tgoop.com/JAAMEbaaz/739
Last Update:
⚠️قوام و پیش بینی انقلاب
قسمت ۲
«کسانیکه سالها در این نظام مسئولیت داشتهاند ، حق ندارند ژست اپوزیسیون بگیرند.»
...مردی سرد و گرم چشیدهی گود سیاست ، به خوبی عواقب اشتباهات شاه را پیش بینی می کند. اما در طرف مقابل دربار شاهنشاهی با پاسخی تند و تهدید آمیز به نامه #قوام واکنش نشان می دهد و حتی لقب “جناب اشرف” را از وی بازپس می گیرد!
“چرا نخست وزیری سابقی که قسمت اعظم مشکلات موجود کشور از دوران زمامداری او به یادگار باقی مانده و جریان نامطلوب فعلی اکثرا نتیجه طبیعی و منطقی عملیات خودسرانه و مغرضانه آن زمانست حال به خود اجازه می دهد که به عنوان دلسوز ملت و غمخوار مردم و ملتی که در مدت زمامداری او دستخوش مطامع و اغراض خود و اطرافیانش بوده و اشفتگی اوضاع و بیچارگی عمومی را نتیجه ترویج رشاء و ارتشاء و توسعه فساد در تمام شئون کشور موجب و مسبب بوده و حقا می بایستی حال به کیفر سیئات اعمال خود در پنجه عدالت مقهور و گرفتار باشد و بقیه ایام زندگانی پلید خود را درگوشه ای از زندان سپری نماید، اکنون مجددا از فراموشی و جنبه رافت و شفقت مردم سوء استفاده نموده و در میدان سیاست اسب تازی و با ریختن اشک تمساح به حال عمومی دلسوزی و به تزلزل خیالی ارکان مشروطیت نوحه سرایی نماید… حال چگونه می شود که اصلاح و تکمیل قانون اساسی را که تازه مطابق قوانین اساسی سایر ممالک مشروطه سلطنتی که خود مخترع مشروطیت بوده اند و با توجه به سنت طبیعی یعنی اصل تکامل و ارتقاء صورت گرفته بر خلاف مصالح عالیه کشور میخوانید و خود را از آن بکلی بی اطلاع قلمداد می نمایید و حقوق و اختیارات مقام سلطنت را بی ادبانه و جسورانه تشریفاتی و بی پایه و مایه تلقی می کنید! … و چون خود موجب شده اید که پرده از روی اعمال و افعال مفسدت آمیز شما برداشته شود و بالطبیعه صلاحیت داشتن خطاب جناب اشرف را فاقد می شوید. بدین جهت برحسب فرمان مطاع مبارک از این تاریخ عنوان مذکور از شما سلب می شود.”
⏺ناشنوایی سیاسی ؛ زمینه سازی برای انقلاب
درخواست قوام از شاه برای رعایت قانون اساسی با بی توجهی و در فضای غبارآلود پس از سوء قصد بهمن 27، مسکوت ماند. درخواستی که پس از آن مصدق هم از شاه کرده بود. خواستی که در سال 56 نیز فروهر، سنجابی و بختیار نیز به نحوی دیگر مطرح کردند.
ناشنوایی سیستم سیاسی با درآمدهای هنگفت نفتی شدت بیشتری به خود گرفت. خشت خام استبداد دیوار بی اعتمادی و سوء مدیریت را بلندتر و شکاف بین ملت و حاکمیت را عمیق تر می ساخت. در حالی قراردادهای میلیاردی برای خرید اسلحه منعقد می شد که حاشیه نشینی فراگیر لشگر انقلاب را در دل خود می پروراند. لشکریانی که نه از میرزا ملکم خان کتابی خوانده بودند و نه از کسروی شناختی داشتند.
ایشان عمدتا در مساجد و پای منبر روحانیان از شهادت می شنیدند و ظلمی که پابرجا نخواهد ماند. در حالی که در کشور سینما ساخته می شد، بر جمعیت طرفداران هیئت های مذهبی افزوده می شد.
حذف نیروهای سیاسی منتقد رفته رفته تاثیرات سیاسی خود را هویدا می ساخت. تضعیف نیروهای منتقد سکولار از یک سو و تبلیغ فعالیت سیاسی تحت لوای دین (نظیر آن چه علی شریعتی می کرد) یا همان قرائت ایدئولوژیک ، از سوی دیگر اندک اندک کفه ترازو را به سمت تاسیس حکومت دینی سنگین تر می ساخت.
خشونت سیاسی عصر پهلوی حتی از بطن جبهه ملی لیبرال مسلک ، ابتدا نهضت آزادی با گرایش مذهبی و کمی بعدتر مجاهدین خلق با گرایش مبارزه مسلحانه را بیرون کشید. گرچه در ابتدا صدای انقلابیون به نوار نسبت داده شد اما در نهایت راه خود را به کاخ شاه باز کرد. شاه صدای انقلاب را شنید! اما کمی دیر…!
آزاد کردن بخشی از زندانیان سیاسی و روی کار آوردن نخست وزیرانی چون جمشید آموزگار ، جعفر شریف امامی و شاپور بختیار گرچه با اصلاحاتی همراه بود اما بدلیل آن چه شاه و اطرافیانش در طول 25 سال نشنیده گرفته بودند خشت کجی بود که در نهایت به ریزش ختم شد.
در تمامی این سال ها فرصت توسعه سیاسی یا به تعبیری تمرین دموکراسی سلب شده بود. با ناشنوایی سیستم سیاسی در قبال هشدارها ، حتی هشدار بازرگان در دادگاه آن چه بجا مانده بود خشم فروخفته مخالفانی بود که سال ها نفرت را مشق می کردند. صادق امانی، عضو جمعیت مؤتلفه اسلامی در دادگاه نظامی می گوید: «ما با بررسی اوضاع به این نتیجه رسیدیم که پاسخ به این «مسئله» از لوله تفنگ می تواند خارج شود»
مردی که از دوران کودکی به سوئیس رفته و در آن جا تحصل کرده بود نه فقط از نهال نوبنیاد مشروطیت صیانت نکرد بلکه با ورود به امور حکومتی زمینه برخوردهای متعدد و بحران آفرین با نخست وزیرانی چون مصدق را فراهم کرد.
لبخند تلخ تاریخ به ایرانیان گوشزد کرد که حل مشکلات ایشان نه در میزان تحصیلات یا تسلط بر چند زبان فرنگی که در بازبینی ساختار اجتماعی استبداد زده ای ریشه دارد که سال ها دست نخورده باقی مانده.
@JAAMEbaaz | فلسفهی علوم اجتماعی
بخش اول
BY جامعه باز و دشمنان آن ( فلسفهی علوم اجتماعی )
Share with your friend now:
tgoop.com/JAAMEbaaz/739