tgoop.com/JAAMEbaaz/743
Last Update:
💠محمدرضاپهلوی نظرکرده الهی💠
محمدرض پهلوی وقتی از وقایع سختی که در زندگی برایش روی داده(مانند امراض زمان کودکی، نجات یافتن ازچند ترور و همچنین کودتای 28 مرداد)سخن میگفت،مدعی بوددوام و بقای وی بعد از تمامی این حوادث فقط میتواند نشان دهنده حمایت خاص و ویژه خداوند از شخص او باشد.
به عبارتی دیگر شاه خود را نظرکرده میدانست و معتقد بود که تمامی این وقایع نشان دهنده تایید ادعای او است. حوادثی که در آنها شاه عنایت ویژه خداوند را بر سر خود میدید، مرور میکنیم.
⭕️کودکی
محمدرضا پهلوی کمی پس از انتصاب به ولیعهدی و جدایی از مادرش، مبتلا به حصبه شد. طی هجده ماه بعد، سیاه سرفه، دیفتری و مالاریا نیز به سراغش آمدند. زونیس نویسنده کتاب «شکست شاهانه» معتقد است: «هر یک از این بیماریها ولیعهد را تا آستانه مرگ پیش برد و باعث هراس و نگرانی خانواده سلطنتی و وحشت خودش شد. در مدت ابتلا به بیماری حصبه، ولیعهد هفتهها با مرگ دست به گریبان بود. بعدها شاه ادعا کرد که بهبود غیرمنتظره او در اثر مداخله نیروهای ناشناخته آسمانی بود!»1
شاه در کتاب «ماموریت برای وطنم» به مواردی از این توهّمات شاهانه اشاره کرده است. از جمله آنکه پس از تاجگذاری رضاشاه، دچار بیماری حصبه میشود. آنگونه که شاه خود روایت میکند، بیماری آنچنان بر بدن او مستولی گشت که چند هفته با مرگ دست به گریبان شده بود. او فرایند درمان خود را اینگونه به عوالم روحانی گره میزند: « در یکی از شبهای بحرانی کسالتم مولای متقیان علی علیهالسلام را به خواب دیدم که در حالی که شمشیر معروف خود ذوالفقار را در دامن داشت و در کنار من نشسته بود، در دست مبارکش جامی بود و به من امر کرد که مایعی را که در جام بود بنوشم. من نیز اطاعت کردم و فردای آن روز تبم قطع شد و حالم به سرعت رو به بهبود رفت».2
از دیگر مواردی که شاه مدعی است مورد توجه ائمه اطهار و فرزندان ائمه قرار گرفته، به جریان سفر او به امامزاده داود باز میگردد. او میگوید که در یکی از این سفرها در حالی که او و خانوادهاش سوار بر اسب مسیر پر پیچ و خم امامزاده را میپیمودند، ناگهان پای اسبی که او بر آن سوار بود لغزید و او با سر به روی سنگی سخت و ناهموار پرتاب شد، اما هیچ آسیبی ندید: «همراهان من از اینکه هیچگونه صدمهای ندیده بودم، فوقالعاده تعجب میکردند. ناچار برای آنها فاش کردم که در حین فرو افتادن از اسب، حضرت ابوالفضل(ع) فرزند برومند حضرت علی(ع) ظاهر شد و مرا در هنگام سقوط گرفت و از مصدوم شدن مصون داشت».3
او حتی در کتاب «پاسخ به تاریخ» پا را از این فراتر میگذارد و مدعی میشود که با امام زمان دیدار کرده است:
در کودکی واقعهای که توجه مرا به عالم معنی بیش از پیش جلب نمود، روزی روی داد که با مربی خود در کاخ سلطنتی سعدآباد در کوچهای که با سنگ مفروش بود قدم میزدم. در آن هنگام ناگهان مردی را با چهره ملکوتی دیدم که بر گرد عارضش هالهای از نور مانند صورتی که نقاشان غرب از عیسیبن مریم میسازند، نمایان بود. در آن حین به من الهام شد که با خاتم ائمه اطهار حضرت امام قائم رو به رو هستم. مواجهه من با امام آخر زمان چند لحظه بیشتر به طول نینجامید که از نظر ناپدید شد و مرا در بهت و حیرت گذاشت.
در آن موقع مشتاقانه از مربی خود سؤال کردم: او را دیدی؟ مربی متحیرانه جواب داد: «چه کسی را دیدم؟ اینجا که کسی نیست! اما من این قدر به اصالت و حقیقت آنچه که دیده بودم اطمینان داشتم که جواب مربی سالخورده من کوچکترین تأثیری در اعتقاد من نداشت. 4
⭕️سوء قصد و نجات یافتن
محمدرضا در باره ترورهای نافرجام میگوید: « آن روز که آنها مرا از نزدیک هدف گلوله قرار دادند، این غریزهام بود که نجاتم داد. چون وقتی که آن شخص با تفنگ خود به طرف من نشانه رفت، من به طور غریزی به یک نوع چرخش دورانی به دور خود مبادرت کردم و در یک لحظه قبل از آنکه او قلب مرا هدف قرار دهد، خود را به کناری کشیدم و گلوله به شانهام اصابت کرد. یک معجزه... فقط کار یک معجزه بود که مرا نجات داد... بر اثر یک معجزه که توسط خداوند و پیغمبران اراده شده بود نجات یافتم»5
جالب اینکه شاه از مکاشفههای متعدد خود با ائمه معصوم نیز سخن به میان آورده است! او حتی در موفقیت کودتای ضدمردمی 28 مرداد، از حفاظت الهی سخن به میان آورد! و همینطور بهتدریج به شکل جسورانهتری به بیان حمایت الهی از خود میپرداخت:«...من در تمام آنچه کردهام و آنچه خواهم کرد، خود را عاملی برای اجرای مشیات الهی بیش نمیبینم».6
#روانشناسی
#روانشناسی_قدرت
#فلسفه_سیاسی
ادامه
https://www.tgoop.com/JAAMEbaaz/744
BY جامعه باز و دشمنان آن ( فلسفهی علوم اجتماعی )
Share with your friend now:
tgoop.com/JAAMEbaaz/743