تری از چرایی چنین روابط مالی همچنان مخفی مانده است.

🔸روابط ترامپ و روسیه به چنین مراودات مالی مشکوکی محدود نماند. افراد بسیار زیادی از کمپین انتخاباتی ترامپ در ۲۰۱۶ و اعضای خانواده او، روابط شخصی مهمی با روس‌ها داشتند. به عنوان مثال، رکس تیلرسون، وزیر امور خارجه ترامپ از ۲۰۱۷ تا ۲۰۱۸، در گذشته معاملاتی با دو شرکت گازی و انرژی روسی (روزنفت و گازپروم) داشته بود. مایکل فلین، اولین مشاور امنیت ملی ترامپ، در ۲۰۱۳ از GRU (آژانس اطلاعاتی ارتش روسیه) بازدید کرد و با خبرگزاری راشا تودی و همچنین سرجئی کیسلیاک، سفیر پیشین روسیه در آمریکا ارتباطات نزدیکی داشت. چنین ارتباطاتی را کارتر پیج، از مشاورین کمپین ۲۰۱۶ ترامپ با دو شرکت روسی مذکور و کیسلیاک داشت. از همه مهم‌تر، رابطه دوستی ایوانکا ترامپ با وندی دنگ است؛ کسی که شایعه شده بود قبلا با پوتین رابطه داشته و از طریق شوهر سابقش با داشا آبراموویچ (یکی از الیگارش‌های روس) در ارتباط بوده است.

🔸کمک روس‌ها به ترامپ در انتخابات ۲۰۱۶ نیز برجسته شد. در جریان رقابت‌ها، هکرهای روسی توانستند به تعداد زیادی از ایمیل‌های محرمانه کمپین هیلاری کلینتون دست پیدا کنند. ویکی لیکس، به مدیریت جولیان آسانژ نیز بخشی از این ایمیل‌ها را منتشر کرد. در آن زمان، تحقیقات فدرال برای کشف ارتباط میان آسانژ، کمپین ترامپ و هکرهای روسی آغاز شد؛ اما به نتیجۀ خاصی نرسید. با این حال ارتباط جولیان آسانژ و کمپین ترامپ خاتمه نیافت. سال گذشته، تاکر کارلسون، یکی از بازوهای رسانه‌ای کمپین ۲۰۲۴ ترامپ، با آسانژ مصاحبه‌ای داشت و در آن از اقدامات آسانژ دفاع کرد.

🔸مجموعه چنین موضوعاتی که در انتخابات ۲۰۱۶ به اوج خود رسید، باعث شد تحقیقاتی رسمی از سوی وزارت دادگستری در سال ۲۰۱۷ در خصوص دخالت روسیه در انتخابات و ارتباط کمپین ترامپ با این کشور آغاز شود. این تحقیقات که از همان ابتدا مورد حمله ترامپ قرار گرفت، سرانجام در گزارش نهایی خود به این نتیجه رسید که هیچ رابطه مشخصی میان کمپین ترامپ و روسیه وجود نداشته است. بازپرس ویژه وقت، رابرت مولر نیز اعلام کرد که هنوز مدارکی دال بر این ارتباط وجود ندارد.

مخالفین ترامپ همواره تمامی این موارد را به عنوان تلاش روسیه برای نفوذ در نظام سیاسی آمریکا از طریق ترامپ عنوان کرده‌اند. اینکه چنین ادعایی درست باشد یا خیر نیازمند مدارک بیشتری است که شاید آینده آن را مشخص کند؛ اما نمی‌توان از این نکته گذشت که روابط قدیمی و خاص ترامپ با روسیه و کمک‌های نجات‌دهنده این کشور در سه دهه اخیر، در رویکرد سنت‌شکنانه او نسبت به روسیه بی‌تأثیر نیست.

اندیشکده تهران
@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔵ابزارهای اروپا برای مقابله با جنگ تجاری ترامپ
◾️بلومبرگ
📝ریچارد براوو و آلیس اتکینز


#اکوتهران

🔸«بلومبرگ» در یادداشتی به آمادگی بیشتر اتحادیه اروپا در قیاس با گذشته در مقابل تهدیدات تعرفه‌ای ترامپ پرداخته است. نگارنده این یادداشت، تهدید اخیر ترامپ برای اعمال تعرفه بر کانادا، چین و مکزیک را در دعاوی غیرتجاری بر سر مواد مخدر و مهاجرت، پیامی منفی برای اتحادیه اروپا (EU) قلمداد کرده است. محتوای این پیام بر آمادگی ترامپ برای استفاده از سیاست تعرفه‌ای به‌عنوان ابزاری ژئوپلیتیکی دلالت دارد؛ بالاخص که در حوزه تجارت، ترامپ اتحادیه اروپا را واجد رویکردی بدتر از چین در قبال آمریکا می‌داند.

💢ابزارهای مقابله‌ای اتحادیه اروپا

🔹در سال 2017، ترامپ به بهانه مسائل امنیت ملی با اعمال تعرفه‌ بر صنایع فولادی و آلومینیوم، اروپا را وارد تنش تجاری ناخواسته نمود. «براوو» و «اتکینز» معتقدند که تجربه 2017 باعث تغییر اساسی در راهبرد تجاری اروپا شده است و در سال‌های اخیر، اتحادیه اروپا برای اتخاذ رویکردهای قاطع‌تر مقابله‌ای آماده‌تر است و در واقع، به طراحی ابزارهای قانونی متناسب پرداخته است.

🔹اعضای اتحادیه اروپا با استفاده از بازار یکپارچه خود به عنوان یک منشا قدرت، این امکان را فراهم کرده اند که محدودیت‌هایی در همه کشورهای عضو علیه کشورهای ثالثی وضع کنند که از تعاملات اقتصادی به نفع اهداف سیاسی بهره‌برداری می‌کنند. کمیسیون اروپا این مقررات را در سال 2023، در قالب ابزار ضداجبار (ACI) فعال ساخته است و علیرغم اینکه این مقررات با هدف مقابله با چین و روسیه تنظیم شده اند، زمینه مناسبی برای عمل متقابل و یکپارچه علیه آمریکای ترامپ نیز فراهم می‌کنند.

🔹علاوه بر این، در همان سال اتحادیه اروپا دستورالعمل‌هایی را با عنوان مقررات یارانه خارجی (FSR) مصوب نموده که به کمیسیون اروپا اجازه می‌دهد با حمایت‌های دولت خارجی از شرکت‌ها و بازیگران اقتصادی در بازار خود مقابله کنند و در واقع، رقابت برابر شرکت‌های مختلف در مزایده‌ها یا دیگر موقعیت‌های مشابه را فراهم کنند.

🔹راهبرد امنیت اقتصادی اتحادیه اروپا نیز که اوایل سال جاری به تصویب رسیده است، تمرکزی ویژه بر ریسک‌های ناشی از افزایش تنش‌های ژئوپلیتیکی دارد و هدف خود را محافظت از اروپا در برابر اقدامات قهری و اجبارآمیز دانسته است. تاکنون بسیاری از رهبران اروپایی برای مواجهه با رویکرد دولت جدید آمریکا اعلام آمادگی کرده‌اند. با این حال، این نگرانی در اتحادیه اروپا وجود دارد که ۲۷ کشور عضو تحت فشار یکپارچگی خود را از دست بدهند.

💢واکنش بازارهای اروپا

🔹با اینهمه، تهدیدات تجاری ترامپ منجر به تلاطم و تزلزل در بازارهای اروپایی شده است. عمده کارشناسانی هشدار داده اند که نبرد تعرفه‌ای‌ در مرکز راهبرد ترامپ قرار دارد و این مرکزیت نه تنها به‌عنوان ابزاری اقتصادی بلکه به‌عنوان اهرم‌ مذاکره ژئوپلیتیکی است. همین عدم قطعیت، فضایی مشابه سال ۲۰۱۶ پدید آورده است و سرمایه‌گذاران را به اتخاذ رویکرد احتیاطی واداشته است.

🔹بر همین اساس است که علیرغم تقویت اولیه، نرخ تبدیل یورو در برابر دلار با افت مواجه شده و سهام اروپایی نسبت به بازارهای آمریکا عملکرد ضعیف‌تری داشته‌اند. باید توجه داشت که به‌طور خاص، خودروسازانی همچون استلانتیس و فولکس‌واگن به دلیل وابستگی به زنجیره‌های تأمین جهانی بیش از سایرین در مقابل تهدیدات تعرفه‌‌ای آمریکا شکننده هستند.

💢جمع‌بندی

بلومبرگ این یادداشت را با نقل قولی از «پنی ناس»، کارشناس بنیاد مارشال آلمان در واشنگتن به پایان می‌برد. ناس ضمن تاکید بر اینکه اروپا ابزارهای اقتصادی بیشتری نسبت به گذشته در اختیار دارد، بر این پرسش اساسی به عنوان پرسشی همیشگی تاکید می‌کند: آیا اروپا آمادگی عبور از موضع تدافعی به موضعی تهاجمی را دارد؟

اندیشکده تهران
@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
♦️اوکراین عرصه جنگ نیابتی قدرت‌های آسیایی
◾️اندیشکده رند
📝جفری هورنانگ

#تهران_ریویو

🔸مدت‌ها پیش از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست‌جمهوری تردیدها و نگرانی‌هایی در مورد تداوم حمایت آمریکا از اوکراین و همچنین توانایی دفاعی کی‌یف در مقابل روسیه وجود داشت. این نگرانی‌ها تحت‌الشعاع تحول مهم دیگری قرار گرفت که این منازعه را پیچیده‌تر کرد: افزایش مداخله قدرت‌های شرق آسیا در یک جنگ اروپایی. در کنار ورود حداقل 10 هزار سرباز کره‌شمالی در سمت روسیه، نقش رو به رشد چین، ژاپن و کره جنوبی این پرسش را ایجاد کرده است که آیا یک جنگ نیابتی در حال گسترش در اوکراین وجود دارد یا خیر؟ تمامی شواهد نشان می‌دهند که پاسخ مثبت است.

🔹جنگ نیابتی هنگامی رخ می‌دهد که دو کشور به طور غیرمستقیم –بوسیله حمایت از بازیگران متخاصم در یک کشور ثالث- با یکدیگر مبارزه کنند. نمونه‌های کلاسیک آن در دوران جنگ سرد شامل بحران کنگو در دهه 1960 و بحران آنگولا در دهه 1970 است؛ وقتی که اتحاد جماهیر شوروی و ایالات متحده با پول، تسلیحات و در برخی مواقع نیروی نظامی از طرفین متخاصم در یک جنگ داخلی حمایت می‌کردند؛ اما خود هرگز مستقیماً وارد نبرد نمی‌شدند.

🔹از حامیان روسیه شروع می‌کنیم. چین علی‌رغم امتناع از فراهم‌ نمودن سلاح برای روسیه، تلاش کرده است تا از توانایی روسیه برای ادامه جنگ مطمئن شود. چین نه تنها با تحریم‌های غرب مخالفت کرده است، بلکه از روابط دیپلماتیک خود در جنوب جهانی استفاده کرده تا از محکومیت گسترده‌تر روسیه جلوگیری کند. از همه مهم‌تر، چین برای سرپانگه‌داشتن اقتصاد و صنعت دفاعی روسیه وارد عمل شده تا مطمئن گردد این کشور در برابر تحریم‌های غرب مقاومت و ارتش خود را تأمین کند.

🔹کره‌شمالی رویکرد مستقیم‌تری اتخاذ کرده و یکی از پنج کشوری است که علیه قطعنامه مجمع عمومی در مخالفت با حمله روسیه رأی منفی داد. هفته گذشته، پیونگ‌یانگ ائتلافی نظامی [با روسیه] تصویب کرد که هر دو کشور را در زمان حمله ملزم به کمک به دیگری می‌کرد. کره شمالی زرادخانه موشک‌های بالستیک خود را برای جبران کاهش مهمات روسیه در اختیار این کشور قرار داده است. اما تنش‌زاترین اقدام کره، ماه گذشته رخ داد، هنگامی که این کشور حدوداً 10 هزار سرباز به روسیه اعزام کرد.

🔹اما در سوی دیگر و در حمایت از اوکراین، دو متحد اصلی آمریکا یعنی ژاپن و کره جنوبی وارد عمل شده‌اند؛ هرچند که سطح اقدام کوچک‌تری دارند. نخست، این ژاپن بود که در تحریم‌های شرکای غربی‌اش علیه روسیه همکاری کرد. توکیو همچنین کمک‌های مستقیم و غیرمستقیم به اوکراین کرده است که شامل تجهیزات نظامی ناکنش‌گر -از جمله جلیقه محافظ چندلایه، پهپادهای شناسایی و وسایل حمل‌ونقل- و همچنین 12 میلیارد دلار کمک می‌شود که توکیو را به یکی از حامیان اصلی کی‌یف تبدیل می‌کند.

🔹در حالی که کره‌‌جنوبی از ارسال سلاح به اوکراین اجتناب کرده، اما کمک‌های بشردوستانه و دیگر تجهیزات غیرکشنده همچون تجهیزات پاکسازی مین، زره انفرادی و کلاه خود توسط این کشور فراهم شده است. این کشور همچنین به تحریم‌های اقتصادی علیه مسکو پیوسته است. علاوه بر این شبیه به ژاپن با تامین ذخایر تسلیحاتی آمریکا و تحویل گلوله‌های توپخانه‌ای به این کشور، توانایی واشنگتن برای ارسال بیشتر تسلیحات به اوکراین را افزایش داده است.

این موضوع نشان می‌دهد که چالش‌های امنیتی شرق آسیا تا حدی به اروپا منتقل شده‌اند. اما نگرانی اصلی این است که مشارکت کشورهای شرق آسیا در این جنگ، عنصری از عدم قطعیت و احتمال تشدید تنش‌ها را به درگیری اوکراین می‌افزاید. پکن، پیونگ‌یانگ، سئول، و توکیو با حمایت از شرکای خود در اروپا، در حال پیشبرد نبردی گسترده‌تر برای تعیین آینده نظم بین‌المللی هستند. پکن و پیونگ‌یانگ در پی نظمی هستند که در آن ایالات متحده و شرکای آن تضعیف شده باشند و توکیو و سئول از تغییر نظم فعلی جهان در هراسند. این امر نشان‌دهنده جهانی‌شدن جنگ اوکراین و ایجاد الگویی جدید برای رقابت کشورهای آسیایی در نقاط دیگر جهان است.

اندیشکده تهران
@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
♦️نتایج معکوس جنگ آمریکا علیه فناوری چین و تأثیر منفی برنامه‌های ترامپ

#روندهای_استراتژیک

🔸اسکات کندی مقاله‌ای که در مجله #فارن‌افرز منتشر شده به نبرد تکنولوژیک آمریکا با چین اشاره نموده و معتقد است اعمال تحریم بر شرکت‌های چینی نتیجه معکوس داده و پیروزی ترامپ می‌‌تواند اوضاع را وخیم‌تر نماید. دولت سابق ترامپ محدودیت‌های گسترده‌ای را بر شرکت‌هایی مانند زی تی ئی (ZTE) و هوآوی(Huawei) اعمال کرد، دولت بایدن این محدودیت‌ها را حفظ و به محدودیت‌های صادراتی بر روی تولیدات نیمه‌رسانا و خودرهای چینی نیز تعمیم داد. ایالات متحده از استراتژی‌های مختلفی مانند تعرفه‌ گذاری، ممنوعیت واردات و سرمایه‌گذاری‌ استفاده می‌کند تا پیشرفت‌های فناوری چین را کند نموده و وابستگی به کالاهای چینی را کاهش دهد.

💢 تأثیر سیاست‌های تجاری آمریکا بر صنایع نیمه‌هادی و خودروسازی چین

🔹آمریکا حدود ۸۵۰ نهاد چینی را در فهرست نهادهای تحت تحریم قرار داده و دسترسی آن‌ها به فناوری‌های پیشرفته را محدود کرده است. این موضوع به شدت بر شرکت‌های چینی تأثیر گذاشته است، به ویژه در زمینه دستیابی به تراشه‌های پیشرفته‌ برای کاربردهای هوش مصنوعی. آمریکا اکنون محدودیت‌های خود را به صنایع دیگر، از جمله خودروهای برقی و داروسازی، گسترش داده است. این فشار به طور غیرمستقیم بر اقتصاد چین تأثیر می‌گذارد و به سرمایه‌گذاری های دولتی بیش از حد در برخی بخش‌ها و افزایش عدم قطعیت اقتصادی منجر می‌شود!

💢عواقب ناخواسته محدودیت‌های فناوری ایالات متحده بر پیشرفت فناوری چین

🔹تشدید محدودیت‌ها توسعه فناوری چین را به ویژه در بخش‌های استراتژیک مانند نیمه‌هادی‌ها، مخابرات و هوش مصنوعی تسریع کرده است. سیاست های تحریمی، تمایل چین به خودکفایی را تشدید ساخته است. با وجود اینکه چینی ها هنوز در صنعت نیمه‌هادی‌ها عقب‌تر هستند اما شرکت‌های چینی به تدریج در حال ساخت یک اکوسیستم داخلی و افزایش استفاده از قطعات محلی هستند. شرکت‌هایی مانند هواوی با توسعه فناوری‌های مستقل، به تحریم‌ها واکنش نشان داده اند. چین به رهبری در فناوری‌های پاک تبدیل شده و پیشرفت‌های قابل توجهی در حوزه خودروهای الکتریکی و انرژی‌های تجدیدپذیر داشته است.

💢سیاست های مرکانتلیستی و تاثیر آن بر گسترش توان رقابتی شرکت های چینی

🔹سیاست های اقتصادی آمریکا مانند کنترل‌های صادراتی و اعمال محدودیت‌ها بر همکاری‌های گسترده با چین که با هدف حمایت از امنیت اقتصادی داخلی ایجاد شده، در عمل رشد شرکت‌های آمریکایی را مختل کرده و بودجه تحقیق و توسعه آنان را کاهش داده است. این اقدامات به‌طور غیرمستقیم توسعه فناوری چین را تسریع کرده است زیرا شرکت‌های چینی را به توسعه فناوری‌های بومی سوق داده است.

🔹تعرفه‌ها بر محصولات چینی ممکن است از صنایع داخلی محافظت کند، اما خطر محدود کردن تنوع محصولات آمریکایی و کند کردن فرایند انتقال به انرژی پاک‌تر را به همراه دارد. همچنین، مازاد تولید در صنعت نیمه‌هادی می‌تواند منجر به ناکارآمدی‌های اقتصادی و از دست رفتن شغل‌ها شود. در نتیجه، آمریکا و متحدانش ممکن است به تدریج رهبری فناوری خود را در برخی بخش‌ها به چین واگذار کنند. در حالی که این اقدامات با هدف تقویت امنیت اقتصادی آمریکا طراحی شده‌اند، ممکن است در حفظ مزیت رقابتی در برابر قابلیت‌های رو به رشد چین، نتیجه معکوس داشته باشند.

💢ضرورت حفظ تعادل بین امنیت اقتصادی و نوآوری

🔹 «کاهش ریسک» در سیاست گذاری اقتصادی آمریکا به کاهش آسیب‌پذیری‌ها به واسطه نشت فناوری و وابستگی به زنجیره‌های تأمین چینی مربوط می‌شود. اگر دولت ترامپ این راهبرد را بدون ارزیابی نتایج آن پیگیری نماید ممکن است آسیب های اقتصادی قابل توجهی را در پی داشته باشد. از اینرو، سیاستگذاران آمریکایی باید نتایج اقدامات را بر اساس منطق هزینه و فایده مورد ارزیابی قرار دهند. اولویت‌بندی تهدیدات فوری ضروری است تا از رویکرد واکنشی که ممکن است به مسدود کردن تمام روابط با چین منجر شود، جلوگیری نمایند. همکاری با متحدان برای حفظ رهبری فناوری در سطح جهانی از اهمیت برخوردار است.

نادیده گرفتن نهادهای جهانی مانند سازمان تجارت جهانی خطر تشدید درگیری‌ها را به همراه دارد. به جای آن، ایالات متحده باید بر همکاری چندجانبه تمرکز کند تا قوانین جدیدی برای فعالیت‌های اقتصادی جهانی ایجاد کند و اقدامات یکجانبه را به نفع تلاش‌های جندجانبه کنار بگذارد. اقدامات امنیتی بیش از حد ممکن است نوآوری را مختل کرده، رشد را کند نماید و ایجاد شغل را کاهش دهد. ترکیب استراتژیک سیاست‌های داخلی، همکاری با متحدان و سرمایه‌گذاری در نهادهای بین‌المللی می‌تواند به ایالات متحده کمک کند تا هم به رونق اقتصادی رسیده و هم امنیت اقتصادی خود را تضمین کند.

اندیشکده تهران
@InstituteTehran
🌐 instagram.com/institutetehran1
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
2024/12/27 11:39:31
Back to Top
HTML Embed Code: