📌 گسترش قلمرو ایران ساسانی تا یمن
✍ «خسرو انوشیروان در سالهای پایانی عمر، قلمرو خود را تا یمن گسترش داد. در حدود سالهای ۵۳۲ تا ۵۳۵ میلادی، حبشیان یمن را فتح کرده، بیزانس نیز از این موضوع استقبال میکرد. نیروهای ایرانی صنعا، پایتخت یمن را فتح کردند و بدین ترتیب، سلطهی حبشیها بر این سرزمین خاتمه یافت و ایرانیان بر آنجا سلطه یافتند. (حدود ۵۷۰ م) اما این موضوع باعث بروز اختلاف میان ایران و بیزانس شد. از آنجا که تجارت ابریشم از راه زمینی برای بیزانس دشوار بود، راه دریایی که از طریق سیلان و دریای هند به یمن و جنوب عربستان میرسید، اهمیت یافته بود. در واقع، اقدام خسرو در تصرف یمن، سلطهی بیزانس را بر دریای سرخ و مصر متزلزل میکرد».
📚بنمایه: تاریخ جامع ایران، جلد ۲، تهران: نشر مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، سال ۱۳۹۳، ص ۵۳۹
🆔 @IranshahrGreat
✍ «خسرو انوشیروان در سالهای پایانی عمر، قلمرو خود را تا یمن گسترش داد. در حدود سالهای ۵۳۲ تا ۵۳۵ میلادی، حبشیان یمن را فتح کرده، بیزانس نیز از این موضوع استقبال میکرد. نیروهای ایرانی صنعا، پایتخت یمن را فتح کردند و بدین ترتیب، سلطهی حبشیها بر این سرزمین خاتمه یافت و ایرانیان بر آنجا سلطه یافتند. (حدود ۵۷۰ م) اما این موضوع باعث بروز اختلاف میان ایران و بیزانس شد. از آنجا که تجارت ابریشم از راه زمینی برای بیزانس دشوار بود، راه دریایی که از طریق سیلان و دریای هند به یمن و جنوب عربستان میرسید، اهمیت یافته بود. در واقع، اقدام خسرو در تصرف یمن، سلطهی بیزانس را بر دریای سرخ و مصر متزلزل میکرد».
📚بنمایه: تاریخ جامع ایران، جلد ۲، تهران: نشر مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، سال ۱۳۹۳، ص ۵۳۹
🆔 @IranshahrGreat
هدیه دادن از رسومات ایام نوروز 🎁
✍ «از آئینهای دلپذیر جشن نوروزی، پیشکش کردن ارمغانها است به نشان گردآوری دلها در میان مردم، یا چون راهی برای تحکیم پیوندهای معنوی میان ایشان و فرمانروایشان. پس این تعبیر جاحظ شگفت نیست که ارمغان، دوستی به بار میاورد و مهر میکارد و کینه میزداید و پریشانی و پریشیدگی را بر میاندازد و مردمان را به یکپارچگی میخواند. ارمغان، دوران دوران را نزدیک، دشمنان دوست کینه توزان را مهرورز و گراندلان را نرمدل میکند».
📚بنمایه: نوروز، تاریخچه و مرجعشناسی، نوشتهی پرویز اذکایی، چاپ پائیز ١٣۵٣، انتشارات وزارت فرهنگ و هنر، ص ٨
🆔 @IranshahrGreat
✍ «از آئینهای دلپذیر جشن نوروزی، پیشکش کردن ارمغانها است به نشان گردآوری دلها در میان مردم، یا چون راهی برای تحکیم پیوندهای معنوی میان ایشان و فرمانروایشان. پس این تعبیر جاحظ شگفت نیست که ارمغان، دوستی به بار میاورد و مهر میکارد و کینه میزداید و پریشانی و پریشیدگی را بر میاندازد و مردمان را به یکپارچگی میخواند. ارمغان، دوران دوران را نزدیک، دشمنان دوست کینه توزان را مهرورز و گراندلان را نرمدل میکند».
📚بنمایه: نوروز، تاریخچه و مرجعشناسی، نوشتهی پرویز اذکایی، چاپ پائیز ١٣۵٣، انتشارات وزارت فرهنگ و هنر، ص ٨
🆔 @IranshahrGreat
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
تبریک شاهنشاه آريامهر به مناسبت نوروز ١٣۴٩ خورشیدی
🌹 آیین باستانی نوروز بر تمام ایرانیان جهان خجسته باد
📆 سال جدید: ١۴٠١ خورشیدی / ٢۵٨١ شاهنشاهی
🆔 @IranshahrGreat
🌹 آیین باستانی نوروز بر تمام ایرانیان جهان خجسته باد
📆 سال جدید: ١۴٠١ خورشیدی / ٢۵٨١ شاهنشاهی
🆔 @IranshahrGreat
Iranshahr| ایرانشهر
📌 حسین سیفالدینی، پژوهشگر ایرانی: 🔸 القابی که برای نادرشاه افشار در آثار مروی عنوان میشوند بیشتر یادآور پادشاهان ایران باستان است. احتمالا نادرشاه بیش از هرچیز علاقه داشت با داریوش هخامنشی یا «دارا» مقایسه شود. با توجه به منابع، عمدهترین لقب نادر، «دارای…
📌 آگاهی کامل نادرشاه با بینش ایرانی
🔸 نادر خود با تاریخ دولت در ایران آشنایی کامل داشت. در بخشی از کتاب عالم آرای نادری، خلاصه تاریخ ایران از زبان نادر نقل میشود. این یادآوری در ذیل پاسخ نادر به برادرش است که از او میخواست هم چون رستم تاج بخش باشد نه تاجدار:
«مزاج با ابتهاج آن حضرت از سخنان برادر که خلاف اراده او بود، به هم برآمد. در جواب گفت: اگر پادشاهی و فرمانروایی به حسب ارث میبود، میبایست پیشدادیان که اول مرتب امور سلطنت بود [هنوز پادشاهی میکردند] زیرا که یازده تن بودند و مدت دو هزار و چهارصد و پنجاه سال و بعد از آن کیان ده تن بودند. هفتصد و سی و چهار سال پادشاهی کردند؛ و بعد ملوک طوایف به دو شعبه شدند و عده ایشان بیست تن بود و سیصد و هفده سال پادشاهی نمودند. چون دولت ایشان به سر رسید، ساسانیان که ایشان را اکاسره خوانند سی و یک تن بودند، ملک ایشان را انتزاع نمودند و پانصد و بیست سال پادشاهی کردند و...» (مروی، ۱۳۷۴: ۴۴۹)
🔸 به همین روال نادر خلاصهای از تاریخ ایران را به دقت و «به سال و عدد پادشاهان هر سلسله» تا سقوط صفویان بیان میدارد و نشان میدهد که به عنوان نامزد پادشاهی با تاریخ دولت و پستی و بلندیهای آن ناآشنا نیست.
📚بنمایه: بازتاب ایده ایرانشهری در تاریخ نگاری و دولت مداری عصر نادرشاه افشار. به قلم: حسین سیفالدینی. فصلنامه مطالعات ملی: ۶٩، سال هجدهم، شمارهی ١، بهار ١٣٩۶.
🆔 @IranshahrGreat
🔸 نادر خود با تاریخ دولت در ایران آشنایی کامل داشت. در بخشی از کتاب عالم آرای نادری، خلاصه تاریخ ایران از زبان نادر نقل میشود. این یادآوری در ذیل پاسخ نادر به برادرش است که از او میخواست هم چون رستم تاج بخش باشد نه تاجدار:
«مزاج با ابتهاج آن حضرت از سخنان برادر که خلاف اراده او بود، به هم برآمد. در جواب گفت: اگر پادشاهی و فرمانروایی به حسب ارث میبود، میبایست پیشدادیان که اول مرتب امور سلطنت بود [هنوز پادشاهی میکردند] زیرا که یازده تن بودند و مدت دو هزار و چهارصد و پنجاه سال و بعد از آن کیان ده تن بودند. هفتصد و سی و چهار سال پادشاهی کردند؛ و بعد ملوک طوایف به دو شعبه شدند و عده ایشان بیست تن بود و سیصد و هفده سال پادشاهی نمودند. چون دولت ایشان به سر رسید، ساسانیان که ایشان را اکاسره خوانند سی و یک تن بودند، ملک ایشان را انتزاع نمودند و پانصد و بیست سال پادشاهی کردند و...» (مروی، ۱۳۷۴: ۴۴۹)
🔸 به همین روال نادر خلاصهای از تاریخ ایران را به دقت و «به سال و عدد پادشاهان هر سلسله» تا سقوط صفویان بیان میدارد و نشان میدهد که به عنوان نامزد پادشاهی با تاریخ دولت و پستی و بلندیهای آن ناآشنا نیست.
📚بنمایه: بازتاب ایده ایرانشهری در تاریخ نگاری و دولت مداری عصر نادرشاه افشار. به قلم: حسین سیفالدینی. فصلنامه مطالعات ملی: ۶٩، سال هجدهم، شمارهی ١، بهار ١٣٩۶.
🆔 @IranshahrGreat
👤 دکتر ریچارد فرای: نوروز سنتی ایرانی است
✍ تداوم سنتهای ایران کهن تا امروز امری است چشمگیر. فیالمثل جشن بزرگ ایرانیان امروزه یک روز خاص اسلامی نیست، بلکه همانا نوروز است که در اعتدال ربیعی برابر با ۲۱ مارس قرار دارد.
📚بنمایه: دکتر ریچارد فرای، عصر زرین فرهنگ ایران، ترجمهی مسعود رجب نیا، (تهران: انتشارات سروش، سال ۱۳۶۳)، ص ۱٨
🆔 @IranshahrGreat
✍ تداوم سنتهای ایران کهن تا امروز امری است چشمگیر. فیالمثل جشن بزرگ ایرانیان امروزه یک روز خاص اسلامی نیست، بلکه همانا نوروز است که در اعتدال ربیعی برابر با ۲۱ مارس قرار دارد.
📚بنمایه: دکتر ریچارد فرای، عصر زرین فرهنگ ایران، ترجمهی مسعود رجب نیا، (تهران: انتشارات سروش، سال ۱۳۶۳)، ص ۱٨
🆔 @IranshahrGreat
✍ «جریان [پان ایرانی] در مقایسه با دو جریان دیگر پان عربی و پان ترکی، معتدلتر بوده و بیشتر موضع تدافعی و فرهنگی داشته است تا تهاجمی و الحاقگرا».
📖 'جیکوب لاندو' پانترکیسم: در تکاپوی الحاقگری
ترجمه حمید احمدی، نشر نی ١٣٩۶، ص ١١۶
🆔 @IranshahrGreat
📖 'جیکوب لاندو' پانترکیسم: در تکاپوی الحاقگری
ترجمه حمید احمدی، نشر نی ١٣٩۶، ص ١١۶
🆔 @IranshahrGreat
📌 علاقه مردم تبریز به شاهنامه و پهلوان دلیر ایران زمین: 'رستم دستان' (اواخر قرن نوزدهم میلادی)
در مدخل پل عدهای از روستاییان جمع شده و درویشی برای آنها نقالی میکرد، درویش تبرزینی در دست داشت و با هیکل غریب و مهیب و حرکات و اشارات مخصوص بخود جنگها و فتوحات و رشادتهای رستم معروف پهلوان دلیر ایران را برای آنها شرح میداد. روستاییان [تبریزیها] از شنیدن سرگذشت این پهلوان نامی و جنگهای او با دیوان و جادوگران بینهایت لذت میبرند.
📚بنمایه: مادام ژان دیولافوا، ایران کلده و شوش، ترجمه علیمحمد فره وشی، انتشارات دانشگاه تهران، سال ۱۳۶۴، ص ۵۰
🆔 @IranshahrGreat
در مدخل پل عدهای از روستاییان جمع شده و درویشی برای آنها نقالی میکرد، درویش تبرزینی در دست داشت و با هیکل غریب و مهیب و حرکات و اشارات مخصوص بخود جنگها و فتوحات و رشادتهای رستم معروف پهلوان دلیر ایران را برای آنها شرح میداد. روستاییان [تبریزیها] از شنیدن سرگذشت این پهلوان نامی و جنگهای او با دیوان و جادوگران بینهایت لذت میبرند.
📚بنمایه: مادام ژان دیولافوا، ایران کلده و شوش، ترجمه علیمحمد فره وشی، انتشارات دانشگاه تهران، سال ۱۳۶۴، ص ۵۰
🆔 @IranshahrGreat
📌 کوروش مایل نبود پادشاهی ستمگر باشد
🔸 حقیقت آن است که کوروش هرگز مایل نبود پادشاهی ستمگر و جبار باشد. همیشه در جنگها به حداقل کشتار قناعت میکرد و از ارتکاب جنایات و شکنجههای عجیب و کشف طریقههای جدید کشتن که غالب پادشاهان آن زمان بدان مشغول بودند، لذت نمیبرد. کوروش با شخصیت کشورگشایان خونخواری که با بیرحمی ویرانههای زیادی بر هم انباشتند و شهرهای عظیم را در دود حریق غوطهور کردند و با نظارهی این عمل و مشاهدهی این منظرهی جهنمی به تصور خود افتخاری کسب میکردند، تفاوت داشت.
📚سرچشمه: کوروش کبیر، تألیف آلبر شاندور، ترجمه دکتر هادی هدایتی، تهران: انتشارات ثالث، سال ۱۳۹۰، ص ۱۱۸ و ۱۱۹
🆔 @IranshahrGreat
🔸 حقیقت آن است که کوروش هرگز مایل نبود پادشاهی ستمگر و جبار باشد. همیشه در جنگها به حداقل کشتار قناعت میکرد و از ارتکاب جنایات و شکنجههای عجیب و کشف طریقههای جدید کشتن که غالب پادشاهان آن زمان بدان مشغول بودند، لذت نمیبرد. کوروش با شخصیت کشورگشایان خونخواری که با بیرحمی ویرانههای زیادی بر هم انباشتند و شهرهای عظیم را در دود حریق غوطهور کردند و با نظارهی این عمل و مشاهدهی این منظرهی جهنمی به تصور خود افتخاری کسب میکردند، تفاوت داشت.
📚سرچشمه: کوروش کبیر، تألیف آلبر شاندور، ترجمه دکتر هادی هدایتی، تهران: انتشارات ثالث، سال ۱۳۹۰، ص ۱۱۸ و ۱۱۹
🆔 @IranshahrGreat
✍ پیش از این در شهر میسور با فردوسی آشنا شدم، گویی از سپیدهی بامدادان، شعلهای گرفته بود تا از آن تاجی بسازد و بر پیشانی خویش نهد. شکوهی چون پادشاهان داشت که گستاخی را بر آستانشان راهی نیست. دستاری قرمز و آراسته به یاقوتی درخشان برسر داشت و با جامهای ارغوانی از این سوی شهر به آن سوی دیگر میرفت. ده سال بعد او را سیاه پوش دیدم. به او گفتم: تو که پیش از این به دیدارت میآمدند تا با جامه و دستار ارغوانی از برابر خانههای ما گذرانت ببینند، تو که پیوسته پوششی گلگون داشتی، چرا اکنون این جامهی سیاه را که گویی با تاریکی رنگ کردهاند بر تن داری؟ پاسخ داد: آخر اکنون فروغ من نیز خاموش شده است...»
📕 'ویکتور هوگو' افسانهی قرون: نای هفت بند
محمدابراهیم باستانی پاریزی، ص ۳۸۵
🆔 @IranshahrGreat
📕 'ویکتور هوگو' افسانهی قرون: نای هفت بند
محمدابراهیم باستانی پاریزی، ص ۳۸۵
🆔 @IranshahrGreat
📌 ناراضی بودن روحانیون از نادرشاه
✍ روحانینماها و رمالها، از اینکه نسبت به رئیس و بزرگتر آنها "از طرف نادرشاه" خوشرفتاری نشده، خوشنود نبودند و آن را تجاوزی ترسناک شمردند و هو و جنجال راه انداختند که نادرشاه نمیخواهد به آنان احترام بگذارد و میکوشد آنان را کوچک شمارد، لذا همهجا شعار دادند که او دین ندارد و میخواهد مذهب شیعه را تضعیف کند.
📚بنمایه: ژان اوتر، سفرنامه ژان اوتر 'عصر نادرشاه'، با ترجمه علی اقبالی، (تهران: سازمان انتشارات جاویدان، سال ۱۳۶۳)، ص ١٣٧
🆔 @IranshahrGreat
✍ روحانینماها و رمالها، از اینکه نسبت به رئیس و بزرگتر آنها "از طرف نادرشاه" خوشرفتاری نشده، خوشنود نبودند و آن را تجاوزی ترسناک شمردند و هو و جنجال راه انداختند که نادرشاه نمیخواهد به آنان احترام بگذارد و میکوشد آنان را کوچک شمارد، لذا همهجا شعار دادند که او دین ندارد و میخواهد مذهب شیعه را تضعیف کند.
📚بنمایه: ژان اوتر، سفرنامه ژان اوتر 'عصر نادرشاه'، با ترجمه علی اقبالی، (تهران: سازمان انتشارات جاویدان، سال ۱۳۶۳)، ص ١٣٧
🆔 @IranshahrGreat
Iranshahr| ایرانشهر
📌 ناراضی بودن روحانیون از نادرشاه ✍ روحانینماها و رمالها، از اینکه نسبت به رئیس و بزرگتر آنها "از طرف نادرشاه" خوشرفتاری نشده، خوشنود نبودند و آن را تجاوزی ترسناک شمردند و هو و جنجال راه انداختند که نادرشاه نمیخواهد به آنان احترام بگذارد و میکوشد آنان…
🔸 نادرشاه از سخنان فتنهانگیز و تفرقهافکن آنان آگاهی یافت و گروه را نزد خود خواند و با بیانی ملایم گفت:
«تا آنجا که میدانم اوقاف مملکت زیاد است و درآمد بزرگ آن در اختیار شماهاست، خیلی مایلم بدانم آنرا به چه مصرفی میرسانید؟»
آنکه جسورتر بود، دید که یاران و همکارانش در پاسخ درماندهاند و چیزی نمیگویند، دستپاچه شده و خود را گم کردهاند! قدم جلو نهاد و جواب داد:
«بخشی از درآمد اوقاف برای آن هدفی است که واقف برای کارهای نیک نذر کرده است، بخش دیگر را هم مصرف زندگی علما مینمایند تا پیوسته به درگاه خداوند برای خوشبختی شاه و سعادت مردم و مملکت دعا و عبادت نمایند».
🔸 نادرشاه گفت:
«پیداست که دعای شما دعاگویان بیهوده و بیاثر بوده است. زیرا سالهاست که ایران در زیر چنگال دشمنان دست و پا میزند، شاهان آن یا کنار رفتهاند و یا سرگردان و دربدر شدهاند، و مردم آنهم از مدتها پیش دچار بدبختیهای گوناگون و بیشماری گردیدهاند، لذا از آنچه که بدست میآید، اینست که دعاها و عبادات او و سربازانش به درگاه پروردگار خیلی بیشتر مستجاب و پذیرفته شده و آنان را درخدمتگذاری و جانبازی در راه ملک و ملت یاری داده است. لذا عدالت حکم میکند که او و سربازانش برای استفاده از درآمدهای هنگفت اوقاف سزاورتر باشد».
✍ پس از این گفته، بیدرنگ فرمان داد تا بررسیهای درستی از اوقاف مملکت و درآمدهای آن بشود. پس از چند روز رسیدگی به حسابهای اوقاف رسیدند و وضعیت آن را روشن کردند و صورتهای آن را به شاه دادند، معلوم شد که درآمدهای سالیانه اوقاف که نصیب این جماعت میشده، بیش از یکملیون تومان بوده است. این چنین اعتبار و سرمایه بینهایت مورد نیاز ارتش میباشد. فرمان داد که این درآمد را به خزانه دولت واگذار کنند، و افزود که اگر مردم، ملا و پیشنماز میخواهند، خرجش را هم خودشان بپردازند. این چنین دانش و عباداتی که مستجاب نشود، درد مردم را درمان نمیکند، و چون میخواهد که این گروه بزرگ بیکار نمانده و وقف تلفکن نباشند، اگر خواسته باشند، میتوانند در ارتش خدمت نمایند، البته برابر لیاقت جنگی و ارزش کاری که هر یک انجام خواهد داد، حقوق و پاداش خوب به آنها پرداخت خواهد شد، و پیوسته هم در نزد وی و ارتشیان معزز و محترم خواهند بود.
📚بنمایه: ژان اوتر، سفرنامه ژان اوتر 'عصر نادرشاه'، با ترجمه علی اقبالی، (تهران: سازمان انتشارات جاویدان، سال ۱۳۶۳)، ص ١٣٧/١٣٨
🆔 @IranshahrGreat
«تا آنجا که میدانم اوقاف مملکت زیاد است و درآمد بزرگ آن در اختیار شماهاست، خیلی مایلم بدانم آنرا به چه مصرفی میرسانید؟»
آنکه جسورتر بود، دید که یاران و همکارانش در پاسخ درماندهاند و چیزی نمیگویند، دستپاچه شده و خود را گم کردهاند! قدم جلو نهاد و جواب داد:
«بخشی از درآمد اوقاف برای آن هدفی است که واقف برای کارهای نیک نذر کرده است، بخش دیگر را هم مصرف زندگی علما مینمایند تا پیوسته به درگاه خداوند برای خوشبختی شاه و سعادت مردم و مملکت دعا و عبادت نمایند».
🔸 نادرشاه گفت:
«پیداست که دعای شما دعاگویان بیهوده و بیاثر بوده است. زیرا سالهاست که ایران در زیر چنگال دشمنان دست و پا میزند، شاهان آن یا کنار رفتهاند و یا سرگردان و دربدر شدهاند، و مردم آنهم از مدتها پیش دچار بدبختیهای گوناگون و بیشماری گردیدهاند، لذا از آنچه که بدست میآید، اینست که دعاها و عبادات او و سربازانش به درگاه پروردگار خیلی بیشتر مستجاب و پذیرفته شده و آنان را درخدمتگذاری و جانبازی در راه ملک و ملت یاری داده است. لذا عدالت حکم میکند که او و سربازانش برای استفاده از درآمدهای هنگفت اوقاف سزاورتر باشد».
✍ پس از این گفته، بیدرنگ فرمان داد تا بررسیهای درستی از اوقاف مملکت و درآمدهای آن بشود. پس از چند روز رسیدگی به حسابهای اوقاف رسیدند و وضعیت آن را روشن کردند و صورتهای آن را به شاه دادند، معلوم شد که درآمدهای سالیانه اوقاف که نصیب این جماعت میشده، بیش از یکملیون تومان بوده است. این چنین اعتبار و سرمایه بینهایت مورد نیاز ارتش میباشد. فرمان داد که این درآمد را به خزانه دولت واگذار کنند، و افزود که اگر مردم، ملا و پیشنماز میخواهند، خرجش را هم خودشان بپردازند. این چنین دانش و عباداتی که مستجاب نشود، درد مردم را درمان نمیکند، و چون میخواهد که این گروه بزرگ بیکار نمانده و وقف تلفکن نباشند، اگر خواسته باشند، میتوانند در ارتش خدمت نمایند، البته برابر لیاقت جنگی و ارزش کاری که هر یک انجام خواهد داد، حقوق و پاداش خوب به آنها پرداخت خواهد شد، و پیوسته هم در نزد وی و ارتشیان معزز و محترم خواهند بود.
📚بنمایه: ژان اوتر، سفرنامه ژان اوتر 'عصر نادرشاه'، با ترجمه علی اقبالی، (تهران: سازمان انتشارات جاویدان، سال ۱۳۶۳)، ص ١٣٧/١٣٨
🆔 @IranshahrGreat
✍ «آیا روزی خواهد رسید که ملت ایران از همین راه پر محنت و پر مشقت با یک وجد و نشاط و سهولت مخصوصی سوار قطار راه آهن شده، و این مناظر دل فریب جنگل و دريا را منظر نگاه خود سازند؟ نمیدانم خدا بهتر آگاه است، و معلوم نیست در پس پردههای غیب چه تقدیر شده است».
📙 'رضاشاه پهلوی' در: سفرنامه مازندران
بنياد داريوش همایون ١٣٩٢، ص ٣٠١
🆔 @IranshahrGreat
📙 'رضاشاه پهلوی' در: سفرنامه مازندران
بنياد داريوش همایون ١٣٩٢، ص ٣٠١
🆔 @IranshahrGreat
❕افسانه ازدواج امام حسین و شهربانو
👤 دکتر آرتور کریستینسن: روایت شیعیان در مورد به عقد در آمدن شهربانو و امام حسین، روایتی قطعی نیست.
🆔 @IranshahrGreat
👤 دکتر آرتور کریستینسن: روایت شیعیان در مورد به عقد در آمدن شهربانو و امام حسین، روایتی قطعی نیست.
🆔 @IranshahrGreat
✍ «همه روایتهای تاریخی بیانگر آن است که خسرو پرویز در زمان حیاتش بسیار محبوب عوام مردم کشور بوده، و این نمیتواند باشد مگر بخاطر اقدامات اصلاحی خشنود کنندهای که در زمان او در کشور انجام گرفته بوده است».
📕 'امیرحسین خنجی' بازخوانی تاریخ ایران
دفتر دوم، گفتار یازدهم: صفحه ١٢٢٠
🆔 @IranshahrGreat
📕 'امیرحسین خنجی' بازخوانی تاریخ ایران
دفتر دوم، گفتار یازدهم: صفحه ١٢٢٠
🆔 @IranshahrGreat
✍ «بسیار کارهایی بد صورت گرفته بود آن را زیبا ساختم. کشورها در شورش بودند، هرکس دیگری را میزد. بخواست اهورامزدا کاری کردم که هیچ یک دیگری را نزند. آیین من که از آن بیم دارند چنان است که توانا، ناتوان را نزند و نشکند».
📚 'داریوش بزرگ' کتیبه شوش: بند ۴
ترجمه رلف نارمن شارپ، صفحه ٩۵
🆔 @IranshahrGreat
📚 'داریوش بزرگ' کتیبه شوش: بند ۴
ترجمه رلف نارمن شارپ، صفحه ٩۵
🆔 @IranshahrGreat
❕سید 'حیدرخان کرمانی' که بود؟
✍ از موارد علاقهمندی توده عوام ایرانی به آلمانیها، به ضعف فرهنگی و نازل بودن سطح آگاهی سیاسی جامعه میتوان اشاره کرد. علامت پرچم نازیها و ظاهر افسران و نحوه سلام رومی آلمانها به یکدیگر برای طبقهٔ عوام جالب توجه بود و حتی برخی هیتلر را یک «سید» باخدا میدانستند که اصلاً ایرانی بوده و در کرمان به دنیا آمده و نام «Germany» را در اصل «کرمانی» معنی میکردند و نام هیتلر را نیز «حیدر» میگفتند. به این ترتیب نام کامل پیشوای آلمان نازی را «سید حیدر خان کرمانی» نامیدند.
📚مأخذ: نگرشی بر دلایل ناکامی روابط ایران و آلمان در زمان رضاشاه. نوشته عمادالدین فیاضی حامد درخشان پور. مسکویه دانشگاه آزاد ری زمستان ١٣٨۶ و بهار ١٣٨٧ شماره ٨.
🆔 @IranshahrGreat
✍ از موارد علاقهمندی توده عوام ایرانی به آلمانیها، به ضعف فرهنگی و نازل بودن سطح آگاهی سیاسی جامعه میتوان اشاره کرد. علامت پرچم نازیها و ظاهر افسران و نحوه سلام رومی آلمانها به یکدیگر برای طبقهٔ عوام جالب توجه بود و حتی برخی هیتلر را یک «سید» باخدا میدانستند که اصلاً ایرانی بوده و در کرمان به دنیا آمده و نام «Germany» را در اصل «کرمانی» معنی میکردند و نام هیتلر را نیز «حیدر» میگفتند. به این ترتیب نام کامل پیشوای آلمان نازی را «سید حیدر خان کرمانی» نامیدند.
📚مأخذ: نگرشی بر دلایل ناکامی روابط ایران و آلمان در زمان رضاشاه. نوشته عمادالدین فیاضی حامد درخشان پور. مسکویه دانشگاه آزاد ری زمستان ١٣٨۶ و بهار ١٣٨٧ شماره ٨.
🆔 @IranshahrGreat
❤️🔥 هفتم آبانماه مصادف با "روز بزرگداشت کوروش بزرگ" بر تمام "ایرانیان" خجسته باد.
🆔 @IranshahrGreat
🆔 @IranshahrGreat