KHOLALFORAJ Telegram 187
پنجره‌ی شرقی آپارتمان طبقه‌ی سوم تاریک بود و گاهی نور آبیِ تلویزیون، اندکی کدرتر از آبی آسمان وقتی هوا در بهار مفرح باشد، تاریکی را چند لحظه ترسناک‌تر می‌کرد. کمی آن‌سوتر، پنجره‌ی غربی آپارتمان طبقه‌ی هفتم تاریک بود و گاهی نور آبیِ تلویزیون، اندکی غلیظ‌تر از آبیِ دریا وقتی کسی در آن غرق شده باشد، تاریکی را چند لحظه ترسناک‌تر می‌کرد. آنچه تاریکی را در طبقه‌ی سوم می‌آشفت تاریکی را طبقه‌ی هفتم به هم می‌زد، درست با همان جلوه و جبروت، اما اندکی با فاصله. انگار هردو انسانِ نادیدنی در آن دو طبقه یک کانال را گرفته بودند و هردو داشتند از دیدن یک فیلم می‌ترسیدند، اما یکی کمی دیرتر از دیگری می‌ترسید. اما کم‌کم آن دو وهمی که نور تلویزیون‌ها در تاریکی‌ها می‌ساخت سراسر دو وهم جدا شدند. دیگر بر هم، گیرم با کمی تأخیر، منطبق نبودند ــ مثل وقتی‌که نویسنده‌ای خوابِ ماجراهای رمانی را که تازه نوشتنش را تمام کرده می‌‌بیند، تمام وقایع را با تمام جزئیات، ولی نه لزوماً به همان ترتیبی که آن‌ها را نوشته بوده، و نه لزوماً به همان ترتیبی که آن ماجراها در واقعیت رخ داده بوده‌اند. کمی بعد، وضعیت نور در تاریکیِ یکی از آپارتمان‌ها بحرانی می‌شود، انگار دارد خطر مرگباری را گوشزد می‌کند، و در دیگری نور در تاریکی آرام گرفته است و جزئی از آن شده است، طوری‌که می‌شود تاریکی و نورِ اندک را یکی دانست. اما نوشته اینجا نیست که تمام می‌شود. کافی است آدم گردن بکشد، به گردن درازی هم نیاز نیست، تا به‌چشم خودش ببیند در این شب تاریک، در این سکوت، در هیچ‌کدام از آن دو اتاق طبقه‌ی سوم و هفتم تلویزیونی روشن نبوده.ــ

http://www.tgoop.com/kholalforaj



tgoop.com/KholalForaj/187
Create:
Last Update:

پنجره‌ی شرقی آپارتمان طبقه‌ی سوم تاریک بود و گاهی نور آبیِ تلویزیون، اندکی کدرتر از آبی آسمان وقتی هوا در بهار مفرح باشد، تاریکی را چند لحظه ترسناک‌تر می‌کرد. کمی آن‌سوتر، پنجره‌ی غربی آپارتمان طبقه‌ی هفتم تاریک بود و گاهی نور آبیِ تلویزیون، اندکی غلیظ‌تر از آبیِ دریا وقتی کسی در آن غرق شده باشد، تاریکی را چند لحظه ترسناک‌تر می‌کرد. آنچه تاریکی را در طبقه‌ی سوم می‌آشفت تاریکی را طبقه‌ی هفتم به هم می‌زد، درست با همان جلوه و جبروت، اما اندکی با فاصله. انگار هردو انسانِ نادیدنی در آن دو طبقه یک کانال را گرفته بودند و هردو داشتند از دیدن یک فیلم می‌ترسیدند، اما یکی کمی دیرتر از دیگری می‌ترسید. اما کم‌کم آن دو وهمی که نور تلویزیون‌ها در تاریکی‌ها می‌ساخت سراسر دو وهم جدا شدند. دیگر بر هم، گیرم با کمی تأخیر، منطبق نبودند ــ مثل وقتی‌که نویسنده‌ای خوابِ ماجراهای رمانی را که تازه نوشتنش را تمام کرده می‌‌بیند، تمام وقایع را با تمام جزئیات، ولی نه لزوماً به همان ترتیبی که آن‌ها را نوشته بوده، و نه لزوماً به همان ترتیبی که آن ماجراها در واقعیت رخ داده بوده‌اند. کمی بعد، وضعیت نور در تاریکیِ یکی از آپارتمان‌ها بحرانی می‌شود، انگار دارد خطر مرگباری را گوشزد می‌کند، و در دیگری نور در تاریکی آرام گرفته است و جزئی از آن شده است، طوری‌که می‌شود تاریکی و نورِ اندک را یکی دانست. اما نوشته اینجا نیست که تمام می‌شود. کافی است آدم گردن بکشد، به گردن درازی هم نیاز نیست، تا به‌چشم خودش ببیند در این شب تاریک، در این سکوت، در هیچ‌کدام از آن دو اتاق طبقه‌ی سوم و هفتم تلویزیونی روشن نبوده.ــ

http://www.tgoop.com/kholalforaj

BY خلل‌فرج




Share with your friend now:
tgoop.com/KholalForaj/187

View MORE
Open in Telegram


Telegram News

Date: |

To upload a logo, click the Menu icon and select “Manage Channel.” In a new window, hit the Camera icon. Choose quality over quantity. Remember that one high-quality post is better than five short publications of questionable value. How to Create a Private or Public Channel on Telegram? When choosing the right name for your Telegram channel, use the language of your target audience. The name must sum up the essence of your channel in 1-3 words. If you’re planning to expand your Telegram audience, it makes sense to incorporate keywords into your name. Step-by-step tutorial on desktop:
from us


Telegram خلل‌فرج
FROM American