tgoop.com/JAAMEbaaz/3173
Last Update:
مغالطه سوم
#پیشفرض_نادرست
دو پیشفرض نادرست دیگر در آن متن وجود دارد ، یکی اینکه : در خاور میانه دیکتاتوری بدون خشونت نرفته.
دیگری اینکه گفته میشود : چون تا بحال هیچ دیکتاتوری در خاور میانه به روش مسالمتآمیز ساقط نشده پس ازین به بعد هم ساقط نخواهد شد نتیجه این که در این منطقه برای سقوط دیکتاتور لزوما خشونت لازم میشود.
حتی با فرض درستی این پیشفرض که هیچ دیکتاتوریای در خاور میانه با مبارزهی خشونتپرهیز ساقط نشده دلیل نمیشود که ازین به بعد هم چنین چیزی ممکن نباشد. چرا که شاید هیچگاه مخالفان روش مسالمتآمیز را پیگیری نکرده باشند.
تصور #پهلوان_پنبه ای از #مبارزه_مسالمت_آمیز اینست که طراحان آن افرادی بی علموآگاهی و آرزواندیش بوده اند که گمان میکردهاند : «دیکتاتورها هم بالاخره انسانند و - حداقل بعضی از - آنها را میتوان با زبان خوش از خر شیطان و اسب قدرت پیاده کرد ،» در حالی که چنین نیست.
مبارزات بدون خشونت بر دو اصل استوارست :
۱- مشروعیتزدایی از دیکتاتوری :
بقای هر حکومتی با مقبولیت عمومی و مشروعیت سیاسی همبستگی دارد ، یعنی همواره احتمال سقوط حکومت بدون مشروعیت بیش از حکومتیست که مشروعیت دارد : آسیبپذیرتر بودن حکومت بدون مشروعیت خصوصا از بعد هجوم دشمن خارجی قابل اثبات ست.
اما دو عامل در بقای حکومت بدون مشروعیت ، نقش اساسی دارد : حفظ انسجام ماشین سرکوب و عدم وجود آلترنانیو معتبر.
۲- از کار انداختن تکیه گاه دیکتاتوری : ماشین سرکوب
شاید شخص دیکتاتور هیچ ترحمی نداشته باشد و فکرش چنین باشد که تا آخرین لحظه و به هر قیمت ممکن قدرت را حفظ کند [ فرض طراحان مبارزه بدون خشونت چنین بوده ]
اما نیروهای نظامی و امنیتی و بطور کلی وابستگان و دلبستگان حکومت به درجات مختلف دارای وجدان هستند : چنین نخواهد بود که مردم بر مبارزهی مدنی پافشاری کنند ، از آنطرف حکومت آنها را به گلوله ببندد و هیچ تزلزلی در وابستگان دیکتاتور پدید نیاید : یک مورد هم چنین چیزی سراغ نداریم که شرایط بالا برقرار باشد مگر آنکه شرط اساسی - یعنی بهانه ندادن به حکومت تا حد امکان - رعایت نشود یا رژیم هم اشتباه نکند و خشونت عریان انجام ندهد. مانند ونزوئلا یا بحرین
تظاهرات مسالمت آمیز خصوصا اگر کمی طولانی شود ، هزینه های اقتصادی ماشین سرکوب را بشدت افزایش میدهد ،
تنگ کردن گلوگاههای درآمدزایی حکومت از طریق اعتصابات سراسری ، نپرداختن قبوض و ... میتواند حکومت را از پرداخت هزینههای ماشین سرکوب عاجز و لذا ماشین سرکوب را بشدت تضعیف کند و یا حتی از کار بیاندازد ، اگر حکومت بخواهد از طریق چاپ اسکناس یا حذف بودجه های دیگر ، هزینه های ماشین سرکوب را تامین کند مشکلات جدیدی برای خودش و نیروهای نظامی پدید میآورد و نمیتواند چنین کاری ادامه دار باشد .
لذا ادامهی روند مبارزه خشونتپرهیز لزوما به خستگی و استهلاک و تردید و نافرمانی و چه بسا ریزش نیروهای سرکوبگر منجر میشود ، چون پای رفاه خودشان در میان ست.
در مورد نیروهای عقیدهمندتر هم مسالمتآمیز بودن اعتراض شانس پیروزی را نسبت به مبارزهی خشونت آمیز کم نمیکند : [ چنانکه گفته شد فرض بر اینست که اکثریت مردم مخالف حکومتند و آلترناتیو وجود دارد و اگر چنین نباشد حکومت نه بصورت مسالمت آمیز و نه با مبارزهی مسلحانه فرو نمیریزد و نمیتوان عدم وجود خشم عمومی و آلترناتیو را با مسلح کردن مخالفان جبران کرد. ] ، اگر نیروی نظامیای وجود دارد که حاضرست هفتهها و ماهها در میادین شهر در حال تعقیب وگریز با مردم باشد تا آنها را بکشد در حالی که میداند و میبیند رفاهش در حال کاهشست ، حتما برای دفاع از دیکتاتور مقابل مبارزان مسلح نیز مقاومت خواهد کرد ، البته در حالت دوم با روانی آسوده تر : تجربه هیچ موردی را نشان نمیدهد که با شروع و افزایش خشونت از طرف مخالفان ، ترس و ریزش نیروهای نظامی افزایش یافته باشد و اگر هم موردی پیدا شود موقتی بوده :
همواره در شرایط برابر ، از هر لحاظ شانس پیشرفت مبارزه و پیروزی بر دیکتاتور ، در موقعیتی که مردم خشونت نمیکنند و به دام خشونت هم نمیفتند بیشتر است تا زمانیکه استراتژی مخالفان روش نظامی باشد.
بررسی چند انقلاب و نقد و مثال نقض که بر مبارزه خشونتپرهیز مطرح میشود در پستهای بعد میپردازیم.
#فلسفه_سیاسی
#اعتراضات_مسالمت_آمیز
https://www.tgoop.com/mghlte/3568
شانس پیروزی مبارزات مسالمتآمیز :
https://www.tgoop.com/mghlte/3611
BY جامعه باز و دشمنان آن ( فلسفهی علوم اجتماعی )
Share with your friend now:
tgoop.com/JAAMEbaaz/3173