tgoop.com/Kadamaei_ir/652
Last Update:
🔰 نام: اقتصاد، نام خانوادگی: لیبرال سرمایهداری
⬅️ بخش یکم
⬅️ بخش دوم
◀️ بخش سوم
🔹 برای همه روشنه که در بانک، اگر فرد نیازمندی وام بگیره، نه تنها باید اصل پول رو برگردونه و به هیچ وجه متصور نیست که مبلغ وام از فرد دارا به فرد نیازمند منتقل بشه، بلکه فرد نیازمند باید به بانک سود هم بده، که بخش عمدهی این سود به فرد دارای سرمایه منتقل میشه؛ اما در بیمه اگر مثلاً در بیمهی شخص ثالث افراد بیمهگذار که پول اونها در اختیار شرکتهای بیمه قرار گرفته رعایت کنند و کمتر تصادف کنند و پولی مازاد بر جمع هزینههای حوادث و کارمزد شرکت بیمه، در اختیار بیمه بمونه؛ اون خودش رو موظف به برگردوندن پول باقی مونده به بیمهگذاران نمیکنه چه برسه که سود این منابع رو هم بخواد محاسبه کنه و به بیمهگذاران بده!
🔹 ببینید بین یک اتفاق مشابه در بانک و بیمه چقدر تفاوت عملکرد وجود داره! در بانک پول تجمیع شده اگر به شما برسد به شما قرض داده شده و شما موظفید اون رو با سودش برگردونید اما در بیمه پولی که شما به بیمه میدید اگر صرف پوشش هزینهی افراد حادثهدیده بشه، هزینه شده و از کف شما میره، اگر هم مبلغی مازاد بر این هزینهها و کارمزد فعالیتهای شرکت بیمه بمونه، اونهم مال بیمهست، لذا اینجاست که روشن میشه چرا بیمه هفتمین صنعت مالی پر سود دنیا و نهادی در خدمت سرمایهداران و سرمایهگراییه.
🔹 اگر بعد از همهی بررسیها در زمان حال و شفاف شدن قیافه و خوی سرمایهگرای اقتصاد حاکم در جامعهی ایران و جهان، سری هم به تاریخ بزنیم، میتونیم متوجه بشیم چرا قیافه و خوی این اقتصاد کپیتالیستیه. در کتاب «نقش بنیادها در سیاست خارجی آمریکا»، که با عنوان «کنترل فرهنگ» در ایران ترجمه شده به نقش بنیاد کارنگی در نگارش اولین کتاب تاریخ اقتصادی در آمریکا اشاره شده.در واقع یکی از نخستین طرحهایی که بعد از تاسیس بنیاد کارنگی در سال 1902 از سوی هیئت امنای اون به مرحلهی اجرا دراومد نوشتن تاریخ اقتصادی ایالات متحده بود. نتایج این پروژه از پیش تعیین شده بود، چرا که مورخان و اقتصاددانانی که برای این منظور انتخاب شده بودند، با ایی. آر.ای سلیگمن E.R.A. Seligman مشاور این طرح، که فرزند یکی از خانوادههای سرشناس بانکدار نیویورک بود اتفاق نظر داشتند: «هدف علم اقتصاد نشان دادن اینه که ثروت خصوصی و رفاه عمومی مانعهالجمع نیستند.»
🔹 هدفی که بنیاد کارنگی و سیلیگمن برای این پروژه در نظر گرفته بودند، دفاع از وضعیت افراد و خانوادههای بسیار ثروتمند آمریکا، مانند خود آقای سیلیگمن که جزء طبقهی اشراف محسوب میشد، در مقابل رفاه نسبی قشر عمومی جامعه بود. یعنی اگر در جامعهی آمریکا افرادی ثروتهای گستردهی خصوصی دارند و عدهایی با فعالیتهای خودشون به سرمایههای هنگفت رسیدن و بعضا حاضر به پرداخت مالیات نیستند، این موضوع با رفاه عمومی و عدالت اجتماعی منافاتی نداره و به اون صدمه نمیزنه.
🔹 این نتیجه دقیقاً همون نکتهاییه که آقای اسمیت بعد از مطالعهی گستردهی کتابهاي اقتصادی بهش رسید؛ اینکه هدف علم اقتصاد اینه که ثروتهای گستردهی خصوصی و رفاه نسبی میتونن با هم در یک جامعه وجود داشته باشند و این از نگاه آقای اسمیت دفاع از وضعیت موجود ثروت و قدرت بود.
🔹 امروز با وجود اتفاقاتی که در سالهای اخیر در آمریکا افتاد، مثل شکلگیری جنبش والاستریت؛ که مردم آمریکا در اعتراض به نابرابری گسترده در آمریکا تظاهرات میکردند و میگفتند ما 99 درصد هستیم و معناش تجمیع ثروت و قدرت در اختیار 1 درصد در جامعهی آمریکاست، دیگه برای کسی جای شکی باقی نمیمونه که آرمانشهر یا اگر بخوایم دقیقتر بگیم ضدآرمانشهر لیبرال کپیتالیسم، در آمریکا شکل گرفته. ضدآرمانشهری که ابتدا امثال سلیگمنها با خرج بنیادهایی مثل کارنگی اونرو تئوریزه و توجیه کردند و امروز امثال جانسونها اصول و قواعد حاکم در اونرو برجسته میکنند و مردمِ به ستوه اومده از این ضدآرمانشهر علیه اون جنبش اعتراضی راه میاندازند.
🔹 علم یا شبهه علمی که امروز در دانشکدههای اقتصاد جهان تدریس میشه ممکنه اسمش اقتصاد باشه اما فامیلی اون قطعا لیبرال سرمایهداریه. امروز ایدئولوژی در اقتصاد اونقدر مهم و برجسته است که گفته میشه «رقابت شرکتها و کشورها در سطح جهان تجسد رقابت ایدئولوژیهاست»؛ این رقابت اگر هم در دنیای واقعی مطرح باشه و در طی دورههایی مثل جنگ سرد به اوج هم رسیده باشه، اما دستکم در دانشکدههای اقتصاد خیلی مطرح نیست، حتی در دانشکدههای اقتصاد کشوری مثل ایران که همه انتظار دارند اقتصاد اسلامی یکی از رقبای مهم باشه! در ایران وقتی از اقتصاد اسلامی و راهحلهای عملی برای حل مشکلات کشور بپرسید، در نهایت به شما خواهند گفت «به اقتصاد صبغهی ایدئولوژیک ندهید!»
✊ جنبش مردمی کدآمایی؛ الگوی معیشت ایرانی
📡 @Kadamaei_ir
BY جنبش مردمی کدآمایی
Share with your friend now:
tgoop.com/Kadamaei_ir/652