This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#چکامه_ی_زیبای_پیرسبز_چک_چکو
با آوای زیبا و دل نشین :
روانشاد اردشیر جمشیدیان
برگرفته از درگاه اَمُرداد
@khashatra
با آوای زیبا و دل نشین :
روانشاد اردشیر جمشیدیان
برگرفته از درگاه اَمُرداد
@khashatra
وُهومَن اَمشاسِپَند
#امروز به روز، پیروز و فرخ روز آسمان ایزد از خورداد ماه سال ۳۷۶۲ مزدیسنی آدینه ۲۵ خورداد ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی ۱۴ ژوئن سال ۲۰۲۴ (ترسایی) ✔️ آسمان = آسمان. ✔️ دومین روز ویژه ی دیدار همگانی و زیارت پیر سبز. @khashatra
#امروز
به روز، پیروز و فرخ روز زامیاد ایزد از خورداد ماه سال ۳۷۶۲ مزدیسنی
شنبه ۲۶ خورداد ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی
۱۵ ژوئن سال ۲۰۲۴ (ترسایی)
✔️ زامیاد = زمین.
✔️ سومین روز ویژه ی دیدار همگانی و زیارت پیر سبز.
@khashatra
به روز، پیروز و فرخ روز زامیاد ایزد از خورداد ماه سال ۳۷۶۲ مزدیسنی
شنبه ۲۶ خورداد ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی
۱۵ ژوئن سال ۲۰۲۴ (ترسایی)
✔️ زامیاد = زمین.
✔️ سومین روز ویژه ی دیدار همگانی و زیارت پیر سبز.
@khashatra
#زامیاد_ایزد
زامیاد به چم زمین است. زمین سرچشمه ی همه دادهها برای زندگی بهتر آفریده هایی است که روی آن زندگی میکنند. گویند در این روز درخت نشاندن و تخم کاشتن و آبادانی کردن بسیار خوب است.
روز «زامیاد» بیست و هشتمین روز ماه در گاهشمار زرتشتی به این ایزد نامیده میشود. زامیاد (زم، زمین + یزد) یا زامیاد نام فرشته ی زمین است که با صفت نیک کنش، از او یاد شده است. ایزد زامیاد (زمین) با ایزد آسمان یک جا یا جداگانه سپند شمرده شدهاند. زمین نماد مادر است برای انسان و دیگر موجودات زنده ی روی آن، بنابراین ستودنی و سپندینه بوده و در آموزشهای دین زرتشتی به نگهداری پاک و نیکو از آن بسیار سفارش شده است. ایزد زامیاد از ایزدان همکار امرداد است.
در ستایش زامیاد
نیایش و ستایش اهورمزدای یگانه
از همه،
نیكوكاران به دادههای هرمز هست،
نگهدارنده و پروراننده
آفریده ی زمین نیكو
را همی مىستاییم ….
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی نسک بندهش ؛
چون روز زامیاد نیاری ز می تو یاد/زیرا كه خوشتر آید مِی روز زامیاد
اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
دارو مخور
اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سروده استاد ملکالشعرای بهار :
گرت خوردن دارو افتد به سر/به (زامیاد) روز، هیچ دارو مخور
گل بانو اسپرغم نماد زامیاد ایزد است.
@khashatra
زامیاد به چم زمین است. زمین سرچشمه ی همه دادهها برای زندگی بهتر آفریده هایی است که روی آن زندگی میکنند. گویند در این روز درخت نشاندن و تخم کاشتن و آبادانی کردن بسیار خوب است.
روز «زامیاد» بیست و هشتمین روز ماه در گاهشمار زرتشتی به این ایزد نامیده میشود. زامیاد (زم، زمین + یزد) یا زامیاد نام فرشته ی زمین است که با صفت نیک کنش، از او یاد شده است. ایزد زامیاد (زمین) با ایزد آسمان یک جا یا جداگانه سپند شمرده شدهاند. زمین نماد مادر است برای انسان و دیگر موجودات زنده ی روی آن، بنابراین ستودنی و سپندینه بوده و در آموزشهای دین زرتشتی به نگهداری پاک و نیکو از آن بسیار سفارش شده است. ایزد زامیاد از ایزدان همکار امرداد است.
در ستایش زامیاد
نیایش و ستایش اهورمزدای یگانه
از همه،
نیكوكاران به دادههای هرمز هست،
نگهدارنده و پروراننده
آفریده ی زمین نیكو
را همی مىستاییم ….
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی نسک بندهش ؛
چون روز زامیاد نیاری ز می تو یاد/زیرا كه خوشتر آید مِی روز زامیاد
اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
دارو مخور
اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سروده استاد ملکالشعرای بهار :
گرت خوردن دارو افتد به سر/به (زامیاد) روز، هیچ دارو مخور
گل بانو اسپرغم نماد زامیاد ایزد است.
@khashatra
#اهوره_مزده_اهورا_مزدا
اَهورَه مَزدَه اَهورا مَزدا
✅ واژه ای که اشوزرتشت در اوستا (گاتها) برای خدای یگانه به کار برده اهوره مزدا است.
در آغاز بیشتر نیایش ها، این عبارت به چشم می خورد : خَشنَو ترَه اَهورَهِه مَزدا. یعنی به خشنودی اهورامزدا اهورامزدا در پارسی امروز به شکل های زیر در آمده است : هُرمَزد، هُرمُزد، اورمَزد، هورمَزد، هرمز، اورمَز.
هم چنین خدا، خداوند، یزدان به همین معنی در فرهنگ های پارسی آمده است واژه ی هرمزد، که امروز در نثر و نظم ما غالبا به معنی خداست، پس از گذراندن چند هزار سال به این ترکیب در آمده است. نخست از ترکیب دو واژه ی آریایی با معانی مختلف به وسیله ی پیامبر اشوزرتشت اسم خدای یگانه ایرانیان گردید.
و پس از چندین سده از زبان مخصوص گاتها و اوستا داخل زبان پارسی باستان (:فرس) یعنی زبان دوره ی هخامنشی، شد. پس از آن به پهلوی انتقال یافت و از آن جا به پارسی زبانان رسید.
در گاتها که کهن ترین بخش اوستا ست واژه ی مذکور دارای ترکیب پارسی باستان نیست.
بسا اهورا و مزدا جدا از هم استعمال شده است مثلا در یسنا ۲۸ بند، اول، مزدا تنها برای خدا آمده است. در بند هشتم همین یسنا ابتدا اَهُورَ و پس از چندین کلمه فاصله، مزدا آمده است. در بند دوم مزدا اهورَ به کار برده شده است - در سراسر گاتها در هر جایی از گاتها که این دو واژه با هم آمده است مزدا مقدم به اَهورَ است.
در بند ۱۱ یسنا ۲۸، پیامبر مـی گوید : تو ای مزدا اهورا مرا از خرد خویش تعلیم ده و از زبان خویش آگاه ساز که روز واپسین چگونه خواهد بود؟
در سایر بخش های اوستا بر عکس گاتها که همیشه این دو واژه با هم آمده اهورا مقـدم بـه مزدا است البته در بعضی قسمت های اوستا نیز مزدا اهورا آمده است. در سنگ نوشته های میخی نیز بیشتر اهورا مقدم به مزدا می باشد.
۲
@khashatra
اَهورَه مَزدَه اَهورا مَزدا
✅ واژه ای که اشوزرتشت در اوستا (گاتها) برای خدای یگانه به کار برده اهوره مزدا است.
در آغاز بیشتر نیایش ها، این عبارت به چشم می خورد : خَشنَو ترَه اَهورَهِه مَزدا. یعنی به خشنودی اهورامزدا اهورامزدا در پارسی امروز به شکل های زیر در آمده است : هُرمَزد، هُرمُزد، اورمَزد، هورمَزد، هرمز، اورمَز.
هم چنین خدا، خداوند، یزدان به همین معنی در فرهنگ های پارسی آمده است واژه ی هرمزد، که امروز در نثر و نظم ما غالبا به معنی خداست، پس از گذراندن چند هزار سال به این ترکیب در آمده است. نخست از ترکیب دو واژه ی آریایی با معانی مختلف به وسیله ی پیامبر اشوزرتشت اسم خدای یگانه ایرانیان گردید.
و پس از چندین سده از زبان مخصوص گاتها و اوستا داخل زبان پارسی باستان (:فرس) یعنی زبان دوره ی هخامنشی، شد. پس از آن به پهلوی انتقال یافت و از آن جا به پارسی زبانان رسید.
در گاتها که کهن ترین بخش اوستا ست واژه ی مذکور دارای ترکیب پارسی باستان نیست.
بسا اهورا و مزدا جدا از هم استعمال شده است مثلا در یسنا ۲۸ بند، اول، مزدا تنها برای خدا آمده است. در بند هشتم همین یسنا ابتدا اَهُورَ و پس از چندین کلمه فاصله، مزدا آمده است. در بند دوم مزدا اهورَ به کار برده شده است - در سراسر گاتها در هر جایی از گاتها که این دو واژه با هم آمده است مزدا مقدم به اَهورَ است.
در بند ۱۱ یسنا ۲۸، پیامبر مـی گوید : تو ای مزدا اهورا مرا از خرد خویش تعلیم ده و از زبان خویش آگاه ساز که روز واپسین چگونه خواهد بود؟
در سایر بخش های اوستا بر عکس گاتها که همیشه این دو واژه با هم آمده اهورا مقـدم بـه مزدا است البته در بعضی قسمت های اوستا نیز مزدا اهورا آمده است. در سنگ نوشته های میخی نیز بیشتر اهورا مقدم به مزدا می باشد.
۲
@khashatra
✅ معنی واژه های اَهورَ و مَرْدَه
در اوستا اَهُورَ، و در وید برهمنان ،اَسورَ، هر دو از ریشه ی اَسو که به معنی سرور و مولاست می باشد. در نزد هندوان اَسورُ غالبا از برای پروردگاران بزرگ استعمال شده است، به ویژه در وید عنوان وارونا می باشد.
این عنوان در کتاب مقدس هندوان فقط چهار بار به انسان داده شده است. در اوستا هم کلمه اهور به معنی بزرگ و سرور آمده است. این صفت برای ایزدانی مانند مهر و آبان نَپات و هم چنین به معنی، امیر فرمانده ی بزرگ از برای انسان استعمال گردیده است.
مزدا در بعضی بندهای گاتها به معنی حافظه و به حافظه سپردن و به یاد داشتن است. ایـــن واژه در سانسکریت، مِذَس به معنی دانش و هوش می باشد بنابراین وقتی که مزدا برای خدا به کار برده شده از آن معنی هوشیار و آگاه و دانا اراده کرده اند. از آن چه گذشت اهورامزدا به معنی سرور و دانا است.
برخی بر آن گمانند که لفظ مزدا از دو واژه مه به معنای بزرگ (مز که بعداً در دَری مَس و به پارسی مَه شد) و زدا به مفهوم دانا ترکیب گشته است که به عنوان صفت دنبال واژه اهورا می آید پژوهندگان بسیاری بر این عقیده اند که برای شناخت صحیح اهورامزدا و صفات و نام ها و یگانگی او مطالعه اوستای کهن یعنی گاتاها و برخی یشت ها نتایج درست تری به دست می دهد، زیرا در بخش های اوستا متاخر که نشانگرِ دگرگونی هایی در آیین زرتشتی و صور بعدی این کیش است مفاهیمی وارد شده است که با روح تعالیم و مقاصد پیامبر مغایرت دارد.
پیش از اشوزرتشت اهوره ها خدایان قبیله ای، بودند و هر قبیله دارای خدای بزرگ واحدی بود، لیکن اشو زرتشت نوید داد که در جهان سروری دانا و خدایی یگانه وجود دارد که آفریدگار و منشا نیکی و راستی و پشتیبان همه مردمانی است که میان دو راه نیک و بد، راه نیک را انتخاب می کنند.
۳
@khashatra
در اوستا اَهُورَ، و در وید برهمنان ،اَسورَ، هر دو از ریشه ی اَسو که به معنی سرور و مولاست می باشد. در نزد هندوان اَسورُ غالبا از برای پروردگاران بزرگ استعمال شده است، به ویژه در وید عنوان وارونا می باشد.
این عنوان در کتاب مقدس هندوان فقط چهار بار به انسان داده شده است. در اوستا هم کلمه اهور به معنی بزرگ و سرور آمده است. این صفت برای ایزدانی مانند مهر و آبان نَپات و هم چنین به معنی، امیر فرمانده ی بزرگ از برای انسان استعمال گردیده است.
مزدا در بعضی بندهای گاتها به معنی حافظه و به حافظه سپردن و به یاد داشتن است. ایـــن واژه در سانسکریت، مِذَس به معنی دانش و هوش می باشد بنابراین وقتی که مزدا برای خدا به کار برده شده از آن معنی هوشیار و آگاه و دانا اراده کرده اند. از آن چه گذشت اهورامزدا به معنی سرور و دانا است.
برخی بر آن گمانند که لفظ مزدا از دو واژه مه به معنای بزرگ (مز که بعداً در دَری مَس و به پارسی مَه شد) و زدا به مفهوم دانا ترکیب گشته است که به عنوان صفت دنبال واژه اهورا می آید پژوهندگان بسیاری بر این عقیده اند که برای شناخت صحیح اهورامزدا و صفات و نام ها و یگانگی او مطالعه اوستای کهن یعنی گاتاها و برخی یشت ها نتایج درست تری به دست می دهد، زیرا در بخش های اوستا متاخر که نشانگرِ دگرگونی هایی در آیین زرتشتی و صور بعدی این کیش است مفاهیمی وارد شده است که با روح تعالیم و مقاصد پیامبر مغایرت دارد.
پیش از اشوزرتشت اهوره ها خدایان قبیله ای، بودند و هر قبیله دارای خدای بزرگ واحدی بود، لیکن اشو زرتشت نوید داد که در جهان سروری دانا و خدایی یگانه وجود دارد که آفریدگار و منشا نیکی و راستی و پشتیبان همه مردمانی است که میان دو راه نیک و بد، راه نیک را انتخاب می کنند.
۳
@khashatra
✅ البته با این رستاخیز بزرگ بسیاری از خدایان قبیله ای که اغلب از ارباب انواع و خدایان طبیعی بودند بلاتکلیف می ماندند، و مردمی که دراز زمانی این خدایان را ستایش کرده و با دل و جان پرستیده بودند نمی توانستند به آسانی خدایان خود را نادیده انگاشته و خدای نادیدنی و یکتایی را که آفریدگار همه چیز باشد مورد ستایش قرار دهند.
اما اشوزرتشت در رستاخیز خود عموم خدایان طبیعت را برانداخت و آن ها را به مقام دیوان یا خدایان دروغین در آورد و به جای آن ها اهورامزدا - خدای یکتای جهان ـ را شناسانید ؛ پروردگاری که مفهوم مجرد داشت و صفاتش چون امشاسپندان بر گرد وی بودند.
به همین جهت است که خدایان بزرگ قدیم چون میترَ (:مهر) آناهیتا (:ناهید) وِرِترَغن (:بهرام) و هَئومَ و فَرَوشی ها را در گاتاها راه نیست و به هیچ روی از آنان یاد نمی شود.
چنان چه گفته شد اشوزرتشت واژه اهورامزدا را نام خدای یگانه ایرانیان گردانید و به گروه پروردگاران، آریایی که هنوز در هندوستان مقام الوهیت آنان محفوظ است، داغ باطل زد، و دیو را که نزد آنان، به معنی خداست غول و گمراه کننده خواند.
از آن پس در ایران زمین خدا پرست موسم شد به مزدیسنا و پیرو دین باطل و مشرک دیویسنا خوانده شد.
اشوزرتشت آن جا که به برگزیدگی خود اشاره می نماید، اهورامزدا ـ برگزیننده خود ـ را با این صفات یاد می کند : آفریننده ی زمین و آسمان کسی که همیشه بوده و خواهد بود ؛ کسی که از همه چیز آگاه و همه را بیناست. در دنیای آن روز تصور این مفهوم دشوار بود که یک خدا به تنهایی بتواند به این همه کارهای مهم برسد آسمانی با این بزرگی، زمینی با این پهنا، کوه های بلند و دریاهای فراخ، جانوران و بشر و گیاهان ...
تیره های گوناگون آریایی پیش از اشوزرتشت آن چه را که در نظرشان سودمند بود مانند آب و آتش، یا با شکوه و زیبا بود، مانند خورشید و ماه جمله را خدایی دانسته و به شکرانه ی بخشایش و برکاتی که از این قوای طبیعت به آنان می رسید بدان ها سجده می بردند هم چنین از قوای دیگر طبیعت که در بیم و هراس بودند و بسا از آن ها آسیب و گزند می دیدند، مانند رعد و برق و غیره،
هر یک را جداگانه پروردگار غضب آلودی تصور نموده و برای فرو نشاندن قهر و خشم آنان تضرع و زاری می کردند و فدیه و قربانی می آوردند.
۴
@khashatra
اما اشوزرتشت در رستاخیز خود عموم خدایان طبیعت را برانداخت و آن ها را به مقام دیوان یا خدایان دروغین در آورد و به جای آن ها اهورامزدا - خدای یکتای جهان ـ را شناسانید ؛ پروردگاری که مفهوم مجرد داشت و صفاتش چون امشاسپندان بر گرد وی بودند.
به همین جهت است که خدایان بزرگ قدیم چون میترَ (:مهر) آناهیتا (:ناهید) وِرِترَغن (:بهرام) و هَئومَ و فَرَوشی ها را در گاتاها راه نیست و به هیچ روی از آنان یاد نمی شود.
چنان چه گفته شد اشوزرتشت واژه اهورامزدا را نام خدای یگانه ایرانیان گردانید و به گروه پروردگاران، آریایی که هنوز در هندوستان مقام الوهیت آنان محفوظ است، داغ باطل زد، و دیو را که نزد آنان، به معنی خداست غول و گمراه کننده خواند.
از آن پس در ایران زمین خدا پرست موسم شد به مزدیسنا و پیرو دین باطل و مشرک دیویسنا خوانده شد.
اشوزرتشت آن جا که به برگزیدگی خود اشاره می نماید، اهورامزدا ـ برگزیننده خود ـ را با این صفات یاد می کند : آفریننده ی زمین و آسمان کسی که همیشه بوده و خواهد بود ؛ کسی که از همه چیز آگاه و همه را بیناست. در دنیای آن روز تصور این مفهوم دشوار بود که یک خدا به تنهایی بتواند به این همه کارهای مهم برسد آسمانی با این بزرگی، زمینی با این پهنا، کوه های بلند و دریاهای فراخ، جانوران و بشر و گیاهان ...
تیره های گوناگون آریایی پیش از اشوزرتشت آن چه را که در نظرشان سودمند بود مانند آب و آتش، یا با شکوه و زیبا بود، مانند خورشید و ماه جمله را خدایی دانسته و به شکرانه ی بخشایش و برکاتی که از این قوای طبیعت به آنان می رسید بدان ها سجده می بردند هم چنین از قوای دیگر طبیعت که در بیم و هراس بودند و بسا از آن ها آسیب و گزند می دیدند، مانند رعد و برق و غیره،
هر یک را جداگانه پروردگار غضب آلودی تصور نموده و برای فرو نشاندن قهر و خشم آنان تضرع و زاری می کردند و فدیه و قربانی می آوردند.
۴
@khashatra
✅ اشوزرتشت به قوم خود گفت آن چه در بالا و پایین است جمله را یک آفریننده و سازنده است و جز او شایسته ی ستایش نیست، و آن چه مایه ی رنج و آسیب تست با آن بستیز.
جنس زشت و ستم کار، از فدیه و تضرع تو خوب نگردد نسبت به نیک، نیکی به جای آر و نسبت به بد، کینه ورز. چنان کن که بدی از جهان برخاسته، نابود گردد و سراسر جهان را خوبی فرا گیرد :
تو باید آن کسی را با ستایش پارسایی خود بستایی که همیشه مزدااهورا نام دارد (یسنا ۴۵ بند ۱)
و
کسی که به ضد دروغ پرست با زبان و اندیشه و دست، ستیزگی کند، خوشنودی مزدااهورا را به جای آورد (یسنا ۳۳، بند ۲)
نخستین روز هر ماه به اسم خداوند خوانده شد، و موسوم به هرمز گردید.
و هرمز، برای شگون و تیمن و تبرک جز اسامی اشخاص شد ؛ چنان که امروز هم هست.
هم چنین روزهای هشتم و پانزدهم و بیست و سوم(دی) هر ماه نیز به شکل دیگری به نام خدا خوانده شده زیرا این سه روز دی خوانده می شوند و دی به معنی آفریدگار است (از واژه پهلوی دَدوَ مشتق است و غیر از دَئِنَ به معنی دین و کیش و آیین است.)
📚 بُن مایه :
برگرفته از نسک (:کتاب) اهورا مزدا
نوشته ی روانشاد موبد دکتر جهانگیر اوشیدری.
✍ رونوشت : بردیا بزرگمهر
۵
@khashatra
ادامه دارد...
جنس زشت و ستم کار، از فدیه و تضرع تو خوب نگردد نسبت به نیک، نیکی به جای آر و نسبت به بد، کینه ورز. چنان کن که بدی از جهان برخاسته، نابود گردد و سراسر جهان را خوبی فرا گیرد :
تو باید آن کسی را با ستایش پارسایی خود بستایی که همیشه مزدااهورا نام دارد (یسنا ۴۵ بند ۱)
و
کسی که به ضد دروغ پرست با زبان و اندیشه و دست، ستیزگی کند، خوشنودی مزدااهورا را به جای آورد (یسنا ۳۳، بند ۲)
نخستین روز هر ماه به اسم خداوند خوانده شد، و موسوم به هرمز گردید.
و هرمز، برای شگون و تیمن و تبرک جز اسامی اشخاص شد ؛ چنان که امروز هم هست.
هم چنین روزهای هشتم و پانزدهم و بیست و سوم(دی) هر ماه نیز به شکل دیگری به نام خدا خوانده شده زیرا این سه روز دی خوانده می شوند و دی به معنی آفریدگار است (از واژه پهلوی دَدوَ مشتق است و غیر از دَئِنَ به معنی دین و کیش و آیین است.)
📚 بُن مایه :
برگرفته از نسک (:کتاب) اهورا مزدا
نوشته ی روانشاد موبد دکتر جهانگیر اوشیدری.
✍ رونوشت : بردیا بزرگمهر
۵
@khashatra
ادامه دارد...
وُهومَن اَمشاسِپَند
#امروز به روز، پیروز و فرخ روز زامیاد ایزد از خورداد ماه سال ۳۷۶۲ مزدیسنی شنبه ۲۶ خورداد ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی ۱۵ ژوئن سال ۲۰۲۴ (ترسایی) ✔️ زامیاد = زمین. ✔️ سومین روز ویژه ی دیدار همگانی و زیارت پیر سبز. @khashatra
#امروز
به روز، پیروز و فرخ روز مانتره سپند ایزد از خورداد ماه سال ۳۷۶۲ مزدیسنی
یک شنبه ۲۷ خورداد ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی
۱۶ ژوئن سال ۲۰۲۴ (ترسایی)
✔️ مانتره سپند = سخن اندیشه برانگیز.
✔️ چهارمین روز ویژه ی دیدار همگانی و زیارت پیر سبز.
@khashatra
به روز، پیروز و فرخ روز مانتره سپند ایزد از خورداد ماه سال ۳۷۶۲ مزدیسنی
یک شنبه ۲۷ خورداد ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی
۱۶ ژوئن سال ۲۰۲۴ (ترسایی)
✔️ مانتره سپند = سخن اندیشه برانگیز.
✔️ چهارمین روز ویژه ی دیدار همگانی و زیارت پیر سبز.
@khashatra
#مانتره_سپند_ایزد
بیست و نهمین روز ماه، مانترهسپند دو بخش دارد؛ نخست مانتره یا مَنتره به چم سخن اندیشه برانگیز و دوم سپند یعنی مقدس.
در اوستا «مانترَسپِنتَ»، فارسی میانه «اَمَهرَسپنت» و فارسی امروز «ماراسپند» و «مانترسپند» آمده است. وی ایزد و نگاهبان آب است. ایزد ماراسپند نگهبان گاه و روز و خرد و گوشها و چشمهاست.
مانترهسپند به چم گفتار نیک، پاک و سپندینه و سخن فزونی بخش است.
اشوزرتشت اسپنتمان در سرودهای خود گاتها را مانتره که همان سخن اندیشه برانگیز است نامید. مانتره در سراسر اوستا ستوده شده است.
مانترسپند ایزد درمانگری ست و به چم آرام بخش روانها هم آماده است و شفا میبخشد قلبهای خسته انسان در رنج را.
«مانتره» یکی از واژههای بنیادین گاهان ست. این کلمه از ریشه من به چم اندیشیدن و در کل به چم وسیله اندیشه کردن و یا موجب اندیشه برانگیزی آمده است.
اما روانترین ترجمه کلام اندیشه برانگیز است. اشوزرتشت در گاتها، سرودهای خود (گاهان) را مانتره مینامد.
هم چنین در اوستا، او ِستاهای «اَشِم وُهو» و «یَـتااَهو = اَهونَوَر» به نام مانتره شناخته میشوند. سراینده مانتره نیز «مانترن» نامیده میشود.
# ویژگیهای_مانتره
۱- درمان بخشی :
در گاهان در هات ۴۴ بند ۱۶،
از درمان بخشی و به عبارتی همان جنبه روان شناسی مانتره اشاره شده است.
۲- الهام گونه بودن
اشوزرتشت فردی است که با الهام از جهان ِ پیرامون خویش (چه درون و چه محیط) به بزرگی رسید، وی مانتره را هم نوعی الهام (چه درونی و چه از محیط) میداند.
۳- موسیقیایی بودن :
یکی از شروط مانتره بودن ِ یک سخن، موسیقایی بودن آن است.
۴- توانایی اهورایی مانتره :
در گاهان برای تاثیر کلام مانتره بر اقشار مردم و سعادت آن ها بسیار گفته شده است.
از آن چه که در متون اصلی دین ِ ما گاتها و قسمتهای اصلی اوستا بر میآید، مانتره جزئی از نوای خداوندی است که به مانند «فرَوَهَر» در وجود هر انساتی قرار داده شده است و در اصل توانایی اندیشه برانگیزی است و از آن جایی که خداوند «مبدا خرد» است، پس مانتره هم توانایی اندیشمندی و اندیشه برانگیزی است، که یک انسان از آن بهرهمند میشود و نیز مانتره کلامی است از همین نوع که از مانتره ِ وجودی انسان به صدا در میآید و به مانتره وجودی انسان دیگری میرسد و آن را بر میانگیزد.
چه نیکو و زیباست در این روز خواندن گاتها. پیدایی و روایی دین نیک اندر جهان به دست مانترسپند است و میتوان نیکی دین را به وسیله مانترسپند از آن خویش کرد.
گویند هر کس در این روز زاده شود دلیر باشد.
سروده ی مسعود سعد سلمان، بر پایهی نسک (کتاب) بندهش :
ای دلارام روز ماراسپند،
دست بیجام لعل مِی، مپسند.
خرمی در جهانِ خرم بین،
شادمانی كن و به ناز بخند.
اندرزنامهی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم) :
جامه افزای و دوز و پوش و زن به زنی کن/که فرزند تیز ویر ( باهوش) و نیک زاید.
اندرزنامه ی آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار :
زن تازه در (ماراسفند) گیر/که فرزند نیک آید و تیز ویر.
گل کرکم نماد مانتره سپند ایزد است.
@khashatra
بیست و نهمین روز ماه، مانترهسپند دو بخش دارد؛ نخست مانتره یا مَنتره به چم سخن اندیشه برانگیز و دوم سپند یعنی مقدس.
در اوستا «مانترَسپِنتَ»، فارسی میانه «اَمَهرَسپنت» و فارسی امروز «ماراسپند» و «مانترسپند» آمده است. وی ایزد و نگاهبان آب است. ایزد ماراسپند نگهبان گاه و روز و خرد و گوشها و چشمهاست.
مانترهسپند به چم گفتار نیک، پاک و سپندینه و سخن فزونی بخش است.
اشوزرتشت اسپنتمان در سرودهای خود گاتها را مانتره که همان سخن اندیشه برانگیز است نامید. مانتره در سراسر اوستا ستوده شده است.
مانترسپند ایزد درمانگری ست و به چم آرام بخش روانها هم آماده است و شفا میبخشد قلبهای خسته انسان در رنج را.
«مانتره» یکی از واژههای بنیادین گاهان ست. این کلمه از ریشه من به چم اندیشیدن و در کل به چم وسیله اندیشه کردن و یا موجب اندیشه برانگیزی آمده است.
اما روانترین ترجمه کلام اندیشه برانگیز است. اشوزرتشت در گاتها، سرودهای خود (گاهان) را مانتره مینامد.
هم چنین در اوستا، او ِستاهای «اَشِم وُهو» و «یَـتااَهو = اَهونَوَر» به نام مانتره شناخته میشوند. سراینده مانتره نیز «مانترن» نامیده میشود.
# ویژگیهای_مانتره
۱- درمان بخشی :
در گاهان در هات ۴۴ بند ۱۶،
از درمان بخشی و به عبارتی همان جنبه روان شناسی مانتره اشاره شده است.
۲- الهام گونه بودن
اشوزرتشت فردی است که با الهام از جهان ِ پیرامون خویش (چه درون و چه محیط) به بزرگی رسید، وی مانتره را هم نوعی الهام (چه درونی و چه از محیط) میداند.
۳- موسیقیایی بودن :
یکی از شروط مانتره بودن ِ یک سخن، موسیقایی بودن آن است.
۴- توانایی اهورایی مانتره :
در گاهان برای تاثیر کلام مانتره بر اقشار مردم و سعادت آن ها بسیار گفته شده است.
از آن چه که در متون اصلی دین ِ ما گاتها و قسمتهای اصلی اوستا بر میآید، مانتره جزئی از نوای خداوندی است که به مانند «فرَوَهَر» در وجود هر انساتی قرار داده شده است و در اصل توانایی اندیشه برانگیزی است و از آن جایی که خداوند «مبدا خرد» است، پس مانتره هم توانایی اندیشمندی و اندیشه برانگیزی است، که یک انسان از آن بهرهمند میشود و نیز مانتره کلامی است از همین نوع که از مانتره ِ وجودی انسان به صدا در میآید و به مانتره وجودی انسان دیگری میرسد و آن را بر میانگیزد.
چه نیکو و زیباست در این روز خواندن گاتها. پیدایی و روایی دین نیک اندر جهان به دست مانترسپند است و میتوان نیکی دین را به وسیله مانترسپند از آن خویش کرد.
گویند هر کس در این روز زاده شود دلیر باشد.
سروده ی مسعود سعد سلمان، بر پایهی نسک (کتاب) بندهش :
ای دلارام روز ماراسپند،
دست بیجام لعل مِی، مپسند.
خرمی در جهانِ خرم بین،
شادمانی كن و به ناز بخند.
اندرزنامهی آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم) :
جامه افزای و دوز و پوش و زن به زنی کن/که فرزند تیز ویر ( باهوش) و نیک زاید.
اندرزنامه ی آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار :
زن تازه در (ماراسفند) گیر/که فرزند نیک آید و تیز ویر.
گل کرکم نماد مانتره سپند ایزد است.
@khashatra
وُهومَن اَمشاسِپَند
✅ اشوزرتشت به قوم خود گفت آن چه در بالا و پایین است جمله را یک آفریننده و سازنده است و جز او شایسته ی ستایش نیست، و آن چه مایه ی رنج و آسیب تست با آن بستیز. جنس زشت و ستم کار، از فدیه و تضرع تو خوب نگردد نسبت به نیک، نیکی به جای آر و نسبت به بد، کینه ورز.…
✅ برخی صفات مینوی اهورامزدا
سپنتامینو که به معنی خرد مقدس است و از آن، قوه ی عامله اهورامزدا اراده شده است. خود امشاسپندان و ایزدان هم گھی : به عنوان صفات اهورامزدا یاد شده اند و گهی به عنوان ایزد. دو صفت دیگر که در اوستا زیاد استعمال شده یکی خوَرِنَه وَنت به معنی دارنده فر و شکوه است که در ادبیات زرتشتی خَرَه مند و در پارسی فرهمند شده و دیگری رَئِونَنــت -پهلوی رایومند شده و به معنی دارنده جلال و شکوه و فروغ است.
۶
@khashatra
سپنتامینو که به معنی خرد مقدس است و از آن، قوه ی عامله اهورامزدا اراده شده است. خود امشاسپندان و ایزدان هم گھی : به عنوان صفات اهورامزدا یاد شده اند و گهی به عنوان ایزد. دو صفت دیگر که در اوستا زیاد استعمال شده یکی خوَرِنَه وَنت به معنی دارنده فر و شکوه است که در ادبیات زرتشتی خَرَه مند و در پارسی فرهمند شده و دیگری رَئِونَنــت -پهلوی رایومند شده و به معنی دارنده جلال و شکوه و فروغ است.
۶
@khashatra
✅اهورامزدا و هرمز در یَشت ها
یشت ها در ستایش پروردگار و نیایش ایزدان است و مضامین آن ها عبارت از سنت هایی است که از زمان بسیار کهن پشت به پشت میان ایرانیان می گردیده، و قدمت برخی از آن ها تا به عهد آریایی هند و ایران می رسد و نظایر آن ها در وید برهمنان نیز موجود است.
یشت ها پس از گاتها و هفت ها قدیمی ترین جزوات اوستا، است و باید دانست، یشت ها که بخشی از ادبیات مزدیسنا را تشکیل می دهد منسوب به اشو زرتشت نیست.
درباره ی یشت و یسنا باید این توضیح داده شود یسنا به معنی ستایش و نیایش است به طور عموم، و حال آن که یشت به معنی ستایش پروردگار و نیایش امشاسپندان و ایزدان است. یشت ها از حيث قدمت يكسان نیستند و زمان تدوین پاره ای از آن ها چون هرمز یشت روشن نیست. هرمز یشت که در سر بیست و یک یشت اوستا جای داده شده، در واقع فهرستی است از اسامی و فضایل و صفات اهورامزدا از بند ۱ تا ۶ از اسامی اهورامزدا که به طور عموم سپند ترین کلام رحمانی و موثرترین نیایش ها است صحبت می شود.
از بند ۷ تا ۸ اهورا ۲۱ اسم خود را برای زرتشت می شمرد و در فقره ۸ می فرماید دوازدهمین نام من اهــورا است.
و در آخر همین بند می گوید بیستمین نامم مزدا است. از بند ۹ تا ۱۱ اثر و خاصیت اسامی فوق بیان می شود.
از بند ۱۲ تا ۱۵ دوباره اهورامزدا ۳۴ اسم دیگر خود را برای پیامبرش ذکر می کند.
از بند ۱۶ تا ۲۰ در تاثیر و قوت اسامی خدا است.
از بند ۲۰ تا ۲۲ دعا و ستایش است.
بندهای دیگر کم و بیش تعلیمات اهورایی و روش های زندگی برای نجات است.
۷
@khashatra
یشت ها در ستایش پروردگار و نیایش ایزدان است و مضامین آن ها عبارت از سنت هایی است که از زمان بسیار کهن پشت به پشت میان ایرانیان می گردیده، و قدمت برخی از آن ها تا به عهد آریایی هند و ایران می رسد و نظایر آن ها در وید برهمنان نیز موجود است.
یشت ها پس از گاتها و هفت ها قدیمی ترین جزوات اوستا، است و باید دانست، یشت ها که بخشی از ادبیات مزدیسنا را تشکیل می دهد منسوب به اشو زرتشت نیست.
درباره ی یشت و یسنا باید این توضیح داده شود یسنا به معنی ستایش و نیایش است به طور عموم، و حال آن که یشت به معنی ستایش پروردگار و نیایش امشاسپندان و ایزدان است. یشت ها از حيث قدمت يكسان نیستند و زمان تدوین پاره ای از آن ها چون هرمز یشت روشن نیست. هرمز یشت که در سر بیست و یک یشت اوستا جای داده شده، در واقع فهرستی است از اسامی و فضایل و صفات اهورامزدا از بند ۱ تا ۶ از اسامی اهورامزدا که به طور عموم سپند ترین کلام رحمانی و موثرترین نیایش ها است صحبت می شود.
از بند ۷ تا ۸ اهورا ۲۱ اسم خود را برای زرتشت می شمرد و در فقره ۸ می فرماید دوازدهمین نام من اهــورا است.
و در آخر همین بند می گوید بیستمین نامم مزدا است. از بند ۹ تا ۱۱ اثر و خاصیت اسامی فوق بیان می شود.
از بند ۱۲ تا ۱۵ دوباره اهورامزدا ۳۴ اسم دیگر خود را برای پیامبرش ذکر می کند.
از بند ۱۶ تا ۲۰ در تاثیر و قوت اسامی خدا است.
از بند ۲۰ تا ۲۲ دعا و ستایش است.
بندهای دیگر کم و بیش تعلیمات اهورایی و روش های زندگی برای نجات است.
۷
@khashatra
✅ در آغاز این یشت از نام های خداوند و امشاسپندان سخن به میان می آید، و گفته می شود کـه این نام ها برای مردم گراینده بهترین وسیله جهت نیل به پاکی و پارسایی است،
و دانستن و بـه یاد داشتن این نام ها و به هنگام سختی یاد کردن شان سبب گشادگی و صفای دل و زدوده شدن گرفتاری ها و راندن نیروهای شر می شود.
که شوربختانه این اثر که بیشتر جنبه روانی و ایمان دارد مورد سو استفاده گروهی روحانی نما یا استفاده جو می شود و برای دکان داری مقادیری خرافات در آن وارد می نمایند، زیرا به زودی هدف اصلی پنهان مانده و اسما خدایی به صورت طلسم و نوشته و دعا و بازوبند و جادو و حرز (:نوشته ی دعا مانند) در می آید.
در صورتی که در اصل موضوع آن بود تا مردمان همواره راستی و درستی و نیکی را در نظر داشته باشند و خداوند در نظرشان باشد و نیروهای شر را برانند که عبارت بودند از ؛ دیوان خدایان غیر واقعی و شیاطین که پیک های آنان، بودند جادوان که از راه اهریمنی بر آن می شدند تا در کار طبیعت دست برند و موجب ترس و بیم و آزار مردم گردند.
پریان یا جنیان که موجوداتی بودند خیالی و پنداری و نادیدنی که جادوگران ادعا می کردند با آنان رابطه دارند، و سرانجام مردمان کج رو که آیین بهی را نمی پذیرفتند. انعکاس اسما خدایی و صفات او در زبان یا،اندیشه به آدمی نیرو می بخشید تا در مقابله با عناصر شر راسخ باشد و دچار وسوسه نگردد.
(اثر کلام خدایی و مانتره و وظیفه پزشکان روانی یا مانتَره بیشَه زُ)
اهورامزدا در پاسخ اشوزرتشت نام های خود را چنین می فرماید : ۱ - همه چیز داننده ۲- بخشنده گله و رمه ۳ - برکت دهنده ۴- بهترین راستی(اشویی) ۵ - آفریننده سراسر نعمت های پاک ۶ - نفس خرد و دانش - خردمند و دانا ۸ - دارنده ی دانش ۹ - دانشمند ۱۰ - پاک کننده ۱۱ - سپند ۱۲ - اهورا ۱۳ - زورمند و سودمند ۱۴ - پالوده از دشمنی ۱۵ - توانا ۱۶ - بخشنده ی پاداش ۱۷ - نگهبان ۱۸ - تندرستی بخش ۱ ۹- آفریدگار ۲۰ - مزدا از بندهای (۷و۸ در جای دیگر در بند ۱۵-۱۲ هرمز، یشت اهورامزدا صفات و اسما خداوندگاری را به زرتشت الهام کرده و چنین بر می شمرد :
۸
@khashatra
و دانستن و بـه یاد داشتن این نام ها و به هنگام سختی یاد کردن شان سبب گشادگی و صفای دل و زدوده شدن گرفتاری ها و راندن نیروهای شر می شود.
که شوربختانه این اثر که بیشتر جنبه روانی و ایمان دارد مورد سو استفاده گروهی روحانی نما یا استفاده جو می شود و برای دکان داری مقادیری خرافات در آن وارد می نمایند، زیرا به زودی هدف اصلی پنهان مانده و اسما خدایی به صورت طلسم و نوشته و دعا و بازوبند و جادو و حرز (:نوشته ی دعا مانند) در می آید.
در صورتی که در اصل موضوع آن بود تا مردمان همواره راستی و درستی و نیکی را در نظر داشته باشند و خداوند در نظرشان باشد و نیروهای شر را برانند که عبارت بودند از ؛ دیوان خدایان غیر واقعی و شیاطین که پیک های آنان، بودند جادوان که از راه اهریمنی بر آن می شدند تا در کار طبیعت دست برند و موجب ترس و بیم و آزار مردم گردند.
پریان یا جنیان که موجوداتی بودند خیالی و پنداری و نادیدنی که جادوگران ادعا می کردند با آنان رابطه دارند، و سرانجام مردمان کج رو که آیین بهی را نمی پذیرفتند. انعکاس اسما خدایی و صفات او در زبان یا،اندیشه به آدمی نیرو می بخشید تا در مقابله با عناصر شر راسخ باشد و دچار وسوسه نگردد.
(اثر کلام خدایی و مانتره و وظیفه پزشکان روانی یا مانتَره بیشَه زُ)
اهورامزدا در پاسخ اشوزرتشت نام های خود را چنین می فرماید : ۱ - همه چیز داننده ۲- بخشنده گله و رمه ۳ - برکت دهنده ۴- بهترین راستی(اشویی) ۵ - آفریننده سراسر نعمت های پاک ۶ - نفس خرد و دانش - خردمند و دانا ۸ - دارنده ی دانش ۹ - دانشمند ۱۰ - پاک کننده ۱۱ - سپند ۱۲ - اهورا ۱۳ - زورمند و سودمند ۱۴ - پالوده از دشمنی ۱۵ - توانا ۱۶ - بخشنده ی پاداش ۱۷ - نگهبان ۱۸ - تندرستی بخش ۱ ۹- آفریدگار ۲۰ - مزدا از بندهای (۷و۸ در جای دیگر در بند ۱۵-۱۲ هرمز، یشت اهورامزدا صفات و اسما خداوندگاری را به زرتشت الهام کرده و چنین بر می شمرد :
۸
@khashatra
✅ منم دانا، منم روح القدس، تندرستی بخش نام من است، راهبر نام من است، بزرگ ترین راهبر نام من است، اهورا نام من است، مَزدا، فرهمند، فرهمندترین، پاکی، پاک ترین(اشو)، بینا، دوراندیش دوراندیش ترین، پشتیبان، نگهبان، دادار، پاسبان، پروردگار، آگاه، آگاه ترین، سعادت بخش، مانتره سعادت، شهریار، بزرگ ترین شهریار، آفریدگار بزرگ، (این همه) نــام من است و این است همه نام های من آن گاه در بندهای پسین گفته می شود که توجـه بـه این نام ها است که مردم را از گزندهای اهریمنی محافظت و نگهبانی می کند.
در بند ۱ و ۲ هرمزیشت اشوزرتشت از اهورامزدا پرسش هایی می کند که چنین پاسخ می شنود :
ای اسپیتمان زرتشت اسم ما و امشاسپندان در کلام سپند، قادر تر، پیروزمندتر، بلند رتبه تر، برای روز واپسین، موثرتر، است. این پیروزمندترین، این چاره بخش ترین است. این است آن چه بهتر به خصومت دیوها و مردم غلبه کند. این است آن چه در سراسر جهان مادی بیشتر در اندیشه اثر نماید. این است آن چه در سراسر جهان مادی بهتر وجدان را پاک کند.
به هر حال همواره و در هر حال باید نام های سپند یاد شود که سبب نیرو افزونی گردد.
توجه به مفاهیم اهورامزدا و مقایسه صفات نام ها و پرتوهای او در گاتاها و بخش های دیگر اوستا، روشن می کند که : وی دانای کامل است و آگاه از همه رویدادهای گذشته و آینده.
آهنگی جز برای راستی و درستی و نیکی ندارد. وجودش ازلی است و ابدی.
در آغاز، آفرینش به اراده وی انجام گرفته و پایان جهان به فرمان و رای و اراده اوست.
و هم اوست کسی که در کار جهان نظارت داشته و یاور راست روان و پاک کرداران است. آن چه که آفریده، از وجود او خارج نیست. و چون بشر را آفرید او را آزاد گذاشت تا راه راست را برگزیند و یا از زمره کج روان شود اما او خود با تمام نیرو در گسترش راستی و راه نیک کوشش می کند.
البته بعدها به ویژه در عصر ساسانی فرقه هایی ظهور کردند که کمابیش از مزدیسنا نشات یافته بودند و خدشه هایی در جنبه تجرد و معنویت اهورامزدا وارد کردند.
مانند مذهب زروانی که در میان طبقات اشراف رواج یافته و باورمند بود که زروان اعظم، پدر اهورامزدا و اهریمن است و اصطلاح دو گوهر همزاد اصطلاح زروانی هاست.
۹
@khashatra
در بند ۱ و ۲ هرمزیشت اشوزرتشت از اهورامزدا پرسش هایی می کند که چنین پاسخ می شنود :
ای اسپیتمان زرتشت اسم ما و امشاسپندان در کلام سپند، قادر تر، پیروزمندتر، بلند رتبه تر، برای روز واپسین، موثرتر، است. این پیروزمندترین، این چاره بخش ترین است. این است آن چه بهتر به خصومت دیوها و مردم غلبه کند. این است آن چه در سراسر جهان مادی بیشتر در اندیشه اثر نماید. این است آن چه در سراسر جهان مادی بهتر وجدان را پاک کند.
به هر حال همواره و در هر حال باید نام های سپند یاد شود که سبب نیرو افزونی گردد.
توجه به مفاهیم اهورامزدا و مقایسه صفات نام ها و پرتوهای او در گاتاها و بخش های دیگر اوستا، روشن می کند که : وی دانای کامل است و آگاه از همه رویدادهای گذشته و آینده.
آهنگی جز برای راستی و درستی و نیکی ندارد. وجودش ازلی است و ابدی.
در آغاز، آفرینش به اراده وی انجام گرفته و پایان جهان به فرمان و رای و اراده اوست.
و هم اوست کسی که در کار جهان نظارت داشته و یاور راست روان و پاک کرداران است. آن چه که آفریده، از وجود او خارج نیست. و چون بشر را آفرید او را آزاد گذاشت تا راه راست را برگزیند و یا از زمره کج روان شود اما او خود با تمام نیرو در گسترش راستی و راه نیک کوشش می کند.
البته بعدها به ویژه در عصر ساسانی فرقه هایی ظهور کردند که کمابیش از مزدیسنا نشات یافته بودند و خدشه هایی در جنبه تجرد و معنویت اهورامزدا وارد کردند.
مانند مذهب زروانی که در میان طبقات اشراف رواج یافته و باورمند بود که زروان اعظم، پدر اهورامزدا و اهریمن است و اصطلاح دو گوهر همزاد اصطلاح زروانی هاست.
۹
@khashatra
✅ این فرقه تا پایان ساسانیان هم بود و پس از اسلام هم فرقه های دهریون و قدریون که، آیه و اصطلاح تعز و من تشاء و تذل و من تشا، ورد کلام ایشان بود از زروانیه متاثر بودند. دیــن مـانوی، آیین مزدیسنا و دین مسیح و آیین بودا را در هم آمیخته بود و دین مزدکی که یک نوع مسلک اشتراکی به شمار می رفت.
اهورامزدا جسم یا مرکب نیست، هستی او فروغ سرشار یا به گفته ی گاتها، مینوی پاک است. مئینیو که در پارسی مینو شده و آن را به معنی بهشت گرفته اند، در اوستا به معنی خرد یا روان است. در مقابل آن گئیته یعنی مادی و جسمانی.
اهورامزدا در سر ایزدان مینوی، و اشوزرتشت در سر ایزدان جهانی است.
سپنتامئینیو فروزنده ی پدید آرندگی مزدا است و ریشه ی آن ذات اهورامزدا است و با همین پرتو است که خدا آفریدگار و بخشاینده ی نیکی شمرده می شود.
اشوزرتشت در گاتها همه جا از ذات خداوند نفی رویت می کند و چندی و چونی و همانندی را از پروردگار به دور می داند خدای او یگانه، دادگر، مهربان، آفریننده و فرمانروای جهان و نگهدار و نگهبان آن است. هستی او روان و فروغ سرشار است.
پرفسور گیگر می گوید :
ایرانیان در دوران های بسیار کهن بدون این که از جایی آموزش یافته باشند در سایه ی آموزش های اشوزرتشت به یکتاپرستی پاک و بی آلایشی رسیده بودند زیرا فلسفه ی گاتها یکتاپرستی است و از همین جاست که می بینیم ایزدان جایی در گاتها ندارند زیرا در خور خداشناسی این سرودها نیستند.
۱۰
@khashatra
اهورامزدا جسم یا مرکب نیست، هستی او فروغ سرشار یا به گفته ی گاتها، مینوی پاک است. مئینیو که در پارسی مینو شده و آن را به معنی بهشت گرفته اند، در اوستا به معنی خرد یا روان است. در مقابل آن گئیته یعنی مادی و جسمانی.
اهورامزدا در سر ایزدان مینوی، و اشوزرتشت در سر ایزدان جهانی است.
سپنتامئینیو فروزنده ی پدید آرندگی مزدا است و ریشه ی آن ذات اهورامزدا است و با همین پرتو است که خدا آفریدگار و بخشاینده ی نیکی شمرده می شود.
اشوزرتشت در گاتها همه جا از ذات خداوند نفی رویت می کند و چندی و چونی و همانندی را از پروردگار به دور می داند خدای او یگانه، دادگر، مهربان، آفریننده و فرمانروای جهان و نگهدار و نگهبان آن است. هستی او روان و فروغ سرشار است.
پرفسور گیگر می گوید :
ایرانیان در دوران های بسیار کهن بدون این که از جایی آموزش یافته باشند در سایه ی آموزش های اشوزرتشت به یکتاپرستی پاک و بی آلایشی رسیده بودند زیرا فلسفه ی گاتها یکتاپرستی است و از همین جاست که می بینیم ایزدان جایی در گاتها ندارند زیرا در خور خداشناسی این سرودها نیستند.
۱۰
@khashatra
✅ در گاتها بارها به پرسش های اشو زرتشت از اهورامزدا درباره ی آفرینش و آفریده ها بر می خوریم که پاسخ مطلوب بدان داده می شود آفریدگار یگانه ی اشوزرتشت، بی آغاز و بی انجام است.
او همیشه همان بوده و همواره همان خواهد ماند. او تغییر ناپذیر است. او توانا، تواناترین، دادگر، دادگرترین، است. اهورامزدا آفریننده ی جهان خاکی و مینوی است. و سامان آفرینش را نیز هم او پدید آورده است.
به ویژه درهات ۳۱ بند ۸ آفریننده نظم و
سامان بخش سراسر آفرینش و جهان هستی خوانده شده است. او آفریدگار کل، آفریننده ی راستی، سازنده ی منش نیک، بخشنده ی خرد پاک و اندیشه ی روشن است تا هر کس آزادانه راه خود را برگزیند. او آفریننده ی رسایی و جاودانی است بخشاینده ی نیکی ها و افزودنی هاست. او خدای پاکی و راستی و پیمان شناسی است که خشم و کین در درگاه او راه ندارد ؛ و آفریدگان او نیز باید چنین باشند. او توانای بی مانندی است که هرچه بخواهد انجام می دهد.
او دانای بی کرانی است که همواره از نهان و آشکار جهان آگاه است. از هر کار آشکار و نهان که در خور، سزاست و از هر کردار زشت هر چند بسیار کوچک یا شایسته ی بزرگ ترین کیفر است. تو، به دستیاری، راستی آگاهی و با دیدگان روشن خود، نگهبانی.
📚 بُن مایه :
برگرفته از نسک (:کتاب) اهورا مزدا
نوشته ی روانشاد موبد دکتر جهانگیر اوشیدری.
✍ پژوهش و گردآوری : بردیا بزرگمهر
۱۱
@khashatra
ادامه دارد...
او همیشه همان بوده و همواره همان خواهد ماند. او تغییر ناپذیر است. او توانا، تواناترین، دادگر، دادگرترین، است. اهورامزدا آفریننده ی جهان خاکی و مینوی است. و سامان آفرینش را نیز هم او پدید آورده است.
به ویژه درهات ۳۱ بند ۸ آفریننده نظم و
سامان بخش سراسر آفرینش و جهان هستی خوانده شده است. او آفریدگار کل، آفریننده ی راستی، سازنده ی منش نیک، بخشنده ی خرد پاک و اندیشه ی روشن است تا هر کس آزادانه راه خود را برگزیند. او آفریننده ی رسایی و جاودانی است بخشاینده ی نیکی ها و افزودنی هاست. او خدای پاکی و راستی و پیمان شناسی است که خشم و کین در درگاه او راه ندارد ؛ و آفریدگان او نیز باید چنین باشند. او توانای بی مانندی است که هرچه بخواهد انجام می دهد.
او دانای بی کرانی است که همواره از نهان و آشکار جهان آگاه است. از هر کار آشکار و نهان که در خور، سزاست و از هر کردار زشت هر چند بسیار کوچک یا شایسته ی بزرگ ترین کیفر است. تو، به دستیاری، راستی آگاهی و با دیدگان روشن خود، نگهبانی.
📚 بُن مایه :
برگرفته از نسک (:کتاب) اهورا مزدا
نوشته ی روانشاد موبد دکتر جهانگیر اوشیدری.
✍ پژوهش و گردآوری : بردیا بزرگمهر
۱۱
@khashatra
ادامه دارد...
وُهومَن اَمشاسِپَند
#امروز به روز، پیروز و فرخ روز مانتره سپند ایزد از خورداد ماه سال ۳۷۶۲ مزدیسنی یک شنبه ۲۷ خورداد ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی ۱۶ ژوئن سال ۲۰۲۴ (ترسایی) ✔️ مانتره سپند = سخن اندیشه برانگیز. ✔️ چهارمین روز ویژه ی دیدار همگانی و زیارت پیر سبز. @khashatra
#امروز
به روز، پیروز و فرخ روز انارم ایزد از خورداد ماه سال ۳۷۶۲ مزدیسنی
دو شنبه ۲۸ خورداد ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی
۱۷ ژوئن سال ۲۰۲۴ (ترسایی)
✔️ انارم = فروغ و روشنایی بی پایان.
✔️ پنجمین روز ویژه ی دیدار همگانی و زیارت پیر سبز.
@khashatra
به روز، پیروز و فرخ روز انارم ایزد از خورداد ماه سال ۳۷۶۲ مزدیسنی
دو شنبه ۲۸ خورداد ماه به سال ۱۴۰۳ خورشیدی
۱۷ ژوئن سال ۲۰۲۴ (ترسایی)
✔️ انارم = فروغ و روشنایی بی پایان.
✔️ پنجمین روز ویژه ی دیدار همگانی و زیارت پیر سبز.
@khashatra
#انارم_ایزد
انارم به چم (معنی) «روشنایی بی پایان» است و در اوستا «اَنَغرِرَاوچَ» خوانده میشود.
کسانی که با اندیشه، گفتار و کردار نیک زندگی میکنند و با دروغ و ناپاکی مبارزه میکنند، سرانجام به سرای نور و سُرور میروند که سرشار از خرسندی و شادمانی برای آنها است.
این سرا، همان خانه ی واپسین و جایگاه روشنایی و فروغ بیپایان است.
مسعود سعد پیرامون این ایزد میسراید :
«انیران ز پیران شنیدم چنان
که مِی خورد باید به رطل گران».
زرتشتیان در این روز به سفر می روند و اهورامزدارا به شوند دادههای نیکش برای زندگی ستایش میکنند،
گل «مروارید شيران» نماد انارام در دین زرتشتی است.
@khashatra
انارم به چم (معنی) «روشنایی بی پایان» است و در اوستا «اَنَغرِرَاوچَ» خوانده میشود.
کسانی که با اندیشه، گفتار و کردار نیک زندگی میکنند و با دروغ و ناپاکی مبارزه میکنند، سرانجام به سرای نور و سُرور میروند که سرشار از خرسندی و شادمانی برای آنها است.
این سرا، همان خانه ی واپسین و جایگاه روشنایی و فروغ بیپایان است.
مسعود سعد پیرامون این ایزد میسراید :
«انیران ز پیران شنیدم چنان
که مِی خورد باید به رطل گران».
زرتشتیان در این روز به سفر می روند و اهورامزدارا به شوند دادههای نیکش برای زندگی ستایش میکنند،
گل «مروارید شيران» نماد انارام در دین زرتشتی است.
@khashatra
وُهومَن اَمشاسِپَند
✅ در گاتها بارها به پرسش های اشو زرتشت از اهورامزدا درباره ی آفرینش و آفریده ها بر می خوریم که پاسخ مطلوب بدان داده می شود آفریدگار یگانه ی اشوزرتشت، بی آغاز و بی انجام است. او همیشه همان بوده و همواره همان خواهد ماند. او تغییر ناپذیر است. او توانا، تواناترین،…
✅ اهورامزدا از دید برخی یونانیان و مقایسه ی او با زنوس یونانی.
افلاتون فیلسوف بزرگ (۲۴۹-۳۴۷ پیش از مسیح) نخستین یونانی است که از اهورامزدا و فرستاده اش اشوزرتشت اسم می برد. بیشتر مورخین یونانی معاصر پادشاهان هخامنشی در طی اخبار راجع به ایران به اهورامزدا، نیز اسم خدای بزرگ خود زئوس را داده اند. و به همین دلیل ستاره ی برجیس یا مشتری، که آنان زئوس (زاوش) می خواندند در پارسی هرمز نیز خوانده شد. پس از اسکندر گجستک مورخین، خدای ایرانیان را به اسم مخصوص اورمَزِس یا هُورمَزِس نوشته اند. فیلسوف یونانی پُرفیریوس، که در سال ۳۰۴ میلادی در گذشته، فیلسوف دیگر یونانی یعنی فیثاغورث را که در نیمه ی سده ی ششم پیش از میلاد می زیسته از شاگردان اشوزرتشت شمرده و از قول او می گوید :
"فقط به واسطه ی راستی است که انسان شبیه به خدا تواند شد زیرا چنان چه او از مغ ها تعلیم یافته است خداوندی که آنان اورمزس می نامند، جسمی است مثل نور، و روحی است مثل راستی. "یا" پیکره اش مانند روشنی و روانش بسان راستی است".
۱۲
@khashatra
افلاتون فیلسوف بزرگ (۲۴۹-۳۴۷ پیش از مسیح) نخستین یونانی است که از اهورامزدا و فرستاده اش اشوزرتشت اسم می برد. بیشتر مورخین یونانی معاصر پادشاهان هخامنشی در طی اخبار راجع به ایران به اهورامزدا، نیز اسم خدای بزرگ خود زئوس را داده اند. و به همین دلیل ستاره ی برجیس یا مشتری، که آنان زئوس (زاوش) می خواندند در پارسی هرمز نیز خوانده شد. پس از اسکندر گجستک مورخین، خدای ایرانیان را به اسم مخصوص اورمَزِس یا هُورمَزِس نوشته اند. فیلسوف یونانی پُرفیریوس، که در سال ۳۰۴ میلادی در گذشته، فیلسوف دیگر یونانی یعنی فیثاغورث را که در نیمه ی سده ی ششم پیش از میلاد می زیسته از شاگردان اشوزرتشت شمرده و از قول او می گوید :
"فقط به واسطه ی راستی است که انسان شبیه به خدا تواند شد زیرا چنان چه او از مغ ها تعلیم یافته است خداوندی که آنان اورمزس می نامند، جسمی است مثل نور، و روحی است مثل راستی. "یا" پیکره اش مانند روشنی و روانش بسان راستی است".
۱۲
@khashatra
✅ آن چه پرفیریوس از زبان مغ های ایران در وصف هرمز می نویسد به کلی برپایه ی آیین زرتشتی است.
در بند ۸۱ فروردین پشت آمده است :
"اهورامزدا فروغ سفید و درخشان و روح کلام مقدس است و اَشکالی که پذیرد(معنویات مینوی) زیباترین اشکال امشاسپندان است".
پلوتارخس که در سال ۴۶ میلادی تولد یافته و در ۱۲۵ در گذشته، مفصلا از اهورامزدا صحبت می دارد، از جمله می نویسد : اشوزرتشت تعلیم داده است که در عالم کون و وجود هرمزس اَشبَه است به نور، و آرمانیوس (اهریمن) اَشبَه است به ظلمت و جهل. مورخ مزبور هم چنین می نویسد که به قول ایرانیان، هرمزس از نور تولد یافت. البته همه ی نظرات یونانیان برابر اوستا نیست و نمی توان هرمز را به زئوس یونانیان و ژوپیتر رومی ها - بزرگ ترین پروردگار آنان - ربط داد. زیرا اصولا اهورامزدای ایرانیان مانند زئوس یا ژوپیتر از پروردگاران طبیعت نیست؛ در واقع هرمزد به هیچ یک از پروردگاران اقوام قدیم شباهتی ندارد؛ نه با خدایان سومر و آکاد و آشور و بابل و فنیقی و مصر، نه با پروردگاران یونان و روم، و نه هتا با هیچ یک از خداوندان هندو (مثل ایندرا و وارونا و غیره که روزی، قبل از جدایی هندوها مورد احترام نیاکان آریایی بوده است). وجه تسمیه ی ستاره مشتری به هرمز درست معلوم نیست چه بین اهورامزدای اشوزرتشت (که خدای ما بعد طبیعی است) و زئوسِ یونانیان و ژوپیترِ رومیان (که خداوندان طبیعت اند) اساسا رابطه ای موجود نیست، اما وجـــوه ذیل را می توان علت این وجه تسمیه قرار داد :
۱ - اهورامزدا نزد ایرانیان خدای اعظم است و در راس همه ایزدان قرار دارد مشتری نیز از بزرگ ترین سیارات به شمار می رود.
۲- تاثیر عقیده ی یونانیان و رومیان در مورد زئوس و ژوپیتر بر ایرانیان باعث اطلاق اورمزد بـه مشتری گردید چه پیش از اشوزرتشت اهورا در نزد ایرانیان و هندوان به همان وارونا، خدای آسمان اطلاق می شده است و چون زئوس و ژوپیتر (مشتری) نیز خدای آسمان است شاید از این رو این اطلاق رواج یافته باشد.
۱۳
@khashatra
در بند ۸۱ فروردین پشت آمده است :
"اهورامزدا فروغ سفید و درخشان و روح کلام مقدس است و اَشکالی که پذیرد(معنویات مینوی) زیباترین اشکال امشاسپندان است".
پلوتارخس که در سال ۴۶ میلادی تولد یافته و در ۱۲۵ در گذشته، مفصلا از اهورامزدا صحبت می دارد، از جمله می نویسد : اشوزرتشت تعلیم داده است که در عالم کون و وجود هرمزس اَشبَه است به نور، و آرمانیوس (اهریمن) اَشبَه است به ظلمت و جهل. مورخ مزبور هم چنین می نویسد که به قول ایرانیان، هرمزس از نور تولد یافت. البته همه ی نظرات یونانیان برابر اوستا نیست و نمی توان هرمز را به زئوس یونانیان و ژوپیتر رومی ها - بزرگ ترین پروردگار آنان - ربط داد. زیرا اصولا اهورامزدای ایرانیان مانند زئوس یا ژوپیتر از پروردگاران طبیعت نیست؛ در واقع هرمزد به هیچ یک از پروردگاران اقوام قدیم شباهتی ندارد؛ نه با خدایان سومر و آکاد و آشور و بابل و فنیقی و مصر، نه با پروردگاران یونان و روم، و نه هتا با هیچ یک از خداوندان هندو (مثل ایندرا و وارونا و غیره که روزی، قبل از جدایی هندوها مورد احترام نیاکان آریایی بوده است). وجه تسمیه ی ستاره مشتری به هرمز درست معلوم نیست چه بین اهورامزدای اشوزرتشت (که خدای ما بعد طبیعی است) و زئوسِ یونانیان و ژوپیترِ رومیان (که خداوندان طبیعت اند) اساسا رابطه ای موجود نیست، اما وجـــوه ذیل را می توان علت این وجه تسمیه قرار داد :
۱ - اهورامزدا نزد ایرانیان خدای اعظم است و در راس همه ایزدان قرار دارد مشتری نیز از بزرگ ترین سیارات به شمار می رود.
۲- تاثیر عقیده ی یونانیان و رومیان در مورد زئوس و ژوپیتر بر ایرانیان باعث اطلاق اورمزد بـه مشتری گردید چه پیش از اشوزرتشت اهورا در نزد ایرانیان و هندوان به همان وارونا، خدای آسمان اطلاق می شده است و چون زئوس و ژوپیتر (مشتری) نیز خدای آسمان است شاید از این رو این اطلاق رواج یافته باشد.
۱۳
@khashatra