tgoop.com/Karkhoone/3990
Last Update:
اما بیایید فعلا فقط فرض کنیم که دولت خیلی باهوش است و مردم خیلی نادان.
اعضای دولت هم از جنس مردم نیستند و خداوند آنها را که «منحصرا» برای مدیریت ما خلق کرده را از سیاره دیگری برایمان ارسال میکند که بسیار هم شکر واجب آید.
بهره بردن از این متخصصان آسمانی قطعا به سود سرمایهگذار خواهد بود.
قاعدتا و عقلاً وقتی در فضای آزاد رقابتی چنین متخصصانی باعث پیشرفت کسب و کار عدهای بشوند، دیگران هم با حرص و ولع به دنبال بهره جستن از همین کارشناسان خواهند بود.
پس رقابت آزاد نه تنها نمیتواند جلوی بهره جامعه از تخصص شود بلکه استفاده از آن را فقط به صورت یک عمل مفید جلوه نخواهد داد، بلکه آن را به امری عقلانی و اخلاقی هم معرفی خواهد نمود.
علاوه بر این، زمان و انرژی که صرف بررسی شرط استفاده از کارشناس میشود به همراه بوروکراسی عریض و طویل لازم برای بررسی آن، به تنهایی هزینه هنگفتی است که بر اجتماع تحمیل میشود.
با این اوصاف، بهشت اجباری حتی با فرض قبول وجود بهشت و کارشناسان آسمانی باعث بطلان عملی عقلانی و اخلاقی خواهد بود و به همین جهت خود این جبر عامل یک فساد خواهد شد.
عقلانی نیست که به ورطه این مفاسد افکنده شویم.
اما در عمل موضوع واضح است. چنین اجبارها و زورگوییهایی جلوی گسترش و ایجاد کسب و کار را گرفتهاند، سود واحدهای کسب و کار را به دلیل عدم تسلط کارشناس گرفتهاند و خود این رخوتی که بر بازار غیر آزاد و فرمایشی حاکم شده، به دلیل تقلیل کسب و کار، میزان نیاز فضای بازار به تخصص و دانش را هم کم کرده که خود علت ثانویهای شده که اشتغال همین کارشناسان را تقلیل داده.
نوعی هارمونی مخرب مانند زمانی که موج اشتباه بر موج تخریب سوار شده و پله پله افزایش مییابد تا شیرازه بازار را از هم بپاشد.
این مدرکگرایی و اجبارهای بیخود و احمقانه خروجی سیستم آموزشی را طوری شکل داده که صرفا یک تعداد تمرینحلکن بهدردنخور تحویل دهد.
آنهایی هم که تخصصی در تحصیل داشته باشند چون وارد محیطی میشوند که دانش در آن هیچ ارزشی ندارد به مرور به جای فعالیت مثبت و اخذ قابلیت و مهارت بیشتر، مانند ورزشکاری میشوند که دیگر هیچ فعالیتی ندارند و مداوم وزن اضافه میکنند.
دقیقا فرض کنید دولت یک روز یک قانون احمقانه دیگر تصویب کند که به موجب آن باشگاههای خصوصی ملزم باشند از بازیکنانی استفاده کنند که مدرک بازیکنی داشته باشند!
مثلا قانونی تصویب شود که دو بازیکن خط حمله لیگ برتر ملزم به داشتن دکتری نوک حمله شوند!
آیا این جهالت مرکب اصلا بویی از دانش برده است؟
نتیجه محتوم این مداخلات و زورگوییها جمعیت کارنشناسهایی است که در جای جای این اقلیم یا مشغول اندازه گرفتن سایهشان هستند یا در حال تحمیل هزینه و ضرر و زیان به واحدی که در آن مشغول رانتخواری هستند.
این همه تقلبها، همه این محصولات بیکیفیت و گرانقیمت نتیجه همین غیر آزاد بودن است. محصول توهمی است که گمان میکند کارشناسان دست در کار دارند. مفسدهای که در کلمه «جواز» تمرکز یافته.
اجباری که فقط زیان نمیزند، بلکه حتی میتواند شما را از فعالیت منع کرده و به یک بیلیاقت فرصت فعالیت اعطا کند!
بازار آزاد جایی است که تخصص و مهارت هم در قالب کالایی که متخصص در مالکیت خود دارد، خواهان دارد و به طبع فایده و کاراییاش، قیمت پیدا میکند.
خریدار مختار است آن را بخرد یا نخرد.
در واقع قیمت کار توسط دلال یا یک شخصی تعیین و وضع نمیشود، بلکه نوعی کشف است. کشف از حقیقتی غیرقابل پیشبینی و غیر قابل تعیین.
قیمتها در محیط آزاد اختراع نمیشوند، آنها حقیقتی هستند که صرفا ناپیداست و در بازار کشف میشوند.
اگر بتوان گفت این قیمتها دست خداست، پس کشف از اراده اوست نه اختراع گروهی خودخداپندار ناپارسا.
به خورشید یا زمین نمیتوان گفت که هر شبانهروز ۲۴ ساعت باشد، این ما هستیم که به طور تقریبی و غیر قطعی ۲۴ ساعت بودن شبانهروز را کشف میکنیم.
طبیعت راهش را چنان که مقدر طبیعتش است میرود و گوشش به اباطیل خودخداپنداران بدهکار نیست.
✅ @karkhone
BY karkhone | کارخانه
Share with your friend now:
tgoop.com/Karkhoone/3990