Telegram Web
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مارپیچ فروپاشی

اگر اهل گردشگری طبیعت هستید شاید مشابه کلیپ بالا را دیده باشید. قضیه این است که مورچه های شکارچی از حس بویایی برای مسیریابی استفاده می کنند. یعنی هر مورچه، مورچه جلویی را که در جلو حرکت می‌کند، توسط ماده فرومون دنبال می کند. گاهی پیش می آید که یک، چند و یا گروهی از مورچه ها از گروه اصلی جدا می شوند و شروع به دنبال کردن یکدیگر می کنند. در چنین حالتی دایره یا مارپیچ و زنجیره بسته ای تشکیل می شود. مورچه ها به تقلید و از پی دیگری آن قدر در این سیکل بسته دور می زنند تا همگی تلف شوند. مرگ دستجمعی به صورت توده های مرده از مرکز شروع و سرانجام ممکن‌است همه کلنی را در برگیرد. زیست شناسان به این حالت مارپیچ، چرخه و یا آسیاب  مرگ می گویند.

مارپیچ مرگ مورچگان بی شباهت به چرخه مرگ‌ حکومت ها نیست. هنگامی که حکومت ها مدت های مدید در چرخه اهداف دست نیافتنی به دور خویش چرخیده و راهی برای خروج‌ از این دایره بسته نیست، فروپاشی محتوم است. با این تفاوت که آغازگر مارپیچ مرگ‌ سرباز نیست، بلکه رهبران هستند که ملت- دولت را به مارپیچ فروپاشی و مرگ می کشانند.
#یدالله_کریمی‌_پور
@karimipour_k
انحطاط حکومت

یکی از شومترین بلایایی که ممکن‌ است دامنگیر تمدن ها و ایضا حکومت ها شود، گرفتاری و بلکه غرق شدن آنها در اوهام و خرافات است.
اگر غرب به جای استمرار بالنده رنسانس دل سپرده شیادان و دغلبازانی مانند نوسترآداموس می شد و یا به سمت عرفان کاذب شرقی روی می نهاد، هرگز توانایی چیرگی بر چالش ها و تسلط بر جهان را به دست نمی آورد.
در واقع هنگامی که تمدن، حکومت و دولتی در برابر رقبا جا مانده و اراده و عرضه رویارویی با تهدیدها و مشکلات را با مسبر و ابزارهای دنیایی از دست می دهد، برای دلگرمی حامیانش دست به اسطوره سازی و پیشگویی های نوسترآداموسی می زند. به ادعاهای عجیب روی آورده و سناریوهای متعدد و باطل آخرالزمانی را ترسیم کرده و همه تلاشش را برای فراگیر کردن آنها بکار می گیرد. در چنین فضایی پیش بینی تجربی و علمی جای خود را به پیشگویی های غیر قابل تجربه می دهد.
#یدالله_کریمی‌_پور
@karimipour_k
به پایان‌ آمد این قصه

این تنها کارشناسان حکومتی نبوده اند که بر طولانی شدن طوفان الاقصی و شکست ناپذیری استراتژی حماس تاکید ورزیده اند، حتی توماس فریدمن ژئوپلیتیسین جهان‌شناس، زبانزد و یادداشت نویس نیویورک تایمز نیز بر آن مصر بوده و اسرائیل(اشغالگر) را پیروز این میدان‌ نمی داند. طی ۵ یادداشت پیشین تر بر ضعف پیش بینی های دکتر فریدمن تمرکز شده و بیشتر آنها اوهام دانسته شد(از جمله بنگرید به: فریدمن در خواب است. ۹ نوامبر. همین کانال). توصیه می شود چندان اعتنایی به این گونه لاطائلات نشود. چرا؟

به اغلب احتمال‌ قصه حماس به عنوان‌ تشکیلاتی نظامی رو به پایان است. این پایان یافتن نمی تواند بیش از فوریه(بهمن) به درازا کشد. چنان که الجزیره دیروز از قول یک مقام حماس خبر داد: امید زیادی برای دستیابی به توافق در غزه وجود دارد.
با وجود بسته شدن کارنامه سوریه، لبنان و عراق، امیدواری تنها به موثر بودن مقاومت‌ حوثی ها التیام بخش نخواهد بود. پشتیبانی آنان در جهت مقاومت‌ حماس به هیچ وجه تعیین کننده نخواهد بود. تردیدی نیست که حماس به زودی همه گروگان های باقی مانده زنده و مرده را تحویل خواهد داد و دست کشورهای جنوب خلیج فارس، به ویژه امارات در غزه بازخواهد شد.
کوتاه ان که بدون توسل به خرافه و پیشگویی های نوسترآداموسی و نیز شعارهای برباد دهنده و چشم کور کن، استراتژی رویارویی مستقیم با دولت اشغالگر شکست خورده است. این دفتر رو به پایان است. حکایتی دیگر با سازوکار متفاوت آغاز خواهد شد.
#یدالله_کریمی‌_پور
@karimipour_k
Forwarded from Karimipour
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
داستان راستان

راویان را نمی شناسم؛ فرض می گیرم‌ راستگو هستند. ولی برای ارزیابی ساده این اعجاز ماورایی که در دوره معاصر هم رخ داده است، فراهم‌ کردن پاسخ برای پرسش های زیر بدک نیست:

۱- آیت الله سه هفته نزد شاه بوده اند یا یک هفته؟
۲- این یک تا سه هفته دقیقا چه تاریخی بوده است؟
۳- این سرهنگ‌ که آجودان حضور شاه بوده و راوی و شاهد اصلی ماجرا است و خودش هم خواهان قتل آیت الله خمینی بوده، کی است؟ مگر ممکن‌ است آجودان‌ حضور شاه ناشناس و گمنام‌ باشد؟
۴- چرا در سرگذشت و تاریخ پهلوی دوم، چنین واقعه بسیار مهمی از سوی هیچ مورخی نیامده است؟
۵- چرا این واقعه بی نظیر در تاریخ بشر و فرا معجزه، از سوی آیت الله خمینی، فرزندان، شاگردان، مریدان و دفتر حفظ نشر ایشان و صحیفه نور نقل نشده است؟
۶- علت خشک شدن و فلج شدن دست شمشیر به دست شاه چه بود؟ چرا پس از آن خوب شد؟
۷- در کجای تاریخ پهلوی دوم مخالفین با شمشیر شخص شاه کشته شده اند؟
۸- این اژدها از کجا پیدا شد؟چرا دوباره غیب شد؟
۹-اگر آیت الله دارای چنین پشتیبان ماورایی بود، چه نیاز به برپایی انقلاب؟
کوتاه: راوی و رسانه هموزنند
#یدالله_کریمی‌_پور
@karimipour_k
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
چرا نمی بینم؟

دیروز سرلشگر حسین سلامی فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی طی نشست راهیان نور گفت: از ما مستمرا درخواست وعده صادق ۳ می کنند.
ایشان علت این درخواست را ناشی از علاقه مردم ایران به عملکرد با اقتدار دانست.

راستش قدرت و شانس دیدن و شنیدن علاقه مردم به جنگ با اسرائیل را ندارم. البته شاید اشکال این باشد که‌ حس های پنجگانه ام معیوب شده اند؛ از جمله خوب ندیدن و خوب نشنیدن.

باور کنید ماه هاست در نانوایی، قصابی، خواربارفروشی، کافه و خوراکخانه، اتوبوس بین شهری، تاکسی و اسنپ و تپسی، کتابفروشی، دانشگاه و خانه، لبنیاتی، سبزی و میوه فروشی، مراسم عروسی و عزا و مهمانی، آرایشگاه، قنادی، پیاده روی با دوستان و...حتی از یک تن نشنیده ام که علاقه ای به ورود ایران به جنگ داشته باشند. یا شاید گفته اند و کر و کور بوده و تظاهرات میلیونی در جهت انتقام از اسرائیل را ندیده ام. سهل‌ است که گوشهایم‌ از بس ناله ها و شکایت ها از نداری ها و نکبت ها و نابسامانی های متعدد داخلی را شنیده، از شنیدن نجواهای انتقام از اسرائیل محروم مانده است. لطفا برای بهبود شنوایی و بینایی ام دعا کنید.
#یدالله_کریمی‌_پور
@karimikpour_k
عملیات صادق بعدی کی خواهد بود؟

پرسیده اند که عملیات صادق 3 کی خواهد بود؟! راستش نمی دانم؛ ولی این را می دانم که صادق چهارمی نمی تواند در کار باشد.
#یدالله_کریمی‌_پور
@karimipour_k
آیا کانادا ایالت ۵۱ ام آمریکا خواهد شد؟!

پاسخ کوتاه این خیال ترامپ یک واژه بی ادبانه فارسی است: چرت.
در واقع امکان‌ تحقق چنین آرزویی به مثابه آن است که از لئوناردو داوینچی در خواست شود شاهکار دیوار نگاره شام آخر را بر آب های آدریاتیک بکشد. چرا؟

۱- نخست آن که نگاه کانادایی ها به آمریکا و بلکه آمریکایی ها بسان دیدگاه یک آلمانی به مجارستان است. در واقع هویت توانمند ملی کانادا بس ستوارتر از آمریکا است. شهروندان کانادا به سیستم سیاسی، اجتماعی-فرهنگی خود مفتخر بوده و آن را یک سر وگردن فراتر از آمریکا می دانند. بی گمان بالای ۹۵٪ کانادایی ها با چنین ایده ای مخالفند؛

۲- دوم آن که ساختار سیاسی کانادا برخلاف‌ آمریکا که ریاستی است‌، پارلمانی بوده و مردم ایالت های کانادا با آن خو گرفته اند. کانادایی صدها لطیفه در باره تمسخر سیستم آمریکایی دارند؛

۳- گرچه مناسبات تجاری و فرهنگی دو کشور قوی است، ولی در درازای تاریخ روابط دو کشور پیچیده و گاه حتی متشنج بوده است؛

۴- با همه اینها پیوستن کانادا به آمریکا تنها تابع خواست دو کشور نیست، بلکه بریتانیا و فرانسه نیز نقش بزرگی در آن دارند. زیرا کانادا رسما بخشی از بریتانیا به شمار می رود. از سوی دیگر دو ایالت این‌کشور فرانسه زبان بوده و گرایشی ژرف به پاریس دارند.

کوتاه آن که این هدف برای ترامپ دست نیافتنی می نماید.
#یدالله_کریمی‌_پور
@karimipour_k
وقایع اتفاقیه(یکم)

1- این روزها نشستی بسیار مهم در باره آینده سوریه در حال برگزاری است. ریاض میزبان وزیران خارجه عرب و غرب است. قرار است طی دو نشست بحث برداشتن تحریم ها مطرح و به اغلب احتمال حذف شوند. البته مشروط بر آن که دولت های عرب و سوریه جدید بتوانند تضمین دهند سوریه به چنگ داعش نخواهد افتاد. در عین حال در مدتی مشخص روند انتقال آشتی جویانه قدرت در سوریه با مشارکت همه اقوام به انجام رسد.لازم‌ به یادآوری است که جمهوری اسلامی به این نشست حتی دعوت هم نشده است؛

۲- گویا مذاکرات برقراری آتش بس و مبادله اسیران در غزه به نهایی شدن نزدیک می شود. بر پایه توافقات قرار است حماس همه گروگان ها را آزاد کند. در آغاز کهنسالان زنده مانده و سپس سربازان. اسرائیل(اشغالگر) هم کم کم از برخی مواضعش عقب نشینی کند. گویا تا کمتر از دوهفته دیگر این موارد اجرایی خواهد شد.
#یدالله_کریمی‌_پور
@karimipour_k
آتشسوزی لس آنجلس؛ نقمت یا نعمت؟

چند‌ نکته باریک و در عین حال بسیار مهم آتش سوزی لس آنجلس به اطلاع ایرانیان نمی رسد:
۱- کشته های مستقیم آن ۵ یا ۶ تن بوده اند. شاید شمار کشته های مستقیم و غیر مستقیم بیشینه به ۱۲ تن برسد. در حالی که شمار تلفات زلزله های بم و رودبار دستکم ۹۰ هزار تن بود؛
۲- میزان خسارت آتشسوزی ۲۰۰ تا ۲۳۰ میلیارد دلار برآورد شده است. ولی برخلاف تصورات ساده اندیشانه و تحلیل های ساده، از دیدگاه مادی و تولید ثروت این فاجعه نقمت نیست، که نعمت است. چرا؟

الف- برای سیستم سرمایه داری بازاری چیره بر ایالات متحده‌، از فردای پایان آتشسوزی، بستر مناسب برای بیش از  ۱۰۰۰ تا ۱۵۰۰ میلیارد سرمایه‌گذاری مهیا می شود؛
ب- در دوره بازسازی فوری، دستکم ۲ تا ۲/۷ میلیون‌فرصت تازه شغلی ایجاد خواهد شد؛
پ- با شهرسازی نسل پنجمی رویای شهرهای افسانه ای همپوش با شاخص های محیط زیستی محقق خواهد شد. تردیدی نیست که این شیوه، مبنای شهرسازی آینده در همه جای دنیا خواهد شد.
کوتاه آن‌ که به گمانم طی سال جاری و ۲۰۲۶، کالیفرنیا همچنان در رده بندی قدرت های اقتصادی، در جایگاه رتبه هفتم جهان، نیم نگاهی به دستیابی به قرار گرفتن در رتبه ششم‌ خواهد داشت.
#یدالله_کریمی‌_پور
@karimipour_k
می افتد

بهبهانی ها ضرب المثل شگفت و استراتژیکی دارند: میوهَ که رِسِس خُش میفتی(میوه که رسیده شد خودش می افتد).

این ترجمان یکی از برترین آموزه های کارل مارکس است. او پیاپی بر انقلاب سازان می تازید و آنان را به سخره گرفته و بلکه ناسزا نثارشان می کرد. مارکس، انقلاب و دگرگونی های سیاسی را متاثر از سازوکار درهم پیجیده ای می دانست. بنابراین هرگونه تلاشی برای انقلاب سازی و تغییر زودتر از رسیدن شرایط دگرگونی را دغلبازی و فریب دادن مردم می دانست.

کمترین گمانی نیست که نظام سیاسی کنونی ایران‌ ناگزیر است تن به تغییرات بنیادین و جامع داده و خود را با خواست نزدیک به قاطبه ایرانیان وفق دهد. استراتژی سیاست خارجی خود را با غرب به ویژه ایالات متحده همسو نماید؛ از درون، حکومت و دولت را بر پایه ساختار و مدیریت مدرن سازماندهی کرده، نیروهای مسلح را دوباره سازماندهی نوین کرده و...

به عبارت دیگر تهران به خوبی و از درون به این آگاهی دست یافته که دوره تمرکز با شیوه های کهنه بر سوریه، حزب الله، حشدالشعبی، غزه و حماس به پایان رسیده و این استراتژی، آخرین رمق هایش را بوده و رو به انتها است.

زیرا پس از پایان یافتن کار سوریه و به دام‌ افتادن حزب الله، تن دادن حماس به آشتی و سازش و کنار رفتن محتوم‌ حشدالشعبی، دیگر چاره ای نمی ماند، الا کربلایی شدن.

کمترین گمانی نداشته باشید که همین روزها دست های حماس برای پذیرش آتش بس بلند شده و حشدالشعبی و متعاقبا حوثی ها به این رویه تن خواهند داد. بگذارید چند روزی در ایران چند غریو و ناسزای دیگر هم سر داده شود.
چه راست گفت لیدل هارت: شمشیرها در نیام خواهد رفت، وقتی زمان پایان نبرد رسیده باشد؛ و چه زیباتر گفت سون تزو: قدرت شمشیر در نیام فرو رفته، بس بیشتر از شمشیر آخته است.
#یدالله_کریمی‌_پور
@karimipour_k
ترامپ و گرینلند

دهه هاست به دانشجویان مقاطع فوق لیسانس و دکتری گوشزد کرده ام، آینده امنیت جهان به قطب شمال و گرینلند بسته است. از جمله به دلیل همین گزاره دهشتناک است که دستکم از 168 سال پیش، آمریکایی ها در پی ضمیمه کردن این پهناورترین جزیره به کشورشان برآمده اند. چرا؟! مگر گرینلند حاوی چه امتیازی است؟ چرا ایالات متحده دست از سر دانمارکی ها برای ضمیمه سازی این جزیره بر نمی دارد؟!!

ترامپ 2019 پیشنهاد خرید این جزیره را داد، ولی همزمان کپنهاک و نوک(پایتخت گرینلند) چنین پاسخ دادند:
گرینلند فروشی نیست.

با این همه ترامپ بر اهمیت استراتژیک کانال پاناما و گرینلند تاکید کرده و حتی دستیازی به اقدام‌ نظامی برای اشغال آنها را رد نکرده است.

گریلند 303 سال است که تحت اداره پادشاهی دانمارک است. در جریان جنگ‌ جهانی دوم توسط آمریکا تصرف شد. ولی از 1956 دوباره به بخشی از پادشاهی دانمارک‌ و فارو تبدیل شد.

البته در همه پرسی 1979‌، گرینلند به خودمختاری گسترده ای دست یافت و جز امورخارجی و امنیت، همه مسئولیت ها به دولت محلی سپرده شد. تقریبا 88% جمعیت را اسکیموها(انونیت ها) تشکیل می دهند.

آمریکا بارها و بارها خواهان مالکیت و کنترل گرینلند شده است. از جمله در 1867، 1946 و 2019. چرا گرینلند تا این حد برای آمریکا پر اهمیت است؟ این پهناورترین جزیره زمین دارای چندین رکورد جهانی است. از جمله:

1- پهناورترین جزیره جهان‌ است. بزرگتر از مکزیک و عربستان؛

2- دارای گرانبهاترین و گوناگون ترین منابع معدنی جهان است. از 34 ماده معدنی که کمیسیون اروپا آنها را حیاتی شمرده، 25 ماده در گرینلند، آن‌ هم در مقیاس کلان و تجاری وجود دارد. موادی مانند گرافیت و لیتیوم و نیز عناصر کمیاب با کاربری در وسایل نقلیه الکتریکی و ژنراتورهای بادی. گرینلند مملو از طلا، پلاتین، لیتیوم، تیتانیوم،ذغال سنگ،الماس، یاقوت، نفت و گاز است. برخی آن را امید آتی اروپا محسوب کرده اند؛

3- گرینلند با تنها 57000 جمعیت و بیش از 2/7 میلیون کیلومترمربع وسعت، با تنها 0/028 تن در کیلومترمربع، کم‌ تراکم ترین و خلوت ترین منطقه سیاسی جهان محسوب می شود؛

4- تنها واحد سیاسی جهان است که 97% آن یخزده و منجمد است؛

5- گرینلند تنها واحد سیاسی جهان است که 92٪ صادراتش وابسته به صنعت صید میگو و دیگر آبزیان دریایی است. این رکوردی دست نیافتنی است؛

6- با وجود بیشترین و متنوع‌ترین معادن جهان در گریلند، میزان بیکاری در این جزیره بسیار بالا است. از این منظر وابسته ترین واحد سیاسی به دولت مادر است. به گونه ای که حدود نیمی از بودجه‌ دولت را کپنهاک بر عهده دارد.‌ در مجموع به گمانم تا دهه آینده این جزیره بهشت زمین نام خواهد گرفت.

با این همه از دیدگاه ایالات متحده هیچکدام‌ از این برتری‌ها منبع اصلی گرایش واشنگتن برای گرایش به انضمام‌ گرینلند نبوده است. از دیدگاه این ابرقدرت، نقش ژئواستراتژیک گرینلند برای دفاع از آمریکای شمالی غیر قابل جایگزین است.
مارک جاکوسن دانشیار کالج دفاعی پادشاهی دانمارک در این زمینه باورمند است:
"اگر فدراتیو روسیه بخواهد به سمت آمریکا شلیک کند، کوتاه ترین مسیر برای عبور تسلیحات هسته ای از فضای قطب شمال و ایضا گرینلند خواهد بود".به همین دلیل است که پایگاه پیتوفیک گرینلند در دفاع از آمریکا نقش حیاتی دارد.
ولی شاید به موازات آن عبور زیردریایی های هسته ای روسیه از تنگه های فارو و گرینلند در جهت تهدید مستقیم ۲۲ ایالت شرقی آمریکا است. از دیدگاه نئوماهانیست ها که برای کنترل زیر سطحی بیش از سطح دریا اهمیت قائلند، گرینلند حیاتی ترین جزیره جهانی پنداشته می شود.
به هر روی با این توضیحات کوتاه چند نتیجه زیر بیش از بقیه احتمالات امکان‌پذیر می نماید:

1- احتمال انضمام گرینلند به آمریکا با توجه به دلبستگی های فرهنگی، زبانی و علائق 300 ساله اینونیت ها به پادشاهی دانمارک و نیز تبادلات تجاری با کپنهاک و اسلو، بس اندک خواهد بود؛
2- به گمانم گرینلند در نهایت به عنوان واحد سیاسی مستقل از پادشاهی دانمارک جدا خواهد شد. ولی مناسباتش با دانمارک بی شباهت به مناسبات استرالیا، نیوزلند و کانادا با بریتانیا نخواهد بود؛
3- آمریکا همچنان‌ پایگاه پیتوفیک را در اختیار داشته و نفوذ دفاعی خود را در این جزیره در دو بعد هوایی و زیر سطحی (اقیانوس) گسترده تر خواهد کرد.

کوتاه آن که امکان تحقق هدف پرزیدنت ترامپ مبنی بر خرید و انضمام گرینلند‌، بس ناچیز است.
#یدالله_کریمی‌_پور
@karimipour_k
کجای کار می لنگد

تقریبا همه دولت- ملت ها، سازمان ها و تشکل هایی که جمهوری اسلامی از آنان در جهت جنگ با اسراییل پشتیبانی می کرد، تفنگ هایشان را بر زمین نهاده و راه تفاهم، سازش و صلح در پیش گرفته اند.

حزب الله لبنان، سوریه، الحشدالشعبی و بلکه حماس تقربیا از گود جنگ و ستیز با اسرائیل (اشغالگر) بیرون آمده اند.‌ با این وجود و در کمال شگفتی، هنوز جمهوری اسلامی بر بوق ستیز، مشاجره و بلکه جنگ می دمد و مصداق بارز و کامل کاسه از آش داغتر شده  است. سهل است که تهران انگار نه انگار که همپیمانانش در محور مقاومت راه سازش در پیش گرفته باشند، بی انقطاع از صادق ۳ و۴ و...می گوید و از ادامه تنش و مشاجره و جنگ.

دقیقا نمی دانم پشت پرده این جنگطلبی ها چه کسانی خفته اند و افسار ایران را در دست دارند، ولی برای من‌ سه چیز روشن و بلکه بدیهی است:
۱- ایرانیان پی برده اند که دیگر فرصتی برای تنفر ورزیدن ندارند؛
۲- ایرانیان دیگر آمریکا را دشمن خود نمی دانند، سهل است که درست یا نادرست او را متحد کشورشان می پندارند؛
۳- ایرانیان دیگر با هر گونه رویکرد آفندی و جنگ‌ ابتدایی در برابر آمریکا، اسراییل، دولت های عرب، پاکستان و... که از سوی حکومت پیشنهاد شود‌(همانند تاریخ ۲۰۰ ساله اخیر ایران) همراه نخواهند بود.

کوتاه آن که، دیگر فرصت تنفر باقی نمانده است. یعنی مردم ایران وقتی ندارند از کشوری متنفر باشند.
#یدالله_کریمی‌_پور
@karimipour_k
مسئولیت تاریخی‌ ستاد کل

با آگاهی داشتن از وظایف و مسئولیت ذاتی ستاد کل نیروهای مسلح و به ویژه با شناختی که از سرلشگر باقری فرمانده محترم این نهاد، کمترین گمانی نیست که گزارشی جامع و بدون‌ حتی یک خط احساسات و صرفا بر پایه برآوردهای استراتژیک از وضعیت و موقعیت امنیتی ایران برای استحضار فرماندهی کل قوا تهیه، تنظیم و ارائه شده و یا عنقریب خواهد شد. چنین گزارش جامعی از وضعیت‌ و موقعیت امنیتی جمهوری اسلامی بدون‌ رخنه‌ گرایشات حزبی و به ویژه یه دور از احساسات و القائات ایدئولوژیک، مهمترین مسئولیت تاریخی قوای مسلح است .

هم چنین تهیه گزارش هایی جامع، دقیق و واقعگرایانه از سوی ستادهای کل ارتش جمهوری اسلامی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، بس حساس و مزید بر گزارش ستاد کل نیروهای‌ مسلح است.

هر گونه‌ درنگ، سهل انگاری و غرض ورزی در ترسیم و ارزیابی شرایط، تنگناها و توانمندی ها، خیانتی‌ نابخشودنی و قابل پیگرد است .
#یدالله_کریمی‌_پور
@karimipour_k
پیروز جنگ حماس-اسراییل

بن‌گویر وزیر امنیت داخلی اسرائیل(اشغالگر)، ژنرال گیورایلند و چندین پارلمانتاریست کنست و اعضای احزاب مخالف بنیامین نتانیاهو، ضمن‌ انتقاد از توافق نامه آتش بس، آن را شکستی برای اسرائیل محسوب کرده اند. البته بیشتر شهروندان اسرائیل و تحلیلگران میانه رو و رادیکال از آن‌ استقبال کرده اند.
تعیین پیروز این نبرد ۴۶۷ روزه از دیدگاه شاخص های ژئواستراتژی سخت نیست. چرا که ژئواستراتژی برای تعیین پیروز نبردها، بر سه دستاورد تمرکز می کند:
۱- میزان‌ دستیابی به اهداف جنگ؛
۲- کنترل فضاهای جنگ؛
۳- خارج کردن دشمن(ان)‌ از میدان.

بر این پایه ها می کوشم تفسیری واقعگرایانه از نتایج این جنگ‌ ارائه دهم:

1- طوفان الاقصی نتوانست منجر به تشکیل کشور فلسطینی شود؛ سهل است که بیشتر ۳۶۰ کیلومتر مربعی باریکه غزه از حیز انتفاع خارج شد. افزون‌ بر آن کنترل اسرائیل بر کرانه باختری نیز چند برابر شده است؛
2- حزب الله لبنان به عنوان توانمندترین و منسجم‌ترین تشکیلات نطامی غیر دولتی خاورمیانه و بزرگترین پشتیبان فلسطین و حماس، تضعیف و ناگزیر تن به آتش بس داد. حتی قدرت مانورش در لبنان نیز نسبت به گذشته محدود شد؛
3- سوریه به عنوان‌ گرانیگاه محور مقاومت به کلی از دست رفت و دیگر به هیچ روی نمی تواند به عنوان سرپل و محور اتصال محور مقاومت‌ محسوب شود؛
4- خواه و ناخواه با وجود توافق آتش بس، حوثی های یمن نیز از گردونه نبرد با اسرائیل خارج خواهند شد؛
5- با وجود از دست رفتن سوریه، برقراری آتش بس حزب الله و حماس با اسراییل، توانایی عملیاتی حشدالشعبی عراق متمایل به صفر شده است. به ویژه این که این تشکیلات از داخل عراق نیز تحت فشار است؛
6- افزون بر این ها، انهدام غزه و زیرساخت هایش و جان باختن دهها هزار تن، تا سال ها درد و رنج برای مردم‌ غزه باقی ماند. علت آن است که باریکه غزه به دلیل ناتوانی آفندی حماس، میدان جغرافیایی جنگ‌ بود؛
7- دستاورد دیگر جنگ برای اسراییل، تضعیف جدی محور مقاومت‌ است؛
8- مهمتر این که جمهوری اسلامی با وجود این آتش بس‌، دیگر هیچ توجیه و مقبولیت بین المللی برای ادامه کشمکش موشکی با اسرائیل ندارد؛
9- هم‌چنین در این نبرد بیش از 15 ماهه‌ ارتش اسراییل که به جنگیدن در عملیات برق آسا و کوتاه مدت مشهور بود، تجربه نبردهای درازمدت را در چند جبهه تجربه کرد؛
10- در عین حال اسرائیل توانست دوستان و دشمنان خود را در این نبرد طولانی شناسایی کند؛
11- نتانیاهو نتوانست به همه اهدافش دست یابد، ولی بالاخره موفق به آزادی گروگان های باقیمانده شد.

با این همه دولت اسرائیل در چند جا دچار شکست های فاحش و بلکه استراتژیک شد:

الف- موضوع ضرورت تکوین دولت مستقل فلسطینی جنبه بین اللملی و بلکه فراگیر یافت. امروز ۱۴۶ کشور مدافع آن هستند. هر چند با برآمدن ترامپ سدی سنگین در برابرش قد علم‌ کرده است؛
ب- هر چند حماس ضرباتی سنگین متحمل شد و  بیشتر رهبران و فرماندهانش ترور شدند، ولی به عنوان یک جریان فکری همچنان باقی ماند. افزون بر این هنور تا حدودی بر غزه چیره است؛
پ- مهمتر این که در آخرین ماه جنگ دولت وابسته به ترکیه را در همسایگی خود دید. تهدید ترکیه با توجه به قرابت های مذهبی با اعراب و نیز توان بالای نظامی و اقتصادی، مهمترین چالش اسرائیل در سال های آتی خواهد بود.

کوتاه آن که امروز اسرائیل از دیدگاه توان‌دفاعی توانمندتر و مجرب تر از دو سال پیش است. افزون بر آن همچنان و بلکه فزونتر حمایت ایالات متحده را پشت‌ سر دارد. ولی از سوی دیگر کماکان چالش فلسطین را حس می کند. هم چنین به اغلب احتمال رویارویی کلان اسرائیل در آینده، مقابله با تهدید اعراب با رهبری ترکیه خواهد بود.

#یدالله_کریمی‌_پور
@karimipour_k
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
خانه یا پرچم

اینجا ینگه دنیاست؛ جایی که شهروندانش بیش‌ از هر جغرافیای دیگر پست مدرنیسم را تجربه کرده اند. انترناسیولیست ها سده هاست با هر گونه ملی‌گرایی و کشور دوستی در افتاده و اندیشه کشور دوستی را نشانه حماقت و ابلهی مبلغ بوده اند.

ولی با این همه، مرد خانه و دارایی همه عمرش را رها کرده و همه تلاشش را بر نجات پرچم کشورش متمرکز کرده است. او در خانه و مدرسه آموزش دیده که پرچم‌ کشورش نماد هویت ملی، یکپارچگی و متحد بودن، میراث فرهنگی و تاریخی و آزادی است. تکه پارچه ای که بدین اعتبار باید پاسدارش بود.

اینجا پیونگ‌ یانگ‌ نیست که اجباری در کار باشد و نادیده انگاری پرچم برابر مرگ‌ و تیرباران؛ اینجا لس آنجلس است و هیچکس به خاطر نادیده انگاری پرچم در این شرایط نکوهش نمی شود. ولی مرد کمترین تردیدی ندارد: پرچم، پرچم، پرچم.
کاش پرچم همه ملت ها و کشورها نماد هویت ملی اشان بود و چنین دلباختگانی داشت.
#یدالله_کریمی‌_پور
@karimipour_k
مشکل کریدور زنگزور(سیونیک) حل شد

تا چندی پیش دغدغه جمهوری اسلامی قطع ارتباط ایران- ارمنستان-اروپا با حذف مرز ۴۴ کیلومتر و ۴۷۰ متری ایران- ارمنستان بود. هدف اتصال نخجوان- آذربایجان از طریق دالان زنگزوز (سیونیک) بود.
چنین کاری برای ترکیه با توجه به برتری فاحش قوایش نسبت به ارمنستان سهل بود.

ولی پس از شکست فاحش ارمنستان در نبرد قره باغ، ایروان خیلی زود بدین نتیجه رسید که اتکا به دوگانه روسیه- ایران نه تنها بی ثمر است که برباد دهنده خواهد بود. بنابراین با خروج از معاهدات پیشین با روسیه و معمولی سازی ارتباط با مسکو، برنامه ای استراتژیک در پیش گرفت؛ گرایش به غرب.
دستاوردهای این نگاه تا کنون چنین بوده است:
۱- بستن توافقنامه مشارکت جامع و درازمدت استراتژیک با ایالات متحده؛
۲- اخذ پشتیبانی نظامی از هند؛
۳- اخذ پشتیبانی نظامی از یونان، بلژیک، ایتالیا، بلغارستان؛
گمانی نیست که تا دو سال آینده ایروان به اتحادیه اروپا و بلکه ناتو خواهد پیوست.
البته ممکن است ترکیه تن به طرح مدنظر و به صرفه ایروان برای پیوند ترکیه-آدربایجان دهد.‌ آن هم از مسیری کاملا متفاوت.
#یدالله_کریمی‌_پور
@karimipour_k
دلخواه همه

ارزیابی ام  آن است که جمهوری اسلامی با سرشت، شاکله، جهت‌گیری و کارآمدی جاریش، مطلوب و دلبخواه تقریبا همه کشورهای همسایه است.‌ بنگرید:

۱- برای هر ۶ کشور جنوبی خلیج فارس نسبت به دوره پهلوی دوم، بس مطلوب و خوشایند تر است. زیرا برخلاف عصر پهلوی دوم، فاقد نفوذ بین‌الملی برای ایفای نقش ژاندارمی در این دریای نیمه بسته است. سهل است که تنها و منزوی و بلکه منفور مانده و فاقد پایگاه قدرت جهانی و یاور و پشتیبانی استراتژیک است؛

۲- برای اتحادیه اروپایی و به اغلب احتمال ایالات‌متحده, نا امنی ناشی از فرایند تغییر رژیم جمهوری اسلامی دهشتناک و پرخطر خواهد بود. زیرا احتمال این که با تضعیف جمهوری اسلامی سرتاسر آسیای باختری دچار بی نظمی شود، کم‌ نیست.‌ بنابراین در پی دستیابی به راه حلی کم‌ خطرند؛

۳- مطلوب همیشگی روس ها در قالب تزاریسم، اتحاد شوروی و فدراتیو کنونی‌، همسایگی با ایرانی ضعیف، دور از غرب و وابسته به خود بوده است؛

۴- ولی استمرار یک‌ حکومت منزوی‌، مهجور، با اقتصاد درهم ریخته و هویت ملی له شده، برای جمهوری ترکیه و جمهوری آذربایجان، از همه ملت های جهان‌ مطلوب‌تر است. اندیشه آذربایجان بزرگ و به ویژه ترکیه عثمانی گونه، اهدافی نیستند که باکو و آنکارا یک لحظه آن را فراموش کنند. چنین اهدافی با وجود ایرانی مقتدر‌‌، متحد و پیوسته به غرب، تریاکی برای این دو همسایه خواهد بود؛

۵- هم چنین برای طالب ها تداوم‌ استمرار جمهوری اسلامی با چنین ماهیت و هویتی از دهها منظر کمال مطلوب است. قطع حقابه ها، مهاجر پذیری بی دردسر و بلکه دلخواه، مساعد فرض کردن بستر برای دست اندازی به‌استان های خاوری در فرصت مناسب و...بهترین زمینه ها برای علاقه طالب ها به تداوم‌ جمهوری اسلامی با ساختار کنونی است؛

۶- برای عراق بما هو عراق، یعنی عراقی لائیک و متحد( با فرض اتحادکرد، سنی و شیعه)‌ ایرانی با قدرت ملی آرمانی خیلی نباید مطلوب باشد.
البته حقیقتا مورد عراق پیچیده تر از آن است که بتوان در یک پارگراف بدان پرداخت و مهر خاتم بر آن زد؛

۷- به گمانم‌ تا جایی که به همسایگان و منطقه بر می گردد، تنها سه ملت اند که از قدرت یابی مجدد ایران و خروجش از انزوای بین المللی خشنود خواهند شد: ارمنستان، پاکستان و ....
پیشترها در همین جا به اندازه کافی دلایل علاقه درازمدت این سه ملت را تشریح‌کرده ام.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
مار و موش

افعی ها توانایی لانه سازی ندارند؛ معلوم است, چون نه دست دارند و نه پا. با سر و دم های درازشان هم که نمی توانند خاک و سنگ‌ را شکافته و آشیانه بسازند. این است که با‌ فرصت طلبی ذاتی به درون‌ لانه موش ها، خرگوش ها، سنجاب ها که با هزاران زحمت ساخته شده خزیده و پس از نیش زدن، مسموم‌ کردن و خوردن آن ها، همانجا لم داده و جا خوش می‌کنند. تخم ریزی‌کرده و همان جا تا ناگزیر به بیرون‌ رفتن و یا کشته شدن نباشند می مانند.

راستش قضیه‌ خیلی از انقلاب ها و کودتاها هم‌ بی شباهت به ارتباط مار ها و موش‌ها نیست. انقلابیون و کودتاگران با ابهت می آیند خانه را صاحب می شوند و جا خوش می کنند. نه خانه می سازند و آشیانه درست می کنند و نه از لانه دیگران ساخته پا بیرون‌ می گذارند. اصولا مارها برای ساختن خلق نشده اند،‌ کارشان تنها و تنها نیش زدن است و بس و نشان دادن خوفناکی و هولناکیشان. فقط وقتی لانه را ترک می کنند که مجبور بدان شوند.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
پیمان ایران-روسیه

معاهده درازمدت ایران-روسیه در واقع توافق نامه ای بین مطرودین و ضعفا است. بدک نیست سری به آن‌ بزنیم:

۱- نخست آن که به تعبیر لوموند توافق مسکو و تهران، نمایش قدرت دو رژیم ضعیف در برابر غرب است.‌ این همه چشم اندازش را منعکس می کند.
روسیه با این توافق قصد دارد نشان دهد که خیلی هم منزوی نیست. از سوی دیگر جمهوری اسلامی هم‌ پس از فروپاشی اسد و ناکامی دوستانش در محور مقاومت‌ در مواجهه با اسرائیل، نیازمند کسب پشتیبانی ار روسیه است؛

۲- دوم این که برخلاف توافق فی مابین مسکو-پیونگ‌ یانگ، چنین معاهده ای در برگیرنده تعهدات دفاعی متقابل در برابر تهدیدهای خارجی نخواهد بود؛ که البته هم‌ نشانگر پیچیدگی مناسبات تاریخی ایران-روسیه است و هم به ویژه ناامید کننده جمهوری اسلامی از داشتن یک چتر حمایتی در برابر موزائیک تهدیدها؛

۳- سوم آن که گسترش مناسبات اقتصادی بین این دو کشور همبافت و دارای ساختار کلان اقتصادی تقریبا مشابه، نا امید کننده است. گسترش چنین مناسباتی بین دو کشور که عمده صادراتشان انرژی فسیلی است، بی شباهت به معاهده صادراتی دو تولید کننده شیر نیست؛

۴- چهارم‌ آن که توسعه کریدور شمال-جنوب با توجه‌ به‌ این‌ که روسیه و ایران به ترتیب زیر شلاق سخت ترین و بیشترین تحریم های جهانی هستند، لطیفه ای بیش نیست. به زودی خواهبد دید که ایران حتی از مبدا (پایانه های بندری) هم در دادوستد، با مشکلات حاد‌فزونتر روبرو خواهد شد؛

۵- پنجم آن که توسعه صنعت گردشگری بین دو کشور پوچ است. کدام‌ روس حاضر است ترکیه، امارات و اسپانیا و...را رها کرده و تحت شرایط نامناسب و بلکه دیوانه کننده اوقات فراغتش را در جمهوری اسلامی بگذراند؛

۶- ششم و مهمتر این که طی ریاست ۵ رئیس جمهور ایران، شامل خاتمی، احمدی نژاد، روحانی، رئیسی و پزشکیان، پرزیدنت‌ ولادیمیر پوتین در دیدار با آنان، بر توسعه مناسبات تاکیدات مکرر شده است. در همه این دیدارها هم سخن از قراردادهای استراتژیک(مثلا راهبردی)‌ شده است. ولی دستاوردشان چه بوده است؟

۷- هم چنین ایرانیان‌ به حق می پرسند روسیه که خود در دهها مساله و مشکل حاد دست و پا می زند و قادر به حل وفصل هیچکدام هم نبوده است، چگونه می تواند گره گشای مشکلات کشوری ۹۰ میلیونی با صدها تنگنا باشد؟!

کوتاه آن‌ که بی کمترین گمانی معاهده ایران- روسیه ناکام مانده و دستاوردی استراتژیک برای برون‌رفت ایران از تسلسل کمتر توسعه یافتگی مهیا نخواهد بود.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
نخستین مساله ترامپ

دوشنبه والدین دامبروسکیس، کمیسر اقتصادی اروپا گفت: این اتحادیه مایل به حفظ مناسبات اقتصادیش با ایالات‌متحده است، ولی نه به هر بهایی. وی افزود: چنان چه نیاز به دفاع از منافع اقتصادی اروپا باشد‌ ما آماده ایم؛ همان گونه که در دور نخست دولت ترامپ انجام دادیم.
ترامپ از مدت ها پیش گفته بود: اگر کشورهای اتحادیه اروپایی نفت و گاز بیشتری از آمریکا نخرند، تعرفه های سنگین علیه آنها وضع خواهیم کرد.
این در حالی است که به گفته لومبار، وزیر دارایی فرانسه، اروپا باید مکانیسم پاسداری از صنعت خود را دو برابر کند.
هم چنین یک روز پیش از تحلیف ترامپ، فرانسوا بایرو نخست وزیر فرانسه به صراحت در برابر برنامه های ترامپ ایستاد و به تندی گفت:
اگر کاری نکنیم، سرنوشت ما بسیار ساده است؛ تحت سلطه در خواهیم آمد، در هم خواهیم شکست، به حاشیه رانده خواهیم شد.

البته فشار ترامپ بر اروپا تنها بر سر واردات گران‌ قیمت انرژی آمریکا از سوی اروپا نیست؛ ترامپ‌ دستکم‌ سه خواسته سنگین و کمرشکن‌ دیگر از اروپا دارد:

۱- افزایش تعهدات بیشتر در ناتو، از طریق‌ افزایش بسیار بالای بودجه‌ نظامی؛
۲-نرمش بیشتر در برابر روسیه و پرزیدنت پوتین؛
۳- افزایش سنگین تعرفه بر واردات از جمهوری خلق چین.

به گمانم‌ سخت ترین مواجهه ترامپ‌ در سیاست خارجی، چگونگی تداوم‌ همکاری با اتحادیه اروپا خواهد بود. بدون‌ تداوم‌ این اتحاد، همه طرح های ترامپ‌ در برابر چین، روسیه و حتی آمریکای لاتین محکوم‌ به تضعیف و تخفیف است.
#یدالله_کریمی_پور
@karimipour_k
2025/02/15 14:45:45
Back to Top
HTML Embed Code: