KHERAD_O_BINESH Telegram 1075
مدتیست بحث کنشگری در خصوص مطالبات مردمی از نهاد دولت و حاکمیت برای در صدر قرار دادن امر تعلیم و تربیت و پرداختن دغدغه مندانه و مجدانه به آن، نمود بسیار زیادی در فضای مجازی و اجتماعات گفتگویی نخبگان و فرهنگیان کشور پیدا کرده است.
اینگونه حرکتها، نشانه های خوبی از ایجاد آگاهی میان قشر وسیعی از مردم و ورود گفتمان تعلیم و تربیت در حوزه عمومی و طرح مطالبات مردمی در فضاهایی متفاوت از فضاهای معیشتی و اقتصادی است.
فکر میکنم اکنون که بارقه هایی از آگاهی به حقوق شهروندی در میان مردم در حال شکل گیری است، اندکی باید در خصوص موضوع مورد مطالبه و شیوه مطرح کردنش، بیشتر بیندیشیم.
من فکر میکنم در این مطالبه گری یک اشکال اساسی نهفته است. اشکال و مساله مهم این است که موضوع مورد مطالبه "تربیت" است ولی هرگز دقت نمیکنیم که شاید خوانش ما (مردم) از "تربیت" با خوانش حاکمیت متفاوت باشد. ما در مورد چه چیزی با حاکمیت در حال جدالیم؟ در متنهایمان به قانون اساسی و آیات قرآن استناد میکنیم و میخواهیم حاکمیت را مجاب کنیم که از امر مهمی غفلت کرده است؟
مساله اصلی چیست؟ غفلت است؟ تغافل است؟ کج فهمی است؟
تا ماهیت مساله ما با حاکمیت در خصوص امر "تربیت" مشخص نشود تمام تلاشها به مثابه آب در هاون کوبیدن است.
عده ای میگویند مسئولین کشور ما اهمیت امر تربیت را نمیفهمند چرا که نظام شایسته سالاری در این سیستم حاکم نیست و هر کسی که بر مسندی در وزارت آموزش و پرورش نشسته هیچ فهمی از امر تربیت ندارد.
عده ای دیگر میگویند آنها میفهمند و عمدا اهتمام به امر تربیت را نادیده میگیرند چرا که ماندن ملت را در نا آگاهی و حماقت، بیشتر میپسندند.
گروهی دیگر، مشکل را به وجود مافیای قدرت و ثروت نسبت میدهند که در بدنه نظام تعلیم و تربیت نفوذ کرده و با ایجاد یک شبکه وسیع فساد، ایجاد اصلاحات را ناممکن کرده است.
اگر تمام‌ این گمانه زنیهای تکراری و تلاشهای بی حاصل منتج از این گمانه ها را وا نهیم و تلاش کنیم به گونه ای دیگر بیندیشیم، شاید گزینه دیگری به ذهنمان خطور کند.
نظرتان چیست این گزینه را محتمل بدانیم که امر تربیت جزء اولویت های مهم حاکمیت است؟ فکر کنیم که تربیت و نهادهای متولی آن، مهمترین‌ ابزار کنترل انسانها در حکومتهای ایدئولوژیک است و بی شک حاکمیت از این مهم غفلت نمیکند و تا کنون نیز غفلت نکرده است. بیایید اینگونه بیندیشیم که ما خیال میکنیم که در باره یک امر مشخص و شفاف با حاکمیت وارد مونولوگ شده ایم در حالیکه در دام یک‌ خطای فاحش افتاده ایم.
"تربیت" یک واژه است و در نظام نشانه شناسی، یک‌واژه فقط یک نماد یا نشانه است و لزوما حامل معنای خاصی نیست. هر واژه در نظام زبانی، بر مجموعه ای از مصادیق و مجموعه ای از معانی دلالت دارد. بیایید این پرسش را از خود داشته باشیم که آیا بین مردم و حاکمیت در مورد مصادیق واژه تربیت اتفاق نظر وجود دارد؟ در نظر داشته باشیم که تربیت یک‌ واژه انتزاعی است و مصادیق آن‌ در گفتمانهای متفاوت، بی شک متفاوت خواهد بود. ما در مورد کدام مصداق امر تربیت با حاکمیت چانه زنی میکنیم و میخواهیم در تعین یافتگی آن در سطح جامعه اهتمام حداکثری داشته باشد؟ مصداق وابسته به گفتمان‌ایدئولوژیک که انسانها را هر چه بیشتر رام شده و مطیع میخواهد یا مصادیق وابسته به سایر گفتمانها مثل گفتمان رهایی بخش و غیره؟
مساله بعدی معنای یک‌ واژه در نظام زبانی است که اینجا هم دقیقا همان مشکل مصداق وجود دارد. آیا ملت با حاکمیت در مورد معنای کلمه تربیت اشتراک نظر دارند؟ مگر نه اینکه معانی نه در واژه ها بلکه در ذهن گوینده و عمل کننده است؟ از کجا میدانیم معنایی از امر تربیت که در ذهن متولیان امر تربیت در جمهوری اسلامی وجود دارد با معنای موجود در ذهن ملت همخوان است؟ وقتی به آنها میگوییم امر تربیت را جدی بگیرند و آنها با معنای موجود در ذهن خود بگویند اتفاقا ما جدی گرفته ایم که سازمان ملی تربیت کودک تاسیس کرده ایم و قصد جذب چند هزار طلبه در این سیستم را داریم، احساس کیش و مات شدن به ملت دست نمیدهد؟
بیایید شیوه های مطالبه گری را تغییر دهیم. بیایید در کنشهایمان از حاکمیت الگو نگیریم و راه هزار بار رفته منتهی به ناکجا آباد را ادامه ندهیم.
بیایید بدانیم که مصداق و معنای امر تربیت از نگاه حاکمیت با آنچه در ذهن ملت است فرق دارد. پس از این تغییر نگاه باید بیندیشیم که شکل و محتوای کنشگری در این فضای اندیشه ای جدید چگونه میتواند تغییر کند.
بیایید باور کنیم که حاکمیت اهل گفتگو نیست و دنبال فهم معانی موجود در ذهن شهروندان هم نیست. اگر این پیش فرض را بپذیریم، بی شک نوع مواجهه ما با خدمات آموزشی ارائه شده از طرف حاکمیت متفاوت خواهد شد.
خدماتی که مواد اولیه اش و محصولش کاملا مشخص است. قرار نیست تغییر کند. انتخاب با ماست که این خدمات را در سبد خدمات دریافتی خانواده قرار دهیم یا نه.

#دکتر_بهارک_اعظمی



tgoop.com/Kherad_o_binesh/1075
Create:
Last Update:

مدتیست بحث کنشگری در خصوص مطالبات مردمی از نهاد دولت و حاکمیت برای در صدر قرار دادن امر تعلیم و تربیت و پرداختن دغدغه مندانه و مجدانه به آن، نمود بسیار زیادی در فضای مجازی و اجتماعات گفتگویی نخبگان و فرهنگیان کشور پیدا کرده است.
اینگونه حرکتها، نشانه های خوبی از ایجاد آگاهی میان قشر وسیعی از مردم و ورود گفتمان تعلیم و تربیت در حوزه عمومی و طرح مطالبات مردمی در فضاهایی متفاوت از فضاهای معیشتی و اقتصادی است.
فکر میکنم اکنون که بارقه هایی از آگاهی به حقوق شهروندی در میان مردم در حال شکل گیری است، اندکی باید در خصوص موضوع مورد مطالبه و شیوه مطرح کردنش، بیشتر بیندیشیم.
من فکر میکنم در این مطالبه گری یک اشکال اساسی نهفته است. اشکال و مساله مهم این است که موضوع مورد مطالبه "تربیت" است ولی هرگز دقت نمیکنیم که شاید خوانش ما (مردم) از "تربیت" با خوانش حاکمیت متفاوت باشد. ما در مورد چه چیزی با حاکمیت در حال جدالیم؟ در متنهایمان به قانون اساسی و آیات قرآن استناد میکنیم و میخواهیم حاکمیت را مجاب کنیم که از امر مهمی غفلت کرده است؟
مساله اصلی چیست؟ غفلت است؟ تغافل است؟ کج فهمی است؟
تا ماهیت مساله ما با حاکمیت در خصوص امر "تربیت" مشخص نشود تمام تلاشها به مثابه آب در هاون کوبیدن است.
عده ای میگویند مسئولین کشور ما اهمیت امر تربیت را نمیفهمند چرا که نظام شایسته سالاری در این سیستم حاکم نیست و هر کسی که بر مسندی در وزارت آموزش و پرورش نشسته هیچ فهمی از امر تربیت ندارد.
عده ای دیگر میگویند آنها میفهمند و عمدا اهتمام به امر تربیت را نادیده میگیرند چرا که ماندن ملت را در نا آگاهی و حماقت، بیشتر میپسندند.
گروهی دیگر، مشکل را به وجود مافیای قدرت و ثروت نسبت میدهند که در بدنه نظام تعلیم و تربیت نفوذ کرده و با ایجاد یک شبکه وسیع فساد، ایجاد اصلاحات را ناممکن کرده است.
اگر تمام‌ این گمانه زنیهای تکراری و تلاشهای بی حاصل منتج از این گمانه ها را وا نهیم و تلاش کنیم به گونه ای دیگر بیندیشیم، شاید گزینه دیگری به ذهنمان خطور کند.
نظرتان چیست این گزینه را محتمل بدانیم که امر تربیت جزء اولویت های مهم حاکمیت است؟ فکر کنیم که تربیت و نهادهای متولی آن، مهمترین‌ ابزار کنترل انسانها در حکومتهای ایدئولوژیک است و بی شک حاکمیت از این مهم غفلت نمیکند و تا کنون نیز غفلت نکرده است. بیایید اینگونه بیندیشیم که ما خیال میکنیم که در باره یک امر مشخص و شفاف با حاکمیت وارد مونولوگ شده ایم در حالیکه در دام یک‌ خطای فاحش افتاده ایم.
"تربیت" یک واژه است و در نظام نشانه شناسی، یک‌واژه فقط یک نماد یا نشانه است و لزوما حامل معنای خاصی نیست. هر واژه در نظام زبانی، بر مجموعه ای از مصادیق و مجموعه ای از معانی دلالت دارد. بیایید این پرسش را از خود داشته باشیم که آیا بین مردم و حاکمیت در مورد مصادیق واژه تربیت اتفاق نظر وجود دارد؟ در نظر داشته باشیم که تربیت یک‌ واژه انتزاعی است و مصادیق آن‌ در گفتمانهای متفاوت، بی شک متفاوت خواهد بود. ما در مورد کدام مصداق امر تربیت با حاکمیت چانه زنی میکنیم و میخواهیم در تعین یافتگی آن در سطح جامعه اهتمام حداکثری داشته باشد؟ مصداق وابسته به گفتمان‌ایدئولوژیک که انسانها را هر چه بیشتر رام شده و مطیع میخواهد یا مصادیق وابسته به سایر گفتمانها مثل گفتمان رهایی بخش و غیره؟
مساله بعدی معنای یک‌ واژه در نظام زبانی است که اینجا هم دقیقا همان مشکل مصداق وجود دارد. آیا ملت با حاکمیت در مورد معنای کلمه تربیت اشتراک نظر دارند؟ مگر نه اینکه معانی نه در واژه ها بلکه در ذهن گوینده و عمل کننده است؟ از کجا میدانیم معنایی از امر تربیت که در ذهن متولیان امر تربیت در جمهوری اسلامی وجود دارد با معنای موجود در ذهن ملت همخوان است؟ وقتی به آنها میگوییم امر تربیت را جدی بگیرند و آنها با معنای موجود در ذهن خود بگویند اتفاقا ما جدی گرفته ایم که سازمان ملی تربیت کودک تاسیس کرده ایم و قصد جذب چند هزار طلبه در این سیستم را داریم، احساس کیش و مات شدن به ملت دست نمیدهد؟
بیایید شیوه های مطالبه گری را تغییر دهیم. بیایید در کنشهایمان از حاکمیت الگو نگیریم و راه هزار بار رفته منتهی به ناکجا آباد را ادامه ندهیم.
بیایید بدانیم که مصداق و معنای امر تربیت از نگاه حاکمیت با آنچه در ذهن ملت است فرق دارد. پس از این تغییر نگاه باید بیندیشیم که شکل و محتوای کنشگری در این فضای اندیشه ای جدید چگونه میتواند تغییر کند.
بیایید باور کنیم که حاکمیت اهل گفتگو نیست و دنبال فهم معانی موجود در ذهن شهروندان هم نیست. اگر این پیش فرض را بپذیریم، بی شک نوع مواجهه ما با خدمات آموزشی ارائه شده از طرف حاکمیت متفاوت خواهد شد.
خدماتی که مواد اولیه اش و محصولش کاملا مشخص است. قرار نیست تغییر کند. انتخاب با ماست که این خدمات را در سبد خدمات دریافتی خانواده قرار دهیم یا نه.

#دکتر_بهارک_اعظمی

BY خرد و بينش


Share with your friend now:
tgoop.com/Kherad_o_binesh/1075

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

How to build a private or public channel on Telegram? Hashtags are a fast way to find the correct information on social media. To put your content out there, be sure to add hashtags to each post. We have two intelligent tips to give you: In the next window, choose the type of your channel. If you want your channel to be public, you need to develop a link for it. In the screenshot below, it’s ”/catmarketing.” If your selected link is unavailable, you’ll need to suggest another option. Find your optimal posting schedule and stick to it. The peak posting times include 8 am, 6 pm, and 8 pm on social media. Try to publish serious stuff in the morning and leave less demanding content later in the day. Telegram desktop app: In the upper left corner, click the Menu icon (the one with three lines). Select “New Channel” from the drop-down menu.
from us


Telegram خرد و بينش
FROM American