کیوان صمیمی (نامه)

🔴یک سالِ حبسم گذشت

🔴۱۶ آبان ۱۴۰۰

@KeyvaanSamimi

🔻🔻🔻

🔴با توجه به مقدار زندانی که سال ۹۸ در بند ۲۰۹ کشیدم و سپس با وثیقه آزاد شدم، اکنون نیمی از محکومیت دو ساله ام را گذرانده‌ام. به یاد می آورم و وقایع روز کارگر آن سال را که نیروهای اطلاعاتی با کمک پلیس ضدشورش همگی وحشیانه با مشت و لگد و باتوم به جان جمعیت کارگران افتاده بودند. جمعیتی که نه شورش بلکه تجمعی اعتراضی و آرام را از قبل اعلام کرده بود و با در دست داشتن پلاکاردهای دفاع از حقوق کارگران، روبروی مجلس شورا نشسته بودند. در میان سرکوبگران و آمران، سرهنگ محبت و چند نفر امنیتی را شناختم که در آینده بقیه را هم معرفی خواهم کرد.

🔴روز قبل از آن در دفتر مجله ی ایران فردا به اتفاق چند نفر از همکاران مروری داشتیم بر مراسم روز کارگر در سال های گذشته، وضعیت فعلی کارگران و جنبش کارگری، کیفیت احتمالی مراسم روز کارگر فردا روبروی مجلس و نهایتاً تهیه ی گزارش تحلیلی از این مراسم که مسئولیت آن بر عهده ی من به عنوان سردبیر مجله بود. به هر حال گویا حضورم در محل تجمع کارگران بر چند نفر از نیروهای امنیتی گران آمده بود؛ نیروهایی که آنها را در احضارها، بازداشت ها و زندان های قبلی ام می شناختم. به امر آنان و توسط فرمانده ی عملیات در حالی که به اتفاق دو نفر از سندیکالیست های قدیمی در کنار پیاده‌رو تماشاگر ماجرا بودیم، بازداشت شده و به قرارگاه نیروی انتظامی واقع در میدان بهارستان برده شدم. از آنجا با ماشین ون پلیس به اتفاق چند کارگر به قرارگاه خیابان ۱۵ خرداد که در آنجا مأموران برخوردهای خشنی داشتند منتقل شدیم و مشخصاتمان ثبت شد و عکس‌هایی را اجباراً گرفتند که البته با مقاومت های برخی از بازداشت‌شدگان همراه بود. پس از آن همگی به قرارگاه پلیس امنیت در خیابان گیشا(کوی نصر) برده شدیم و بازجویی مختصری انجام شد. شب را در اتاق های زیر زمین قرارگاه به صورت خواب و بیدار بیتوته کردیم و فردا پیش از ظهر، همگی را به اوین انتقال دادند. بعد از یک بازپرسی اولیه از همه ۴۴ نفر بازداشتی (۱۲ زن و ۳۲ مرد) به زندان های مختلف اعزام شدیم که فقط سه نفرمان را در اوین نگه داشتند.

🔴توضیح بازجویی های کمدی_تراژیک، ماجرای آزادی با وثیقه، بازرسی از منزل و دفتر یک هفته بعد از دستگیری به منظور یافتن مستنداتی که بتوانند حبس را توجیه کنند، جلسات فرمالیته و توخالی بازپرسی با پشت پرده ی نیروهای امنیتی، دادگاه نسبتاً حقوقی ولی با صدور حکمی زیر فشار شدید و علنی نیروهای امنیتی، برخورد نسبتاً حقوقی اداره ی اجرای احکام و معرفی به پزشکی قانونی ولی نهایتاً بازهم مداخله و فشار مسئولان امنیتی در ناتمام گذاشتن فرآیند پزشکی قانونی و سپس دعوت فریبکارانه به ملاقات برای تکمیل یک فرم ولی تحویل دادن به زندان به جای تکمیل و امضا کردن فرم که اسناد ثابت کننده ی تمامی این مراحل موجود است و در صورت ضرورت، همگی را رسانه‌ای خواهم کرد.

✅موارد فوق و آنچه در ماجرای بسیاری از همبندیانم یافته‌ام همگی طنز تلخی هستند که عدلیه مورد اشاره ی رئیس قوه ی قضائیه را به ظلمیه تبدیل کرده است.
🔺🔺🔺

@KeyvaanSamimi

www.tgoop.com/KeyvaanSamimi/172

3.9K viewsNov 7, 2021 at 15:51

🔴یک سالِ حبسم گذشت

🔴۱۶ آبان ۱۴۰۰

@KeyvaanSamimi

🔻🔻🔻

🔴با توجه به مقدار زندانی که سال ۹۸ در بند ۲۰۹ کشیدم و سپس با وثیقه آزاد شدم، اکنون نیمی از محکومیت دو ساله ام را گذرانده‌ام. به یاد می آورم و وقایع روز کارگر آن سال را که نیروهای اطلاعاتی با کمک پلیس ضدشورش همگی وحشیانه با مشت و لگد و باتوم به جان جمعیت کارگران افتاده بودند. جمعیتی که نه شورش بلکه تجمعی اعتراضی و آرام را از قبل اعلام کرده بود و با در دست داشتن پلاکاردهای دفاع از حقوق کارگران، روبروی مجلس شورا نشسته بودند. در میان سرکوبگران و آمران، سرهنگ محبت و چند نفر امنیتی را شناختم که در آینده بقیه را هم معرفی خواهم کرد.

🔴روز قبل از آن در دفتر مجله ی ایران فردا به اتفاق چند نفر از همکاران مروری داشتیم بر مراسم روز کارگر در سال های گذشته، وضعیت فعلی کارگران و جنبش کارگری، کیفیت احتمالی مراسم روز کارگر فردا روبروی مجلس و نهایتاً تهیه ی گزارش تحلیلی از این مراسم که مسئولیت آن بر عهده ی من به عنوان سردبیر مجله بود. به هر حال گویا حضورم در محل تجمع کارگران بر چند نفر از نیروهای امنیتی گران آمده بود؛ نیروهایی که آنها را در احضارها، بازداشت ها و زندان های قبلی ام می شناختم. به امر آنان و توسط فرمانده ی عملیات در حالی که به اتفاق دو نفر از سندیکالیست های قدیمی در کنار پیاده‌رو تماشاگر ماجرا بودیم، بازداشت شده و به قرارگاه نیروی انتظامی واقع در میدان بهارستان برده شدم. از آنجا با ماشین ون پلیس به اتفاق چند کارگر به قرارگاه خیابان ۱۵ خرداد که در آنجا مأموران برخوردهای خشنی داشتند منتقل شدیم و مشخصاتمان ثبت شد و عکس‌هایی را اجباراً گرفتند که البته با مقاومت های برخی از بازداشت‌شدگان همراه بود. پس از آن همگی به قرارگاه پلیس امنیت در خیابان گیشا(کوی نصر) برده شدیم و بازجویی مختصری انجام شد. شب را در اتاق های زیر زمین قرارگاه به صورت خواب و بیدار بیتوته کردیم و فردا پیش از ظهر، همگی را به اوین انتقال دادند. بعد از یک بازپرسی اولیه از همه ۴۴ نفر بازداشتی (۱۲ زن و ۳۲ مرد) به زندان های مختلف اعزام شدیم که فقط سه نفرمان را در اوین نگه داشتند.

🔴توضیح بازجویی های کمدی_تراژیک، ماجرای آزادی با وثیقه، بازرسی از منزل و دفتر یک هفته بعد از دستگیری به منظور یافتن مستنداتی که بتوانند حبس را توجیه کنند، جلسات فرمالیته و توخالی بازپرسی با پشت پرده ی نیروهای امنیتی، دادگاه نسبتاً حقوقی ولی با صدور حکمی زیر فشار شدید و علنی نیروهای امنیتی، برخورد نسبتاً حقوقی اداره ی اجرای احکام و معرفی به پزشکی قانونی ولی نهایتاً بازهم مداخله و فشار مسئولان امنیتی در ناتمام گذاشتن فرآیند پزشکی قانونی و سپس دعوت فریبکارانه به ملاقات برای تکمیل یک فرم ولی تحویل دادن به زندان به جای تکمیل و امضا کردن فرم که اسناد ثابت کننده ی تمامی این مراحل موجود است و در صورت ضرورت، همگی را رسانه‌ای خواهم کرد.

✅موارد فوق و آنچه در ماجرای بسیاری از همبندیانم یافته‌ام همگی طنز تلخی هستند که عدلیه مورد اشاره ی رئیس قوه ی قضائیه را به ظلمیه تبدیل کرده است.
🔺🔺🔺

@KeyvaanSamimi

BY کیوان صمیمی (نامه)