KHERAD_O_BINESH Telegram 1077
طی روزهای گذشته که خبر طرح خیانت به کاربران فضای مجازی در کشور پخش شده بود، فرزندم جمله ای به زبان آورد که باعث حیرتم شد. او گفت رفتار حکمرانان ما آنقدر غیر طبیعیست که من حس میکنم عده ای موجود فضایی که خودشان در ‌کره‌ای دیگر ساکنند، مامور کنترل و به خاک ذلت نشاندن ما شده‌اند و یا آنها عده ای استعمارگر از کشوری دیگرند و کشور ما مستعمره آنان است و آمده اند که فقط منابع و ثروت ما را به یغما ببرند و بروند. چقدر دردناک بود شنیدن این سخنان. گویی وقتی یک حقیقت تلخ به شکلی متفاوت بازنمایی میشود، ابعاد فاجعه بارش بهتر آشکار میشود. لحظه ای با خود فکر کردم باید به او توضیح بدهم که داستان حکم‌رانی و حکم‌رانان و ریشه های خیانتهای بی پایان این قوم ظالم در کشور ما چیست تا تصویر دشمنان قسم خورده این مرز و بوم را جایگزین تصویر موجودات فضایی و استعمار گران کند تا از وهم و انفعال خارج شود و تکلیفش را به عنوان یک‌ شهروند ایرانی بداند. به او گفتم که این رشته سر دراز دارد و سرنخش متصل به نبرد قادسیه و نهاوند است. به او گفتم تاریخ بخواند ولی علاوه بر کتاب خدمات متقابل ایران و اسلام مطهری که یک کتاب سفارشی قوم اشغالگر است، دو قرن سکوت زرین کوب و پس از ۱۴۰۰ سال شجاع الدین شفا را نیز بخواند تا بداند که روایت ملت و سرزمین ما روایت قوم مغلوبی است که بنا بوده هویت ملی و زبان و گذشته تاریخی و سنتهایش همه محو شوند و چون ۱۴۰۰ سال مقاومت کرده اند و با شجاعت و غیرت در مقابل این جریان نابودگر ایستادگی کرده اند، در تمام طول این ۱۴۰۰ سال مورد غضب بوده اند. به او گفتم این حجم از بغض و کینه و اراده برای نابود کردن یک‌ ملت و به فنا دادن یک سرزمین، فقط در الگوهای رفتاری یک قوم مهاجم میگنجد که آمده است که فقط نابود کند و برود و هیچ خیری در پس این‌ تهاجم نهفته نیست. به او توضیح دادم که موضوع گسترش خلافت اسلامی از همان‌ تاریخ صدر اسلام با جنگ و غارت و تهاجم پیوندی ناگسستنی یافته است و این الگوی رفتاری تکرار شونده در قالب قوم غالب و مغلوب تا امروز گسترش یافته است و چون یک مساله در این میان لاینحل مانده است تا تکلیفش مشخص نشود این چرخه ادامه خواهد یافت. مساله این است که ما (ایرانیها) پس از حمله اعراب باید بی هویت می‌شدیم و در فرهنگ سرشار از توحش و فساد قوم مهاجم ذوب می‌شدیم و تا امروز نباید هیچ نامی از ایران و ایرانی بر صفحه تاریخ و جغرافیای جهانی باقی میماند و چون این اتفاق تا کنون نیفتاده این بازی ادامه پیدا کرده است. قاعده بازیهای برد و باخت همین‌ است. یا باید ببری یا ببازی. حالت میانه ای وجود ندارد و ما چون تا کنون این بازی را معلق نگه داشته ایم، خشم قوم مهاجم‌ را علیه خودمان‌ برانگیخته ایم و به همین دلیل نهرها و رودها را میخشکاند، جنگلها را به آتش میکشد، حیات وحش را نابود میکند، استحصال منابع آبی و خاکی سرزمین را به بیگانگان واگذار میکند، اقتصاد را که به قول بزرگشان مال خر است به نابودی میکشاند و ملت را با ممنوع کردن ارائه خدمات کنترل خانواده در اوج فقر و محرومیت با سازو کارهای تشویقی وادار به زاد و ولد میکند تا گوشت دم توپش را افزایش دهد، طرح غربالگری را حذف میکند تا جامعه را با ازدیاد انسانهای ناتوان و کم توان، فلج کند، شیوع یک‌ ویروس خطرناک را اطلاع رسانی نمی‌کند تا نمایشهای خیابانیش به بهترین شکل انجام شود، پس از شیوع بیماری، واکسن وارد نمیکند و تولید نمیکند تا جامعه را در یک بحران روانی عمیق فرو ببرد و خیالش راحت شود که با مشتی بیمار روانی در خود فرو رفته و بزدل سر و کار دارد که توان هیچ حرکتی را ندارند.
به فرزندم گفتم اگر میبینی سالهاست کمر همت به نابودی علم و تکنولوژی بسته اند و امروز به بهانه ساماندهی به فضای مجازی میخواهند تو را از دسترسی آزاد به دانش و اطلاعات بازدارند، ریشه هایش را در شهرها و کوچه پس کوچه هایی جستجو کن که جای پای میرزا حسن رشدیه به هنگام فرار از دست این مهاجمان به نشان تقابل میان تحجر و تمدن به جا مانده است. به او گفتم به یاد داشته باش زنگ مدارس از نگاه بزرگان این قوم متحجر، به مثابه ناقوس کفر و الحاد بود و اگر امروز هیچ نامی از امثال حسن رشدیه‌ها در کتابهای درسی و منابع رسمی نمیبینی چندان متعجب نباش و آن را نشان عمیق کین‌ورزی این قوم نسبت به کسب علم و دانش بدان.
اگر میبینی فردوسی مورد غضبشان است آن را نشان عداوتشان با زبان پارسی بدان.
اگر میبینی به لحاظ تعداد فهرست کتابهای ممنوعه در صدر کشورهای جهانیم تعجب نکن و آن را نشان خصومت دشمنان مهاجم با نفس آگاهی و اندیشه ورزی بدان. مهاجمان فقط آب و خاک را نشانه نمیگیرند، آنها برای تداوم تهاجمشان، نیاز به سترون سازی اندیشه ها دارند. آنها اصولا از ما چیزی بیش از مترسک بودن نمیخواهند. برایشان همین کافیست که سر جالیزهایشان، کلاغها و کفتارها را بترسانیم.

#دکتر_بهارک_اعظمی



tgoop.com/Kherad_o_binesh/1077
Create:
Last Update:

طی روزهای گذشته که خبر طرح خیانت به کاربران فضای مجازی در کشور پخش شده بود، فرزندم جمله ای به زبان آورد که باعث حیرتم شد. او گفت رفتار حکمرانان ما آنقدر غیر طبیعیست که من حس میکنم عده ای موجود فضایی که خودشان در ‌کره‌ای دیگر ساکنند، مامور کنترل و به خاک ذلت نشاندن ما شده‌اند و یا آنها عده ای استعمارگر از کشوری دیگرند و کشور ما مستعمره آنان است و آمده اند که فقط منابع و ثروت ما را به یغما ببرند و بروند. چقدر دردناک بود شنیدن این سخنان. گویی وقتی یک حقیقت تلخ به شکلی متفاوت بازنمایی میشود، ابعاد فاجعه بارش بهتر آشکار میشود. لحظه ای با خود فکر کردم باید به او توضیح بدهم که داستان حکم‌رانی و حکم‌رانان و ریشه های خیانتهای بی پایان این قوم ظالم در کشور ما چیست تا تصویر دشمنان قسم خورده این مرز و بوم را جایگزین تصویر موجودات فضایی و استعمار گران کند تا از وهم و انفعال خارج شود و تکلیفش را به عنوان یک‌ شهروند ایرانی بداند. به او گفتم که این رشته سر دراز دارد و سرنخش متصل به نبرد قادسیه و نهاوند است. به او گفتم تاریخ بخواند ولی علاوه بر کتاب خدمات متقابل ایران و اسلام مطهری که یک کتاب سفارشی قوم اشغالگر است، دو قرن سکوت زرین کوب و پس از ۱۴۰۰ سال شجاع الدین شفا را نیز بخواند تا بداند که روایت ملت و سرزمین ما روایت قوم مغلوبی است که بنا بوده هویت ملی و زبان و گذشته تاریخی و سنتهایش همه محو شوند و چون ۱۴۰۰ سال مقاومت کرده اند و با شجاعت و غیرت در مقابل این جریان نابودگر ایستادگی کرده اند، در تمام طول این ۱۴۰۰ سال مورد غضب بوده اند. به او گفتم این حجم از بغض و کینه و اراده برای نابود کردن یک‌ ملت و به فنا دادن یک سرزمین، فقط در الگوهای رفتاری یک قوم مهاجم میگنجد که آمده است که فقط نابود کند و برود و هیچ خیری در پس این‌ تهاجم نهفته نیست. به او توضیح دادم که موضوع گسترش خلافت اسلامی از همان‌ تاریخ صدر اسلام با جنگ و غارت و تهاجم پیوندی ناگسستنی یافته است و این الگوی رفتاری تکرار شونده در قالب قوم غالب و مغلوب تا امروز گسترش یافته است و چون یک مساله در این میان لاینحل مانده است تا تکلیفش مشخص نشود این چرخه ادامه خواهد یافت. مساله این است که ما (ایرانیها) پس از حمله اعراب باید بی هویت می‌شدیم و در فرهنگ سرشار از توحش و فساد قوم مهاجم ذوب می‌شدیم و تا امروز نباید هیچ نامی از ایران و ایرانی بر صفحه تاریخ و جغرافیای جهانی باقی میماند و چون این اتفاق تا کنون نیفتاده این بازی ادامه پیدا کرده است. قاعده بازیهای برد و باخت همین‌ است. یا باید ببری یا ببازی. حالت میانه ای وجود ندارد و ما چون تا کنون این بازی را معلق نگه داشته ایم، خشم قوم مهاجم‌ را علیه خودمان‌ برانگیخته ایم و به همین دلیل نهرها و رودها را میخشکاند، جنگلها را به آتش میکشد، حیات وحش را نابود میکند، استحصال منابع آبی و خاکی سرزمین را به بیگانگان واگذار میکند، اقتصاد را که به قول بزرگشان مال خر است به نابودی میکشاند و ملت را با ممنوع کردن ارائه خدمات کنترل خانواده در اوج فقر و محرومیت با سازو کارهای تشویقی وادار به زاد و ولد میکند تا گوشت دم توپش را افزایش دهد، طرح غربالگری را حذف میکند تا جامعه را با ازدیاد انسانهای ناتوان و کم توان، فلج کند، شیوع یک‌ ویروس خطرناک را اطلاع رسانی نمی‌کند تا نمایشهای خیابانیش به بهترین شکل انجام شود، پس از شیوع بیماری، واکسن وارد نمیکند و تولید نمیکند تا جامعه را در یک بحران روانی عمیق فرو ببرد و خیالش راحت شود که با مشتی بیمار روانی در خود فرو رفته و بزدل سر و کار دارد که توان هیچ حرکتی را ندارند.
به فرزندم گفتم اگر میبینی سالهاست کمر همت به نابودی علم و تکنولوژی بسته اند و امروز به بهانه ساماندهی به فضای مجازی میخواهند تو را از دسترسی آزاد به دانش و اطلاعات بازدارند، ریشه هایش را در شهرها و کوچه پس کوچه هایی جستجو کن که جای پای میرزا حسن رشدیه به هنگام فرار از دست این مهاجمان به نشان تقابل میان تحجر و تمدن به جا مانده است. به او گفتم به یاد داشته باش زنگ مدارس از نگاه بزرگان این قوم متحجر، به مثابه ناقوس کفر و الحاد بود و اگر امروز هیچ نامی از امثال حسن رشدیه‌ها در کتابهای درسی و منابع رسمی نمیبینی چندان متعجب نباش و آن را نشان عمیق کین‌ورزی این قوم نسبت به کسب علم و دانش بدان.
اگر میبینی فردوسی مورد غضبشان است آن را نشان عداوتشان با زبان پارسی بدان.
اگر میبینی به لحاظ تعداد فهرست کتابهای ممنوعه در صدر کشورهای جهانیم تعجب نکن و آن را نشان خصومت دشمنان مهاجم با نفس آگاهی و اندیشه ورزی بدان. مهاجمان فقط آب و خاک را نشانه نمیگیرند، آنها برای تداوم تهاجمشان، نیاز به سترون سازی اندیشه ها دارند. آنها اصولا از ما چیزی بیش از مترسک بودن نمیخواهند. برایشان همین کافیست که سر جالیزهایشان، کلاغها و کفتارها را بترسانیم.

#دکتر_بهارک_اعظمی

BY خرد و بينش


Share with your friend now:
tgoop.com/Kherad_o_binesh/1077

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

The main design elements of your Telegram channel include a name, bio (brief description), and avatar. Your bio should be: Telegram channels enable users to broadcast messages to multiple users simultaneously. Like on social media, users need to subscribe to your channel to get access to your content published by one or more administrators. Just as the Bitcoin turmoil continues, crypto traders have taken to Telegram to voice their feelings. Crypto investors can reduce their anxiety about losses by joining the “Bear Market Screaming Therapy Group” on Telegram. Hui said the messages, which included urging the disruption of airport operations, were attempts to incite followers to make use of poisonous, corrosive or flammable substances to vandalize police vehicles, and also called on others to make weapons to harm police. Your posting frequency depends on the topic of your channel. If you have a news channel, it’s OK to publish new content every day (or even every hour). For other industries, stick with 2-3 large posts a week.
from us


Telegram خرد و بينش
FROM American