tgoop.com/JAAMEbaaz/3176
Last Update:
قدرت از آن مردم است.
مقاومت مدنی به این دلیل پیروز نمیشود که دل دیکتاتورها و پلیس مخفی را به لرزه میاندزد؛
بل پیروز میشود چون مقاومت مدنی در مقایسه با مبارزه مسلحانه به احتمال زیاد میتواند پایگاه بزرگتر و متنوعتری از شرکت کنندگان را جذب و هزینههای غیر قابل تحمل را بر یک رژیم تحمیل میکند.
هیچ جنبش مقاومت مدنی یکسان نیست، اما آنهای که پیروز میشوند همه سه نقطه مشترک دارند:
از مشارکت گسترده برخوردار هستند
افرادی را برای شان از درون رژیم دست و پا میکنند که رژیم را ترک کنند و
در استفاده از تکتیکهای شان انعطاف پذیر هستند.
به لحاظ تاریخی، هرچه جنبشی بزرگتر و متنوعتر باشد، احتمال پیروزی آن بیشتر است. جنبشهای بزرگ احتمال بیشتری برای اختلال جدی در ضعیت موجود، بالا بردن هزینههای سرکوب از سوی دولت و برانگیختن فراریهای در میان ستونهای حامی یک رژیم دارند.
هرگاه تعداد زیادی از مردم دست به اقدام نافرمانی مدنی و اختلال، انعطاف میان روشهای متمرکز مانند اعتراضات و روشهای پراکنده مانند تحریمهای مصرفکنندهگان و تحصن، حتی بیرحمترین رقیب نهایتاً در سرکوب و دوام ظلم و ستم با چالش مواجه میشود.
محمد رضا پهلوی، آخرین شاه ایران، برای خنثی کردن گروههای چریکی اسلامی و چپگرا که حکومت وی را در دهه ۱۹۶۰ و اوایل ۱۹۷۰ به چالش کشید، با چالش جدی مواجه نبود. اما وقتی تعدادی بزرگی از کارگران نفت، پیشهوارن بازار و شاگردان به مقاومت جمعی بدون خشونت از جمله متوقف کردن کار، تحریم و اعتراض روی آوردند، دستگاه سرکوب رژیم بیش از حد بزرگ شد و اقتصاد با رکود مواجه شد. از آن مرحله به بعد، زمان زیادی نگذشت بود که شاه از کشور فرار کرد.
حمایت گسترده از یک جنبش مقاومت همچنان میتواند وفاداری نخبگان اقتصادی، چهرههای مذهبی و اعضای رسانه دولتی که از رژیم حمایت میکند را تضعیف کند. هرگاه چنین چهرههای به مقاومت بپیوندند، آنها حتی میتوانند رژیم را وادار کند تا به خواستهای مقاوت گردن نهند؛ چیزی که در مورد انقلاب «قدرت مردم فیلیپین» در سالهای ۱۹۸۳ تا ۱۹۸۶ اتفاق افتاد. جنبشهای وسیع از یک مزیت تکتیکی دیگری نیز برخوردارند: مبارزات متنوع و بدون خشونت که شامل زنان، متخصصان، چهرههای مذهبی، و کارمندان خدمات ملکی میشود—برخلاف مبارزات خشونت آمیز که اغلب متشکل از مردان جوان و تنومند هستند تا به افراد جنجگو تبدیل شوند—خطر سرکوبهای خشونت آمیز را کاهش میدهد چون نیروهای امنیتی اکثراً مایل نیستند علیه جمعیتی که آن در ممکن وابستهگان و همسایگان اش نیز باشد از خشونت کار بگیرد. و حتی وقتی حکومتها تصمیم گرفته اند جنبشهای مقاومت را به گونه خشونت آمیز سرکوب کند، در تمام موارد تحت بررسی، تقریباً نیمی از مبارزات بدون خشونت موفق شده اند به اهداف شان نایل گردند؛ در حالیکه تنها ۲۰ درصد جنبشهای خشونت آمیز به اهداف شان دست یافته اند، چون اکثریت قریب به اتفاق قادر نشدند تا یک حمایت گسترده یا کسانی را از داخل رژیم به طرفداری شان جذب کنند تا پیروز شوند. در مواردی که نیروهای امنیتی به رژیم وفادار میمانند، پیوستن یا حمایت نخبگان اقتصادی از مبارزات میتواند نقش اساسی بازی کند. در افریقای جنوبی، وضع تحریمها علیه تجارتهای سفید پوستان و خروج سرمایهگذاریهای بینالمللی از بازارهای افریقای جنوبی در پایان دادن رژیم اپارتاید سرنوشت ساز بودند.
اما مقاومتهای مدنی فراتر از تنها مشارکت گسترده و جذب نیروهای فراری از حکومت نیاز دارد؛ مقاومت همچنان نیازمند برنامهریزی و تکتیکهای هماهنگ است. مبارزات موفق بدون خشونت به ندرت خودجوش هستند، و سرنگونی سریع رژیمهای بن علی و حسنی مبارک نباید ناظرین را فریب بدهد: هردو انقلاب در جنبشهای کارگری و مقاومت ریشه داشتند که تقریباً به مدت یک دهه فعال بودند. در فاصله سال ۱۹۰۰ تا ۲۰۰۶ البته، بطور میانگین یک مبارزه بدون خشونت نزدیک به سه سال دوام کرده است. طوریکه رابرت هیلوی، یک نظامی بازنشسته ارتش امریکا که کارگاههای مقاومت مدنی را در میانمار (برما)، فلسطین و صربستان در دهه ۱۹۹۰ و اوایل این قرن برگزار کرده است، در جریان این کارگاهها خطاب به فعالان گفته بود: اگر میخواهید مبارزه تان در یک سال پیروز شود، باید طوری برنامهریزی کنید که گویا مبارزه تان دو سال دوام خواهد کرد.
#اعتراضات_مسالمت_آمیز
#فلسفه_اجتماعی
.@mghlte | عصر روشنگری
@JAAMEbaaz | فلسفهی علوم اجتماعی
BY جامعه باز و دشمنان آن ( فلسفهی علوم اجتماعی )
Share with your friend now:
tgoop.com/JAAMEbaaz/3176