tgoop.com/KarbobalaLiterature/1330
Last Update:
🏴به مناسبت وفات حضرت عبدالعظیم حسنی
♦️دیدار با شاه عبدالعظیم حسنی با طعم چای نبات♦️
بسمالله میگی و راه میفتی. میری و میری تا به خیابون نواب میرسی، شلوغی خیابون و مجسمه سر چهارراه رو که میبینی مطمئن میشی که درست اومدی، نواب رو میری پایین و از ترافیک جمهوری رد میشی و میگذری از نازیآباد و جوادیهای که تا حالا فقط نقل صفا و جوونمردی مردمش رو شنیدی. به مسیرت ادامه میدی تا اینکه تابلوی شهرری رو میبینی، شهری که اگه توی تمام نقشههای دنیا و صفحههای روزنامهها هم اسمش رو نوشته باشن "ری" واسه تو "شابدلعظیمه"! وارد شهر میشی و همین که گنبد رو میبینی دستت رو میذاری رو سینه و سلام میدی. ماشین رو پارک میکنی، پیاده میشی که یاد دایی میفتی، دایی همون پیرمرد خمیده با بساط چایی ذغالی و زعفرون و نباتهای رو هم چیده شده و آبلیموی تازه، یه چای زعفرونی با نبات اضافه ازش میگیری و خرمایی که یکی نذر کرده واسه فاتحه امواتش برمیداری. میری ورودی در شمالی میایستی و دائم چشم میگردونی دنبال اون تابلویی که شب جمعه رواومدی اینجا که دلخوشیت باشه، بالاخره تابلو رو سمت راست در پیدا میکنی که روش نوشته "من زار عبدالعظیم بری کمن زار الحسین بکربلا"، همین که میای سرمست بشی از اینکه شب جمعه داری ثواب زیارت اباعبدالله رو میبری نمیدونی از کجا یهدفعه یه بغضی میاد و چنگ میندازه به گلوت، سرت رو میندازی پایین وارد صحن می شی، زیارتنامه میخونی و میری میچسبی به ضریح، یه گوشه رو پیدا میکنی، میشینی رو زمین و همینطور که یه دستت رو گره زدی به شبکههای ضریح با اون یکی دستت کتاب دعا رو میگیری و شروع میکنی به زیارت عاشورا خوندن. زیارتت که تموم میشه سرت رو میذاری رو ضریح و میگی: همسایه، شاه، شاه عبدالعظیم، درست که زیارتتون ثواب زیارت امام حسین رو داره ولی حسرت کربلا من رو میکشه، بیا مردی کن و سفارش ما رو به آقا بکن و اشک به تو اجازهی حرف زدن نمیده و دستات خداحافظی میکنن از ضریح و تویی که عقب عقب دور میشی.
#دلنوشته
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی
@KarbobalaLiterature
BY اشعار و دلنوشتههاى حسينى
Share with your friend now:
tgoop.com/KarbobalaLiterature/1330